
مصطفی عبدالهی- مجلس برای حمایت قاطع از شرکتهای دانشبنیان و استفاده از ظرفیت آنها در کشور وارد عمل شد و با تصویب طرح «جهش تولید دانشبنیان» مسیر فعالیت آنها را هموار کرد.نمایندگان مجلس در جلسه علنی هفته گذشته، بررسی این طرح مهم و کلیدی را به پایان رساندند تا پس از تایید آن توسط شورای نگهبان، فصل تازهای برای فعالیت قدرتمند شرکتهای دانشبنیان آغاز و بسیاری از مشکلات فعلی آنها رفع شود. آنطور که محمدباقر قالیباف در جلسه علنی روز چهارشنبه گفت «طرح جهش تولید دانشبنیان، یکی از دقیقترین طرحهای مصوب مجلس است چراکه در صحن و کمیسیونهای تخصصی به صورت دقیق بررسی شده و طی این بررسی، از نظرات صاحبنظران نیز استفاده شده است». اما پاسخ این سوال را که «چرا این طرح مصوب مجلس، بسیار مهم است؟» باید از بررسی مواد آن دریافت کرد.
درباره ضمانت اجرای این مصوبه مهم مجلس پس از تبدیلشدن آن به قانون، با عضو فراکسیون دانشبنیان مجلس گفتوگو کردیم و «علی جدی» دراینباره گفت: با توجه به هماهنگی و همراهی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و کمیسیونهای تخصصی مجلس در تدوین طرح جهش تولید دانشبنیان، پیشبینی میکنیم در اجرای آن هم با مشکلی مواجه نشویم. جدی تصریح کرد: طرح جهش تولید دانشبنیان ابتدا در کمیسیون صنایع مجلس تدوین و سپس در کمیسیون آموزش نهایی شد و به صحن علنی آمد که خوشبختانه مورد اهتمام قرار گرفت. عضو فراکسیون دانشبنیان افزود: تلاش ما این بوده که با تصویب این طرح، قوانین سخت پیش پای شرکتهای دانشبنیان را به قوانین نرم تبدیل کنیم تا آنها بتوانند با حمایت بیشتری به سمت اقتصادیشدن و تولید ثروت حرکت کنند و از ظرفیت آنها برای حل بسیاری از مشکلات استفاده کنیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان قطعی شد
در حالی که حذف سرخابی از لیگ قهرمانان آسیا مسجل شده بود اما عده ای سعی داشتند با خرید زمان از شوک خبر بکاهند و با دادن وعده و وعید از عمق فاجعه کم کنند، سرانجام روز گذشته با اعلام رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا مشخص شد تیمهای استقلال، پرسپولیس و گل گهر سیرجان شرایط حضور در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ آسیا را ندارند. به این ترتیب در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ و از ایران تنها سپاهان و فولاد خوزستان حضور خواهند داشت که سپاهان به طور مستقیم وارد مسابقات خواهد شد و برنامه پلی آف هم پس از حذف پرسپولیس و استقلال تغییر کرد. کنفدراسیون فوتبال آسیا چندی پیش به سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و گل گهر به دلیل نداشتن مجوز حرفهای هشدارهای لازم را داده بود تا نواقص خود را رفع کنند. میزان بالای این نواقص به حدی بود که ظاهراً حتی با رایزنیهای دولت و وزارت ورزش هم کنفدراسیون فوتبال آسیا راضی به صدور مجوز حرفهای نشده است. جدای از دلایل اصلی مانند مالکیت مشترک سرخابی دلایل زیادی برای حذف سرخابی اعلام شده و جالب است بدانید که حتی دوش های رختکن های ورزشگاه آزادی هم یکی از آن دلایل بوده! طبق مقررات تعداد دوش های رختکن ها باید 11 عدد باشد در حالی که تعداد دوش های رختکن های ورزشگاه آزادی 4 عدد است! یکی دیگر از موارد ذکر شده برای حذف سرخابی عدم تسویه حساب باشگاه پرسپولیس با گابریل کالدرون تا پیش از 10 شهریور آخرین مهلت ارسال مدارک مجوز حرفه ای بوده است! بر اساس رای دادگاه عالی ورزش 18 خرداد آخرین مهلت برای تسویه حساب با گابریل کالدرون سرمربی سابق و آرژانتینی پرسپولیس بوده اما طلب او به تازگی پرداخت شده است یعنی بسیار دیرتر از موعد مقرر و آخرین مهلت ارسال مدارک به کنفدراسیون فوتبال آسیا. از این گونه بسیار بوده است به طور مثال در مدارک ارسالی پرسپولیس به کنفدراسیون فوتبال آسیا مواردی از این دست دیده می شود: ارسال برخی مدارک بدون ترجمه، بارگذاری غلط برخی از مدارک، بارگذاری سند مالکیت باشگاه به اشتباه(اظهارنامه مالیاتی به عنوان سند باشگاه ارسال شده است)، فتوشاپ در بخش قرارداد افسر امنیتی، ارسال قرارداد بازیکنان بدون ترجمه و... البته حذف پرسپولیس و استقلال به محرومیت آن ها از حضور در فصل 2022 لیگ قهرمانان آسیا محدود نخواهد شد و به احتمال زیاد جرایم مالی سنگین و محرومیت از حضور در فصل 2023 یا فصل های دیگر هم شامل سرخابی خواهند شد و در این میان فدراسیون فوتبال ایران هم به عنوان متولی این دو باشگاه و همکاری در سندسازی با جرایم سنگینی مواجه خواهد شد.
حذف غول ها اتفاق جدیدی نیست!
