
درباره نقاط ضعف و قوت «اتاق تاریک» فیلمی که این روزها درحال اکران است
تعداد بازدید : 153
کودکآزاری در اتاق تاریک
پرونده
نویسنده : الهه توانا، مرجان دهقان | روزنامهنگار

«اتاق تاریک» به کارگردانی و تهیهکنندگی «روحا... حجازی» از آذرماه روی پرده رفتهاست. فیلمی درباره کودکآزاری که اگر دربرابر ضعفهای آشکارش صبور باشیم، بهدلیل وجه آموزشی، میتوان دیدنش را به دیگران توصیه کرد. امیر، پسرک پنج، شش سالهای است که احتمال آزاردیدنش در فیلم مطرح میشود و قصه، حول این موضوع پیش میرود. فیلم، باب گفتوگو درباره سوژه تربیت جنسی و کودکآزاری را باز میکند اما نحوه پرداختش به این موضوع پرسشبرانگیز است؛ بازیگر خردسال اتاق تاریک برای بازی کردن در فیلمی که محوریتش، آزار است، چقدر، چطور و با چه ترتیبی در جریان سوژه و اطلاعات لازم برای ایفای نقش قرار گرفتهاست؟ آیا تدبیریاندیشیده شدهاست که بازی در فیلمی پرتنش با سوژهای حساسیتبرانگیز برای هنرپیشه کم سنوسال فیلم، آسیبزا نباشد؟ برای روشن شدن ابعاد موضوع، تصمیم گرفتیم با کارگردان فیلم و یک روانشناس گفتوگو کنیم. دکتر دادگستر، روانشناس، حس ما را درباره احتمال آزاردیدنِ واقعی هنرپیشه خردسال فیلم تأیید کرد و اطلاعات مفیدی درباره تربیت جنسی کودکان دراختیارمان گذاشت. آقای حجازی اما حاضر به مصاحبه نشد و ترجیح داد بهجای توضیح دادن درباره ابهامات فیلم، ما و کارشناسمان را به بیسوادی و خالهزنکبازی متهم کند. در ادامه این پرونده به نکات مثبت و منفی این فیلم پرداخته ایم.
نقد فیلم «اتاق تاریک» در گفتوگو با دکتر «مینا دادگستر»، روانشناس
بیسوادی مطلق در تربیت جنسی فرزند
به نظر میرسد کارگردان اتاق تاریک، فیلم را به قصد آگاهسازی جامعه از آسیبهای کودکآزاری ساختهاست. مسئولیت نمایش این آسیبها در فیلم بهعهده بازیگر خردسالی است که به گمان من ایفای نقش از حیث اطلاعاتی که درباره سوژه به او داده شده و اتفاقات فیلم، برایش آسیبزا بودهاست. برای اطمینان از درستی یا نادرستی این گمان، از یک روانشناس که فیلم را دیدهاست، کمک گرفتم و در بین گپوگفتمان اطلاعاتی درباره نحوه صحیح تربیت جنسی کودکان به دست آوردم.
بعد از دیدن فیلم، فکر کردم نقش پرتنشی مانند امیرِ اتاق تاریک برای یک پسر 6ساله نوعی کودکآزاری است. نظر شما چیست؟
کودکآزاری فقط آزار جنسی کودکان نیست بلکه هرگونه رفتار یا کوتاهی که سلامت جسم و روان آنان را به خطر بیندازد، مصداق کودکآزاری است. بازیگر خردسال این فیلم در فرایند ساخت فیلم، محرکهای محیطی آزاردهندهای مانند دیدن بگومگویهای والدینِ قصه را تجربه کردهاست. او با این محرکها در تمام فرایند تولید فیلم بهصورت طولانی مدت مواجه بودهاست همچنین حالت و رفتارهایی که کودک در قالب نقش ایفا کرده، ممکن است عامل ایجاد نوعی اضطراب در زندگی واقعیاش شود؛ زیرا نقش بازی کردن نیاز به تفکر انتزاعی دارد اما این نوع تفکر در کودکان زیر هفت سال هنوز شکل نگرفتهاست. کودکی در سنوسال پسربچه فیلم، مرز بین خیال و واقعیت را تشخیص نمیدهد. متاسفانه آثار این آزارهای روانی با تمام شدن فیلم در کودک پایان نمییابد و حتی اگر در همین سنین نمود نداشتهباشد، ممکن است در بزرگ سالی بر قسمتهایی از روان و رفتار او تاثیر بگذارد؛ زیرا شخصیت و سلامت روان ما در بزرگ سالی از محرکهایی که در کودکی دریافت کردهایم، شکل میگیرد.
