رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان این که چه در جنگ نظامی و چه در جنگ اقتصادی، تداوم پیروزی انقلاب اسلامی در خداباوری و مردم باوری است، به تفکر مدیریتی اشاره کرد که می تواند موتور پیچیده موشک کروز بسازد و در مقابل به تفکری اشاره کرد که موتور برف پاک کن خودرو هم نمی تواند بسازد و با اشاره به برخی حاشیه سازی های اخیر علیه مجلس در چهار ماه گذشته گفت: برخی که در هفت سال گذشته مناصب اجرایی را در اختیار داشتند تلاش می کنند کاهش ارزش پول ملی را به مجلسی که سه ماه است تشکیل شده نسبت دهند در حالی که مسئول قوه مجریه و دولت باید ارزش پول ملی را حفظ کنند. به گزارش خبرگزاری خانه ملت، محمدباقر قالیباف عصر دیروزدر یادواره 72 شهید والامقام هادی شهر در شهر بابلسر با بیان این که افتخارات مردم مازندران و شجاعت آن ها در زمان دفاع مقدس کم نظیر بود، افزود: وقتی سردار شهید اسلام حاج قاسم سلیمانی از قصه حلب تعریف میکرد و به خانطومان میرسید، حرف از رشادتهای جوانان مازندرانی در دفاع از حرم بود. قالیباف بیان کرد: امروز توفیق خدمت در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده تمام مردم را داریم؛ باید اذعان کرد امروز فشار معیشتی و اقتصادی نه تنها طبقه مستضعف حتی طبقه متوسط را دچار مشکل کرده است و این موضوع را با همه وجود حس میکنیم، اگر فردی دو سال قبل با حقوق یک ماه خود می توانست دو سکه خریداری کند، اکنون با حقوق پنج ماه خود حتی نمیتواند یک سکه بخرد که این موضوع به معنای ضعف در حوزه پول ملی است.رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: وقتی امروز با کشاورز مازندرانی صحبت میکردم، میگفت برنجش را کیلویی 21 هزار تومان هم نمیخرند اما منفعت را واسطهها میبرند و اکنون نیز اگر بخواهد مجدد محصولش را کشت کند، قیمت تمام شده محصولش هزینه کشاورزیاش را تأمین نمیکند. وی ادامه داد: اطمینان میدهیم کشور ظرفیت حل مشکلات را دارد؛ البته مجلس شورای اسلامی مسئول اجرایی کشور نیست و طبق قانون حق دخالت در مسائل اجرایی را ندارد. قالیباف افزود: برخی حرفهایی مطرح میکنند که ظاهرا ساده و قابل باور است، به عنوان مثال می گویند پس از گذشت سه ماه از روی کار آمدن مجلس، قیمت دلار بالا رفته است؛ این حرف را افرادی میزنند که هفت سال مسئولیت اجرایی داشتند در حالی که مسئول قوه مجریه و دولت باید ارزش پول ملی را حفظ کنند. رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: مجلس مکلف به نظارت است اما برخی حرفهایی به مجلس نسبت میدهند که حاشیهای است، شک نکنید در مجلس به حاشیه نمیرویم. وی همچنین پیش از این یادواره در جلسۀ بررسی نظام مسائل استان مازندران تاکید کرده بود: دولت ارزش پول ملی و ثبات اقتصادی را رها کرده است ولی در کوچک ترین مسائل محلی دخالت میکند؛ در نهایت هیچ کدام را هم حل نخواهد کرد. قالیباف افزود: مشخص است افرادی که در مازندران ویلا میسازند باید مالیات متفاوتی نسبت به ساکنان بدهند. عدهای هم که در حوزۀ اقتصادی رانتخواری میکنند، بدون پرداخت هزینه از همۀ امکانات تفریحی کشور استفاده میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در این روزهایی که تیم سرخپوش پایتخت در آستانه صعود به فینال لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا قرار دارد و اخبار مشخص شدن مدیرعامل، مربی و بازیکنان تیم آبیپوش پایتخت هم داغ است و بقیه تیمهای لیگ برتری هم به دنبال حضور قدرتمندتر در مسابقات امسال هستند، اهالی یک روستا سخت در تلاش هستند تا تیمی را روانه مسابقات لیگ دسته 2 کنند که سال آینده، شانس تماشای بازیهای تیم محبوبشان در لیگ دسته یک را داشته باشند. صحبت از تیم «شاهین بندرعامری» است، متفاوتترین تیم باشگاهی فوتبال ایران که نشان دهنده زنده بودن فوتبال و رشد و حرکتش در شریان مویرگی جامعه است. بندرعامری روستایی از توابع تنگستان و در 70 کیلومتری شهر بوشهر است. شغل اصلی در این بندر ماهی گیری و صیادی است و براساس یکی از آخرین سرشماریها در حدود 3200 نفر جمعیت دارد. آنها تنها تیم روستایی در ردههای باشگاهی فوتبال ایران در فصل آینده به حساب میآیند. در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ یکی از اعضای هیئتمدیره این باشگاه رفتیم که از سالهای ابتدایی تشکیل این تیم به عنوان بازیکن در تیم «شاهین بندرعامری» مشغول کار بوده و همچنین با کاپیتان فعلی این تیم درباره تعصب و علاقه مردم این روستا روی تیمشان و تاثیری که بر زندگی روزانه مردم این روستا گذاشته، گپوگفتی داشتهایم که در ادامه خواهید خواند.
