رمزگشایی از تکرار ناپذیری«اخوان ثالث»
گفت و گوی خراسان با استاد بهاءالدین خرمشاهی، دکتر اسماعیل امینی، استاد ادبیات فارسی و کامبیز تشیعی، مترجم اشعار اخوان به ایتالیایی در زادروز این شاعر کم نظیر
نویسنده : الهه آرانیان calture@khorasannews.com
مهدی اخوانثالث در دهم اسفندماه سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در مشهد متولد شد. پدر او که علی نام داشت، یکی از سه برادری بود که از استان یزد به مشهد نقلمکان کرده بودند و ازاینرو آنان نامخانوادگیشان را اخوانثالث به معنی برادران سهگانه گذاشتند. نام مادرش مریم بود. پدر مهدی اخوانثالث به شغل عرضه داروهای گیاهی و سنتی مشغول بود. مهدی از نوجوانی شاعری را آغاز کرد و چیزی نگذشت که سر از انجمن ادبی خراسان درآورد و با بزرگان شعر آن روزگار از نزدیک آشنا شد. اخوانثالث در سال ۱۳۲۷ ساکن تهران شد و به خدمت معلمی درآمد. او در ادامه به همکاری با مطبوعات، نویسندگی و کار برای برنامههای رادیویی و... پرداخت.
شعر او در میانه زندگیاش از چنان استقبالی دربین مخاطبان برخوردار شد که ایرانیان خارج از کشور برای شنیدن شعرهای اخوانثالث، او را به کشورهایی ازجمله فرانسه، انگلیس، آلمان، دانمارک، سوئد و نروژ دعوت کردند. شعرهای او در ابتدا در قالبهای سنتی، مانند قصیده، رباعی و ازنظر زبانی احیاگر سبک خراسانی بود.شعر اخوان در اثر آشنایی با نیما یوشیج، به سبک شعر نو تغییر یافت. اخوان در شهریورماه 1369 درگذشت و پیکر او بنا به وصیتش در توس و در کنار آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد. ازجمله آثار اخوان میتوان به ارغنون (۱۳۳۰)، زمستان (۱۳۳۵)، آخر شاهنامه (۱۳۳۸)، از این اوستا (۱۳۴۵)، منظومه شکار (۱۳۴۵)، پاییز در زندان (۱۳۴۸)عاشقانهها و کبود (۱۳۴۸)،بهترین امید (۱۳۴۸)،برگزیده اشعار (۱۳۴۹)،در حیاط کوچک پاییز در زندان (۱۳۵۵)،دوزخ اما سرد (۱۳۵۷)،زندگی میگوید اما باز باید زیست… (۱۳۵۷)،تورا ای کهنبوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)اشاره کرد. اگرچه 31 سال از درگذشت اخوانثالث میگذرد اما آثار او هنوز جزو پرفروشهای بازار کتاب بهشمار میآید. در زادروز اخوانثالث با استاد بهاءالدین خرمشاهی،حافظپژوه برجسته و دکتر اسماعیل امینی،استاد زبان و ادب فارسی درباره سبک و زبان شعری او گفتوگو کردهایم.
راه اخوان ادامه نیافت
استاد بهاءالدین خرمشاهی، شاعر و حافظپژوه برجسته درباره خاطره دیدارش با مهدی اخوانثالث میگوید: «ایشان را دو بار در جلسه شعرخوانی دیده بودم. من دانشجویی جوان بودم و ایشان یک مرد 50 ساله. نزدیک به 20، 25 سال تفاوت سن داشتیم. شعرهایش را میخواندیم و حرفهایش را میشنیدیم. مصاحبه مفصل بنده درمورد اخوان در کتاب «آفاق و اسرار عزیز شب» منتشرشده است». استاد خرمشاهی درباره تأثیر اخوانثالث بر جریان شعر معاصر معتقد است: «راه اخوان ادامه نیافت و دیگر هیچکس مثل او شعر نگفت. نیما، فروغ، شاملو، حتی مشیری هم همین سرنوشت را داشتند. کسی را که سبک این شاعران رده اول را دنبال کند، نداشتیم. نه به خاطر اینکه دشوار است و آنها به قله رسیدهاند؛ بلکه به این دلیل که کسی حتی به سبک و شیوهشان هم نمیپردازد».
زبان شعری اخوان، تصنعی نیست
دکتر اسماعیل امینی، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی، یکی از ویژگیهای زبان شعری اخوانثالث را طبیعی بودن آن میداند و میگوید: «اخوانثالث تلاش نکرده برای شعر گفتن به طبقهای از زبان یا به یکی از دورههای تاریخی زبان بیشتر توجه کند. مجموع مطالعات و علایقش بهگونهای بوده که در نثرش هم همان را میبینیم. بعضیها زبانشان را تعمداً تغییراتی میدهند که البته عیب نیست و جزو ویژگیهای سبکی آن شاعران است که زبان شعرشان متمایز از زبان سخن گفتن و نوشتنشان باشد، اما در اخوان این زبان طبیعی است. اندیشیدن و حرف زدن او هم به همان زبانی بوده که در شعرش بهکاربرده؛ به همین دلیل یک پیوند و همبستگی میان دورههای مختلف تاریخی و طبقات مختلف زبانی فارسی تا روزگار ما در شعر اخوان دیده میشود».