دیدن اتاق تاریک برای افراد بالای 12 سال مجاز شمرده شده است، آیا محتوای فیلم برای این گروه سنی مناسب است؟
تصمیمگیری درباره تماشای این فیلم برای کودک و نوجوان بالای 12 سال بستگی به نحوه تربیت جنسی آنها پیش از این سن دارد. تماشای این فیلم برای کودک و نوجوانی که اطلاعاتی درباره محتوای آن ندارد، قطعا از نظر روانی آسیبزاست. بهطور کلی این فیلم به افزایش آگاهی والدین در زمینه تربیت جنسی فرزندانشان کمک میکند اما برای کودک و نوجوان اثربخشی ندارد. رسالت اصلی تربیت جنسی کودکان بهعهده والدین است نه رسانه بنابراین این فیلم شیوه مناسبی برای انتقال مفاهیم جنسی به کودکان و نوجوانان نیست. اگر این افراد اطلاعات پایه درباره مفاهیم فیلم دارند فقط با حضور والدین مجاز به دیدن آن هستند تا اگر سوالی داشتند، پدر و مادر توضیحات لازم را در اختیارشان قرار دهند.
باتوجه به اینکه موضوع فیلم تربیت جنسی کودکان و آگاهی نداشتن والدین از نحوه صحیح آن است، این تربیت باید از چه سنی شروع شود؟
متاسفانه فقر اطلاعات والدین و سدهای ذهنی که آنها را از حرف زدن درباره مفاهیم جنسی با کودکانشان منع میکند، دو حلقه گمشده جامعه ما در تربیت جنسی است. این تربیت به معنی آموزش مسائل جنسی به کودک نیست بلکه راهی برای ایمن نگهداشتن او دربرابر آزارهای جنسی است. سن شروع این آموزشها از سه سالگی و یک فرایند مادامالعمر است اما هر دوره نیاز به آموزشهای مختص همان دوره دارد. وظیفه انتقال این مفاهیم تا 18سالگی بهعهده والدین است و باید والد همجنس این کار را انجام دهد. نکته اساسی در فرایند تربیت جنسی کودکان ارتباط دوستانه والد و کودک است. نبود این رابطه صمیمانه، امکان آسیبپذیری کودکان را افزایش میدهد. آگاهیهای جنسی که به کودک دادهمیشود، باید متناسب با سن و اطلاعات او باشد. باید بپذیریم جوامع تغییر کردهاند و رسانهها زودتر از سن معمول، کودکان را با این مفاهیم روبهرو میکنند بنابراین والدین باید خیلی سریعتر اطلاعات درست را در اختیار فرزندانشان قرار دهند تا اطلاعات غلط از طریق رسانهها به آنها منتقل نشود.
کمی هم درباره حدوحدود آموزشهای جنسی برای کودکان توضیح دهید.
کودک قبل از هرچیز بایداندامهای خصوصی و غیرخصوصیاش را بشناسد. والدین موظفاند به فرزندانشان آموزش دهند، هیچکس اجازه دیدناندامهای خصوصی آنها را ندارد و به همین دلیل آن عضو، خصوصی است؛ همچنین باید به کودک هشدار داد اگر کسی عضو خصوصی او را دید یا لمس کرد، فورا به والدیناش اطلاع دهد. درصورت بروز هرگونه آزار جنسی، به هیچ عنوان نباید روی آن درپوش گذاشت. معرفی افراد کودکآزار از آسیب رسیدن به چندین کودک پیشگیری میکند. بروز علایمی مانند شبادراری، تهوع و دل دردهای بیدلیل که ما در فیلم شاهد آن هستیم، نشان از اضطراب کودک دارد. این حالتها به والدین هشدار میدهد فرزندشان از مشکلی رنج میبرد که باید منبع آن را پیدا کرد. متاسفانه در این فیلم، پدر و مادر بیتوجه از این علایم میگذرند و حتی فرزندشان را بابت آن تنبیه میکنند همچنین مدام برای مشکلات بهوجود آمده دنبال مقصر بیرونی هستند و سهم خود را در بروز آن نادیده میگیرند؛ درحالیکه کودکان از والدینشان الگوبرداری میکنند و قبل از هرچیز باید منشأ مشکلات شان را در کانون خانواده دنبال کرد.
