کلنل پسیان؛ واسطه پیوند تئاتر و شاهنامه در مشهد
چگونه 100 سال قبل در باغ ملی،نمایشهایی برگرفته از روایتهای پهلوانی روی صحنه میرفت و مورد استقبال چشمگیر مردم قرار میگرفت؟
جواد نوائیان رودسری – هرچند که هنر تئاتر در کشور ما، هنری مظلوم و گاه مغفول است، اما برخلاف تصور برخی از مردم و حتی مورخان، تئاتر مدرن در ایران سابقهای نسبتاً طولانی و بیش از 150 ساله دارد. نخستین تماشاخانهها و فعالیتهای مربوط به هنر تئاتر در دوره ناصرالدینشاه قاجار شکل گرفت و بهتدریج، عموم شهرهای ایران، صاحب سالنهای تئاتر شدند. شهر مشهد، در سال 1290ش، یعنی درست 110 سال قبل، شاهد تأسیس نخستین سالن تئاتر خود در خیابان ارگ امروزی بود؛ منطقهای مشجر در کوچه سینما آسیا و در نزدیکی کنسولگری فعلی افغانستان، توسط میرزا اسماعیلخان اعتبارالسلطنه خریداری شد و سنگ بنای اولین سالن تئاتر مشهد را در همین زمین گذاشتند. از آن زمان، شهر مشهد شاهد فعالیت تماشاخانههای متعددی شد که بهتدریج گسترش یافتند. در دهه 1320ش و به طور مشخص در سال 1324ش، تماشاخانه گلشن، یکی از مشهورترین تماشاخانههای ایران در مشهد تأسیس شد و کمکم گروههای تئاتری در این شهر شکل گرفت که از میان هنرمندان آنها، بازیگران قابلی مانند داریوش و انوشیروان ارجمند، رضا کیانیان و... به جامعه هنری ایران معرفی شدند. این تاریخ دیرپا، البته فراز و فرودهای فراوانی داشتهاست و در این مسیر مردان نیکنامی هم بودهاند که با حمایت از آن، روحی نو در تئاتر مشهد دمیده و طرحی تازه درانداختهاند و اقدامات آنها، در تاریخ ماندگار شد. امروز میخواهم ضمن روایت گوشهای از تاریخ پربار تئاتر مشهد، از نقش تأثیرگذار مردی در آن یاد کنم که وجودش برای هنرمندان مغتنم بود و تکاپوهایش در این مسیر، باعث تثبیت جایگاه تئاتر در میان مردم این شهر شد؛ کلنل محمدتقیخان پسیان.
کلنل و ارتباط با حلقه هنرمندان
کلنل سال 1297ش به عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان منصوب شد. او پیش از آن سابقه حضور در اروپا و فراگیری فنون هوانوردی را داشت و قبلتر، هنگامی که افسر و فرمانده نیروهای ژاندارمری در همدان بود، مقاومتی سخت را مقابل نیروهای مهاجم روسیه تزاری سازمان داد؛ هرچندکه جانفشانی او بهجایی نرسید و بهناچار، جلای وطن کرد. پسیان زمانی به مشهد رسید که از تولد تئاتر در این شهر، تقریباً هفتسال میگذشت و اعتبارالسلطنه، پدر تئاتر خراسان، توانستهبود با تلاش شبانهروزی، این هنر را در میان برخی اقشار جامعه آن روز مشهد، محبوب کند. ورود کلنل، برای اعتبارالسلطنه یک فرصت بسیار مغتنم بود. میرزا اسماعیلخان، با علیقلیخان مخبرالدوله، وزیر پست و تلگراف دولت مشروطه و پسر رضاقلیخان هدایت، رابطه خانوادگی داشت و داماد او بود؛ با این حال، به دلیل تسلط قوامالسلطنه در خراسان، چندان وسعت عمل نداشت و در واقع برای فعالیتهای هنری، کسی از او حمایت نمیکرد. کلنل