- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آدمهایی که در بالا و پایینهای زندگی وا نمیدهند، در نظر ما «مثل کوه محکم اند»؛ وقتی میخواهیم خیال کسی را بابت حضور و حمایتمان راحت کنیم، میگوییم «مثل کوه پشتتم». اگر بخواهیم کاری را شاق و بعید جلوه بدهیم، یاد «فرهاد کوهکن» میافتیم اما حالا وضع فرق کرده است. کوهها انگار خیلی هم محکم و قوی نیستند و کندن و ویران کردن شان کار چندان شاقی نیست، شاید هم زور بشر بیشتر شده است که کوه را میبرد و میتراشد و بیمار و بیرمق رها میکند. یکی در دل کوه جاده میسازد، یکی ویلا؛ یکی در جست و جوی سنگ قیمتی و گیاه کمیاب، خاکش را میروبد و دیگری صافش میکند تا تفریحگاه علم کند. عدهای بین کوهستان و زبالهدانی فرقی نمیبینند و برای عدهای دیگر کوه، شکارگاهی است و گونههای جانوریاش، سیبل های متحرکی که زدن و کشتن و خوردن شان اسباب سرگرمی است. خلاصه هرکس طلبی از کوه دارد هر طور که شده وصولش میکند. امروز یعنی 19 سپتامبر به مناسبت روز جهانی حفاظت از محیط زیست کوهستان به خودمان یادآوری میکنیم که چرا اجازه نداریم به حریم کوهها تعرض کنیم و چه وظیفهای در قبالشان داریم تا همچنان بالنده و آزاد بمانند، نه افتاده و زمینگیر.
حفاظت از کوهستان در کوهستان گردی
ما در برابر محیط پیرامون مان مسئول هستیم؛ درست است که یک عده اسم و رسمشان «مسئول» است و بابتش حقوق میگیرند و گاهی هیچ کاری نمیکنند اما این قضیه مسئولیت را از ما ساقط نمیکند.در ادامه در مطلبی با عنوان «اعداد در باره کوهستان چه می گویند؟» راجع به اهمیت و نقش مستقیم کوهها در زندگی انسانی خواهیم گفت اما این تنها یک وجه ماجراست؛ کوه ها زیستگاه گونههای جانوری و گیاهی بسیاری هستند و ما حتی اگر پای خودمان هم درمیان نباشد، اجازه نداریم با تعرض به کوه، حیات موجودات دیگر را به خطر بیندازیم. شاید فکر کنید مخاطب این پرونده شما نیستید چون نه کوهخواری میکنید، نه شکار میروید و نه تا حالا شعله کبریت و فندک تان، باعث آتشسوزیهای کوهستانها شده است. خب البته بابت این چیزها باید به خودتان تبریک بگویید اما شما هنوز هم در برابر کوهها مسئول اید؛ اگر اهل کمپ زدن در ارتفاعات هستید، اگر به طور حرفهای یا آماتور کوهنوردی میکنید و اگر در اطراف تان کسانی دارند به کوه ها آسیب میرسانند، خب چه کار میشود کرد؟
اگر کوهنوردی میکنید...
باید بدانید که هر کوه، ظرفیت پذیرش گردشگر مشخصی دارد که اگر از آن تجاوز شود، کوبیدگی و فرسایش خاک را به دنبال خواهد داشت. برنامههای کوهنوردی عموما یک روز آخر هفته را برای گردش انتخاب میکنند و سیل کوهنوردان بی توجه به آن که کوه اصلا ظرفیت چنین جمعیتی را ندارد، روانه قله میشوند.
حتما از کوهنورد های با تجربه شنیدهاید که بهتر است در مسیرهای پاکوب حرکت کنید و شاید در توضیح برایتان گفته باشند که این ملاحظه برای حفظ ایمنی خودتان ضروری است. اما ماجراجوها و کله شقها گوششان به این حرفها بدهکار نیست و ترجیح میدهند مسیرهای میانبر و راههای تازه را امتحان کنند چون به جرئت و جسارت خودشان اطمینان دارند؛ خب لازم است بدانید که این کار یک تصمیم شخصی نیست بلکه باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و فرسایش خاک در نقاط بیشتری از کوه میشود.