تیمی ریشهدار
و آیندهدار
مروری بر مسیر پر پیچوخم تیم «شاهین بندرعامری» برای صعود به لیگ دسته 2 که بدون حامی مالی اما با تماشاگرانی پرشور به هدفش رسید
اواخر سال گذشته بود که تیم فوتبال «شاهین بندرعامری» با کسب 39 امتیاز در مرحله دوم گروهی رقابتهای لیگ دسته 3، صدرنشین گروه سوم مسابقات با بیشترین امتیاز در میان تمامی گروهها شد. حالا این تیم دست کم کاری کرده که امتیاز باشگاهش چیزی بین یک تا چهار میلیارد تومان ارزش داشته باشد. جالب است بدانید که شاهین بندرعامری از سال 52 فعالیت خود را آغاز کرده است، البته نه به صورت حرفهای اما از سال 80 به بعد، اهالی این روستا تصمیم گرفتند با سرمایهگذاری روی تیم پایه و امیدهایشان، مسیر را برای رسیدن به آرزوهای بزرگ هموارتر کنند. آنها در سال 91 توانستند در کنار تراکتور، صنعتنفت آبادان و پرسپولیس قائمشهر جزو چهارتیم نهایی صعودکننده به لیگبرتر امیدهای کشور باشند اما به دلیل مشکلات مالی و نبود اسپانسر، از ادامه بازیهای کشوری در رده پایه انصراف دادند. شاهین بندرعامری در دو سال 94 و 95 توانست قهرمان جامحذفی استان شود و مجوز حضور در رقابتهای جام حذفی کشور را بگیرد. آنها یک بار برابر بادران در مرحله دوم دو بر صفر شکست خوردند و در سال بعد از آن پس از صعود از مرحله دوم در مرحله سوم به مصاف تیم خونه به خونه بابل رفتند و مقابل این تیم هم دو بر صفر مغلوب شدند تا به مرحله بالاتر راه پیدا نکنند اما ناامید نشدند. این تیم در سال 96 به مقام قهرمانی در لیگ استان بوشهر رسید و توانست وارد مسابقات لیگ دسته 3 شود و حالا بعد از دو سال توانسته مجوز حضور در قابتهای لیگ دسته 2 را به دست بیاورد. تقریبا همه بازیکنان این تیم اهالی روستای بندرعامری هستند و شغل اصلیشان ماهی گیری و صیادی یا کارگری در گمرک همین بندر است. گفته میشود هیچکدام از این بازیکنان تا فصل پیش قراردادی با باشگاه نداشتند اما توانستند تیم را بدون حامی مالی به مسابقات لیگ دسته 2 برسانند.
بدون کمترین امکاناتی قهرمان امیدهای استان شدیم
عضو هیئتمدیره و بازیکن سابق تیم فوتبال «شاهین بندرعامری» از علاقه عجیب مردم روستا به تیمشان میگوید
«قاسم صفری» عضو هیئتمدیره مسئول امور فرهنگی باشگاه و بازیکن سابق تیم فوتبال شاهین بندرعامری است. مردی که سالهاست در کنار این تیم بوده و خاطرات زیادی با آن دارد. با او درباره نحوه شکلگیری این تیم، مسیری که تا امروز طی کرده آرزوهایی که مردم روستا و بازیکنان برای تیمشان دارند و... صحبت کردهایم که در ادامه خواهید خواند.
معلمهای قدیمی روستا این تیم را تشکیل دادند
«صفری» درباره خاطراتش از اولین روزهایی که اهالی روستای بندرعامری تصمیم گرفتند تا یک تیم فوتبال تشکیل دهند، این طور میگوید: «تیم فوتبال شاهین بندرعامری در ابتدا به صورت محلی در سال 52 راهاندازی شد. در واقع معلمانی که از شهرهای دیگر برای تدریس به مدارس این روستا میآمدند، تصمیم به راهاندازی یک تیم با بچههای علاقهمند به فوتبال در این روستا گرفتند. بچهها و مردم از همان زمان واقعا عاشق فوتبال بودند. یادم هست در همان زمان، این افراد دور هم جمع میشدند و به صورت دستهای و محلی بازی میکردند و با یکدیگر مسابقه میدادند. البته روند توسعه و رشد تیم و تصمیمگیری برای پیشرفت آن از سال 80 شروع شد. شاهین بندر عامری از سال 81 در رده نونهالان وارد لیگ کشوری شد و در سال 89 هم با شکست دادن تیم ایران جوانبوشهر در رده امید، مجوز ورود به لیگ امیدهای کشوری را گرفت و تا سال 92 در همین لیگ امیدهای کشور توپ میزدیم.»
