
گروه ورزش/ نخستین حضور رسمیشان در رقابتی به بزرگی قاره کهن مصادف شد با ثبت نقش نقرهای ایران بر بلندای آسیا. این بار اما با دستان پرتوان فرشتگان یخی؛ دخترانی که عمر فعالیتشان در هاکی روی یخ به کوتاهی قدمت این رشته در ایران است؛ سه سال. بله تنها سه سال زمان برد تا هاکی روی یخ ایران بعد از تاسیس پیست ایرانمال، سیر صعودی خود را آغاز کند. آن هم در شرایطی که این رشته قدمتی 200 ساله در دنیا داشت. اما نه کهنهکاری رقبا، هاکیبازان ایران را ترساند و نه دستان خالی خودشان در مقایسه با حریفان تا بن دندان مسلح. غیرت برای فتح بلندترین قلهها، کار را به جایی رساند که هاکیبازان ایران حتی از جیب هم هزینه کردند تا سری در سرای نامداران این رشته در دنیا درآورند. نمونه بارز آن اولین حضور تیم ملی هاکی روی یخ زنان ایران در مسابقات قهرمانی آسیا بود. رقابتی که برای حضور در آن نه کمیته ملی المپیک پای کار آمد نه وزارت ورزش. از بد روزگار اسپانسر هم در دقیقه90 جا زد تا ملیپوشان با انگیزه ایران برای تامین مخارج تهیه بلیت و روادید، به اندوختههای کم و بیش خود پناه ببرند. تیم فرزاد هوشیدری و اعظم سنایی(سرمربی و مربی) درحالی راهی تایلند شد که شیردختران ایران از همان بدو امر، گام را محکم برداشتند و با کسب سه پیروزی مقتدرانه در مرحله مقدماتی مقابل هند(17 بر یک)، کویت(20 بر صفر) و قرقیزستان(26 بر صفر) خط و نشان معناداری برای رقبا کشیدند. ملیپوشان ایران در مرحله دوم مسابقات امارات را با نتیجه 14 بر صفر از پیش رو برداشتند تا با نخستین صعودشان به نیمهنهایی آسیا و قرار گرفتن در جمع 4 تیم برتر مسابقات، شگفتیساز شوند. صعود به فینال قهرمانی آسیا با شکست 3 بر یک سنگاپور قدرتمند، به ناگاه، نگاه رسانهها و مسئولان ورزش کشور را به ملکههای یخی ایران که به دنبال نام و نشان در آسیا بودند، جلب کرد. نگاهی که به نظر میرسد بار روانی برای دختران کم سن و سال ایران داشت تا کمتجربگی هم چاشنی کار شود و تاثیرش را در فینال نمایان کند؛ فینالی که مقابل تایلند برگزار شد تا حریف مدعی به بهترین شکل ممکن از امتیاز میزبانی و کم میدان دیدن دختران ایران بهره ببرد و فاتح سکوی قهرمانی شود. هرچند که به نظر میرسد اشتباهات داوری هم در رقم خوردن نتیجه بهدست آمده بیتاثیر نبود. با این حال شاگردان سنایی و هوشیدری درحالی مقتدرانه نقره قهرمانی آسیا را به سینه زدند و روی سکوی نایب قهرمانی قاره کهن ایستادند که پیش از این موفق شده بودند در 5 دیدار پیش از فینال همه رقبای خود را زمینگیر کنند و با ثبت 80 گل زده و یک گل خورده، راهی دیدار پایانی شوند. دیداری که نقره آن برای ورزش ایران، عیاری به ارزش زر داشت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آشنایی با شهر«لالجین» که سفالگری در آن شغل اول مردم است
بهروایت یک کارآفرین نمونه استانی که 3دهه از عمرش را پای چرخ سفال نشستهاست
همیشه که نباید پایتختها مملو از آدم باشند. پایتخت، گاهی ممکن است یک شهر 15هزارنفری در دل هگمتانه باشد که سفال و سفالگری چرخ شهر را میچرخاند نه خیابانهایی که به اداره و سازمان و وزارتخانه و سرگردانی ختممیشوند. «لالجین» یکی از همین شهرها یعنی پایتخت سفال جهان است. شهری کوچک که قصههای زیادی را در تاریخ پشت سرگذاشته و روزگار مردمان خوش ذوقش به خاک و گِل و سفال گره خوردهاست. البته که نشانههای سفالگری در هرگوشه تاریخ ایران پیداست؛ از کهنترین چرخ و کوره سفالگری در شوش تا سفالینههای شهر سوخته در سیستان. سفالگری در ایران هنری ارزشمند و سنتی است که طی هزاران سال، اصول فنی ساختوساز آن نسلبهنسل چرخیده تا به امروز برسد. در لالجین هم قصه همین است، سفالگری در این شهر رگوریشهدار است و بههمین دلیل لالجین در سال 95 از سوی شورای جهانی صنایع دستی به عنوان پایتخت جهانی سفال انتخاب شده. سفالگری رشته اول مردم لالجین است اما این شهر هنوز تا تبدیل به پایتخت جهانی کمبودهایی دارد. لالجین از آن شهرهاییاست که در آن هُرم کورهها به صورت میخورد و بوی آب و خاک و صدای چرخ سفالگری را میشنوید. شاید اگر چند دهه قبل بود صدای گِلمالها و پادوهایشان را میشد به این مجموعه، اضافهکرد. در لالجین، سفالگر بسیار است. در پرونده امروز، بعد از آشنایی مختصر با شهر لالجین با «محمدهادی مهربر» سفالگر باتجربه لالجینی که 3دهه از عمرش را پای چرخ سفال نشسته و توانسته عنوان کارآفرین نمونه استانی را هم کسبکند درباره سفالگری در لالجین، سخت و شیرین این حرفه و اوضاعش در روزگار فعلی گفتوگو کردیم.
