- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- دو جوان پرایدسوار که راکب یک دستگاه موتورسیکلت را با کتک کاری وحشتناک ربودند، درحالی چند ساعت بعد با عملیات نیروهای انتظامی مشهد دستگیر شدند که اعترافات آنان و فرد ربوده شده، انگیزه این ماجرای هولناک را به کلافی سردرگم تبدیل کرده است.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 6 صبح روز گذشته فردی با پلیس 110 تماس گرفت و از ماجرای آدم ربایی همراه با کتک کاری یک موتورسوار خبر داد. این شهروند که خود را از پاکبانان شهرداری معرفی کرد، در ادامه گزارش خود به پلیس گفت: دو جوان پرایدسوار، مردی میان سال را که سوار موتورسیکلت بود، در منطقه اسماعیل آباد به شدت کتک زدند و او را ربودند.
سرهنگ احمد نگهبان افزود: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، بی درنگ گروه عملیاتی ویژه ای با فرماندهی مستقیم سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) وارد عمل شدند و با حضور در خیابان اشکذری 7 به تحقیق میدانی پرداختند.
مقام ارشد انتظامی مشهد اضافه کرد: در حالی که خیابان مذکور خلوت بود و هیچ اثری از وقوع حادثه وجود نداشت، بررسی های محلی ادامه یافت تا این که افسران عملیاتی کلانتری، بازبینی دوربین های ترافیکی را در دستور کار قرار دادند تا سرنخی از این حادثه آدم ربایی به دست آورند. وی گفت: طولی نکشید که نیروهای انتظامی به فیلمی دست یافتند که همه صحنه های این حادثه هولناک را ثبت کرده بود. تصاویر مذکور نشان می داد که دو جوان پرایدسوار مقابل راکب موتورسیکلتی پیچیدند که در خیابان اشکذری در حال تردد بود. راننده پراید به صورت زاویه 30 درجه حرکت موتورسوار را در حاشیه پیاده رو سد کرد و به محض این که مرد میان سال از روی موتورسیکلت پایین افتاد، دو جوان از خودرو پیاده شدند و او را آن قدر کتک زدند که در حالت بیهوشی قرار گرفت.
«کلیددار امنیت مشهد» تصریح کرد: آدم ربایان که قمه و چاقو نیز در دست داشتند پیکر موتورسوار را روی صندلی عقب خودرو انداختند و سپس یکی از آنان پشت فرمان خودرو نشست و دیگری نیز موتورسیکلت را برد اما پراید به خاطر نقص فنی روشن نشد. در این هنگام آدم ربایان از اهالی محل کمک گرفتند و خودرو را با هل دادن روشن کردند و بدین ترتیب از صحنه حادثه گریختند.
رئیس پلیس مشهد با تاکید بر اهمیت ویژه جرایم خاص در مشهد خاطرنشان کرد: اگرچه هنوز شکایتی رسمی به پلیس نرسیده بود اما قبل از آن که خانواده یا اطرافیان گروگان از ماجرا مطلع شوند، پلیس وارد عمل شده بود چرا که «احساس امنیت» و برخورد با جرایم مهمه از اولویت های پلیس برای مبارزه با مخلان نظم و امنیت است، به همین دلیل گروه ویژه عملیاتی کلانتری سپاد با شناسایی مالک پراید، بی درنگ رصدهای اطلاعاتی را با هماهنگی قضایی آغاز کردند و موفق شدند نشانی او را در توس 70 به دست آورند. آنان دقایقی بعد عازم نشانی مذکور شدند اما همسر مالک پراید مدعی شد از حدود دو هفته قبل با شوهرش اختلاف پیدا کرده است و از «حامد» (مالک پراید) خبری ندارد.
فرمانده انتظامی مشهد با اشاره به این که ماجرا به دلیل احتمال وقوع قتل از اهمیت خاصی برخوردار بود، ادامه داد: در بازبینی فیلم ثبت شده از صحنه آدم ربایی، چنین برداشت می شد که مرد موتورسوار دیگر جان ندارد و آن ها پیکر بی جان او را به صندلی عقب انتقال دادند. بنابراین شیوه عملیات تغییر کرد و نیروهای پلیس در چند شاخه اطلاعاتی و عملیاتی به سرعت برای دستگیری آدم ربایان تلاش می کردند تا این که سرنخ هایی از برادر «حامد» به دست آمد که نشان می داد او نیز در این ماجرا نقش داشته است.