شیرینترین موفقیتهای فوتبالی این تیم
اهالی روستای بندرعامری از سال 92 به بعد، عشقشان به تیم روستایشان رنگ و بوی دیگری میگیرد. آنها تصمیم میگیرند که به صورت جدیتر وارد دنیای حرفهای فوتبال شوند. بازیکن سابق این تیم درباره شیرینترین موفقیتهای این تیم از نظر مردم روستا میگوید: «در سال 97، موفق به کسب عنوان قهرمانی در سوپرلیگ استان شدیم و سال 98 هم به لیگ دسته 3 راه یافتیم. امسال هم با صدرنشینی به لیگ دسته 2 راه پیدا کردیم و این سه اتفاق باعث خوشحالی مردم روستا شد و امید زیادی داریم که این موفقیتهای کوچک به پیروزیهای بزرگتری ختم شود.»
بیشتر بازیکنان ما کولبری میکنند
عضو هیئتمدیره باشگاه «شاهین بندرعامری» با غیرقابل باور خواندن شغل بازیکنان تیمش برای مردم، میگوید: «شغل همه بازیکنان ما با دریا سر و کار دارد. بیشترشان یا صید ماهی و میگو انجام میدهند یا به امور حفاری در دریا میپردازند و در کنارش، 70 تا 80 درصدشان به عنوان شغل دوم مبادرت به خالی کردن بار از لنجها میکنند. در واقع بهتر است بگویم بازیکنان ما کولبری میکنند تا بتوانند بدون دغدغه مالی در تیم روستایشان حاضر شوند و برای خوشحالی اهالی محل زندگیشان در مستطیل سبز بجنگند.»
شور و حال روستا در روز بازی وصفنشدنی است
«مردم این روستا خیلی عاشق فوتبال هستند و حتی بانوان این منطقه هم از پیگیری نتایج بازیهای تیم روستایشان غافل نمیشوند»، صفری با این مقدمه از روزهایی میگوید که تیم شاهین بندرعامری باید به مصاف رقیبانش برود: «روزهای بازی، شور و حال وصفنشدنی در روستا به وجود میآید. مرد و زن، پیر و جوان، همه درباره بازی صحبت میکنند و این که چقدر به پیروزی در آن امیدوار هستند. روز برگزاری بازیهای این تیم فقط بانوان روستای بندرعامری در خانهها میمانند و همه مردان حتی کهنسالان خود را به ورزشگاه بوشهر برای مسابقه میرساندند تا به تشویق تیم بپردازند. این تیم، فقط هوادارانش را دارد و تنها دلخوشیاش، شاد کردن دل مردم روستایی است که زندگیشان را به فوتبال گره زدهاند.»
زمین تمرینیمان 70 کیلومتر با روستا فاصله دارد
وقتی مردم یک روستا برای تیم محبوبشان سنگ تمام میگذارند و تنها سرگرمیشان، تماشای بازیهای تیم محبوبشان میشود، توقع میرود که مسئولان هم دست کم برای ساختن یک زمین چمن به آنها یاری برسانند. عضو هیئت مدیره این باشگاه با گلایه از بیتوجهی مسئولان به تکمیل زمین چمن این روستا میگوید: «این تیم با کمترین امکانات در مسابقات لیگ امیدهای استان قهرمان شد و با تلاش بازیکنان به لیگ دسته 2 راه یافت اما مسئولان ما هنوز سکو و رختکنی برای زمین چمن احداث نکردهاند. ما مجبوریم برای تمرینهای تیم 70 کیلومتر تا بوشهر برویم و با وجود خستگی ناشی از کار، ساعت 15 تا 16 از روستا راه میافتیم و ساعت 17 به بوشهر میرسیم. با خستگی ناشی از تمرین هم، شبها همین مسیر طولانی را طی میکنیم تا به روستا برگردیم.»
از فرمانداری تنگستان فقط یکبار به ما یک میلیون دادند!
