
انکارهای مینو، واقعیت را محو نکرد
تجاوز به عنوان یکی از جرایم خشن، عملی است که «زور» در آن نقش پررنگی دارد و قربانی از شرکت در یک عمل جنسی، ناراضی است.اِعمال زور جنسی، زمانی اتفاق میافتد که متجاوز به کمک آن سعی میکند با تسلط بر قربانی، با او رابطه برقرار کند. ترس از تلافی، تحقیر شدن، متهم شدن به دروغگویی، خجالت کشیدن، نگرانی از حرف دیگران، طرد شدن و ... دلایلی هستند که نمیگذارند قربانی، موضوع تجاوز را به زبان بیاورد. با تمام آسیبهای تجاوز جنسی اما واقعیت این است که متاسفانه گاهی این اتفاق میافتد و قربانیان میخواهند با «انکار»، همه چیز را خنثی کنند.
مثل اینکه در روز، چشمتان را ببندید و بخواهید شب بشود! سازوکاری که مینو رسولی (مهتاب کرامتی)، از آن استفاده کرد، همین انکار بود. او میخواست به روی خودش نیاورد اما هرقدر برای پذیرش واقعیت مقاومت کنیم، با زور بیشتری خودش را به ما تحمیل میکند.
نشانههایی که از یک اتفاق تلخ خبر میدهند
در این فیلم میبینیم که مینو، زن سرسختی است که حتی در محل کارش هم به کسی باج مالی نمیدهد اما یکشب پس از تجاوز، تمام سرسختی او در هم میشکند. رفتارهای وسواس گونه او (مثل حمام رفتن، نظافت، شستن دستها)، صرفاً نشانههایی هستند که خبر از یک ماجرای بزرگتر میدهند. آثاری مثل اختلال استرس پس از سانحه، سوءمصرف مواد، اختلالات خوردن و افکار خودکشی یا دیگرکشی، تعدادی از پیامدهای تهاجم جنسی هستند. مینو حاضر نیست شب را کنار همسرش بگذراند، یکبار به تراس خانه میرود و تصمیم خودکشی را با خودش مرور میکند، خواب آشفتهای دارد و با اطرافیانش نمیتواند مثل گذشته ارتباط برقرار کند. تمام این نشانهها، متناسب با اتفاق تجاوز جنسی هستند اما قرار نیست قربانی، برای همیشه در این وضعیت بماند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

از خودتان مراقبت کنید
در وهله اول لازم است تمامقد، مراقب خودتان باشید. آزمایشهای پزشکی، خط اول مراقبتهای جسمی هستند. آزمایش ایدز، تست بارداری و بررسی سلامت اعضای جنسی، اقداماتی هستند که نباید آنها را به تعویق بیندازید. درست شبیه کاری که همسر مینو اصرار داشت انجام شود. البته نکاتی وجود دارد که قربانی باید همواره آنها را باور داشته باشد: قربانی تنها نیست، او مستحق چنین رفتاری (آزار جنسی) نبوده و تقصیری نداشته است، قربانی دیوانه نیست و آنچه دربارهاش اتفاق افتاده، جرم بوده است.
بحران را بپذیرید
با اینکه «انکار» ، «سرکوب احساسات»و «سرزنشگری»، معمولاً به شکل خودآگاه اتفاق نمیافتد اما می توان با آگاهی از پیامدهای منفی آن ها، راه پذیرش را هموار کرد. در گام اول لازم است بدانید مشکلی وجود دارد و بعد خودتان را از نظر هیجانی، شناختی و رفتاری، مهیای وضعیت کارآمد و سازگارانه کنید. فراموش نکنید تا وقتیکه مشکل را نپذیرید، برای حل آن هم کاری انجام نخواهید داد و در وضعیت ناهنجار، تثبیت خواهید شد. پس نگذارید مشکلتان مزمن شود.