کسی هست که نداند جا گذاشتن زباله در طبیعت به هیچ وجه مجاز نیست؟ خب گرچه این موضوع بدیهی به نظر میرسد باز هم کوهها مملو از زبالهاند. البته کوهنوردهای حرفهای معمولا نه تنها زباله نمیریزند که در قالب گروههای داوطلب، رد خودخواهی دیگران را هم پاک میکنند. اما نکته مهمی که شاید درباره زباله ندانید این است که حتی پسماندهای تجزیه پذیری مثل باقی مانده غذا و پوست میوه هم باعث آلودگی میشوند و تجزیه کاملشان گر چه از موادی مثل پلاستیک سریعتر انجام میشود اما باز زمان میبرد پس به خیال آن که این مواد به کود تبدیل خواهند شد، در طبیعت رهایشان نکنید.
گیاهانی که روی کوه میرویند، قرار نیست با ما روی زمین آورده شوند، به چند دلیل؛ وقتی گیاهان کوهی را میچینیم، فرصت گلدهی و گردهافشانی را از آنها میگیریم و باعث انقراض شان میشویم. گیاهان در ارتفاعات با جذب شدن آب در خاک، جلوی جاری شدن آب و سیلاب را میگیرند پس در نهایت دود زمینی که لخت میشود، توی چشم خودمان میرود. نکته مهم دیگر آن که بسیاری از این گیاهان، خوراک گونه های جانوری هستند و چیدن و سوزاندن شان، زندگی این حیوانات را به خطر میاندازد.
در ارتفاعات پرتردد، پناهگاه هایی ساخته میشود که ظاهرا اقدامی برای تأمین آسایش و امنیت کوهنوردان است اما به دلیل استفاده از مصالح ناسازگار با محیطزیست در آنها عملا باعث آسیب به کوهستان میشوند. غیر از مصالح، اصولا برپایی این نوع پناهگاه ها مصداق ساخت و ساز در کوههاست که آلودگی صوتی و زیست محیطی را در پی دارد. شما به عنوان یک کوهنورد و به عنوان کسی که در سرمایه ملی کوهستان سهمی دارید، باید مراجع مربوط را وادار کنید تا در برابر کوچک ترین اقدامی در ارتفاعات پاسخگو باشند و به جای تخریب طبیعت، کمپهای موقتی و فصلی بر پا کنند.
اگر در کوه کمپ می زنید...
پر واضح است که نکات پیش گفته درباره کمپرها هم صدق میکند اما این گروه دوم چون نسبت به کوهنوردی تفریحی زمان بیشتری را در طبیعت میمانند، باید حواسشان به چیزهای بیشتری باشد؛ از جمله به توالت رفتن در ارتفاعات! بعضیها معتقدند مدفوع انسانی درحکم کود نه تنها برای طبیعت ضرری ندارد که اتفاقا مفید هم هست اما این تصور اشتباه است. باران، باکتری های مدفوع را به جریانهای آب مثل رودخانهها منتقل میکند و بیماری های عفونی از طریق مدفوع انسان به راحتی شیوع مییابد. پس اگر در نزدیکی نهری کمپ زدهاید – که از لحاظ ایمنی تصمیم اشتباهی است- برای اجابت مزاج دست کم 70متر از آن فاصله بگیرید و حفرهای به عمق 15 تا 20سانتیمتر ایجاد کنید تا مدفوع در آن دفن شود. دستهایتان را در جریان آب نشویید و درعوض از ژل ضد عفونیکننده استفاده کنید.
مدام میشنویم که نباید در طبیعت آتش روشن کرد اما همچنان در کوهها و جنگلها و دشتها آتش برپا میشود. خب دست کم چطور آتش روشن کردن را یاد بگیریم. اگر در کوه یا هر جای دیگری کمپ می زنید، با خودتان منقل ببرید. اگر فراموش کردید، با چند تا سنگ روی قسمتی از زمین که گیاهی بر آن نروییده است، اجاقی بسازید و آتش را در آن شعلهور کنید. هیزم آتشتان را از چوبهای خشک افتاده روی زمین فراهم کنید و شاخه درختان را نشکنید.
اگر به حیوانی برخوردید، به او نزدیک نشوید؛ لمسش نکنید و غذا به او ندهید حتی اگر به نظرتان رسید «وای چه پرنده بامزهای!». حیوانات در طبیعت برای غذا پیدا کردن نه تنها به کمک انسان نیاز ندارند که اتفاقا این کار میتواند به آن ها آسیب برساند؛ هم به دلیل نوع غذایی که ما مصرف میکنیم و برای معده حیوانات مناسب نیست و هم به این دلیل که اگر حیوان به غذای دستی عادت کند، توانایی شکار و ادامه حیاتش مختل میشود.