لالجین؛ آبادی لالهها
یا از چینبرگشتهها؟!
نظریهها و ادعاهای مختلفی درباره ریشه نام
پایتخت سفال جهان مطرح شده است
حمدا... مستوفی تاریخدان و نویسنده قرن هفتم هجری قمری در کتاب«نزهة القلوب» از لالجین اسم برده است: «همدان ولایتش پنج ناحیت دارد. اول فریوار در حوالی شهر است تا دو فرسنگی(در سمت اسدآباد) هفتاد و پنج پاره دیهاست و شهرستانه و لالجین و فخرآباد و قاسمآباد و کوشکباغ و ... از حساب فریوار است.» این کتاب یکی از اولین دانشنامههای فارسی است و بیشتر، جغرافیای ایران و شهرهای آن را توصیفمیکند. به همین دلیل بهنظر میرسد لالجین در قرن هشتم هجری یکی از بزرگترین و مهمترین دهستانهای همدان بوده است. بعضی میگویند لالجین تغییریافته کلمه «لاچین» نام پرندهای شکاری و یکی از قبیلههای ترک بودهاست. وقتی این قبیله این منطقه را برای زندگی انتخابکردند به لاچین یعنی «سرزمین ترکان» شناخته شد. گمانه دیگر این است که واژه لالجین از دو بخش «لاله» و «جین» ساختهشدهاست. جین در استان همدان پسوند مکان است. «تویجین»، «دیوجین»، «گندهجین» و «فارسجین» هم نمونه شهرهایی در همدان هستند که با این پسوند نام مکانی را یدکمیکشند و بر همین اساس «لالهجین» شکل گرفتهاست. لالجین در طول تاریخ دوبار به شدت ویران شده: یکی در حمله مغول و یکی در حمله افغانها. نظریه دیگر درباره نام لالجین به حمله مغولها برمیگردد. به اعتقاد برخی، وقتی چنگیزخان مغول به لالجین میرسد گروهی از اهالی این شهر را به چین میفرستد. این گروه با تاثیر از سفالگری چینی به این شهر برمیگردند و به همین دلیل این شهر به «لاله» و «چین» تبدیل میشود و در گذر زمان به لالجین. البته هیچ سندی درباره درستی یا رد این نظریه وجودندارد.
پایتختِ کوچکِ بدون بیکار
یک سفالگر باتجربه لالجینی که 3دهه از عمرش را پای چرخ سفال نشسته و توانسته
عنوان کارآفرین نمونه استانی را هم کسبکند، درباره سفالگری در این شهر میگوید
40ساله است. از 10سالگی در کارگاههای سفالگری لالجین مشغول کار شده و 20سال است به صورت حرفهای کارمیکند. «محمدهادی مهربر» در دهه80 در کمترین جای ممکن بیشترین فعالیت سفالگری را داشتهاست. به قول خودش 18نفر کارگر در فضای 500متری مستقیم با او کارمیکردند و خیلیها هم غیرمستقیم. همین شد که او را در آن سال به عنوان یکی از کارآفرینهای نمونه استانی در سال 88-89 انتخاب کردند. گفتوگوی او با زندگیسلام را در ادامه میخوانید.