البته حذف تیم ها از لیگ قهرمانان، اتفاق جدید و تازهای در فوتبال آسیا نیست. بارها شاهد این قضیه بودهایم که باشگاههای مختلف آسیایی از کشورهایی نظیر ژاپن، عربستان و ... در به دست آوردن مجوز حرفهای ناکام بودند و حتی از مسابقات حذف هم شدند، ولی با حل مشکلات به صورت ریشهای و در کمال صداقت به مسیر حرفهای بازگشتند. میتوان از این شکست درس گرفت و به سمت موفقیت حرکت کرد. میتوان با صداقت مشکلات استقلال و پرسپولیس چه در بحث مالکیت و چه در ماجراهای مالی را مرتفع کرد تا دیگر چنین بحرانی گریبانگیر ۲ باشگاه مردمی و پرطرفدار نشود. در سال ۲۰۱۸، ۲ باشگاه النصر و الاتحاد عربستان به دلیل صادر نشدن مجوز حرفهای از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند. النصر در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تا نزدیکیهای فینال پیش رفت. سوریه تا سال قبل نمایندهای در لیگ قهرمانانِ چند سال گذشته نداشت ولی حالا نمایندهاش توانسته مجوز حرفهای را کسب کند. در همین فصل چند کشور دیگر از جمله ترکمنستان، عراق، اردن و عربستان نمایندگانی داشتند که نتوانستند مجوز حرفهای را کسب کنند، اما تاریخ نشان میدهد که این باشگاهها توانستند مشکلات را خیلی سریع رفع و رجوع کنند و برای فصل بعد بدون مشکل به مسابقات ورود کنند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی - 18 دی ماه 98 حادثه تلخ سقوط پرواز 752 هواپیمایی اوکراین همه مردم ایران را در شوکی بزرگ فرو برد و از همان روز به یکی از مباحث جنجالی در فضای عمومی و رسانه ای بدل شد. حالا و پس از گذشت دوسال از این حادثه غم انگیز، وزارت خارجه روز گذشته در آستانه سالروز این حادثه طی بیانیه ای به تشریح اقدامات انجام شده از سوی کشورمان در ابعاد گوناگون هوانوردی، حقوقی و دیپلماتیک درباره این حادثه هوایی پرداخت و نوشت:« متعاقب وقوع سانحه، نهادهای مرتبط در جمهوری اسلامی ایران با اعلام علت اصلی وقوع سانحه، وفق قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی، وظایف و تکالیف خود را با دقت، شفافیت و سرعت انجام دادند.» در ادامه این بیانیه آمده است:« بر این اساس در حوزه هوانوردی، گروه فنی مستقل مسئول بررسی سانحه، گزارش فنی سانحه را در چارچوب کنوانسیون هوانوردی بینالمللی (کنوانسیون 1944 شیکاگو) و ضمایم آن، با تعامل و همکاری کشورهای ذی ربط و سازمان بینالمللی هوانوردی بینالمللی (ایکائو) در موعد مقرر به صورت عمومی منتشر کرد که مورد استقبال حداکثری کشورهای شرکت کننده در فرایند بررسی سانحه قرار گرفت.» در بخش دیگری از این بیانیه، وزارت خارجه به سراغ اقدامات انجام شده در حوزه کیفری و حقوقی این سانحه رفته و توضیح می دهد:« در زمینه امور کیفری و قضایی سانحه، همان گونه که به اطلاع عموم رسیده است، سازمان قضایی نیروهای مسلح و دادستانی نظامی تهران وفق وظایف ذاتی و قانونی خود، تحقیقات کیفری لازم را با دقت و با تأکید بر تحقق عدالت انجام داده است. تاکنون چندین جلسه از دادگاه رسیدگی به متهمان این سانحه، با حضور خانوادههای جان باختگان برگزار شده است. شایان ذکر است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول مسلم حقوقی از جمله اصل صلاحیت سرزمینی محل وقوع سانحه و تابعیت متهمان و با رعایت قوانین و مقررات مربوطه، فرایند رسیدگی کیفری و قضایی را انجام داده است.» در بخش دیگری از این بیانیه آمده است است:«در خصوص دلجویی از خانوادههای داغدار این سانحه و کاهش آلام آن ها، هیئت محترم وزیران بر اساس حسن نیت در تاریخ ١۶ دی ماه ١٣٩٩ طی مصوبهای، نسبت به تعیین رقمی برای پرداخت به خانواده های کلیه قربانیان (بدون هیچ گونه تبعیض از قبیل تابعیت آن ها) اقدام کرده است. در راستای اجرای این تصویب نامه، ستادی در وزارت راه و شهرسازی تشکیل شد که اقدامات لازم را برای انجام فرایند پرداخت معمول داشته و تاکنون به تعدادی از خانواده ها، پرداخت هایی را وفق مقررات مربوطه انجام داده است. در این راستا طی یادداشتهایی به سفارتهای دولت های ذی ربط آمادگی پرداخت به بازماندگان 30 تبعه خارجی سانحه اعلام شده است. »
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پویش تهیه بخاری و لباس گرم برای نیازمندان حاشیه شهر
خانه قدیمی و کوچک و البته اجاره ای با دیوارهای چرک ،سقفی چوبی و چند وسیله دست دوم تنها دارایی یک خانواده هفت نفره است ،این جا شهرک شهید رجایی یا همان ساختمان مشهد است. چند تکه کارتن برای جلوگیری از ورود سرما به داخل خانه جای شیشه های شکسته پنجره ها را گرفته است .جلوی در ورودی اتاق و سالن، پتوهایی کهنه زده اند و با پارچه های تکه پاره مسیر ورود باد سرد را مسدود کرده اند. پنج بچه قد و نیم قد از شدت سرما پتوها را دور خودشان پیچیده و زیر نور کم جان لامپ دراز کشیده اند که با ورود ما از جا بلند می شوند. عاطفه چهار ساله و جواد هفت ساله هنوز درک درستی از فقر ندارند هر از گاهی در فضای کوچک بدون توجه به حضور ما دنبال همدیگر می دوند اما دو دختر بزرگ تر که یکی 13 ساله و دیگری 11 ساله است گوشه دیوار کز کرده اند. مادر این خانواده می گوید :« حتی آن قدر پول نداریم که برای پنجره ها شیشه بخریم،از هر جا یک پتوی پاره گیر می آوریم مسیر ورود باد را می بندیم تا شاید کمی ما را از سرمای زمستان دور کند ،شب ها هم با اجاق خوراک پزی خانه را گرم می کنیم.»
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
شاید برای شما هم مانند ما تصور پراید با سیستم رمز برای روشن شدن، کیلومتر دیجیتال یا آبسردکن و دیگر آپشنها، قبل از دیدن ویدئو های «عمیدعلی میر» در شبکه های اجتماعی محال بود اما کافی است هشتگ پراید سورنا را در فضای مجازی دنبال کنید تا با ویدئو کلیپ های عمیدعلی آشنا شوید و این امرمحال را به عینه ببینید. این پراید که در فضای مجازی هم غوغایی به پا کرده، به دست جوانی از دیار سیستان و بلوچستان به جدیدترین آپشن های روز یا ابتکاری خودش مجهز شده است. این جوان مبتکر که به دنبال علاقه خود رفته، در این ویدئو ها سعی میکند با لهجه شیرین دیارش به توضیح آپشن های نصب شده روی خودروی شخصیاش که آن را سورنا مینامد اما مردم به آن لقب سانتافه دادهاند، بپردازد. با او در این پرونده زندگی سلام همراه شدیم تا راجع به شرایط کار و ایدههایش بیشتر آشنا شویم.
در کودکی ماشین کنترلی ساختم
علاقه «عمیدعلی» 34 ساله به ساخت چنین وسایلی از همان دوران کودکی شکل گرفته است. او در توضیح این اتفاق میگوید: «در دوران کودکی یک ماشین کنترلی ساختم. آن زمان در زابل تجهیزات کافی نبود و من به اجبار برای تهیه تجهیزات مد نظرم به مشهد سفر میکردم و بعد از آن هم به دلیل آشنایی که در آن شهر داشتم، همان جا مشغول کار در قسمت برق ساختمان شدم. سال های آخر کارم در مشهد، بحث هوشمند سازی در ساختمان مطرح بود. من به این بخش علاقه مند شدم، به خصوص وقتی که مثلا با یک دکمه از داخل تبلت میتوانید نور داخل اتاق را کنترل کنید. این شد تا برخلاف دیپلم حسابداری که در دبیرستان گرفتم، از طریق فیلم، کتاب و به صورت خودآموز شروع به یادگیری کردم. این را هم بگویم که یک دورهای در مشهد برای کسب درآمد، در چهارراهها تراکت پخش میکردم اما هیچ وقت هدفم را فراموش نکردم».
بعد از دزدیده شدن پرایدم
برای استارتش رمز گذاشتم
با شروع آشنایی با بحث هوشمند سازی، عمیدعلی سعی میکند این علاقه را به خودرو پیوند بزند. او در این باره میگوید: «همزمانی آشنایی و علاقه من به هوشمند سازی با خرید خودروی پراید، باعث شد به فکر ارتقای امنیت و امکانات آن بیفتم. البته باید این را هم بگویم که در همین مشهد خودروی من را دزدیده بودند که یک هفته بعد پیدا شد. پس تصمیم گرفتم برای استارت خودروام رمز بگذارم تا اگر درهایش هم باز شد، لااقل نتوانند خودرو را روشن کنند. بعد از این به سرم زد تا سیستم قفل کارتی هتلها را به خودرو اضافه کنم. اگر دقت کرده باشید این مدل کارت فقط در را باز میکند و آن را قفل نمیکند اما با دستگاه من نه تنها میتوانید قفل کنید بلکه با نگاه داشتن آن میتوانید در صندوق عقب را هم باز کنید».