در شعر نیما لکنت وجود دارد در شعر اخوان نه
دکتر امینی معتقد است موسیقی شعر اخوان همان چیزی است که مدنظر نیما بود: «نیما خودش نظریهپرداز و شروعکننده بود، اما به دلیل کاستیهایی که در زبان نیما هست، شعرها جاهایی لکنت دارد. شیوه نیما پس از او در شعر بعضیها تغییراتی کرد؛ مثلاً در شعر مشیری و برخی شاعران دیگر به زبان تغزلی سبک عراقی گرایش پیدا کرد، ولی در شعر اخوان به نظرم تجلی موسیقی مدنظر نیما بیشتر دیده میشود؛ یعنی هم پایبندی به عروض شعر فارسی دارد و هم آزادیهایی که این شیوه جدید نیمایی ایجاد کرده، در شعر او خوب دیده میشود. نکته دیگر،توجهی است که اخوان به قدرت قافیه و تأثیرگذاری آن و همچنین موسیقی درونی سطرها دارد. این در شعر شاعران دیگر بهشدت کمتر دیده میشود». این شاعر و استاد دانشگاه در پاسخ به این نظر که راه و روش اخوان پس از او ادامه نیافت، میگوید: «به نظر من اگر راه و روش هیچ شاعری بعد از خودش ادامه پیدا نکند، بهتر است. اینکه یک شاعر بزرگ داشته باشیم و تعداد زیادی مقلد، به چه دردی میخورد؟ اتفاقی که در موسیقی رخ داد و پس از استاد شجریان، خیلیها با سبک و لحن ایشان میخوانند. فایده این چیست؟ اخوان تأثیرگذار بوده، ولی لزومی ندارد که همان ویژگیهای شعر او را در شعر شاعران دیگر ببینیم تا بگوییم کاری که اخوان کرده در شعر فارسی مؤثر بوده است یا نه. کسانی مانند اخوانثالث با کارشان نشان دادند بعضی از نظریههای شتابزدهای که بعد از نیما رواج پیدا کرد، چندان اعتباری ندارد؛ مثلاً یکیاش همین بود که میگفتند زبان حماسی نمیتواند بیانگر مضامین روز و تجربههای شخصی باشد؛ چراکه زبان فخیم و فاخر و قصیدهوار برای بیان کلیات است و شعر روز ما که جزئینگر و فردگراست، مناسب این مضامین نیست. درحالیکه اخوان در روایت هم به جزئیات خیلی توجه دارد و هم به مسائل روز. درعینحال که پشتوانههای روایی شعرش نیز بر اسطوره تکیه دارد. برای مثال، شعر «خوان هشتم» پیوندی است میان اساطیر کهن با آنچه در زمانه خودمان اتفاق میافتد».
شعرِ خوب، ترجمه نمیشود
دکتر امینی در پاسخ به پرسش ما درباره ترجمهپذیر بودن شعر اخوان گفت: «من نظری درباره ترجمه دارم که میگویم اساساً شعرهای خوب قابل ترجمه نیستند و هر شعری که بهشدت قابل ترجمه باشد، شعر نیست. چرا؟ چون شعر بسیار وابسته به زبان و تکیهگاههای فرهنگی زبان است. تابلوی نقاشی را نمیتوانیم در قالب کلمات تعریف کنیم؛ چون نقاشی وابسته به رنگ است. مضمون بعضی از شعرها را نمیشود برگرداند؛ زیرا زبانش از بین میرود. به نظر من شعرِ قابلگسترش جهانی حرف بیهودهای است. شعر با صورتش شعر است».
استقبال از «زمستان» اخوان در ایتالیا
کامبیز تشیعی، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانیِ ساکن ایتالیا، تاکنون اشعار تعدادی از شاعران بزرگ معاصر را به ایتالیایی برگردانده و جامعه ادبی ایتالیا را با شعر معاصر ایران آشنا کرده است. او همچنین با حضور در نشریات تخصصی شعر و ادبیات در ایران، شعر و شاعران ایتالیا را به ایرانیها معرفی کرده است. یکی از شاعران معاصر که تشیعی شعرش را به ایتالیایی ترجمه کرده، مهدی اخوانثالث است. او دراینباره میگوید: «ترجمه ایتالیایی شعر «زمستان» اخوان با موفقیت بزرگی روبهرو شد و بارها در مجلههای ادبی ایتالیا به چاپ رسید. البته باید گفت شعر ترجمهناپذیر است. سالها پیش با خود فکر کردم و گفتم اگر اشعار خیام به دیگر زبانهای دنیا ترجمهشده، بهتر است من هم آثار شاعران معاصر ایرانی را در ایتالیا ترجمه کنم». از دیگر شاعران معاصر ادبیات فارسی که تشیعی آثارشان را به ایتالیایی ترجمه کرده است، میتوان به قیصر امین پور، سید علی موسوی گرمارودی، سهراب سپهری، منوچهر آتشی و... اشاره کرد.