ایجاد سر و صدا در کوهستان، نظم طبیعی آن را برهم میزند و در زمره انواع آلودگی طبقهبندی میشود. پس همان طور که آب و خاک کوه نباید آلوده شود، آلودگی صوتی و نوری هم مجاز نیست و بر اکوسیستم تأثیر منفی میگذارد. اگر بچهها را با خودتان به کمپ میبرید، لازم است پیش از سفر حتما همه این نکات را به آنها آموزش بدهید و اگر حیوان خانگی همراهتان است، باید حواستان را چندین برابر بیشتر جمع کنید تا رفتارش آسیبی به محیط کوهستان نزند.
به همان اندازه که چیدن گیاهان کوهی بین گروهی از کوهنوردها طبیعی و رایج است، یادگاری برداشتن از طبیعت هم به عادت بعضی از کمپرها تبدیل شده است. هر آن چه که در محیط کوهستان وجود دارد، متعلق به همان محیط است و شما نباید آن را بردارید یا حتی جابهجا کنید. هیچ گیاهی حتی میوه کاج که به نظر عدهای وسیلهای ضروری برای تزیین خانه است و هیچ حیوانی حتی حشره کوچک خوشرنگی که میتواند کلکسیون حشراتتان را جذابتر کند و هیچ جزء دیگری از طبیعت حتی یک تکه سنگ نباید توی کوله شما جا خوش کند.
اگر شاهد کوه خواری هستید...
اگر کوهنوردی، تفریح محبوب تان نیست و برای تعطیلات تان برنامه هایی غیر از کمپ زدن دارید، باز هم کوهها به توجه و کمک شما نیاز دارند. اصل 45 قانون اساسی میگوید« معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانهها و سایر آب های عمومی، کوهها، درهها، جنگلها، نیزارها و بیشههای طبیعی، ثروت عمومی به حساب میآیند و طبق مصالح عامه باید نسبت به آنها عمل شود». خب واضح است که کوه خواری و آواره کردن گونههای حیوانی و از بین بردن گونه های جانوری کوهستانها و تحمیل تبعات زیست محیطی به زندگی امروز ما و نسل آینده، با مصلحت عمومی منافات دارد.
حالا که میدانیم هر نوع دست درازی به طبیعت از جمله کوهها، تصرف عدوانی به شمار میرود، موظف هستیم در صورت مواجهه با این رفتار، فارغ از این که چه کسی و چه نهادی و با چه میزان برخورداری از قدرت مشغول انجامش است، آن را گزارش بدهیم حتی اگر ته دلمان بدانیم زور ما به گردن کلفت های کوهخوار نمیرسد. ما به هر حال باید تلاشمان را بکنیم و خب در مواردی گزارشهای مردمی و پیگیریهای متعدد توانسته است پروژه های آسیبرسان به طبیعت را متوقف کند یا دستکم جلوی صدمه های احتمالی آینده را بگیرد.
مصادیق کوه خواری، مشخص هستند و در همین پرونده هم به اختصار به آنها اشاره کردهایم. با این حال یادآوریاش بیفایده نیست؛ هر نوع تغییر کاربری در تپهها و کوهها معادل کوه خواری است. ساخت جاده، تله کابین، تفرجگاه، فرودگاه، رستوران و مجتمع های مسکونی در ارتفاعات، نمونه های رایج کوه خواری است که روز به روز هم بیشتر میشوند و به نظر نمیرسد جز در حوزه حرف، تصمیمی برای مبارزه با آن وجود داشته باشد. با این حال نهادی که به عنوان متولی کوهها معرفی شده، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری است؛ گر چه به گفته مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست، در این سازمان بخش مجزایی برای کوهها و آمار مدونی درباره میزان کوه خواری وجود ندارد. خب در چنین شرایطی احساس مسئولیت کردن در برابر کوه ها کار آسانی نیست ولی دقیقا به همین دلیل است که کوهها بیشتر از هر زمان دیگری نیاز دارند کسی مثل کوه پشتشان بایستد! پس این شما و این هم شماره سامانه سازمان جنگلها که موظف به پاسخگویی است: 1504.