ایدههای ذهن من بیشتر خدادادی هستند
«نمونه ایدههای من در بازار نبود تا به قول معروف بتوانم کپی کنم بنابراین مجبور شدم دست تنها هم برنامه نویسی، هم طراحی و هم ساختش را انجام دهم». عمیدعلی با گفتن این نکته به سراغ مهم ترین اختراعش میرود و میگوید:«ایدههایی که در ذهنم شکل میگیرد، بیشتر خدادادی است و من فقط برای این که اتفاق بیفتد تلاش میکنم. مثلا برای من همیشه سوال بوده است که چرا کیلومتر خودرو از ساعتی/ عقربهای تبدیل به عدد نمیشود. بعد با کلی تحقیق برنامهاش را گیر آوردم و در مدت حدود سه ماه تغییرات لازم را پیاده کردم. خیلی سخت بود و من در این مسیر با کلی شکست و همخوانی نداشتن کیلومتر با خودرو و ... روبهرو بودم. بعد از این کار سعی کردم سیستم پیامکی خودرو را راهاندازی کنم. این سیستم برخلاف مدل خارجیاش که با دکمههایی مثل on/off کار میکند، فارسی است. مثلا شما در خانه میتوانید از طریق پیام دادن بدون باز شدن در خودرو، خودرو را روشن کنید».
سخنگوی خودروی من
با لهجه حرف میزند
اما خلاقیت عمیدعلی به همین جا محدود نمیشود. او درخصوص سخنگوی خودرویی که ساخته است ،میگوید: « بعد ازآشنایی با سیستم سخنگوی سمند، تصمیم گرفتم این سیستم را اضافه کنم اما بعدش با خودم گفتم خب چرا فقط فارسی صحبت کند؟ چرا انگلیسی و عربی و حتی لهجه شیرازی یا زابلی نتواند صحبت کند؟ پس برای تنوع و جذابیت بیشتر این زبانها و لهجهها حتی قابلیت اعلام روشن و خاموش شدن خودرو را هم اضافه کردم. قابلیت دیگری که حتی در ماشین های خارجی هم تا حالا نبوده این است که اگر کمربند خودرو یا مانتو و چادر لای در خودرو باشد، تشخیص می دهد که لای کدام در گیر کرده است».
برای خرید قطعه های یک پروژه قید خرید مرغ را زدم!
عمیدعلی درباره هزینه پروژه های خود و سختی تامین هزینههای آن میگوید: «همان طور که در بقیه مصاحبهها گفتم، از روز اول همه هزینهها برعهده خودم بوده است. حتی برای پروژه کیلومتر دیجیتال و از آن جا که به علت این که تکی یا نمونه بود، چیزی حدود 3 میلیون تومان هزینه برد و من برای تامین این هزینه مجبور شدم لپ تاپی را که تازه خریده بودم و هنوز قسطهایش تمام نشده بود ، بفروشم. من برای این کار حتی از نان شب هم برای خرید تجهیزات و ادامه پروژه مد نظرم زدم، مثلا یک بار بین خرید مرغ و خرید یک قطعه که حدود 40 هزار تومان بیشتر قیمت نداشت، مانده بودم. در آن جا قطعه را خریدم هرچند با این کار مجبور شدم یک هفته مرغ نخورم. جالب است که آن قطعه هم کار نکرد».
نه تنها حمایت نشدم
بلکه مسخره هم شدم
اختراعات عمید علی تنها به خودرو و سیستمهای آن مربوط نمیشود. او درباره اختراع جالب خود و ثبت آن میگوید: «شاید خندهدار باشد اما به دلیل مصرف زیاد چای به این فکر افتادم تا یک سماور هوشمند با توانایی آب کردن خودکار، تشخیص لحظه به جوش آمدن یا خاموش و روشن کردن اتوماتیک بسازم تا همیشه چای آماده باشد. البته من هیچ ادعایی ندارم. قطعا بهتر از من در همین ایران هستند که شاید نتوانستند مثل من از شام شب برای هدف خودشان بزنند یا حتی معروف نشدهاند. در خارج از ایران اگر شما طرحی حتی روی کاغذ داشته باشید به شما بها میدهند اما در این جا که طرح ساخته میشود، نه تنها حمایت نمیکنند، بلکه مسخره هم میکنند. مثلا من برای ثبت اختراع همین سماور کلی دردسر کشیدم. از شایعات مبنی بر دزدیدن طرح که بگذریم، اداره ثبت اختراع با کلی سوالهای تخصصی، ثبت اختراع را سخت کرده بود. در این میان شرکت های خصوصی هم برای ثبت هر اختراع 15 میلیون میگیرند. خب من با ثبت 10 اختراع باید چیزی حدود 150 میلیون برای یک تکه کاغذ می پرداختم».
خودرو ساز بزرگ
برای من کاری نکرد
عمیدعلی که حسابی از یک شرکت خودرو ساز داخلی گلهمند است، از پیشنهاد این خودروسازی میگوید: «یک بار با من تماس گرفتند، جالب است بدانید که اول ادعا کردند که این آپشن هایی که اضافه کردم در خود کامپیوتر خودرو هست که من با دلیل ثابت کردم که ربطی ندارد. بعد هم که از مدرک دیپلم من باخبر شدند با بیاحترامی گفتند به شما چه ربطی دارد که در این حوزه کار میکنید. وقتی در جواب از علاقهام به این کار گفتم من را به تهران دعوت کردند. من هم در جواب گفتم شما از پشت تلفن این طور برخورد میکنید، اگر بیایم تهران چه میکنید. در ضمن آن زمان هم شروع اولین محدودیت های کرونایی و بسته شدن جادهها در ایران بود، این مدیر خودرو سازی حتی پیشنهاد صدور مجوز تردد یا دسترسی به وسیله نقلیه یا حتی هواپیما را به من نداد. این رفتار درست برخلاف شرکت های خصوصی بود که با روی باز مشتاق دیدار من بودند و از پیشنهاد همکاری و سرمایهگذاری حرف میزدند. حال آن که آن شرکت معروف بعد از آن هم دیگر تماس نگرفت».
میخواهم آپشن تاچ را به شیشههای خودرو اضافه کنم
گویا ذهن و آینده عمیدعلی مملو از ایده های ناب است. او در این باره میگوید: «یک ماه پیش در یزد طرحی را مطرح کردم که حائز مقام سوم شد. این طرح ساخت دستگاهی بود که در زمان روشن بودن خودرو مانع استارت زدن مجدد آن میشود. در یک طرح دیگر هم قرار است یک پرده برقی اتومات که به وسیله دکمه باز و بسته میشود به صندلی عقب اضافه کنم. طرح زیاد است مثلا برقی کردن شیشههای عقب پراید که کاری ندارد یا طرح یک دستگاه دیگر که شیشههای خودرو مثل تاچ گوشی قابلیت لمس و باز شدن رمز را داشته باشد. یا در یک طرح دیگر قصد دارم مانند خودروی رولز رویس طوری طراحی کنم تا آرم خودرو به داخل برود. در آخر هم باید بگویم چیزهای دیگری هم هست اما خب دستم خالی است، مثلا راهنمایی طراح کردم که در هنگام استفاده در جای کیلومتر خودرو شما میتوانید دوربین سمتی را که راهنما میزند، ببینید».
