انتفاضه پرافتخار؛ از فتحی شقاقی تا شیخ احمد یاسین
مروری بر شکلگیری گروههای مقاومت فلسطینی و تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر آن ها
حمیدرضا حلاجیان - سال 2000 میلادی، پروفسور ادوارد سعید، متفکر برجسته فلسطینی، در یک اقدام نمادین، به سمت مرز رژیم صهیونیستی سنگ پرتاب کرد؛ لابیهای صهیونیستی به سرعت، او را به رفتار خشونتآمیز محکوم و سخنرانیهایش را در دانشگاه لغو کردند. سعید در جواب مجری شبکه سیانان برای برونرفت از فضای ایجادشده با تلخندی، توضیح میدهد: سنگ پرتابشده کوچک بود و مرزبان رژیم صهیونیستی در فاصلهای بسیار دور قرار داشت. همه این فضاسازیها در حالی بود که فقط چندسال از جنایت هولناک صبرا و شتیلا میگذشت و جنگندهها و توپخانه رژیم غاصب اسرائیل، باران آتش را هر روز بر سر فلسطینیان آوار میکردند. اما اکنون، 20 سال پس از حضور پروفسور سعید، در مرز «بوابه فاطمه»، مقاومت مردم فلسطین تا آنجا پیش رفته که استراتژی موشک در مقابل موشک را در پیش گرفته است. مردمانی که روزی سنگ، تنها سلاحی بود که میتوانستند با آن از حق کاملا طبیعی و مسلم خود دفاع کنند، حالا به چنان جایگاهی رسیدهاند که یک شب خواب راحت، برای صهیونیستهای غاصب آرزو شده است.
راهِ تلخِ طی شده
حتی پیش از 24 اردیبهشت 1327 که تلخترین روز در تاریخ فلسطین محسوب و از آن به عنوان «روز نکبت» یاد میشود، یعنی روز اعلام موجودیت رژیم جعلی اسرائیل، مقاومت فلسطینیها در برابر صهیونیستها آغاز شده بود؛ اما پس از این روز، سازماندهیهای گستردهتری برای مقابله شکل گرفت. فتح، شاید اولین گروه سازماندهی شده بود که در سال 1337ش، توسط یاسر عرفات و خلیل الوزیر، معروف به ابوجهاد، در قاهره تاسیس شد. فتح یا جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین برای انجام عملیات پارتیزانی و با گرایشهای ملیگرایانه، در اولین عملیات خود که به «نبرد کرامه» معروف شد، بسیار موفق عمل کرد و توانست در سال 1346ش، با انفجار یک کارخانه تصفیه آب، بیش از 30 سرباز اسرائیلی را به هلاکت برساند؛ در ادامه نیروهای اسرائیلی به سرعت عقبنشینی کردند. این موفقیت یکسال پس از شکست در جنگ ششروزه، برای فتح بسیار ارزشمند محسوب میشد؛ به طوری که ظرف 48 ساعت بعد از اعلام پیروزی، پنجهزار فلسطینی در خواست عضویت در سازمان فتح را داده بودند. در سال 1342ش، سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) از گروههای مختلف فلسطینی و طی توافق با کشورهای عضو اتحادیه عرب، در بیتالمقدس تشکیل شد. ساف که اتحادیهای از احزاب فلسطینی بود، مشی ناسیونالیستی و بهنوعی پان عربیسم تحت تاثیر جمال عبدالناصر داشت. این ایده در سال 1345ش با صفآرایی کشورهای عربی در مقابل اسرائیل و شکست آنها از این رژیم، به نوعی نا کارآمدی خود را نشان داد و ناکارآمدی روش مبارزه و ایدئولوژیای که مبتنی بر نژاد یا حتی زبان باشد را، برای دفع خطر صهیونیسم و آزاد کردن قدس شریف آشکار کرد.
