
مصطفی قاسمیان - حذف شهره سلطانی از اجرا و بازی در «جشن رمضان» شبکه 5، نتیجه جدید اختلافات بین علی فروغی مدیر شبکه 3 با مرتضی میرباقری معاون سیماست. اختلافی که حالا به نظر میرسد به بالاترین سطح خود رسیده است.
سرآغاز: حذف بنیامین بهادری
چند ماهی بود که خبرهای درگوشی از اختلافات مدیر شبکه 3 و معاون سیما به گوش می رسید و برخی نشانهها هم آن را تأیید میکرد. واضح است که اصل اختلاف نظر، کاملاً طبیعی است و حرجی به آن نیست. احتمالاً بین معاون سیما با مدیران دیگر شبکهها هم اختلاف نظر هست و بین مدیران شبکهها با همدیگر نیز. منتهی از روز اول ماه رمضان که اجرای بنیامین در ویژهبرنامه افطار شبکه 3 لغو شد، اختلافات کمکم به رسانهها کشیده شد. با گذشت چند ساعت از لغو برنامه، خبر رسید که معاون سیما جلوی پخش «ماهِ ماه» را گرفته؛ اتفاقاتی که در روزهای گذشته در همین صفحه شرح آن را خواندهاید.
ماجرا دررسانه ها با انتقاد از سلبریتی ها ادامه یافت. اجرای شهره سلطانی در شبکه 5 با برچسبهایی چون «سگباز» و «شهره به سگبازی» به باد انتقاد گرفته شد. در طرف مقابل هم تصاویری از امین حیایی و محمدرضا گلزار همراه با سگهایشان در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد این عارضه گریبانگیر همکاران شبکه 3 در «عصر جدید» و «برنده باش» هم هست.
نتیجه: حذف شهره سلطانی
پس از این اتفاقات، خبر رسید علیعسکری رئیس سازمان صداوسیما به مدیران دو شبکه 3 و 5 به همین دلیل تذکر داده است. یک عضو شورای نظارت بر صداوسیما روز چهارشنبه هفته گذشته گفت: «رئیس سازمان صداوسیما در جلسه شورای معاونان و مدیران سیما به این موارد تذکر جدی داده است. قرار شده یا این افراد رفتار و سبک زندگیشان را اصلاح کنند و در قاب تلویزیون به فعالیت خودشان ادامه دهند یا این که در مقام مجری تلویزیونی جایگاهی نخواهند داشت.» نتیجه آن بود که پنج شنبه «جشن رمضان» روی آنتن نرفت، جمعه به صورت ضبطشده و بدون حضور شهره سلطانی پخش شد و از شنبه این مجری-بازیگر به صورت رسمی از «جشن رمضان» کنار گذاشته شد. با این حال امین حیایی هنوز در «عصر جدید» حاضر است و خبر رسیده که مدیران شبکه 3 به دنبال بازگشت «برنده باش» به آنتن هستند. اختلافی که میتوانست با خویشتنداری چهرههای پرنفوذ سازمان صداوسیما حل شود، نهتنها حل نشده، بلکه به یک جنگ سرد در سطح مدیران سازمان صداوسیما تبدیل شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دوران سلطنت مظفرالدینشاه، یکی از ادوار سیاه تاریخ ایران است. شرایط دهشتناک کشور، پس از سلطنت 50 ساله ناصرالدینشاه از یک سو و بیتدبیری و ساده لوحی شاه جدید که بیشتر عمر خود را در مقام ولیعهدی سپری کرده بود، از سوی دیگر، بر وخامت اوضاع میافزود. با این حال، مظفرالدین شاه، زغوغای جهان فارغ، سرگرم عیاشیها و خوشگذرانیهای خودش بود و با اینکه خزانه مملکت، چیزی در چنته نداشت، مریض احوالی خود را بهانه میکرد و در سَر، سودای مسافرتهای مکرر به فرنگستان داشت. اطرافیان مظفرالدینشاه که مانند خود او، به همه چیز میاندیشیدند، الا رفاه و سعادت ملت، در دامن زدن به این هوسهای ریز و درشت، نقش ویژه داشتند. شاه مدعی بود که سفرهایش به اروپا، افزون بر تأمین سلامت برای شخص او، فواید مختلفی برای رعیت دارد. مظفرالدینشاه ادعا میکرد که رهاوردهای صنعتی و فرهنگی او از سفر فرنگ، میتواند روزگار ایرانیان را تغییر دهد. اما مردم ایران، هرچقدر از سفرهای مکرر پدرش، ناصرالدینشاه، بهره بردند، از گشت و گذارهای پادشاه مریض قاجار نیز، بهرهمند شدند.
گزارش از خواهر شاه
یکی از گزارشهای مهم و در خور تأملی که درباره زندگی خصوصی مظفرالدینشاه وجود دارد، از آنِ خواهر وی، تاجالسلطنه است. او که اتفاقاً از زنان مشروطهخواه بود و در «انجمن حریت نسوان» نیز عضویت داشت، در خاطراتش به برخی از ویژگیهای شخصیتی شاهِ بیمار قاجار اشاره کرده است. طبق این گزارش، مظفرالدینشاه فردی بسیار خرافاتی و سادهلوح بود و برای عیش و خوشگذرانی خود، همه چیز را قربانی میکرد. تاجالسلطنه مینویسد: «این برادر عزیز من ... چون تهیه برای ایران و ایرانیان دید و به یک سرعت فوق تصوری خرابی ایران را کمر بست، هر روز با تیشه ریشه این ملت بیچاره را درآورده و انواع اقسام بدبختی را از مجراهای غلط به داخل کشور نفوذ میداد.»برخی از تاریخنویسان، از مظفرالدینشاه قاجار چهرهای بیمار و منزوی ساختهاند که گویا، کاری به کار دیگران نداشتهاست و اطرافیانش از دست او آسوده بودهاند؛ غافل از اینکه شاه بیمار قاجار، مردمآزاری تمام عیار بود و از آن، لذتی وافر میبرد! تاجالسلطنه در خاطراتش به ماجرای آوردن پودر خارشآور توسط مظفرالدینشاه از سفر فرنگ اشاره کرده است؛ پودری که وقتی در بستر افراد میریختند، بدنشان را به خارش میانداخت و امانشان را میبرید. ظاهراً مظفرالدین شاه این پودر را از نمایشگاهی در پاریس خریداری کرد؛ جایی که البته، محصولات مورد نیاز برای پیشرفت صنعتی کشور نیز، در معرض فروش قرار داشت.
داستان آن پودر عجیب
تاجالسلطنه مینویسد: «پس از مراجعه شاه از فرنگستان، امورات خیلی درهم و برهم و بی پولی فوق العاده اسباب زحمت شده بود. یک دسته از اهالی دربار، بر ضد اتابک(وزیر مستبد مظفرالدینشاه) «آنتریک»(تحریک) میکردند که او را معزول نمایند. مملکت ایران در این موقع، صفحه شطرنج شده بود و این حریفان، با کمال جدیت مشغول مبارزه بودند و هر کدام هر چه میتوانستند میکردند. جیبها و بغلهای خود را مملو از طلا نموده و رعایا را در کمال سختی فشرده و مملکت را دچار یک نوع خرابی غیرقابل آبادی میکردند.
در این وقتی که هر کسی فکر خود بود و به هر قسمی، قطعه قطعه مملکت را ویران مینمودند، برادر تاجدار من هم مشغول کار خودش بود و شبانهروز خودش را صرف حرکات بیهوده مینمود. در یک خواب غفلتی عمیق غرق بود. از جمله، یک گردی از فرنگستان با خود آورده بود که به قدر بال مگسی اگر در بدن کسی یا رختخواب کسی می ریختند، تا صبح نمی خوابید و مجبور بود مدام بدن خودش را بخاراند. دو مَن(حدود شش کیلو) از این گرد را آورد، اتصال(دائم) در رختخواب عمله خلوت(نوکران دربار) میریخت، آن ها به حرکت آمده، حرکات مضحک میکردند و او میخندید! خیلی این مسافرت اروپای برادر من، شبیه مسافرت پطر کبیر است و همان نتیجه ای که او بُرد، این برعکس بُرد! مثلا از این مسافرت چیزهایی که سوغات آورده بود؛ درختهای عظیم الجثه بزرگ و لولههای آهن فراوان. مبالغ های گزاف پول آن ها داده شد. لکن، درختها پس از چندین هزارتومان مخارج، خشک شد؛ لوله های آهن در فرح آباد یک کنار ریخته و به درد نمی خورد. چیزی که نتیجه این مسئله شد، مبلغی بر آلودگی ایران افزود.»