مردم همیشه از من
حمایت کردهاند
عمیدعلی در خصوص حمایت مردم و پیشنهادهایی که به او شده است هم حرفهای جالبی میزند: «مردم واقعا به من لطف دارند و همیشه من را حمایت کردهاند. حالا هم منتظرند تا محصولات خودم را در بازار عرضه کنم تا بخرند. از آن جا که بیشتر مردم ما پراید دارند و خب این خودرو مخصوص قشر ضعیف هم است، میتواند خیلی به آنها کمک کند. مثلا همین قیمت محافظ استارت که حدود 300 هزار تومان میشود، از خسارت میلیونی استارت و گیربکس جلوگیری می کند و باعث بالا رفتن عمر آن میشود. یک مشکل هم برای شراکت این است که شریک باعث بالا رفتن قیمت و فشار به مردم است. یک بار در یک ویدئو گفتم 100 میلیون میخواهم، خیلیها گفتند خودرو و زمین خودمان را میفروشیم و کمک میکنیم اما هنوز به جمع بندی برای این کار نرسیدم».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روزشاید هنوز و با گذشت صرفا حدود 5 ماه از فعالیت دولت سیزدهم نتوان قضاوت قطعی درباره وزیران و مردان جدید عرصه اجرایی کشور داشت اما با گذشت همین مدت ضعفها و کاستی های برخی افراد مشخص شده است و می توان با شناخت این ضعف ها به سمت اصلاح آنان حرکت کرد.هر دولتی در بدو ورود مجموعهای از چشم اندازها و افقهای آینده را مطرح میکند.برای رسیدن به این افق ها مجموعه ای از برنامه ها و طرح ها مطرح میشود و مبنای کار هر دستگاه قرار می گیرد. در صورتی که افق ترسیم شده بلندپروازانه و غیرواقعی باشد، این طرح ها و برنامه ها به سمت شعاری شدن حرکت میکند و عملا به جای برنامه ای برای بهبود کشور شاهد مجموعه ای از شعارها برای رسیدن به افقی بلندپروازانه خواهیم بود.پیشتر گفتیم که دولت ها در بدو فعالیت چشم اندازهایی را ترسیم می کنند. انتظار می رود که این چشم اندازها در بدو فعالیت از سوی نهادهای نظارتی هم در راس دولت و هم در مجلس به دقت رصد شود و مواردی که شعاری است تعدیل شود و حتی قضاوت درباره وزیر یا مدیر مربوط براساس شعاری بودن یا واقعی بودن برنامه ها شکل گیرد.به طور مشخص طی روزهای اخیر گزارش مرکز آمار از وضعیت بازار کار نشان داد که تعداد شاغلان کشور در پاییز امسال نسبت به تابستان حدود 130 هزار نفر افزایش یافته است. این در حالی است که اواخر تابستان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از هدف گذاری ایجاد یک میلیون و 850 هزار شغل تا پایان سال آینده (طی 18 ماه) خبر داده بود. همچنین وی هفته گذشته در صحن علنی مجلس در پاسخ به سوال یکی از نمایندگان از ایجاد 217 هزار شغل طی 3 ماه اخیر خبر داده بود. با مطابقت دادن این دو آمار می توان نتیجه گرفت که آمار اعلام شده از سوی وزیر با آمار رسمی کشور مطابقت ندارد. حتی اگر فرض بر این باشد که شغل ایجاد شده و تغییر تعداد شاغلان لزوما یکی نیست اما باز هم بحث بر سر این است که آمار دادن از ایجاد اشتغال به منزله حفظ مشاغل جدید و همزمان جلوگیری از ریزش شغل است و از این منظر آمار آقای عبدالملکی به نظر می رسد غیرواقعی است. همچنین هدف گذاری ایجاد یک میلیون و 850 هزار شغل تا پایان سال 1401 نیز سخت و بلندپروازانه به نظر می رسد.نمونه دیگر تحولات صنعت خودرو است. وزیر صمت علاوه بر وعده های دیگر با وعده رساندن آمار تولید خودرو طی امسال به یک میلیون دستگاه رای اعتماد گرفت و در این مسیر، افزایش قیمت خودرو برای تزریق منابع به خودروسازان اگر چه با تاخیر اما در نهایت محقق شد ، آمارها نشان می دهد که خودروسازان طی ۹ ماهه امسال در مجموع ۶۲۸ هزار و ۵۴۷ دستگاه انواع محصولات سواری تولید کردهاند که در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته، رشد بیش از 7 درصدی را نشان می دهد. تولید 628 هزار دستگاه در 9 ماهه امسال نشان می دهد که روند رسیدن به رقم تولید یک میلیون دستگاه خودرو تا پایان سال با وجود وعده وزیر صمت در ایام رای اعتماد قابل تحقق نیست . آن هم در شرایطی که تعداد خودروهای ناقص افزایش یافته و براساس اعلام معاون سازمان بازرسی به 174 هزار دستگاه رسیده است. این اتفاقات نشان می دهد که روند افزایش تولید در صنعت خودرو به آن سرعت که آقای فاطمی امین تصویر کرده است، قابل تحقق نیست.رئیس جمهور چند روز قبل خطاب به وزیران و مسئولان تاکید کرد : «دولت سیزدهم باید صادقالوعد باشد و وعدهای ندهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم.» توصیه دقیقی که قطعا باید از سوی مسئولان اجرایی مورد توجه قرار گیرد. چرا که تجربه نشان داده واقعیت ها و محدودیت های عرصه اجرایی، خود را به تدریج نشان و وعده های افراد مسئول را در بوته نقد قرار می دهد. قاعدتا نمی توان به صرف این اتفاقات وزیران مربوط را فاقد صلاحیت دانست اما این که وعده های یک مقام مسئول غلط یا غیرواقعی از آب دربیاید فرصتی است برای اصلاح رویکرد و واقع گراتر شده نسبت به قبل، وگرنه آرمان گرایی و کم توجهی به واقعیات ضربه خود را به مدیران اجرایی که بلندپروازانه و غیرواقع گرایانه فکر میکنند، خواهد زد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رهبر انقلاب اسلامی بهمناسبت تشییع ۲۵۰ شهید گمنام در روز شهادت حضرت زهرا سلاما...علیها در سراسر کشور، پیامی صادر کردند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایشان، متن پیام به این شرح است:
بهبودی نیا/ صبح روز پنج شنبه هفته گذشته مردم مشهد دوباره سنگ تمام گذاشتند. خبر رسیده بود قرار است سه شهید گمنام به مشهد بیایند.شهدا آمدند و با خود نور را آوردند ،باران را آوردند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مسعود حمیدی/ شورای ملی زیارت روز گذشته بعد از دو سال وقفه در کارگروه زیارت با حضور رئیس جمهور در مشهد مقدس برگزار شد و این نشست 12 مصوبه برای تسهیل زیارت داشت.به گزارش خراسان رضوی، مشهد مقدس به دلیل وجود بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) سالانه پذیرای بیش از 40 میلیون زائر از اقصی نقاط کشور و جهان است که خدمت رسانی به خیل عظیم عاشقان آن حضرت فشار مضاعفی را بر بخش های خدماتی کلان شهر مشهد وارد می کند، همین موضوع باعث شده است بخشی از منابع و اعتبارات استان و شهر مشهد صرف این موضوع شود.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
به مناسبت سالروز اجرای سیاست استعماری کشف حجاب
