جنگ؛راه حل بایدن برای فلسطین!
سی ان ان : کاخ سفید برنامه ای برای محکوم کردن اسرائیل ندارد و از قطعنامه های شورای امنیت حمایت نمی کند. چرا دولت بایدن فعلا مایل به برقراری آتش بس نیست؟
کامیار-با وجود درخواست ها برای آتش بس، جنگ در فلسطین همچنان ادامه دارد، اشکلون، اشدود، بئر شبع و ...زیر آتش سنگین راکتی قرار دارند. اعتصاب سراسری و تظاهرات فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی نیز آغاز شده است. اسرائیل دوشنبه شب نیز بیش از ۴٠ بار غزه را هدف حمله قرار داد. نبرد مقاومت غزه با رژیم صهیونیستی در حالی وارد نهمین روز خود شد که شواهد موجود حاکی از دست برتر مقاومت در نبرد با صهیونیستهاست. در حالی که مقاومت اعلام کرده تا 2ماه آینده ذخیره تسلیحاتی مطلوبی برای مقابله با صهیونیستها دارد، شماری از نظامیان و افسران سابق رژیم صهیونیستی خواستار پایان بمباران غزه و ادامه نبرد با مقاومت فلسطین شدهاند. این در حالی است که بانک اطلاعاتی مقاومت از اهداف استراتژیک و حیاتی در سرزمینهای اشغالی به شدت وسیع تر است و با ادامه روند جنگ حملات موشکی مقاومت به این مراکز قادر است ضربات سختی را بر رژیم صهیونیستی وارد آورد. با بالا رفتن شمار تلفات انسانی در غزه در پی حملات رژیم صهیونیستی و در مقابل افزایش شلیک موشکهای مقاومت به سوی عمق سرزمینهای اشغالی، آتش جنگ همچنان شعله ور است و در این میان با جنگ لفظی مقامات صهیونیستی درباره گسترش دامنه حملات به غزه، تلاشهای دیپلماتیک برای ایجاد آتشبس نیز ناکام باقی ماندهاند. سی ان ان نوشته است : کاخ سفید برنامه ای برای محکوم کردن اسرائیل ندارد و از قطعنامه های شورای امنیت حمایت نمی کند.آمریکا در طول هفته گذشته نیز پس از رایزنی های شورای امنیت در پشت درهای بسته، سه بار با صدور بیانیه از این شورا درباره حوادث فلسطین مخالفت کرد و مانع از صدور بیانیه شد. ادعای آمریکا آن بود که زمان برای صدور بیانیه مناسب نیست و باید به تلاش های دیپلماتیک در پشت پرده فرصت داد تا به این درگیری ها پایان دهد. کاخ سفید پیش از این در تماس با مصر و قطر و همچنین مقام های تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی خواستار آتش بس شده و یک دیپلمات دون پایه را نیز برای بررسی اوضاع به منطقه فرستاده بود. این در حالی است که آسوشیتدپرس هم گزارش داد که با وجود درخواست برخی از دموکرات ها از دولت آمریکا برای مداخله در این مسئله، هیچ نشانه ای وجود ندارد که جو بایدن فشار بر اسرائیل را به منظور موافقت با آتش بس فوری افزایش داده باشد. این سوال مطرح است که به چه دلیل دولت بایدن به رغم ادعای درخواست آتش بس، هیچ فشاری بر رژیم صهیونیستی وارد نمی کند و حتی نتانیاهو نخست وزیر این رژیم گفته برای ادامه جنگ از حمایت بایدن برخوردار است؟ پاسخ به این سوال را می توان در اظهارات بایدن جست وجو کرد که بر اساس گزارش رویترز گفته است دولتش در حال کار با فلسطینی ها و اسرائیلی ها برای آرامشی پایدار است. بایدن افزود دو طرف لایق زندگی در ایمنی و امنیت هستند. این سخنی است که لیندا توماس گرینفیلد نماینده آمریکا در شورای امنیت نیز گفت: «آمریکا بی وقفه در حال کار از طریق کانال های دیپلماتیک است تا به این درگیری پایان دهد زیرا معتقدیم اسرائیلی ها و فلسطینی ها به طور برابر حق زندگی در ایمنی و امنیت دارند. بایدن از آرامشی پایدار سخن می گوید و از طرفی دولت او راه حل مسئله را تشکیل دو دولت می داند که پیش از این بر اساس قطعنامه های سازمان ملل بر تشکیل کشور فلسطینی در سرزمین