تقسیم سفالگری به چند شاخه و رشته
او میگوید سفالگری رشته اول لالجینیهاست اما انتخاب همه نیست و ادامهمیدهد: «من خیلی به سفالگری علاقهداشتم و استادانی که کار را یادم دادند همه از استادهای بزرگ سفالگری لالجین بودند. این شد که من هم ناخواسته به این سمت رفتم. البته کارهایی که میساختم خوب از آب در میآمدند هم از نظر خودم و هم کسانی که از من سفال میخریدند و با هم همکاریمیکردیم. این خودش برایم یک راه موفقیت بود. سفالگری به چند شاخه و رشته تقسیم میشود. برای مثال قالبی و چرخی. من چرخی کارمیکنم. در بین چرخیکارها، باز دستهبندی داریم. بعضی فقط کارهای به اصطلاح 15سانتیمتری مانند لیوان، فنجان، کاسه، قندان و ... تولیدمیکنند. یک سری به اصطلاح 40سانتی کار میکنند. خودم کارهای سفال بین 40 تا 130سانتیمتری راستهکارم است. بعضی از استادان هم سفالهای2.5متری تولیدمیکنند. در لالجین تقریبا همه نوع سفالهای تزیینی و مصرفی تولیدمیشود و هر کدام هم بسته به نوع استفاده لعابخور متفاوتی دارد. خلاصه سفالگری همینطور رشتهبهرشته است. چون تعدادکارگاههای تولیدی بالاست هر کارگاه کار خاصی انجاممیدهد و به همان تعداد فروشگاه سفالفروشی هم داریم.اصلا لالجین آدم بیکار ندارد و حتی از شهرهای دیگر برای کار به این جا میآیند.»
روزهای انتظار تبدیلشدن گل به سفال
فکرمیکنید فرایند تولید ظروف، کوزه و سبوهای سفالیِ حاضر و آمادهای که در فروشگاهها میخرید، چند روز است؟ توضیح مهربر، پاسخ این سوال را روشنمیکند: «برای ما که سفالهای بزرگ تولیدمیکنیم گل باید مرغوب باشد. ساخت گلدان را مثال میزنم. برای ساخت گلدان وقتی شکل گلدان را روی چرخ سفال آمادهکردیم یک روز در کارگاه میماند و تزییناتی مانند دسته و حلقه باید روز بعد به آن اضافهشود. دو روز بعد از اضافهکردن تزیینات، شستوشو انجام میشود و سفال دوباره در کارگاه میماند. به طور کلی از زمانی که گِل روی چرخ سفالگری میآید تا زمانی که برای داخل کورهرفتن آماده شود به 7روز وقت نیازدارد و بعد از یک هفته در کوره چیدهمیشود. چیدن ظروف سفالی در کوره نظم و ترتیب خاصی دارد. حدود 48ساعت هم آن جا وقت لازم است. 24ساعت اول برای پخت و 24 ساعت دوم برای خنک شدن سفالهای پختهشده در کوره و درآوردن آنها. در حالی که کل زمان تولید یک گلدان سفالی با ارتفاع 40سانتیمتر با گِل روی چرخ سفال، 5 دقیقه است. ما در مجموعهمان 8 نفریم. از ساعت8:30 صبح کارمان شروعمیشود و تا 5بعدازظهر ادامهدارد. وقتهایی که شلوغیم این زمان تا ساعت 9 یا حتی 12شب هم تمدیدمیشود. تقریبا روزی 150 گلدان با همان قد و قواره که گفتم، میسازیم تا بعد در کوره بگذاریم. قدیمها در لالجین، کورهها با سوزاندن یک نوع علف خاص که در همین منطقه رشدمیکرد، روشنمیشد. تا 15سال پیش هم کوره بعضی از کارگاهها را با نفت و گازوئیل راهمیانداختیم اما الان بیشتر کورههای سفالگری لالجین، گازی شدهاست.»