منابع:
ایران در دوران سلطنت قاجار؛ علی اصغر شمیم؛ انتشارات علمی؛ 1371
خاطرات تاجالسلطنه؛ به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان؛ نشر تاریخ ایران؛ 1378

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تا حالا برای تان پیش آمده است با دیدن رنگِ سال یا لباس هایی که با تغییر فصل، ویترین مغازه ها را قرق می کنند، با دهان کج و ابروهای بالارفته بگویید «آخه کی اینو می پوشه»؟ مد، چیزی است که عده زیادی را به پیروی وامی دارد و هیچ تضمینی ندارد که زیبا و حتی راحت و قابل پوشیدن باشد؛ شلوارهای زیادی تنگ که بعد از قاشق دوم غذا، آلارم می دهند؛ کفش های زیادی پاشنه بلند که با آن ها هر لحظه بیم فروریختن را می شود تجربه کرد و زیورآلات سنگینی که پوست را به خارش و التهاب می اندازند، بعضی از الزامات خوش تیپی هستند که دنیای مد بهمان تحمیل شان می کند و بعضی های مان خیلی راحت می پذیریم شان. کاری هم نداریم که چقدر زندگی مان با آن ها سخت تر و حتی سلامتی مان تهدید می شود. این رنجِ خوش تیپی اما مختص زمانه ما نیست؛ در روزگار دور هم آدم ها برای زیبا و متعلق به طبقه ممتاز به نظر رسیدن، خودشان را به زحمت می انداخته اند. پرونده امروز مروری است بر مدهای رنج آور؛ کفش و لباس هایی که زمانی برای خودشان ارج و قربی داشته و حالا به نظر ما مضحک اند. چندسال دیگر، به ما و سختی کشیدن های مان برای خوش پوش بودن نمی خندند؟






ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اکرم انتصاری-در روزهای گذشته، تصویر مجسمه «رستم و رخش» و «نبرد رستم و اژدها»، واکنشهای مثبتی را در فضای مجازی به همراه داشت. از این مجسمهها که ساخته کیان اسفندیاری و صدرایی نیاست، به مناسبت روز ملی بزرگداشت فردوسی در بولوار شاهنامه (بزرگراه مشهد-قوچان) رونمایی شد. جالب این که رخش و اژدها، داستان مشترکی در شاهنامه دارند که در ادامه مطلب از جزئیات آن بیشتر خواهیم گفت.
1.رخش سفید نیست
رخش در فرهنگ عمید به «سرخ و سفید به هم آمیخته» معنا شده است. فردوسی خود نیز در شاهنامه، در بخش پادشاهی گرشاسب، اسب خود یعنی رخش را این طور توصیف میکند :«دو گوشش چو دو خنجر آبدار/ بر و یال فربه میانش نزار/ یکی کره از پس به بالای او/ سرین و برش هم به پهنای او/ تنش پرنگار از کران تا کران/ چو داغ گل سرخ بر زعفران» با این حساب برخلاف تصور عامه مردم ، رخش سفید نیست.
2.ماجرای انتخاب رخش
فرمان زال پدر رستم بود که هرچه اسب در زابلستان و کابلستان است، از نظر رستم بگذرانند تا او یکی را انتخاب کند. در شاهنامه آمده که پشت هر اسبی که رستم بر آن می نشست، از نیروی او خم میشد و شکمش به زمین میرسید جز رخش. جالب این که وقتی رستم بهای رخش را از چوپانی که آن جا بود میپرسد، او رخش را فراتر از یک اسب میداند و میگوید:«چنین داد پاسخ که گر رستمی/ برو راست کن روی ایران زمی/ مر این را بر و بوم ایران بهاست/ بدین بر تو خواهی جهان کرد راست.»
3.رویارویی رخش و اژدها
در خان سوم که جنگ رستم با اژدهاست، رخش سه بار با اژدها روبهرو میشود. در شاهنامه آمده است که رستم، در دشتی که لانه اژدها محسوب می شد، خوابید و رخش بیدار بود. اژدها دو بار پدیدار شد و هربار که رخش، رستم را با شیهه و کوفتن سم بر خاک بیدار می کرد، اژدها ناپدید میشد و این ماجرا رستم را آن قدر عصبانی کرد که به او گفت:«گرین بار سازی چنین رستخیز/ سرت را ببرم به شمشیر تیز».
بار سوم که اژدها ظاهر میشود، رخش با این که بیم بیدار کردن رستم را داشت، اما در نهایت او را بیدار کرد. این بار اژدها نتوانست ناپدید شود و در نهایت رستم پیروز این نبرد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ریاست جدید دستگاه قضا دست کم در هفتمین نشست با اقشار مختلف طی ماه های اخیر با فعالان اقتصادی دیدار کرد و دغدغه های آنان را شنید. نظیر این جلسه پیشتر درباره مراجع تقلید، روسای دادگستری ها، طلاب، دانشجویان، تعدادی از نمایندگان مجلس و حقوق دانان تکرار شده بود.
رئیس قوه قضاییه در این جلسات مفصل می تواند آسیب شناسی دقیق تری از دستگاه قضا داشته باشد و برایند کاملی از قضاوت و نظرات اقشار مختلف درباره زیرمجموعه اش به دست آورد. همچنین می تواند کم و کیف توقعات فعالان حوزه های مختلف از دستگاه قضایی را بهتر بسنجد.
اما دستاورد کلان تر این دیدارها در کوتاه مدت، ایجاد یک حس امیدواری در نگاه جریان ها و اقشار مختلف است. حقیقت این است که بخشی از نخبگان در حوزه های گوناگون به دلیل اطاله دادرسی در قوه قضاییه ، از روند طولانی حل و فصل پرونده ها گله مند هستند و این دیدارها حداقل می تواند عزم و اراده دستگاه قضایی کشور را به اثبات برساند. با این حال ثمره اصلی این دیدارها در بلندمدت زمانی خود را نشان می دهد که اولاً مقطعی نبوده و در فواصل زمانی معقول توسط رأس قوه تکرارپذیر باشد، ثانیاً بدنه قوه قضاییه در استان ها نیز همین رویکرد را دنبال کند و ثالثاً مطالبات و درخواست های این اقشار - تا حدی که اختیارات قانونی و بضاعت قوه قضاییه اجازه می دهد - دنبال شود و به نتیجه ملموس برسد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

الهه آرانیان- اگر نگاهی به سایتها و کانالهای موسیقی بیندازید یا اگر دنبالکننده خبرهای موسیقی باشید، متوجه خواهید شد که بازار این روزهای موسیقی، در دست قطعههایی از گروههای مختلف با ترانههای بدون کیفیت و با محتوای ضعیف است. تا جایی که ترانهسراهای مطرح کشور، این ترانهها را مبتذل دانسته و به انتشار آنها اعتراض کردهاند. اما عبدالجبار کاکایی، شاعر و عضو شورای شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نظر دیگری دارد و معتقد است این نوع ترانه و موسیقی باید به حیات خود ادامه دهد؛ ولی به شکلی دیگر. آن چه در پی می آید، گفت و گوی خراسان با او در این زمینه است.
این روزها قطعههایی از خوانندههای مختلف میشنویم که ترانهشان از نظر محتوا بسیار ضعیف و پر اشکال است. تایید ترانه از طرف شورا، چه فرایندی دارد؟
این خوانندهها، سبک ترانههایشان طی سالها، چندان تغییر نکرده است که رسانهها روی آنها حساس شوند. یک مارکتی در بازار ایجاد شده است و مسئول آن هم فقط شورای شعر نیست. شورای شعر در این ماجرا بیدفاع است. یک مجموعه از تشکلهای جدی، از جمله موسسات و صدا و سیما، همه در تلاش اند یک سبک موسیقی را جا بیندازند که در آن کلام هیچ اهمیتی ندارد. بعد همه میریزند سر شورای شعر که چرا مجوز میدهید؟
اما موضوع سوال ما، محتوای این ترانههاست.