های اشغالی 1967 تاکید شده است. به نظر می رسد دولت بایدن معتقد است که راه حل پایدار از مسیر جنگ می گذرد چرا که رژیم صهیونیستی به هیچ وجه با این راه حل موافق نیست و همچنان با طرح های توسعه طلبانه و شهرک سازی در کرانه باختری و کوچاندن اجباری فلسطینی ها امکان این راه حل را از بین برده است. در سوی دیگر این مسئله طرف فلسطینی قرار دارد که دیگر همچون گذشته حاضر نیست از حقوق خود دست بکشد و بخشی ازفلسطینی ها به حقوق حداقلی خود مبنی بر تشکیل کشور فلسطین به پایتختی قدس شرقی رضایت داده اند و بنابر این آن چه می تواند دو طرف را متقاعد کند که سرانجام به این راه حل رضایت دهند درگیر شدن در جنگی است که به زعم آمریکایی ها برنده ندارد و از خرابه های جنگ و تضعیف دو طرف، آن ها به یک آتش بس پایدار رضایت خواهند داد که ممکن است به تشکیل کشور فلسطینی نیز ختم شود. به نظر می رسد در این باره دولت بایدن از جنگ 33 روزه سال 2006 رژیم صهیونیستی با لبنان الگو گرفته است . در آن مقطع رژیم صهیونیستی که توان مقابله با مقاومت حزب ا... را نداشت تمایل داشت که جنگ زودتر به پایان برسد اما کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا مانع از برقراری آتش بس شد تا به زعم او از دل جنگ خاورمیانه جدید متولد شود و البته پایان این جنگ موافقت دو طرف با قطعنامه 1701 بود و از آن مقطع به بعد هیچ جنگ گسترده ای میان دو طرف رخ نداد، اما آیا این راه حل پایدار از مسیر جنگ می گذرد هم اکنون نتانیاهو برای نجات خود از زندان دست به جنگ زده است و از شواهد و قراین می توان حدس زد که او هیچ دستاوردی از جنگ به دست نخواهد آورد چرا که مقاومت فلسطینی توانسته است با رویکرد چشم در برابر چشم همه سرزمین های اشغالی را هدف موشک های خود قرار دهد و حمایت از مقاومت علاه بر کرانه باختری به سرزمین های اشغالی 1948 نیز تسری یافته است. از طرفی هنیه برای آتش بس شروطی چون عقب نشینی صهیونیست ها از محله شیخ جراح، خروج اشغالگران از مسجد الاقصی، اجازه به فلسطینیان برای آزادی در اقامه نماز و حضور در این مسجد، متوقف کردن آواره سازی خانواده های محله الشیخ جراح در قدس اشغالی، آزاد کردن بازداشت شدگان تنش آفرینی اخیر و توقف تجاوز به غزه را خواستار شده است و چه بسا با تحت فشار قرار گرفتن نتانیاهو در روزهای آینده، این اتفاق رخ دهد و در آن مقطع آمریکا با اجماع شورای امنیت قطعنامه ای را مطرح کند که همانند قطعنامه 1701 به آتش بس منجر شود.
فرا خبر
نوار غزه جایی برای دکترین ضاحیه ؟
علیرضا تقوی نیا-" دکترین ضاحیه " یک استراتژی نظامی مطرح شده از سوی "گادی آیزنکوت" فرمانده نظامی برجسته صهیونیستی است که مسئولیت های مختلفی از جمله فرماندهی جبهه شمالی و ریاست ستاد کل ارتش اسرائیل را بر عهده داشت. وی معتقد بود برای متوقف کردن حزب ا... لبنان باید سیاست تخریب حداکثری و زمین سوخته در ضاحیه جنوبی بیروت را که مرکز فرماندهی حزب ا... و پایگاه اصلی مردمی این جنبش و نقطه ثقل آن است به اجرا درآورد. خصوصا انهدام برج های مسکونی علاوه بر خسارت های مادی و تلفات انسانی ، از لحاظ روحی نیز هواداران طرف مقابل را در مضیقه قرار می دهد و انتقال این فشارها و اعتراضات به فرماندهان و تصمیم گیران رده بالا برای اسرائیل تولید بازدارندگی خواهد کرد. طی یک هفته گذشته از شواهد و قراین این گونه بر می آید که بنیامین نتانیاهو نیز پس از تحت فشار قرار گرفتن جبهه داخلی اسرائیل ، در پی اجرای دکترین ضاحیه در نوار غزه است تا بتواند اراده خود را به مردم این باریکه