سرهنگ احمد نگهبان که سال ها تجربه انتظامی در سمت معاونت عملیات فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی را در کارنامه پلیسی خود دارد، تاکید کرد: بلافاصله شماره تلفن های متهمان ردزنی شد و افسران کارآزموده کلانتری در یک قرار صوری با «علیرضا» (برادر حامد) موفق شدند او را در اطراف میدان خیام دستگیر کنند و به کلانتری انتقال دهند. دقایقی بعد با اعترافات علیرضا، بی درنگ عملیات دستگیری حامد نیز در حالی آغاز شد که او به همراه گروگان (مرد موتورسوار) در مسیر حرکت به سوی یکی از مراکز انتظامی بود که در محاصره پلیس قرار گرفت و به کلانتری سپاد منتقل شد.
«حامد» متهم پرونده آدم ربایی در بازجویی ها ادعا کرد: حدود یک هفته قبل با حبیب (مرد موتورسوار) آشنا شدم و او مرا برای استعمال موادمخدر به منزلش دعوت کرد. آن جا قرص هایی به من داد که بعد از مصرف آن نمی فهمیدم چه می کنم! در حالی که تحت تاثیر قرص ها قرار داشتم او از من خواست به منطقه پنجراه برویم و یک دستگاه موتورسیکلت بخریم. من هم چند میلیون نقدی پرداخت کردم و باقی مانده بهای خرید موتورسیکلت را چک دادم چون آن را اقساطی خریداری کرده بودیم. در همین حال «حبیب» سوار موتورسیکلت شد و من وقتی داخل خودروام نشستم تازه متوجه شدم که گوشی تلفنم نیز سرقت شده است. زمانی که آثار قرص ها رفت و به خودم آمدم، ماجرای خرید موتورسیکلت را به خاطر آوردم که «حبیب» نه تنها موتورسیکلت بلکه گوشی تلفن مرا هم سرقت کرده است. از آن روز به بعد به دنبال او در منطقه اسماعیل آباد می گشتم تا این که امروز صبح او را دیدم و با کمک برادرم تعقیب اش کردیم. وقتی داخل کوچه پیچید ما هم موتورسیکلت را از «حبیب» گرفتیم ولی در همان هنگام او غش کرد و ما تلاش کردیم تا او را به درمانگاه ببریم! اما خودرو روشن نشد و من و برادرم از رهگذران کمک خواستیم و به اهالی گفتیم حال دوستمان خوب نیست و باید سریع او را به بیمارستان برسانیم که آن ها هم خودرو را هل دادند و ما از آن جا رفتیم. بعد از این ماجرا قصد داشتم «حبیب» را به کلانتری معراج ببرم و بگویم که او سارق موتورسیکلت من است که در مسیر دستگیر شدم.
فرمانده انتظامی مشهد در تشریح ادامه این ماجرا افزود: این درحالی بود که بررسی های پلیس نشان داد متهمان به آدم ربایی مرد موتورسوار را به درمانگاه نبرده اند بلکه او را به پاتوق خودشان رسانده اند و پس از مصرف موادمخدر، سر و صورت مرد موتورسوار را از آثار خون پاک کرده اند. از سوی دیگر نیز استعلام از مرکز نشان داد که موتورسیکلت سابقه ثبت سرقت در کلانتری را ندارد و این ادعا نیز همچنان در حال بررسی است.