کمک حامیان را بپذیرید
حمایت اجتماعی کسانی که هم شما را دوست دارند و هم به آنها اعتماد دارید، میتواند میزان آسیبها را کمتر کند؛ پس تا جایی که میتوانید کمکها را پس نزنید. ممکن است کمکها از همراهی با قربانی برای پیگیریهای پزشکی و روانشناختی شروع شوند و در نهایت با همدلی و گوش کردن فعال به حرفهای او، به اوج خودشان برسند.
صحبت با یک فرد معتمد و دلسوز
از طریق صحبت با یک فرد معتمد و دلسوز، رنجهای اولیه قربانی کاهش پیدا میکند. در جاده قدیم، دخالتهای آزاردهنده گلی (لیلی رشیدی) را میبینیم که اتفاقاً مینو اصلاً با او راحت نیست. چنین افرادی میتوانند با کمکهای ناشیانهشان هرچند از سر دلسوزی باشد، حتی آسیب برسانند! بنابراین، برای کمک گرفتن باید سراغ کسانی رفت که در نقش یک دوست و معتمد، کارشان را بلد هستند و افرادی به جز اینها، اصلا نباید در مراحل درمان چنین اختلالی دخالت کنند.
از درمانگران حرفهای کمک بگیرید
دارودرمانی و رواندرمانی به فرد آسیبدیده کمک میکند تا دوره بحرانی را به شکل سازگارانهای بگذراند. متخصصان، در یک فضای امن و همدلانه و بدون قضاوت به حرفهای فرد آسیبدیده گوش میکنند و شخص فرصت دارد تا تمام هیجانهایش را تجربه کند و دربارهشان حرف بزند. بعد از تجربه هیجانی (و نه تخلیه هیجانی)، خلق و عاطفه قربانی، بهبود خواهد یافت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تصویرساز: ندا طاهری

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در طول روز شاید مجبور باشید بارها به فرزندتان نه بگویید. «این کار را نکن»، «دست نزن»، «آن جا نرو» و ... . نه گفتن اصلیترین روش پدر و مادرها برای هشدار دادن به فرزندشان است اما واقعیت این است که شما نمیتوانید در یک روز هر قدر دلتان خواست فرزندتان را از انجام کاری منع کنید. وقتی زیاد به فرزندتان نه میگویید، در درجه اول، کودکتان را لجباز بار میآورید. از سوی دیگر، نه گفتن شما گاهی باعث میشود فرزندتان در هیچ کاری اعتماد به نفس کافی برای تصمیمگیری نداشته باشد. پس باید چه کار کنید تا هم کودکتان را از کار اشتباه بر حذر دارید و هم اقتدار خود را از دست ندهید؟
حواس کودکتان را پرت کنید. وقتی میخواهید به درخواست او جواب منفی بدهید، به او بگویید بیا یک کار جدید کنیم یا بگویید بیا ببین دارم چه کار میکنم.
از افعال مثبت استفاده کنید. به جای این که بگویید: «با دست خیس کتاب را ورق نزن»، بگویید: «دستهایت را خشک کن و بعد کتاب را ورق بزن.»
محدودیتهای کودک را اعلام نکنید و در عمل نشان دهید. به طور مثال؛ وقتی در حال به هم ریختن کشو است، به جای اینکه بگویید: «کشو را به هم نریز»، بگویید: «بعد از کارت، کشو را مرتب کن».
به فرزندتان حق انتخاب بدهید. به جای آن که بگویید: «نه امروز پارک نمیرویم»، بگویید: «به جای پارک رفتن میتوانیم برویم دوچرخهسواری یا استخر؛ خودت یکی را انتخاب کن.»
قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید. به طور مثال وقتی قرار است به اسباب بازی فروشی بروید، به او بگویید فقط تا ۵۰ هزار تومان حق انتخاب دارد. به این ترتیب مجبور نیستید در مقابل انتخابهای متعدد او نه بیاورید.