بقبولاند و به ایشان تفهیم کند که اگر خواستار مرگ یا آواره شدن نیستند، باید از گروه های مقاومت بخواهند تا شلیک راکت به سمت شهروندان یهودی را متوقف کنند. با خاک یکسان کردن برج های الاجلاء و شروق طی روزهای گذشته با هدف پیاده کردن استراتژی یاد شده بود، لکن نکته مهم این است که در نظر گرفته شود که مردم غزه از مدت های مدید چیزی برای از دست دادن ندارند ؛ نه آب ، نه برق نه پول و نه شغل و امکانات پس بعید به نظر می رسد با توجه به تجربیات گذشته به مقاومت فشار آورند تا آتشبار بر مناطق صهیونیست نشین را متوقف کند. از لحاظ جامعه شناسی مردم غزه به شدت جنگجو بوده و به تعبیر عامیانه جزو بزن بهادر های ملت فلسطین محسوب می شوند و در گذشته نیز عمده مبارزات مسلح از این نقطه انجام می شد تا جایی که دولت راستگرای "آریل شارون" مجبور شد تا یک طرفه از این باریکه عقب نشینی کند. گروه های مقاومت نیز به پشتوانه همین حمایت های مردمی در برابر بمباران بی وقفه ارتش اسرائیل کوتاه نیامدند و پرتاب راکت را همچنان ادامه می دهند تا اراده خود و معادله مدنظرشان را به طرف صهیونیست دیکته کنند و او را به تمکین وادارند. نکته مهم این جاست که مردم نوار غزه کاملا با مرگ و بی برقی و مشکلات و تلفات آشنا هستند، ولی جبهه داخلی اسرائیل اصلا آمادگی پذیرش سختی و ناامنی مستمر را ندارد و محتمل است که راهبرد تخریب حداکثری ارتش اسرائیل نتیجه معکوس درپی داشته باشد و اتفاقا مردم آن ها به دولت خود فشار آورند تا حملات هوایی را پایان ببخشد و به خواسته گروه های فلسطینی گردن نهد. هر چه هست به زعم نگارنده، نبرد کنونی جنگ اراده هاست و هر طرفی که صبوری بیشتری به خرج دهد و آماده پذیرش سختی موقت برای رسیدن به نتیجه پایدار باشد ، پیروز جدال خواهد بود. در نهایت به نظر می رسد اسرائیل هم در تاکتیک و هم در استراتژی شکست خورده است زیرا اولا مقاومت فلسطین در حال تحمیل اراده خود بر طرف مقابل است و راهبرد صهیونیست ها تا امروز نتیجه ای در بر نداشته و دوم این که مقاومت فلسطین با تاکتیک های هوشمندانه و زبدگی ناشی از ممارست و تمرین زیاد در یک جغرافیای بسیار کوچک همچنان به شلیک راکت در مقدار زیاد مبادرت می کند و ارتش صهیونیست نیز نتوانسته راکت پراکنی ها را متوقف کند .
فرا خبر
تداوم جنگ و چگونگی توقف آن
صابرگل عنبری
international@khorasannews.com
طی دو روز اخیر "اندکی" از شدت حملات دو سویه میان غزه و اسرائیل در مقایسه با روزهای قبل کاسته شده که میتواند سه دلیل داشته باشد: نخست، انتقادات فزاینده بینالمللی از اسرائیل پس از بمباران برجهای مسکونی و رسانهای در غزه. دوم این که حماس و نیروهای فلسطینی نیز این احتمال را داده باشند که جنگ طولانی میشود و به همین علت با هدف تداوم حملات موشکی در یک بازه زمانی طولانی، از شدت این حملات کاستهاند.دلیل سوم میتواند به فشارهای دیپلماتیک در مذاکرات پشت پرده برگردد تا زمینه یک آتش بس فراهم شود اما تداوم جنگ تا این لحظه دو دلیل عمده داشته است؛ نخست این که به گفته کارشناسان خبره و رسانههای اسرائیلی، شیوه عمل نیروهای فلسطینی در این جنگ، دادن مهلت و سپس اجرای تهدیدات خود باعث دردسر بزرگی برای نتانیاهو شده و او را آماج انتقادات قرار داده است. آنها نتانیاهو را متهم میکنند که طی حکمرانی بیش از یک دههای خود، فقط به فکر ماندن در قدرت بوده و بیخیال غزه شده است که همین به نظر آنها باعث شده حماس توانایی نظامی خود را به نحو بیسابقهای بالا ببرد و این حملات موشکی سنگین را به شهرهای حساس انجام دهد. در چنین