از آن جایی که کار از محکم کاری عیب نمیکند، بهتر است راههای دیگری هم برای پیگیری و گزارش کوه خواری پیدا کنیم. سال گذشته معاون وزیر راه و شهرسازی از راه افتادن سامانهای با شماره 1656 خبر داد که کارش رسیدگی به گزارش های مربوط به تصرف زمین های ملی است. خب با توجه به این که نه «کوه خواری»، تعریف حقوقی مشخصی دارد و نه در «زمینخواری» قید شده است که ارتفاعات جزو «زمین» محسوب نمیشوند، این سامانه هم موظف است گزارشهای مردمی درباره تصرف در کوهستانها را پیگیری کند. سازمان منابع طبیعی و شهرداریها هم از دیگر موسساتی هستند که باید به ما پاسخ بدهند چرا مرز بین کوه و دریا و خیابان و شهر و روستا درحال مخدوش شدن است و چرا سهم ما از زمین و آسمان مدام کمتر و کمتر میشود.
خب حالا که با کوه ها، اهمیت و مشکلات شان آشنا شدید، به اندازه کافی آماده هستید که یک خبر بد بهتان بدهیم و یک خبر خوب. هر دو خبر را عینا از زبان مدیر انجمن حفظ محیط کوهستان نقل میکنیم: «دبیرکل سازمان ملل موظف است هر دوسال یک بار گزارشی از وضعیت کوهستان های کشورهای کوهستانی را به مجمع عمومی این سازمان ارائه دهد که این نشان دهنده اهمیت کوهستان و حفاظت از آن است» و خبر بد آن که «در ایران با وجود این که تخریب شدیدی در کوهها داریم اما اقدامات خاصی از سوی دستگاههای دولتی نمیبینیم و اگر هم کاری تاکنون صورت گرفته، از سوی نهادهای غیردولتی بوده است». حالا اهمیت احساس تکلیف ما برای محافظت از کوهها بیشتر معلوم میشود؛ کوههای سربلند و بیپناهی که قرار بود پناهگاهی امن در کره زمین باشند اما ما مستقیم یا غیرمستقیم به آنها آسیب زدیم و حالا وقت جبران است.
منابع این پرونده: سازمان حفاظت محیط زیست، ایمنا، ایرنا، پایگاه خبری کشاورزی و منابع طبیعی، ایسنا، پژوهشکده شورای نگهبان، شهروند
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انتقال سوخت به لبنان فراتر از موضوعات اقتصادی و حتی شکست تحریم آمریکا علیه لبنان است؛ آن چه رخ داده، چرخشی راهبردی در منطقه است که فاز جدید مقاومت را آغاز کرده است. لبنان که در دو سال اخیر تحت فشار اقتصادی و سیاسی آمریکا و اذناب منطقهای آن با مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی مواجه شده به علت نبود سوخت به لبه انفجار رسیده بود و زمزمه شعلهور شدن مجدد جنگ داخلی در آن به گوش میرسید. امری که بازی برد- برد را برای آمریکا و اسرائیل و باخت- باخت را برای حزب ا... و ارکان مقاومت به وجود میآورد. یک گزینه برای حزب ا... پایبندی به قواعد خود بود که نتیجه آن ادامه حصر اقتصادی و آغاز جنگ و درگیری داخلی بود و گزینه دیگر تن دادن به خواسته نامشروع آمریکا که به معنای زانو زدن در مقابل اسرائیل بود. وضعیت سیاسی نیز در بحرانی پیچیده قرار داشت که طی آن دو دوره انتخابات با بن بست در بین احزاب برای تشکیل دولت مقتدر مواجه شده بود. مسئله معیشت مردم نیز پس از انفجار مهیب بندر بیروت و کاهش ارزش پول ملی لبنان در مضیقه تاریخی قرار داشت. در چنین شرایطی حزبا... ناگهان از گزینه جدید خود رونمایی کرد که معادله باخت- باخت را زیرو رو میکرد.