سرهنگ احمد نگهبان گفت: مرد موتورسوار نیز که خود در این ماجرا نقش مهمی دارد در بازجویی ها ادعا کرد، آن روز برای خرید موتورسیکلت رفتیم اما من که معتاد بودم برای تهیه موادمخدر سوار موتورسیکلت شدم و در حالی که گوشی تلفن «حامد» در دستم بود، به سمت پاتوق فروشنده مواد رفتم و دیگر او را ندیدم!...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، در حالی که سرعت عمل پلیس در برخورد سریع با حادثه آدم ربایی و دستگیری متهمان، احساس امنیت در شهر را به نمایش گذاشت اما هنوز تحقیقات برای ریشه یابی کلاف پیچیده این ماجرا با دستورات قضایی در کلانتری سپاد مشهد ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ناصر رعیت نواز- قصه تلخ قطع درختان جنگلی سال هاست در کشور ما ادامه دارد و به حکایتی تکراری تبدیل شده که متاسفانه به دلیل قوانین قدیمی و خاک خورده، قاچاقچیان چوب را برای تبر زدن به ریشه درختان جسورتر می کند. سود قاچاق چوب در برابر جریمه های ناچیزی که در صورت لو رفتن در انتظار شان است آن قدر بزرگ است که اصلا ایجاد بازدارندگی برای قاچاقچی چوب ندارد و کار را به جایی رسانده که قاچاقچیان چوب با چوب و قمه به جان نگهبانان ایست و بازرسی جنگلبانی حمله می کنند که ویدئوی آن روز گذشته در شبکه های اجتماعی دست به دست شد. بر اساس آمارها روزانه مساحت قابل توجهی از جنگل های کشورمان کم می شود که بخش عمده ای از کاهش این مقدار از جنگل به خاطر قاچاق چوب توسط چوب خوارهای قاچاقچی که همانند کرم های چوب خوار به جان جنگل افتاده اند رخ داده است. چند روز پیش از کمبودهایی که برای پایش جنگل های کشورمان نیاز است نوشتیم و این بار می خواهیم برای تان از بلایی که نبود پایش های جنگل بر سر جنگل می آورد بنویسیم. متاسفانه در سال های اخیر قاچاقچیان چوب روش های مختلفی برای قطع درختان و قاچاق چوب در پیش گرفته اند که بسیار عجیب است. در این گزارش از این روش های عجیب نوشته ایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
موسیقی فاخر، در خدمت نواهای عاشورایی
هنرمندان موسیقی، امسال هم با تولید موسیقیهای فاخر درباره واقعه کربلا، گنجینه این آثار را پربارتر کردند
آبی،زرد و قرمز!
در فهرست جدید کی روش، استقلال و سپاهان هر کدام ۶ بازیکن در تیم ملی دارند. نیازمند، رضاییان، نورافکن، کریمی، سلمانی و مغانلو از سپاهان و حسینی، حردانی، جلالی، مهدی پور، محبی و قایدی از استقلال نمایندگان این دو باشگاه هستند. کی روش از تیم پرسپولیس هم بیرانوند، پورعلی گنجی، سرلک، صادقی و ترابی را دعوت کرده است تا صدرنشین لیگ برتر، پنج نماینده در تیم ملی داشته باشد.
غایبان سرشناس
سروش رفیعی، هافبک پرسپولیس و عارف غلامی مدافع استقلال نفراتی هستند که به رغم درخشش در بازی های اخیر تیمشان جایی در فهرست سرمربی پرتغالی تیم ملی ندارند. دانیال اسماعیلی فر مدافع راست پرسپولیس هم یکی از نفراتی است که باوجود عملکرد قابل توجه در هفتههای اخیر در لیگ برتر مدنظر کی روش قرار نگرفته است.
برگشتی ها
یکی از نخستین اقدامات کیروش در بازگشت به تیم ملی دعوت از رامین رضاییان برای حضور در اردوی تیم ملی بود. در طول سه سال گذشته بارها از اسکوچیچ برای دعوت نکردن از رامین رضاییان و وریا غفوری انتقاد شد اما او همواره اعتقاد داشت که رضاییان شرایط فنی مناسب برای تیم ملی را ندارد. مرتضی پورعلیگنجی هم در دوران مربیگری اسکوچیچ حضور پررنگی در تیم ملی نداشت. این مسئله ناشی از مصدومیتهای وقت و بیوقت این بازیکن و در نهایت مصدومیت از ناحیه رباط صلیبی بود که مرتضی را برای مدتهای زیادی از تیم ملی دور کرد و حالا بعد از یک سال و نیم با حضور کی روش باز هم به اردوی تیم ملی دعوت شده است.