حرف خود را عوض نکنید. فرزندتان باید یاد بگیرد که نه، به معنی نه است و هیچ چیز نمیتواند این نه را عوض کند چون شما بر اساس منطق نه میگویید و نه گفتن و منع کردنتان بر اساس یک عادت نیست.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

راه ارتباطی با زندگی سلام :پیامک 2000999
و تلگرام 09354394576
* تا کی ما میخواهیم از توانمندی و قدرت تاثیرگذاری جوان ایرانی بر دنیا غافل باشیم؟ این جوان سیستانی که از اتریش هم خیر پیدا کرده، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و حمایت شود چون در سیستان واقعا شرایط زندگی مردم مناسب نیست. یک سیستانی مقیم مشهد
* واقعا ما ایرانیها عجیب هستیم! از یک طرف خوبیم و شما گوشهای از خوبیهامون رو در پرونده مهربانیهاتون نوشتین ولی گاهی برای 2 کیلو مرغ یا شکر، جوری در صف میایستیم که انگار... . عجیبیم دیگه، همین!
* وای خیلی دلم واسه زندگیسلام تنگ شده بود، مخصوصا پروندههای مجهول چون 12روز رفته بودیم مسافرت وخیلی خیلی ناراحتم که نتونستم بخونمشون. فائزه کهن شهری، 15ساله از مشهد
* درباره مطلب صفحه خانواده با تیتر «همسری بیعیب و نقصم آرزوست!»، می خواستم بگم الان خواستگار اینقدر کمه که خودمون باید با دقت خاصی بررسیشون کنیم و الکی نپرونیم شون.
* مطلب «ایکیوسان» در ستون بانوان بسیار کاربردی و جالب بود. لطفا درباره شخصیتهای کارتونی که خاطرههای زیادی با آنها داریم هم پروندهای کار کنید. جوانزاده، یک دهه شصتی
* چرا در قرار و مدار که تراوشات ذهنی یک دختر لوس است و معمولا با تصویرسازی یک خانم دیگر، همیشه عکس یک آقا یا یک پسربچه کشیده میشود؟
* صفحه کودک روز دوشنبه، مطالب خوبی درباره غدیر داشت و فرزندم را برای نیم ساعت سرگرم کرد. ممنون از روزنامه خراسان و اجرتان با حضرت علی(ع).
* زندگیسلام؛ به شماره ۱۳۹۸ یعنی شماره سالی که در آن هستیم، رسیدی امیدوارم هرچه سنت بیشتر میشه، کیفیت و محبوبیتت هم بالا بره!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نوشتن یک جمله امیدبخش در بالای هر صفحه
در قدم اول شما نیاز به دفترچه ای معمولی دارید اما فراموش نکنید که میخواهید با این دفترچه معمولی به اهداف بزرگی برسید پس به آن به چشم یک دفتر جادویی نگاه کنید. هر دو صفحه دفترچه را به یک روز هفته اختصاص دهید و در بالای آن اسم روز را بنویسید. درکنار اسم روز هفته، یک جمله امیدبخش و انگیزشی یادداشت کنید. این جمله میتواند خیلی ساده و خودمانی باشد، مثل «اینو یادت نره، تو یک جنگجویی و کم نمیاری». با این کار شما انگیزه لازم برای انجام کارهای آن روز را در خودتان ایجاد می کنید. در زیر این قسمت باید شمارهگذاری کنید و کارهای روزانهتان را در این قسمت به صورت فهرست وار بنویسید.
صفحه دوم را 3 قسمت کنید
حالا به سراغ صفحه روبهرویی میرویم. صفحه دوم را به سه قسمت تقسیم کنید. در ادامه نکاتی را درباره این سه قسمت و کاراییشان مطرح خواهیم کرد.