خرید سوخت از ایران آن هم به شکلی کاملا اقتصادی و عزتمندانه -و نه صدقهوار- شرایط لبنان را با چرخشی عجیب مواجه ساخت. اندیشه ای که میگفت برای امکان زندگی و ادامه معیشت باید به خواسته های آمریکا و فرانسه تن داد ناگهان در مقابل واقعیتِ تکیه به دیگر قدرتها فرو ریخت. شرایط وخیم داخلی در لبنان - که آمریکاییها در خیال خود برای اجبار مقاومت به تسلیم ایجاد کرده بودند- خود موجب شد تا تصمیم حزب ا... بدون مخالفت علنی چندانی حتی از نظر احزاب کاملا مخالف مواجه شود و جایگاه مردمی حزبا... را ارتقا دهد. از طرف دیگر بار روانی این موضوع آن چنان قوی بود که ارزش ارز لبنان را در عرض چند ساعت حدود 20درصد ارتقا داد؛ در هفته گذشته هر 19 لیر یک دلار آمریکا ارزش داشت و پس از ورود کاروان سوخت به عدد 14 سقوط کرد. نکته مهم در این زمینه، شجاعت اعجاب برانگیز حزب ا... در اعلام رسمی و رسانه ای تمامی مراحل این انتقال اعم از خرید، آغاز حرکت از ایران، پهلوگیری در سوریه و ورود به سرزمین لبنان بود. اقدامی که در واقع برای متوقف کردن هرگونه حمله به نفتکش ها صورت میگرفت. صهیونیست ها که در درگیری دریایی، آخرین ضربه را در اقیانوس هند خورده بودند و تا به این لحظه در پاسخ به آن ناکام مانده بودند، امکان آسیب به این نفتکش غول پیکر را داشتند اما چنین نکردند. گرچه با اعلام سید حسن نصرا... مبنی براین که این کشتی ارض لبنان است و آسیب به آن به معنای ورود به جنگ با لبنان خواهد بود، همین تصمیم انتظار میرفت.اما ابعاد این موضوع بسیار فراتر از آن چیزی است که برای لبنان اتفاق افتاده؛ محور مقاومت در پنج سال اخیر و پس از آرام سازی سوریه، توانسته بود در عرصه نظامی و امنیتی بر دشمنان خود غلبه نسبی پیدا کند. رخدادی که با توانمندی نظامی اضلاع مقاومت رو به گسترش نیز هست. اما آن چه در این انتقال اتفاق افتاده ورود به فاز جدیدی در عرصه مقاومت است؛ فاز اقتصادی و بی اثر کردن تحریم ها . دشمنان حدود یک دهه پیش به اهمیت مسئله اقتصاد در کنترل کشورها و گروه های محور مقاومت و اثر تحریم واقف شده بودند و در اولین اقدام خود سعی کردند ایران را به واسطه تحریم از اقتصاد جهانی خارج کنند. متاسفانه در این مسیر نیز به علت ناتوانیهای داخلی و البته فشار مضاعف خارجی به توفیقاتی رسیده بودند. سپس این مدل برای سوریه و یمن به کار گرفته وبه تازگی لبنان نیز به این لیست اضافه شد. آن چه در این رخداد اتفاق افتاده، بسط مقاومت علیه استکبار در عرصه اقتصادی و آن هم به شکل جمعی به وسیله کشورهای منطقه است. انتقال دریایی سوخت ایران به سوریه و انتقال زمینی آن به لبنان به معنای درگیر شدن سه کشور محور مقاومت در مقابله فعال با آمریکاست که سابق بر این بدین شکل گسترده اتفاق نیفتاده بود. این نکته از آن جهت اهمیت مضاعف پیدا میکند که سید حسن نصرا... اعلام کرده انتقال سوخت خریداری شده از ایران امری متناوب است و قرار نیست با یک یا چند بار انجام، متوقف شود. این یعنی حزب ا... در مبارزه اقتصادی با تحریم آمریکا جدی است. مسئله اساسی در این زمینه، ظرفیتهای بالقوه خارقالعاده بین کشورهای مقاومت در حوزه اقتصادی است که اگر به کار بیفتد عملا سلاح تحریمی آمریکا را تا حد زیادی بی اثر خواهد کرد . یکی از این ظرفیت ها وصل شدن ترانزیت بین چابهار تا بنادر سوریه یا لبنان در مدیترانه است که میلیاردها دلار درآمد شیرین را برای کشورهای در مسیر ایجاد میکند.سفر اخیر الکاظمی به ایران و مذاکراتی که صورت گرفت هم می تواند یک قطعه مهم این پازل یعنی مسیر زمینی ایران، عراق، سوریه (از مرز بوکمال) باشد که کریدور« تهران – مدیترانه» را تکمیل می کند و علاوه بر کشورهای مقاومت نقش کلیدی در جهش صادرات ایران به کشور های اروپایی و شمال آفریقا نیز دارد.هم اکنون با توجه به تحولات یاد شده و پیروزی محور مقاومت در کاهش بحران سوخت در لبنان، زمان مناسبی برای تشکیل «سازمان اقتصادی محور مقاومت» است.