فرمانده کل سپاه مفتخر به دریافت نشان فتح از فرمانده کل قوا شد
تعداد بازدید : 382
نشان فتح بر سینه سرلشکر
سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عصر دیروز در پایان همایش دو روزه «دانشگاه سربازی» که با حضور فرماندهان سپاههای استانی سراسر کشور برگزار شد، گفت: امروز این توفیق الهی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بنده حاصل شد که به محضر نایب حضرت امام زمان(عج) مشرف شویم و رهبر انقلاب اسلامی امروز با تفضل به سپاه یک نماد آشکار از رضایت معظمله از همه مجاهدتهای سپاه به این نهاد اعطا و ایشان یک نشان فتح را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعطا فرمودند.به گزارش فارس،وی افزود: این محصول همه مجاهدتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که فقط به شکل نمادین به بنده اعطا شد و همه پاسداران و بسیجیان در این نماد سهم دارند و اگر تقسیم کنیم کمترین سهم متعلق به بنده است بلکه متعلق به برادران ماست که در ارتفاعات چند درجه زیر صفر با قلبهای استوار و گامهای مستحکم و دستان روی ماشه از حیثیت و استقلال این سرزمین دفاع میکنند.فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: این نشان متعلق به برادران عزیزی است که در اعماق آبهای زلال خلیج فارس روی سکوها در شرایط سخت روی شناورها و درگیر با امواج بلند تن خود را به امواج میسپارند و روی شناورها بیرقهای احساس برانگیز و افتخار برانگیز سپاه را در کنار پرچم مقدس کشورمان به اهتزاز درمیآورند و سینه به سینه و چشم در چشم دشمنان از آبهای این سرزمین حراست میکنند. این نشان محصول استقامت و صبر و شکیبایی خانوادههای اعضای سپاه است .
کدام چهره ها تاکنون «نشان فتح» دریافت کرده اند؟
نشان فتح، بهعنوان نماد عملیاتهای پیروزمندانه رزمندگان اسلام و فاتحان این عملیاتها انتخاب شده است و دیگر نشانها نیز به نیروهای مؤثر در خدمات رزمی، فعالیتهای پشتیبانی، ایثارگران، جانبازان، مبتکران در اختراعات و اکتشافات صنایع نظامی، امدادگران و فعالان هنری اعطا میشود. اما نشان «فتح» چیست و تاکنون کدام فرماندهان نیروهای مسلح مفتخر به دریافت این نشان از فرمانده معظم کل قوا شدهاند. این نشان، از سه برگ درخت نخل و گنبد مسجد جامع خرمشهر و نیز پرچم جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است.به گزارش مهر،پس از آغاز زعامت حضرت آیتا... خامنهای به عنوان رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرماندهی کل قوا، ایشان بنا به مناسبتهای مختلف اقدام به اعطای این نشان به فرماندهان عالیرتبه و رزمندگان جان بر کف نیروهای مسلح کردهاند که اولین آن، روز ۵ مهرماه سال ۱۳۶۸ بوده است؛ در آن روز که ششمین روز از هفته دفاع مقدس محسوب میشد، ۵۴ نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران که نقش مهمی در عملیات بزرگ و ظفرمندانه بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ ایفا کرده بودند، طی مراسمی به افتخار دریافت نشان فتح از رهبر انقلاب اسلامی نایل شدند.
در مراسم مذکور، «محسن رضایی» و امیر شهید «صیاد شیرازی» فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا در عملیات بیتالمقدس و همچنین یکی از بستگان بسیجی نامآور و پر افتخار شهید «حسین فهمیده» نشان درجه یک فتح را دریافت کردند. همچنین در این مراسم به ۲۱ نفر از فرماندهان سپاه پاسداران و ارتش و یک نفر از جهادگران نشان درجه ۲ فتح و به ۲۹ نفر دیگر از فرماندهان سپاه و ارتش که در عملیات پیروزمندانه بیتالمقدس شرکت داشتهاند، نشان درجه ۳ فتح تعلق گرفت که توسط حضرت آیتا...خامنهای به آنان اعطا شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم مذکور خطاب به فرماندهان نیروهای مسلح تاکید کردند: «این نشان، اولاً نشان سپاسگزاری و قدردانی جمهوری اسلامی از شما عزیزانی است که خدمتی بزرگ و ارزنده را در جنگ تحمیلی، از خودتان نشان دادید. ثانیاً، یک یادگار ماندنی است تا در آینده همه بدانند که در یک فصل بسیار خطرناک و دشواری از زندگی و تاریخ جمهوری اسلامی، صاحبان این نشانها، چه فداکاریای نشان دادند و چه عظمت انسانیای از خودشان بروز دادند. این نشان، یک کار سمبلیک است و الّا قدر کار شما بیش از اینهاست و امیدواریم که همه ملت و کشور و مسئولان، قدر شما و مجاهداتتان را بدانند و انشاءا... همیشه از شما قدردانی کنند».
از جمله مشهورترین فرماندهانی که در این مراسم مفتخر به دریافت نشان فتح شدند، میتوان به سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی، امیر خلبان حبیب بقایی، امیر شهید مسعود منفرد نیاکی، علی شمخانی، سید یحیی رحیم صفوی، غلامعلی رشید، شهید غلامحسین افشردی، شهید مهدی باکری، شهید مهدی زینالدین، شهید حسین خرازی، شهید حاجابراهیم همت، عزیز جعفری، شهید قاسم سلیمانی و شهید احمد کاظمی اشاره کرد.
در تاریخ ۱۵ بهمن سال ۱۳۶۸ و به میمنت ایام مبارک دهه فجر، ۲۱۰ تن از فرماندهان و نیروهای برجسته و فداکار ارتش و سپاه که در دو عملیات پیروزمند کربلای پنج و کربلای هفت نقش مؤثر و مهمی را بر عهده داشتند، به افتخار دریافت نشان فتح از دست حضرت آیتا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا نایل شدند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم تاکید کردند: «امیدواریم که خدای متعال به شما کمک کند و انشاءا... این توفیق را هم به ما بدهد که بتوانیم یاد رزمندگان عزیز و شجاعتهای بزرگ آنها را همیشه زنده بداریم. این، یک وظیفه قطعی بر عهده ماست و اهدا و تقدیم این نشان به شما نیز به همین معناست. این اقدام، بزرگداشت شجاعت و فداکاریای است که در آن برهه از شما صادر شد و این چیز کوچکی در مقایسه با آنهاست. آن چه مهمتر و بزرگتر است، سپاس الهی و پاداشِ معنویِ تمامنشدنی است».
فرمانده معظم کل قوا در سال ۱۳۶۹ و به مناسبت هشتمین سالگرد آزادی خرمشهر از اشغال متجاوزین بعث عراق نیز نشان درجه یک و درجه دو فتح را به ۷۶ تن از فرماندهان، رزمندگان و بازماندگان شهدای عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس اعطا کردند.
همچنین رئیس ستاد فرماندهی کل قوا نشانهای درجه سه فتح را از دست مقام معظم رهبری دریافت و پس از پایان این مراسم، به نمایندگی از سوی فرماندهی کل قوا به ۴۱۰ نفر از فرماندهان و رزمندگان منتخب اسلام که در این دو عملیات پیروزمند حضور فعال داشتند، نشان اعطا کرد.
رکوردداران دریافت نشان فتح چه کسانی هستند؟
«محسن رضایی» فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق، با دریافت ۳ نشان طلایی رکورددار دریافت بیشترین مدال طلایی فتح ۱ است. پس از او به ترتیب سرلشکر سید یحیی رحیمصفوی (دو نشان طلایی و یک نقرهای)، امیرحسین حسنی سعدی (دو طلایی و یک نقرهای)، سپهبد شهید علی صیاد شیرازی (دو طلایی)، امیر دریادار علی شمخانی (یک طلایی و دو نقرهای) و سپهبد شهید قاسم سلیمانی (یک طلایی و یک نقرهای) بیشترین نشان فتح را دریافت کردهاند.همچنین اکبر هاشمی رفسنجانی (یک مدال طلایی) و حسن روحانی (یک مدال نقرهای) از جمله معدود غیرنظامیان دریافتکننده این نشان هستند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 191
عاشقانه های مادر 3 شهید
روایتی از مادر 3 شهید که معتقد است امانت هایی را که خدا به من داده بود، پس دادم
علی ترابی - از روزهایی می گوید که با وجود سختی و مشکلات، زندگی ها شیرینی خاص خودش را داشت. از صفای پرمهر روستا که دل آدم ها برای هم می تپید و در کمک رسانی به همنوعان از هم پیشی می گرفتند. از صداقت افراد و ساده زیستی زندگی ها می گوید که سراسر توام با آرامش بود و دل ها را به هم نزدیک می کرد. از جوانان خوش قلب روستایی می گوید که در برهه های مختلف نقش ویژه و اثر گذاری در دفاع از ناموس کشورشان داشتند و تا حدی که خون خود را هم فدای اسلام کردند. از جان فدایی سه فرزند شهیدش می گوید که در عین جوانی و با آرزوهای فراوان، جان خود را در راه پیروزی حق بر باطل فدا کردند تا برای همیشه در دل ها ماندگار باشند. صحبت از مادر شهیدی است که این روزها 90 سال از عمر بابرکت خود را سپری کرده است؛ کسی که 11 فرزند داشت که هر کدام مایه برکت و عزت این شهر و دیار شده اند و حالا با سرافرازی از آنها نام می برد. مادری که سه فرزند نازنین خود را فدای اسلام و انقلاب کرد تا جوانان ما در سایه امنیت و مهرورزی سر به بالین بگذارند. گروه "پلاک عزت" این بار مهمان خانواده شهیدی در روستای "شهدای شعبانی" شده است تا از عباس، حبیب و غلامرضا روایت کند.
عاقبت به خیری
به دیدار مادری رفته ایم که سه فرزند جوان خود را در دوران دفاع مقدس تقدیم این انقلاب کرد. با نگاه مهربانانه و با صفایش میزبان ما بود. چهره دوست داشتنی دارد و با وضعیت جسمی نامساعد به خوبی پذیرای خبرنگار و عکاس روزنامه خراسان بود.در خانه محقر، ساده و سراسر آرامش داشت که آدمی احساس غربت نمی کرد. دیوارهای خانه با قاب عکس ها و بومهای نقاشی فرزندان شهیدش دل انگیز شده بود."عصمت بهشتی" که این روزها در 90 سالگی به سر می برد با خوشرویی و خنده برلب یادی از عباس، حبیب و غلامرضا می کند و می گوید: " فرزندان زیادی داشتم که سه تا از آنها به شهادت رسیدند. اولش خیلی به من سخت می گذشت اما حالا دریافته ام که فرزندانم امانت هایی از از سوی خدا در نزد من بود که حالا پس داده ام. با وجود دلتنگی هایی که دارم اما خدا رو شکر می کنم که عمر با عزتی داشتند و با افتخار سرمان را بالا می گیریم که در این انقلاب اسلامی سهمی ویژه داریم.همیشه در دعاهایم می خواهم که انشاءا... عاقبت به خیر شویم که مهم ترین مسئله برای هر آدمی است. فرزندانم خودشان راه شان را پیدا کردند و در مسیر حق قرار گرفتند که می دانستند عاقبت به خیر می شوند. از بین 11 فرزندانم، 8 پسر بودند که همگی در برهه های مختلف در جبهه حضور داشتند و به دفاع از کشورشان می پرداختند."
صبوری مادر
مادر شهید با نگاه مهربانی که دارد بین صحبت هایش سرش را پایین می اندازد و این که نمی تواند در حد و اندازه مهمان پذیرایی کند، عذرخواهی می کند. اما خیلی خوشحال است که خانه با صفای شهیدانش باز هم میزبان مهمان است. با شرایط جسمانی و کهولت سنی که دارد سعی می کند ادب و احترام را مقابل مهمان رعایت کند. از مادر شهید درباره حس و حال گذشته و این که چه شد همزمان چند تا از پسرهایش به جبهه اعزام شدند، با حس خوبی که منتقل می کند، می افزاید: "در گذشته با سختی های زیادی همراه بودیم. آن زمان بچه ها با مشکلاتی که وجود داشت بزرگ می شدند. فرزندان ما هم از نظر سنی هم خیلی به هم نزدیک بودند. فضایی بهوجود آمد که همه جوانان علاقه مند بودند به جبهه بروند و از مرز کشورمان دفاع کنند. بچه های ما هم با این که در سن کمی بودند اما در این فضا قرار گرفتند. در ابتدا من و پدرشان مخالف بودیم؛ چرا که سن شان زیر 20 سال بود. اما خیلی ذوق و شوق رفتن به جبهه را داشتند که با اصرار و انکار ما بالاخره توانستند به میدان جنگ بروند. هر موقع از مدرسه بر می گشتند به من می گفتند که یک وسیله یا خوراکی بدهید تا برای رزمنده ها ارسال کنید. این حال و هوا خیلی در بین جوانان آن زمان بود. ولی ما می گفتیم که باید درس بخوانید اما آنها قبول نمیکردند. در مقطعی بیشتر پسرهایمان عازم جبهه شده بودند و در یک زمانی من و پدرشان تنها شده بودیم. زندگی ما همین جوری گذشت. در آن زمان مشکلات زیادی بود و با سختی سپری می کردیم. روستا از کمترین امکانات برخوردار بود ولی با این وجود بچه ها می رفتند تا از کشورشان دفاع کنند. در نهایت عباس، حبیب و غلامرضا شهید شدند و دیگر در میان ما نیستند و فقط با خاطره آنها زندگی را سپری می کنیم. خیلی صبوری کردیم و راضی به رضای خدا هستیم.زمانی عده ای به منزل ما آمده بودند و از من سوال کردند که وقتی پسران تان شهید شدند چه حسی داشتید که در جواب گفتم وقتی پسر را داماد می کنیم یک حسی داریم. وقتی فرزندی هم شهید می شود، یک حسی داریم که این متفاوت تر است.اما نمی توان بیان کرد. خدا بهتر از دل آدم ها خبر دارد. ما هم صبوری کردیم. همین که فرزندانم در راه خدا شهید شدند و مرگ باعزت داشتند، ارزشمند است. همیشه به بچه هایم می گفتم که هر کاری می کنید فقط برای رضای خدا باشد."