فتحی شقاقی؛ شهید نامدار مقاومت اسلامی
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران، جریان مقاومت در فلسطین دچار تحول بنیادینی شد؛تحولی که مبنای مقاومت را از رویکردهای قومیتی و سستپایه، به سوی ایستادگی در قالب امت اسلامی و برای رهایی قبله نخست مسلمانان، سوق میداد. نگاه امام خمینی(ره) به قضیه فلسطین و تعیین روزی به نام روز جهانی قدس، در تقویت این باور، سخت مؤثر بود. در بستر این تحولات بود که «حماس»، توسط شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی و محمد طه، با شروع انتفاضه اول در سال 1366ش تاسیس شد. «حماس»، گروهی اسلامگراست و هدف خود را آزادسازی کامل خاک فلسطین از وجود صهیونیستها میداند. با آغاز انتفاضه اول که تا سال 1369 به طول انجامید، بیش از سه هزار فلسطینی به شهادت رسیدند. اما ساف، با انعقاد پیمان اسلو، عملاً این مجاهدت را به انفعال کشاند. در همین دوره است که یک گروه اسلامگرای دیگر، موسوم به «جهاد اسلامی»، با مدیریت دکتر فتحی شقاقی شکل گرفت. این گروه که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران بود، هویت مقاومت را، هویتی اسلامی معرفی میکرد. شتاب قدرت گرفتن جهاد اسلامی در سرزمینهای اشغالی آنگونه بود که صهیونیستها در چهارم آبانماه 1374 و برای متوقفکردن آن، در جنایتی آشکار، فتحی شقاقی را در عملیاتی تروریستی به شهادت رساندند.
ثمره خون شیخ احمد یاسین و یارانش
با شروع انتفاضه دوم در سال 1379ش، حماس با توسعه شاخه نظامی خود، موسوم به گردانهای عزالدین قسام، توانست اولین موشک بومیاش را تولید و به سوی صهیونیستها شلیک کند؛ این تغییر مقاومت را وارد فاز جدید کرد. انتفاضه دوم، به دلیل هجوم صهیونیستها با فرماندهی آریل شارون، به مسجدالاقصی آغاز شد و تا سال 1384ش ادامه داشت. طی این مدت حدود شش هزار نفر از مبارزان فلسطینی به شهادت رسیدند؛ اما رژیم صهیونیستی هم ناچار به تحمل تلفات سنگینی شد؛ همین مسئله نشان داد که تغییر ساختارهای ذهنی مبارزان فلسطینی و عبور از قومیتگرایی به سمت اسلامگرایی، چگونه میتواند نیروی مضاعفی به مبارزان ببخشد و کار را برای صهیونیستها سخت کند. رژیم تروریست اسرائیل، در سوم فروردین 1383، اقدام به ترور شیخ احمد یاسین رهبر حماس کرد و یکماه بعد، جانشین او، یعنی عبدالعزیز رنتیسی را در 29 فروردین همان سال، به شهادت رساند و کمتر از ششماه بعد، فرمانده گردانهای نظامی حماس، عزالدین صبحی را در پنجم مهر همان سال ترور و شهید کرد؛ اما این تروریسم آشکار دولتی، هرگز باعث توقف روند مقاومت نشد؛ بلکه خون شهدا به فرایند ایستادگی در برابر اشغالگری صهیونیستها، سرعتی مضاعف بخشید. در انتفاضه سوم که از سال 1394 شروع شد و تاکنون ادامه دارد، فلسطینیها بهنوعی خودباوری دست یافتند؛ آنها با اتکا به نیروی خودی و البته با تأسی به شهدای بزرگ مقاومت، مسیر تازهای را برای پیروزی گشودند. مقاومت جانانه و 22 روزه مردم غزه در برابر رژیم تا بندندان مسلح صهیونیستی، ریشه در همین خودباوری دارد؛ همان خودباوریای که به برکت انقلاب اسلامی ایران، در دل همه مستضعفان ، نور امید را روشن کرد.