که بهتازگی از اروپا برگشته و در آنجا با اصول و ساختار تئاتر آشنا شده و حضور در سالنهای بزرگ تئاتر آلمان را تجربه کردهبود، از اقدامات اعتبارالسلطنه به شدت حمایت کرد و از او خواست که با نیمنگاهی به تجربه سالنداری تئاتر در اروپا، در محل باغملی کنونی، یک سالن فضای باز تئاتر ایجاد کند. اعتبارالسلطنه که بهشخصه قادر به انجام این کار نبود، با حمایت کلنل توانست این سالن روباز را در سال 1297ش راه بیندازد؛ اما همکاری کلنل پسیان و اعتبارالسلطنه در عرصه تئاتر، به پشتیبانیهای اینچنینی ختم نشد. پسیان که علاقه بسیاری به شاهنامه فردوسی داشت و در وطندوستی شهره عام و خاص بود، از اعتبارالسلطنه خواست تا پای شخصیتها و پهلوانان شاهنامه را به روی صحنه تئاتر مشهد بازکند. دقیقاً نمیدانیم که آیا این نخستینبار بود که از اثر جاودانه فردوسی برای ساختن نمایشنامه در ایران استفاده شد یا نه؟ اما میدانیم که علاقه پسیان به شاهنامه، باعث شد که اعتبارالسلطنه نیز، سر شوق بیاید و نمایشهای سالن روباز باغملی، عموماً به داستانها و روایتهای پهلوانی ایران اختصاص یافت. کلنل در دوران فرماندهی بر ژاندارمری همدان نیز، استفاده از شاهنامه را برای تقویت وطندوستی و تهییج سربازان، آزمودهبود؛ نقل است که وی با خواندن اشعار حماسی فردوسیبزرگ، سربازان خود را به مقابله با دشمن فرامیخواند.
اوج گرفتن تئاتر در خراسان
سالن باغملی که پس از سالن اعتبارالسلطنه یا همان سالن خیابان ارگ، دومین محل اجرای تئاتر در مشهد محسوب میشد، خیلی زود جایگاه خودش را در میان مردم پیدا کرد. مشهدیها که از محتوای نمایشها لذت میبردند و آن را مطابق با روحیه و دلخواه خود مییافتند، استقبال چشمگیری از این اقدام کردند. در سال 1300ش و پس از عزل قوامالسلطنه و آغاز حکومت کلنل پسیان بر خراسان، برنامههای سالن روباز باغملی توسعه یافت و هنرمندانی مانند عارف قزوینی به مشهد دعوت شدند و در آن به اجرای برنامه پرداختند. عواید حاصل از این برنامهها و نیز، نمایشهایی که برگزار میشد، به امور فرهنگی اختصاص مییافت؛ مثلاً بخشی از درآمد به بازسازی آرامگاه فردوسی و قسمتی از آن به ساخت مدرسه در مشهد اختصاص یافت. هرچند که با شهادت پسیان در مهرماه سال 1300، فعالیت اعتبارالسلطنه با مشکلاتی روبهرو شد، اما این مشکلات، روند رو به گسترش تئاتر در مشهد را متوقف نکرد؛ در سال 1303ش، سالن باشگاه افسران در محل فعلی بیمارستان ثامنالائمه(ع)، نزدیک میدان عدل خمینی، تأسیس شد و چندسال بعد، در 1312ش، با ساختهشدن ساختمان «شیر و خورشید» یا هلالاحمر امروزی و پس از آن، سالن دبیرستان فردوسی و تئاتر ملی، هنر نمایش در مشهد همپا با هنر دیرینه نمایش تختهحوضی یا سیاهبازی که عموماً در مناطق فقیرنشین مشهد، مانند «پایینخیابان» و بهخصوص در مکانهایی مانند کوچه «سیابون»(سیاهآب) اجرا میشد، پیش آمد و در سال 1324ش، با تأسیس تماشاخانه گلشن، به اوج خود رسید.