خاطره بازی با پسرهایش
بین صحبت هایش همیشه نگران این است که به مهمان ها سخت نگذرد و با پذیرایی درصدد جبران بود. هر چند کهولت سن اجازه نمی داد، اما گاهی اندک شوخی میکرد و خنده بر لبانش جاری می شد تا بلکه فضای صمیمی و متفاوتی را برای مهمانهایش رقم بزند. خانه اش هم دلنواز بود و به آدم آرامش خاصی می داد. نیم نگاهی به قاب عکس فرزندانش انداخت و رو کرد به ما و درباره خاطرات آنها این گونه روایت می کرد: "پسرهایم اگر مجروح هم می شدند، هیچ وقت به ما نمی گفتند. چون می دانستند ما ناراحت می شویم. فرزندانم خدا را شناختند و هیچ ترسی نداشتند. کارشان را درست انجام می دادند. هرچند وقت قاب عکس ها رو نگاه میکنم و یادشان می افتم. یاد خاطرات آن موقع می افتم که چه روزگاری داشتیم. عباس ستاره گرمی داشت و همه شیفته او می شدند. هر وقت به مرخضی می آمد، همه را به کار می گرفت و از کار کردن نمی ترسید. عباس شب عید غدیر به دنیا آمده بود که پدرش نام او را عباس گذاشت. عباس خیلی جدی و نترس بود. الان هم وقتی دوستانش به منزل ما می آیند از خصوصیات او تعریف می کنند که خیلی نترس بود. مرخصی هم که می آمد بیکار نبود و دایم در حال رفت و آمد بود و به دیگران توجه می کرد. بعدها در جبهه مسئولیت گرفت. او در عملیات خیبر شهید شد. به نوعی اولین شهید در منطقه آرامگاه فردوسی بود. او در آن زمان فقط 18 سال داشت. تشییع او هم باشکوه برگزار شد. پس از او هم حبیب که به 18 سالگی رسیده بود شهید شد. آخرین شهید این روستا هم غلامرضا بود. او هم خیلی کم سن بود ولی علاقه زیادی به جبهه رفتن داشت. پدرش مخالفت می کرد. خیلی اصرار می کرد. تا این که با تلاش فراوان ما را راضی کرد و به جبهه اعزام شد. 11 ماه در جبهه بود و به مرخصی نمی آمد. چون می ترسید که دیگر اعزام نشود. او که در واحد ادوات خدمت می کرد در 17 سالگی شهید شد. برای وداع با پیکر او به سمت معراج شهدا رفتیم. وقتی وارد معراج شهدا شدم، یک حسی به من گفت که موقع دیدن پیکر فرزندت ناله نکن که غلامرضا سر ندارد. چون قبلش کسی به من نگفته بود. وقتی رفتم و دیدم پیکرش سر ندارد. دیگر فرزندان پسرم که در قید حیات هستند هم مدتی در جبهه ها حضور داشتند و در عملیات های مختلف خدمت می کردند."
امانت خدا
مادر شهید عاشقانه های خود را طوری راویت می کند که آدمی به حس و حالش غبطه می خورد. کسی که از پرپر شدن فرزندانش راضی است و آنها را امانتی پیش نمی داند و حالا امیدوار است که خدا از او رضایت داشته باشد و در ادامه به این جمله پایانی بسنده می کند و می گوید: "امانت هایی را که خدا به من داده بود پس دادم اما همیشه با خودم فکر می کنم پسرانم را تا قبل از دست دادنشان نشناخته بودم. بچههای من همه شان مؤمن، قانع، اهل کار و کمک حال دیگران بودند. عباس مقتدر و بادرایت بود، حبیبم شجاع و غلامرضا آرام و باایمان بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 236
رژه تبلیغات در نمایش خانگی!
سریالها و برنامههای پربیننده فیلیمو و فیلم نت، چه شیوههای جدیدی را برای نمایش تبلیغات به کار گرفتهاند و باعث انتقاد کاربران شدهاند؟
نمایش آگهی بازرگانی در میانه سریال
پیش از این تنها ابتدای سریال آگهی پخش میشد و مخاطب نیز میتوانست با استفاده از گزینه «رد کردن آگهی» تبلیغ را تماشا نکند، اما به تازگی تبلیغات به میانه سریالها نیز اضافه و جزئی از سریال شدهاند! بدتر اینکه شیوه پخش و نمایش تبلیغات نیز طوری است که مخاطب مجبور است آن را تماشا کند. پلتفرم فیلیمو در میانه پخش سریال «گناه فرشته»، به دو شیوه آگهی بازرگانی را نمایش میدهد. در حالی که مشغول تمای سریال هستید، اواخر پایان یک سکانس، ثانیهشمار نمایش آگهی آغاز میشود و سپس تبلیغ حدودا 10 ثانیهای نمایش داده میشود. اگر مخاطب چند ثانیه سریال را جلو ببرد، ممکن است ثانیههایی از سکانس بعدی را از دست بدهد، بنابراین تبلیغ به نوعی به مخاطب تحمیل میشود. پلتفرم فیلمنت نیز در سریال «دفتر یادداشت» که مورد توجه مخاطبان بود، در میانه سریال تیزرهای تبلیغاتی مختلف را پخش کرد. به عنوان مثال در قسمتهای 14 و 16، در فاصله دو سکانس به مدت 10 ثانیه آگهی بازرگانی پخش شد.
تبلیغات بیلبوردی در نمای خیابان
علاوه بر پخش آگهی بازرگانی در میانه بعضی سریالهای مهم و پرمخاطب، اشاره کردیم که اخیرا تبلیغات به جزئی از سریالها نیز تبدیل شدهاند و نشانهای تجاری مختلف جلوی چشمان مخاطب رژه میروند! سریال «گناه فرشته»، از اکثر نماهای خیابان برای نمایش تبلیغات استفاده کرده است. مثلا پس از پایان یک سکانس یا زمانی که یکی از شخصیتها با ماشین مشغول عبور از خیابان است، در آن خیابان و در مرکز تصویر بیلبوردی نمایش داده میشود که تصویر یک نشان تجاری روی آن خودنمایی میکند. مثلا در قسمت یازدهم سریال «گناه فرشته»، تبلیغ سه نشان تجاری مختلف در سه نمای خیابان نشان داده شد. مدت زمان این تبلیغ چهار ثانیه است. مشابه این شیوه تبلیغ پیشتر در سریال «سرگیجه» ویژه پلتفرم نماوا نیز دیده شده بود. در بعضی سکانسهای سریال، وقتی شخصیتها میخواستند قهوه بخورند، نشان تجاری یک پودر قهوه و نسکافه تبلیغ میشد.
باز شدن پای تبلیغات به قصه و شخصیتها
در سریال «دفتر یادداشت» ویژه پلتفرم فیلمنت نیز تبلیغات حامی مالی مجموعه کاملا در چشم مخاطب فرو رفت! در سکانسهایی از سریال دیدیم که تلویزیون یا یخچالی از برند حامی مالی سریال را به خانه دو شخصیت سریال آوردند و روی محصول تاکید شد. در یکی از قسمتها نیز دو شخصیت اصلی «دفتر یادداشت» یعنی «ایرج» و «حمید» وارد یک بازار شدند، سپس شخصیت «ایرج» گفت که خواب دیده است که همراه همسرش به بازار آمده تا وسایل خانه خریداری کنند! نمایش تبلیغات در سریال به همینجا ختم نشد و از بلندگوهای بازار نیز تبلیغات بازار پخش میشد. همچنین در یکی از قسمتها، زمانی که «ایرج» و «حمید» دنبال یکی از اهالی آپارتمان میگشتند، وارد یک فروشگاه حامی مالی سریال شدند! در دیالوگهایی که میان این شخصیتها رد و بدل شدند نیز نام حامی مالی گنجانده شده بود تا این نشان تجاری تمام و کمال در بستر سریال تبلیغ شود.
خودنمایی تبلیغات در «اسکار»
علاوه بر سریالها، برنامههای پرمخاطب نیز از هیچ فرصتی برای تبلیغ حامی مالی خود نمیگذرند. مثلا در برنامه «اسکار» نشان تجاری حامی مالی برنامه زیرنویس میشود و در ویدئو وال نیز حسابی خودنمایی میکند. هنگامی که تبلیغات نمایش داده میشود، نماهایی از ویدئو وال گرفته میشود تا مخاطب کاملا نام نشان تجاری را ببیند. علاوه بر اینها، نیما شعباننژاد به سبک مجریان بعضی برنامههای تلویزیونی، در یک آیتم تبلیغاتی مستقل برای حامی مالی برنامه تبلیغ میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با دستگیری دزدانی که صندوق عقب خودروها را خالی می کردند
تعداد بازدید : 241
پلیس «اژدهای سفید »را به بند کشید
اعضای این باند تاکنون به 80فقره سرقت در خیابان های مشهد اعتراف کرده اند
سید خلیل سجادپور- اعضای یک باند حرفه ای و سابقه دار که صندوق عقب خودروهای پارک شده را خالی می کردند درحالی با تلاش شبانه روزی نیروهای انتظامی مشهد دستگیر شدند که سرکرده باند به «اژدهای سفید» معروف بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، تشکیل پرونده های متعدد از دستبرد مرموز دزدان به صندوق عقب خودروها، درحالی پلیس مشهد را به تکاپو انداخت که برخی از مالباختگان مردی را با تصویر«اژدهای سفید»درنزدیکی های صحنه های سرقت دیده بودند که روی تی شرت او نمایان بود.
بررسی های این سرقت ها که از ماه های گذشته درخیابانهای مختلف شهر ادامه داشت، بیانگرآن بود که اعضای یک باند حرفه ای به خودروها دستبرد می زدند و نیز مهارت های خاصی داشتند. به همین دلیل و با راهنمایی های سرتیپ دوم احمد نگهبان(فرمانده انتظامی مشهد)گ روه ورزیدهای از نیروهای کلانتری مشهد، تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی عاملان سرقت های مذکور آغاز کردند. با توجه به حساسیت این ماجرا، نیروهای متخصص پلیس زیر نظر مستقیم سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا) به تحلیل های کارشناسی پرداختند و محیط جغرفیایی جرم را زیر ذره بین تحقیقات بردند. طولی نکشید که راز سرقت های مذکور فاش شد و عوامل انتظامی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد اعضای باند «اژدهای سفید» ابتدا با موتورسیکلت به صندوق عقب خودروها دستبرد میزنند و سپس اموال سرقتی را با خودرو به مخفیگاه انتقال می دهند.
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: این گونه بود که گشت های محسوس و نامحسوس تقویت شدند و به طور شبانه روزی در مناطق احتمالی وقوع جرم به گشت پرداختند. رد زنی های اطلاعاتی ادامه داشت تا این که شب نوزدهم اسفند، یکی از گروه های گشت به سرنشینان یک دستگاه پراید در بولوار شهید کریمی مشهد، مشکوک شدند و خودرو را زیر نظر گرفتند اما نه پلاک خودرو سابقه سرقت داشت و نه خودرو به طرز مشکوکی متوقف می شد. با وجود این، نیروهای گشت کلانتری احساس می کردند که سرنشینان پراید قصد ارتکاب جرمی را دارند. در همین حال یکی از افسران گشت هنگام عبور از کنار پراید ناگهان تصویر «اژدهای سفید» روی تی شرت یکی از سرنشینان را دید و بلافاصله سخنان یک شهروند را به خاطر آورد که از «اژدهای سفید» سخن گفته بود. دیگر جای تردیدی برای پلیس باقی نمانده بود که با یک گروه تبهکار روبهرو شده اند. بنابراین خودرو را برای بررسی های مقدماتی متوقف کردند و به طرز زیرکانه ای شماره شاسی و پلاک آن را زیر نور چراغ قوه قرار دادند. خیلی زود مشخص شد که خودروی مذکور سابقه سرقت دارد اما پلاکهای آن سرقتی نیست! حالا دیگر همه شواهد نشان می داد که نیروهای گشت کلانتری با اعضای باند «اژدهای سفید»روبهرو شده اند. به همین دلیل و با دستور رئیس کلانتری شفا، دو متهم به مقر انتظامی انتقال یافتند و بازرسی ها آغاز شد.
کشف مدارک و یک جلد سررسید به همراه دو قبضه چاقوی ضامن دار از داخل لباس های متهمان، تنها سرنخ مهمی بود که به دست افسران دایره تجسس افتاد و آن ها با شماره تلفنی تماس گرفتند که داخل سررسید نوشته شده بود. مردی که از آن سوی خط به سوالات افسر تجسس پاسخ می داد با بیان این که چندین ساعت قبل خودرواش هدف دستبرد سارقان قرار گرفته است، افزود:خودروی پژو 405 را مقابل منزلم پارک کرده بودم که سارقان صندوق عقب آن را خالی کردهاند. این مالباخته وقتی وارد کلانتری شد، کاپشن خود را نیز بر تن یکی از سارقان شناسایی کرد و بدین ترتیب بررسی های پلیس وارد مرحله جدیدی شد.
از سوی دیگر با کشف مدارک موتورسیکلت از داخل خودرو، تحقیقات برای شناسایی موتورسیکلت نیز آغاز شده بود که ناگهان دو متهم مذکور با مشاهده اسناد و مدارک انکارناپذیر لب به اعتراف گشودند و بر تحلیل های کارشناسی افسران کارآزموده کلانتری شفا مهر تایید زدند؛ چراکه آنان اعتراف کردند ابتدا یکی از اعضای باند سوار بر موتورسیکلت درکنار صندوق عقب خودروها پرسه میزد و در یک فرصت مناسب همه اموال درون صندوق عقب را می ربود و به داخل پراید سرقتی انتقال می داد و عضو دیگر باند هم بلافاصله لوازم سرقتی را به مخفیگاه می برد.
در همین حال یکی از متهمان گفت: حدود 9 ماه قبل خودروی پراید را سرقت کردم و سپس با نصب پلاک های خودروی پدرم را روی آن نصب کردم تا توسط پلیس شناسایی نشود. کاپشن و سررسید را هم با همدستی دوستم از داخل یک دستگاه پژو405 در خیابان شهید کلاهدوز مشهد سرقت کردیم. من که رانندگی پراید را به عهده داشتم، سرکوچهها توقف می کردم و دوستم با موتورسیکلت به صندق عقب خودروهای پارک شده دستبرد می زد و سپس اموال سرقتی را به داخل پراید انتقال می داد و باز سرقت هایش را از سر می گرفت، به طوری که امروز صبح به صندق عقب 4 خودرو دستبرد زدیم.
بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با اعترافات دو متهم، بازجویی های فنی از آنان در دایره تجسس به سرپرستی سروان عمرانی(رئیس تجسس کلانتری) ادامه یافت و متهمان درحالی راز 80 فقره سرقت دیگر در مناطق احمد آباد، کلاهدوز، سناباد، مطهری، حرعاملی، هدایت و خیابان آیت ا... عبادی را فاش کردند که بررسی های بیشتر نشان داد: اعضای باند «اژدهای سفید» از سارقان حرفه ای و سابقه داری هستند که احتمالا سرقت های دیگری هم انجام داده اند. به همین دلیل تحقیقات با هماهنگی های قضایی و تاکید فرماندهی انتظامی مشهد برای شناسایی و دستگیری مالخران و دیگر عوامل مرتبط با این باند همچنان ادامه دارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
تعداد بازدید : 194
واگذاری پرسپولیس و همان اشتباه همیشگی!
مصطفی غنی زاده - info@khorasannews.com
ماجرای واگذاری باشگاه های سرخابی به بخش خصوصی سرانجام با مصوبه هیئت وزیران درباره واگذاری باشگاه پرسپولیس وارد فاز اجرایی شد و معاون اول رئیسجمهور تصویب نامه هیئت وزیران درخصوص تعیین مالکان جدید باشگاه پرسپولیس را به دستگاه های ذی ربط ابلاغ کرد. بر اساس این مصوبه، معادل ۸۰ درصد سهام شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس متعلق به وزارت ورزش و جوانان به صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تامین اجتماعی و صندوق بیمه روستاییان و عشایر بابت رد دیون و سایر تکالیف دولت واگذار میشود.
