از هنگام شروع بحران در سوریه تمایل قدرتهای بزرگ و همچنین قدرتهای منطقهای برای تاثیرگذاری بر روند معادلات موجب تبدیل شدن آن به پیچیدهترین بحران قرن 21 طی دو دهه گذشته شد. در این میان اگرچه آمریکا و روسیه اصلی ترین قدرتهای فرامنطقهای حاضر در بحران بودهاند اما این امر به معنای تمایل نداشتن قدرتهای دیگر برای سهمپذیری از تعیین آینده سوریه عمدتاً در هماهنگی با یکی از دو قدرت اصلی نبوده است. چین یکی از قدرتهای نوظهور جهانی است که با نزدیک شدن بحران سوریه به مراحل پایانی خود تمایل بیشتری برای مشارکت در مذاکرات و حتی عرصه میدانی نشان میدهد.
در همین زمینه، دوروزپیش سفیر چین در سوریه،«کای کیانجین» در مصاحبهای تمایل کشورش را برای اعزام نیروی نظامی به سوریه باهدف کمک به ارتش این کشور در عملیات آزادسازی ادلب از اشغال تروریست ها اعلام کرد. هم اکنون ارتش سوریه بعد از آزادسازی کامل استان «درعا» در تدارک انجام عملیات در استان «ادلب» است که از زمان آغاز جنگ در سوریه در اشغال تروریستها بوده است و انتظار میرود پس از آزادسازی ادلب روند بازسازی سوریه با جدیت بیشتری دنبال و از سر گرفته شود.چین از متحدان اصلی دولت سوریه به شمار میرود و چینیها پیش از این در آذرماه سال گذشته نیز از اعزام دو واحد نظامی از نیروهای ویژه این کشور به نام های «ببرهای سیبری» و «ببرهای شب» برای کمک به نیروهای دولتی سوریه خبر داده بودند.حتی قبل از آن نیز دولت سوریه در سال ۲۰۱۵ اجازه حضور پنج هزار سرباز چینی را صادر کرده بود که این نیروها در بخش غربی لاذقیه مستقر شدند و در همان زمان نیز وزارت دفاع چین اعلام کرده که مشاوران نظامی این کشور به همراه نیروها و تدارکات دریایی و هوایی در سوریه حضور دارند.
در عین حال نقشآفرینی چین در تحولات سوریه تنها منحصر به میدان جنگ نبوده و پکن به عنوان یکی از پنج عضو اصلی شورای امنیت همواره طی شش سال گذشته در کنار روسیه تلاش داشته تا مصوبات و قطعنامههای آمریکایی و غربی علیه دولت مرکزی سوریه را ناکام گذارد.ابراز تمایل چین به همکاری با ارتش سوریه در عملیات آزادسازی شهر ادلب سوریه از یک بعد میتواند به پیش بینی چینیها از آینده تحولات میدانی سوریه مربوط باشد. هم اکنون آمادهسازی عملیات آزادسازی ادلب توسط نیروهای دولتی سوریه و با حمایت روسیه در حال انجام است و تردیدی در این موضوع نیست با توجه به سوابق واکنش غرب و متحدان منطقهای آن به پیشرویهای عمده و تاثیرگذار دمشق در حلب، غوطه شرقی یا در جنوب، این بار نیز دولتها و رسانههای غربی و عربی انتقادها و هجمه سیاسی و رسانهای گستردهای را علیه این عملیات راه خواهند انداخت و در این شرایط همراهی و مشارکت چین در این عملیات میتواند به کاهش فشار تبلیغاتی و فضای رسانهای علیه این عملیات منجر شود و در واقع مشروعیت بینالمللی عملیات آزادسازی ادلب را افزایش دهد.همراهی پیشین چین با روسیه در شورای امنیت مهم ترین نشانه ائتلاف دو قدرت منطقهای در حمایت از دولت سوریه است که حال به نظر میرسد در صحنه میدانی ادلب قرار است خود را نشان دهد.همچنین با توجه به آن که بخش قابل توجهی از ادلب هم اکنون در اشغال گروه تروریستی جبهه النصره است و از آن جا که این گروه در فهرست تروریستی دیگر کشورها نیز قرار دارد، لذا عملیات نظامی احتمالی روسیه در ائتلاف با چین و در حمایت از دولت سوریه میتواند با مشروعیت بینالمللی بیشتری همراه باشد.از بعدی دیگر ورود نظامی چین در عملیات ادلب، میتواند به عنوان مقدمهای برای مشارکت پکن در عملیات بازسازی سوریه به شمار رود.
استراتژی چین همواره پیشبرد منافع اقتصادی از رهگذر روابط دیپلماتیک سازنده و نزدیک با دیگر کشورها بوده است که این امر به طور متقابل به منفذی برای افزایش نفوذ چین در مناطق مختلف جهان نیز خواهد انجامید. اهمیت حضور احتمالی چین در مرحله بازسازی سوریه به ویژه از آن جا بیشتر اهمیت مییابد که دولت دمشق پیش از این با ورود آمریکاییها و کشورهای عربی و غربی معاند به مرحله بازسازی مخالفت کرده و در غیاب کشورهای مخالف دولت دمشق برای بازسازی، دیگربازیگران همسو با دمشق از جمله چین فرصت مناسبی برای ایفای نقش در مرحله پس از جنگ در سوریه را به دست خواهند آورد.
برای چینیها نیز ایفای نقش در مرحله بازسازی سوریه میتواند به ایجاد زمینه برای گسترش حضور و ائتلافها در منطقه شام و غرب آسیا منجر شود و از این منظر پکن نیز تمایل بیشتری برای مشارکت در طرحهای بازسازی سوریه خواهد داشت.در شرایطی که این روزها جنگ تجاری میان بنادر و مبادی ورودی چین و ایالات متحده شدت گرفته، برای پکن پاسخ متقابل به این جنگ نیز در دیگرحوزهها و از جمله در سوریه میتواند نوعی تقابل در حوزه سیاسی به شمار رود.