به مناسبت سالروز شهادت «رئیسعلی دلواری»
تعداد بازدید : 82
اهتزاز پرچم مبارزه با استعمار انگلیس در «دلوار»
جواد نوائیان رودسری
info@khorasannews.com
نفوذ استعمار انگلیس در ایران، در دوره قاجار به اوج خود رسید و در دوره پهلوی، ادامه پیدا کرد. انگلیسیها که از مدتها قبل به تکاپوهای استعماری خود در خلیج فارس دامن زده بودند، توانستند در بحبوحه جنگهای ایران و روسیه تزاری و در راستای جلوگیری از نفوذ ناپلئون بناپارت در ایران و در نتیجه نزدیک شدن او به مرزهای هندوستان، فعالیتهای استعماری گستردهای را در ایران سازماندهی کنند. نمایندگان انگلیس در جریان انعقاد قرارداد ننگین ترکمنچای، تلاشهای فراوانی را در کسوت میانجی، برای ضایع کردن حق ایران و واگذاری اراضی راهبردی به روسیه تزاری، انجام دادند. رقابتهای استعماری میان روسیه و انگلیس، باعث شد که بریتانیا، تمرکز فعالیتهای استعماری خود را در جنوب ایران قرار دهد و در همان حال، مترصد یافتن فرصتی برای نفوذ به صفحات شمالی این سرزمین باشد. اقدامات استعمارگرانه انگلیس در جنوب ایران، باعث بروز قیامهای پیدرپی، علیه این دولت استعماری شد. قیامهایی که در شرایط ضعف بسیار جدی دولت مرکزی، عرصه را بر متجاوزان تنگ میکرد و قوه سلحشوری و ظلمستیزی ایرانیان را به رخ اجنبی میکشید. یکی از مشهورترین این قیامها، قیام دلاور دلوار، رئیسعلی دلواری است که در سال 1294 هـ.ش، اتفاق افتاد.
فرزند ایران زمین
رئیسعلی دلواری، در سال 1261 (هـ.ش)، در روستای «دلوار» از توابع تنگستان دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی را در زادگاهش با فراگرفتن فنون رزمی، اسبسواری، تیراندازی و آموختن قرآن و ادبیات فارسی سپری کرد. او از همان کودکی و نوجوانی، در تیراندازی مهارت فراوانی داشت و در میان مردم به این هنر مشهور شد. با شروع انقلاب مشروطه در سال 1285 (هـ.ش)، رئیسعلی در حالی که بیش از 25 سال نداشت، از جمله پیشگامان مشروطه در جنوب ایران بود. به همین دلیل، در دوران استبداد صغیر، علیه حکومت محمدعلیشاه، دست به اسلحه برد و در سال 1288، توانست به کمک تفنگچیهای خود، بوشهر را از سلطه عمال محمدعلیشاه آزاد کند. با تصرف گمرک بوشهر که در اجاره انگلیسیها بود، نیروهای آن کشور به دخالت نظامی در منطقه پرداختند و جنگ و گریزی را آغاز کردند که تا جنگ اول جهانی ادامه یافت. وقتی انگلیسیها، با وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران، تعرضات خود را به سمت شمال ایران گسترش دادند، تنگستانیها به حملات خود علیه انگلیسیها شدت بخشیدند. در یکی از این شبیخونها که در 12 ژوئیه 1915 رخ داد، دو ژنرال بلندپایه انگلیسی، همراه با دهها سرباز انگلیسی و هندی کشته شدند. با وقوع این حادثه، نیروهای انگلیسی در هشتم اوت 1915 (17 مرداد 1294 ـ 26 رمضان 1333) شبانه بوشهر را اشغال کردند. رئیسعلی و شیخ حسین چاهکوتاهی و زایر خضرخان اهرمی، سه نفر از معتمدان دلیر تنگستان، تصمیم گرفتند که علیه دشمن قیام کنند و در مقام دفاع از وطن برآیند.