ترانه شعر نیست؛ ترانه هنر تلفیقی است. شما نمیتوانید متن را از موسیقی جدا کنید و بعد مورد سوال قرار دهید که چرا مجوز دادهاید. اجراها، کنسرتها، سالن و تمام اینها، عوامل تولید این نوع موسیقی هستند که به آن عوامانه یا لالهزاری میگویند و همیشه هم داشتهایم. مسئله این است که نظام مراقبت فرهنگی وسواسیِ ما میخواهد خودش به تمام اینها مجوز بدهد و میگوید همه ترانهها باید از من مجوز بگیرند و در کتابخانه ملی ثبت شوند تا ثابت شود که داریم نظارت میکنیم. همین نظارت سادهلوحانه، موسیقی ما را به ابتذال کشیده است.
بالاخره متن این ترانهها از طرف شما تایید شده است یا خیر؟
متن ترانهها به اجبار تایید میشوند. وقتی 99 درصد ترانهها سخیف است، نمیتوان جلوی کار شرکتها را گرفت.
می شود آن ها را اصلاح کرد؛ قواعد شعری که مشخص هستند.
ترانهای که عیارش پایین است، با وسمه و سرمه، عیارش بالا نمیرود. این ترانهها، مبتذل به معنای پیش پا افتاده هستند و نباید به ارشاد بیایند و اگر بیایند، نمیتوان جلویشان را گرفت. چون این شرکتها میخواهند ارتزاق کنند. شما نمیتوانید نان مردم را ببرّید و بگویید من به دنبال ترانه متعالی هستم.
پس این یک زنجیره است که حلقههایش به هم وصل است؟
بله. موضوع متن ترانهها مسئلهای مستقل نیست که بخواهد در شورای شعر حل شود. شما اگر به جای ما بنشینید و ترکیب دیگری هم بیایند، چه کار میخواهند بکنند، وقتی 99 درصد آثار مبتذل است؟
چه باید کرد؟
به نظر من باید اجازه بدهند موسیقی مبتذل مسیرش را طی کند. به آن مجوز ندهند ولی جلوی انتشارش را هم نگیرند و بگذارند راه خودش را برود. بگذارند مجوز ارشاد ارزش پیدا کند تا هر کلام و هر موسیقی که مجوز ارشاد پای آن است، الگو شود. وقتی شأن شورای موسیقی را در حد دژبانی دم در پایین میآورند و میگویند دم در بایست و نگذار ترانه بیرون بیاید، نمیشود و ترانهها همه هجوم میآورند و تو هم مجبور هستی نگاه کنی. نیاز به سیاست گذاری جدید داریم؛ از جمله نظارت بر کار شرکتها و بعد، گفتوگوی وزارت ارشاد با شرکتهای موسیقی. چرا این شرکتها که خودمان به آنها مجوز دادهایم، در برابر ارشاد و مردم پاسخگو نیستند؟
با این حساب، نه میشود به این ترانهها مجوز نداد و نه میتوان جلوی انتشارشان را گرفت!
بله. به شورا گفتهاند اینجا بایستید و سخت هم نگیرید تا کار مردم لنگ نشود. یک قافیهای را درست کنید و... .
در آهنگ «دلم پریشونه» هوروش بند میشنویم: «چشامو تا کی گریه بلرزونه»؟ این به نظر شما جور درمیآید؟
اینها اصل را گذاشتهاند بر این که کلام بر موسیقی سوار بشود؛ یعنی آوای انسانی شنیده شود، وگرنه از نظر معنا هیچ کدام نمره قبولی نمیگیرند.
یا «میخوایم انقد جیغ بزنیم تا که برق بره» از ماکان بند.
کارکرد این ترانه در عروسیهاست و نباید در کتابخانه ملی ثبت بشود. در عروسی نمیتوانید تصنیف «بهار دلکش» را اجرا کنید و باید همین ترانهها را بشنوید. مشکل ما این است که در موسیقی تولید انبوه شده و به سمت لالهزاری رفته است.
همه اعضای شورای شعر یک ترانه را باید تایید کنند یا رای گیری میشود؟
بنا بر سه نفر است. یک کار از طرف سه نفر تایید شود، مجوز میگیرد. ترانهای که کلامش با موسیقی مطابق باشد و عیبهای فاحش از نظر قافیه و جملهبندی نداشته باشد، تایید میشود. موضوع نظارت هم هست که مدیر مرکز موسیقی با کمک مشاورانش این کار را انجام می دهند و بر محتوای موسیقی نظارت دارند تا خلاف قوانین و مقررات مندرج در آیین نامه شورای انقلاب فرهنگی نباشد. شورای ارزیابی هنری، عملا ارزیابیاش را با حداقل استانداردها انجام میدهد.
به تازگی ترانهای از شما به نام «دهه شصت» توسط حمید هیراد خوانده و از این جهت انتقاداتی به شما وارد شد که شعر دهه شصت را به یک دهه هفتادی دادهاید. نظرتان در این باره چیست؟
این شعر 10 سال از تاریخ تولدش گذشته و در دو کتاب «در مجاورت جهان» و «تاوان کلمات» چاپ شده است. حمید هیراد این ترانه را خیلی خوب اجرا کرد و من از موسیقیاش خوشم آمد. مگر سالار عقیلی که شعر حافظ را میخواند متولد قرن هشتم است؟ آقای هیراد حنجره و صدای خوبی دارد که جوان ها پذیرفتهاند. من وظیفهام این بود که این شعر را به گوش مردم برسانم و هر صدایی که بتواند آن را به گوش مردم برساند، برای من قابل احترام است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در اقدامی مغایر با قوانین داخلی و معیارهای بین المللی حقوق بشری، دونالد ترامپ ، رئیس جمهوری آمریکا قصد دارد تعدادی از محکومان و متهمان جنایات جنگی را عفو کند. روزنامه نیویورک تایمز نوشت، دونالد ترامپ دستور داده است پرونده هایی برای عفو تعدادی از اعضای ارتش آمریکا که متهم یا محکوم به ارتکاب جنایات جنگی هستند، آماده شود. یکی از این افراد "ادوارد گالاگر" رئیس عملیات ویژه نیروی دریایی ارتش آمریکاست که قرار است درهفته های آتی به اتهام تیراندازی به غیرنظامیان و کشتن یک اسیردشمن با چاقو درعراق، محاکمه شود. پرونده دیگر نیز مربوط به "ماتئو گولستین" یکی از اعضای کلاه سبزهای ارتش آمریکاست که متهم است یک مرد افغان غیرمسلح را در سال 2010 کشته است.
عفو متهمان یا محکومان جنایات جنگی و از جمله کسانی که هنوزمحاکمه نشده اند، در تاریخ اخیرآمریکا بی سابقه توصیف شده است و درعین حال، این نگرانی وجود دارد که با تصمیم ترامپ، مشروعیت قانون نظامی در آمریکا دچار فرسایش شود.
تاکنون دولت آمریکا در توجیه خودداری از ورود به دیوان بین المللی کیفری و پذیرش صلاحیت دادگاه های بین المللی برای محاکمه اتباع این کشور، به ویژه نظامیان، به نظام قضایی خود استناد می کرد. با این حال، اکنون به نظر می رسد جنایتکاران جنگی در محاکم داخلی آمریکا نیز به مجازات نخواهند رسید و ازعفو رئیس جمهوری نیز برخوردار خواهند شد.
البته نادیده گرفتن ضوابط حقوق بشری از سوی دولت دونالد ترامپ فقط به عفو متهمان و محکومان جنایات جنگی محدود نبوده است. از زمان ورود ترامپ به کاخ سفید، دولت آمریکا برنامه بازجویی های خشن و شکنجه متهمان امنیتی را ازسرگرفته است؛ اقدامی که پیش ازاین و در دولت باراک اوباما، به دلیل خشم افکارعمومی متوقف شده بود. همچنین دولت جمهوری خواه ترامپ با کمک جمهوری خواهان کنگره به برنامه انتقال زندانیان از زندان بدنام گوانتانامو به دیگر کشورها پایان داد. با این حال، جدی ترین اقدام دولت ترامپ زمانی بود که واشنگتن اعلام کرد روادید ورود قضات دیوان بینالمللی کیفری به خاک آمریکا را لغو خواهد کرد مگر این که این نهاد، به رسیدگی به پرونده نظامیان آمریکایی متهم به جنایات جنگی درافغانستان پایان دهد؛ تهدیدی که در نهایت نتیجه داد و رسیدگی به این پرونده متوقف شد.