قسمت اول را «پیگیری» بنامید
در این بخش کارهایی را که در صفحه اول فهرست کردید، پیگیری کنید، اینکه آیا فهرست کارها انجام شده یا نه و اگر انجام نشده، چه دلیلی سبب شده است که انجام نشود؟
قسمت دوم را «یادداشت» بنامید
این بخش برای شما یک استراحتگاه است. در اینجا میتوانید صحبتها و اتفاقات خوب و بدی که در روز برای شما رخ داده است یا جملاتی را که از ذهنتان میگذرد، یادداشت کنید یا حتی شاید دلتان بخواهد یک نقاشی کوچک بکشید. مهم این است در این قسمت حالتان را هر طوری که میشود خوب کنید.
قسمت سوم را «بازخورد» بنامید
این بخش تقریبا مثل کارنامه است و در آخر شب آن را پر میکنید و به خودتان نمره میدهید. باید حساب کنید چند درصد از برنامه ریزیهایتان را انجام دادید و در انتها برای خودتان جایزه تعیین کنید. مثلا اگر بالای 80 درصد کارهایتان تیک خورده است، خود را به یک فنجان قهوه دعوت کنید اما یادتان نرود سعی کنید سختگیر باشید تا به میزان 100 درصد کارهای انجام شده دست یابید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مخاطب گرامی، این موضوع و مشکلی که برای شما پیش آمده، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. آیا به تازگی با مشکل یا مسئله جدیدی در زندگیتان روبهرو شدهاید؟ در صورتیکه پاسخ به این سوال مثبت است، احتمالا دلیل تجربه سطح بالای تنش روانی شما به آن مسئله مربوط است. ممکن است حتی شما با یک مسئله کاملا مشخص روبهرو نباشید بلکه وجود مشکلات و مسائل کمتر حاد اما طولانی مدت، دلیل این موضوع باشد. برای مثال اگر مدت طولانی است که به شغلی مشغول هستید که دلخواه شما نیست یا به قدر کافی شما را خشنود نمیکند، ممکن است رفتهرفته سطح تحمل شما از موقعیتی که در آن هستید کاهش یافته باشد و هر عامل مرتبط با این موقعیت از نظر شما آزاردهنده و غیرقابل تحمل باشد.
آیا این مشکل به تازگی برایتان ایجاد شده است؟
به طور کلی اگر این حالت به تازگی ایجاد شده یا شدت آن به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته، بهتر است به بررسی شرایط زندگی و حالات درونیتان بپردازید و ببینید چه موضوع یا موقعیتی میتواند عامل ایجاد سطح بالای تنش درونی شما باشد. از سوی دیگر توجه کنید آیا تنها زمانی که مشغول به کار هستید، این سطح تنش را تجربه میکنید؟ برای مثال زمانی که در یک روز تعطیل وقت خود را با خانواده یا دوستانتان میگذرانید، چه احساسی دارید؟ باز هم احساس میکنید اعصابتان به سادگی تحریک میشود یا سطح بالاتری از آرامش را تجربه میکنید؟ پاسخ به این سوال کمک میکند تا متوجه شوید مشکل از کجا ناشی میشود.
ساعات کاریتان را خوشایندتر کنید
برای اینکه بتوان راهحل موثری برای کنترل این وضعیت پیدا کرد، بسیار حائز اهمیت است که بتوانید دلایل اصلی ایجاد موقعیت فعلی را شناسایی کنید. در نهایت سعی کنید ساعات کاری را برای خودتان با کمک گرفتن از خلاقیت و علاقهمندیهایتان کمی خوشایندتر کنید. برای مثال به یک موزیک خوشایند گوش کنید یا نوشیدنی خنک مورد علاقهتان را به همراه داشته باشید و در زمانهایی که احساس عصبانی بودن دارید، از آن ها استفاده کنید. ایجاد شرایطی که بتواند در حین کار به شما کمک کند که تا اندازهای احساس رضایت بیشتری کنید، میتواند در کنار رفع دلیل اصلی ایجاد موقعیت فعلی، آرامش بیشتری را برای شما به ارمغان بیاورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)