سیدخلیل سجادپور– مرکز بزرگ اوراق موتورسیکلت های سرقتی در یکی از شهرک های حاشیه ای مشهد هنگامی لو رفت که نیروهای انتظامی یک دزد حرفهای موتورسیکلت را به دام انداختند.
فرمانده انتظامی مشهد روز گذشته در حاشیه جمع آوری و انتقال قطعات و اسکلت های آهنین تعدادی از موتورسیکلت های سرقتی که در عملیات ضربتی نیروهای انتظامی کشف شده بود، به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: عصر بیست و پنجم بهمن، فردی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت موتورسیکلت خود خبر داد. سرهنگ احمد نگهبان افزود: با توجه به شگرد سارق و مشخصاتی که از طریق یکی از دوربین های مداربسته در اختیار پلیس قرارگرفت،تحقیقات گسترده ای از سوی افسران دایره تجسس کلانتری شهرک مهرگان برای شناسایی دزد موتورسیکلت آغاز شد.
وی اضافه کرد:نیروهای انتظامی در اولین مرحله از اقدامات اطلاعاتی به تجزیه و تحلیل محیط جغرافیایی جرم پرداختند و به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد سرقت موتورسیکلت توسط یک دزد حرفهای صورت می گیرد. بنابراین دامنه بررسی ها به بانک اطلاعاتی مجرمان سابقه داری کشید که با شگردی خاص دست به سرقت می زدند اما هنوز تحقیقات پلیس ادامه داشت که مالباخته سرنخ مهمی از مخفیگاه یک دزد معتاد به پلیس ارائه کرد. طولی نکشید که گروهی از عوامل انتظامی به سرپرستی سرهنگ کریمی (رئیس کلانتری مهرگان)تحقیقات نامحسوسی را با هماهنگی و دستورات ویژه قاضی اسماعیل عندلیب(معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) آغاز کردند و پس از اطمینان از وجود موتورسیکلت های سرقتی درون یک منزل مسکونی، وارد عملیات غافلگیرانه شدند و جوان 24 ساله ای به نام قاسم را در حالی به دام انداختند که دو دستگاه موتورسیکلت سرقتی از مخفیگاه وی کشف شد اما بررسی های تخصصی پلیس بیانگر آن بود که قطعاتی از موتورسیکلت باز شده است. مقام ارشد انتظامی مشهد خاطرنشان کرد: این متهم سابقه دار که به مواد مخدر صنعتی(شیشه) نیز اعتیاد دارد، دربازجویی های فنی نه تنها به سرقت موتورسیکلت ها از خیابان شهید نبی و بولوار رسالت اعتراف کرد بلکه یک مرکز بزرگ اوراق موتورسیکلت های سرقتی را هم لو داد و گفت: برخی قطعات موتورسیکلت هایی را که ازمقابل رستوران و یا حاشیه خیابان ها سرقت می کردم به فردی به نام«رضا» می فروختم که در پوشش تعمیرگاه موتورسیکلت،مالخری می کند.
سرهنگ نگهبان با اشاره به اهمیت ماجرای مذکور تصریح کرد:ریشه یابی پرونده های سرقت همواره مورد تاکید پلیس است و به همین دلیل پس از دستگیری هر سارق بی درنگ تحقیقات گسترده ای برای شناسایی و دستگیری مالخران و افراد مرتبط با سارق آغاز می شود.به همین خاطر نیز گروه عملیاتی افسران تجسس،بلافاصله عازم منطقه معروف به علی آباد شدند و با انجام یکسری فعالیت های اطلاعاتی دریافتند که مالخر 50 ساله چندین متر از هر دوسوی پیاده رو را مسدود کرده است تا رهگذران متوجه اقدامات مجرمانه وی نشوند. کلیددار امنیت مشهد در ادامه این گفت وگوی اختصاصی به عملیات ضربتی پلیس برای جمع آوری اسکلت های آهنین در کشتارگاه موتورسیکلت های سرقتی اشاره کرد و افزود: با لو رفتن مرکز اوراق موتورسیکلت ها ،بلافاصله مالخر مذکور دستگیر و مشخص شد که تعدادی از موتورسیکلت های تلنبارشده در این مکان سرقتی هستند؛ به همین دلیل قطعات و موتورسیکلت های مشکوک به سرقت جمع آوری شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
رئیس پلیس مشهد اضافه کرد:تاکنون کارشناسان پلیس مشخصات 12دستگاه از موتورسیکلت های سرقتی را ثبت کرده اند و7تن از مالباختگان نیز شناسایی شده اند.