اکنون ترامپ قصد دارد گام بلندتری در جهت نادیده گرفتن موازین حقوق بشری بردارد و تعدادی از متهمان و محکومان دادگاه های آمریکایی رسیدگی کننده به جنایات جنگی را عفو کند. اجرای این تصمیم، به سربازان آمریکایی، به ویژه کارکنان شرکت های خصوصی امنیتی موسوم به ارتش خصوصی آمریکا اطمینان خاطر می دهد که در میادین جنگی، هر جنایتی را مرتکب شوند و به عفو رئیس جمهوری آمریکا امید ببندند. تا اکنون که نظامیان آمریکایی ازعفو رئیس جمهوری اطمینان نداشتند، در عراق و افغانستان جنایاتی همچون تیراندازی عامدانه به غیرنظامیان، ادرار بر اجساد کشته شدگان، قطع انگشت اجساد به رسم نگهداری یادگاری و کوه ساختن از زندانیان برهنه را مرتکب می شدند.
مسلما در صورت عفو نخستین متهمان یا محکومان جنایات جنگی از سوی ترامپ، قابل انتظار خواهد بود صحنه های هولناک تری از سوی نظامیان و نیروهای ارتش خصوصی آمریکا علیه دیگران درجنگ های فرا مرزی این کشور رخ دهد. این موضوع نه فقط خبر نگران کننده ای برای کشورهای دیگر خواهد بود ، بلکه روند رو به گسترش موازین حقوق بشری را در جهان به شدت دچار وقفه خواهد کرد ؛ به ویژه این که اگر چنین رویکردی از سوی دیگر کشورهای جهان به عنوان الگو و راهنما مورد تکرار قرار گیرد .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمد اکبری - الزام خودروسازان برای اعلام قیمت تمامشده به شورای رقابت، تکلیف دولت برای تدوین سند راهبردی فناوریهای نوین در صنعت خودروسازی،تعرفه صفر برای واردات خودروهای تمام برقی و تمام هیبریدی و تعیین مسئولیت مدنی شرکتهای خودروسازی داخلی و خارجی در تصادفات از جمله مصوبات مجلس در جریان بررسی طرح سامان دهی خودرو بود. به گزارش خراسان، طبق ماده ۷ در صورت وقوع تصادف در دوره تضمین پنج ساله (گارانتی پنج ساله) و ارجاع به کارشناسی، کارشناسان رسمی موظف هستند میزان عیب و نقص ناشی از تولید خودرو در ایجاد تصادف و عامل حادثه را ذکر کنند. شرکت سازنده داخلی یا نماینده رسمی شرکت سازنده خارجی به میزان دخالت نقص خودرو در علت وقوع تصادف و نقش ایمنی خودرو در میزان خسارت و تلفات حادثه دارای مسئولیت مدنی(مسئول و ضامن جبران خسارت ) است.
براساس مصوبات مجلس، دولت مکلف به تدوین سند راهبردی فناوریهای نوین در صنعت خودروسازی، ترویج روشهای کاهش و بهینه سازی مصرف سوخت شد. همچنین با تصویب مجلس، دولت به وضع عوارض پلکانی در دارندگان خودروهای پرمصرف (نسبت به حجم سیلندر) یا تولید خودروهای با مصرف بالاتر از حد مجاز به تشخیص سازمان ملی استاندارد مکلف شد.طبق تصمیم مجلس واردات خودروهای تمام برقی و تمام هیبریدی نیز تا زمان تولید آن ها در داخل از پرداخت حقوق ورودی معاف می شود و دولت موظف خواهد بود زمینه تولید داخل خودروهای مذکور را ظرف مدت پنج سال فراهم کند. در همین حال براساس پیشنهادی که به تصویب مجلس رسید شرکتهای خودروسازی موظف شدند قیمت تمام شده خودرو را به شورای رقابت اعلام کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


روزنامه خراسان رضوی 17 اردیبهشت ماه جاری در گزارشی با عنوان "احیای صنایع فقط روی کاغذ" به بررسی احیای واحدهای صنعتی راکد پرداخت و بر اساس بازدید و مشاهدات میدانی خراسان رضوی از 11 واحد از مجموع ۹۵ واحد تولیدی که بنا به ادعای سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی در شهرکهای صنعتی استان راکد بودهاند و سال گذشته مجدد راهاندازی شدهاند، هم اکنون تنها یک واحد دوباره فعالشده است و بقیه واحدها غیرفعال هستند.
در پی این گزارش، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت شهرک های صنعتی خراسان رضوی با ارسال جوابیه ای اعلام کرد: از تعداد 95واحد صنعتی راه اندازی شده مجدد در شهرک ها و نواحی صنعتی به استناد آخرین پایش انجام شده، 19 واحد صنعتی مجددا راکد شده است.
متن این جوابیه که با امضای مسعود
مهدی زاده مقدم رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت شهرک های صنعتی خراسان رضوی به «خراسان رضوی» ارسال شده، به این شرح است: "احتراما ضمن عرض قبولی طاعات و عبادات ماه مبارک رمضان، پیرو درج گزارش میدانی با عنوان «احیای صنایع فقط روی کاغذ» بخش خراسان رضوی صفحه 3 مورخ ۱۷/۲/۹۸، خواهشمند است جوابیه گزارش مذکور را که به پیوست تقدیم می گردد، منعکس فرمایید.""واحدهای به بهره برداری رسیده راکد به عنوان سرمایه ملی در حال استهلاک و فاقد بهره برداری بوده که راه اندازی مجدد این واحدها و استفاده از ظرفیت بالقوه آن ها در شرایط فعلی جنگ اقتصادی می تواند به عنوان راهکاری اساسی در جهت پیشبرد و توسعه اقتصاد مقاومتی محسوب گردد، راه اندازی مجدد واحدهای صنعتی راکد در قالب استیجاری و جانشینی واحدی جدید، تولید محصول جدید و اشتغالی مولد را در بر خواهد داشت.
احیای مجدد واحدهای صنعتی تعطیل شده به عوامل مختلفی بستگی داشته که هر یک از دستگاه های اجرایی ذی ربط (سازمان صمت، جهاد کشاورزی، امور اقتصادی و دارایی، تامین اجتماعی، بانک ها و ...) در راستای فعال سازی مجدد این واحدها و در قالب همکاری گروهی نقشی اساسی ایفا می کنند.
شرکت شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی به عنوان مجموعه ای اجرایی با رویکرد مدیریتی جهادی و استفاده از توانمندی های علمی و عملی و همچنین بهره گیری از اعتبارات داخلی به رغم انجام وظیفه ذاتی خود که تکمیل و توسعه متوازن زیرساخت های عمرانی در شهرک ها و نواحی صنعتی استان بوده، در راستای تسهیل، تمهید و ارتقای امور صنایع کوچک، با ارائه خدمات کلینیکی توسط خبرگان صنعتی و استادان نخبه دانشگاهی با جدیت هرچه تمام جهت احیای واحدهای صنعتی تعطیل شده و پیگیری و راهکارهای مناسب از طریق کمک به توسعه بازار محصولات توسط شرکت های مدیریت صادرات به شکل کمک به بازاریابی، فروش و انجام صادرات با کارت بازرگانی واحد صنعتی که به استناد مستندات در سال گذشته 37.3 میلیون دلار در حوزه صادرات استان اقدام و همچنین از طریق نظام مبادلات پیمانکاری فرعی و ایجاد ارتباط میان پیمانکاران خرد و کلان سبب استفاده از ظرفیت های تولید واحدهای خرد و ارتقای فناوری و افزایش ظرفیت اشتغال این واحدها گردیده است.
شرکت شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی با به کارگیری ظرفیت صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک به منظور جبران کسری وثیقه واحدهای صنعتی در حوزه های (ایجاد، توسعه، سرمایه در گردش، خرید مواد اولیه از واحدهای بزرگ و ...) توانسته در سال گذشته به لحاظ تعداد پرونده و مصوب میزان جذب شده، رتبه نخست کشور (15درصد از ظرفیت کل صندوق) را به خود اختصاص دهد.
شرکت شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی در جهت افزایش محصولات جدید به سبد کالایی واحدهای صنعتی با استفاده از ظرفیت فن بازار و برگزاری استارت آپ های (اسباب بازی با بنیاد نخبگان، تجهیزات پزشکی، بسته بندی و ...) رفع نیازهای فناورانه واحدهای صنعتی و تحت پوشش قرار دادن دیگر استان ها توانسته علاوه بر کسب رتبه نخست فن بازار ملی، بخشی از واحدهای صنعتی استان را در این حوزه یاری رساند.