فرایندی که به نام خصوصیسازی تمام اهداف و سیاستهای ابلاغی و اعلامی خصوصیسازی را به تمسخر میگیرد. انتقال یک شرکت (در این جا باشگاه فوتبال) با دهها میلیارد زیان انباشته به بخشی خصولتی که مدیریتی دولتی و وابسته دارد، فرایندی است که در دو دهه گذشته بارها تکرار شده و تقریبا هر بار شکست خود را به همه نشان داده اما دولتها هیچ وقت قصدی برای درس گرفتن از آن نداشتهاند.
چند مشکل اساسی در این فرایند اشتباه دخیل است. اولا نگاه دولت به این انتقالها، کاملا درآمدی و رفع و رجوع بدهیهای سنگین به بخش خصولتی است. هرچقدر که وزیر اقتصاد و رئیس سازمان خصوصیسازی از لزوم مدیریت بخش خصوصی و بهتر بودن آن نسبت به مدیریت دولتی سخنرانی کنند، نباید باور کرد چراکه این انتقال اساسا به بخش خصوصی نیست. بزرگ ترین تجربه در این زمینه مربوط به انتقال رجا از دولت به تامین اجتماعی در سال ۸۷ است. شاید باورش سخت باشد اما وقتی این کار با عجله و بدون هیچ تدبیر بلندمدتی صورت گرفت، ارزش شرکت رجا مشخص نبود و تعیین ارزش عددی آن حدود چهار سال طول کشید. یعنی وزیر وقت برای تادیه بدهی دولت به تامین اجتماعی بر روی کاغذ حتی نمیدانست دقیقا چقدر از بدهی، پرداخت میشود. دولت وقت فقط میخواست روی کاغذ خود را راحت کند. این سنگ افتاده به چاه توسط آن دولت در یک دهه گذشته مشکلات متعددی را برای حوزه حمل و نقل ریلی کشور به وجود آورده چراکه رجا شرکت مادر تخصصی در عرصه ریلی کشور بود و اساسا نباید به بخش غیردولتی منتقل میشد. درواقع رجا تنظیمگر بخشی این حوزه بود و باید در دست دولت میماند تا دیگر شرکتهای خصوصی را تنظیم کند. همچنین این شرکت به علت برخی تعهدات حاکمیتی، وظایفی مانند قطارهای حومه تهران را به عهده داشت که اساسا زیانده بودند و سوال این جا بود که چطور یک شرکت به بخش غیردولتی منتقل شود اما باید تعهدات دولت را با همه زیانهایش انجام دهد؟
خلاصه این که دولت وقت و دولتهای بعدی نگاهی درآمدی و بدتر از آن نگاهی مبتنی بر پرداخت بدهی به شرکتهای خود داشتند. آمار سازمان خصوصیسازی نشان میدهد کل موارد خصوصیسازی شده در سال ۱۴۰۰ و نیمی از خصوصی سازی در ۱۴۰۱ بابت تادیه بدهی بوده است. این بدان معناست که دولت اساسا خصوصیسازی نکرده، بلکه بدهیهایش را به وسیله شرکتهای زیانده صاف کرده است. از طرف دیگر، دولتها با انتقال چنین شرکتهایی که بعضاً زیانده بودند سر زیرمجموعهها یا مجموعههای وابسته به خود را کلاه میگذاشتند. یعنی دولتها میلیاردها تومان هزینه روی دست بیمه میگذاشتند و بعد برای جبران آن مبالغ، شرکتهای زیانده به آن ها میفروختند و روی کاغذ بدهی را تمام شده محسوب میکردند. در این میان شرکتهای بیمه و درواقع پرداخت کنندگان بیمه اصلیترین بازندگان این بازی بودند.
در قضیه انتقال پرسپولیس به وضوح میتوان تکرار همین فرایند را دید. دولت بدهی سنگینی به تامین اجتماعی دارد. از طرف دیگر قول خصوصی کردن باشگاههای دولتی را داده. پس بهترین کار چیست؟ انتقال باشگاهی که همین حالا چند ده میلیارد زیان دارد و هیچ چشماندازی برای درآمدزایی آن وجود ندارد. یعنی قطعی است که کشش فوتبال ایران به اندازه تامین همین زیان انباشته در سالهای پیشرو نیست چه برسد مدیریت عالی و درآمدزایی برای آن. بزرگ ترین برنده این داستان وزارت اقتصاد است که بدهی خود به تامین اجتماعی را روی کاغذ رفع رجوع کرده و شرکتی را که باید هر ساله برایش خرج میکرده به طرف دیگری منتقل نموده. بزرگ ترین بازنده هم تامین اجتماعی است که شرکتی با زیان انباشته را به قیمت گزاف خریده و علاوه بر زیانهای سابق باید هرساله خرج زیادی هم برای آن بکند. بهتر است بگوییم این یک کلاه بزرگ است که بر سر تمام پرداخت کنندگان حق بیمه به تامین اجتماعی رفته است.
علاوه بر همه این ها مشکل عمیق دیگری هم وجود دارد. وقتی یک شرکت از حالت دولتی به خصوصی منتقل میشود، ذینفعان آن به ناگاه افزایش مییابند و همین موجبات جلوگیری از رقابت میشود. این سخن عجیب است اما بگذارید نقلی از دکتر میدری، معاون سابق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۸۴ و قبل از انتقال سهام دولتی به بورس را بیاوریم تا مشخص شود چگونه آن پیشبینی دقیق درآمده است:
«واگذاری سهام به عموم مردم موجب می شود که عوامل و انگیزه های جدیـدی بـرای جلوگیری از رقابت در اقتصاد ایران ظاهر شود برای درک این مسئله فرض کنید صنعت خودروسازی یا صنعت فولاد کشور به عموم مردم واگذار شود.
این صنایع که در حال حاضر در وضعیت شبه انحصاری به سر می برند و به انحاء مختلف از تشدید رقابت جلوگیری می کنند؛ پس از واگذاری سهام با تمسک به بهانه جدید و عامه پسند مانند کاهش سود و قیمت سهام چند میلیون ایرانی مانع از رقابت می شوند. »
براساس تجربه داخلی و جهانی، این یک قطعیت است که خصوصی سازی وقتی به نتیجه مطلوب میرسد که موجب رقابت بیشتر در عرصه اقتصاد شود. حال این که واضح است اساسا محیط ورزشی ایران و به ویژه فوتبال، فضای رقابت اقتصادی نیست و فعلا نمیتواند باشد. پس این انتقال مشکل مدیریتی و درآمدزایی آن را اصلا نمیتواند حل کند. یعنی مشکل اصلی پرسپولیس نه مدیریت دولتی که نبود عرصه رقابتی و امکان درآمدزایی است. اما انگار آدرس غلط داده میشود تا امکان آن معامله یک طرفه مهیا شود.
راهحل جایگزین چیست؟ این جا باید قصد وزارت اقتصاد در نگاه توسعه محور به جای نگاه درآمدی و تادیه بدهی را مورد پرسش قرار داد. یعنی باید اول از دوستان در دولت محترم پرسید که قصدتان از انتقال دارایی دولت به بخش خصوصی، واقعا توسعه آن شرکتهاست یا درآمدی برای جیب خودتان؟ اگر واقعا قصد توسعه دارید و اعتقاد دارید مدیریت متصل به دولت این وضع را برای باشگاه ایجاد کرده، چرا راههایی غیر از انتقال دارایی را انتخاب نمیکنید؟ چرا انتقال مدیریت به صورت یکپارچه و مبتنی بر سود طرفین (پیمانکاری که مدیریت را به عهده گرفته و دولت که صاحب شرکت است) را انتخاب نمیکنید؟ قانون خصوصیسازی این امکان را به وجود آورده که به جای انتقال دارایی و خالی شدن دست دولت، مدیریت به شکلی معقول انتقال یابد. این انتخاب است که رویکرد مسئولان امر را نشان میدهد. مسیر گذشته، همین درآمدزایی و تادیه بدهی بوده و طبق آمار رسمی سازمان خصوصی سازی تا 50 درصد شکست خورده و بهرهوری و افزایش سود بعد از خصوصیسازی را نداشته است.
حال باید پرسید که آیا وزارت اقتصاد قصد گذاشتن این کلاه بر سر بازنشستگان و بیمه پردازان را خواهد داشت یا مسیر توسعه را انتخاب خواهد کرد؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 293
اوج گیری کشاکش ها برای تصاحب حکیم ایرانی
به مناسبت 21 اسفند، روز بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی،دکتر احمد فرشبافیان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز در گفت و گو با خراسان، از شگردهای جدید برای مصادره این چهره تابناک فرهنگی و پیوستن کشورهایی مانند صربستان به جمهوری آذربایجان در این راستا می گوید
الهه آرانیان- calture@khorasannews.com
امروز 21 اسفند، روز بزرگداشت یکی از قلههای شعر و ادب فارسی است؛ حکیم نظامی گنجوی، شاعر بزرگ قرن ششم که شاهنامه فردوسی را پیش چشم داشته و بعد از خودش برای سعدی بزرگ تری کردهاست. نظامی که متولد شهر گنجه در کشور آذربایجان کنونی است، بسیار به ایران و فرهنگ ایرانی دلبستگی دارد و در منظومه هفتپیکر عشق خود به ایران را به بهترین نحو ابراز کردهاست: «همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل». به گواه استادان و کارشناسان ادبیات فارسی، نظامی یک بیت شعر ترکی ندارد، اما جالب است که مقامات کشور آذربایجان هنوز هم ادعای مالکیت نظامی گنجوی را دارند و او را یک شاعر آذربایجانی میدانند. اینجاست که نقش نهادهای فرهنگی کشورمان مشخص میشود. همهساله در آستانه روز بزرگداشت نظامی گنجوی در سراسر کشور همایشها و نشستهای مختلف برگزار میشود و پژوهشگران درباره تازهترین یافتههای خود در آثار نظامی سخنرانی میکنند. اما بهتر است این مراسم و همایشها در سایر روزهای سال هم برگزار شود و از سطح دانشگاهی به میان مردم و علاقهمندانی که متخصص ادبیات نیستند، برود. در ادامه، گفتوگوی ما را با دکتر احمد فرشبافیان، استاد ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز درباره جایگاه نظامی گنجوی در ادبیات و ادعاهای واهی بر سر تصاحب این شاعر ایرانی میخوانید.
نظامی گنجوی، رکن مهم شعر فارسی
دکتر فرشبافیان جایگاه نظامی گنجوی در ادبیات فارسی را اینطور توصیف میکند: «وقتی به تاریخ ادبیات فارسی نگاه و این مسیر را از فردوسی پیگیری میکنیم، نظامی گنجوی در قرن ششم را یکی از ارکان شعر فارسی مییابیم. نظامی ضمن اینکه جایگاه خودش را در ادبیات فارسی دارد، میراث ادبی گذشتگان مانند فردوسی را هم در بردارد و بعد از خودش بر سعدی تأثیر میگذارد. در خمسه نظامی ما با انواع مضامین ادبی مواجه ایم: تعلیمی، غنایی، عرفانی و حماسی. این بینظیر است. نظامی گنجوی به عنوان یک ادیب، در استخدام الفاظ و ساختن ترکیبات و مضامین دلپسند بین شاعران فارسی گل میکند و از طرفی در جایگاه یک حکیم، اصطلاحات علمی فراوانی را در آثارش ردیف و در پس هر داستانی، نکات عمیقی را به ما منتقل میکند».
حضور پررنگ شاعر گنجه در ادبیات فارسی
بخش گستردهای از ادبیات منظوم فارسی، تقلید از خمسه نظامی است. دکتر فرشبافیان در اینباره میگوید: «در طول تاریخ ادبیات فارسی بیشترین تقلید از آثار نظامی گنجوی شدهاست؛ چه شاعران آذریزبانِ فارسیسرا، چه شاعرانِ عربیسرا و چه شاعرانِ فارسیزبان از نظامی بسیار متأثر بودهاند. وقتی به آثار فضولی به عنوان یک شاعر سهزبانه(آذری، فارسی و عربی) نگاه میکنیم، در جایجای اشعارش تأثیر نظامی گنجوی را میبینیم. حتی آنها که ادعا دارند و میخواهند نظامی را تصاحب کنند، به اشعار فارسی نظامی تأسی میکنند. در سراسر ادبیات فارسی حضور نظامی گنجوی، مؤثر و پررنگ است».
لزوم توجه بیشتر به آثار نظامی در واحدهای درسی دانشگاه
استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز معتقد است واحد درسی فعلی مربوط به آثار نظامی در دوره کارشناسی ارشد، جوابگوی نیاز دانشجویان ادبیات فارسی نیست: «ما واحد درسی نظامی و خاقانی را بهطور مشترک در دوره کارشناسی ارشد تدریس میکنیم. ظرفیت واحدهای درسی محدود است و همه ارکان ادبیات فارسی را باید تا حد امکان بگنجانیم. اما باید برای نظامی گنجوی جایگاه بالاتری قائل شد. اگر بخواهیم منصفانه صحبت کنیم، باتوجه به گستردگی آثار نظامی و جایگاه او، واحد درسی اختصاص داده شده به این شاعر کافی نیست و باید بیشتر باشد. در دانشگاه تبریز نظامی گنجوی جایگاه خاص خود را دارد و در پایاننامهها و مقالات بسیار به آن پرداخته میشود. دانشجویان ما به نظامی و خاقانی حساسیت خاصی دارند.»
تاریختراشیِ بعضی کشورها با ادعای مالکیت نظامی گنجوی
دکتر فرشبافیان درباره ادعای بیاساس مقامات کشور آذربایجان درباره مالکیت نظامی گنجوی و معرفی او بهعنوان یک شاعر آذربایجانی میگوید: «آنها افراطیهایی هستند که بدون داشتن گنجینه مؤثر و مهمی در تاریخ خودشان، میخواهند برای خود تاریختراشی و تمدنسازی کنند. نظامی گنجوی یک بیت شعر ترکی ندارد. مادرِ او کرد بوده و پدرش فارسی زبان. او در «لیلی و مجنون» درباره مادرش گفته: «گر مادر من رئیسه کُرد/ مادرصفتانه پیش من مُرد». درباره پدرش هم سروده: «دهقان فصیح پارسی زاد/ از حال عرب چنین کند یاد». نظامی گنجوی خودش را اینطور معرفی میکند. در شهر گنجه قرن ششم هم مردمان زبان فارسی دارند. ناصرخسرو وقتی به تبریز میآید با قطرانِ شاعر دیدار میکند و دربارهاش مینویسد: «در تبریز، قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که مشکل بود از من پرسید». کشورهای مدعی که نظامی گنجوی را از آن خود میدانند، آثار شاعری به نام نظامی قرمانلو را که اهل ترکیه است و متعلق به قرن دهم، وصل میکنند به نظامی گنجوی که چهار قرن با او فاصله دارد! یا متأسفانه خمسه را به زبان آذربایجانی ترجمه میکنند و رویش نمینویسند: «ترجمه». همین شبهه ایجاد میکند برای افراد کماطلاع. سال گذشته در صربستان کنگره نظامی گنجوی، شاعر آذربایجانی راه انداختند. رایزنی فرهنگی ایران هم کنگرهای برپا کرد و تأثیر آن کنگره را شست و برد. نظامی گنجوی تصرفشدنی نیست».