نامه انگیزه دهنده
دو ماه قبل از آن که قوای انگلیس بوشهر را اشغال کنند، ژنرال کاکس، کنسول انگلیس در خلیج فارس، نامهای به مرحوم شیخ محمدحسین برازجانی، روحانی متنفذ و مجتهد معروف دشتستان نوشت که جواب آن نامه، انگیزه قیام رئیسعلی دلواری شد. کنسول انگلیس در این نامه از شیخ محمد حسین برازجانی خواسته بود که از نفوذ خود استفاده و از هرگونه آشوب و قیام علیه اشغالگران جلوگیری کند و این که از دشمنی با دولت انگلیس، نه تنها سودی عاید ملت ایران نخواهد شد، بلکه در صورتی که ایرانیان وارد جنگ شوند، انگلیس یک سوم خاک ایران را تصرف خواهد کرد. شیخ محمدحسین، در پاسخ به این نامه، تمام مصیبتهای وارد شده بر ایرانیان را از طرف دولت انگلیس دانست و اعلام کرد چنانچه عملیات انتقامجویانه علیه اشغالگران انجام پذیرد، مسئولیت آن بر عهده انگلیسیها خواهد بود. در این بین، رئیسعلی، در نامههای متعدد به شیخ محمدحسین برازجانی از او برای جهاد و قیام علیه قوای انگلیس کسب تکلیف کرد. مرحوم شیخ، رونوشتی از حکم جهادی را که مراجع نجف اشرف صادر کرده بودند، به ضمیمه حکم خود، مبنی بر وجوب جهاد با کفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه آن ها به بنادر جنوب و دشتی و تنگستان و لزوم همکاری خان های این مناطق و بسیج مردم مسلمان، برای رفتن به میدان جنگ، برای رئیسعلی و همچنین، تمام خان های منطقه بوشهر و دشتستان فرستاد.
رئیسعلی همین که از حکم جهاد مرحوم شیخ محمدحسین برازجانی و دیگر مراجع دینی آگاهی یافت، آماده نبرد با انگلیسیهای متجاوز شد و مقدمات کار را در خانه سیدمحمدرضا کازرونی فراهم کرد. رئیسعلی، به همراه دوستش، خالو حسین دشتستانی، اوایل ماه رمضان سال 1333 (ه. ق)، در عمارت حاج سیدمحمدرضا کازرونی، پس از مذاکراتی با وی، آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیروهای انگلیسی اعلام کرد. او پس از اظهار تشکر از همراهی دلاوران بوشهر و تنگستان، از صاحبخانه خواست تا قرآنی به مجلس بیاورد. حاجی کازرونی به خادمش دستور آوردن قرآن را داد. همین که خادم، قرآن را به مجلس آورد، رئیسعلی برخاست و با احترام تمام، قرآن را گرفت و آن را روی میز جلوی خود گذاشت؛ آنگاه رو به حاضران کرد و گفت: «ای کلاما...! گفتار مرا شاهد باش. من به تو سوگند یاد میکنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند.»
آغاز قیام
با اشغال بوشهر توسط نیروهای انگلیسی، رئیسعلی و یارانش، طبق عهدی که بسته بودند، وارد کارزار با متجاوزان انگلیسی شدند. در نخستین نبردی که در نزدیکی دلوار رخ داد، او و یارانش توانستند شکست سختی به پنج هزار نیروی انگلیسی وارد کنند و آن ها را عقب برانند. این شکست، بازتاب وسیعی در منطقه داشت و باعث شادی و سرور مردم جنوب شد. انگلیسیها که از شکست مفتضحانه دلوار بسیار خشمگین بودند، به بهانه پناه دادن روستاییان به دلاوران تنگستان، به روستاهای اطراف بوشهر حمله و خانههای روستاییان را ویران و درختان نخل را قطع کردند. در حملات نیروهای اشغالگر، تعدادی از کشاورزان و ماهی گیران، به شهادت رسیدند؛ اما مردم منطقه دست از حمایت رئیسعلی و یارانش برنداشتند. دلیران تنگستان برای زدن ضربههای کاریتر به متجاوزان انگلیسی، تصمیم به حملات شبانه و شبیخون گرفتند. یاران رئیسعلی که با منطقه جنوب آشنایی کامل داشتند، با استفاده از ظرفیت و امکان مانور شبانه، ضربات سهمگینی به انگلیسیها وارد کردند. حجم این حملات چنان بود که نیروهای استعمارگر، با وجود داشتن امکانات و نیروهای نظامی فراوان، نتوانستند دلاوران تنگستانی را مهار کنند. به همین دلیل، تصمیم گرفتند برای از میان برداشتن دلاور دلوار، به خدعه و نیرنگ روی آورند. آن ها یکی از اطرافیان رئیسعلی را با پول فریفتند و از او خواستند تا به هر نحو ممکن، رئیسعلی را ترور کند. در یکی از حملات شبانه دلیران تنگستان به انگلیسیها، در «تنگک صفر»، در 12 شهریور 1294، آن خائن خودفروخته، رئیسعلی دلواری را از پشت هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند. با این حال، دلاوران تنگستانی، پس از شهادت فرمانده خود از پای ننشستند و سالها در برابر انگلیسیها ایستادگی کردند.