پرونده ویژه خراسان به مناسبت سالروز درگذشت میرزاجوادآقا تهرانی
تعداد بازدید : 91
الگوی اخلاق در گفتوگو با مخالفان
جواد نوائیان رودسری – درباره آیتا... میرزاجوادآقا تهرانی نوشتن، آن هم در سالروز رحلت وی، کار سادهای نیست؛ ساده نیست، از این نظر که نمیشود همه مشخصات عالمی را که در ابعاد گوناگون، الگویی فوقالعاده جذاب است، در قالب کلمات ریخت و در اندازه ای محدود به مخاطبان فهیمی مانند خوانندگان روزنامه خراسان تقدیم کرد؛ واقعیت آن است که واژگان تاب آن را ندارند که سنگینی میزان خوب بودن انسانی چون او را تحمل کنند؛ عالمی که در عین فقاهت و اجتهاد، استاد اخلاق و معلم عرفان بود و در بازار مکارهای که صدها مدعی، به دنبال فروش جنس تقلبی به مردم بیخبر از همهجا هستند، به دنبال عرضه نابترین کالای اخلاقی و عرفانی ممکن به کسانی بود که عزم سیر الی ا... را داشتند. آنچه در پرونده امروز روزنامه خراسان میبینید، تنها یک اشاره است؛ یک اشاره مختصر برای آنکه در ذهن همه ما تلنگری باشد که برانگیختهمان کند برای شناختن دوباره میرزاجوادآقا تهرانی.
تهران، قم، نجف
زندگی میرزاجوادآقا حاجی ترخانی در تهران و در خانوادهای اهل دیانت آغاز شد؛ دو سال قبل از انقلاب مشروطه، یعنی در سال 1283ش. زاده شدن در پایتخت ایران، بهانهای شد که بعدها میرزاجوادآقا را با عنوان «تهرانی» بشناسند. او پیش از ورود به حوزه علمیه، تحصیل در مدارس جدید را تجربه کرد و تا پایان دوره اول دبیرستان را در مدرسه «ثروت» گذراند، اما پدرش، حاج محمدتقی، ترجیح میداد که فرزندش به حوزه علمیه برود؛ ترجیحی که البته، با علاقه مفرط خود میرزاجوادآقا نیز، توامان بود. به همین دلیل، راهی حوزه علمیه قم شد و بعد از گذراندن مقدمات و بخشی از سطح، به نجف اشرف رفت؛ طی دو سالی که آنجا بود، از محضر بزرگانی مانند آیتا... مرتضی طالقانی و آیتا... محمدتقی آملی بهره برد؛ اما دستور مادر باعث شد که میرزاجوادآقا در حدود سال 1310ش، به تهران برگردد؛ آن هم در بحبوحه آغاز سختگیری و اختناقی که رضاشاه علیه علما و حوزههای علمیه به راه انداختهبود.
هجرت به مشهد
میرزاجوادآقا مدتی در زادگاهش ماند؛ اما شوق فراگیری و تکمیل علوم دینی، او را رها نمیکرد. بعد از اقامتی دوساله در تهران و ازدواج، در حدود سال 1312ش، راهی مشهد شد تا در حوزه علمیه این شهر به تکمیل درس بپردازد و این، شروع یک دوران متفاوت در زندگی میرزاجوادآقا بود. در حوزه علمیه مشهد، ابتدا در درس مرحوم آیتا... حاج هاشم قزوینی حاضر شد و سپس، در سال 1315ش، به درس خارج فقه آیتا... میرزامهدی اصفهانی رفت و تا پایان عمرِ این عالم سختکوش و متقی، یعنی تا سال 1325ش و به مدت 10 سال، افتخار شاگردی وی را پیدا کرد. این دوران، مصادف با واقعه کشف حجاب و محدودیت شدید حوزههای علمیه بود. با این حال، میرزاجوادآقا مرتب در درس استادش حاضر میشد و مخفیانه و آشکارا، به سیر دانشاندوزی خود ادامه میداد و طی حدود 56 سال حضور در حوزه علمیه مشهد، در ردیف برجستهترین علمای حوزه علمیه مشهد قرار گرفت.