قصه تولید گل سفالگری در لالجین
«حدود 10، 15سال پیش در لالجین هر کارگاهی برای خودش گِل تولید میکرد. همان موقع شخصی به کارگاههای لالجین سرزد و گفت من برایتان با آب چاه، گل تولید میکنم شما هم دیگر از آب شهری استفادهنکنید. با این کار وقتتان برای تولید گل تلفنمیشود و میتوانید فضایی را که برای تولید گل دارید به سفالگری و بزرگکردن کارگاهتان اختصاصدهید. بعضی از سفالگران همراهی کردند و بعضی هم نه. اما الان تولید گل، خودش یک شغل جداست و کارگاه هایی هستند که کارشان تولید گل برای کارگاه های سفالگری است. دیگر هیچ کارگاهی برای خودش گل تولید نمیکند و این کار در پیشرفت سفالگری لالجین خیلی موثر بود. در این کارگاهها، خاک را در حوضهای مخصوصی میریزند. بعد آن را داخل همزنهای مخصوص میریزند تا به دوغاب تبدیلشود. سپس آن ترکیب را با الکهای خاصی صاف میکنند. این مخلوط یک هفته در حوض های گل میماند، وقتی آبش رفت و سفت شد آنها را برای کارگاههای سفال ارسال میکنند. البته گل سفالگری هم انواع مختلفی دارد و کارگاهها برای سفالهای مختلف، گل جداگانه میسازند. در چند سال اخیر بعضی از بچهها که خاکشناسی خواندهاند ترکیبات خاک را طوری تعیینمیکنند که کیفیت آن برای کارهای مصرفی مانند بشقاب، فنجان و... بهتر میشود. برای کارهای سنتی هم همین گلی که در لالجین تولیدمیشود، مرغوب است. البته به دلیل مصرف بالا و بهرهبرداری زیاد از معادن خارک رس، مرغوبیت آن نسبت به 10سال گذشته کمتر شدهبود که همان خاکشناسان با آزمایش موفقشدند ترکیباتی را به خاک اضافهکنند و مرغوبیتش را بالا ببرند. البته برای کارهایی مانند گلدان استفاده از گلِ این خاکهای ترکیبی نمیصرفد چون هزینه تمامشدهاش خیلی زیاد میشود.» این قصه تولید گل از زبان آقای مهربر است.
ریزهکاری و گِل خوب، شناسنامه سفال لالجین
«لالجینیها هم سفالگری چرخی دارند، هم قالبی. روش چرخی/دستی سنتیتر است و قالبی صنعتیتر. هر کدام در نوع گل و اجرا تفاوتهایی دارند. اصلا نوع گل برای ساخت هر وسیله فرقدارد. گلی که قرار است لعاب سنتی بخورد با گلی که برای ساخت گلدان استفادهمیشود متفاوت است یا در شیوه قالبی برای ساخت یک سری وسایل با اضافهکردن یک گیاه به گِل آن کاری میکنند تا بعد از ساخت ترکنخورد. این گیاه یک حالت پشمیمانند دارد و در لالجین میروید.» این توضیحات آقای مهربر درباره سفالگری لالجینیهاست. او نوع گل لالجین را شناسه سفال این شهر میداند و میگوید: «لالجین به خاطر گِل خاصی که در ساخت سفالهایش استفادهمیشود و میتوان با آن ظریفکاری و ریزهکاریها را درآورد، به سفال لالجینِ معروف شده است. شهرهای دیگری در ایران مانند میبد در یزد، شهرضا در اصفهان، شهسوار در گیلان و... هم در سفالگری فعال هستند ولی گل لالجین با این شهرها متفاوت است. البته در میبد کارهای ظریفتر از لالجین هم پیدامیشود اما باز هم تنوع به پای لالجین نمیرسد. الان ما در کارگاه حدود هزار نوع کار متفاوت تولیدمیکنیم ولی در شهرهای دیگر، کارگاهها به یکی دو مدل بسنده میکنند. اگر یکبار از سفال لالجین بخرید تفاوت آن را با دیگر سفالها میبینید. رنگ گل لالجین و بدنه آن کامل مشخصمیکند که کار کجاست. با وجود این همه کارگاه چون در پاییز و زمستان تولید خیلی کم و تقاضا بیشتر میشود کارمان در این دو فصل بیشتر است. به خصوص 2ماه آخرسال واقعا سرمان شلوغ است و مجبوریم هرشب تا 12شب در کارگاه کارکنیم. هم اکنون بیشتر محصولاتمان را داخل کشور میفروشیم و گاه به عراق میفرستیم. بعضی از کارگاهدارها در لالجین صادرات به کشورهای اروپایی و استرالیا هم دارند.»