ایران با ایجاد ظرفیت تولید سوخت و افزایش توانمندی اقتصادی خود، چنین گزینه ارزشمندی را برای محور مقاومت ایجاد کرد که سابق بر این حتی تصور آن ناممکن بود. لذا اساس موضوع، تقویت اقتصاد ملی و همچنین افزایش همکاری های هدفمند اقتصادی با کشورهای منطقه است. امری که آرزوی سردار سلیمانی نیز بود و ایشان تلاشهای مستمری را برای گسترش تبادلات اقتصادی بین اضلاع مقاومت به کار بسته بودند. به همین دلیل است که میتوان گفت اشتباه آمریکا و اذنابش در تحت فشار قرار دادن لبنان، عملا زمینه ساز پایه ریزی اولیه چنین اتحاد اقتصادی شده است .چرا که تحریم همواره می تواند به عنوان شمشیری دو لبه عمل کند علاوه بر این که کشور مورد هدف را تحت فشار می گذارد و در عین حال او را وادار به فکر کردن به ظرفیت های خود برای مقابله با این فشار هم خواهد کرد .ظرفیتی که اکنون در اثر این تحریم ها خود را نشان داده قابل شکوفایی و توسعه است .باید از این ظرفیت بهره حداکثری برد و تصحیح و اصلاح وضعیت اقتصاد درونزا و برونگرا را سرعت بخشید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبرمعظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار مدالآوران بازیهای المپیک و پارالمپیک توکیو، با قدردانی صمیمانه از قهرمانان کشورمان گفتند: «مهمترین پیام قهرمانی ورزشکاران افتخارآفرین کشور در صحنههای بینالمللی، امکان تحقق کارهای به ظاهر نشدنی و انتقال پیام ایستادگی و امید و نشاط به جامعه و جوانان است.» به گزارش ایسنا، حضرت آیتا... خامنهای این پیام را برای جامعه، آورده بسیار مهمی خواندند و افزودند: «در حالی که دستگاههای بسیاری مشغول برنامهریزی برای سلب امید و نشاط از جامعه به ویژه از جوانان هستند، قهرمانی ورزشکاران ایرانی، پیام امید را به کل جامعه تزریق میکند و این موضوع بسیار ارزشمند است.» ایشان با اشاره به پیامهای کوتاه تشکر خود بعد از قهرمانی ورزشکاران خاطرنشان کردند: «بدانید این پیامها از عمق جان است و قدر و اهمیت حرکت شما را میدانیم.» رهبر انقلاب با اشاره به قهرمانی ورزشکاران با وجود برخی محدودیتها گفتند: «اینکه با وجود این محدودیتها پرچم کشور بالا برده و سکوهای جهانی فتح میشود، نشان از اراده قوی و عزم راسخ است و این عزم، اراده و قهرمانی و امیدآفرینی نه تنها در ورزش بلکه در عرصههای علم، فناوری، هنر و ادبیات نیز وجود دارد که یکی از وظایف مهم مسئولان نشان دادن صادقانه این افتخارآفرینیهاست.» ایشان در ادامه به نمونههایی از قهرمانیها و مدالآوریهای ناسالم در ورزش جهان اشاره کردند و افزودند: «علاوه بر ناداوریها، رشوه و زد و بندهای سیاسی و استفاده از مواد نیروزا، کسب مدال بهواسطه وطنفروشی و خودفروشی نیز از نمونههای قهرمانی ناسالم است.» حضرت آیتا... خامنهای تجلی ارزشهای انسانی و دینی و معنوی در کنار قهرمانی را بسیار ارزشمند خواندند و با اشاره به نمونههایی از این موارد در رقابتهای المپیک و پارالمپیک گفتند: «نامگذاری کاروان ورزشی به نام شهیدان به ویژه شهیدسلیمانی، اهدای مدال از طرف چند قهرمان به شهیدان خاص، استفاده از چفیه بهعنوان نماد ایثار و مقاومت و سجده بر آن، رعایت حجاب و پوشش به خصوص استفاده از چادر در پرچمداری کاروان، ابراز عشق و محبت به پرچم ایران، صحنههای نماز خواندن، در آغوش گرفتن حریف مغلوب و صحنه احترام تیم والیبال پارالمپیک به مادر شهیدبابایی، جلوههایی از ارزشهای اسلامی و معرف هویت ملت ایران هستند.» ایشان تاکید کردند: «بانوان ورزشکار ایرانی در این رقابتها