استاد جذاب حوزه علمیه خراسان
آیتا... خامنهای در کتاب «گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد»، میرزاجوادآقا را از استادان برجسته حوزه علمیه مشهد میدانند که به تدریس فقه و اصول، تفسیر قرآن، معارف اعتقادی و فلسفه اشتغال داشت. شاگردان میرزا جوادآقا درباره مشی اخلاقی وی در تدریس علوم دینی و به ویژه، در عرصه نقد اندیشههای دیگران، نکات بسیار مهم و تأثیرگذاری را نقل کردهاند؛ اینکه وی از تقلید در مسائل علمی دوری میکرد و همواره بر بررسی دقیق و عالمانه مسائل تأکید داشت؛ اینکه در تمام مراحل تدریس و آموزش طلاب، بر اخلاق و توجه به معارف اعتقادی تأکید میکرد؛ اینکه برای همه، حتی کسانی که آرای آن ها را قبول نداشت، حرمت فراوان قائل بود و اجازه نمیداد هیچکس درباره آرا یا شخصیت این افراد، کلامی خلاف ادب بر زبان بیاورد و هیچوقت دیده نشد که برای اثبات حقانیت فکر خود، به تحقیر دیگران بپردازد؛ اینکه اهل بحث بود و به طلاب جستوجوگر فرصت سوال و طرح مسئله میداد و پرسشگران را دوست داشت و آن ها را کوچک فرض نمیکرد. آیتا... میرزاجوادآقا تهرانی به شدت از شهرتطلبی گریزان بود. روی کتابهای او که در زمان حیاتش چاپ شد، اثری از نام وی با پیشوند آیتا... یا عالم و ... وجود ندارد. مرحوم شریف رازی، نویسنده کتاب «گنجینه دانشمندان» که آن را در 9 جلد و برای معرفی علمای شیعه به رشته تحریر درآورد، هرچه کرد نتوانست اطلاعاتی از میرزاجوادآقا، برای درج در کتابش بگیرد. میرزاجوادآقا تهرانی از مال دنیا بهرهای نداشت، یعنی در سراسر عمر به دنبال مالاندوزی نبود. داراییاش به چند کتاب و اثاثیهای ساده و محقر محدود میشد؛ تازه آن کتابها را هم، چند ماه قبل از رحلتش، به آیتا... العظمی گلپایگانی هدیه کرد. با این حال، هیچ وقت از پرداختن به امور مردم و نیازهای دیگران غافل نمیشد و از پرداختن به مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی، شانه خالی نمیکرد.
اگر شهید شدم ...
آیتا... میرزاجوادآقا تهرانی، از همان آغاز نهضت اسلامی، با آن همراه و همگام بود. او در جریان انقلاب مشهد و ماجرای تحصن مردم و علما در بیمارستان امام رضا(ع)، در آذرماه 1357، به همراهی گسترده و شجاعانه با انقلابیون پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، به نمایندگی از مردم خراسان، به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد و با آغاز جنگ تحمیلی، لباس رزم پوشید و برای تقویت روحیه رزمندگان، در جبههها حاضر شد. این جبهه رفتن، یک تعارف نبود؛ او رزمندگان را دوست داشت و شهادت در میدان نبرد حق علیه باطل را سعادتی بینظیر میدانست. میرزاجوادآقا، هنگام عزیمت به جبهه، کفن خودش را به همراه میبرد و به نزدیکانش میگفت: «بارها به دوستان گفتهام، در جبهه هر کجا که شهید شوم یا بمیرم، همانجا، با همین کفن، مرا دفن کنید و حق ندارید جنازه مرا به مشهد یا جایی دیگر انتقال دهید.» آن عارف کامل و معلم اخلاق، سرانجام در 23 ربیعالاول سال 1410ق (دوم آبان 1368)، در 85 سالگی و به دلیل عارضه کبد، دار فانی را وداع گفت. پیکرش، طبق وصیت خود او، در آرامستان عمومی مشهد، بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شد.