«صفری» به عنوان سوال آخر درباره حامیان مالی این تیم و برنامهشان برای صعود به لیگ دسته یک میگوید: «حامی ما اول خدا هست و بعد از خدا، مردمان شریف روستا هستند که با پول زحمتکشی و کار در دریا و روی لنج و کشتی در حد توانشان از ما حمایت مالی میکنند. همانطور که میدانید، تیم خرج دارد و برای هر بازی، تدارکات، سفر و... باید هزینه زیادی صرف شود. این را هم بگویم که از طرف فرمانداری تنگستان، فقط یک بار به ما یک میلیون دادند و آن مبلغ را هم فرماندار از حقوق خود به تیم داد. در سال 92 هم که لیگ یک را رها کردیم، فقط به دلیل همین بیپولیها بود. میدانید که امکانات سرشاری در این منطقه وجود دارد. با وجود درآمد فراوان شهرستان از دو گمرک، شش اسکله بندری، نیروگاهها و چند شرکت کشتیسازی، باز هم مسئولان ما کمترین و کوچکترین حمایت مالی از این تیم نمیکنند. در زمینه آموزش به افراد مستعد و کشف استعدادهای جوان هم، متاسفانه مسئولان ما نگاه آکادمیک و علمی به این موضوع ندارند. با این حال ما امسال توانستیم با امکانات محدود در دو بازی تدارکاتی با یک تیم لیگبرتری و یک تیم لیگ دسته یک، نتایج خوب و مطلوبی کسب کنیم که نشاندهنده برنامهریزی صحیح ما برای صعود به لیگ دسته یک است. ما با شاهین بوشهر به تساوی 2- 2 رسیدیم و در بازی با قشقایی هم یک- یک شدیم و به آینده امیدوار هستیم.»
ما بازی نمیکنیم، میجنگیم!
کاپیتان شاهین بندرعامری از تیمی میگوید که بازیکنانش برای پیروزی از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند
«حسن خلیلی» از 14 سالگی پا به توپ شده و الان نزدیک به 20 سال سابقه بازی در شاهین بندرعامری را دارد. او بازیکنی با تعصب است که در سالهای اخیر، بازوبند کاپیتانی را هم بر دست میبندد و حرف اول و آخر را در زمین میزند. از او چند سوال درباره خودش و تیمش کردهایم که در ادامه خواهید خواند.
شغل اصلی شما چیست؟
شغل اصلی من صیادی و ماهی گیری است. از صبح تا ساعت چهار و پنج در دریا کار میکنم و تمرینهایم با تیم هم از ساعت پنج و شش عصر شروع میشود و تا پاسی از شب ادامه پیدا میکند. همانطور که میدانید بازیکنان حرفهای فوتبال، همیشه مشغول تمرین و بازی هستند و برای ما سخت است که از صبح تا بعدازظهر مشغول کار کردن در دریا باشیم و بعدازظهرها هم تمرین کنیم اما عشقمان به فوتبال و هدفمان که شادی مردم «بندرعامری» است باعث میشود که خستگی را فراموش کنیم.
فوتبال بازی کردن سختتر است یا ماهیگیری؟
راستش را بخواهید، هر دوتایش سخت است. با این اوضاع اقتصادی مجبوریم برای کسب درآمد سخت تلاش کنیم و چارهای نداریم جز فعالیت در هر دوی این حوزهها. این را هم بگویم که سختی فوتبال بازی کردن، فقط فشار بازیها نیست بلکه برآورده کردن توقع تماشاگرها که با هزار آرزو و امید به ما دل میبندند، کارمان را دشوارتر میکند.
در کدام پست بازی میکنی و طرفدار چه تیمی هستی؟
من در دفاع بازی میکنم، دفاع راست. در بین تیمهای ملی، طرفدار برزیل هستم و در بین تیمهای باشگاهی ایران، مثل بیشتر اهالی روستایمان طرفدار پرسپولیس هستم و بازی این دو تیم را همیشه نگاه میکنم.
احتمال میدهید که بعد از صعود تیمتان به لیگبرتر، یک روز مقابل پرسپولیس بازی کنید؟
والا با این سن و سال نه! الان 34 ساله هستم و به زودی بازنشسته خواهم شد. این را هم بگویم که طرفدار پرسپولیس هستم اما تعصب اصلی من روی شاهین بندرعامری است. همه اهالی روستایمان، تعصب اول و آخرشان روی تیم خودمان است.
شما به همراه تیمتان قطعا اتفاقات تلخ و شیرین زیادی را در این سالها پشت سر گذاشتهاید. واکنش مردم روستا به روزهایی که بازیها را بردید یا باختید، چطور بوده است؟
بعضی از روستاییان برای روحیه دادن به بازیکنان از طریق شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، چند روز مانده به بازی برای بازیکنان پست میگذارند و به آنها روحیه میدهند. چندین خانواده را هم سراغ دارم که در هنگام مسابقات به حسینیه میروند و برای موفقیت تیم دعا میکنند. در هنگام مسابقات شاهین، سکوت وحشتناکی بر روستا حکفرما میشود و اصلا هیچ صدایی شنیده نمیشود! زمانی هم که نتیجه میگیریم، روستا غرق در شادی و نشاط میشود و از طرف همه مردم پیامکهای تبریک و شادی به دست ما میرسد و زمانی هم که نتیجه بازی را واگذار میکنیم، هرچند اهالی روستا خیلی ناراحت میشوند اما به استقبال ما میآیند و به ما دلداری میدهند.