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویدئوی جنجالی درگیری در درمانگاهی در قم، بار دیگر نشان داد که دوقطبی کردن جامعه از هر زهری برای مردم ایران خطرناک تر است
تعداد بازدید : 421
بازی با آتش دو قطبی سازی
توکلی -در ماهها، هفته ها و روزهای اخیر، گاهی با خبرها، ویدئوها و تصاویری در فضای مجازی روبه رو می شویم که مواجهه خواسته یا ناخواسته مردم با یکدیگر بر سر مسائل مختلفی همچون حجاب را روایت میکند؛ مواجهه ای که بعضا به تنش و درگیری می انجامد که به دهها دلیل حاصلی جز دوقطبی شدن اجتماعی ندارد.این در حالی است که رهبرانقلاب بارها تاکید بر پرهیز از دو قطبی کردن جامعه داشته اند.دیروز اما انتشار فیلمی در فضای مجازی از درگیری میان یک طلبه جوان با یک خانم در یکی از درمانگاه های قم با واکنش های زیادی همراه شد. روایت های مختلفی از این فیلم در فضای مجازی منتشر شده و به نظر می رسد که دعوا بر سر عکس یا فیلمی است که گویا آن طلبه از ظاهر خانم گرفته است و همین موضوع باعث درگیری میان آن دو در درمانگاه می شود. پس از انتشار این فیلم بود که برخی کانالهای تلگرامی مدعی بازداشت زن حاضر در ویدئو و برخی مقامات بیمارستان شدند. خبری که با واکنش حجتالاسلام والمسلمین غریب دادستان قم روبه رو شد و او گفت: «در رابطه با این موضوع تاکنون فردی دستگیر نشده است و تحقیقات ادامه دارد. شایعات در مورد پلمب درمانگاه یا ابطال مجوز آن صحت ندارد و هیچ گونه اقدام محدود کنندهای انجام نشده است.» دادستان قم همچنین افزود: «دستورات لازم نسبت به شناسایی اخلالگران در نظم، سایر زوایای قضیه و همچنین شناسایی عناصری که تصویر را به رسانههای معاند منتقل کردند، صادر شده است.» غریب تاکید کرد: «ما از آمرین به معروف که شرایط و مراتب آن را مراعات کرده باشند با جدیت حمایت میکنیم و در هر صورت به این موضوع قاطعانه، عادلانه و با سرعت رسیدگی میکنیم.»اما این ویدئو افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده است و بسیاری درباره آن حرف میزنند. یکی از بحثهای داغ این است که آیا روحانی حاضر در ویدئو عکسی گرفته است یا نه، برخی که سعی میکنند از این روحانی دفاع کنند تاکید کرده اند که مشخص نیست او اصلا عکسی گرفته باشد. از طرف دیگر این عده معتقدند اگر هم عکس گرفته، واکنش زن زیاده روی و غیرعادی بوده است. در همین راستا کاربری نوشت :«اگر هدف امر به معروف و نهی از منکر بود باید یقه رئیس مرکز درمانی را می گرفت که چرا اتاق مادر و کودک نداری؟ باید به افراد نشسته روی صندلی تذکر می داد که نمی بینید یک مادر با چه شرایطی به بچه مریض شیر می دهد و برایش جای مناسب فراهم نمی کنید؟!!» جلیل محبی دبیر پیشین ستاد امربه معروف و نهی از منکر هم از زاویه متفاوتی به ماجرا نگاه کرده و نوشته است: «توییتر رو چرخی بزنید. حملات به اصطلاح حزب اللهیها به آن روحانی را ببینید. اینها تا هفته قبل برای همان تفکر تبلیغ میکردند و رای میدادند وهرچه گفتیم این تفکر ایران را نابود می کند تمسخر کردند و تهمت زدند.»برخی نیز معتقدند که باید مراجع تقلید و روحانیون سرشناس به این اتفاق واکنش نشان دهند و معتقدند سکوت در این زمینه جایز نیست. برخی نیز موضع مراجع را درباره عکس گرفتن پنهانی از دیگران باز نشر میدهند. بسیاری از مراجع این کار را خلاف شرع میدانند.عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی نیز درباره این ماجرا در توئیتی نوشت: «برای فهم این که از کجا به این جا رسیدیم کافی است عملکرد آن روحانی میان سالی را که در درمانگاه قم از یک مادر جوان فیلم گرفت، ببینیم. جایگاه امروز روحانیت نسبت به پیش از انقلاب، نزد مردم ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.» در این میان اما برخی از کاربران پای رسانه های آن سوی مرزها را به این ماجرا باز کردند و تاکید داشتند که این فیلم متعلق به مدتی قبل بوده و انتشار آن در این برهه زمانی هدفمند و سناریوی از پیش تعیین شده بوده است. در همین راستا فارس در بخشی از گزارش خود نوشته است: «این فیلم توسط فردی که گفته شده از مسئولان درمانگاه است به شبکۀ تروریستی اینترنشنال ارسال شده و در فضای مجازی بهصورت گسترده پخش میشود.جریان ضدانقلاب نیز که از مدتها قبل ایجاد دوقطبی و شکاف اجتماعی در کشور را در دستور کار دارد، بهراحتی از چنین سوژههایی نمیگذرد و اقدام یک طلبۀ جوان را به کل نظام تعمیم میدهند.» فارس در ادامه گزارش خود با بیان این که از سویی نمی توان امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل کرد و از سوی دیگر باید مواجهه مشفقانه و مهربانانه با هموطنان داشت، نوشت: «ذکر این نکته نیز ضروری است که نباید از خطای فرد ارسالکننده ویدئو به شبکههای ضدانقلاب چشمپوشی کرد. موضوعی که پیگیری اطلاعاتی و برخوردی عبرتآموز را میطلبد.»
دوقطبی سازی؛ درد این روزهای جامعه ایرانی
در این میان اما برخی تحلیل گران و فعالان فضای مجازی فارغ از دعواهای توئیتری به سراغ پشت پرده این اتفاق و علل و عوامل بروز این ماجرا رفتند. در همین باره مجید رفیعی فعال رسانه ای نوشت: «چه این آقا عکس گرفته باشد چه نه مقصران اصلی این اتفاق بیرون از این بیمارستان هستند یعنی افرادی که به دنبال نرمالایز کردن مواجهه مردم با مردم بودند. به نظرم عکاسی از زنان بی حجاب به بهانه نهی از منکر دنباله پویش مصی علینژاد است یعنی دوربین ما اسلحه ماست. هردو اتفاق یک نتیجه مشخص دارند، آن هم صف آرایی مردم در مقابل هم و ایجاد شکاف عمیق و یک دوقطبی خطرناک در جامعه. کاش افرادی که باید بفهمند زودتر بفهمند مردم نباید با مردم درگیر شوند، حیف ایران ماست.» در همین راستا کامبیز نوروزی، حقوق دان نیز اظهار کرد: «در این ماجرا مهم نیست کدام طرف مقصر است. چه بسا که در این دعوا و دعواهای مشابه تقصیر اصلی گردن هیچیک از دو طرف نیست.مهم تر، چیز دیگری است. تقصیر اصلی بر عهده سیاستهای دولت، حمایتهای برخی دستگاههای مسئول، قانون گذاریهای غلط و رفتارهای غیرقانونی گروههای فشاری است که زمینه را برای به جان هم افتادن مردم آماده کردهاند.این نوع دعواهای کینه ساز در مسئله زنان کم نیستند. وظیفه حکومتها ایجاد نظم و صلح و امنیت در جامعه است و از بین بردن زمینههای نزاع بین افراد.کاشتن بذر کین و نفرت و نزاع، کار حکمرانی عاقلانه نیست.»
همان طور که اشاره شد به نظر، خطر دو قطبی شدن جامعه مهم تر از اصل این اتفاق و جزئیات جنجالی آن است. این اولین بار نیست که شاهد هستیم این نوع دو قطبی سازی ها در جامعه ایجاد شده است. مسئله این اتفاق و درگیری میان این روحانی و خانم در درمانگاه نیست. مسئله این که چه کسی این فیلم را به دست شبکه ایران اینترنشنال رسانده، نیست، این که روحانی در حال فیلم گرفتن بوده یا آن زن بی جهت داد و فریاد کرده نیست. مسئله دو قطبی شدن جامعه است.
پیش از این نیز شاهد چنین اتفاقاتی بودیم. در ماجرای سپیده رشنو تنش و درگیری میان دو خانم و در قسمت بانوان اتوبوس اتفاق افتاد. حقیقت ماجرا این است که جامعه ما امروز در برابر ظواهر دینی همچون حجاب به یک تسامح و تغافلی رسیده است. 5 سال قبل مرکز پژوهشهای مجلس با بررسی تحقیقاتی که درباره حجاب و بدحجابی در کشور انجام شده، به این نتیجه رسیده که 70 درصد جامعه، دارای بدحجابی شرعی هستند و محتملترین سناریویی که در وضعیت فعلی جواب میدهد «تغافل» است، چون سناریوهای دیگری مانند جرمزدایی یا سخت گیری بیشتر درباره حجاب، هر دو به افزایش بدحجابی ممکن است منجر شود. درصدی که به نظر طی سال های اخیر و پس از ناآرامی های سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است. با وجود این، به نظر رفتن به سراغ دو قطبی کردن جامعه امری خطر ناک و غیر قابل بخشش است.ایجاد دوقطبی به ویژه در مورد موضوعات فرهنگی و اجتماعی نه تنها موجب برداشتی غلط از باورهای فرهنگی اسلامی و ایرانی در کشورمان میشود بلکه کار را به جایی میرساند که مردم در کف خیابان با رادیکالترین روشهای ممکن به اثبات دیدگاه خود بپردازند. چنین شرایطی فضا را برای کسانی که قصد بهرهبرداری از این شرایط را دارند مهیا و کشور را متحمل هزینههای بسیار سنگینی میکند.رهبر انقلاب نیز همه مسئولان و مردم را به مراقبت از وحدت موجود در کشور فراخواندند و افزودند: ایجاد دو جریانی، دو فرقه ای و دو قطبی از ضربه های مهلکی است که دشمن بهدنبال آن است. این در حالی است که وزیر کشور چندی قبل با تاکید براین که «امر به معروف و نهی از منکر مجوز نمیخواهد» تصریح کرده بود که «هرکسی مانع آمران به معروف شود، مجرم است.» یا بانکی پور نماینده مجلس به تازگی در یک گفت وگوی تلویزیونی حاضر شده و از جریمه 3 میلیون تومانی برای کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند سخن می گوید. اظهاراتی که بعدتر دستیار رئیس جمهور تصریح می کند که نظر شخصی او بوده و موضع کلی مجلس نیست و اگر لایحه حجاب ضرورت دارد که به سرعت تصویب شود، لایحه ارتقای امنیت زنان هم باید تعیین تکلیف شود. هرچه که باشد اما این اظهارات و روایت کردن جامعه از نقطه اختلافی و تغافل نکردن نسبت به آن چه جامعه درباره آن تغافل کرده و برای برون رفت از آن نیز جز تغافل راه حل دیگری متصور نیست؛ جز تعمیق شکاف میان مردم و ایجاد بحران های اجتماعی به خصوص در 5 تا 10 سال آینده دستاورد دیگری به همراه ندارد.
خطری که دیروز نیز سکینه سادات پاد، دستیار رئیس جمهور در پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی دراظهارات خود به آن اشاره کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 156
امضای بزرگ ترین قرارداد گازی تاریخ کشوربا شرکت های داخلی
پیش بینی ها حاکی از آن است که با اجرای قرارداد 20 میلیارد دلاری طرح فشارافزایی پارس جنوبی که با حضور شرکت ها و پیمانکاران ایرانی انجام خواهد شد عایدی بیش از 900 میلیارد دلاری نصیب کشور می شود
بردبار: سرانجام پس از طرح برخی دغدغه ها درباره کاهش تولید در میدان مشترک پارس جنوبی به دلیل کمبود فشار مخازن گازی و خالی کردن میدان توسط شرکت های خارجی به دلیل تحریم های ظالمانه، قرارداد طرح فشار افزایی میدان مشترک پارس جنوبی با پیمانکاران ایرانی ازجمله قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، مپنا و چند شرکت دیگر به ارزش 20 میلیارد دلار دیروز در مراسمی با حضور وزیرنفت، رئیس شرکت ملی نفت ایران، فرمانده قرارگاه سازندگی و مدیران عامل مپنا و سایر شرکت های دست اندرکار در سالن کوشک وزارت نفت امضا شد؛ قراردادی که به گفته وزیر نفت و معاونش 900 میلیارد دلار می تواند برای کشور عایدی داشته باشد.
وزیر نفت پس از امضای بزرگ ترین قرارداد گازی تاریخ کشور گفت: تحریمها نتوانست مانع رشد و پیشرفت صنعت نفت شود. با وجود تحریمها به هر کجا که اراده کنیم نفت صادر میکنیم و با اقدام جهادی مشکلات را رفع کردیم.
جواد اوجی افزود: اکثر ذخایر گازی کشور در پارس جنوبی قرار دارد و خوراک پالایشگاه، پتروشیمی و حتی تولید بنزین کشور نیز به پارس جنوبی وابسته است.
وی با بیان این که میتوانستیم در ۸ سال پیش شاهد اجرای این پروژه باشیم، اما اجرای این پروژه نیازمند تصمیمگیری بود که به شکر خدا این تصمیم در این دولت گرفته شد؛ادامه داد:در دوسال اخیر چنین تصمیم بزرگی را گرفتیم.تولید گاز از پارس جنوبی به صورت میانگین برابر با ۷۰۷ میلیون متر مکعب است و این تولید به معنای افت فشار است.
اوجی بیان کرد: خوشبختانه قبل از این که افت فشار در مخازن گاز رخ دهد، جلوی آن را گرفتیم و سبب افزایش ظرفیت برداشت تا ۹۰ TCF شدیم که موجب ایجاد عایدی ۹۰۰ میلیارد دلاری برای کشور خواهد شد.
وی ادامه داد: توسعه میدان آزادگان نیز در دستور کار قرار گرفته که با حضور رئیس جمهور عملیاتی خواهد شد و ما در این کار فازهای مرزی را در اولویت قرار دادهایم.
وزیر نفت اعلام کرد: ذخیره سوخت خود را در سال جاری به یک میلیارد لیتر و ذخیره گاز را نیز به ۳ میلیارد متر مکعب افزایش دادیم.