خطر لو رفتن
چرا «اتاق تاریک» را ببینیم؟
فیلم اتاق تاریک، خالی از ایراد نیست اما در این مطلب، کاری به ایرادهای فنی و سینماییاش ندارم. هر فیلم دیگری بود که اینقدر نقد به آن وارد میدانستم، امکان نداشت دیدنش را پیشنهاد کنم؛ اتاق تاریک اما با همه ضعفهایش، در روزگاری که مدرسه، روزنامه و صداوسیما، وظیفه تربیتی و اطلاعرسانی و آگاهیبخشیشان را درباره «تربیت جنسی کودکان» انجام نمیدهند، جورِ دیگران را میکشد. آنچه در ادامه میخوانید، نکات مثبتی است که پدرومادرها از این فیلم، خواهندآموخت.
پدرومادرها میدانند باید به فرزندانشان درباره حریم شخصی و اعضای خصوصیشان آگاهی بدهند اما این گزارهای کلی است که خیلی از والدین درباره جزئیاتش چیز زیادی نمیدانند؛ چطور و با چه ادبیاتی باید با کودک در اینباره صحبت کرد؟ یکی از مواردی که کودکِ فیلم را دچار تعارض میکند، احساس گناه و اضطرابی است که پدرومادرش در آموزش جنسیشان به او منتقل کردهاند. فیلم، پیشنهادی ندارد که چطور میشود بدون ایجاد حساسیت و ترس در بچه، او را درباره بدنش آگاه کرد اما شیوه سنتی «بده و عیبه» را بهدرستی نقد میکند.
رسانهای شدن اخبار کودکآزاری در سالهای اخیر و بحثهای پیرامونش باعث شد، والدین نسبت به سپردن فرزندشان به دیگران، دقت و حساسیت بیشتری پیدا کنند. فرقی بین دوست، همسایه و آشنا نیست؛ اعتماد بیجا ممکن است زندگی یک بچه را نابود کند. اتاق تاریک، سعی دارد تصور رایج «مردان متعرض» را تغییر بدهد و یادآوری کند که کودکآزاری از سوی زنان هم ممکن است رخ دهد، اگرچه میزان شیوعش کم است.
بعد از فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند»، روانشناسها و جامعهشناسها هشدار دادند که سوءاستفاده جنسی فقط متوجه دخترها نیست و پسرها هم درمعرض این آسیب هستند. اگرچه اخبار پسربچههای آزاردیده را هم کم نخوانده و نشنیدهایم اما فیلمی که تذکر بدهد پسربچهها هم به مراقبت نیاز دارند، وجود نداشت. اتاق تاریک، این تلنگر را به خانوادهها میزند.
پدرومادر فیلم، آدمهای عاقل و سالمی نیستند؛ بچه را مدام تنبیه میکنند، سرش داد میزنند و هیچ چیز بهدردبخوری به او نمیآموزند. معلوم است که همه والدین بهاندازه آنها در تربیت فرزند ناکارآمد نیستند اما وقتی پای تربیت جنسی و احتمالِ تعرض به میان میآید، تعداد والدینی که مثل شخصیتهای فیلم ناتوان و ناآگاه باشند، زیاد میشود. ترس از بیآبرویی، سکوت و سرپوش گذاشتن روی معضلی که بچه و بقیه اعضای خانواده را درگیر میکند، معمولا پیش از راهحلهای عاقلانهای مثل گفتوگو و کمک گرفتن از یک متخصص به ذهن میرسد. اتاق تاریک، آسیبهای پنهانکاری و ترس از آبرو را نشان میدهد.