رمز موفقیت تیمتان از نظر شما چیست؟
اولا ما بازی نمیکنیم بلکه در زمین برای پیروزی و موفقیت، میجنگیم. با جان و دل میجنگیم. همدلی بازیکنان و انگیزه بالایشان هم از دیگر عوامل موفقیت تیم ماست. بیشتر بازیکنان فعلی ما متولد سالهای 70 تا 73 هستند و راحت میتوانند تا چهار یا پنج سال دیگر فوتبال را ادامه دهند. از میان این بازیکنان حداقل سه نفر حقشان است که در تیمهای باشگاهی خوب کشورمان بازی کنند. برای فصل بعد که در لیگ دسته 2 حاضر خواهیم بود، قرارداد هر بازیکن حدود 15 تا 20 میلیون خواهد شد و بازیکنان صرفا به خاطر عشق و علاقه تیم را همراهی میکنند. هزینههای تیم فقط توسط مردم روستا تامین میشود مثلا یکی لنج دارد و پول میدهد و دیگری قسمتی از پول فروش ماهیهایش را میدهد تا به تیم کمک کند. در ضمن، هر خانواده در حد وسع خود مبلغی را به تیم اختصاص میدهد و حمایت خود را دریغ نمیکنند. تیم ما با این شرایط به میدان میرود اما آرزوهای بزرگی در سر داریم و مطمئن باشید که در آینده، بیشتر از ما و تیم مان خواهید شنید.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- آتش سوزی مهیب بامدادی در یک ساختمان دو طبقه ویلایی، در حالی جان کودک 10 ساله ای را گرفت که دو بانوی جوان به همراه یک آتش نشان نیز به شدت مصدوم شدند. به گزارش خراسان، اوایل بامداد روز گذشته دختر 22 ساله ای که در غیاب پدر و مادرش به تنهایی در منزل مسکونی (طبقه اول) حضور داشت ناگهان با دیدن شعله های آتشی که از پذیرایی منزل زبانه می کشید، هراسان از پله ها به طبقه دوم ساختمان ویلایی دوید و از همسایه برای خاموش کردن شعله ها کمک خواست. مرد میان سال نیز وحشت زده همسر و پسر 10 ساله اش را در خانه رها کرد و بی درنگ به طبقه پایین رفت او در حالی که از دختر همسایه می خواست تا او نیز به طبقه بالا برود، تلاش کرد تا شعله ها را خاموش کند اما ناگهان آتش زبانه کشید و دود سیاه غلیظی همه ساختمان را طوری فرا گرفت که مرد میان سال دیگر نتوانست برای نجات خانواده اش به طبقه بالا بازگردد. او به ناچار به بیرون از ساختمان دوید و با کمک اهالی محل با آتش نشانی تماس گرفت. گزارش خراسان حاکی است، در حالی که به دلیل بسته بودن در پشت بام، دودهای غلیظ، طبقه دوم ساختمان را کاملا فرا گرفته بود، همسر مرد میان سال و پسر 10 ساله اش به دلیل استنشاق دودهای سیاه بیهوش روی زمین افتادند و دختر جوان نیز سرفه کنان نقش بر زمین شد. دقایقی بعد در حالی خودروهای آتش نشان وارد خیابان امام خمینی(ره) 68 شدند که شعله های آتش از داخل منزل زبانه می کشید. این در حالی بود که ستاد فرماندهی آتش نشانی، با تماس های مردمی و اعلام شدت آتش سوزی، نیروهای پشتیبانی و امداد و نجات را نیز از ایستگاه میدان جهاد به محل آتش سوزی اعزام کرد. مرد میان سال که هراسان و نگران فریاد می کشید از آتش نشانان خواست برای نجات دختر جوان و اعضای خانواده اش اقدام کنند. در این هنگام بار دیگر امدادگران فداکار بی محابا دل به شعله های آتش زدند و در میان دودهای غلیظ خود را به طبقه دوم رساندند آنها پیکرهای دو بانو و پسر 10 ساله را به درون حیاط انتقال دادند و نیروهای اورژانس که در محل حضور یافته بودند به احیای تنفسی پرداختند اما «دانیال» کودک معصوم 10 ساله دیگر نفس نمی کشید ولی تکنیسین های اورژانس با مشاهده آثار و علایم حیات در دو بانوی جوان، بلافاصله آن ها را در حالی به بیمارستان ثامن الائمه(ع) ناجا انتقال دادند که مشخص شد حسن رمضانی نیروی فداکار آتش نشانی نیز وضعیت وخیمی دارد به همین دلیل او نیز به مرکز درمانی منتقل شد