این مجموعه در سال 97 در بخش ارائه خدمات کلینیکی با راه اندازی کلینیک ثابت و راه اندازی 18کلینیک سیار و حضور در شهرک ها و نواحی صنعتی سراسر استان 201 واحد صنعتی را پایش و 87 مورد خدمات کلینیکی ارائه نموده و علاوه بر آن، خدمات مشاوره توسط مشاوران استان، فروش دانش فنی و تامین ماشین آلات از استان خراسان رضوی اقدام به برگزاری کلینیک های برون استانی برای اولین بار در سطح کشور نموده ودر حوزه های مختلف صنعتی همچون شیلات سیستان و بلوچستان، خرما و شیلات هرمزگان و صنعت غذای بوشهر، خراسان شمالی و گلستان را تحت پوشش قرار داده است.
در راستای شناسایی و کمک به واحدهای صنعتی جهت دانش بنیان شدن طی سال 97، تعداد 35واحد شناسایی و با مساعدت کریدور علم و فناوری استان (مدیریت دانشگاه فردوسی) آن را مستندسازی و در نهایت تعداد 10 واحد صنعتی را دانش بنیان نموده است.در حوزه نیازهای فناورانه واحدهای صنعتی 20 مورد شناسایی انجام شده و همچنین 5مورد در سطح استان و 17 مورد در سطح استان های کشور اقدام به رفع نیازهای فناورانه واحدهای صنعتی صورت پذیرفته است.
در سال 97 در راستای توانمندسازی افراد شاغل در واحدهای صنعتی، بالغ بر پنج هزار و 500 نفر در حوزه های آموزشی (مدیریتی، مهارتی و کارآفرینی) براساس نیازهای اخذ شده از واحدهای صنعتی دوره های آموزشی تخصصی توسط این مجموعه برگزار گردیده است، شرکت شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی در راه اندازی مجدد واحدهای راکد و همچنین بازگردانی این واحدها با استفاده از ظرفیت های درونی از هیچ کوششی تاکنون کوتاهی ننموده است.
پس از درج گزارش میدانی مندرج در صفحه اقتصاد خراسان رضوی مورخ 17اردیبهشت 1398 به استحضار می رساند، آمار خبر در زمان انتشار صحیح بوده و لازم به ذکر است، آمارها توسط این شرکت به صورت سه ماهه به روزرسانی گردیده، لذا گزارش شرکت شهرک های صنعتی استان خراسان رضوی مربوط به پایان بهمن سال 97 بوده که در پنجم اسفندماه 97 ،خبر آن به روزنامه ارسال گردیده و گزارش خبری آن جریده محترم، مربوط به اردیبهشت 98 می باشد که طی این بازه زمانی، امکان ریزش و رویش واحدهای صنعتی وجود دارد. لذا از تعداد 95واحد صنعتی راه اندازی شده مجدد در شهرک ها و نواحی صنعتی به استناد آخرین پایش انجام شده در تاریخ 1398.2.18 تنها 19 واحد صنعتی مجددا راکد گردیده که ناشی از علل مختلفی همچون انقضای مدت اجاره واحد صنعتی، جابه جایی محل، مشکل تامین مواد اولیه و... است .
در راستای تنویر افکار عمومی، این شرکت آمادگی دارد با حضور خبرنگاران محترم روزنامه وزین خراسان در هر زمان و از هر شهرک صنعتی و هر یک از واحدهای قید شده در گزارش میدانی به چاپ رسیده، بازدید به عمل آمده و نتایج آن از طریق همین رسانه محترم اعلام گردد.
لازم به ذکر است، به طور یقین در شرایط فعلی جنگ اقتصادی ریزش ها به طور طبیعی وجود داشته و به همان نسبت حدود 101 واحد صنعتی سال گذشته نیز در شهرک های صنعتی استان به بهره برداری رسیده است که قطعا به همراهی و همکاری و همچنین اطلاع رسانی مناسب رسانه های محترم در معرفی دستاوردهای صنعتی و اقتصادی می توان به جنگ روانی دشمن نیز غلبه نمود.
این شرکت اطلاع رسانی صحیح را وظیفه خود
می داند و تمامی تلاش خود را جهت خدمت رسانی مناسب به کارآفرینان صنعتی در سال 98 به کار خواهد بست."
خراسان: اگر چه بیشتر مطالب ارائه شده در جوابیه شرکت شهرک های صنعتی خراسان رضوی ارتباط مستقیم با گزارش خراسان رضوی نداشت، اما برای اطلاع رسانی درباره عملکرد این شرکت، این فرصت را در اختیار شرکت
شهرک های صنعتی خراسان رضوی قرار دادیم و همه متن جوابیه به صورت کامل منتشر شد.
متن ارسالی از سوی مسعود مهدی زاده مقدم رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت شهرک های صنعتی خراسان رضوی در حالی است که خبرنگار روزنامه خراسان رضوی پیش از انتشار گزارش مربوطه چندین بار با وی و معاون وی گفت و گو کرده و مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی استان در واکنش به سؤال خبرنگار ما در خصوص بازدید میدانی از واحدهایی که ادعاشده بود، راهاندازی شدهاند و حدود 24 واحد آن در شهرک صنعتی توس مستقر هستند و این که هیچکدام از واحدهای بازدید شده فعال نبودند، اظهار کرده بود: بنده حتماً پیگیر موضوع خواهم بود و همکاران بنده در صنایع کوچک باید پاسخ گو باشند.
بعد از مصاحبه مدیرعامل شرکت شهرکها، معاون صنایع کوچک شرکت شهرکهای استان با تحریریه خراسان رضوی تماس گرفت و اعلام کرد که از واحدهای راکدی که در شهرک صنعتی توس راهاندازی شدهاند، بازدید کردیم که 16 واحد فعال بودند و 4 واحد تعطیلشدهاند.وی همچنین با حضور در روزنامه خراسان اظهار کرد که از 20 واحد تولیدی راکد احیا شده در شهرک صنعتی توس، 15 واحد فعال و پنج واحد تعطیل است.
در گفت و گوهای خبرنگار ما با مدیر عامل و معاون وی ، موارد مذکور در این جوابیه مطرح نشده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نرخ دلار، در حالی در روزهای اخیر روند نسبتاً نزولی به خود گرفته که به نظر می رسد موعد راه اندازی بازار متشکل ارزی، بیش از پیش نزدیک شده است. به گزارش خراسان، بر اساس داده های سامانه سنا، میانگین نرخ ارز فروخته شده صرافی ها در کشور، تا بعد از ظهر دیروز به 14 هزار و 500 تومان رسید. با این حال، اخبار بازار آزاد، حکایت از نرخ 14 هزار و 400 تومانی دلار دارد که پایین تر از نرخ سناست. به نظر می رسد انتشار خبر تشکیل بازار متشکل ارزی در کنترل و کاهش نرخ ارز در روزهای اخیر، بی تاثیر نبوده است. در این زمینه خبرگزاری ایرنا گزارش داد که آماده سازی زیرساخت های فناوری اطلاعات برای ارتباط شرکت بازار متشکل ارزی و بانک ها مراحل پایانی را می گذراند و قرار است این بازار پس از تکمیل این زیرساخت ها به زودی راه اندازی شود. این گزارش، دلیل تاخیر در راه اندازی بازار متشکل ارزی را که ابتدا قرار بود تا آخر فروردین و سپس در اردیبهشت ماه راه اندازی شود همین موضوع اعلام کرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هفتمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده شرکت پدیده در دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور روز گذشته به ریاست قاضی منصوری در مشهد برگزار شد.
به گزارش میزان، در ابتدای این جلسه قاضی منصوری با اعلام رسمیت جلسه خواستار رعایت نظم و انضباط طبق مواد قانون آیین دادرسی کیفری شد و به متهمان متذکر شد مراقب اظهارات خود در محضر دادگاه باشند.
پس از ارائه تذکرات لازم توسط رئیس دادگاه، قاضی منصوری از دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی خواست تا مطالب خود را بیان کند.