اوجی گفت: با وجود سنگینترین تحریمها به هر کجا که اراده کنیم نفت صادر میکنیم و موفقیتهای دولت سبب شد که دشمن روی این صنعت تاکید کند؛ چنان که در ۴ خط شبکه سراسری گاز اقدام خرابکارانه انجام دادند، اما با اقدام جهادی توانستیم این مشکلات را رفع کنیم.
وی تاکید کرد: نه تحریمها توانست مانع کار و پیشرفت ما شود و نه خرابکاریها؛ و اکنون شاهد افزایش رشد اقتصادی طبق آمار بانک مرکزی هستیم.
درآمد ۹۰۰ میلیارد دلاری با فشارافزایی
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز با اشاره به این که طرح ملی فشارافزایی، ۹۰ تریلیون فوت مکعب به برداشت گاز و ۲ میلیارد بشکه افزایش برداشت میعانات گازی از پارس جنوبی میافزاید، گفت: این اقدام درآمد ۹۰۰ میلیارد دلاری برای کشور بهدنبال خواهد داشت. این طرح ملی، بزرگ ترین رویداد تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که بهمنظور تولید پایدار و امنیت انرژی با پیمانکاران برجسته امضا میشود.
وی افزود: پارس جنوبی را پیمانکاران ایرانی به ثمر رساندند و با این قرارداد بار دیگر پارس جنوبی متولد خواهد شد.
معاون وزیر نفت با اشاره به این که بهدلیل اهمیت طرح فشارافزایی و نقشی که در تولید گاز و میعانات گازی، افزایش برداشت گاز و جلوگیری از مهاجرت گاز دارد، مهم ترین و راهبردیترین طرح وزارت نفت است، گفت: این طرح به لحاظ اقتصادی حائز اهمیت است و از نظر گستردگی فنی و اجرایی و فناوری طرح بزرگی است و یک ظرفیت سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری را در اختیار پیمانکاران ایرانی قرار می دهد.
وی با بیان این که با تکیه بر سیاستها و راهبردهای دولت سیزدهم این طرح بزرگ به نتیجه میرسد، تصریح کرد: تفاوت دولتها در رویکرد آن هاست؛ امروز با افتخار با رویکرد دولت سیزدهم این حماسهها به نتیجه میرسد. تمام مطالعات بینالمللی در پروژههای مشابه بررسی و افزون بر آن اقتباسی از پروژههای بینالمللی انجام شد و نشان داد اجرای این پروژه در فراساحل اهمیت و درآمد بالاتری دارد و گزینه برتر است.
شرکتهای نفتی ایران در تراز بینالمللی قرار دارند
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) نیز در این مراسم با بیان این که شرکتهای ایرانی با این اعتماد توانستهاند بنبستشکنی و رفع تحریمها را اجرا کنند، اظهار کرد: اکنون میتوانیم در تراز بینالمللی عمل و در لبههای دانش دنیا حرکت کنیم.
عبدالرضا عابد در آیین امضای قراردادهای اجرایی طرح ملی فشارافزایی میدان مشترک گازی پارس جنوبی با پیمانکاران اصلی با اشاره به سفر مقام معظم رهبری به عسلویه اظهار کرد: رهبر انقلاب در آن سفر تأکید کردند که ملت ایران با جهاد ناآشنا نیست، اما باید بدانیم چهکاری میخواهیم انجام دهیم.
وی با تأکید بر این که این جهاد دیگری است، ادامه داد: سالهاست که بهدنبال ارائه این برنامه هستیم تا در برداشت از این میدان مشترک عقب نمانیم. این قرارگاه بازوی اجرایی قوی برای دولت است و پس از اتمام جنگ تحمیلی گامهای مهمی در جهاد اقتصادی برداشته است.
عابد با اشاره به این که همه ظرفیتها برای بیاثر کردن تحریمها بهکار بسته شده است، گفت: قرارگاه خاتمالانبیا(ص) از آغاز توسعه میدان مشترک پارس جنوبی در کنار دولت حضور داشته و پروژههای زیادی را در این منطقه اجرا کرده است.
وی با اشاره به حضور قرارگاه خاتمالانبیا(ص) در اجرای فازهای ۱۵ و ۱۶ این میدان مشترک افزود: شرکتهای ایرانی با این اعتماد توانستهاند بنبستشکنی و رفع تحریمها را اجرا کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 140
دستورالعملهای نبوی برای ماه خدا
حجتالاسلام «سرلک» از راهکارهای عملی پیامبر(ص) در خطبه شعبانیه میگوید تا بتوانیم با آمادگی کامل برای بهرهبردن از فیوضات ماه رمضان وارد آن شویم
مجید حسین زاده | روزنامهنگار - پیامبر اکرم(ص) در آخرین جمعه ماه شعبان و در خطبهای مشهور درباره ارزش و جایگاه ماه مبارک رمضان، راهکارهای عملی را برای بهرهبردن از این ماه عزیز و پربرکت بیان فرمودند. هر ساله مضامین گهربار خطبه شعبانیه قبل از ورود به ماه مبارک رمضان، مورد توجه روزهداران قرار میگیرد. در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ حجتالاسلام «علی سرلک»، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دینی رفتیم که در زمینههای تعلیم و تربیت اسلامی، مشاوره ازدواج و خانواده چهرهای آشناست و بارها او را در برنامههای تلویزیونی دیدهایم. او برای ما از اهمیت توجه به این خطبه و کسب آمادگی برای ورود به ماه مبارک رمضان میگوید و فرازهایی از خطبه شعبانیه را شرح میدهد که باید سرلوحهمان در تمام مراحل زندگی قرار بگیرد.
غفلت انسان از مهمانخدا بودنش در دنیا
حجتالاسلام «سرلک» درباره اهمیت ماه رمضان و فرازهای ابتدایی این خطبه برای جلب توجه مردم به عظمت ماه مبارک رمضان میگوید: «ما که به این عالم آمدیم، یک نسبت مهمی با خداوند متعال داریم که از آن غفلت کردیم و آن نسبت، مهمان بودن ما و صاحبخانهبودن خداوند است. این نسبت که ما مهمان بزم آفرینش هستیم که خداوند مهیا کرده و برای ما تدارک دیده و ما را دعوت کرده است و ما به واقع مهمان خداوند هستیم. پیامبر(ص) در فرازی از این خطبه شعبانیه میفرمایند: «وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ ا...» یعنی ما در ماهی هستیم که ما را به ضیافت و مهمانی خدا دعوت کرده است. ما به دنیا، به اختیار خودمان نیامدیم و در حکمت او، آدمها به واقع با همه ویژگیهای مثبت و منفی، فضایل و رذایلی که دارند، مدعو و دعوتشده خداوند هستند.»
چرا به این مهمانی دعوت شدیم؟
«خداوندی که بنابر آیات قرآن میفرماید: «وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُها»؛ یعنی برگی از هیچ درختی نمیافتد مگر اینکه خداوند حساب و کتاب آن را دارد؛ چنین خدایی ما را به این مهمانی دعوت کرده اما چرا دعوت کرده است؟» این استاد حوزه و دانشگاه با این مقدمه ادامه میدهد: «ما به مهمانی خداوند دعوت شدیم برای اینکه در فرصت این ضیافت، کمکم مایل شویم که با خود صاحبخانه انس بگیریم. در آیات قرآن، ما تعابیر درخشان و زیبایی داریم که قند را در دل انسان آب میکند و خداوند متعال در آیهای میفرماید: «إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ» یعنی زمانی که بندگان من سراغ من را میگیرند و از تو (یعنی رسولا...) ما را میخواهند، بگو ما خیلی نزدیکیم به آنها. این ماه ضیافت، تجلی مهمانی اصلی در بزم آفرینش است یعنی ما نه فقط در ماه رمضان که در این عالم، مهمان خدا هستیم و او صاحبخانه است. هستی ضیافتکده است و او از ما پذیرایی میکند. بنابراین ما باید براساس خطبه شعبانیه که این ماه را فرصتی برای دعوت شدن ما به سمت خداوند معرفی کرده، یاد بگیریم که مهمان خوبی در دنیا باشیم. به قول شاعر: «گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند / گول نعمت را مخور، مشغول صاحبخانه باش». شما زمانی که میخواهید امام زمان(عج) را در زیارت آل یاسین خطاب کنید، اولین اسمی که به کار میبرید این است که سلام بر کسی که ما را به سمت خدا دعوت میکند. بزرگترین درس برای انسان در ماه رمضان این است که حواسش باشد که توسط خود خداوند پذیرایی میشود. بنابراین در حدیث قدسی فرمود که «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أجْزَی به» یعنی روزه برای من است و خود من پاداش روزهام. یعنی انسان روزهدار در ضیافتی که توسط خود خداوند مورد پذیرایی قرار میگیرد، حاضر شده است. تا اینجا گفتیم که اولا ماه رمضان یادآور اصل حضور ما در مهمانی عالم است که خداوند صاحبخانه است و دوما، ما از این پذیرایی و از این سفره معنوی پر از نعمت که جای خالی ندارد، باید بتوانیم نهایت استفاده را ببریم و کمکم به خود خداوند مایل شویم و خود او را بخواهیم و خود او را طلب کنیم.»
قرآن جلوه ارتباط مستقیم ما با خداست
ماه رمضان بهعنوان بهار قرآن شناخته میشود و در فرازی دیگر از این خطبه میخوانیم که خدایا به ما توفیق بده که در این ماه، قرآن بخوانیم. این پژوهشگر دینی در این باره میگوید: «امام صادق(ع) میفرماید که خداوند در کلماتشان متجلی شده است و این یعنی قرآن واسطه رابطه مستقیم انسان با خداست. انسان با توجه به باطن و حقیقت قرآن است که به ملاقات با او میرسد و به عبارت ساده، میفهمد که خداوند چه انتظاراتی از او در این عالم دارد. در ماه مبارک رمضان گفتند که تلاوت یک آیه قرآن برابری میکند با ختم قرآن، چرا؟ چون قرآن رابطه بین ما و خداست، رابطه ای که خداوند تمام معیارها و اصول آن را تعیین کرده است. تمام واژهها و کلمات قران، منتخب خداوند و مد نظر و تایید او هستند بنابراین کلمات قرآن پنجرهای دلگشا رو به چهره وجهه الهی حضرت حق است. به همین خاطر، انس با قرآن در این ماه شیوه و مسلک اولیای خداوند بوده است. التزام انس با قرآن در این ماه بستری است تا آن را در همه روزهای دیگر سال مورد توجه قرار دهیم. قرآن دعوت نامه خداست و رابطه ما را با او از طریق واسطهها قرار نمیدهد. امام حسین(ع) در دعای عرفه تعبیری دارند که میفرمایند من میخواهم در آثار به دنبال تو نگردم بلکه مستقیم با خودت روبهرو شوم و قرآن جلوه ارتباط مستقیم ما با خداست.»
توبه در این ماه یعنی توجه به اقبال خداوند
توبه هم بهطور خاص در یکی از فرازهای این خطبه سفارش شده است و پیامبر(ص) میفرمایند که از گناهان خود به سوی خدا توبه و بازگشت کنید اما چطور از فرصت ماه رمضان برای توبه استفاده کنیم؟ حجتالاسلام سرلک پاسخ میدهد: «توبه به معنای بازگشت است، بازگشت از مسیر غلطی که رفتیم. رسول خداص(ص) در خطبه شعبانیه میفرمایند: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ بالْبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» یعنی مردم، ماه خدا به سمت شما آمد. جالب است که میفرمایند ماه خدا به سمت شما آمد یعنی ربوبیت خدا به گونهای است که این ماه را به دنبال ما فرستاده است. این فراز از خطبه یعنی این ماه مبارک به سمت ما چرخیده و توبه به همین خاطر در این ماه، توصیه شده است. توبه در این ماه یعنی توجه به اقبال خداوند. در همین خطبه داریم که با نیتهای صادق او را بخواهید و توبه به معنای برقراری یک رابطه عاشقانه و صحیح با خالق است که با ما غفلت آن را برهم زدیم و با امید به رحمت و مغفرت الهی میتوانیم دوباره آن را برقرار کنیم».
تقرب به خداوند با صله رحم
صله رحم و ثواب افطاریدادن به روزهداران در این ماه بنابر یکی از فرازهای خطبه شعبانیه، آمرزیده شدن گناهان گذشته فرد است. این استاد حوزه و دانشگاه در این باره میگوید: «اگر تقرب به خدای متعال را به قله تشبیه کنیم، دامنه آن به رابطه درست با مخلوقات اختصاص داده میشود. البته مخلوقات دارای مراتبی هستند و یک بخشی از مخلوقات، ارحام ما هستند یعنی شبکه خویشاوندی. ارتباط با این شبکه خویشاوندی از نظر خداوند اهمیت بسیار زیادی دارد چون رابطه ما با خداوند یک ارتباط خیالی نیست بلکه یک ارتباطی است در دل ارتباطهای جاریمان. به این معنا که در دل سرزندن به بزرگان است، در دل کارمان است، در دل مطالعه کردن و .... نقل است یک نفر به شیخ رجبعلی گفته بود که یک ذکری به من یاد بدهید برای انس بیشتر با خداوند. این مرد بزرگ به او گفته بود که تو یک عمه پیر داری، برو به او سر بزن که تقرب تو از آن طریق حاصل میشود. به هر حال، این صلهرحم که در همین خطبه شعبانیه مور د تاکید پیامبر(ص) قرار گرفته است، یکی از مواقفی است که تقرب ما را به خداوند رقم میزند. البته باید مراقب باشم در صله رحم، با اسرف و حرفهای لغو و بیهوده و بهطور کلی با گناه آن را آلوده نکنیم چون هر چیزی که میتواند در یک جاده ما را به مقصد برساند، میتواند خطر تصادف یا نابود شدنمان را در خودش داشته باشد. باید مراقب باشیم که از صله رحم برای شاد کردن دل بستگان استفاده کنیم.»
مراقب باشید مهمانی را با گناه برهم نزنیم
«درباره پرسشی که حضرت علی(ع) در انتهای این خطبه از پیامبر اکرم(ص) درباره برترین اعمال این ماه میپرسند و ایشان میفرمایند که پرهیز از محرمات است، من اینطور برداشت میکنم که در این ماه باید انسان خیلی مراقب باشد که این مهمانی بزرگ و بزم را برهم نزند». حجت الاسلام سرلک ادامه میدهد: «همان طور که در خطبه اشاره شده، خوابیدن در این ماه عبادت است، نفس کشیدن روزهدار تسبیح محسوب میشود، یعنی گویا سادهترین کارهای ما در این ماه مبارک، پرستش خداوند به حساب میآید. بنابراین در این شرایطی که این اقبال و محبت و لطف و امتیازات ویژهای برای تک به تک لحظات این ماه قائل شدهاند، باید حواسمان باشد که مبادا مرتکب گناه شویم. درست است که طبق روابات دست و پای شیطان در این ماه به غل و زنجیر بسته میشود اما به این معنا نیست که انسان مرتکب گناه نخواهد شد. درست است که شیطان نیست اما بعضیها میل شیطانی در وجودشان ریشه دوانده است. به همین دلیل است که گفته میشود بهترین عمل در این ماه همین است که حرمت این مهمانی بزرگ شکسته نشود. این ماه اقتضائاتی دارد و انسان باید با ترک محرمات مراقب باشد که این مهربانی خداوند را ناسپاسی نکند. انسان هر کار خیر یا شری که در گوشهای از این دنیا، هرچند بسیار کوچک باشد، انجام بدهد، این در تمام ابدیت فرد جاری میشود. چه آن فرد بداند و چه نداند، چه متوجه این اتفاق بشود و چه نشود. گاهی نورانیت یا ظلمت یک رفتار، مسیر سعادت شما را همواتر و روشنتر میکند یابرعکس، شما را از مسیر درست و حق دور میکند». حجت الاسلام سرلک در پایان میگوید: «نکته دیگری هم که لازم است در ماه مبارک رمضان توجه کنیم، کمک به مستضعفین و نیازمندان است و کسانی که گرفتاری دارند. در همین خطبه هم حضرت رسول(ص) به اطعام و کمک به دیگران سفارش کردند که اهمیت آن را میرساند.»