و سه مصدوم این حادثه تاسف بار در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری شدند. در همین حال مدیر منطقه چهارم آتش نشانی مشهد به خراسان گفت: با توجه به شدت آتش سوزی ،نیروهای اطفای حریق و امداد و نجات از ایستگاه های 40 ، 11 و 4 به محل حادثه اعزام شدند و بی درنگ به اطفای حریق پرداختند اما متاسفانه کودک 10 ساله ای که در طبقه دوم سکونت داشت به دلیل استنشاق دودهای غلیظ جان سپرد. ولی آتش نشانان دو بانوی جوان را از میان شعله های آتش بیرون کشیدند و از مرگ نجات دادند. سرآتشیار مجید فرهادی با بیان این که کانون آتش در پذیرایی منزل مسکونی طبقه اول بود، افزود: علت دقیق وقوع این حادثه مشخص نیست و کارشناسان در حال بررسی هستند. این مقام مسئول در آتش نشانی تصریح کرد: معاون شیفت ایستگاه 4 آتش نشانی نیز که در حین عملیات اطفا و نجات افراد محبوس در طبقه دوم، دچار مصدومیت (استنشاق دود) شده بود هنوز در مرکز درمانی بستری است. قاضی ویژه قتل عمد نیز با بیان این که هنوز علت دقیق آتش سوزی درباره عمدی یا غیرعمدی بودن حادثه از سوی کارشناسان آتش نشانی اعلام نشده است، به خراسان گفت: بررسی های کارشناسی ادامه دارد و شکایتی نیز در این باره مطرح نشده است. قاضی کاظم میرزایی اضافه کرد: در صورتی که ماجرا حادثه غیرعمدی باشد روال عادی خود را طی خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بهار امسال هیچ دلیل و بهانه قوی برای رشد بورس وجود نداشت؛ قیمت نفت و کالاهای اساسی نزولی بود و محدودیت های کرونا نفس اقتصاد جهانی را گرفته بود. اما بازار سرمایه کشور بر موج نقدینگی بی محابا رشد می کند. اکنون در آغاز نیمه دوم سال شرایط نسبتا معکوسی ایجاد شده است. رشد نرخ ارز در بازار تا محدوده 30 هزار تومان و رشد نرخ نیمایی تا 23 هزار تومان، شرایط مناسبی برای شرکت ها ایجاد کرده است. موضوعی که در گزارش های فروش یک ماهه منتهی به شهریور 99 خود را نشان داده است. علاوه بر آن موج حمایت ها از بورس همچنان ادامه دارد و ممکن است طبق فرضیه تاخیر ذاتی اثرگذاری سیاست های دولت در اقتصاد، اثر تجمیعی آن حمایت ها در دوره ای که انتظارش نمی رود ظاهر شود. اما نقدینگی ترسیده، استراتژی کوتاه مدتی در پیش گرفته و بعد از هر رشد کوتاه، فشار فروش ایجاد می کند. در این شرایط فعلا نقدینگی ترسو بر بهبود عوامل بنیادین در بخشی از بازار غلبه کرده است. برعکس بهار که نقدینگی جسور و متهور، حتی خبرهای بد را هم تبدیل به بهانه ای برای رشد بیشتر بازار می کرد. اما عوامل بنیادین، چه زمانی و چگونه می تواند جهت نقدینگی را عوض کند. برخی معتقدند با توجه به حمایت های صورت گرفته، ممکن است این زمان خیلی دیر نباشد. در ادامه عواملی که طبق آن برخی معتقد به رشد بورس هستند را بررسی می کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برخی مواد مغذی به بهبود عوارض مربوط به مجاری تنفسی مانند کووید 19، آسم، آلرژی یا تلاش برای ترک سیگار کمک میکنند که در ادامه با هم مرورشان میکنیم.
سیب حتماً شنیدهاید که سیب میوه سلامتی است. سیب سرشار از اسید فنولیک و فلاوونوئیدهایی است که در کاهش التهاب راههای هوایی شهرت دارند. التهاب راههای هوایی، یک ویژگی مشترک آسم و خسخس سینه است.
روغن زیتون این ماده میتواند به مبارزه با ریسک فاکتورهای مرتبط با آلودگی هوا، مثل افزایش فشارخون و آسیب رگهای خونی که فاکتورهایی هستند که تأمین اکسیژن بدن را کاهش می دهند و باعث میشوند قلب سریعتر بزند و تنفس را دشوارتر کند، کمک کند. روغن زیتون روغن سالمی است که عملکرد آنتیاکسیدانی دارد.