امروز ۱۷ دی ماه سالروز اجرای سیاست ضدفرهنگی و استعماری کشف حجاب به دستور رضاشاه پهلوی است. قانون کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ توسط رضا شاه به تصویب رسید که به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. قانونی که به موجب آن، رضاشاه ترجیح میداد که مردم لباس متحدالشکل بپوشند، مردان کلاه پهلوی به سر گذارند و زنان بدون چادر، روبنده و روسری باشند و این موضوع چهرهای مستبد از او بهجا گذاشت و با انتقادات جدی تودههای مردم روبه رو شد. او همچنین استفاده از لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه کرد. برگزاری مجالس عزاداری و روضه نیز موکول به کسب اجازه از شهربانی شد که غالباً شهربانی از صدور اجازه برای برگزاری مجالس خودداری میکرد. در خرداد ۱۳۱۴، یک روز رضاخان هیئت دولت را احضار کرد و گفت: ما باید صورتا و سنتا غربی شویم و به وزیر فرهنگ، دستور داد که در مدارس زنانه، معلمان و دخترها باید بدون حجاب باشند و اگر زن یا دختری امتناع کرد، او را در مدرسه راه ندهند! دستور تغییر لباس و استفاده از کلاه شاپو که به مشهد رسید، علما و مراجع به شدت متأثر شدند. آیت ا... حاج حسین قمی تصمیم گرفت به تهران برود و با رضاخان وارد مذاکره شود. هنگامی که به شهر ری رسید، پلیس محل سکونت ایشان را محاصره کرد. خبر گرفتاری آیت ا... قمی سبب تشدید احساسات و فشرده تر شدن اجتماعات مردم شد که حتی به مسجد گوهرشاد هم کشیده شد. پس از چند روز، صبح جمعه ۲۰ تیر ماه ۱۳۱۴ نیروهای نظامی، اطراف مسجد را محاصره کردند و مردم را در آن مکان شریف به خاک و خون کشیدند.با قانون کشف حجاب در دی 1314 کوچهها و خیابانها صحنه جنایات و فجایع رقتباری بود و همه روزه صدها زن بی دفاع مورد حمله پاسبانها قرار میگرفتند. زنانی که به هیچ وجه نمیخواستند بدون حجاب از خانه خارج شوند، تصمیم گرفتند در خانه بمانند و برای عدهای این خانه نشینی تا رفتن رضاشاه ادامه داشت.بیشتر مردم در برابر کشف حجاب رضاخانی مقاومت کردند و دستگاه حکومت پهلوی به رغم همه زورها و فشارهای اجتماعی و تبلیغاتی خود، روز به روز خود را در این مسئله شکست خورده تر دید. امام خمینی واقعه کشف حجاب را توطئهای برای فاسد کردن جامعه اسلامی میدانستند و میفرمودند: «نقشه این بود که با توطئه کشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان، این قشر عزیز را که جامعه را باید بسازند، تبدیل کند به یک قشری که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت، بلکه جوانان مرد را هم همین طور، بکشانند به مراکز فساد و آن طور که میخواهند آنها را تربیت کنند که اگر چنان چه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بی تفاوت باشند یا مؤید ».در این میان البته یکی از وقایع مهم در مخالفت با کشف حجاب در کشور مربوط به ماجرای راهپیمایی اعتراضی زنان خراسانی و مشهدی علیه کشف حجاب رضاخانی در دی سال 1356 بود .تعدادی از زنان مشهدی در 17 دی ماه 1356 و در سالروز دستور رضا شاه برای کشف حجاب در مراسمی که قرار بوده مجسمه رضا شاه گلباران شود با تجمعی اعتراضی و پارچه نوشته هایی عملا این مراسم را مختل میکنند و ضربه جدی به دستگاه استبداد در مشهد می زنند. مأموران دولتی با حمله به صفوف زنان و ضرب و شتم آنها، هفده نفر از آنان را دستگیر و به کلانتری شماره پنج مشهد اعزام کردند. البته در هفتههای بعد با اقدامات برخی بزرگان و روحانیون مشهد، دستگیرشدگان آزاد میشوند. در بخشی از کتاب «راه آزادی زن» که به جزئیات قیام 17 دی زنان مشهد می پردازد آمده است : «هر سال هفدهم دی، میدان مجسمه مشهد شاهد جشن کشف حجاب بود؛ زنان و مردان موافق این سیاست در این روز به منظور تجلیل از اقدام رضاخان، گرد هم میآمدند و دستهگلهایی به پای مجسمه او میریختند؛ ۱۷ دی ماه ۱۳۵۶ شمسی هم مثل هر سال، همه چیز برای تجلیل از رضاخان آماده بود و زمستان سرد و ساکت شهر، خیال رژیم را از هر مزاحمی آسوده کرده بود، غافل از آن که بانوان با حجاب مشهدی در این روز آماده برافروختن شعله تظاهراتی بودند، تا آزادی کامل مردان و زنان ایران از استبداد پهلوی فرو ننشست.»رمضانعلی شاکری نیز در شرح چگونگی واقعه هفدهم دی ماه در کتاب «انقلاب اسلامی و مردم مشهد» آورده است:«به اعتقاد صاحبنظران، این قیام علنی و دلیرانه بانوان اسلامی مشهد در ایام اختناق، اولین ضربهای بود که در شهر مشهد، به دستگاه استبداد و نظام حاکم نسبت به بیداری و حرکت مردم مسلمان ایران هشدار داد» بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران نیز معتقدند : آن چه نکته مهمی در این زمینه است این که این حرکت اعتراضی یکی از عوامل کمتر شناخته شده واقعه 19 دی قم بود زیرا مردم معترض این شهر در راهپیمایی آن روز خود علاوه بر محکوم کردن مقاله توهین آمیز منتشر شده در روزنامه اطلاعات خواستار برخورد با عوامل حمله به زنان تظاهر کننده مشهدی نیز بودند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – هوای سرد وین و حتی تعطیلات آخر هفته این شهر اروپایی هم باعث نشده تیم های مذاکره کننده ایران و 1+4 و آمریکا دست از کار بکشند و جلسات خود را تعطیل کنند حتی حالا تیم هایی از کشورهای دیگر هم به وین آمده اند تا شاید از این نمد کلاهی برای خود ببافند . در حالی که مذاکرات پیچیده در وین در جریان است و بحث های محتوایی تا حد زیادی توانسته سرعت مذاکرات را بگیرد ، همچنان طرف های مذاکره حرف های امیدوار کننده می زنند و از مثبت بودن روند گفت وگوها می گویند حتی حضور کشورهایی از عربستان و کره جنوبی را نیز در همین راستا ارزیابی می کنند.منابع نزدیک به مذاکرات می گویند که گفتوگوها در سطوح کارشناسی و سیاسی در چارچوب دیدارهای دوجانبه و چندجانبه میان ایران و 1+4 و نیز میان ایران و آمریکا از طریق مکاتبات غیررسمی با محوریت هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام در وین ادامه دارد و حتی حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه کشورمان از «حرف های خوب آمریکایی ها» سخن به میان آورده ، باقری مذاکرات را مثبت و رو به جلو توصیف کرده و اولیانوف روس نیز به آینده گفت وگوها امیدوارانه نگاه می کند حتی وزیران خارجه آلمان وفرانسه هم مواضع مثبتی درباره گفت وگوها دارند . همه این ها در کنار سکوت آمریکایی ها ، نشان از تحرک مثبت در وین دارد .