غلامعلی صادقی با اشاره به تلاشهای انجام شده برای استیفای حقوق مردم گفت: چنان چه از سوی متهمان تلاش جدی در جهت حفظ منابع و اموال سهامداران انجام پذیرد، این اقدام مورد توجه دادگاه قرار خواهد گرفت و دوباره نیز اعلام میکنیم که در زمینه دفاع از حقوق عامه بر اساس تکلیف و وظیفه قانونی خود و محافظت از منافع سهامداران عمل خواهیم کرد.
پس از اتمام سخنان دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی، قاضی منصوری از متهم ردیف اول محسن پهلوان مقدم فرزند اسداله خواست تا در جایگاه متهم قرار گیرد و از نماینده مدعی العموم خواست تا نسبت به قرائت کیفرخواست متهم اقدام کند.
پس از قرائت کیفرخواست متهم ردیف اول محسن پهلوان مقدم توسط نماینده مدعی العموم؛ نامبرده گفت: من اشتباه کردم و مردود شدم و از مردم، سهامداران و مقامات قضایی عذرخواهی میکنم، ایراداتی داشتم و قبول دارم.
متهم ردیف اول گفت: با پذیرش اشتباهات و عذرخواهی مجدد از مردم و مقامات قضایی به دلیل مشکلات متعددی که برای آنها به وجود آوردم، از دادگاه محترم پوزش میطلبم.
مشارکت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور از طریق وصول وجوه کلان به صورت قبول سپرده اشخاص حقیقی، تصاحب و حیف و میل اموال مردم، تشکیل و رهبری شبکه کلاهبرداری با استفاده از تبلیغات عامه از طریق خرید و فروش اوراق موسوم به سهام پدیده از جمله اتهامات متهم ردیف اول محسن پهلوان مقدم طبق کیفرخواست صادره توسط دادسرای عمومی و انقلاب مشهد است.
نامبرده گفت: دیپلم ردی هستم، تبلیغات را خودمان انجام میدادیم و چنان چه منع قانونی داشته برعهده من است، روزانه بالغ بر هزار فقره چک صادر میکردیم، چنان چه خلافی انجام گرفته به گردن من است.
نماینده مدعی العموم در این بخش و با کسب اجازه از ریاست دادگاه، چرخه وقوع جرایم متهمان و فرایند کلاهبرداری در این شرکت را تشریح کرد.وی ادامه داد: طبق نظر کارشناسی، اقدامات متهمان عمدتا به نفع خودشان سامان دهی شده بود و بنا به اقاریر بعضی از متهمان در دادگاه، چنان چه اقدامات پیشگیرانه دستگاه قضایی نبود، شاهد وقوع فاجعهای به مراتب بزرگ تر میبودیم.
در این بخش با اجازه قاضی منصوری، مستنداتی با موضوع نحوه عملکرد متهم ردیف اول در صحن علنی دادگاه پخش شد.
پس از پخش مستندات پرونده در صحن علنی دادگاه، حسابرس ویژه پرونده به ارائه مدارک مربوط به تخلفات انجام گرفته در شرکت پدیده توسط متهم ردیف اول پرداخت.
پس از اظهارات وکیل جمعی از شکات و همچنین ادامه دفاعیات وکیل مدافع حسن عیدی زاده یکی دیگر از متهمان، رئیس دادگاه ادامه رسیدگی به پرونده متهمان شرکت پدیده را به صبح امروز دوشنبه موکول کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گزارش: محمدبهبودینیا | عکسها: خراسان
درباره دکترشیـخ پزشک حامی محرومان
دکتر «مرتضیشیـخ» در سال ۱۲۸۶ شمسی در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا سطح عالی طب، در تهران ادامه داد و با درجه دکترای پزشکی دانش آموخته شد. پس از آن که پدرش به دلایلی دچار مشکلات مالی شد، مرتضی ضمن تحصیل به پدر نیز کمک میکرد و از همین زمان بود که با مشکلات محرومان آشنا شد و با خود عهد بست تمام توان خود را صرف کمک به این قشر کند. دکتر شیخ پس از ازدواج، از طریق بهداری به مشهد منتقل و تا آخر عمر، در همین شهر مشغول خدمت شد. وی پزشکی انساندوست بود، به طوری که همه مشهدیها از او به نیکی یاد میکنند. معروف است که دکتر شیخ، مردم را مجبور نمیکرد بابت معاینه و مداوا پولی بپردازند و هر کس هرچه میخواست، در صندوقی که کنار میز دکتر بود می انداخت؛ و چون مبلغ ویزیت دکتر پنج ریال تعیین شده بود، نیازمندان برای حفظ آبرو، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق می انداختند تا صدایی مانند انداختن پول شنیده شود. دکتر مرتضی شیخ 69 سال با عزت میان مردم زیست، با مردم خندید و گریست. در رنجها التیامی بر دردها بود و دست پر عطوفتش همیشه یاری بخش افتادگان. روحش شاد.
نگاهی به پیشینه بیمارستان «دکترشیخ»
بیمارستان دکترشیخ در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در محل فعلی، فعالیت خود را آغاز کرد. با توسعه شهر مقدس مشهد و ازدیاد جمعیت و روند رو به رشد زائران بارگاه ملکوتی حضرت رضا( ع)، ایجاد مرکزی خاص جهت درمان کودکان، یکی از ضروری ترین مسائل آن روز به شمار میرفت. براین اساس با همت بلند بنیاد خیریه سروَر، این مرکز در سال ۶۹ تخریب و پس از ساخت و تجهیز، در سال 75 به دانشگاه علوم پزشکی مشهد اهدا و بهعنوان بیمارستان فوقتخصصی کودکان، مشغول ارائه خدمات شد. این بیمارستان 159 تختخوابی، دارای بخشهایی مثل هماتولوژی اطفال - ICU - نفرولوژی اطفال - انکولوژی اطفال - جراحی اطفال – گوش، حلق و بینی اطفال - جراحی اعصاب اطفال – دندان پزشکی اطفال - اورولوژی اطفال و اورژانس اطفال است.
بازگشایی صندوق انتقادها و پیشنهادهای بیمارستان
حین گشت و گذار در بیمارستان، درراهرو، صندوق انتقادها و پیشنهادهای بیمارستان را میبینیم و از رئیس بیمارستان می خواهیم برای مطلع شدن از محتویات این صندوق، آن را باز کنــد. دکتر فرهاد حیدریان میپذیرد و شروع به خواندن کاغذهـا میکند.
بابت وجود همراهسرایی در نزدیکی بیمارستان، کمال تشکر را دارم. این همراهسرا، ما همراهان کودکان بیمار را از سرگردانی نجات داد.
رئیس بیمارستان در این باره می گوید: «درباره راه اندازی این همراه سرا باید از شهرداری مشهد تشکر کرد که این ساختمان را در اختیار ما گذاشت و هم اکنون، همراهان بیمار با پرداخت شبی دو هزار و 500 تومان می توانند در آن اقامت کنند.»
لطفاً به وضعیت غذای بیمارستان رسیدگی کنید. بعضی روزها کیفیت غذا پایین می آید و این موضوع باعث بدتر شدن حال برخی بیماران می شود.
رئیس بیمارستان توضیح میدهد: «ما حساسیت زیادی روی غذای بیماران داریم و غذاهای رژیمی به آن ها می دهیم و برای این کار، یک آشپزخانه در بیمارستان ایجاد کردهایم تا طبخ غذا را انجام دهد. با آشپز قبلی به دلیل کیفیت کم غذاهایی که آماده می کرد قطع همکاری کردیم و آشپز جدید را به دوره های آشپزی فرستاده ایم و اگر خطایی در کار این آشپز مشاهده شود، با او نیز بدون تعارف برخورد خواهیم کرد.»
تعداد کل سرویس های بهداشتی این بیمارستان، سه سرویس است که با توجه به حجم مراجعان بسیار کم است. لطفا رسیدگی کنید.
رئیس بیمارستان پاسخ میدهد: «کم بودن سرویس های بهداشتی به نسبت مراجعان را قبول داریم اما فعلا فضایی برای جانمایی این سرویس ها نداریم و باید یک فکر اساسی کرد.»