فرازهایی از خطبه شعبانیه
این خطبه را امام رضا(ع) با سلسله سندی که از طریق امامان قبلی به امام علی(ع) میرسد، نقل کردهاند که روزی، پیامبر خدا(ص) برای ما خطبه خواندند و فرمودند:
ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است. ماهی که نزد خدا، بهترین ماههاست و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست.
در این ماه باگرسنگی و تشنگی خود، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید. به فقیران و درماندگان کمک و یاری کنید. به پیران و کهنسالان احترام و به کودکانتان ملاطفت و مهربانی کنید و با خویشاوندان رفت و آمد داشته باشید.
زبان خود را از گفتار ناشایست نگاه دارید. دیدگان خود را از دیدن ناروا و حرام بپوشانید و گوشهای خود را از شنیدن آنچه نادرست است، باز دارید. با یتیمان مردم مهربانی کنید تا بعد از شما با یتیمان شما مهربانی کنند. از گناهان خود به سوی خدا توبه و بازگشت کنید.
در اوقات نماز، دستهای خود را به دعا بردارید، زیرا که وقت نماز بهترین ساعت هاست و در این اوقات، حق تعالی با رحمت، به بندگانش می نگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبیکشان گوید و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند.
ای مردم! جانهایتان در گرو اعمال شماست. پس با طلب آمرزش از خدا، آنها را از گرو، خارج کنید. پشت شما از بار گناهان سنگین است، پس با طولانی کردن سجدهها، آن را سبک گردانید و بدانید که حق تعالی به عزت خود سوگند یاد کرده است که نمازگزاران و سجده کنندگان در این ماه را عذاب نکند و در روز قیامت آنها را از آتش دوزخ در امان دارد.
ای مردم! هرکه از شما روزه دار مؤمنی را در این ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشتهاش را خواهد داشت....
ای مردم! هرکس اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، از صراط آسان بگذرد، آن روز که قدمها، بر آن بلغزد. هرکس در این ماه کارهای غلامان و مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قیامت حساب او را آسان کند. هرکس در این ماه از آزار رساندن به مردم خودداری کند، حق تعالی روز قیامت، خشم خود را از او بازدارد. هرکس در این ماه یتیم بی پدری را گرامی دارد، خدا او را در قیامت عزیز گرداند.
هرکس در این ماه صله رحم کند و با خویشان بپیوندد، خدا او را در قیامت به رحمت خود واصل گرداند و هرکس در این ماه رابطه اش را با خویشان خود قطع کند، خداوند در قیامت رحمت خود را از او دریغ کند.
هرکس در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد، خداوند کفه سبک اعمال او را سنگین گرداند و هر کس که در این ماه یک آیه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسی را دارد که در ماههای دیگر قرآن را ختم کرده باشد.
ای مردم! درهای بهشت در این ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهید که آنها را روی شما نبندد و درهای جهنم در این ماه بسته است، از خدا بخواهید که آنها را روی شما نگشاید.
سپس علی (ع) میفرماید: در این حال از جا برخاستم و عرض کردم، ای پیامبر خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمود: ای ابا الحسن! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است. سپس گریست.
(وسائل الشیعه، ج10، ص: 314)
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 190
رمضان سخت در انتظار صهیونیستها
صهیونیستها و فلسطینیها خود را برای هفتهای پرتنش و خشونت آمیز آماده میکنند. نشانهای از آتشبس محتمل در غزه نیست و همزمان حماس برای راهپیمایی اعتراضی در سراسر جهان اسلام به مناسبت آغاز ماه مبارک فراخوان اعلام کرده است
کامیار-تا دو هفته پیش، توقف جنگ در غزه قبل از ماه مبارک رمضان ممکن به نظر می رسید، اما از زمانی که مذاکرات غیرمستقیم در قاهره هفته گذشته بدون پیشرفت پایان یافت، امیدها کمرنگ شد. بیش از هر چیز این زیاده خواهی طرف صهیونیستی است که مذاکرات را به بن بست کشاند، هرچند مقامات حماس آمادگی خود را برای پذیرش آتش بس در صورت خروج کامل اشغالگران اسرائیلی از غزه اعلام کردهاند. هر سال در ماه رمضان، کنترل اشغالگران اسرائیلی بر بیت المقدس با سختی و دشواری زیادی همراه است، زیرا صدها هزار نمازگزار مسلمان در نماز جماعت مسجدالاقصی و اماکن مقدس پیرامونی در ماه رمضان مشارکت میکنند. امسال هم وضعیت سخت تر خواهد بود، چون بخشی از فلسطینیها در غزه زیر آتش بمباران رژیم صهیونیستی قرار دارند و جنگ غزه باعث فوران خشم فلسطینی ها در کرانه باختری شده است. این آتش خشم احتمالا در نمازهای جماعت دهها هزار نفری خروشان هم خواهد شد. «ابوعبیده»، سخنگوی شاخه نظامی حماس در بیانیهای ویدئویی که روز جمعه در کانال تلگرامی منتشر کرد، ماه رمضان را «ماه پیروزی و ماه جهاد» خواند و گفت که حماس از کیان مسلمانان سراسر جهان در غزه برای آزادی فلسطین دفاع می کند. همزمان «اسماعیل هنیه»، رئیس سیاسی حماس در قطر، از همه گروههای اسلامگرا در خاورمیانه خواسته است تا حملات خود را به اسرائیل در ماه رمضان افزایش دهند و خواستار «جنبش گسترده و بینالمللی برای شکستن محاصره غزه» شده است. طبیعی است که با این فراخوانها، ماه رمضان برای اسرائیلیها با سختی بیشتری در مقایسه با سالهای گذشته همراه خواهد بود و این تنشها ممکن است جرقه یک انتفاضه جدید را در کرانه باختری بزند.
پشت خالی اسرائیل در جنگ رفح
از سوی دیگر هفته گذشته، «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم اسرائیل در آکادمی دانشجویان نظامی گفت که اسرائیل حمله زمینی به رفح را به عنوان آخرین مکان امن نسبی در غزه در ماه رمضان ادامه خواهد داد، اما حتی متحدان سرسخت اسرائیل مانند فرانسه و انگلیس نیز هشدار دادهاند که چنین حملهای منجر به یک فاجعه انسانی بزرگ تر در غزه خواهد شد و میتواند محرکی برای تشدید خشونت ها در دیگر مناطق از جمله کرانه باختری باشد.رفح جنوبی ترین شهر غزه و حدود یک میلیون آواره را در خود جای داده است. همچنین نقطه ورود کمک های مورد نیاز و یک مرکز لجستیکی برای آژانس های کمک رسانی در غزه است. اسرائیل ادعا کرده که بیشتر رهبران حماس و نیروهای فلسطینی مسلح در رفح هستند و حمله به رفح را مهم می داند، اما حتی «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا به عنوان نزدیکترین متحد اسرائیل گفته است که حمله احتمالی به رفح برای او «خط قرمز» است. بنابراین اگرچه فشار جهانی زیادی درباره توقف جنگ غزه و عدم حمله اسرائیل به رفح وجود دارد، اما صهیونیستها نشان دادهاند که به هشدارهای جهانی و حقوق بشری توجه چندانی ندارند و شاید حمله به رفح انجام شود. حملهای که کرانه باختری را همزمان با ماه رمضان منفجر خواهد کرد.«هیو لواد» از شورای روابط خارجی اروپا به گاردین گفته است که شروع ماه رمضان پیامدهایی برای کل منطقه دارد: «از یک طرف فرصتی برای حماس است تا فلسطینیان را در اسرائیل و کرانه باختری بسیج کند. همچنین خشونت در بیت المقدس به راحتی می تواند در جاهای دیگر، در کرانه باختری یا حتی فراتر از مرزهای اسرائیل، مانند لبنان کشیده شود و وضعیت را برای تل آویو بدتر سازد.»
تقویت خشونت در کرانه باختری
از سوی دیگر، ایجاد محدودیتها در مسجد الاقصی برای ماه رمضان، به طور طبیعی احساسات صدها هزار فلسطینی را بیشتر تحریک خواهد کرد و احتمال دست زدن به خشونت در کرانه باختری و بیت المقدس امسال در ماه رمضان بیش از سالهای گذشته است. یکی از دلایل این وضعیت وجود همزمان جنگ در غزه است. در واقع روش های خصمانه رژیم اسرائیل علیه فلسطینیان در کرانه باختری، سیاست آپارتاید را تقویت کرده و این مسئله چرخه خشونت و هرج و مرج را افزایش می دهد.با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان، همه نگاه ها به محوطه مسجد الاقصی است. فلسطینی ها نگران هستند صهیونیست ها دسترسی به مسجد را محدود کنند. پلیس اشغالگر از 7 اکتبر محدودیت های بیشتری را برای دسترسی فلسطینیان به مسجد الاقصی اعمال کرده و اکنون تل آویو در تلاش برای اعمال محدودیت های بیشتر برای نمازگزاران مسلمان در ماه رمضان است و این محدودیتها شکل گیری خشونتها را به حداکثر خواهد رساند.
بدترین وضعیت برای اسرائیل
با آغاز ماه رمضان، رژیم اسرائیل برای بدترین شرایط آماده می شود. مقامات پلیس گفته اند که حدود 1000 افسر را در روزهای هفته و 2500 یا بیشتر را در اطراف شهر قدیمی مستقر خواهند کرد. تشدید حضور نظامیان حکایت از توفان سهمگینی است که با شروع ماه رمضان کرانه باختری را فرا خواهد گرفت. در سال 2000 نیز دیدار آریل شارون، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی از مسجدالاقصی یک محرک کلیدی برای قیام دوم فلسطینیها یا همان انتفاضه دوم شد. انتفاضهای که فلسطینیان از آن به عنوان «انتفاضه الاقصی» یاد می کنند و اکنون کرانه باختری در همان وضعیت قرار گرفته است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تحلیلی بر عملکرد شبکه بانکی خراسان رضوی در 10 ماه گذشته بر اساس داده های بانک مرکزی
تعداد بازدید : 220
چرایی قبض و بسط منابع بانکی در استان!
مسعود حمیدی/ وقتی نرخ تورم از نرخ بهره بانکی سبقت می گیرد، معنایش این است که پولی که نزد بانک سپرده ایم با ضرر تورمی مواجه شده است.به زبان اقتصادی مشتریان ترجیح می دهند سپرده های خود را از بانک خارج و در بازارهای موازی سرمایه گذاری کنند تا بتوانند ارزش دارایی خود را حفظ کنند. در چنین شرایطی بانک ها دست به عصا حرکت می کنند و مدام نگران آن هستند که سپرده گذاران یکباره بخواهند بخش عمده سپرده های خود را از بانک خارج کنند. در این وضعیت بانک ها به نقدینگی برای تودیع مطالبات سپرده گذاران نیازمندند و بدتر این که اگر چنین اتفاقی رخ دهد و شاهد گسیل سپرده گذاران برای خارج کردن سپرده های خود از شعب باشیم عملاً بانک در معرض ورشکستگی قرار خواهد گرفت و کافی است نتواند مطالبه سپرده گذاران را پاسخگو باشد.
وقتی چنین موقعیتی بر اقتصاد بانکی حاکم می شود مدیران بانک ها استراتژی انقباضی را اتخاذ می کنند بدین معنی که سعی می کنند با ایجاد مشوق هایی مشتریان خود را قانع کنند که پول خود را نزد بانک نگاه دارند و در مقابل به بهانه های مختلف سعی می کنند جلوی خروج منابع به عنوان تسهیلات را بگیرند تا مبادا با خطر ورشکستگی روبه رو شوند. شرایطی که حدود 3 سال است بر اقتصاد بانکی ایران حاکم است و بعد از یک دوره نرخ تورم کمتر از 20درصد شاهد جهش نرخ تورم به بالاتر از 50 درصد هستیم.
با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت سیزدهم شرایط برای بانک ها دشوارتر هم شد، زیرا دولت بخش مهمی از منابع بانک های دولتی را در قالب تسهیلات تکلیفی مانند وام ازدواج، مسکن، فرزند آوری و امثال آن تعریف کرد تا سیاست های حمایت از خانواده خود را عملیاتی کند، تسهیلاتی که عمدتا وابسته به سپرده های قرض الحسنه هستند و نرخ بهره آن ها عموما بین 3 تا 6 درصد است اما در شرایطی که نرخ تورم بیش از 40 درصد است و نرخ بهره بانکی بین 18 تا 23 درصد تعریف شده است، تامین این منابع توسط شبکه بانکی ضمن دست و پنجه نرم کردن با دشواری هایی که پیشتر به آن اشاره کردیم با مقاومت بانک ها برای پرداخت مواجه است زیرا بانک ها از سویی نگران ناتوانی در تامین نقدینگی موردنیاز سپرده گذارانی هستند که بخواهند منابع خود را از بانک خارج کنند و از سویی نرخ بهره تعیین شده حداقل 40 درصد پایین تر از نرخ تورم در کشور است.
اما نباید فراموش کنیم که بانک ها در همه جای دنیا یک بنگاه اقتصادی اند و معمولاً جلوتر از عامه، اقتصاد خود را با شرایط وفق می دهند. ما ادعا می کنیم که بانک ها در شرایط تورم بالا سود بیشتری می برند، شاید این ادعا برخلاف گفتار پیشتر باشد اما توضیح موضوع مسئله را روشن می کند. بانک ها در ایران سپرده های مردم را می گیرند و بخش عمده آن را در بازارهای موازی مانند ساخت و ساز، بنگاه داری و امثال آن سرمایه گذاری می کنند، در شرایطی که نرخ تورم پایین تر از نرخ بهره بانکی باشد بانک ها سود چندانی نمی کنند زیرا با ضریب سود تورمی 10 درصدی باید بهره بانکی 18 درصدی بدهند به همین دلیل سعی می کنند سرمایه گذاری های بلندمدت بر اساس پیش بینی های تورمی خود انجام دهند و در این شرایط بخش عمده ای از منابع بانکی خود را از دسترس تسهیلات خارج می کنند، شاید به همین دلیل است که تا چند سال پیش نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی در استان حدود 50 درصد بوده و این موضوع مورد اعتراض شدید استانداری و شهروندان بوده که بانک ها وام نمی دهند و این نسبت تسهیلات به سپرده یا مصارف به منابع در استان همیشه مورد گلایه فعالان اقتصادی و پیگیری های رسانه ای بوده و هست.