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی میرجانیان- در روزهای اخیر بحث جعلیاتی که به «شاهنامه» فردوسی منسوب می شوند، در فضای مجازی داغ شده است؛ بیتهایی که بعضا حتی در کتاب درس فارسی دانشآموزان آمدهاند و موجب واکنش برخی شاهنامهپژوهان شدهاند. مثلا صفحهای به نام استاد شفیعی کدکنی که در روزهای اخیر به معرفی این بیتهای جعلی پرداخته، فهرستی از شاهنامههای معتبر را منتشر کرده و نوشته است: «هدف از انتشار ابیات جعلی و برساخته دیگران با نام بلند حکیم فردوسی و شاهنامه که البته به سبب خیرِ پیامها، درخواستها یا دشنامها پی گرفته شد، جلوگیری از هرج و مرجی است که با گسترش بیحد فضای مجازی در صدها کانال و رسانه با هدف دوستی با فرهنگ و آثار ملی ایران یا دشمنی با آن به راه افتاده است.» جالب آن که در این صفحه، برخی ابیات بسیار مشهور منتسب به شاهنامه مانند «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» یا «که رستم یلی بود در سیستان / منش کرده ام رستم داستان» یا «چو بخت عرب بر عجم چیره گشت / همه روز ایرانیان تیره گشت» یا « زن و اژدها هر دو در خاک بِه / جهان پاک از این هر دو ناپاک بِه» و ... آورده شده است که به تصریح استاد شفیعی کدکنی مربوط به شاهنامه فردوسی نیست و جعلی می باشند.به همین بهانه، سراغ دکتر ابوالقاسم قوام، شاهنامهپژوه و استاد ادبیات دانشگاه فردوسی رفتیم و درباره راههای شناخت اصالت اشعار شاهنامه پرسیدیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رقابت باجناقهای فوتبالی، داماد و پدرزن، داماد و برادرزن و ... در مستطیل سبز، هیجانانگیز به نظر میرسد. چون در فوتبال کشورمان، شاهد یک سری نسبت های فامیلی در بین بازیکنان یا مربیها هستیم. شاید بعضی از آنها به دلیل علاقه زیاد به فوتبال و این که زندگیشان با این ورزش پرطرفدار گره خورده، خانواده فوتبالی تشکیل دادهاند. مثلا به تازگی مهاجم تیم شهر خودرو با دختر سرمربی باسابقه فوتبال در کشورمان ازدواج کرده یا خانواده مرحوم ناصرحجازی، دامادی فوتبالی انتخاب کرده بودند. البته باجناق، پدرزن و ... فوتبالی هم داریم. در مینی پرونده امروز زندگی سلام به بهانه ازدواج «مهدی شریفی» مهاجم تیم شهر خودرو با دختر «فرهاد کاظمی» از نسبت های فامیلی جالب فوتبالیستها گفتیم.
گرفتن عکس های عروسی با توپ لیگ برتر
آقای گل لیگ امیدهای کشور در سال 91 که سابقه بازی در پرسپولیس، سپاهان و تراکتور را دارد، در حالی که تنور لیگ برتر به شدت داغ است و هفتههای پایانی نیم فصل را سپری میکند، جشن عروسی اش را به شکلی جالب و با حضور نزدیکان خود برگزار کرد. همسر مهدی شریفی مهاجم تیم شهر خودرو، دختر فرهاد کاظمی سرمربی با سابقه فوتبال ایران است تا یک ازدواج فوتبالی دیگر هم به ثبت برسد. آنها در مراسم عروسی خود یک توپ لیگ برتر خلیج فارس را هم داشتند که در عکس های دو نفره، در دست و زیر پای همسر شریفی قرار داشت تا فریم جالبی را خلق کند. شریفی در سال 94 با سپاهان به قهرمانی در لیگ برتر و در سال 98 با پرسپولیس به قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و سوپر جام دست یافت.
خسرو حیدری باجناق امید ابراهیمی
دو نفر از بازیکنان محبوب و بااخلاق استقلال تهران که سالها در این تیم در کنار هم توپ زدند، با یکدیگر باجناق هستند. سال 98امید ابراهیمی هافبک ملیپوش استقلال در 30 سالگی ازدواج کرد و باجناق خسرو حیدری هم تیمیاش شد. امید ابراهیمی با خواهر همسر خسرو حیدری ازدواج کرده تا این دو که به دوقلوهای استقلال معروف بودند رسماً با هم باجناق شوند. بعد از این وصلت، امید ابراهیمی استقلال را ترک کرد و به تیم فوتبال الاهلی قطر پیوست تا فوتبال خود را در خارج از ایران ادامه بدهد.
محمود فکری باجناق علی نظری جویباری
یکی دیگر از باجناق های فوتبالی در کشورمان که شاید کمتر درباره این نسبت فامیلیشان شنیده باشید، باجناق بودن بازیکن و سرمربی سابق استقلال و سرپرست سابق این تیم است. محمود فکری که به عنوان یکی از بازیکنان وفادار استقلال شناخته میشود و سال 96 به دلیل صعود با تیم نفت مسجد سلیمان به عنوان مربی سال انتخاب شد، سالهاست با علی نظری جویباری سرپرست سابق آبیهای تهران باجناق است و رابطه بسیار خوبی با هم دارند.
ازدواج فوتبالی حسن بیت سعید
حسن بیت سعید که با استقلال خوزستان به قهرمانی در لیگ برتر دست یافته، سال 96 به جرگه متاهلان پیوست و مراسم عروسی این بازیکن سوسنگردی در زادگاهش و با حضور تعداد زیادی از فوتبالی های خوزستان برگزار شد. بیت سعید ظاهرا در یکی از اردوهای استقلال خوزستان در کرج با خانواده برادر سیروس نعمتی نژاد مربی تیمش آشنا میشود. در نهایت هم با دختر سیامک نعمتینژاد بازیکن سال های پیش فوتبال خوزستان ازدواج میکند تا خانوادهای فوتبالی تشکیل دهند. در ماجرای حضورش در استقلال هم بعضیها به نقش همسرش اشاره کردهاند. او که سال 96 از فولاد خوزستان هم پیشنهاد داشت چون به تازگی ازدواج کرده و همسرش اهل شهر کرج بود، ترجیح داده که با پیراهن استقلال تهران در لیگ برتر حاضر شود، هرچند در این تیم موفق نبود.
سعید رمضانی، داماد ناصرخان
سعید رمضانی، بازیکن سابق فوتبال اهل شهر کرمانشاه در تیمهای ذوب آهن، سپاهان، استقلال اهواز و فولاد خوزستان توپ زده است. او که تنها داماد مرحوم ناصر حجازی است، از نحوه آشنایی خود با دختر ایشان گفته: «سال 77 زمانی که ناصر حجازی سرمربی ذوب آهن شد، من شاگردش بودم. یک روز آتوسا را دیدم و به او علاقه مند شدم اما حتی فکر خواستگاری از دختر ناصر حجازی ترس و دلهره در دلم میانداخت. اما به خاطر دلم، پا روی ترس گذاشتم و جلو رفتم. موضوع را از طریق اصغر حاجیلو به ناصرخان اطلاع دادم و ... ». بنابراین سعید رمضانی جزو معدود بازیکنان لیگ برتر است که زیر نظر پدرخانمش به عنوان مربی، بازی کرده است.
رقابت داغ «مهدی تارتار» با پدرخانمش «فیروز کریمی»
سال 96، رقابت تیمهای پارس جنوبی جم و گسترش فولاد در لیگ برتر از یک منظر غیرفوتبالی هم قابل توجه بود و آن تقابل فیروز کریمی و مهدی تارتار در مستطیل سبز بود. فیروز کریمی پدر همسر مهدی تارتار، بازیکن سابق پرسپولیس تهران است و بیشک جدال این دو جذابیت های زیادی را به همراه خواهد داشت. آنها فصل پیش از آن هم که فیروز کریمی هدایت تیم اکسین البرز را به عهده داشت، با یکدیگر مسابقه دادند و پدرخانم توانست بر تیم دامادش غلبه کند. در لیگ برتر هم کریمی با 2 گل، پارسجم جنوبی را شکست داد.