وضعیتی نتانیاهو به دنبال این است که جنگ را با یک دستاورد بزرگ تمام کند که هم سپر انتقادات شود و هم بقای خود در قدرت را تضمین کند. از این منظر، هنوز نتایج جنگ برای او رضایت بخش نیست. بی بی اعلام کرده که بخش اعظمی از زیرساختهای حماس، نیروهای فلسطینی و توانمندی نظامی آنها را نابود کرده است اما این روایت مقبولیتی در میان نخبگان رسانهای و سیاسی اسرائیل پیدا نکرده است؛ میگویند در سه جنگ قبلی نیز همین مسائل مطرح میشد، اما در هر جنگی قدرت موشکی نیروهای فلسطینی نسبت به جنگ قبل افزایش یافته است. همچنین تخریب گسترده زیرساختهای شهری، برجهای مسکونی و رسانهای نه تنها چیزی عاید نتانیاهو نکرده، بلکه مسبب انتقادات شدید بینالمللی شده است. هدف عمده این کار، بالا بردن هزینه جنگ برای حماس به شکل بیسابقهای است که در آینده مد نظر قرار دهد. البته توجیه نتانیاهو برای بمباران اماکن مسکونی و رسانهای نخ نما شده است. اولا حمله موشکی از آن ها امکان پذیر نیست. در ثانی در برج محل دفاتر خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس و رسانههای بینالمللی دیگر، چطور چنین چیزی بدون علم این رسانهها ممکن بود؟ در تایید این مدعا، یوسی گوریتز تحلیلگر اسرائیلی دیروز در توئیتی شلیک موشک از این اماکن را دروغی بیش نمیداند و میگوید که این حملات در مناطق باز یا از طریق تونلها انجام میشود. واقعیت این که در زیر نوار غزه مناطق زیر زمینی گستردهای وجود دار د که میتوان آنها را شهرهای تونلی نامید. پایگاههای اصلی نیروهای حماس در این شهرها قرار دارد که عملا دسترسی اسرائیل به آنها امکان پذیر نیست و به همین دلیل در این جنگ و جنگ 2014 حماس نیروهای کمتری را از دست داد و دسترسی تلآویو به رهبران سیاسی و نظامی حماس برای ترور آنها را بسیار دشوار کرده است. وجود چند صد کیلومتر تونل در زیر نوار غزه، خود یکی از موانع اصلی حمله زمینی است. بخش اعظم حملات موشکی از این تونلها انجام میشود که برای لحظاتی دهانه تونل باز شده و شلیک انجام میشود. این که در جنگ 2014 پس از 51 روز در آخرین ساعات مانده به آتش بس، حملات موشکی و راکتی انجام شد، به دلیل همین تونلهاست اما دلیل دیگر طولانی شدن جنگ، شروطی است که شروط جنبش حماس در مذاکرات است. بر خلاف اخباری که به تازگی منتشر شده، این جنبش درخواستی برای آتش بس نداده است. شروط حماس این است: خارج نکردن ساکنان محله شیخ جراح و توقف حملات در قدس و آزادی بازداشت شدگان. این شروط ساده به نظر میرسند، اما پذیرش آنها برای نتانیاهو بسیار دشوار است و توقف جنگ بر اساس آنها به معنای تسلیم در برابر معادلهای فراغزهای است که حماس با شروع حملات موشکی به دنبال تحمیل آن بر تلآویو است. میتوان به دلایل پیش گفته، تلاش نتانیاهو برای تاثیرگذاری بر آمریکا در مذاکرات وین را نیز افزود. وی برای امتیازگیری از آمریکا به دنبال یک بده بستان است. البته وی همچنین تا حدودی برنده تنش میان عربها و یهودیان در برخی شهرهاست و همین باعث شکاف در جبهه مخالف وی شد؛ اما این منفعت به شدت تحت تاثیر انتقادات ناشی از میزان بالای آتش نیروهای فلسطینی است. نکته پایانی: این احتمال وجود دارد که نتانیاهو پس از تخریب گسترده زیرساختهای نوار غزه با هدف بالا بردن بیسابقه هزینه جنگ برای حماس بخواهد یک جانبه جنگ را پایان دهد که از پذیرش خواستههای حماس و لو به شکل حداقلی و به تبع آن معادله جدید خودداری کرده باشد. در آن سو نیز حماس در این صورت بعید است جنگ را ادامه دهد و خود را در معرض انتقادهای شدید بینالمللی قرار دهد.