قهوه قهوه فقط هوشیارتان نمیکند، بلکه ظاهراً میتواند علایم آسمتان را هم تسکین بدهد. کافئین یک بازکننده خفیف برونش است اما نمیتوانید آن را با اسپری استنشاقی مقایسه کنید. حتی اگر قهوه صبحانه به تنفس بهترتان کمک کند، تأثیر آن دوام چندانی ندارد. یعنی شما همیشه باید اسپری استنشاقی خود را همراه تان داشته باشید.
چای سبز یک فنجان چای سبز سرشار از آنتیاکسیدانهایی است که بدن را آرام میکنند، التهاب را کاهش میدهند و به التیام بهتر کمک می کنند. عامل تاثیر خوب چای سبز، کوئرستین است که یک آنتیاکسیدان است و به عنوان یک آنتیهیستامین عمل میکند.
دانهها دانهها هر چند ریز و کوچکاند اما راه مناسبی برای بهبود سلامت ریهها هستند. تخم کدو، تخم آفتابگردان و بذر کتان، منیزیم زیادی به بدن تان میرسانند که یک ماده معدنی بسیار مهم برای افراد مبتلا به آسم است. شما میتوانید به عنوان میان وعده، دانههای مغذی مصرف کنید یا آنها را در اسموتیهایتان بریزید یا روی سالادتان بپاشید.
سبزیجات کلمی سبزیجات کلمی مانند بروکلی کلم فندقی، کلم برگ یا گل کلم میتوانند به کاهش ریسک سرطان ریه کمک کنند. البته به تحقیقات بیشتری نیاز است تا این ارتباط دقیقتر مشخص شود اما یک مطالعه گسترده نشان داده زنانی که در هفته بیش از پنج وعده میوه و سبزی شامل سبزیجات کلمی مصرف میکردند، کمتر در معرض ابتلا به سرطان ریه قرار داشتند.
سیر سیر این ماده غذایی خوش عطر و بو نیز خواص ضدالتهابی دارد و از آسیبهای ناشی از رادیکالهای آزاد میکاهد. مطالعهای دریافته افرادی که سیر خام مصرف میکردند نسبت به آنهایی که سیر خام نمیخوردند، کمتر در معرض ابتلا به سرطان ریه قرار داشتند.
غلات کامل مصرف نان سفید را فراموش کنید و سراغ نانهای سبوس دار مانند نان کامل گندم و برنج قهوهای و کینوآ بروید. یک رژیم غذایی سرشار از کربوهیدراتهای ساده مانند پاستای ساده یا مافین، میتواند تولید کربن دی اکسید را افزایش دهد و فشار زیادی به ریهها وارد کند که نتیجه آن سختتر شدن تنفس است.منبع: تبیان
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاید شما هم ویدئوی تکاندهنده خوردن لوازم آرایشی توسط دختر بچه در سنین دبستان را در شبکههای اجتماعی دیده باشید، ویدئویی که با این توضیح دست به دست میشود: «فاجعهای به نام تیکتاک و لایکی. کودکان دلبندتون دارن کودکی میکنن یا شدن گدای لایک؟ شما دقیقا با چه مدل سبکزندگی دارید بچههاتون رو تربیت میکنید؟» برخی ممکن است با دیدن چنین ویدئوهایی موضوع نبود آموزش به کودکان برای استفاده از این شبکهها را پیش بکشند اما واقعیت این است که برای برخی گروههای سنی از جمله گروه سنی که همین دختر خانم در آن قرار دارد، مشکل با آموزش کودک به صورت کامل حل نخواهد شد. برای همین هم هست که همه شبکههای اجتماعی شرط سنی برای استفاده دارند و دست کم 13سالگی را حداقل سن برای ورود به شبکههای اجتماعی در نظر میگیرند اما چرا کودکان نباید در تیکتاک، لایکی و ... عضو شوند؟
3 ویژگی شیرین که میتواند دردسر ایجاد کند
کودکان در سنین پایانی دبستان ویژگیهای شخصیتی خاصی دارند که در صورت استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند آنها را در معرض خطرات بیشتری نسبت به نوجوانان قرار دهد. این ویژگیها به خودی خود نه تنها بد نیستند که به کودک کمک میکنند تا در زمینه هیجانی و روانی رشد کند اما همین ویژگیهای شیرین میتواند آنها را در شبکههای اجتماعی در معرض خطراتی قرار دهد.
تمایل برای بامزه بودن
در این سن کودکان به این نتیجه میرسند که با انجام کارهای بامزه میتوانند توجه دیگران را به خود جلب و آنها را به تعریف کردن از خود وادار کنند. از طرفی تواناییهای شناختی آن ها هم آن قدر رشد کرده که بتوانند برای رسیدن به این هدف، برنامهریزی کنند. نشانه این موضوع هم علاقه کودکان در این سن به جوک شنیدن و تعریف کردن است. از طرفی آن ها تمایل زیادی هم به تکرار حرکات بامزه دیگران دارند.