چهره های ویژه
رضا اسدی، محمد محبی و مهدی قایدی سه چهره ویژه در اردوی تیم ملی ایران هستند. اسدی با جدایی از پرسپولیس به مهره کلیدی تراکتور تبدیل شده و محمد محبی و مهدی قایدی نیز با بازگشت به ایران و حضور در استقلال توانستند تا حدودی در شرایط بازی قرار گیرند و فرصت بازگشت دوباره به تیم ملی و چه بسا حضور در جام جهانی را به دست آورند. به این نفرات باید نام شهریار مغانلو را هم اضافه کرد که فصل گذشته چندان پرفروغ نبود و امسال هم نتوانسته آنطور که باید و شاید بدرخشد اما نظر کادرفنی تیم ملی را برای حضور در این اردو جلب کرده است. در کنار این بازیکنان نام دو پدیده لیگ بیست و دوم هم در فهرست کی روش دیده می شود.سامان فلاح و محمد خدابندهلو، دو بازیکن جوانی هستند که با درخشش در پیکان و گل گهر توانسته اند به اردوی تیم ملی راه پیدا کنند و هر دو بازیکن برای نخستینبار حضور در اردوی تیم ملی را تجربه خواهند کرد.
فهرست کی روش در یک نگاه
دروازهبانان: پیام نیازمند از سپاهان، حسین حسینی از استقلال و علیرضا بیرانوند از پرسپولیس.
مدافعان:رامین رضاییان و امید نورافکن از سپاهان، مهدی شیری و عارف آغاسی از فولاد، صالح حردانی و ابوالفضل جلالی از استقلال، سامان فلاح از پیکان، آرمین سهرابیان از گل گهر، مرتضی پور علی گنجی از پرسپولیس.
هافبکها: مهدی مهدی پور از استقلال، محمد کریمی و یاسین سلمانی از سپاهان، رضا اسدی از تراکتور، مهدی حسینی از مس رفسنجان، محمد خدابندهلو از گل گهر و میلاد سرلک از پرسپولیس.
مهاجمها: محمد محبی و مهدی قایدی از استقلال، سعید صادقی و مهدی ترابی از پرسپولیس، شهریار مغانلو از سپاهان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حکایت «جلاتو»ی ایتالیایی مانند سوهان قم، گز اصفهان و قطاب یزد خودمان است که اهالی یک شهر فرمول جادویی ساخت آن را میدانند و چیزی میسازند که جز در این شهرها نباید به دنبال اصلش گشت. در شمال ایتالیا در شهر بولونیا که همسایه خودروسازیهای بزرگ فراری و مازراتی است، صنعت بزرگی شکل گرفته که درست مثل این خودروسازی در همه جای دنیا، خواهان و طرفدار دارد. «جلاتو» یک دسر سرد ایتالیایی است که طعمی نزدیک به بستنی دارد اما ویژگیهایش آن را از بستنی متمایز میکند. در سالهای گذشته «جلاتو» در بولونیا جدی گرفته شد و حالا از این شهر به عنوان قطب جلاتوسازی دنیا یاد میشود. مردم و گردشگرهای زیادی تنها به قصد امتحان کردن جلاتو، بولونیا را انتخاب میکنند. حتی دانشگاه بولونیا در دورههای آموزشی خود، جلاتوسازی را گنجانده و توانسته افراد زیادی را از سراسر دنیا جذب کند. این دانشگاه و رشته شیرین «جلاتو» باعث شد تا در این پرونده بیشتر درباره این دانشگاه، این دسر ایتالیایی و جزئیات آن بنویسیم.
سر و کله «جلاتو» از کجا پیدا شد؟
اینکه بستنی کِی و کجا و توسط چه کسی متولد شد تا به امروز در حد چند گمانه است که هیچکدام قطعی نیستند. «نجف دریابندری» نویسنده کتاب «مستطاب آشپزی» در جلد دوم این کتاب گریزی به تاریخچه بستنی میزند و درباره آن میگوید: «بستنی- به معنای مخلوط شیر و زرده تخممرغ جوشانده و یخبسته- از قراری که مورخان آشپزی میگویند از زمان باستان در چین ساخته میشده و در زمان نامعلومی از آن جا به هندوستان رفته؛ سپس لابد از طریق ایران به قلمرو اعراب رسیده است. به نظر میرسد که در ایران، بستنی چینی تغییر شکل پیدا کرده و به صورت پالوده-یعنی شربت یا آبمیوه یخبسته-درآمده است. اعراب که در قرن هشتم میلادی جزیره سیسیل را به تصرف خود درآوردند، گویا اسرار این دسر گرانبها را همراه دستورهای آشپزی فراوان دیگر نزد مردم سیسیل فاش کردند؛ مردم شبه جزیره ایتالیا صنعت بستنیسازی را از مسافران سیسیلی یاد گرفتند و آن چیزی را که ما به نام «بستنی میوهای» میشناسیم- و در واقع نوعی پالوده است-به وجود آوردند. این که میگویند بستنی نخستین بار از برف کوههای آلپ برای امپراتور ساخته شد، ظاهرا افسانهای بیش نیست. به هرحال امروز بستنی ایتالیایی بسیار نغز و رنگارنگ است و بازار بستنی جهان در دست ایتالیایی هاست.»