در مقابل در شرایط تورمی و رونق بازارهای موازی مانند بازار ارز و طلا و امثال آن بانک ها منابع خود را به این سمت گسیل می کنند. پیشتر عنوان شد که نرخ تورم در حال حاضر بیش از 40 درصد و نرخ بهره تا پیش از بهمن ماه 23 درصد بوده است. یعنی بانک ها منابع و سپرده مردم را در بازارهای موازی با سود بیش از 40 درصد سرمایه گذاری می کنند و در مقابل سود 23 درصدی به مشتریان خود می دهند که البته این وضعیت برای انواع قراردادهای بانکی و سپرده ها می تواند متفاوت باشد که درواقع این همان مشوق های بانکی برای جذب پول مردم است. در این وضعیت درست است که بانک ها با مشکل کاهش سپرده مواجه می شوند و ممکن است با خروج منابع توسط مشتریان خود روبه رو شوند و خطر ورشکستگی آن ها را تهدید می کند و احتیاطاً بخش عمده ای از منابع خود را به صورت نقدینگی بلوکه می کنند اما متضرر نمی شوند. البته ذکر این نکته مهم است که بانک های دولتی بیشتر زیر ذره بین نظارتی هستند و کمتر می توانند در بازارهای موازی حضورداشته باشند اما بانک ها برای جلوگیری از متضرر شدن روش دیگری پیش می گیرند که پرداختن به آن در این مقال نمی گنجد مانند پرداخت تسهیلات به شرکت های زیرمجموعه خود.
از ابتدای سال جدید متولیان شبکه بانکی استان و کمیسیون هماهنگی بانک ها از کاهش منابع بانکی خود خبر دادند و این که بخش عمده از منابع بانک آن ها صرف پرداخت تسهیلات تکلیفی با نرخ سود 4 تا 6 درصد شده است و حتی رئیس سازمان بازرسی استان رسماً اعلام کرد یکی از بانک های استان تا 70 درصد منابع خود را صرف پرداخت وام های تکلیفی کرده است و خطر ورشکستگی آن را تهدید می کند، در مقابل رئیس خانه صمت استان به عنوان متولی بخش پیشران توسعه استان مدعی است که حدود یک سال است که بانک ها به حوزه صنعت وام نمی دهند و تسهیلات صنایع به نوعی قفل شده است. در مقابل همه این گفتارها یک گزاره بسیار مهم وجود دارد و آن بانک های خصوصی استان هستند که اقتصادی تر از بانک های دولتی عمل می کنند و شفافیت کمتری دارند، تعدادی از این بانک ها با این که سپرده های مردم استان را جذب می کنند اما بخش کمی از این منابع را در اختیار فعالان اقتصادی استان قرار می دهند طوری که معاون امور اقتصادی استانداری در تابستان امسال اعلام کرد یکی از این بانک ها تنها 10 درصد منابع خود را وام داده است. این بانک ها به رغم اتمام حجت های چندساله حاضر به ارائه آمار عملکرد خود به کمیسیون هماهنگی بانک های استان نشده اند و متهمان اصلی خروج سرمایه از استان هستند.
بانک های خصوصی استان معمولاً سهم کمی از منابع را وام می دهند و شاهد ماجرا تفاوت آمارهای ارائه شده توسط بانک مرکزی با کمیسیون هماهنگی بانک های استان است. در سال های اخیر همواره نسبت تسهیلات به سپرده های ارائه شده توسط کمیسیون بانک های استان حدود 5 تا 7 درصد بالاتر از این نسبت با آمار ارائه شده توسط بانک مرکزی است. بانک های عضو کمیسیون بانک های استان عمدتا دولتی اند و چند بانک اصلی خصوصی عضو آن نیستند ولی آمار بانک مرکزی مربوط به همه بانک های فعال در استان است. بنابراین بالاتر بودن نسبت تسهیلات به سپرده های کمیسیون استان نسبت به بانک مرکزی گویای آن است که بانک های خصوصی سهم کمی از سپرده های جذب شده در استان را در داخل استان وام می دهند و این باعث شده به طور متوسط نسبت تسهیلات به سپرده های استان در آمار بانک مرکزی کمتر باشد.
رشد منفی سپرده ها و تسهیلات در ابتدای سال
در ادامه به عملکرد شبکه بانکی استان بر اساس داده های بانک مرکزی در 10 ماه گذشته یعنی تا دی خواهیم پرداخت. همان طور که می توان در نمودار زیر مشاهده کرد که به نوعی اثبات کننده ادعای مدیران بانکی استان و تحلیل پیشین ماست، در ابتدای سال جاری یعنی در فروردین شبکه بانکی شاهد خروج منابع و سپرده ها بوده طوری که در انتهای فروردین امسال حجم سپرده های شبکه بانکی استان نسبت به اسفندماه حدود 2 هزار میلیارد تومان کاهش داشته یعنی در فروردین نه تنها به منابع بانکی افزوده نشده بلکه کاهش هم داشته است که به همان نسبت شاهد سقوط تسهیلات هم بودیم طوری که مانده تسهیلات در فروردین ماه امسال نسبت به اسفندماه سال گذشته 2700 میلیارد تومان کاهش را نشان می دهد که البته می توان آن را متأثر از آغاز سال جدید هم دید. اما این وضعیت در اردیبهشت و خردادماه نیز ادامه پیدا کرد طوری که در اردیبهشت تنها حدود 1500 میلیارد تومان به سپرده های بانکی استان افزوده شد ولی در مقابل به مانده تسهیلات استان حدود 1700 میلیارد تومان افزوده شد یعنی میزان ورودی بانک ها 200 میلیارد تومان کمتر از خروجی آن بوده است. البته ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که بالا رفتن میزان تسهیلات به معنی بالا بودن میزان وام دهی بانک ها نیست بلکه بیشتر به معنی افزایش مانده مطالبات بانکی در استان است، طوری که دبیر کمیسیون هماهنگی بانک های استان نیز در خردادماه امسال بدان اذعان داشته که میزان رشد مانده مطالبات بانکی استان در فصل بهار امسال معادل کل سال گذشته بوده است. دلیل اصلی این موضوع را می توان در نرخ تورم جست و جو کرد و طبیعی است که تسهیلات گیرنده حاضر است جریمه دیرکرد پرداخت کند اما منابعی که اخذ کرده را با نرخ بهره بانکی بالاتری در بازار سرمایه گذاری کند. علاوه بر این بخش عمده تسهیلات حداقل در استان خراسان رضوی تسهیلات جدید نبوده و حاصل تمدید و امهال تسهیلات گذشته است. در خردادماه نیز این وضعیت ادامه داشته و میزان ورودی بانک های استان کمتر از خروجی آن ها بوده است.
ایست تیرماه
در تیرماه اما وضعیت چرخش پیدا کرد، دقیقاً بعدازاین که کمیسیون هماهنگی بانک های استان از بالا رفتن مانده مطالبات بانکی گله کرد، بانک های استان بر تسهیلات قفل زدند و در تیرماه تنها 2800 میلیارد تومان به مانده تسهیلات شبکه بانکی استان افزوده شد در مقابل حدود 9 هزار میلیارد تومان به سپرده ها افزوده شد یعنی در تیرماه شبکه بانکی استان تنها 32 درصد منابع ورودی خود را وام داده است. این رویه در تابستان ادامه پیدا کرد و بانک ها بعد از گذار از بهار، تابستان داغی را برای وام گیرندگان ایجاد کردند.
بعد از اتمامِ حجت رئیس جمهور به بانک مرکزی برای صفر کردن صف تسهیلات وام ازدواج، مهرماه متفاوتی را در وام دهی بانک های استان شاهد بودیم. طوری که در مهرماه معادل 2.3 برابر میزان سپرده های ورودی به شعب بانک ها، به مانده تسهیلات استان افزوده شد. در آبان ماه و آذرماه اما وضعیت کمی تعدیل شد.
تأثیر حضور رئیس کل بانک مرکزی بر نسبت تسهیلات استان
با شروع فصل زمستان مجدد شاهد چرخش در میزان سپرده گذاری و تسهیلات استان بودیم. طوری که امسال در آذرماه حدود 8600 میلیارد تومان به سپرده های بانکی استان افزوده شد اما در دی ماه تنها 1800 میلیارد تومان به این منابع افزوده شد اما در مقابل حدود 6 هزار میلیارد تومان به مانده تسهیلات جاری و غیر جاری استان افزوده شد و برای اولین بار در تاریخ چند سال گذشته نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی استان به بیش از 70 درصد (71درصد) رسید که می توان دلیل اصلی آن را در پرداخت وام های ازدواج دانست و این پرداخت ها دقیقاً پیرو وعده هفته اول دی ماه رئیس بانک مرکزی در اتاق بازرگانی خراسان رضوی بود که استاندار درخواست کرده بود حداقل 5 هزار میلیارد تومان برای صفر کردن صف وام ازدواج در استان به شبکه بانکی استان تزریق شود. البته این احتمال نیز وجود دارد که بعد از حضور رئیس بانک مرکزی برخی بانک ها برای فرار از تشدید چتر نظارتی بانک مرکزی سعی کرده باشند در پرداخت وام به مشتریان خود در استان سخت گیری ها را کنار بگذارند.
بهبود نسبت تسهیلات، ناشی از وام های تکلیفی و استمهال است
همان طور که در جدول تدوین شده زیر می توانید ملاحظه کنید از ابتدای امسال تاکنون نسبت به لحاظ کلی، حداقل 85 درصد سپرده های واردشده به شبکه بانکی استان در سال جاری به مانده تسهیلات تبدیل شده اند یعنی نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی استان امسال با توجه به ورود حدود 53 هزار میلیارد تومان سپرده جدید حدود 45 هزار میلیارد تومان به مانده مطالبات یا تسهیلات جاری و غیر جاری بانک های استان افزوده شده است. روال کلی نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی استان نیز از ابتدای امسال تاکنون مثبت ارزیابی می شود. هرچند می توان این موضوع را به صراحت عنوان کرد که اگر نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی استان در سال جاری مثبت شده بیشتر متأثر از فشار دولت به شبکه بانکی به خصوص بانک های دولتی مانند بانک ملی است که باید وام های تکلیفی مانند وام ازدواج و مسکن پرداخت کنند. بنابراین صرف این که نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی استان بهبود پیداکرده به معنای وام دهی بیشتر بانک ها نیست بلکه مانده تسهیلات بانکی بیشتر شده و وام گیرندگان ترجیح می دهند وام های قبلی خود را استمهال کنند یا حتی جریمه دیرکرد آن را بپردازند تا این که تسهیلات جدیدی به متقاضیان داده شده باشد و بدون شک بخش عمده تسهیلات بانکی استان جدید نیستند و به همین دلیل است که بخش خصوصی مدعی است بانک ها بر وام ها قفل زده اند و در یک سال گذشته وامی به بخش تولید داده نشده است. اگر با توجه به تورم و رشد فزاینده هزینه های تمام شده حجم وام ها نیز رشد داشته است بدین معنی که ممکن است بانک ها به جای هزار وام دو میلیارد تومانی در سال جاری نهایتاً 200 وام 10 میلیارد تومانی به بخش تولید واگذار کرده باشند تا بتوانند نیاز مشتریان سال گذشته خود را پوشش دهند.
خروج منابع بانکی از استان بر اساس نسبت تسهیلات به سپرده نیست
در این جا لازم است مسئله مهمی را طرح کنیم؛ این که نسبت تسهیلات به سپرده ها در استان پایین است ضرورتاً بدین معنی نیست که به همان نسبت شاهد خروج منابع بانکی از استان هستیم. یعنی اگر نسبت تسهیلات به سپرده ها در استان 68 درصد بوده معنی اش آن نیست که 32 درصد منابع بانکی باقی مانده از استان خارج شده اند. ابتدا این که بر اساس آیین نامه بانک مرکزی نسبت تسهیلات به سپرده ها باید حدود 85 درصد باشد. دلیل این موضوع را می توان در وضعیت ثبات بانکی کشور پیگیری کرد؛ در شرایطی که بانک ها باثبات روبه رو باشند و ناترازی منابع نداشته باشند، ضریب اطمینان آن ها بالاتر می رود و نیاز به بلوکه کردن منابع نقدی خود یا سپرده آن ها نزد بانک مرکزی کمتر می شود لذا نسبت تسهیلات به سپرده های آن ها بیشتر می شود. اما در حال حاضر که برخی بانک ها با ناترازی روبه رو هستند طبیعی است که بخشی از منابع آن ها قفل می شود تا در صورت نیاز و سیل سپرده گذاران برای خارج کردن منابع خود مانند اتفاقی که در خصوص موسسه میزان و امثال آن رخ داد، بانک ها بتوانند پاسخگوی مشتریان خود باشند. البته برخی بانک ها هم عمداً در شرایط تورمی منابع را قفل می کنند تا بتوانند این منابع را در بازارهای موازی سرمایه گذاری و کسری های خود را جبران کنند.