ثابت کردند که حجاب اسلامی مانع درخشش در عرصه ورزش نیست همانگونه که این موضوع را در عرصههای سیاست و علم و مدیریت نیز ثابت کردهاند.» رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: «حجاب ورزشکاران زن ایرانی، راه را برای ورزشکاران زن کشورهای اسلامی نیز هموار کرده بهگونهای که اکنون بانوان ورزشکار بیش از ۱۰ کشور اسلامی، با رعایت حجاب در میادین ورزشی حاضر میشوند.» حضرت آیتا... خامنهای موضوع به رسمیت نشناختن رژیم جنایتکار صهیونیستی در میادین ورزشی را موضوعی بسیار مهم دانستند و گفتند: «رژیم سفاک، نسلکش و نامشروع صهیونیستی تلاش دارد با حضور در میدانهای بینالمللی ورزشی برای خود کسب مشروعیت کند و مستکبرین جهانی نیز به او کمک میکنند اما مسئولان محترم ورزشی و ورزشکاران نباید در این حوزه، به هیچوجه منفعل شوند.» ایشان با اشاره به اقدامات متقابل رژیم صهیونیستی و حامیانش برای محروم کردن ورزشکاران، تاکید کردند: «وزارت ورزش و وزارت امور خارجه و دستگاههای حقوقی باید این موضوع را از راههای حقوقی دنبال و از ورزشکاران کشور و حتی ورزشکاران مسلمان دیگر کشورها همچون ورزشکار الجزایری که اخیرا محروم شد، حمایت کنند.» رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ورزشکار سربلند ایرانی نمیتواند به خاطر یک مدال با نماینده رژیم جنایتکار دست بدهد و عملا او را به رسمیت بشناسد، افزودند: «این موضوع سابقه دارد و در گذشته هم ورزشکاران کشورها از مسابقه با نمایندگان رژیم آپارتاید آفریقایجنوبی امتناع میکردند و بعد از مدتی هم آن رژیم از بین رفت و رژیم صهیونیستی نیز نابود خواهد شد.» حضرت آیتا... خامنهای چند توصیه نیز به مسئولان ورزشی داشتند؛ کیفیسازی ورزش بینالمللی و تکیه به اعزام ورزشکار در رشتههای مدالآور، برنامهریزی برای ارتقای رتبه ایران در المپیک، تجلیل از درخشش یک نشان ایرانی پوشاک در المپیک و لزوم حمایت از تولیدکنندگان تجهیزات ورزشی در داخل، توجه بیشتر به ورزشهای اصیل ایرانی همچون چوگان و استفاده از این موقعیت برای جذب گردشگران خارجی، استفاده از مربیان ایرانی تا جای ممکن، رسیدگی جدی به مسائل و مشکلات کاری و معیشتی قهرمانان و ارتقای عدالت ورزشی جزو توصیههای رهبر انقلاب به مسئولان ورزش کشور بود. پیش از سخنان رهبر انقلاباسلامی، آقای سجادی، وزیر ورزشوجوانان گزارشی از کاروان اعزامی ایران به بازیهای المپیک و پارالمپیک، مدالهای کسبشده و جایگاه کشورمان در این رقابتها بیان کرد. همچنین خانم هاشمیه متقیان، قهرمان پارالمپیک در پرتاب نیزه و آقای جواد فروغی، قهرمان المپیک در تیراندازی، نکات و پیشنهادهایی درباره حمایت برابر از قهرمانان، توسعه فعالیتهای فرهنگی در ورزش و بومیسازی ورزش قهرمانی بر اساس مناطق بیان کردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درگیری با چالش سخت لهجه، در نقش مهاجر افغانستانی
فرید سجادی حسینی بازیگر «همسایه»، در گفتوگو با خراسان از بازی در این سریال و تجربه همکاری با اصغر فرهادی در «فروشنده» میگوید
مائده کاشیان
سرنوشت مبهم فرهاد