اولین زوج لژیونر ایرانی فوتبال اروپا
علی قلیزاده، بازیکن تیم ملی کشورمان با انتشار عکسی در پیج شخصیاش در سال 97، خبر از متاهل شدنش داد. او با «یاسمن فرمانی»، بازیکن تیم فوتبال زنان بندر انزلی ازدواج کرد تا یک خانواده کاملا فوتبالی را تشکیل دهند. البته پست فرمانی و قلیزاده کاملاً با یکدیگر متفاوت است. در حالی که قلیزاده یک وینگر و بازیکن تهاجمی فانتزی، سرعتی و تکنیکی است، همسرش یک هافبک میانی جنگنده است. سال 98 باشگاه بلژیکی شارلوا بعد از مدتها تلاش توانست با یاسمن فرمانی، یکی از بازیکنان مطرح فوتبال زنان امروز و بازیکن سابق تیم فوتبال زنان ملوان قرارداد امضا کند. جالب تر آن که شوهرش یعنی علی قلیزاده هم پیش از او به این باشگاه پیوسته بود. به این ترتیب فرمانی و قلیزاده به اولین زوج ایرانی تبدیل شدند که در یک باشگاه خارجی توپ میزنند.
یک مورد جالب دیگر
این که یک سرمربی لیگ برتری داماد خانواده یک مربی لیگ دسته یکی باشد، اتفاق کم سابقهتری است. با این حال، محمد عباسی سرمربی سابق برق شیراز شوهر خواهر اصغر اکبری، مربی سابق تیم فوتبال مقاومت شهید سپاسی و پیام مخابرات شیراز بوده است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفت وگو با موتورسواری که تاکنون به 50 فقره گوشی قاپی اعتراف کرده است
سجادپور- موتورسوار گوشی قاپی که عاشق دختری پولدار است، در حالی با تلاش نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شد و به 50 فقره گوشی قاپی در نقاط مختلف شهر اعتراف کرد که برای فرار از چنگ قانون، با قیچی به سمت شهروندان هجوم برد.
به گزارش اختصاصی خراسان، اواخر هفته گذشته و به منظور ارتقای امنیت اجتماعی، طرح ویژه ای توسط ماموران کلانتری شفا با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری) به اجرا درآمد.
ماموران انتظامی پس از رصدهای اطلاعاتی وارد عمل شدند و عملیات گسترده میدانی را آغاز کردند. در این میان ناگهان نیروهای گشت انتظامی، موتورسواری را با پلاک مخدوش دیدند که گوشی نوجوان 16 ساله ای را در بولوار شفا قاپید و فرار کرد.
ماموران انتظامی بلافاصله به تعقیب موتورسوار نقاب دار پرداختند و فرمان «ایست» دادند اما گوشی قاپ حرفه ای که متوجه پلیس شده بود، تلاش کرد تا از خیابان هایی عبور کند که به دلیل ازدحام جمعیت از تیراندازی در امان بماند. با وجود این، برخی از شهروندان وظیفه شناس نیز که شاهد ماجرا بودند، به یاری نیروهای انتظامی آمدند و آنان نیز سعی کردند راه عبور سارق موتورسوار را سد کنند اما جوان گوشی قاپ بر سرعت موتورسیکلت افزود و با ورود به پیاده رو همچنان ویراژ می داد تا این که به دلیل بارندگی و لغزنده بودن معابر، کنترل وسیله نقلیه را از دست داد و این گونه موتوسیکلت وی واژگون شد. در همین حال یکی از شهروندان خود را به او رساند تا از فرار دوباره وی جلوگیری کند ولی دزد خشن در یک لحظه قیچی وحشتناکی را از زیر لباسش بیرون کشید و به طرف شهروند مذکور هجوم برد. در این هنگام، نیروهای گشت وارد عمل شدند و او را با چند حرکت دفاع شخصی زمین گیر کردند. با انتقال متهم به کلانتری، گوشی سرقتی نوجوان 16 ساله از جیب وی کشف و تحویل مال باخته شد. گزارش خراسان حاکی است، این جوان 25 ساله که به دایره تجسس منتقل شده بود، در حالی تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت که سروان آریایی (رئیس دایره تجسس) سرپرستی تحقیقات را به عهده داشت. این متهم که تاکنون به 50 فقره گوشی قاپی در نقاط مختلف شهر اعتراف کرده است در حالی با صدور دستورات ویژه از سوی قاضی شعبه 216 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شد که بررسی های بیشتر در این باره با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد. آن چه در ادامه می خوانید، گفت وگوی خراسان با این سارق خشن و حرفه ای است که قبل از انتقال وی به زندان صورت گرفت.
نامت چیست؟ مرتضی- ر هستم.
چند سال داری؟ ۲۵ سال دارم.
شغلت چیست؟ کارگر گچکاری هستم ولی فعلا مدتی است که بیکارم.
چرا؟ اعتیاد شدید به مواد مخدر دارم و توانایی کار کردن ندارم.
چقدر درس خواندی؟ تا کلاس سوم ابتدایی درس خواندم.
چرا ترک تحصیل کردی؟ چون پدر و مادرم توانایی تامین هزینههای ادامه تحصیل من و خواهر و برادرانم را نداشتند.
چرا؟ پدرم با این که آهنگر بود، اما اعتیاد شدید به مواد مخدر داشت مادرم هم معتاد بود و با کارگری در خانه های مردم هزینه های اعتیادش را تامین می کرد.
چند خواهر و برادر داری؟ یک خواهر و دو برادر دارم و اولین فرزند خانواده هستم.
اهل مشهدی؟ بله در حاشیه شهر مشهد (منطقه خواجه ربیع) متولد شدم و اکنون نیز در آن جا سکونت دارم.
اعتیاد داری؟ بله مدت ۱۴ سال است که معتادم.
چگونه معتاد شدی؟ بعد از این که ترک تحصیل کردم نزد یکی از دوستان پدرم که خرید و فروش مواد مخدر انجام می داد، مشغول کار خلاف شدم او مواد مخدر را بسته بندی می کرد و من آن ها را به فروش می رساندم. به ۱۱ سالگی که رسیدم روزی از سر کنجکاوی یکی از بسته های مواد مخدر را باز و استعمال کردم و بدین ترتیب مصرف مواد مخدر را آغاز کردم.
پدر و مادرت وقتی متوجه اعتیادت شدند چه واکنشی نشان دادند؟ برایشان هیچ اهمیتی نداشت.
رابطه پدر و مادرت با یکدیگر چگونه بود؟ بسیار بد بود. از وقتی متولد شدم، شاهد اختلافات شدید و نزاع و درگیری آن ها بودم تا این که وقتی 11 سال داشتم، مادرم بدون این که طلاق بگیرد خانه را ترک کرد.
با جدایی پدر و مادرت تو و خواهر و برادرانت چه سرنوشتی پیدا کردید؟ بی خانمان شدیم و هر کدام به منزل یکی از اقوام کوچ کردیم و از سر بی پناهی و گرسنگی سربار زندگی آنان شدیم.
پس دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتی. بله با جدایی پدر و مادرم من به دایی ام سپرده شدم همسر دایی ام برخورد بسیار بدی با من داشت و من را کتک می زد. خیلی وقت ها دایی ام من را از خانه بیرون می انداخت اما من شب ها چون جایی برای خواب نداشتم، با التماس به خانه آن ها می رفتم. همسر دایی ام برای هر بشقاب غذایی که پیش رویم می گذاشت کتکم می زد.