سرهنگ احمدنگهبان گفت:مالخر سابقه دار در پوشش تعمیرگاه،موتورسیکلت هایی را از سارقان خریداری کرده است که بررسی های تخصصی برای شناسایی مالباختگان و دستگیری دیگر سارقان موتورسیکلت با دستورات قاطع قضایی همچنان ادامه دارد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 322
دوربین مداربسته دزدان کارتن خواب را شکار کرد !
سجادپور- دختر 20 ساله کارتنخوابی که تصویر وی به همراه جوان 29ساله دیگری در دوربین های مداربسته ثبت شده بود،به سرقت از انباری لوازم منزل اعتراف کرد.
به گزارش روزنامه خراسان،دزدان کارتنخواب در حالی توسط نیروهای کلانتری سپاد مشهد و دریک پاتوق استعمال مواد مخدر دستگیر شدند که مدعی هستند لوازم سرقتی را به خریدار ضایعات فروخته اند. جوان 29 ساله درباره چگونگی دستبرد به انبار منزل مسکونی گفت:همسر صیغهایام را که از سارقان سابقه دار است، برای سرگرم کردن نگهبان فرستادم و سپس خودم از دیوار بالا رفتم و لوازمی مانند اجاق گاز و سینک ظرفشویی را از درون انباری سرقت کردم؛ سپس آن ها را برای تامین هزینه های اعتیادمان به یکی از خریداران ضایعات در بولوار کشاورز مشهد فروختیم.
درهمین حال دختر 20ساله کارتنخواب نیز با بیان این که 4 سابقه کیفری دارد به همدستی با همسر خود اعتراف کرد و سپس با دستور قضایی روانه زندان شدند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 286
جیب بر اتوبوس های بی آر تی به دام افتاد
سجادپور- زن 25 سالهای که در اتوبوس های بیآرتی هسته مرکزی مشهد جیببری می کرد، با تلاش ماموران کلانتری بانوان دستگیر شد.
به گزارش روزنامه خراسان،این زن جوان که درپی کیفزنی و جیببری های متعدد در اتوبوس های شهری ،تحت تعقیب پلیس قرار داشت ،سرانجام هنگام سرقت گوشی تلفن همراه از داخل کیف یک زن در اتوبوس بیآرتی ،شناسایی شد و به دام افتاد. وی پس از انتقال به کلانتری بانوان ،در حالی به 2 فقره جیببری اعتراف کرد که بررسی های افسران دایره تجسس نشان داد وی از سارقان حرفهای و سابقهدار است. بنابراین بررسی ها برای کشف سرقت های دیگر وی با دستور سرهنگ گلزاری (رئیس کلانتری بانوان)ادامه یافت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در امتداد تاریکی
تعداد بازدید : 500
فرجام عشق های هوس آلود !
هر بارسرگذشت دخترانی را مطالعه می کردم که در دام عشق های خیابانی گرفتار شده اند و سرنوشتشان به تاریکی رقم خورده است، همواره خودم را توجیه می کردم که آن ها درگیر عشقی پاک نبوده اند و به همین خاطر هم بازیچه هوس دیگران شدهاند چرا که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات دختر نوجوانی است که در پی عشقی هوس آلود، آینده خود را به تباهی کشانده بود. این دختر که به طور اتفاقی از چنگ مرگ گریخت، درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:حدود یک سال قبل بود که با «الیاس»آشنا شدم و خیلی زود به او دل باختم. «الیاس» هم خود را چنان عاشق و شیفته من نشان می داد که تصور می کردم پس از ازدواج با او ،عاشق ترین دختر روی زمین خواهم بود و درکنار او خوشبختی را برای دیگران معنا می کنم؛ ولی نمی دانستم که این جملات زیبا و دوست داشتن های ظاهری فقط برای کشاندن من به دیدارهای خیابانی و خلوتگاه های هوس است. هنوز مدتی از این دیدارهای گناه آلود نگذشته بود که «الیاس» خیلی راحت مرا رها کرد و همان گونه که با من آشنا شده بود به سراغ دختری دیگر رفت و مرا با رویاهایم تنها گذاشت؛ با وجود این، بازهم نمی توانستم معنای نصیحت مادرم را درک کنم که می گفت:«وقتی پسری با تو در خیابان یا فضای مجازی ارتباط برقرار می کند،خیلی راحت با همین ترفند به سراغ دختر دیگری مانند تو می رود!»