اگر نوزاد یا کودکی در خانه و میان خانواده داریـد، شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که یک شب، از بیخوابی فرزندتان، متوجه درد و تب و بیماریاش شده باشید و لازم باشد کودک را، در حالی که در تب میسوزد و نفس هایش به شماره افتاده و خطر تشنج و تبعات بعدی تهدیدش میکند به بیمارستان برسانید تا توسط پزشک متخصص اطفال، معاینه و معالجه شود. مضطرب و سراسیمه، لباس میپوشید و سوار خودرو میشوید و در تمام طولراه، بچــه را در آغوشتان میفشارید و ثانیهها را میشماریـد تا بالاخره به بیمارستان فوقتخصصی کودکان شهر میرسید اما بعد از رسیدن به بیمارستان، با چهره خونسرد چند دانشجوی پزشکی یا پرستاری مواجه میشوید که میگویند: «امشب از ساعت 2 شب تا 8صبح، هیچ متخصصی بیماران را ویزیت نمیکند یا باید تا ۸ صبح صبـرکنید، یا کودکتان را به بیمارستان دیگری برسانید.» و این وسط، هیچ کار خاصی هم برای درمــان و بهبود حال کودک انجام نشود. این، حال مراجعان این شبهای بیمارستان فوقتخصصی کودکان دکتر شیخ مشهد است؛ بیمارستانی که از گذشتههای دور، شبانهروز مأمن کودکان بیمار و والدین آشفته بود اما مدتی است، بیشتر شبها از ساعت ۲ تا ۸ بامداد، هیچ پزشک متخصص اطفالی، به بیماران حاضر در اورژانس رسیدگی نمیکند و انگار در بیمارستانی که مفتخر به نام دکتر شیخ، پزشک حامی محرومان و مظلومان است، جای دکتر شیخ و مرام و مسلکش خالی است.
ساعت 3بامداد پنجشنبه، 26اردیبهشت
پزشک نداریــم؛ بچه را به بیمارستان دیگری ببرید
این ساعت از شب، سکوت عجیبی شهر را فرا گرفته و خبری از رفت و آمد و سر و صـدا و ترافیک، حداقل در این منطقه از شهر که بیمارستان در آن قرار گرفته (چهارراه میدانبار) نیست. به بیمارستان میرسم. در اتاقک حفاظت فیزیکی ورودی قفل است و هیچکس در آن حضور ندارد. وارد راهروی بیمارستان که میشوم، تازه با یک مامور حفاظت فیزیکی که پشت میزی، برای راهنمایی نشسته روبهرو میشوم و میگویم قرار است فرزند یکی از دوستانم را از شهرستان به این بیمارستان بیاورند؛ حال بچه خوش نیست و من زودتر آمدهام تا از متخصص وقت بگیرم و روند معالجه اش را تسریـع کنم.» پاسخ میدهد: «هم اکنون هیچ پزشک متخصصی در بیمارستان نیست و باید تا ۸ صبح صبر کنی. به نظر من همین الان با خانواده بچه تماس بگیر و بگو به بیمارستان دیگری بروند.» سپس آدرس یک بیمارستان خصوصی شهر را میدهد و میگوید: «الان این جا تعدادی دانشجوی پزشکی حضور دارند که بهدلیل بیتجربگی، کار زیادی از دستشان بر نمیآید. همه افراد حاضر در شیفت شب بیمارستان، دانشجویان پزشکی هستند.» هنوز حرفمان تمام نشده که مردی هراسان، در حالی که یک دختر بچه دو سه ساله در آغــوش دارد، وارد سالن میشود. با توضیحاتی که میدهد، ظاهرا تنگی نفس دلیل بی قراری دختر بچه است. مرد رو به دانشجوی پسری که چندلحظه قبل به جمع من و مامورحفاظت پیوسته، با عجله توضیحاتی درباره حال بچه میدهد. منتها دانشجو با خونسردی میگوید: «متاسفانه الان هیچ پزشک متخصصی در این بیمارستان نیست. یا باید کودکت را تا صبح بستری کنی و دانشجویان بالای سرش باشند تا پزشک برسد، یا برای درمان به بیمارستان دیگری ببری.» مرد کلافه میگوید: «نفس دخترم به سختی بالا میآید و میگویید بروم یک بیمارستان دیگر؟ اگر در مسیر برایش اتفاقی افتاد، مسئولش کیست؟ یعنی چی که هیچ پزشک متخصصی در شیفت شب این بیمارستان نیست تا به درد دخترم رسیدگی کند؟ کاش اگر نیمه شب پزشک نداریــد، اطلاع رسانی کنید تا مردم این همه به زحمت نیفتند و وقتشان گرفته نشود.» دانشجو، شانهای بالا میاندازد و کنار نگهبان مینشیند و مشغول تماشای کلیپ با تلفنهمراه میشود!
ساعت 4:30بامداد پنجشنبه
پرسنل همچنان خونسردانه مشغول تماشای کلیپ، در نبود پزشک
یک ساعت و نیم گذشته و ساعت چهار و نیم صبح است. مامور حفاظت و دانشجوی پزشکی همچنان مشغول تماشای کلیپهای داخل گوشی شان و بگو بخند هستند. زن و مرد جوانی در حالی که کودکی در آغوش دارند، سراسیمه وارد راهروی بیمارستان میشوند. مرد جوان رو به نگهبان و دانشجـو میگوید: «فرزندمان تبش به شدت بالا رفته و هر کاری میکنیم، تبش قطع نمیشود. دلیل تبش را نمیدانیم و میترسیم آسیب ببیند.» دانشجو، همان جملهای را که در ساعات اخیر، به هرکس که با بچه بدحال وارد شده گفته، به این خانواده هم میگوید: «پزشک حضور ندارد؛ یا تا 8صبح صبر کنید یا به بیمارستان دیگری بروید.»
ساعت 6 بامداد پنجشنبه
یک لیوان آب، بهجای مداوا و معالجــه
ساعت حدود 6 صبح است و مراجعان، سراسیمه یکی پس از دیگری، به دنبال بیمارستانی که یک متخصص اطفال در آن حضور داشته باشد، خارج میشوند. در این هنگام، مردی از در وارد میشود و کلافه میگوید: «از شب قبل، یک جسم خارجی در گلوی پسرم گیر کرده و نمیتواند درست نفس بکشد و چیزی بخورد.» این بار مامور و دانشجــو، مرد را به همراه فرزندش به اتاق معاینه راهنمایی میکنند. منتها بعد از چند دقیقه مرد عصبانی خارج میشود و بچه به بغل، با عجله به سمت در بیمارستان حرکت میکند. خودم را به او میرسانم و درباره چگونگی رسیدگی به کودک سوال میکنم. لیوان آبی را که در دست دارد نشان میدهد و میگوید: «این آب را به من دادند و گفتند آن را به بچه بدهم تا انرژی از دست رفته اش برگردد و بعد من را به بیمارستان دیگری فرستادند.» داستان تکراری راهنمایی بیماران توسط دانشجویان به بیمارستانهای دیگر، تا ساعت 6صبح در بیمارستان دکتر شیخ ادامه دارد. کمکم و با روشن شدن هوا، فضای بیمارستان شلوغ میشود و خانوادههایی که برای درمان کودکشان به بیمارستان میآیند و با جای خالی پزشک مواجـه میشوند، ترجیح میدهند تا ساعت 8 و رسیدن پزشک متخصص، منتظر بمانند.
علومپزشکی و بیمارستان، بودجـه پرداخت حقوق متخصص شیفتشب را ندارند
به زحمت، اعتماد دونفر از پرسنل بیمارستان را که هر دو از پزشکان خوشنام هستند جلب میکنم و میپرسم «تایید میکنید که بیشتر شبها، در شیفت شب بیمارستان دکترشیخ، هیچ پزشک متخصصی برای معاینه و معالجه کودکان بیمار، حضور ندارد؟ دلیل این اتفاق چیست؟» هر دو پزشک که تاکید دارند نامشان فاش نشود، نبود پزشکمتخصص در شیفت شب بیمارستان را تایید میکنند و درباره دلیل نبود پزشک متخصص، توضیح میدهند: «این موضوع که پزشک متخصص از ساعت 2 تا 8 صبح در بیمارستان دکترشیخ حضور ندارد، صحــت دارد. ولی سوال این جاست که آیا شما حاضرید امسال کارکنید و سال بعد حقوق بگیرید؟ الان شرایط دریافت حقوق شیفت شب بیمارستان، به این شکل است به همین دلیل متخصصان ترجیح میدهند در مراکز خصوصی با فشار کاری کمتر کار کنند و حقوقشان را به موقع بگیرند، نه با تاخیر یک ساله. هم اکنون بیمارستان دکتر شیخ، بودجهای برای به کارگیری پزشکان متخصص در شیفت شب ندارد و یک نهاد باید با در نظر گرفتن اهمیت جان و سلامت کودکان، به کمک این بیمارستان بیاید و بودجه لازم را تامین کند، چون ظاهرا پرداخت این بودجه از سوی دانشگاه علوم پزشکی فعلا مقدور نیست و کمک مالی به بیمارستان دکتر شیخ، از این نظر ضروری است که این بیمارستان به دلیل قدمت و ارزانی خدماتش نسبت به بیمارستانهای خصوصی، مراجعه کنندگان بسیاری دارد.
فرستادن بیمار به بیمارستانهای دیگر، در هر ساعت از شبانه روز به بهانه نبود پزشک متخصص، خط قرمز ماست
به دفتر دکتر «فرهاد حیدریان» رئیس بیمارستان دکتر شیخ میروم تا توضیحات ایشان را درباره این چالش جدی بیمارستان، بشنــوم. همراه با دکتر حیدریان و دکتر جوادی، مدیریت بیمارستان، در راهروهای بیمارستان راه میافتیــم تا ضمن گفتوگو، از نقاط مختلف بیمارستان بازدیدی داشته باشیــم و با مراجعان گپ و گفتی کنیم. حیدریان، درباره نبود متخصص در شیفتشب بیمارستان، توضیح میدهد: «واقعیت این است که ما هرشب، در بیمارستان یک پزشک متخصص داریــم و اگر شما دیشب این جا بودید و متخصصی نبوده، حتما بررسی خواهد شد. مهم است یادآوری کنم «دکترشیخ» یک بیمارستان آموزشی است و رزیدنتهای تخصص اطفال، برای آموزش حضور دارنـد و طبق سلسله مراتب تعریف شده، اول کودکان بیمار توسط دانشجویان معاینه و بعد برای تشخیص و رسیدگی، به متخصص معرفی میشوند. فرستادن بیماران به بیمارستانهای دیگر، در هر ساعت از شبانه روز به بهانه نبود پزشک متخصص، خط قرمز ماست و به شدت با این موضوع برخورد خواهیم کرد، چرا که خلاف قوانین ماست.» توضیحات حیدریان در حالی است که یکی دیگر از پرسنل که درخواست دارد نامش فاش نشود، درباره حرفهای رئیس بیمارستان درخصوص حضور یک متخصص در شیفتشب بیمارستان، میگوید: «روی کاغذ، این بیمارستان هر شب یک پزشک متخصص دارد ولی در عمل، فقط برخی شبها یک پزشک، آنهم برای رسیدگی به بخشهای حساس مثل آیسییــو حضور دارد.
به دلیل این که این بیمارستان، آموزشی است، از تیرماه گذشته معاونت درمان طی بخشنامهای اعلام کرد این دسته بیمارستانها، شبها نیازی به متخصص مقیم ندارند و با توجه به کمبود بودجه، باید شبها توسط رزیدنتها اداره شوند. با وجود این، بیمارستان دکترشیخ، یک متخصص مقیم با شرایطی که ذکر شد، در بخشهای حساس بیمارستان دارد.»
چرا در ورودی بیمارستان پذیرش و پاسخگویی مناسبی انجام نمیشود؟
برای حیدریان توضیح میدهــم دیشب، در اتاقک ورودی بیمارستان، هیچ کس برای راهنمایی و پاسخ گویی حضـور نداشت و یک مامور حفاظت و یک دانشجو، در راهرو، مراجعان را به دیگر بیمارستانها پاس میدادند که با تعجب، نگاهی به مسئول حفاظت فیزیکی بیمارستان که ما را همراهی میکند میاندازد و میگوید: «ما روی این موضوع، حساسیت ویژهای داریم و مامور حفاظت موظف به حضور در ورودی بیمارستان، چه در شب و چه در روز است.» مسئول حفاظت اما ادامه میدهد: «ما هم اکنون با کمبود نیرو در بخش حفاظت فیزیکی روبهرو هستیم و مجبوریم پستها را جا به جا کنیم. من بابت این موضوع با دانشگاه علومپزشکی هم صحبت کردم و کمبود نیروی حفاظت فیزیکی را اعلام کردهام و فعلا منتظر پاسخ هستیم تا این قبیل مشکلات رفع شود.» در ادامه، دوربینهای مدار بسته برای شناسایی مامور و دانشجویی که دیشب مشغول تماشای کلیپ و جواب سربالا به مراجعان بودند، کنترل میشود و دکتر حیدریان تاکید میکند: «حتما با این دو فرد برخورد خواهـد شد. بهشکل کلی، قانون درباره بیماران اورژانسی میگوید این بیماران، به هر بیمارستانی برسند، آن مرکز درمانی موظف است اقداماتی انجام دهد تا علایم حیاتی در بیمار دیده و پایدار شود و در ادامه، بیمار را به بیمارستان تخصصی بفرستد. اگر شب گذشته، چنین مواردی اتفاق افتاده، هیچ گونه توجیه و کوتاهی و قصوری پذیرفته نیست و به احتمال قوی، اقدامات اولیه در خصوص این کودکان انجام شده است.»
داشتن دستگاه سیتیاسکن، آرزوی ماست
در ادامه، والدین کودکی که به بیمارستان مراجعه کرده و متوجه حضور و پاسخ گویی رئیس بیمارستان شدهاند، جلو میآیند و از نبود دستگاه سی تی اسکن در این بیمارستان که باعث سرگردانی شان شده، گلایه میکنند. حیدریان در پاسخ میگوید: «ما این ضعف را قبول داریم و خودمان هم آرزویمان داشتن یک دستگاه سی تی اسکن است. هم اکنون، بعد از معاینه بیمار، درصورتی که نیاز به انجـام سی تی اسکن باشد، بیمار را با آمبولانس به بیمارستانهای دیگر میفرستیم و قبول داریم که این روند، انرژی بر و زمان گیر و برای خانوادههای بیمار، کلافه کننده است. اگر امکانات سی تی اسکن در این بیمارستان راه بیفتد، تحول بزرگی در روند درمان بیماران اتفاق خواهد افتاد.»
کمبود آسانسور به دلیل اصرار ما بر به سازی و استانداردسازی است
در ادامه گشت و گذارمان، به آسانسورهای بیمارستان برمی خوریـم که یکی خراب است و دیگری به کندی بین طبقات جابه جا میشود و مردمِ منتظر پشت در آسانسور، معترضاند. دکتر جوادی مدیریت بیمارستان، در توضیح دلیل شرایط نابهسامان آسانسورها، میگوید: «ما از مدتی قبل به دلیل فرسودگی بیش از حد آسانسورهای بیمارستان، اقدام به نوسازی آنها کردیم. منتها به واسطه حساسیت بالای عبور و مرور در این جا، به دنبال این بودیم که قبل از راهاندازی، کد استانداردسازی این آسانسورها هم صادر شود. خوشبختانه امروز، بالاخره یکی از آسانسورها بهلحاظ استاندارد، بررسی شده و آسانسور دیگر هم در حال نوسازی و در دست بررسی است تا به زودی به صورت کاملاً استاندارد شروع به کار کند.»
یک اتفاق خوب، بهواسطه سرزده:
اینجا هیچکس به دلیل نداشتن پول، از درمان باز نمیماند
در پایان، با خانوادهای که به دلیل نداشتن بضاعت مالی، قادر به پرداخت هزینه بیمارستان نیستند برخورد میکنیم و مادر کودک، موضوع را با رئیس بیمارستان در میان میگذارد و در حالی که کودکش را در آغوش دارد، میگوید: «هزینه بیمارستان بابت چند روز که کودکم بستری بود، 800 هزار تومان شده. به هر دری زدیم فقط 200 هزار تومان تهیه کردیم و دغدغه پرداخت بقیه پول را داریــم...» در ادامه، مسئولان بیمارستان بعد از مطلع شدن از شرایط مالی این خانواده، طی نامهای، 200 هزارتومانِ پرداخت شده را برگرداندند و ترتیب ترخیص کودک را دادند. حیدریان، رئیس بیمارستان تاکید میکند: «این جا هیچ کس به دلیل نداشتن پول از درمان باز نمیماند. ما بعد از بررسی وضعیت خانواده ها، در صورتی که وضعیت معیشتی ضعیفشان برایمان مسجل شود، تمام مبلغ درمان را از حساب بیمارستان میپردازیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.