سکانسهای سخت و شیرینِ نشستن پشت چرخ سفال
سفالگری تنها همان لحظههای حالخوب کن پشت چرخنشستن نیست. این شغل هم چالشها و اما و اگرهایی دارد که مهربر دربارهشان اینطور میگوید: «آبوهوا روی کار سفالگری خیلی تاثیردارد. طوری که باید خودتان را با آبوهوا وفق بدهید. بهترین موقع کار برای سفالگری فصل پاییز و زمستان است. چون هوا مرطوب است اجازهنمیدهد کار خشکشود و میتوانید نقشهایی را که دوستدارید با خیال راحت روی آن پیادهکنید. ولی در بهار و تابستان چون هوا خشک است کاری که تولیدمیکنید خوب به آدم نمیچسبد. به همین دلیل برای بالابردن کیفیت محصولات یک سری کارها کردیم؛ برای مثال بخش چرخکاری و تراشکاری را از هم جداکردیم و جواب هم داد. دما هم روی سفالگری تاثیرگذار است. اگر پخت گل سفالگری کم باشد رنگش قرمز میشود، اگر پخت به اندازه باشد زرد مایل به نارنجی میشود، اگر پختش زیاد باشد به رنگ سفید و اگر خیلی بیش از اندازه باشد رنگش میچرخد و سبز میشود. البته الان بیشتر سفالگرها با درجه کارمیکنند. برای مثال وقتی کوره به درجه خاصی رسید در کوره را میبندند. کاری که قبلتر باید با چشم انجام میدادیم. یعنی مینشستیم و نگاه میکردیم. هر وقت احساسکردیم گلها خوب پختهشدند، کوره را خاموش میکردیم. الان که با درجه کارمیکنیم بهتر است. کوره را به دمای 900 تا 920درجه سانتیگراد میرسانیم و بسته به محصول، زمانش که رسید کوره را خاموشمیکنیم. البته افت فشارگاز روی پخت تاثیرمیگذارد و گاهی باعث خرابشدن کارها میشود.»
قبلا نمیگذاشتند فرزندشان به گِل سفالگری دستبزند
«آدم وقتی پای چرخ سفالگری مینشیند روحیهاش عوض میشود. سفالگری یک کار بسیار آرام، دلنشین و روحیهبخش است و آدم از همه مشکلات و هیاهوهای دنیا خالیمیشود»؛ اینها باور مهربر درباره سفالگری است. او حسوحال سفالگری و چالشهایش را اینطور توصیفمیکند: «وقتی گل را روی چرخ به شیئی تبدیل میکنید و میخواهید روی آن نقش بزنید، دسته اضافهکنید و حالتی بدهید یک روند خاصی دارد که آدم را به چالش میکشد. وقتی بتوانید این کار را سالم از کوره دربیاورید و جلوی مشتری بگذارید، خستگی از تنتان درمیرود و تنها کسی این موضوع را درکمیکند که تجربه سفالگری داشتهباشد. البته مشکلاتی هم داریم. شرکتهای بیمه، سفالگری را جزو «مشاغل سخت و زیانآور» نمیدانند و هر استادکار باید 30سال پشت چرخ سفالگری بنشیند و با آب و گل کارکند. این کار دایمی و کار هر روز و هر ماه و هر سالش است و در طولانیمدت روی مفاصل آرنج، کتف و زانو اثر منفی میگذارد. این موضوع برای استادکارانی که 30 سال باید کار کنند تا بتوانند بازنشستهشوند، واقعا عذابآور است. حدود 10 سال پیش سفالگری در لالجین از مدافتاده و بیاهمیت شدهبود. بهطوری که کسی اجازه نمیداد فرزندش در کارگاه سفالگری کارکند و استادکارها در کارگاهها تنها باقی ماندهبودند. الان اوضاع بهترشده و اگر صادرات بیشتر فعالشود، جوانها بیشتر به این سمت میآیند. البته الان بیشتر مردم دوستدارند بچههایشان در سفالگری کارکنند، قبلا حتی نمیگذاشتند بچهشان به گل سفالگری دستبزند اما الان جوانهای 25سالهای داریم که میتوانند با استادکار 50سالهمان رقابت پایاپای داشتهباشند و بسیار باانگیزهاند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.













ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- نیروهای انتظامی 5 عضو ترسناک ترین باند زورگیران مشهد را درحالی دستگیر کردند که اعضای بی رحم این باند که به «دراکولا» معروف بودند، طعمه های خود را به طرز وحشیانه ای هدف ضربات خنجر و قمه قرار می دادند و با خنجرهای خون آلود خود در بزرگراه های اطراف مشهد وحشت آفرینی می کردند.
رئیس پلیس مشهد روز گذشته در تشریح پرونده معروف به «دراکولا» به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: در اولین روزهای آغاز سال جدید، پرونده هایی در مراکز انتظامی و کلانتری ها تشکیل شد که حکایت از فعالیت یک باند خطرناک زورگیری در بزرگراه های مشهد داشت.
سرهنگ احمد نگهبان اضافه کرد: تبهکاری های زورگیران مسافربرنما در حالی رنگ سریالی به خود گرفت که مال باختگان از وحشت آفرینی سرنشینان یک دستگاه پراید سفید رنگ با خنجرهای خون آلود سخن می گفتند. در این میان جوان 26 ساله ای که هدف ضربات خنجر باند زورگیران قرار گرفته بود و سارقان او را در جاده مشهد – نیشابور رها کرده بودند، درباره این حادثه هولناک به پلیس گفت: حدود ساعت 20 برای عزیمت به نیشابور در اطراف میدان حافظ (گاراژدارها) منتظر خودروهای بین شهری بودم که راننده یک دستگاه پراید سفیدرنگ مقابلم ترمز زد. خودروی مذکور 4 سرنشین داشت که یکی از آن ها به بهانه این که کمی جلوتر پیاده می شود، از صندلی عقب بیرون آمد و بعد از آن که من در وسط قرار گرفتم او هم کنارم نشست و راننده به طرف نیشابور حرکت کرد اما وقتی از عوارضی مشهد رد شدیم، ناگهان راننده صدای ضبط ماشین را به طرز سرسام آوری بلند کرد و به سمت یک جاده فرعی تغییر مسیر داد. تازه فهمیدم که آن ها زورگیر هستند ولی تیغه خنجر را زیر گلویم احساس کردم و در تاریکی شب نفسم بند آمد به گونه ای که حتی نمی توانستم به آن ها التماس کنم. سرنشینان خطرناک پراید ترس و دلهره عجیبی را با وارد آوردن ضربه خنجر بر پیکرم ایجاد کردند و من دیگر فقط به حفظ جانم می اندیشیدم. آن ها خنجر خون آلود را نشانم می دادند تا رمز کارت بانکی ام را بگویم. من هم که وحشت زده به خون هایی می نگریستم که از پیکرم بیرون می زد خیلی زود رمز کارت بانکی ام را گفتم و آن ها بعد از گرفتن ساعت مچی، گوشی تلفن و لپ تاپ، جیب هایم را خالی کردند و مرا از خودرو بیرون انداختند. با هر زحمتی بود خودم را در تاریکی شب به کنار جاده رساندم و از مرگ نجات یافتم اما زورگیران در کمتر از 5 ساعت 120 میلیون تومان وام ازدواج را برداشت کردند که بعد از چندین ماه دوندگی به حساب بانکی ام واریز شده بود!
فرمانده انتظامی مشهد در ادامه این گفت وگوی اختصاصی به پرونده مشابه دیگری از زورگیری های سریالی باند معروف به «دراکولا» اشاره کرد و افزود: کارگر 24 ساله ای نیز که در شب عید فطر طعمه زورگیران مخوف شده بود و آن ها ساق پایش را شکسته بودند، درباره این ماجرای وحشتناک به پلیس گفت که در اطراف میدان شهید فهمیده (بزرگراه صدمتری) منتظر تاکسی بودم تا به میدان امام حسین(ع) بروم اما وقتی در تاریکی شب سوار یک دستگاه پراید شدم ناگهان یکی از سرنشینان آن خنجر کشید تا اموالم را زورگیری کنند. من هم در حالی که بسیار ترسیده بودم سعی کردم در مقابل آن ها مقاومت کنم تا شاید یکی از رانندگان عبوری متوجه ماجرا شود و به کمکم بیاید ولی آن ها مرا هدف ضربات خنجر و قمه قرار دادند و زیر مشت و لگد ساق پایم را شکستند. آن ها سپس گوشی تلفن و مبلغ 4 میلیون تومان وجه نقدم را گرفتند که صاحبکارم برای رهن و اجاره یک منزل به من داده بود! با وجود این زورگیران مذکور که مانند دراکولا خون آشام بودند، بدون توجه به فریادهای دلخراش من، حتی انگشتر طلایی را که برای مادرم هدیه گرفته بودم از من ربودند و مرا در تاریکی شب از درون خودرو بیرون انداختند.
سرهنگ نگهبان تصریح کرد: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، دستورهای ویژه ای برای پیگیری ماجرای زورگیرانی صادر شد که حالا از سوی مال باختگان لقب «دراکولا» گرفته بودند و هنوز به وحشت آفرینی های خود ادامه می دادند. به همین دلیل گروهی از افسران تخصصی پلیس مشهد تحقیقات گسترده ای را آغاز کردند با آن که باند تبهکاران حرفه ای هیچ سرنخی از خود به جا نگذاشته بودند. سرانجام با چهره نگاری فرضی، هویت یکی از زورگیران سابقه دار با هوشیاری کارشناسان اداره تشخیص هویت فاش شد که اواخر اسفند سال گذشته از زندان آزاد شده بود. این متهم تحت تعقیب از سال 92 و به مدت 9 سال به جرم سرقت به عنف در زندان تحمل کیفر کرده بود و چند روز بعد از آزادی دوباره ارتکاب جرم را با همدستان دیگرش ادامه داده بود.
مقام ارشد انتظامی مشهد با اشاره به یک هفته فعالیت های اطلاعاتی برای شناسایی مخفیگاه این تبهکار خطرناک خاطرنشان کرد: با رصدهای اطلاعاتی پلیس، بالاخره مخفیگاه وی در خیابان شهید شیرودی محاصره شد و این متهم با دستورهای ویژه قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) در حالی به دام افتاد که با حضور در یکی از محضرهای ثبت اسناد قصد داشت سند یک خودرو را به نام همسرش ثبت کند اما با مشاهده نیروهای انتظامی خود را از طبقه دوم یک ساختمان پایین انداخت و به دلیل صدمه به ناحیه پا به مرکز درمانی منتقل شد.
سرهنگ احمد نگهبان که فرماندهی مستقیم این عملیات را به عهده داشت، در ادامه افزود: هنگامی که متهم سابقه دار در بیمارستان زیر نظر نامحسوس پلیس قرار داشت ناگهان همسر صیغه ای وی برای جویا شدن از وضعیت جسمانی همسرش وارد مرکز درمانی شد و بدین ترتیب او نیز به دام پلیس افتاد چرا که برخی از مال باختگان از حضور یک زن جوان در میان تبهکاران مخوف خبر داده بودند و هویت او در بررسی های پلیس ثبت شده بود.
«کلید دار امنیت مشهد» همچنین به دستگیری 3 عضو خطرناک دیگر باند «دراکولا» اشاره کرد و گفت: اگرچه دو متهم سعی می کردند هویت دیگر همدستانشان را لو ندهند اما نیروهای انتظامی با استفاده از شگردهای تخصصی موفق شدند 3 عضو دیگر این باند را شناسایی و آن ها را در چند عملیات جداگانه دستگیر کنند.
رئیس پلیس مشهد تصریح کرد: در بازرسی از مخفیگاه اعضای این باند که 3 تن از آنان بعد از تحمل 9 سال زندان آزاد شده بودند، بیش از 25 گرم طلا، 25 سیم کارت، 20 دستگاه انواع گوشی تلفن همراه، تعداد زیادی لوازم خانگی، یخچال، تلویزیون های ال سی دی، ماشین لباس شویی، تعدادی ضبط و پخش خودرو، 6 قبضه خنجر و قمه، 5 قوطی افشانه فلفل و ... کشف شد.
وی اضافه کرد: در حالی که 80 تن از شهروندان اعضای این باند را شناسایی کرده اند، نیروهای انتظامی در ادامه این عملیات 6 تن از مالخران حرفه ای را نیز به دام انداختند که یکی از آنان دارای سوابق متعدد مالخری است که گوشی های سرقتی را به خارج از کشور قاچاق می کند.
سرهنگ احمد نگهبان با بیان این که 62 دستگاه گوشی سرقتی نیز از مخفیگاه مالخران کشف شده است، یادآور شد: بررسی های پلیس نشان داد که اعضای این باند ترسناک زورگیری در یکی از سرقت ها جوان 30 ساله ای را که تاندون دستش قطع شده بود و نمی توانست دست خود را حرکت دهد به خیال آن که وی در برابر آن ها مقاومت می کند و قصد ندارد گوشی تلفن را به آن ها بدهد، هدف قرار می دهند و ضربات خنجر را به پهلو و دستش وارد و او را خون آلود رها می کنند.
این مقام انتظامی همچنین افزود: ادامه تحقیقات بیانگر آن است که اعضای باند پس از زورگیری کارت های بانکی بلافاصله موجودی آن را صرف خرید طلا و دیگر لوازم با ارزش می کردند بنابراین طلافروشان باید در شناسایی هویت خریداران دقت کافی داشته باشند و در صورت مشاهده موارد مشکوک بی درنگ با پلیس تماس بگیرند.
فرمانده با تجربه انتظامی مشهد با قدردانی از دستورهای ویژه قاضی عندلیب (معاون دادستان مشهد) برای دستگیری اعضای این باند خطرناک، گفت: با هماهنگی و دستورهای به موقع قضایی، بسیاری از لوازم سرقتی که با پول های زورگیری از شهروندان خریداری شده است، کشف شد که در یک مورد اعضای باند مبلغ 80 میلیون تومان از یک فروشگاه صوتی و تصویری در بولوار چمن خرید کرده اند که تحقیقات در این باره ادامه دارد.
وی همچنین با تقدیر از قاضی امام وردی (بازپرس شعبه 405 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) که رسیدگی دقیق به پرونده مذکور را آغاز کرده است، افزود: بررسی های بیشتر درباره شگردهای اعضای این باند نشان داد که آن ها برای ترددهای درون شهری از تاکسی های اینترنتی استفاده می کردند و در برخی از گوشی قاپی ها نیز نقش داشتند اما در زورگیری ها با خودروی دارای پلاک سرقتی در بزرگراه تردد داشتند.