درحالی که تغییرات مدیریتی در استقلال کلید خورده، حالا سرنوشت فرهاد مجیدی روی نیمکت آبیها نیز کاملا مبهم و نامشخص است. با توجه به ناکامی فرهاد مجیدی در لیگ، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا و حواشی خودساخته او، احتمال اینکه مدیر بعدی به سراغ یک گزینه جدید برود کم نخواهد بود. در همینراستا شنیده میشود جواد نکونام سرمربی موفق فولادخوزستان و کاپیتان سابق تیمملی کشورمان یکی از گزینههای اصلی جانشینی فرهاد مجیدی در استقلال برای فصل جدید است. همچنین گفته میشود یکی از نزدیکان باشگاه استقلال پیشنهاد داده که با توجه به قرارداد۲۰۰هزار دلاری گابریله پین و پرداخت۶۰ هزار دلار به این مربی ایتالیایی، این تیم فعلا با او ادامه دهد. گابریله پین در باشگاههای یوونتوس، پیاچنزا، لاتزیو و پارما بازی کرده و میتوان به دستیاری او در تیم ملی ایتالیا و باشگاههای والنسیا، فیورنتینا، پارما و گالاتاسرای اشاره کرد. درصورتی که این اتفاق رخ دهد استقلال با بیشترین تغییرات ممکن لیگ بیستویکم را آغاز خواهد کرد. بعد از جدایی چندین بازیکن تاثیرگذار مثل قایدی، نادری، مظاهری، دیاباته، مسعود ریگی و میلیچ، حالا ممکن است دامنه تغییرات هم به نیمکت برسد و هم به اتاق مدیریت باشگاه. اتفاقی که اگر رخ دهد استقلال را به بیثباتترین تیم لیگ بیستویکم تبدیل خواهد کرد و احتمالا ناکامی آبیها در لیگ برای یک سال دیگر هم تمدید خواهد شد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رعیت نواز- امروزه اینترنت آن چنان به زندگی ها نفوذ کرده و به آن پیوند خورده است که تقریباً برای انجام هر کاری از اینترنت استفاده میکنیم. سفارشدادن غذا، خریدن کالا، بهاشتراک گذاشتن تصاویر با دوستان و ... . در گزارشی هم که به تازگی مرکز آمار ایران از سهم فضای مجازی در زندگی ایرانی ها منتشر کرده می توان این نفوذ را نسبت به سال های قبل مشاهده کرد. در ادامه با هم در کنار بررسی ضریب نفوذ شبکه های اجتماعی در سال های مختلف به نکات مهم آخرین گزارش مرکز آمار پرداخته ایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- اشاره: بعد از ظهر نهم شهریور، دختر بچه سه ساله ای به همراه مادرش وارد حیاط منزل شان در کوی نجف شد اما دخترک درون منزل نرفت و روی پله های داخل حیاط نشست! در همین هنگام ناگهان مرد معتادی که آن ها را تعقیب می کرد بلافاصله دستمالی را از پشت سر روی دهان دخترک گذاشت و او را ربود ولی با فریادهای دلخراش مادر «عاطفه» که از پنجره آشپزخانه شاهد این صحنه وحشتناک بود، رهگذران و اهالی محل به تعقیب مرد 43 ساله پرداختند و او را دستگیر کردند. با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای تکان دهنده، قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) رسیدگی به این پرونده را به عهده گرفت بدین ترتیب با صدور دستورات ویژه قضایی گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، وارد عمل شدند و در چندین عملیات گسترده و با قرارهای صوری، درحالی تعدادی از عوامل اصلی و افراد مرتبط با ماجرای کودک ربایی را دستگیر کردند که ریشه یابی این پرونده به جرایم هولناکی از خرید و فروش کودکان و نوزادان رسید. به همین دلیل قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (ویژه پرونده های جنایی) اتهام مشارکت در آدم ربایی و تشکیل شبکه سازمان یافته قاچاق و خرید و فروش انسان را به برخی از متهمان تفهیم کرد. گزارش خراسان حاکی است: بررسی های تخصصی با نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) وارد مرحله جدیدی شد و تعدادی از متهمان به خرید و فروش بیش از 20 کودک در مشهد اعتراف کردند. آن چه در پی می آید بخشی از اعترافات و اظهارات برخی متهمان اصلی این پرونده پیچیده است که در بازجویی ها و گفت وگو با خبرنگار خراسان بیان شده است. تحقیقات بیشتر برای دستگیری عوامل دیگر این شبکه گسترده با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.