کافی است به نسبت سپرده ها به تسهیلات شبکه بانکی کشور در پایان دی ماه توجه کنیم تا شواهد آن را پیدا کنیم. بر اساس داده های بانک مرکزی شبکه بانکی کشور در پایان این ماه معادل یک میلیون و 261 هزار میلیارد تومان از سپرده های خود را تسهیلات ندادند و نسبت تسهیلات به سپرده های بانکی کل کشور در پایان دی 84 درصد بوده است، آیا این بدان معناست که بیش از یک میلیارد تومان از منابع بانکی از کشور خارج شده است؟ طبیعتا پاسخ آن خیر است. دوم این که شبکه بانکی استان تهران در پایان دی ماه بالغ بر 487 هزار میلیارد تومان از سپرده های مردم را وام نداده است، آیا این تهرانی ها می توانند مدعی باشند 487 هزار میلیارد تومان از منابع بانکی آن ها از استانشان خارج شده است؟ طبیعتاً پاسخ این موضوع نیز خیر است. در خصوص استان اصفهان نیز به همین منوال بوده است و حدود 105 هزار میلیارد تومان از منابع شبکه بانکی این استان به وام تبدیل نشده اند و نمی توان به صراحت اذعان کرد این منابع از شبکه بانکی این استان به دیگر استان ها رفته است. به همین ترتیب این که 94 هزار میلیارد تومان از سپرده های شبکه بانکی استان به وام تبدیل نشده اند معنی اش خروج این منابع از شبکه بانکی استان نیست و خروج منابع بانکی از استان را باید با شاخص و مترهای دیگری ارزیابی و تدقیق کرد. برای تاکید باید اشاره کرد تهران به تنهایی حدود 40 درصد منابع وام نشده کشور را به خود اختصاص داده و اگر این منابع از تهران خارج شده باشند باید به استان های دیگر رفته باشند اما آمار نشان می دهد در میان کل استان های کشور تنها 9 استان نسبت تسهیلات به سپرده بالاتر از 100 درصد داشته اند و مجموع کل عددی که این استان ها ممکن است از منابع دیگر استان ها استفاده کرده باشند، کمتر از 39 هزار میلیارد تومان است. لذا طرح این که اگر نسبت تسهیلات به سپرده در یک استان 70 درصد است یعنی 30 درصد منابع بانکی از استان مذکور خارج شده است، اساساً اشتباه است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کاهش ساعات کار اداری به ۴۰ ساعت
تعداد بازدید : 226
کلیات لایحه افزایش تعطیلات هفته به 2 روز تصویب شد
نمایندگان مجلس شورای اسلامی با کلیات لایحه کاهش ساعات کاری ادارات و افزایش تعطیلات در هر هفته موافقت کردند. بر اساس این لایحه ،ساعت کار کارکنان در هفته به ۴۰ ساعت کاهش و تعطیلات پایان هفته به دو روز افزایش مییابد. به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ در بخشی از کلیات این لایحه آمده است: «ساعات کار کارمندان دستگاههای اجرایی ۴۰ ساعت در هفته است و تلفیق و تنظیم ساعات کار ادارات به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور و تصویب هیئت وزیران تعیین میگردد.» همچنین در تبصره دیگری از این کلیات آمده است: کارمندان میتوانند با موافقت دستگاه اجرایی ساعت کاری خود را تا یک چهارم کار روزانه حداکثر ۱۰ ساعت تقلیل دهند. میزان حقوق و مزایا و نحوه محاسبه سوابق خدمتی این قبیل کارمندان متناسب با ساعت کار آنان تعیین خواهد شد.همچنین نمایندگان مصوب کردند: متناسب با تغییرات فناوری و در شرایط اضطرار و بحران نظیر آلودگی هوا، کمبود انرژی، وقوع حوادث غیرمترقبه و شیوع بیماری های فراگیر یا در ایام خاص نظیر ماه مبارک رمضان به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور و تصویب هیئت وزیران ساعات کار و نحوه ارائه خدمت کارمندان و تصمیم آموزشی فارغ از رعایت سقف مذکور در این ماده تعیین میشود.همه دستگاههای اجرایی اعم از ستادی و استانی به استثنای بخش عملیاتی مراکز و واحدهای خدمات رسان نظیر واحدهای ذی ربط بهزیستی، بانکها، بیمارستان ها، مراکز بهداشتی و درمانی، اماکن ورزشی و واحدهای نظامی و انتظامی و امنیتی موظف هستند ساعات کار خود را در ۵ روز هفته تنظیم کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 255
ارز برای مسافرت یا مسافرت برای ارز؟
یک حساب و کتاب ساده نشان می دهد که با سیاست جدید بانک مرکزی برای ارز مسافرتی، امکان برنامه ریزی برای یک سفر رایگان خارجی وجود دارد سوال این جاست که آیا راهکار دیگری برای مهار تقاضای ارز مسافرتی در پایان سال وجود نداشت؟
امینی- با تصمیم بانک مرکزی از 7 اسفند سرانه فروش ارز مسافرتی هوایی به متقاضیان از 500 به هزار یورو افزایش یافته است. این در حالی است که یک جست و جوی ساده نشان می دهد که با این رویه ارز مسافرتی و در ایام تعطیلات پایان سال می توان به یک سفر نسبتاً رایگان یا لااقل خیلی ارزان خارجی (به مقصد کشورهای همسایه) رفت. همین موضوع موجب انتقادات شدید به این تصمیم بانک مرکزی در رسانه ها شد. مبنای این انتقادات هم این بود که چرا در شرایط کنونی کشور، می بایست برای سفرهای تفریحی خارجی عده ای، چنین تسهیلاتی فراهم شود؟ بانک مرکزی توضیح داده که این اقدام بر اساس قانون و همچنین با هدف مدیریت تقاضا در بازار ارز، انجام شده است. با این اوصاف، این سوال وجود دارد که آیا مهار تقاضای مزبور می توانست به شیوه ای بهتر انجام شود یا خیر؟
ارزی برای مسافرت
«ارز مسافرتی» موضوعی است که چندین دهه است در کشور اجرا می شود. به گزارش صدا و سیما، ماجرای این ارز، مربوط به 38 سال قبل می شود. وقتی که با مصوبه هیئت وزیران وقت، مقرر شد به هر مسافری که قصد سفر به کشورهای دیگر را دارد، سالانه 300 دلار ارز داده شود. البته این میزان ثابت نماند. در سال 90، ابتدا به 2 هزار دلار افزایش یافت و سپس به هزار دلار رسید. اواسط سال 96 هم با بخشنامه بانک مرکزی یک بار کلاً حذف شد، اما 6 ماه بعد به 500 دلار رسید. ارزی که با نرخ دولتی یعنی پایین تر از بازار رسمی به متقاضیان فروخته می شد. میزان ارز مسافرتی یک بار دیگر در سال 1400 به همان میزان 2 هزار دلار سال 90 و حتی بیشتر هم رسید. موضوعی که هم باعث شلوغی صرافی ها شده و هم بازار دلالی را داغ کرده بود.
امسال دولت میزان ارز مسافرتی را 500 یورو تعیین کرد. تا این که به تازگی (و از 7 اسفند)، این میزان به دو برابر یعنی 1000 یورو رسیده است. آن هم با نرخ مرکز مبادله ارز و طلا. (یعنی به نرخ دیروز هر یورو حدوداً 47 هزار تومان) و در شرایطی که این نرخ با نرخ 64 هزار تومانی یورو در بازار آزاد، حدود 17 هزار تومان فاصله دارد.
به جرئت می توان گفت در تمام این سال ها، انحراف از هدف ارزان سازی سفرخارجی در کنار ارز مسافرتی همواره وجود داشته است. چه عمداً و تنها به قصد کسب سود و چه غیر عمد و برای نقد کردن مازاد ارز باقی مانده از سفر. با این حال، امسال این ارز، بیشتر حاشیه ساز شد.
سفر خارجی پایان امسال، تقریباً مجانی!
در شرایطی که گردشگری داخلی در کشور ما به رغم پتانسیل های بالای آن با معضلات مربوط به اقتصاد این بخش روبه روست، سیاست ارزی اخیر بانک مرکزی، عملاً این حوزه را در رقابت شدید قیمتی با گردشگری خارجی قرار خواهد داد. اگر همین الان سری به پایگاه های فروش بلیت تورهای خارجی بزنیم می بینیم یک تور سه یا چهار روزه به مقصد یک کشور همسایه، به طور معمول هم اینک نفری حدود 15 تا 18 میلیون تومان هزینه دارد. اگر هزینه های جانبی سفر را هم در نهایت 5 میلیون تومان در نظر بگیریم، می توان گفت که این تورها چیزی در حدود 20 تا 23 میلیون تومان برای هر نفر آب خواهد خورد. با این حال اگر فرض بگیریم یک مسافر، هزینه سفر خود را نقدی پرداخت کرده و در کنار آن، هزار یورو نیز دریافت کند، نتیجه می گیریم که وی با مراجعت به ایران و فروش ارز مازاد خود در بازار آزاد، چیزی حدود 17 میلیون تومان به دست خواهد آورد. یعنی هزینه بخش عمده سفر خود را با سیاست یوروی ارزان بانک مرکزی مجدد به جیب خواهد زد.
2 دلیل بانک مرکزی برای افزایش سهمیه ارز مسافرتی
چندی پس از اتخاذ رویه جدید، اعتراضات به این مسئله بالاگرفت و به طور مشخص گزارش صدا و سیما درباره این موضوع با واکنش بانک مرکزی روبه رو شد. این بانک در توضیحات خود به دو موضوع مهم اشاره کرده است: اول این که: «تخصیص ارز مسافرتی هوایی به طور کامل در چارچوب نیاز ارزی احصا شده در بخش سوم مقررات ارزی بانک مرکزی و برای مسافرتهای هوایی با اهداف مختلفی نظیر زیارتی، گردشگری، آموزشی و اداری انجام میشود و قانوناً بانک مرکزی مکلف به پاسخگویی به این تقاضا بر اساس نرخ مستخرج از مبادلات ارزی انجام شده در بازار رسمی ارز کشور است.»
دومین مسئله مهم دیگر مورد اشاره بانک مرکزی نیز به این شرح است: «... افزایش سرانه ارز مسافرتی با هدف اصلی مدیریت تقاضا در بازار ارز پایان سال صورت گرفته است. در واقع، نادیده گرفتن تقاضای موجود در حوزه مسافرت هوایی منجر به حذف آن نشده بلکه متقاضیان را به سمت بازار غیررسمی سوق میدهد که این مسئله علاوه بر افزایش فشار تقاضا و تحریک قیمت، باعث تعمیق بازار غیررسمی و مرجعیت بیشتر آن نزد متقاضیان ارز نیز خواهدشد، به گونهای که بسیاری از افراد برای رفع نیاز ارزی خود مجبور به انجام مبادله و تبعیت از نرخ در بازاری خواهند بود که مطابق قوانین جاری کشور از مصادیق قاچاق کالا و ارز تلقی میشود. در خور ذکر است که سیاستهای ارزی بانک مرکزی با نگاهی کارشناسانه، مبتنی بر واقعیتهای عینی کشور و با درنظرگیری جمیع ملاحظات سیاسی و اقتصادی اتخاذ میشود...»
پدیده مسافرت برای ارز!
در روزهای اخیر، تصاویری از هجوم مردم برای دریافت ارز مسافرتی در فرودگاه تهران منتشر شد. هر چند مدیر عامل شرکت شهر فرودگاه امام رسماً اعلام کرد که «ازدحام برای دریافت ارز مسافرتی و ایجاد صف طولانی فقط یک بار رخ داده و یک تصویر و فیلم در روزهای اخیر منتشر میشود که دلیل آن هم قطعی سامانه بوده است» و همچنین تصاویر بعدی از این قسمت نشان می داد که این صف و ازدحام حل شده است اما برخی گزارش ها از جمله گزارش ایلنا نشان می دهد: «طبق روایت برخی از مسافران، عدهای با خرید ارزانترین بلیت خارجی حتی کمتر از ۲ میلیون تومان، وارد فرودگاه حضرت امام میشوند و ۱۰۰۰ دلار با نرخ ۴۲ هزار تومانی را دریافت میکنند، اما در سالن ترانزیت سوار هواپیما نمیشوند و از فرودگاه خارج میشوند و بلیت را کنسل میکنند و ۵۰ درصد هزینه بلیت را هم از ایرلاین پس میگیرند. در نهایت ارز ۴۲ هزار تومانی را در بازار بیش از ۶۰ هزار تومان میفروشند.» این یعنی سیاست ارزی بانک مرکزی موجب شده با پدیده جدید مسافرت برای دریافت ارز روبه رو باشیم.اگر حتی این روایت را نادیده بگیریم، باید گفت هیچ بعید نیست که با حساب و کتاب ساده ای که در بالا نشان داده شد، افرادی هم که قصد و امکان سفر نداشته اند، ترغیب به سفر خارجی شده باشند. این مسئله هیچ ضرری که نداشته باشد، از یک سو اولاً برای همه میسر نیست و خلاف عدالت است چون خیلی ها همین میزان پول نقد اولیه برای خرید تورها را ندارند. ثانیا از این بالاتر، این تقاضای القاشده توسط ارز ارزان، به هر میزان موجب اتلاف منابع بانک مرکزی خواهد شد.
مهار تقاضای ارز پایان سال، راهکار دیگری نداشت؟
سوالی که هم اینک خیلی ها می پرسند این است که آیا مهار تقاضای ارز پایان سال در بازار غیررسمی، راهکار دیگری نداشت؟ مثلاً سوای در نظر گرفتن ملاحظات قانونی، نمی شد بانک مرکزی بخشی یا تمام ارز مسافرتی را با نرخی حداکثر 5 درصد زیر نرخ بازار غیر رسمی تخصیص دهد؟ در این صورت از یک سو تقاضای القایی برای سفر خارجی (یا تقاضای سفته بازی مازاد) ایجاد نمی شد و از سوی دیگر نیز مسافران واقعی تا حدی مورد حمایت قرار می گرفتند.
علاوه بر این بانک مرکزی در جوابیه ای که در واکنش به گزارش صدا و سیما منتشر کرده، تصریح کرده است که بر خلاف ادعای گزارش صدا و سیما مبنی بر تعداد 350 هزار نفری مسافران خارجی در نوروز گذشته، در بازه زمانی 15 اسفند 1401 تا 15 فروردین 1402، ارز مسافرتی صرفاً توسط حدود 35 هزار نفر تقاضا شده است. در نتیجه این سوال مطرح می شود که آیا این راهکار اخیر با حواشی ایجاد شده برای مهار تقاضایی که در نهایت زیر 40 هزار نفر بوده، لازم بوده است؟
احتمال وجود مصلحتی بالاتر
البته در مقام بررسی فرضیه ها، نباید این موضوع را نادیده گرفت که قطعاً بانک مرکزی طبق تصریحی که در جوابیه خود هم داشته، جانب کارشناسی را در اتخاذ این تصمیم و مبتنی بر واقعیتهای عینی کشور و با درنظرگیری جمیع ملاحظات سیاسی و اقتصادی رعایت کرده است.
یک دلیلی هم که برای این موضوع می توان اشاره کرد، ماهیت حساس بازار ارز غیر رسمی است. بازاری که اگر چه به معنی واقعی کلمه «بازار» به حساب نمی آید اما نشان داده در صورت بی توجهی به آن، می تواند به راحتی موجب ایجاد موج انتظارات تورمی و تلاطم در اقتصاد کشور شود.
از این رو اگر چه طبق آن چه در بخش قبل بیان شد، حجم تقاضای ارز مسافرتی پایان سال، نسبت به تجارت خارجی کشور و منابع ارزی، رقم قابل توجهی نیست، اما باید نسبت این تقاضا را اتفاقاً با بازار کوچک غیر رسمی ارز مقایسه کرد. به این ترتیب می توان گفت همین تقاضای کوچک با توجه به سازو کارهای قمارگونه ای که بازار غیر رسمی ارز دارد و با توجه به سوء استفاده دلالان و قیمت سازی های کاذب، می تواند مجدد برای اقتصاد کشور مشکل ساز شود. با توجه به همین موضوع، بانک مرکزی برای هر چه بیشتر به حاشیه راندن این بازار، خارج کردن همه تقاضای ارز مسافرتی از آن و در نتیجه جلوگیری از تعمیق بازار غیررسمی و مرجعیت یافتن بیشتر آن نزد متقاضیان ارز، تصمیم اخیر را اتخاذ کرده است. هرچند در این میان رانت گسترده ای توزیع می شود که منطقی نیست و می توان ارز مسافرتی را به نرخی نزدیک به نرخ بازار عرضه کرد.
در انتها باید اذعان کرد بخش نسبتاً کوچکی از منابع ارزی، ولو به انحاء مختلف از هدف خود خارج شده است که البته برای مهار آن نیز لزوم به کارگیری ابزارهای نظارتی مختلف از جمله مالیاتی، ضروری است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر