
از نیمههای جنگ تحمیلی، سینماگران به سراغ روایتهایی درباره دفاع مقدس رفتند و از زوایای مختلف، تاثیر جنگ بر زندگی انسانها و فداکاریهای رزمندگان در مقابل تجاوز دشمن را به تصویر کشیدند. نتیجه تلاش سینماگران برای روایت این برهه از تاریخ، خلق آثاری ماندگار و مهم و همچنین شکلگیری ژانر جدیدی به نام «دفاع مقدس» در سینمای ایران بود. از میان آثار مختلفی که در ژانر دفاع مقدس تولید شدند، بعضی فیلمها موفق شدند شخصیتهایی را خلق کنند که به دلیل ویژگیهای شخصیتی خاص و جذاب آنها یا بازی درخشان بازیگرشان، به کاراکتری ماندگار و محبوب در تاریخ سینمای دفاع مقدس تبدیل شدند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- شاید خیلی از ما با شنیدن یک خبر تلخ یا بیماری که ممکن است در آینده برای ما یا دیگر اعضای خانواده مشکلاتی را به وجود بیاورد، حسابی شوکه شویم و قبل از وقوع مشکل، با گرفتن زانوی غم به بغل مشکل دیگری به مشکلات مان بیفزاییم. بد نیست امروز ماجرای زندگی یک خانواده شش نفره کانادایی را مرور کنیم که سه فرزند این خانواده به دلیل یک بیماری نادر ژنتیکی قرار است بینایی شان را از دست بدهند. خواندن این گزارش که از مطالب منتشر شده در ترجمه پیج شخصی آن ها و چند گزارش خارجی به دست آمده خالی از لطف نخواهد بود و می تواند برای بهتر زندگی کردن همه مان بسیار امید بخش باشد. پس با ما همراه باشید.
پدر و مادر یک خانواده شش نفره کانادایی در سال 2019 در حالی که 12 سال از شروع زندگی مشترک شان می گذشت متوجه اختلال ژنتیکی نادر بینایی سه فرزند از چهار فرزندشان می شوند. آن ها متوجه می شوند سه فرزندشان به بیماری رتینیت پیگمنتوزا دچار هستند. این یک بیماری ژنتیکی نادر است که به مرور زمان باعث از دست دادن یا کاهش بینایی میشود؛ در طول بیماری، شبکیه چشم به آرامی تخریب و قدرت بینایی از فرد سلب میشود. ادیت لمی، مادر این خانواده، به CNN گفته: «ما نمیدانیم روند این بیماری به چه صورت و با چه سرعتی طی میشود اما طبق شواهد علمی، فرزندان ما در اواسط زندگی کاملاً بینایی خود را از دست میدهند. در این شرایط، کاری از کسی ساخته نیست؛ در واقع هیچ درمان مؤثر و حتی درمان موقتی برای جلوگیری از پیشرفت بیماری رتینیت پیگمنتوزا وجود ندارد». با این حال این پدر و مادر سعی کردند بر خود مسلط باشند و واقعیت را بپذیرند؛ این دو با کمک یکدیگر توجهشان را بر کمک به فرزندان خود متمرکز کردند تا بچههایشان تمام مهارتهای لازم برای طی کردن مسیر خود در زندگی را کسب کنند.
هنگامی که آن ها با این خبر کنار آمدند، این زوج توجه شان را بر کمک به فرزندان خود متمرکز کردند تا مهارت های لازم برای هدایت زندگی را توسعه دهند. این خانواده به پیشنهاد پزشک معالج بچه ها تصمیم گرفتند که ذهن و حافظه کودکانشان را پر از خاطرات بصری کنند. لمی در اینباره در صفحه اینستاگرامش نوشته: «فکر کردم بهتر باشد بهجای این که عکس یک فیل را در کتاب داستان به بچهها نشان دهم، آن ها را به دیدن یک فیل واقعی ببرم. تمام سعی من این است که حافظه بصری فرزندانم را با بهترین و زیباترین تصاویر ممکن پر کنم.» همین اتفاق باعث شد آن ها تصمیم بگیرند به دور دنیا سفر کنند تا برای روز مبادای فرزندانشان گنجینه ای بصری بسازند و از ماه مارس امسال یعنی اوایل بهار، سفرشان را شروع کردند و در این مدت بر اساس آن چه در صفحه اینستاگرام این خانواده منتشر شده آن ها تا به حال از نامیبیا، زامبیا، تانزانیا، ترکیه و مغولستان بازدید کردهاند و اکنون در جزیره بالی در اندونزی هستند. این والدین پیش از آغاز سفرشان، فهرستی از آرزوهای فرزندانشان را برای سفر تهیه کردند تا در صورت امکان آرزوهایشان را به واقعیت تبدیل کنند؛ به طور مثال میا دوست داشت اسبسواری را تجربه کند، لوران هم میخواست در حین شترسواری، آب میوه بنوشد!
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- مربی یک موسسه آموزشی در مشهد که دانش آموزان خود را با توسل به حیله و نیرنگ آزار و اذیت می کرد، با سرعت عمل پلیس و دستورات ویژه قضایی در حالی بازداشت شد که قصد اغفال یکی دیگر از دانش آموزان را داشت. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، شنبه گذشته(دوم مهر) مرد جوانی سراسیمه خود را به کلانتری میرزا کوچک خان مشهد رساند و درحالی که نگرانی و اضطراب سراسر وجودش را فراگرفته بود، راز تکان دهنده ای را فاش کرد.
او به یکی از افسران پلیس گفت: مدتی بود فرزند 16 ساله ام دچار نوعی افسردگی شده بود به طوری که نه تنها گوشه گیری می کرد بلکه رفتارش نیز به کلی تغییر کرده بود. به همین دلیل به ماجرا حساس شدم و احتمال می دادم که او از موضوع دلهره آوری رنج می برد اما جرئت بیان آن را ندارد. این گونه بود که به اتفاق همسرم پیگیر علت افسردگی و تغییر رفتار فرزندم شدیم و به گونه ای پنهانی با یکی از دوستان نزدیک او به گفت وگو پرداختیم و دلیل تغییر رفتار پسرم را از او جویا شدیم اما ناگهان «س» (همکلاسی پسرم) از راز وحشتناکی پرده برداشت که من همچنان حیران و متعجب به او می نگریستم. «س» به من گفت: در موسسه آموزشی که برای کلاس های غیردرسی و تقویتی ثبت نام کرده بودیم، مسائل غیراخلاقی و زشتی رخ می داد اما هیچ کدام از ما جرئت نداشتیم برای دیگران یا اعضای خانواده آن ها را بازگو کنیم. مربی آموزشگاه ما را آزار می داد و حتی زمانی که خانواده اش در منزل نبودند، هرکدام از بچه ها را به خانه اش در منطقه قاسم آباد می برد و ...
به گزارش روزنامه خراسان، این مرد جوان ادامه داد: بعد از شنیدن این ماجرای تلخ، بلافاصله به سراغ فرزندم رفتم و حقیقت موضوع را جویا شدم. وقتی پسرم به آزار و اذیت خود و دیگر دوستانش اشاره کرد، دیگر نتوانستم تحمل کنم و برای پیگیری قانونی به همراه فرزندم و دوستش به کلانتری آمدم چرا که طبق اظهارات دانش آموزان این مربی پلید هم اکنون تعداد دیگری از دانش آموزان نوجوان را به بهانه مهارت آموزی های میدانی و عملی به جاده سرخس برده است و این احتمال وجود دارد که برخی از آنان را نیز با همین ترفند شیطانی آزار و اذیت کند و ...
بنابر این گزارش، در پی اعلام شکایت این مرد جوان بلافاصله گروهی تخصصی از افسران کارآزموده پلیس با راهنمایی و دستورات ویژه سرهنگ علی عبدی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) وارد عمل شدند و تحقیقات محرمانه ای را آغاز کردند. آنان ابتدا ماجرای این شکایت تکان دهنده را در تماس تلفنی به قاضی مصطفوی (قاضی دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) اطلاع دادند و بدین ترتیب رصدهای اطلاعاتی ماموران انتظامی با دستورات قاطع و محرمانه مقام قضایی برای بررسی نامحسوس ادعای شاکی و نوجوان همکلاسی وی، در حالی آغاز شد که ستوان خورشیدی (رئیس دایره قضایی کلانتری میرزا کوچک خان) سرپرستی این عملیات را به عهده داشت. ادامه گزارش روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، مراتب به فرمانده انتظامی مشهد نیز گزارش شد و این گونه عملیات پلیس با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ احمد نگهبان شکل جدیدی به خود گرفت چرا که این ماجرا باید به طور خاص و ضربتی پیگیری می شد.
در همین حال گروه عملیاتی پلیس، شبانه عازم جاده سرخس شدند و بعد از پیداکردن مکان استقرار دانش آموزان، مربی 34 ساله آنان را به صورت نامحسوس زیر نظر گرفتند. طولی نکشید که شواهدی از اغفال یک دانش آموز دیگر در محل استقرار آن ها به دست آمد که حکایت از هوسرانی این مربی پلید داشت. با لو رفتن این موضوع، بلافاصله ماموران انتظامی در اطراف «شیطان هوسران» قرار گرفتند و قبل از آن که او بتواند قصد شیطانی خود را انجام دهد، حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند و او را به دام انداختند. این متهم پلید که در دایره قضایی کلانتری مورد بازجویی های فنی و تخصصی قرار گرفته بود، ناگهان به اعمال شیطانی و آزار و اذیت چند دانش آموز 10 تا 16 ساله اعتراف کرد و درباره رفتار کثیف خود هنگام دستگیری گفت: دست آن دانش آموز سرما خورده بود که از او خواستم تا دستش را در جیبم بگذارد!! براساس گزارش خراسان، متهم این پرونده که به دلیل حیله گری های هوس آلود، لقب شیطان هوسران گرفته است، به تعرض دو نوجوان در منزل مسکونی اش نیز اعتراف کرد اما مدعی شد با این گونه رفتارهای بی شرمانه قصد داشته تا به دانش آموزانش کمک کند که درگیر کارهای بدتر نشوند!!
شیطان هوسران همچنین در ادامه اعترافاتش مدعی شد: همه چیز از پنج سال قبل و به درخواست یکی از دانش آموزان وبا یک نوازش ساده شروع شد و ادامه یافت البته خودم می دانم کارم اشتباه بود و به همین دلیل از شاکیانم می خواهم که مرا ببخشند. این مربی متاهل که مدعی است مدرک تحصیلی کارشناسی دارد، درحالی با صدور قرار قانونی از سوی قاضی مصطفوی روانه زندان شد که شاکیان او در حال افزایش هستند. در همین حال پدر یکی از دانشآموزان وی به خبرنگار خراسان گفت: ما به این مربی اعتماد کامل داشتیم و همواره مبالغی را نیز برای امور خیریه به او می پرداختیم. وی افزود: فرزندم از سال 95 در موسسه آموزشی او در کلاس های فوق برنامه شرکت می کرد ولی نمیدانستیم که او یک شیطان هوسران است چرا که تعداد زیادی دانش آموز از مناطق فردوسی، جانباز و بولوار شهید فرامرز عباسی در آن مرکز آموزشی تحصیل می کردند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمد حسام مسلمی- دیروز همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) در مشهد غوغا بود، خیابانها و مسیرهای منتهی به حرم مطهر رضوی مملو از زائرانی بود که از سراسر ایران و سایر کشورهای جهان خود را به مشهد الرضا (ع) رسانده بودند تا در عزای محبوب شان ، علی بن موسی الرضا (ع) بر سر و سینه بزنند. خوب که نگاه می کنم می بینم میلیون ها نفر در این روزها آمده اند تا دل های خود را به ضریح آقا گره بزنند و به امام مهربانیها بسپارند، حرف ها و درد دل هر کدام از زائران جنس متفاوتی دارد. به تک تک زائران که نگاه می کنم عجیب دل هایشان گرفته است، آرام آرام، شانه به شانه هم به سمت حرم مطهر رضوی حرکت می کنند و فقط اشک می ریزند و زل زده اند به گنبد آرزوهایشان. روزهای پایانی ماه صفر، مشهد الرضا (ع) بوی کربلا میگیرد و عاشقان اهل بیت (ع) از جای جای کشور و حتی فراتر از مرزها روانه مشهد میشوند. گروهی پیاده و گروهی سواره؛ هرکسی خود را به مشهد رسانده و موکبهایی که هرسال به تعدادشان افزوده میشود تا هرکدام به نوعی به زائران امام رئوف در مسیر رسیدن به بهشت خدمت کنند، یکی مغازهاش را به موکب تبدیل کرده، آن یکی غذایی پخته و در مسیر بین زائران توزیع میکند، یکی دیگر موکبی بزرگ برپا کرده تا محل استراحت زوار باشد. اطراف حرم مطهر تقریبا همه خیابانها مملو از موکب است، هرکسی و هر گروهی به حد توان ایستگاهی برای پذیرایی از زائران برپا کرده و خدمت میکند.
آمدن بی بی سکینه از زاهدان برای زیارت امام رضا (ع) عجب حکایتی داشت. او 80 ساله است و پاهایش توان راه رفتن ندارد، بر ویلچری نشسته بود که فردی با لباس هلال احمر او را به سمت حرم همراهی می کرد؛ یاسر نوجوان 18 ساله مشهدی که ساعت ها از سمت حرم تا میدان شهدا و برعکس زائران مسن را سوار ویلچر می کرد. از او خواستم از حس و حالش بگوید و از کاری که انجام می دهد، اشک از چشمانش جاری می شود و کوتاه می گوید: امیدوارم عاقبت بخیر شوم، این زائران نور چشم ما هستند. حرف های بی بی سکینه هم جالب است، می گوید: من 80 ساله ام و پاهایم توان راه رفتن ندارد، این همه راه را از زاهدان به مشهد آمده ام اما اگر این بچه های هلال احمر نبودند نمی توانستم حرم آقا را زیارت کنم، در چند روزی که به مشهد آمده ام توانستم هشت بار به زیارت حضرت مشرف شوم و بچه های هلال احمر با این کارشان خیلی به ما کمک کردند.
کمی دورتر در میدان بسیج موکب جالبی برپاشده که از ابتدای خیابان تبلیغاتش دیده میشود، دورهمیهای دخترانه، کافه نوجوان، اسکان رایگان خواهران، طب سنتی و ....؛ موکب دخترانه نجمه سلام ا... علیها، سر در بزرگی دارد و اطرافش غرفههای پذیرایی است اما ورود برای خواهران است. محوطهای بزرگ که دور تا دور آن غرفههای مختلف چیده شده، اولین صحنهای که به چشم میخورد کافی است تا تو را وادار به ادامه مسیر کند، دختر نوجوانی که سربندی بر سر دارد روی زمین نشسته تا غبار از کفش زائران بگیرد و آن ها را راهی حرم کند. سر برمی گردانم بر طاق اولین غرفه که کفشداری است، عبارتی جالب نوشته شده: «ما کفش میشویم تو تحویل مان بگیر» و بازهم دخترکی نوجوان با سربندی خاص و با لبخندی خاص کفش را ازدستم می گیرد و خوشآمد می گوید. نمی خواهم رهایش کنم؛ میپرسم چه میکنی این جا؟ با شیطنتی دخترانه جواب میدهد: من اولین کفشدار دختر حضرتم، هیچ وقت فکر نمی کردم این قدر زود به این آرزویم برسم. سر و صدای بچهها اجازه ادامه صحبت نمیدهد، صدا از غرفه کناری میآید،کلی کودک دورتا دور غرفهای به نسبت بزرگ نشستهاند و باکاغذرنگی و چسب، به دست استاد نوجوان خیرهاند که کاردستی درست میکند، استاد نوجوان و کلی دختر نوجوان با سربندی خاص که روی آن نوشته شده «همه خادم الرضاییم» در محوطه مشغول فعالیت اند.در چایخانه موکب همه چیز مهیاست، از چای گرفته تا دمنوش و شربت، گلویی تازه می کنم و با چند زائر همکلام میشوم. آن ها هم مثل من از خدمت این نوجوانان سر ذوق آمدهاند و راضی اند، زهرا دانشجوست و از کرمان آمده و دو روزی هست که مهمان این موکب است، او میگوید که قبلا هم به این جا آمده اما نه در این ایام، گویا این جا محل اردوهای دانشجویی موسسه جوانان آستان قدس بوده که حالا به این موکب تبدیل شده، زینب همراه کاروانی از یزد به مشهد سفر کرده و میگوید: همه چیز این جا خوب است، اسکان شبیه موکبهای کربلاست، صبحانه و ناهار و شام هم سفره میاندازند وسط صحن حیاط و همه جمع میشویم، راستش را بخواهید اول از خدمت این نوجوانان تعجب کردم اما حالا که قرار است راهی شهرمان شوم شاید دلم برای تک تک آن ها تنگ شود. خانم فیاض مسئول موکب دخترانه نجمه(س) و واحد دخترانه موسسه جوانان آستان قدس رضوی است، از او می خواهم کمی بیشتر برایم از این موکب بگوید که می گوید: اصلیترین فعالیت ما در موسسه جوانان حول و حوش قشر نوجوان دهه هشتادی است . درخصوص خدمات موکب هم روزانه ظرفیت اسکان 1000 زائرخانم به همراه پذیرایی سه وعده غذای گرم در این موکب فراهم است و هر شب هم برنامه خاصی برای زائران به ویژه نوجوانان در این موکب طراحی شده و اجرا می شود.
ورود بیش از 4.6 میلیون زائر به مشهد
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


هشدار عجیب مقام امنیتی روسیه در آستانه جام جهانی
جام جهانی قطر برگزار نخواهد شد؟
هادی/ کمتر از دو ماه تا آغاز رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر باقی مانده است و 32 تیم حاضر در این دوره از مسابقات در حال گذراندن اردوی آماده سازی و انجام بازی های دوستانه هستند و تیم ملی کشورمان هم به عنوان یکی از 32 تیم حاضر در قطر، در اتریش اردو زده و دو دیدار دوستانه هم با تیم های اروگوئه و سنگال برگزار کرده است. قطعا هر چه به آغاز مسابقات نزدیک تر می شویم اخبار مربوط به جام جهانی حجم بیشتری از اخبار و گزارش های رسانه های مختلف در جهان را به خود اختصاص می دهد و رسانه ها از ابعاد مختلف به نخستین جام جهانی پاییزی- زمستانی تاریخ این رقابت ها می پردازند. البته اکثر اخبار هم درباره نحوه آماده شدن قطر برای برگزاری دیدارهای جام جهانی و اقدامات و کارهایی است که در راستای برگزاری هر چه بهتر این مسابقات انجام شده یا می شود. روز گذشته هم در همین راستا، شرکت رسانهای قطر (QMC) در خبری، مدعی پوشش بیسابقه مسابقات فوتبال جام جهانی ۲۰۲۲ شده است. شیخ عبدالعزیز بنثانی الثانی -مدیر اجرایی این شرکت رسانهای قطری- در خبری که توسط پایگاه خبری «گلف تایمز» منتشر شده، اعلام کرده است که پوشش مسابقات جام جهانی قطر به شبکههای تلویزیونی محدود نمیشود بلکه این مسابقات علاوه بر تلویزیون از طریق شبکههای رادیویی پوشش داده خواهند شد.به گفته وی مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ به زبانهای متنوعی گزارش می شود و در اختیار مخاطبان قرار می گیرد که از آن جمله میتوان به انگلیسی، فرانسه و اردو اشاره کرد. این مدیر اجرایی رسانه در قطر در گفتوگویی که با رادیو کویت داشته، پیش بینی کرده است که به واسطه پوشش قابل توجه مسابقات جام جهانی بتوانند مخاطبان (بیننده و شنونده) بسیاری را از اقصی نقاط دنیا -در داخل و خارج از ورزشگاهها -جذب شبکههای خود کنند.بر اساس این گزارش، مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ متشکل از ۳۲ تیم فوتبال است. انتظار میرود کشور قطر با جمعیتی کمتر از ۳ میلیون نفر، میزبان ۱۲ میلیون گردشگر علاقه مند به فوتبال باشد که در جریان این مسابقات به قطر سفر خواهند کرد. همچنین روز گذشته آخرین مرحله بلیت فروشی مسابقات جام جهانی 2022 قطر از روی سایت رسمی فیفا آغاز شد و به این بهانه رسانه های ایرانی و خارجی به قیمت بلیت ها اشاره و به تفکیک مراحل مختلف این مسابقات یک ماهه قیمت ها را منتشر کردند.
هشدار روس ها به قطر و فیفا
با وجود این اقدامات و تحرکات گسترده قطری ها برای برگزاری مسابقات جام جهانی اخبار منفی هم درباره این مسابقات کم نیست. از اخبار مربوط به کشته شدن کارگران شاغل در پروژه های جام جهانی قطر و تضییع حقوق انسانی آن ها تا مخالفت برخی کشورها با میزبانی قطر با وجود گذشت چند سال از انتخاب این کشور کوچک حوزه خلیج فارس برای میزبانی جام جهانی 2022. در حالی که قطر تقریبا به آمادگی کامل برای میزبانی از این رقابتها رسیده اما از یک طرف آلمان این کشور را شایسته میزبانی نمیداند و از طرف دیگر هم روسها تهدید به برگزار نشدن این رقابت بزرگ میکنند.روز گذشته بود که رسانه ها، خبری جنجالی را مخابره کردند که نقل قولی از یک مقام بلند پایه کشور روسیه بود. دبیر شورای امنیت روسیه در اظهارنظری عجیب و تکان دهنده اعلام کرد که جام جهانی ۲۰۲۲ قطر برگزار نخواهد شد.
نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت روسیه در اظهار نظری جنجالی و شوک آور گفته بود: امسال جام جهانی وجود نخواهد داشت. در هفتههای اخیر همه چیز تغییر خواهد کرد.فیفا تیم ملی فوتبال روسیه را به دلیل حمله این کشور به اوکراین اسفند ماه سال گذشته از پلی آف جام جهانی ۲۰۲۲ کنار گذاشت تا در نهایت این تیم ملی فوتبال ولز باشد که با شکست اوکراین راهی مرحله گروهی جام جهانی میشود.البته پیش از این هم روسها تهدید کرده بودند که به دلیل حضور نداشتن تیم ملی فوتبال این کشور در جام جهانی اجازه برگزاری این رقابت را نخواهند داد اما هشدار یک مقام بلند پایه امنیتی روس باعث نگرانی مسئولان برگزار کننده جام جهانی و قطری ها و فوتبال دوستان شده است. هرچند برخی کارشناسان این تهدیدها را بیشتر نوعی بلوف میدانند که هر از گاهی سعی دارد فقط حذف سیاسی تیم ملی روسیه از جامجهانی را یادآوری کند.
سکوت سرمربی سابق تیم ملی ایران شکست
اسکوچیچ: ارزشم بالا رفت اما جام جهانی را از دست دادم
دراگان اسکوچیچ سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران بعد از تحویل این تیم از «مارک ویلموتس» بلژیکی، موفق شد ایران را در شرایط سختی از مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ عبور بدهد. او ابتدا در مرحله دوم نتایج خوبی برابر بحرین، عراق، هنگ کنگ و کامبوج گرفت و در ادامه در مرحله نهایی، صعود زودهنگامی را با تیم ایران به جام جهانی رقم زد.اما جایگاه اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی، بعد از قرعه کشی جام جهانی ۲۰۲۲ متزلزل شد. زمزمه ها برای برکناری این مربی کروات بالا گرفت و ابتدا کمیته فنی فدراسیون فوتبال رای به اخراج او داد. بعد از گذشت کمتر از یک هفته و مذاکرات فدراسیون فوتبال با گزینه هایی چون علی دایی، اسکوچیچ در تیم ملی ماندنی شد اما این تصمیم باز هم دستخوش تغییر شد.با برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال و بازگشت مهدی تاج به عنوان رئیس این فدراسیون، در نهایت اسکوچیچ از تیم ملی ایران اخراج و کارلوس کی روش به جای او انتخاب شد.اسکوچیچ بعد از جدایی از تیم ایران، از گفت وگو با خبرنگاران خودداری کرد. مربی کروات که گفته می شد یکی از گزینه های مدنظر تیم ملی فوتبال عراق هم بوده است، در این مدت تنها با انتشار پیامی در اینستاگرام خود، مصاحبهای را که به نقل از او منتشر شده بود تکذیب و اعلام کرد که از هیچ کشوری پیشنهاد ندارد.
سکوت اسکوچیچ حتی بعد از ترک تهران و بازگشت به کرواسی هم ادامه داشت تا این که سرانجام او در مصاحبه ای به این سکوتش با پاسخ دادن به سوالاتی در خصوص تیم ملی، اخراجش با تصمیم مهدی تاج و پیشنهادهایی که دارد، پایان داد. این مربی تاکید کرد که پیشنهادهایی هم دارد و قیمت و ارزش قراردادی اش به واسطه نتایجی که در ایران گرفته، در حال افزایش است.
اسکوچیچ در پاسخ به این سوال که به نظر می رسد جام جهانی قطر را در تلویزیون خواهد دید نه به عنوان سرمربی ایران، اظهار کرد: متأسفانه بله. اما من نمی توانم چیزی را تغییر بدهم، این در اختیار و کنترل من نیست.سرمربی سابق تیم ملی ایران که با رادیو Rijeka گفت وگو می کرد، تصریح کرد: با تیم ملی ایران بهترین عملکرد ممکن را در مسابقات انتخابی جام جهانی در آسیا داشتم. ما بازی های زیادی را بردیم و رکوردهایی را به ثبت رساندیم. پس از آن، روزی رئیس (فدراسیون فوتبال ایران) تصمیم به اخراج من گرفت.
اسکوچیچ خاطرنشان کرد: من تصمیم او (مهدی تاج) را پذیرفتم و اکنون این جا هستم، بدون کار. قصد دارم برای چند ماه استراحت کنم.وی گفت: پس از کسب نتایج عالی در ایران، قیمت و ارزش من به عنوان مربی در حال افزایش است و پیشنهادهایی هم دارم اما قبل از هر تصمیمی درباره آینده ام وقت می گذارم. آن ها (فدراسیون ایران) جام جهانی را از من گرفتند اما نتیجه و رکوردها جزئی از تاریخ تیم ملی ایران خواهد ماند. امیدوارم ایران در جام جهانی کار بزرگی انجام دهد.
پوتین به ادوارد اسنودن حق شهروندی روسیه را داد
«افشاگر» به جنگ اوکراین اعزام می شود؟
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با صدور فرمانی به ۷۵ شهروند خارجی از جمله ادوارد اسنودن افشاگر ۳۹ ساله آمریکایی تابعیت روسیه را اعطا کرد. اسنودن، پیمانکار پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا، حدود ۹ سال است که در روسیه زندگی میکند. او که پیشتر اقامت دایم روسیه را نیز دریافت کرده، دو سال پیش همراه با همسرش لیندزی، درخواست دریافت شهروندی را مطرح کرده بودند. بر اساس گزارش ها، به لیندزی اسنودن هنوز موقعیت شهروندی داده نشده است، اما فرزندشان که در روسیه به دنیا آمده، شهروند این کشور محسوب می شود. اسنودن در گذشته از کارکنان آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) بود و در سال ۲۰۱۳ اسناد مربوط به استراق سمع جمعی این سازمان امنیتی را رسانهای کرد. او پس از افشای این اسناد تصمیم داشت خود را از طریق هنگکنگ به اکوادور برساند، اما پس از باطل اعلام شدن گذرنامه او از سوی دولت آمریکا، ناگزیر به اقامت در روسیه شد. پلیس فدرال آمریکا (FBI) وی را متهم به سرقت اسناد دولتی آمریکا و فعالیتهای جاسوسی کرده است. در صورت بازگشت به آمریکا خطر زندان او را تهدید میکند. اسنودن بارها اعلام کرده بود که در صورت دریافت تضمین برای محاکمه عادلانه حاضر است به آمریکا، زادگاه خود، برگردد. اسنودن از حق اقامت نامحدود در روسیه برخوردار است.وی پیشتر خواستار تابعیت دوگانه آمریکایی-روسی شده بود. آمریکا بارها از روسیه خواسته است اسنودن را تحویل این کشور دهد. وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که از تغییر تابعیت اسنودن اطلاعی ندارد و موضع واشنگتن در قبال وی تغییر نکرده است. با اعلام دریافت حق شهروندی روسیه توسط اسنودن، برای بسیاری این سوال پیش آمده بود که در پی اعلام بسیج عمومی نیروهای روسیه برای جنگ در اوکراین، آیا اسنودن به این کشور اعزام می شود؟ حالا، وکیل اسنودن گفته که موکلش در ارتش روسیه خدمت نکرده و از این رو در زمره افرادی قرار نمیگیرد که به عنوان بخشی از بسیج عمومی به خدمت فرا خوانده شدهاند. اعلام بسیج عمومی در روزهای گذشته باعث شده است تعداد قابل توجهی از شهروندان روسیه برای فرار از اعزام به جنگ اوکراین، روسیه را به مقصد ارمنستان، ترکیه، مغولستان و ... ترک کنند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفتوگو با عینکفروشی که کار خیرخواهانه اش خبرساز شد
هرازگاهی تصاویری از کارهای نیکوکارانه بعضی هموطنانمان برای اقشار ضعیف جامعه، مورد توجه قرار میگیرد و کاربران شبکههای اجتماعی هم با کامنتهایی همچون «چه خوبه که هوای همدیگه رو داریم»، «آفرین به غیرتش» و... آنها را تحسین میکنند. صاحب یک عینک فروشی در رشت هم روی یک برگه که داخل مغازهاش روی شیشه نصب کرده، نوشته: «از افرادی که بضاعت مالی ندارند، وجهی از بابت عینک دریافت نمیشود». شماره تلفن این مغازه را پیدا کردیم و با آن تماس گرفتیم اما صاحب اصلی آن در مغازه نبود و چون نمیخواست اسمی از او بیاید، حاضر به گفتوگو هم نشد اما همکارش در این مغازه، نکات جالبی درباره این برگه دارد که در ادامه خواهید خواند.
از 3 سال پیش این برگه را نصب کرده ایم
«رحیمیان» میگوید: «مالک این مغازه خودم نیستم، من همکارشان هستم. آقای «ایرانزاد» که سنشان کمی بالا رفته و این روزها خیلی کمتر به مغازه میآیند، صاحب این مغازه هستند اما همچنان گفتهاند که باید این برگه روی شیشه این جا باشد. تقریبا سه سالی میشود که این کار را انجام میدهیم و این برگه را روی شیشه مغازه نصب کردیم».
ما این تصویر را رسانهای نکردیم اما...
او درباره انتشار تصویر این برگه در شبکههای اجتماعی هم میگوید: «بعد از انتشار تصویر این برگه در شبکههای اجتماعی، بعضیها گفتند که این برای تبلیغات است اما باور کنید که اصلا ما این تصویر را رسانهای نکردیم و نمیدانم کدام یک از مشتریها، آن عکس را گرفته و منتشر کرده است. بعد از آن به همین دلیل، آقای «ایرانزاد» اصلا راضی نشده که با رسانهای در این باره گفتوگو کند تا برداشت اشتباهی درباره نیت اش به وجود نیاید».
تا ماهی 20 عینک به نیازمندان تقدیم میکنیم
او درباره مشتریهایی که با کمک این برگه، صاحب عینک میشوند هم میگوید: «بیشتر مشتریهای این چنینی، افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد و اشخاصی هستند که دوست یا آشنا معرفی میکنند یا خودمان دربارهشان تحقیق می کنیم. تا جایی که برایمان از لحاظ مالی مقدور باشد، انجام وظیفه میکنیم. البته الان ما هم یک مقدار مشکل داریم چون جنسهایمان خیلی گران شده و قدرت خریدها کاهش پیدا کرده است. در ضمن، افرادی را که بهزیستی معرفی میکند، نمره عینکشان معمولا خیلی بالاست بنابراین شیشههایشان هم گرانتر است. قبلا که قیمتها کمتر بود، تا ماهی 15 تا 20 عینک هم به نیازمندان تقدیم میکردیم. الان هر عینکی که با نمره بالا بخواهیم به این افراد تقدیم کنیم، بیش از 1.5 میلیون تومان است و تا سه میلیون تومان هم برای ما هزینه دارد ولی بیشترشان یا شیشه را خودشان دارند که به آنها فریم میدهیم یا کمک میکنیم تا به هرشکلی شده، هوای چِشم نیازمندان را داشته باشیم. این جمله را بار ها آقای «ایرانزاد» به من گفته که باید هوای چشم نیازمندان را داشته باشیم.»
لذت کاملشدن دید نیازمندان تماشایی است
«بعضی افراد قبل از اینکه به ما مراجعه کنند چون قدرت خرید نداشتند، مدتی را بدون عینک سپری کردند و خیلی اذیت شدند». «رحیمیان» ادامه میدهد: «وقتی عینک را به آنها میدهیم و روی چشمشان میگذارند، برای چند دقیقه همین جا مینشینند و هر دعایی را که بلدند برای ما و خانوادهمان میکنند. این رضایت و خوشحالی از نظر ما، ارزش زیادی دارد و هر ایرانی که از دستش برمیآید، باید برای آسوده خاطر شدن بقیه هموطنان، چنین گامهایی بردارد. لذت کاملشدن دید نیازمندان تماشایی است.»
برایمان سخت است نیازمندی را ناامید کنیم
از او می پرسم که آقای «ایرانزاد» به خاطر شرایط اقتصادی و گرانیها، تا حالا نگفته که باید این برگه را برداریم که میگوید: «او اصلا به این چیزها فکر نمیکند و بارها گفته برای کمک به این افراد، تا جایی که امکان دارد کسی را رد نکنیم و برایش خیلی سخت است که نیازمندی، ناامید از این عینکفروشی بیرون برود. حتی گاهی فردی نقدی هم نیاز داشته و او کمک کرده و کمک حال دیگران بوده است. در این 25 سالی که من در کنارش بودم، این طور بوده است. این مغازه 50 سال قدمت دارد و جزو عینک فروشیهای قدیم رشت است. آقای «ایرانزاد» با این که وضع مالیاش خوب است اما بهشدت آدم خاکی است و اصلا خودش را دست بالا نمیگیرد».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی عبدالهی- پنج سال، پنج جلسه؛ این خروجی آماری یک شورای عالی است که قرار بود آموزشهای فنی، حرفهای و مهارتی را در کشور منسجم کند؛ اما طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در این کار موفق نبوده است.
این که چرا شورای عالی آموزش فنی، حرفهای و مهارتی نتوانسته است در طول 5 سال عمر خود، عملکرد قابل قبولی داشته باشد، سوالی است که «علی اوسط هاشمی»، رئیس سابق سازمان فنی و حرفهای کشور در گفت و گو با خراسان به آن پاسخ میدهد و میگوید: به طور کلی مهارتآموزی در کشور ما در غربت است و نتوانسته است در بین مردم و مسئولان جایگاه خود را پیدا کند. اوسط هاشمی میافزاید: درباره مهارتآموزی صحبتها و اظهارنظرهای بسیار زیبایی میگوییم و میشنویم اما در مقام اجرا، ارادههایی که منتج به تغییر نگاهها و سیاستها شود، نمیبینیم و عمده توجهات همچنان به سمت مدرکگراییهای دانشگاهی است؛ در حالی که بخشی از خروجی این رویکرد، بیکاری فارغالتحصیلان یا مهاجرت آن ها بوده است. وی می افزاید: وقتی در سیاست های کلان مهارت آموزی دچار مشکل هستیم، طبیعی است که شورای عالی این حوزه هم خروجی مناسبی نخواهد داشت. رئیس سابق سازمان فنی و حرفهای کشور به یک مشکل دیگر هم اشاره و تصریح میکند: در کشور، شوراهای عالی متعددی داریم اما تا زمانی که نظارت و مصوبات این شوراهای تخصصی جایگاهی در نهادهایی مانند مجلس یا سازمان برنامه و بودجه نداشته باشد، نباید انتظار داشته باشیم شوراهای عالی فعال و پویایی داشته باشیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فروش تخممرغ 5 تا 8 هزار تومان گرانتر از قیمت مصوب
بهاره موفقی/ 48 هزار تومان؛ قیمت یک کیلو تخممرغ در یکی از سوپرمارکتهای سطح شهر مشهد است. این در حالی است که قیمت مصوب تخممرغ 39 هزار و 800 تومان است، اما در بازدید میدانی ما از فروشگاهها و سوپرمارکتهای سطح شهر، تخممرغ های ساده و بدون نشان با حداقل قیمت 45 هزار تومان به فروش میرسید. این گرانفروشی و زیر پا گذاشتن قیمت مصوب تخممرغ فقط مربوط به خردهفروشان نمیشود، بلکه قیمت تخممرغ در مرغداریها نیز مرز قیمتهای مصوب را درهمشکسته است و بیشتر از قیمت مصوب (35 هزار و 500 تومان) به فروش میرسد. همه اینها در حالی است که رئیس اتحادیه مرغداران مرغ تخمگذار استان توپ را به میدان شرکت پشتیبانی امور دام میاندازد و ادعا میکند که علت گرانی تخممرغ سوءمدیریت شرکت پشتیبانی امور دام است و دولت از جیب تولید کننده هزینه میکند، اما مدیر کل نظارت و بازرسی جهاد کشاورزی استان اظهار میکند که اتحادیه مرغداران مرغ تخمگذار استان بهعنوان عامل تنظیم بازار با درخواست مداوم افزایش قیمت در مقاطع زمانی مختلف بر طبل گرانی میکوبد و نگاهش به بازار گرانی است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
آپارتمانها، نمادی از زندگی مدرن هستند. شهرها از فشارِ جمعیت رو بهفزونی، چارهای نداشتند جز آنکه شکل و شمایلی عمودی به خود بگیرند. دانش و ابزار و مصالح پیشرفته هم به کمک مهندسان آمدند تا ساختمانها با خیال راحت سر به فلک بکشند اما خیلی پیشتر از اینها، زمانی که نه از شهرهای درحال انفجار از جمعیت خبری بود و نه بلندمرتبهسازی به سهولتِ امروز، در شهر تاریخی «ایزدخواست»، قلعهای به همین نام ساخته شد که اولین بنای طبقاتی در دنیا بهشمار میرود و با اسمهای «قلعه سرسنگ» و «قلعه کهنه» هم آن را میشناسیم. قلعه روی یک صخره رسوبی واقع شده که مساحت کم آن، ایده طبقاتی کردن بنا را به فکر سازندگانش انداخته است تا جمعیت بیشتری را در آن جا بدهند اما موضوع تنها این نبودهاست. چون در اینصورت بهراحتی میشد بنا را در محلی با وسعت بیشتر ساخت. ایزدخواست، از سه طرف به پرتگاه منتهی میشود و روبهروی پل ورودی شهر، خندقی حفر شدهاست تا غارتگران به ساکنان قلعه دسترسی نداشته باشند. به اینترتیب ایزدخواست از نفوذناپذیرترین قلعههای باستانی هم بهشمار میرود. در پرونده امروز با این شگفتی معمارانه بیشتر آشنا میشویم.
شگفتانگیز اما گمنام
مروری بر ویژگیهای سازهای ایزدخواست که به رغم اهمیت اش ازحیث تاریخی و معماری چندان شناختهشده نیست
برای تماشای این قلعه که یادگاری از دوران ساسانیان است، باید راهی استان فارس شوید. در شرق جاده اصفهان به شیراز، در بخش مرکزی شهرستان آباده، به ایزدخواست میرسید؛ شهری کوچک که قلعه بینظیر گمنامش، زخمدیده از گذر زمان و بیرحمی روزگار اما سربلند و بااقتدار به شما خوشآمد میگوید.
دژی که هرگز فتح نشد
قلعه ایزدخواست از نظر ظاهری دقیقا شبیه خانههای ماسوله است؛ سقف هر خانه، کف خانه بالایی است و پشتبام متعلق به ساکنان طبقه پنجم است که واحدی بالای سرشان نیست. خانهها از چوب و کاهگل ساخته شده اند تا سازه سبک باشد و در ارتفاع حدود 20 متری از سطح زمین به مشکل نخورد. قلعه که از بیرون، نمایی از یک کشتی را تداعی میکند، در زمان گذشته با فرارسیدن شب و روشن شدن خانهها منظرهای بسیار تماشایی را به نمایش میگذاشته است. فضاهای مسقف قلعه در فصلهای گرم از داغی هوا میکاستند و در فصول سرد و پربارش، باران و برف را از طریق حصار قلعه به بیرون هدایت میکردند. امروز اگر به ایزدخواست سفر کنید، محیط پیرامون قلعه را زمینی خشک و خالی میبینید اما در روزگاران دور، سرتاسر آن مزارع کشاورزی بوده است و ساکنان قلعه از پنجره خانه به مزرعههایشان دید داشتهاند. در ورودی قلعه پل متحرکی قرار داشته که هنگام خطر و جنگ، بالا کشیده میشده تا قلعه امن و نفوذناپذیر بماند. بازی روزگار را ببینید؛ ایزدخواستی که هیچگاه فتح نشد و بهدست دشمنان نیفتاد، سالها بعد محافظت نشده رها شد تا درمعرض نابودی قرار بگیرد به رغم آنکه ثبت میراث فرهنگی شده است. سردر قلعه، در ورودی و پل مقابل آن، بازسازیشده و غیر از این، کل بنا با خطر فرسایش و تخریب روبهروست.
یادگارهایی که دانش گذشتگان را به رخ میکشند
غیر از بنای اصلی قلعه، اجزای درونی آن و دیگر سازههای شهر هم از نظر معماری، بسیار ارزشمند و مهم بودهاند، ازجمله آتشکده قلعه؛چهارطاقی باشکوهی که بعد از اسلام آوردن ساکنان شهر، به مسجد تغییر کاربری داده است و آن را یکی از قدیمیترین مساجد احداث شده در ایران میدانند. کاروانسرای شاهعباسی ایزدخواست، بنایی با 4 هزار مترمربع زیربنا، هنر دست معماران و استادکارهای دوره صفوی است که خود گواه رونق و اهمیت این شهر در زمان گذشته است و سنگقبرهای بهجامانده در حیاط کاروانسرا، نماینده صنعت پرسابقه حجاری در ایران هستند. روبهروی کاروانسرا، بر فراز جایی که زمانی رودخانهای از آن عبور میکرده، پلی وجود دارد که قدمت آن هم به دوران صفوی میرسد. سد ایزدخواست نخستین نمونه سد قوسی در ایران و جهان است و خبر از دانشی بیمانند میدهد؛ در اروپا تازه از حدود قرن هجدهم میلادی بود که مهندسان به اهمیت و مقاومت سدهای قوسی پی بردند.
ایزدخواست در نگاه دیگران
عکاسان، نقاشها و سفرنامهنویسان خارجی، ایزدخواست را چطور دیدهاند؟
شهر و قلعه ایزدخواست که امروز غبار فراموشی بر چهرهاش نشسته، روزگاری از شهرت جهانی برخوردار بوده است. عکسها، نقاشیها و روایت سیاحان خارجی نشان میدهد که ایزدخواست در دوران رونق اش، قدر دیده است. در ادامه ایزدخواست را از نگاه این افراد میبینیم.
خانهها رو به فنا میروند
«ارنست هولستر»، عکاس و جهانگرد آلمانی است که در دوران ناصرالدینشاه قاجار به ایران آمد و در مدت سکونت ۲۰سالهاش در اصفهان، عکسهای مهمی از این شهر و شهرهای اطراف آن ثبت کرد. هولستر در کتاب خود درباره ایزدخواست چنین مینویسد: «این دهکده روی صخره منفردی در یک تنگه یا دره باریک، سر شاهراه اصفهان به شیراز قرار گرفته است. بیشتر خانهها که روی لبه صخره ساخته شدهاند، پنجره، بالکن و مبال دارند. ساختن پنجره در مقایسه با دیگر محلهای محصور (خانه و حیاط) پیشرفتی بهشمار میرود. در سالهای اخیر به این خانهها توجهی نشده و دارند رو به فنا میروند. نهچندان دور از صخره، کمی بالاتر، روی زمین مسطح دارند ده تازهای میسازند.»
اهالی ایزدخواست شاعرانه زندگی میکنند
مادام «دیولافوا» همسر «مارسل دیولافوا» مهندس و باستانشناس فرانسوی بود که همراه همسرش ازسوی دولت فرانسه برای کاوشهای باستانشناسی به ایران سفر کرد. او که بخت دیدار با ایزدخواست را داشته، در سفرنامهاش درباره این شهر مینویسد: «این قصبه روی صخره عظیمی که تقریبا 500متر طول و 170متر عرض دارد، درمیان دشت پرحاصل و باغهای سرسبز سربرآوردهاست و منظره قشنگ و چشمگیری دارد. دیوارهای خانهها در سراشیبی این صخره بهطور قائم بالای یکدیگر قرار گرفتهاند. این قلعه طبیعی بهواسطه یک پل با دشت ارتباط دارد و درطول آن، کوچههای موازی امتداد یافتهاست. از تمام خانهها منظره دشت و بیابان دیده میشود. بازشدن درها بهسوی دشت، دور بودن از خندق و تهویه این منازل به هم فشرده بهکلی برخلاف اصول معمول کشور ایران است. جمعیت ایزدخواست که نسبت به وسعت قصبه زیاد بهنظر میآید، از زندگانی متوقعانهای که شعرای ایران به تعریف و توصیف آن پرداختهاند، بهرهمند هستند. این راحتی از حاصلخیزی زمین و آبهای فراوان است که در هنگام بهار از هر طرفِ این صخره مانند سیل جاری میشود و زراعت حبوبات را سهل میکند. نان ایزدخواست در خوبی شهرتی پیدا کردهاست. به هر حال من در تبریز تعریف نان این قصبه را شنیده بودم. اهالی این دهکده اغلب نانوا یاخمیرگیر هستند و مالالتجاره خود را مانند شیرینیهای مونتیلمار درمعرض فروش قرار میدهند. مسافران از این نان زیاد میخرند و بهعنوان ارمغان با خود میبرند یا برای روزهای دیگر آن را ذخیره میکنند. تجارت و کسب در اینجا منصفانه است و مسافران را مانند سایر جاها لخت نمیکنند. آذوقه و میوه با بهای کم و با وزن به فروش میرسد، اما نمیتوان خاکروبهدان این روستا را ستود. سکنه این دهکده نمیدانند یا نمیتوانند حفره و مجرایی برای فاضلاب در کوه حفر کنند و همه کثافات را در کوچه میریزند. آن چه مایع است، با آب سیل مخلوط و از کوه سرازیر میشود و قسمت جامد را روی هم جمع میکنند و از آن تپه نوکتیزی تشکیل میدهند و چون سر آن به بام خانهها رسید، با کلنگ به آن حملهور می شوند و برای حاصلخیزی زمین آن را بار الاغ می کنند و به مزارع میبرند و این کودها زمین را بسیار حاصلخیز میکنند.»
منابع: jazebeha.com، الیگشت، هماقلیم
blog.rahbal.com، کجارو، روزنامه اصفهان زیبا
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


حقگو-اظهارات وزیر جهاد کشاورزی حاکی از این است که سال استثنایی در تحویل گندم به دولت با رشد 60 درصدی خرید تضمینی این محصول و رسیدن آن به میزان 5/7 میلیون تن رقم خورده است. به این ترتیب به نظر می رسد کابوس خروج از خودکفایی این محصول که به ویژه در سال گذشته نمایان شد، در حال رفع شدن است و وعده وزارت جهاد برای خودکفایی گندم خبازی در سال آینده همزمان با اقدامات حمایتی انجام شده در این حوزه از جمله تعیین نرخ 13 هزار تومانی خرید تضمینی، دور از دسترس نخواهد بود. این ها همه در حالی است که در سیاست های کلی برنامه هفتم توسعه نیز بر تأمین امنیت غذایی و تولید حداقل ۹۰ درصد کالاهای اساسی و اقلام غذایی در داخل، تاکید شده است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)













