
بپرس تا بگم
تعداد بازدید : 51
از ترس خوابم نمی برد
نویسنده : رضا شمآبادی | ارشد روانشناسی کودک و نوجوان

پسری 13ساله هستم و مشکل بزرگی دارم. شبها اصلا نمیتوانم راحت بخوابم چون از اجنه میترسم. از موقعی که میدانم وجود دارند شب راحتی ندارم.
به تو تبریک میگویم که این موضوع را مطرح کردی. به این دلیل که مطرح کردن موضوعاتی مثل ترسیدن که جرئت هم میخواهد میتواند اولین گام برای غلبه بر آن باشد، پس میتوانم بگویم برای غلبه کردن بر ترس خودت، آمادهای. ابتدا توضیح مختصری میدهم درباره اینکه اصلا چرا ترس در وجود آدمها هست. بعد هم چند راهکار پیشنهاد میکنم؛
داستان از اینجا شروع میشود که انسانهای اولیه بهطور کلی یا برای زنده ماندن، هروقت چیزی به دست میآوردند مثل شکار و غذا و پناهگاه، حسی در آنها ایجاد میشد که در ژنهایشان ثبت شد و اسمش را گذاشتند شادی. هروقت هم که چیزی از دست میدادند، احساسی در آنها شکل میگرفت به اسم غم که روی ژنهای آنها و ما نوشته شد. بهمرور با تکمیل ابزارهای انسان برای زندگی، اوضاع بهتر و کنترلپذیرتر شد؛ مثلا
یاد گرفتند برای ازدست ندادنِ داراییهایشان، شرایط را پیشبینی کنند. این پیشبینی بهصورت نگرانی در وجودشان شکل گرفت. اضطرابی که امروز دربارهاش حرف میزنیم، همان نگرانی پیشاپیش درباره چیزهایی است که برایمان مهماند. ترس هم نوعی پیشبینی برای اتفاقهای بد است که در مقایسه با اضطراب، آنیتر و منبعاش مشخصتر است. نکته مهم اینکه همه این حسها، ابزارهای ما هستند برای زندگیِ بهتر و سازگارتر با محیط. اما چطور؟ مگر ممکن است ترس، ابزار مفیدی باشد؟ چطور میشود با آن مواجه شد؟
ترس درصورتی کمککننده است که واقعی باشد؛ یعنی باید فکر کنیم که آیا این ترس، من را از چیزی واقعی حفظ خواهدکرد؟ برای فهمیدن این موضوع میتوانیم از بقیه افراد کمک بگیریم و ببینیم آیا آنها در شرایط مشابهی که ما را میترساند، چیزی از دست دادهاند یا نه، خطری واقعا تهدیدشان کردهاست یا نه؟
روش دیگری که خیلی بهدرد میخورد، نوشتن است. افکارتان را هنگام ترس، سریع یادداشت کنید. بعد از آن، موقع خواندن این یادداشتها میتوانید میزان واقعی بودن ترستان را بسنجید.
هر چیزی که شما و افکارتان را به موضوع ترستان نزدیک میکند، از خود دور کنید؛ در این موضوع ویژه، حذف کردن فیلمها و بازیهای رایانهای که باعث تشدید ترس میشوند، روش خوبی است.
چراغ کوچکی را در اتاق روشن بگذارید. چون گاهی این افکار و ترسها گذرا هستند و فقط به یک ابزار کمکی برای گذر از این موقعیت نیاز داریم. روشن گذاشتن یک چراغِ کوچک موقع خواب، ربطی به سنوسال ندارد. پس فکر نکنید این کار مخصوصِ بچههاست، برای همه در هر سنی پیش میآید.
درنهایت نکته مهمی را باید اضافه کنم؛ گاهی برای بعضیها پیش میآید جدا از فکر کردن به چیزهای ماورائی، احساس میکنند چنین موجوداتی را میبینند یا صدایشان را میشنوند. در این شرایط، برای غلبه بر این ترس، نیاز به کمک شخص دیگری داریم. اگر چنین تجربهای دارید، یک روانشناس بالینی یا روانپزشک خوب میتواند راهنماییتان کند.
شما هم میتوانید سوالاتتان را به شمارههای بالای صفحه بفرستید
تا به کمک کارشناسان به آن ها پاسخ بدهیم.