تلخ ترین خاطره دوران کودکی ات چه بود؟ متهم لحظاتی سکوت کرد و در میان اشک و افسوس گفت: روزی که مادرم برای همیشه خانه مان را ترک کرد! هیچ گاه آن روز را از یاد نمی برم تنها ۱۱ سال داشتم، نزدیک غروب بود و پدرم در خانه نبود. من با تنی خسته از سر کار گچکاری به خانه آمدم و مادرم را از دور دیدم که اثاثیه منزل را روی وانت بار کرده بود. می خواستم به سمت مادرم بدوم و او را صدا بزنم اما ترسیدم. لحظاتی از دور نگاهش کردم. او سراسیمه سوار وانت بار شد و رفت و این آخرین تصویری بود که از مادرم در ذهن دارم و دیگر او را هیچ گاه ندیدم!
بزرگ ترین آرزوی دوران کودکی ات چه بود؟ آرزو داشتم پدر و مادرم یکدیگر را دوست می داشتند و ما کنار سفره در کنار یکدیگر غذا می خوردیم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟ موبایل قاپی.
انگیزه ات از ارتکاب سرقت چه بود؟ من در منزلی خرابه در یکی از محلات حاشیه ای منطقه خواجه ربیع سکونت دارم. در و پنجره شکسته و خانه خیلی سرد بود، من هم از شدت سرما و برای این که خانه را تعمیر کنم، سوار موتورسیکلتم شدم و از خانه بیرون زدم تا با سرقت گوشی و فروش آن هم هزینه استعمال مواد مخدرم را تامین کنم و هم این که در و پنجره خانه را تعمیر کنم تا سرما به داخل نیاید اما در حین سرقت ماموران متوجه شدند و به تعقیب من پرداختند. من هم سعی داشتم از دست پلیس فرار کنم اما در میان راه تعادلم را از دست دادم و روی زمین افتادم.
گفتی یک خواهر و دو برادر داری، از سرنوشت آنان مطلعی؟ تنها می دانم خواهرم ازدواج کرده و یکی از برادرانم در بهزیستی به سر می برد. پدرم هم مدتی است در کمپ ترک اعتیاد است.
ازدواج کردی؟ خیر.
عاشق شدی؟ بله وقتی ۱۷ سال داشتم برای گچکاری به منزلی در بالای شهر رفتم و عاشق دختر۱۵ ساله صاحب خانه شدم اما جرئت نکردم به خواستگاری آن دختر بروم چون خودم را لایق آن دختر نمی دانستم.
سرانجام ماجرای عاشقی ات به کجا رسید؟ هنوز هم عاشق آن دختر هستم و گاهی که دلم تنگ می شود، مقابل منزلشان می روم و از دور تماشایش می کنم.
چه کسی را در سرنوشت پیش آمده مقصر می دانی؟ پدر و مادرم مقصر هستند. شاید اگر پدر و مادری خوب و آگاه بالای سرم بودند و راهنمایی ام می کردند، اکنون روی این صندلی ننشسته بودم.
اکنون چه آرزویی داری؟ پشیمانم و آرزو دارم به گذشته بازگردم تا زندگی ام را به گونه ای دیگر رقم بزنم.
چه توصیه ای برای خوانندگان روزنامه خراسان داری؟ به سراغ مواد مخدر نروند، سالم زندگی کنند، کار کنند و به قوت بازو و با نان حلال روزگار بگذرانند، چرا که سرانجام اعتیاد و خلاف تباهی است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تازه ترین گزارش مرکز آمار ایران حاکی از آن است که اگرچه در پاییز امسال، همزمان با کاهش نرخ مشارکت اقتصادی، تعداد بیکاران نیز کاسته شده، اما تغییرات تعداد شاغلان مثبت و تعداد بیکاران منفی بوده است. به این ترتیب نرخ بیکاری پاییز و نیز سالانه (میانگین فصلی) با رسیدن به 8.9 و 9.1 درصد، به محدوده کمترین ارقام در 25 سال اخیر رسیده است.به گزارش خراسان، گزارش اخیر مرکز آمار ایران از وضعیت شاخص های بازار کار کشور حاکی از آن است که در پاییز امسال ، 63 میلیون و 155 هزار نفر از جمعیت کشور در رده سنی 15 سال و بیشتر قرار داشته اند. از این تعداد، 25 میلیون و 838 هزار نفر از نظر اقتصادی فعال یعنی جویای کار (شاغل و یا بیکار) بوده اند. به این ترتیب نرخ مشارکت اقتصادی نیروی کار که از نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت در سن کار به دست می آید، 40.9 درصد محاسبه شده است. از آن جایی که تغییرات فصلی در بررسی شاخص های بازار کار موثر هستند، مقایسه نرخ مشارکت پاییز امسال با پاییز سال گذشته نشان می دهد که نرخ مشارکت با افت اندک 0.5 درصد روبه رو شده است.نرخ بیکاری به جمعیت فعال اقتصادی که بیکار هستند نسبت به کل جمعیت فعال اقتصادی اطلاق میشود. بررسی این رقم در پاییز امسال حاکی از آن است که نرخ بیکاری افراد 15 ساله و بیشتر به 8.9 درصد رسیده است. این رقم نیز در مقایسه با پاییز سال گذشته 0.5 درصد کاهش را نشان می دهد.در این خصوص مقایسه نرخ بیکاری فصلی امسال با نرخ بیکاری سالانه بلندمدت کشور قابل توجه است. نرخ بیکاری سالانه رقمی تقریباً معادل با میانگین نرخ بیکاری فصلی در هر سال است. به این ترتیب مشاهده می شود که میانگین نرخ بیکاری فصلی امسال تا پایان پاییز به 9.1 درصد رسیده که در مقایسه با نرخ بیکاری سالانه در 25 سال اخیر (از سال 1376 تاکنون) بی سابقه است. از این رو می توان گفت در صورتی که نرخ بیکاری زمستان نیز از میانگین سه فصل امسال چندان بیشتر نباشد، نرخ بیکاری در سال جاری به کمترین رقم در ربع قرن اخیر خواهد رسید.با این حال، این رکورد الزاماً بیانگر وضعیت مطلوب بازار کار نیست چرا که اولا همزمان با کاهش نرخ مشارکت اقتصادی و خروج نیروی کار از بازار همراه شده است، ثانیاً گزارش ها، از کیفیت نه چندان مطلوب اشتغال در سال های جاری حکایت دارد. به گزارش 11 آبان خبرگزاری صدا و سیما، حجت عبدالملکی، وزیر کار در این زمینه با ذکر آمارهایی گفته است: حدود 2.4 میلیون نفر بیکار در کشور داریم، 2.2 میلیون نفر اشتغال ناقص یا ناپایدار دارند، حدود 2 میلیون نفر ناامید از یافتن کار داریم که جزو جمعیت فعال نیستند، 9.7 میلیون نفر با اشتغال کم درآمد روبه رو هستند و همچنین 4.5 میلیون نفر هم اشتغال غیر رسمی دارند یعنی بیمه ندارند.از نسبت ها و نرخ ها که بگذریم، ارقام مربوط به تعداد شاغلان و بیکاران، در پاییز امسال نشان می دهد که در مقایسه با پاییز سال گذشته، تعداد شاغلان با افزایش 122 هزار و 111 نفری روبه رو شده و به بیش از 23 میلیون و 535 هزار نفر رسیده است. از سوی دیگر از شمار بیکاران به میزان بیش از 132 هزار نفر کاسته شده و این رقم به حدود 2 میلیون و 303 هزار نفر رسیده است. این آمارها در شرایطی است که وزیر کار، 7 دی ماه گفته بود: «در سه ماه گذشته، 217 هزار فرصت شغلی ثبت شده است.» به این ترتیب فاصله 95 هزار نفری بین اشتغال ایجاد شده مرکز آمار و ادعای وزیر کار مشاهده می شود.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.













.jpg)