خلاصه این شکست عشقی موجب شد تا به دختری منزوی و گوشه گیر تبدیل شوم حالا دختری عصبی وپرخاشگر بودم و از دوستانم فاصله گرفتم، دیگر در مهمانی های خانوادگی هم شرکت نمی کردم. حتی کلاس های آموزش نقاشی و موسیقی را هم رها کردم و از شدت استرس و پرخوری،دختری چاق و بدهیکل شدم؛ به همین خاطر به تنهایی روی آوردم و خودم را با پرسه زنی در فضاهای مجازی سرگرم می کردم تا این که بازهم اشتباه گذشته را تکرار کردم و این بار با پسری در فضای مجازی آشنا شدم که احساس می کردم سنگ صبورم می شود و مرا از این تنهایی می رهاند! ولی او نیز با چرب زبانی و بیان جملات عاشقانه مرا به دیدارهای خیابانی در پارک ها و کافی شاپ ها کشاند.با وجود این، احساس می کردم«الیاس»شایستگی مرا نداشت و پسری هوسباز بود اما کریم این گونه نیست و قصد ازدواج با مرا دارد. به همین دلیل ساعت های طولانی را با او می گذراندم وبا یکدیگر در محیط های مختلف قرار ملاقات می گذاشتیم . کار به جایی رسید که حتی شب ها دیر به خانه بازمی گشتم و در برابر اعتراض های مادرم پرخاشگری می کردم و به دروغ به او می گفتم«با یکی از همکلاسی های گذشته خودم بیرون بودم!» حالا دیگر روزی را بدون دیدار«کریم» سپری نمی کردم و او همه وجودم را تسخیر کرده بود. درآن شرایط من به چیزی جز او نمی اندیشیدم و بازهم در رویاهای خودم کاخ زیبایی از عشق ساخته بودم. بالاخره مدتی بعد کریم که اعتماد کامل مرا جلب کرده بود یک روز به دنبالم آمد و مرا به ویلای یکی از دوستانش برد که در خارج از شهر قرار داشت،آن جا بود که با جملات عاشقانه و این که قرار است باهم ازدواج کنیم زندگی و آینده ام را به نابودی کشاند و دیگر هیچ گاه به تلفن هایم پاسخ نداد. وقتی دومین شکست عشقی را تجربه کردم تازه فهمیدم این عشق های خیابانی چیزی جز هوس نیست و من و دختران دیگری که وارد چنین روابط احمقانه ای می شوند فقط یک بازیچه هستیم اما متاسفانه هیچ کس از سرگذشت تلخ دیگری عبرت نمی گیرد وهمواره تصور می کنیم عشق ما با دیگران تفاوت دارد. خلاصه این گونه بود که با مصرف چند قرص دریک تصمیم احمقانه دیگری دست به خودکشی زدم اما خوشبختانه مادرم متوجه ماجرا شد و بلافاصله مرا به بیمارستان رساند که به طور اتفاقی از چنگ مرگ گریختم و تازه متوجه شدم که باید مسیر درست زندگی را بیابم تا هیچ گاه بازیچه هوسرانی دیگران نشوم اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با توجه به آگاه شدن این دختر نوجوان از فرجام دوستی های خیابانی،وی با راهنمایی های سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) به مراکز مشاوره پلیس معرفی شد تا از خدمات مشاوره ای و روانشناختی آسیب دیدگان اجتماعی بهره مند شود. ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.