تمرکز شدید بر خود
کودکان در این سن توجه زیادی به بدن خود دارند. در نیمه دوم دبستان تغییرات بدن پیش از بلوغ آغاز میشود و همین باعث میشود، کودک توجه بیشتری به بدن خود پیدا کند. درگیری ذهنی با بدن باعث میشود کودک زمان زیادی را هم صرف موضوعات مربوط به ظاهر و لباس خود کند و البته نظر دیگران درباره ظاهر خود را هم بیشتر بپرسد.
عشق به کسب تجربه
کمکم از این سنین کودکان درگیر سوال مهم «من که هستم؟» میشوند. سوالی که البته پاسخ به آن تا دوره نوجوانی و حتی جوانی ادامه خواهد یافت و فرد با پاسخ به آن هویت خود را تعریف میکند. نکتهای که وجود دارد این است که در سنین پایانی دبستان، کودک در راستای پاسخ به این سوال، تمایل شدیدی به کسب تجربه و امتحان کردن پیدا میکند و ممکن است بدون توجه به پیامدهای رفتارش، کارهایی را انجام دهد.
ترکیب ویژگیهای کودکان و شبکههای اجتماعی
مساوی با خطر
باتوجه به سه ویژگی که اشاره شد، حالا بهتر میشود درباره خطرات استفاده کودکان از شبکههای اجتماعی صحبت کرد. برای این کودکان، فارغ از میزان توجهی که از خانواده دریافت میکنند، گرفتن لایک، تایید شدن و تعریف از بامزه و جالب بودن کارهایشان، بسیار جذاب است. برخی افراد شاید تصور کنند تنها کودکانی که توجه کافی از والدین دریافت نمیکنند، ممکن است دست به کارهایی چون خوردن لوازم آرایش برای جلب توجه بزنند. در حالیکه هر چند دریافت نکردن توجه مثبت و سازنده از خانواده، کودکان را در معرض خطرات بیشتری قرار میدهد اما به صورت کلی تلاش برای جلب توجه، بدون توجه به پیامدهای رفتار، یکی از ویژگیهای کودکان در این سنین است. از طرفی کودکان این گروه سنی در قبال نظرات و درخواستهای دنبالکنندگان در این فضا به شدت آسیبپذیر هستند. نظراتی که آن ها را زشت، زیبا، چاق یا لاغر و ... توصیف میکند، میتواند تا سالهای سال روی برداشت آنها از خودشان اثر بگذارد و مشکلات متعددی ایجاد کند. نکته آخر در این بخش اینکه بیان درخواستهای عجیب و غریب از افراد از هر گروه سنی در شبکههای اجتماعی، اتفاق نادری نیست اما در شرایطی که به صورت معمول بزرگ سالان به شکلی کارآمد میتوانند درخواستهای مخرب را شناسایی کنند، کودکان از نظر شناختی معمولا نمیتوانند نیت پشت سر درخواستها را شناسایی کنند و در نتیجه ممکن است کارهایی انجام دهند که به خودشان یا نزدیکان آسیبهایی جدی وارد کنند.
با درخواست کودکان برای عضویت چه کنیم؟
با توجه به نکاتی که گفته شد، اگر کودکان سنین دبستان دارید، حالا بهتر میدانید که پاسخ مثبت دادن به درخواست فرزندتان برای عضویت در شبکههای اجتماعی میتواند او را در معرض چه خطرات مضاعفی قرار دهد. دقت کنید که با توجه به ویژگیهای شناختی این گروه سنی، این تصور که با آموزش برخی موارد میتوان از پیش آمدن خطرات پیشگیری کرد، چندان دقیق نیست و هر چقدر هم شما به فرزند دبستانی خود آموزش داده باشید، اما باز هم شبکههای اجتماعی می تواند فضای بسیار خطرناک و مخربی برای این گروه سنی باشد. در نهایت دقت داشته باشید که به صرف ورود فرزندتان به دوره دبیرستان یا رسیدن به حداقل سنی که شبکههای اجتماعی برای عضویت تعیین کردهاند، فرزند شما برای عضویت در این شبکهها آماده نیست. در دوره نوجوانی فرزند شما پیش از عضویت باید آموزشهایی را دریافت کند. از طرفی نظارت والدین بر نحوه حضور فرزندان در شبکههای اجتماعی موضوعی است که باید جدی گرفته شود. در صورت ادامه آموزش و نظارت میتوانید امید داشته باشید که فرزندتان بیش از این که آسیب ببیند میتواند از حضور در این فضا لذت ببرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.