کشف جلاتو توسط اسکندر مقدونی!
درباره کشف بستنی و جلاتو نظریههای دیگری هم وجود دارد. بعضی میگویند اسکندر مقدونی عاشق ترکیب برف و یخ با عسل بوده است یا نرون 60 سال قبل از ظهور مسیح، کارگرانش را به کوهستانهای اطراف میفرستاده تا از آنجا برایش برف و یخ بیاورند تا با شیر و شکر بخورد. گویا این روش بیشتر لاکچرینشینهای آن دوره بوده است تا بتوانند تابستان را دلپسندتر بگذرانند. در این روش، کارگران، برفها را آنقدر فشرده میکردند که به صورت مکعبهای یخی و متراکم دربیاید. این مکعبها که در تابستان حکم طلا را داشت با میوهها و مواد مختلفی طعمدار میشد و به دست طبقه مرفه جامعه میرسید. بعضی دیگر معتقدند مارکوپولو جهانگرد بزرگ ایتالیایی، در جمعی از دسرهای یخی شیری که در چین دیده بود، گفت. این خاطرهبازی باعث شد جرقهای در ذهن بستنیسازان ایتالیایی زده و بستنی متولد شود. میگویند فرانچسکو کولتلی که یک ماهیگیر سیسیلی بود توانست در سال 1686میلادی با ساخت یک دستگاه بستنیسازی، بستنی را به میان مردم معمولی بیاورد. با پیشرفتهایی که در فناوری اتفاق افتاد جلاتو هم وارد عرصه شد و محبوبیت زیادی به دست آورد. اکنون، در همه جای دنیا، جلاتو را به نام ایتالیا میشناسند و ایتالیاییها از این که کسی به «جلاتو»، بستنی بگوید ناراحت میشوند. آنها معتقدند که جلاتو ترکیبی متفاوت و به شدت ایتالیایی است.
وقتی جلاتو، مسکن دلتنگی میشود!
یک دانشجوی ایرانی در بولونیا از جلاتو و جلاتوفروشیها میگوید
فاطمه 23 ساله، چندماهی است که برای ادامه تحصیل راهی بولونیای ایتالیا شده است. روایت او از جلاتو و جلاتوفروشها غریب است. او درباره روزی که دلتنگ ایران بوده و طعم جلاتو نجاتش داده است، میگوید: «هرکس که به ایتالیا بیاید حتما جلاتو را امتحان میکند. طعم جلاتو کمنظیر است و جدا از جلاتریها(جلاتوفروشیها)ی شهر، جلاتوهای مارکتها هم به شدت طعم خوبی دارد. طبق تجربه من و دوستانم که بیشتر از من شهرهای دیگر ایتالیا را گشتهاند جلاتوهای بولونیا نسبت به دیگر شهرها بینظیر است. چند وقت قبل، حالم خوب نبود و دلتنگ ایران بودم. در حالی که داشتم بستنی میخوردم به دوستم گفتم همین الان تنها چیزی که این جا برایم مقبولتر است طعم بستنیها نسبت به ایران است. خوشمزگی جلاتو به این برمیگردد که کاملا مزه خوب هرچیزی را که از آن ساخته شده است میدهد نه افزودنی دیگری. یکی از معروفترین طعمهای جلاتو هم طعم معرکه پسته است که تقریبا همه ایرانیها دوستش دارند.» از او درباره نحوه سرو جلاتو در ایتالیا میپرسم، میگوید: «وقتی جلاتو سفارش میدهید از شما این را میپرسند که «cono» یا «coppetta» یعنی فنجانی یا قیفی. خلاصه بگویم طعم جلاتوی ایتالیا همانقدر نسبت به بستنیهای دیگر منحصربهفرد است که پیتزای ایتالیایی. طعمی را که با جلاتوی ایتالیا و به ویژه در بولونیا میچشید هیچجای دیگر ندارد مثل اینکه دارید یک اسنک یا غذای متفاوت میخورید. قیمت هر جلاتو حدود 90 تا 150هزار تومان (بین 3 تا 5 یورو) است.»
شهریههای صد میلیونی دانشگاه جلاتوسازی
سری به سایت دانشگاه کارپیجانی میزنیم که در واقع بیشتر شبیه یک مدرسه بستنیسازی است. در کارپیجانی دورهها به شکل یک رشته تحصیلی و گذراندن واحدهای مشخص برای دریافت مدرک کارشناسی و. .. نیست. شهریه یک ماهه دوره آموزشی جلاتو در این دانشگاه 3200 یورو چیزی حدود 96میلیون تومان است. دورههای آموزشی جلاتوسازی در این دانشگاه به صورت آنلاین و حضوری برگزار میشوند. سه دوره اصلی با عنوان پایه، میانه و پیشرفته در این دانشگاه وجود دارد که در هر کدام موضوعات متفاوتی آموزش داده میشود. دوره حضوری 10روزهای به نام پکیج طلایی «golden package» در این دانشگاه وجود دارد که شهریه آن 4هزار یورو است و قیمت آن با احتساب مالیات به 4880 یورو حدود 150میلیون تومان میرسد. این دوره آموزش هر سه سطح گفته شده را شامل میشود. دوره Basic که دورهای 4ساعته با شهریه 180 یورو بدون احتساب مالیات یکی از کم هزینهترین دوره این دانشگاه است. البته دوره «gelato and mixology» هم یکی ارزانترین دورههاست که با احتساب مالیات به 30یورو حدود 900هزار تومان میرسد و در واقع یک کورس آموزشی است که به صورت ویدئو در اختیار داوطلبان قرار میگیرد. این دانشگاه یک دوره آموزش آنلاین را تحت عنوان «چطور مقدمات ساخت یک جلاتوی صنعتی را یاد بگیریم؟» به طور رایگان در سایت خود قرار داده است.
روایت «منصور ضابطیان» از دانشگاه جلاتو
منصور ضابطیان مجری و نویسنده، برای نگارش کتاب «سه رنگ» با موضوع غذانوشتهای ایتالیایی به این کشور چکمهپوش و شهر بولونیا که مهد جلاتو است سری زده. او میگوید: «جلاتو برای ایتالیاییها فقط یک دستور آشپزی نیست، بلکه یک میراث فرهنگی است. دانشگاهی به نام کارپیجانی در بولونیا در دورههای آموزشی یک ماهه ساخت جلاتو را آموزش میدهد. هر هفته دانشجویان این دانشگاه صد کیلو جلاتو تولید میکنند و آخر هفته به مردم میفروشند. چون جلاتو در این شهر از دیگر نقاط ایتالیا ارزانتر است مردم آخر هفته به آن جا میروند و تفریح خود را با جلاتو کامل میکنند. جلاتوهای اضافه را هم به کلیساها میدهند تا بین خیریه و یتیمخانهها توزیع کنند.» او دانشگاه کارپیجانی را از نزدیک دیده و درباره آن میگوید: «تنوع آدمهایی که از سراسر دنیا برای طی کردن این دوره میآیند، جالب است. در این دانشگاه هم آدمهای سیاهپوست میبینی هم چند نفر زردپوست و هندی. برای همین دورههای مختلف نه تنها به زبان انگلیسی ایتالیایی که به زبانهای اسپانیایی و آلمانی هم برگزار میشود. دانشجویان در این دورهها با اصول کامل ساخت جلاتو، طعم دادن، ترکیب طعمها، حتی غذاهایی که با جلاتو درست میشود و پخت کیک جلاتو آشنا میشوند و یک هفته را هم در جلاتوفروشی نزدیک دانشگاه سپری میکنند تا نحوه سرو و فروش جلاتو و همچنین راههای نظافت یخچال و نگهداری از جلاتو را یاد بگیرند. در واقع کارپیجانی، کارخانه تولید دستگاههای ساخت جلاتو است که در مقایسه با قیمت انواع دیگر کارخانه محصولی به نسبت گرانتر است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.