سرهنگ نگهبان در پایان تاکید کرد: اعضای این باند برای هر سرقت از یک سیم کارت بی هویت استفاده می کردند و برای گوشی قاپی ها نیز شهروندان را با عناوینی مانند شارژ برقی گوشی ام تمام شده، تلفن همراهم خراب است، تماس اضطراری دارم و غیره فریب می دادند و گوشی آن ها را به سرقت می بردند که بررسی ها در این باره همچنان ادامه دارد.
اختصاصی خراسان

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی - تنها چند روز پس از سفر رئیس جمهور به سوریه، از مدل جدید موشک فجر ۵ رونمایی شد. موشکی خاص و منحصر به فرد که با سر جنگی ترموباریکی خود قدرت انفجاری بیشتری دارد و شعاع ترکششوندگی و انفجار آن بیشتر است. با توجه به آن که این موشک به صورت گسترده در خدمت گروههای مقاومت در لبنان و فلسطین است، ترموباریک شدن آن یعنی آن که میتوان خیلی زود رد آنها را در غزه و لبنان هم دید و این یعنی معادلات نظامی به نفع جریان مقاومت دستخوش تغییرات چشمگیری خواهد شد. درباره مشخصات و جزئیات این سرجنگی باید گفت سری جدید این سر جنگی که توسط متخصصان سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی نیروی زمینی سپاه تولید شده است، 1.5 برابر TNT قدرت انفجاری و در نتیجه شعاع تخریب و آثار حرارتی بیشتری نیز دارد. علاوه بر این، حساسیت آن کمتر از TNT است که همین موضوع ایمنی بهکارگیری آن را نسبت به سر جنگیهای متداول بیشتر میکند. در این باره باید توضیح داد که مهمات «گرمافشاری» یا به اصطلاح «ترموباریک» نوعی خاص از مهمات است که در ابتدا، تودهای از مواد آتشزا در شعاع انفجاری خود ایجاد میکند که با اکسیژن موجود در جو مخلوط میشود و در مرحله بعد، این توده آتش میگیرد؛ بهطوری که منطقه آتش گرفته شده را نابود میکند. شیوه کار سلاح گرمافشاری نیز این گونه است که ابتدا به کمک یک خرج کوچک، اَبری از غبار انفجاری ایجاد میکند و سپس آن را با خرج دوم شعله ور میسازد. مهمات گرمافشاری که بمب خلأ هم نامیده میشود، با استفاده از اکسیژن موجود در هوا برای سوختن، یک ابر انفجار قدرتمند ایجاد میکند و با این کار در مقایسه با بمبهای معمولی، انرژی تخریبی بیشتری دارد و از این نظر میتوان آن را یک «بمب موشکی » قلمداد کرد. بنابراین هنگامی که این نوع مهمات در فضای سرپوشیده پناهگاههای زیرزمینی یا کانالها منفجر شود، فشار تخریبی آن بهمدت طولانیتری در فضای بسته پناهگاه باقی میماند و باعث تخریب بیشتری میشود، بنابراین برای پاکسازی استحکامات و سنگرها سلاحی کارآمد بهشمار میآید. این نوع سر جنگی جدید برای این راکتها با توجه به نوع خاص عملکرد خود، سلاحی مناسب برای مقابله با گروهکهای تروریستی بهخصوص در مناطق کوهستانی و صعبالعبور نیز هست، چراکه این گروهکها با استفاده از عوارض طبیعی یا اقدامات مهندسی، پناهگاهها و سنگرهای مستحکمی در این مناطق برای خود ایجاد میکنند. به همین دلیل یکی از جنبههای شهرت بیشتر راکتهای فجر5، واگذاری نمونهای از آنها به گروههای مقاومت فلسطینی است که در گذشته نیز اخباری در این باره در رسانهها منتشر و در جریان جنگ 55 روزه سال 2012 از آن رونمایی شد. در آن مقطع اعلام شد که نیروهای حماس با استفاده از همین راکت توانستند با عبور از سد سامانه گنبد آهنین، تلآویو را هدف قرار دهند. گفتنی است، این راکت 333 میلیمتری با سوخت جامد، دارای نمونههای تکمرحلهای و دومرحلهای است و در نمونه تکمرحلهای، بُرد آن به 75 کیلومتر و در نمونه دومرحلهای به 180 کیلومتر میرسد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.








ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.