
درحالیکه طبق توافق وزارت بهداشت با داروسازی ثامن، بنا بود بخش اصلی داروی فاکتور 8 موردنیاز بیماران هموفیلی توسط این شرکت تأمین شود اما یک منبع آگاه میگوید چهارپنجم نیاز کشور به این دارو طی دو محموله آنهم با تاریخمصرف یکماهه وارد کشور شده که علاوه بر متضرر شدن داروساز داخلی، ممکن است به ضرر بیماران هموفیلی هم تمام شود.
به گزارش خراسان رضوی طی یک ماه گذشته، داروی« هماکتین 500» که داروی مصرفی بیماران هموفیلی است، در داروخانهها توزیع و باعث موضعگیریهایی از سوی کانون هموفیلی کشور و شرکت تولیدکننده داروی فاکتور 8 سافاکتو زیر نظر آستان قدس رضوی شده است.
ماجرا چیست؟
مدیرعامل سامان داروی هشتم در گفت و گو با خراسان رضوی میگوید: مشکلی که ما با این موضوع داریم بیشتر بحث بیماران است، بیماران مثلاً یک سال بهواسطه تولیدی که انجامشده است، به مصرف داروهای نوترکیب روی آوردهاند که هم امنتر و هم دارای تداوم بیشتری است و خط تولیدش را هم از اول تا آخر در کشور داریم. این داستان باعث شده است تعدادی از بیماران« بهاجبار» به مصرف داروی «پلاسمایی» وارداتی روی بیاورند که این منجر به دو اتفاق خواهد شد؛ ابتدا این که این داروی پلاسمایی قطع و وصل خواهد شد زیرا ما خط تولید داروی پلاسمایی فاکتور 8 را در کشور نداریم، دوم این که شیفت دادن بیمار از «نوترکیب» به «پلاسما» بدون این که پزشک در این موضوع دخیل باشد، منجر به ایجاد «مهارکننده» در بیماران خواهد شد که میتواند به بیمار آسیب بزند.
امیرحسین مقصودی میافزاید: برنامه مدونی تعیینشده تا بیش از 80 درصد بیماران را به سمت استفاده از داروی نوترکیب سوق دهیم حالا به یک باره به بیماران داروی پلاسمایی می زنیم. از سویی ما بر اساس نیاز کشور، تحت شرایط تحریم، برای تأمین نیاز 80 درصد بیماران مواد اولیه تهیه و داروی نوترکیب تولید کردیم و اگر به این دلیل که میخواهیم تاریخ انقضای داروی پلاسمایی به سر نرسد، داروی نوترکیب توزیع نکنیم، داروی ما میماند. علاوه بر این ارزی که بنا بود به ما داده شود که مواد اولیه وارد کنیم قطعاً الان برای واردات داروی پلاسمایی هزینه شده است.
توافق ها چه بود؟
وی میگوید: پایان سال گذشته، سازمان غذا و دارو با ما مکاتبهای انجام داد که چه میزان میتوانیم دارو تولید کنیم تا نیازی به واردات نباشد، ما اعلام کردیم ظرفیت ما برای امسال 600 هزار ویال است. سازمان غذا و دارو هم گفت مصرف ما 500 هزار ویال است، پس خیال ما راحت است. وقتی بهیکباره این حجم از دارو وارد میشود ما با مشکل مواجه میشویم.
مقصودی درباره اجباری بودن مصرف داروی وارداتی( هماکتین500) نیز میگوید: اجباری وجود ندارد اما فشاری که میآورند در عمل نوعی اجبار است. بالاخره تاریخ انقضای این داروها در حال اتمام است و این لابی است و من نمیدانم از طرف کجا صورت میگیرد و این که چه کسی دارد این کار را میکند. خود دکتر «شانه ساز»( رئیس سازمان غذا و دارو) هم در صحبتی که کردند، خودشان هم ناراضی بودند و ما نمیدانیم این فشار از سمت کجا در حال وارد شدن است. ما تفاهمی با معاونت غذا و دارو انجام دادهایم و بر اساس آن جلو میرویم و یکباره الان این اتفاق افتاده است.
منبع آگاه و میزان واردات
اظهارات مقصودی در حالی مطرح شده که یک منبع آگاه به روزنامه خراسان رضوی اعلام کرد بر اساس آمارها تاکنون 150 هزار ویال از این داروی وارداتی در سطح کشور توزیعشده و 250 هزار ویال دیگر از این دارو در گمرک است.
مدیرعامل سامان داروی هشتم تصریح میکند: معلوم نیست این تصمیم در کجا گرفتهشده است چون خود دکتر شانه ساز رئیس سازمان غذا و دارو هم از این اتفاق اظهار بیاطلاعی میکند.
وی ادامه میدهد: این که این دارو با تاریخ انقضای یکماهه وارد بازار میشود از این نظر مشکل دارد که برای داروها باید حداقل دوسوم تاریخ انقضا مانده باشد، علاوه بر این، این کار باعث شکسته شدن قیمت ما میشود. محصولی را که تنها یک ماه به تاریخ انقضایش باقیمانده است، از هرکجای دنیا تا یکدهم قیمت میتوانید خریداری کنید، شما میروید این دارو را با ارز دولتی و باقیمت بسیار پایین خریداری میکنید و به بنده تولیدکننده فشار می آورید تو هم باید قیمت دارو را پایین بیاوری. البته بنده بهطورقطع نمیدانم با چه قیمتی این دارو تهیه و واردشده است. دارویی که تاریخ انقضایش سه ساله است وقتی با یک،دو یا سه ماه تاریخ وارد بازار میشود حتماً باید باقیمت بسیار پایین خریداریشده باشد. دولت این دارو را خریداری میکند و بیمار بابت آن پولی پرداخت نمیکند ولی داروی نوترکیب را باقیمت 420 هزار تومان از ما خریداری میکند و همین باعث میشود مراکز پولی به ما ندهند و داروی پلاسمایی بفروشند. این وضعیت ممکن است حتی باعث تعطیلی یک کارخانه شود.
از صنعت پلاسما تا داروهای نوترکیب
مدیرعامل کانون هموفیلی کشور نگاهی موشکافانهتر به این موضوع دارد. احمد قویدل به خراسان رضوی میگوید: درگذشته پلاسمای مورد نیاز تولید داروی بیماران هموفیلی، از طریق خون اهدایی مردم تامین می شد اما خون اهدایی پاسخ گوی نیاز بیماران به پلاسما نیست به همین دلیل صنعت پلاسما متولد شد تا به جای دریافت خون کامل، تنها پلاسما را از افراد دریافت و در قبال آن پول به افراد پرداخت کند. این صنعت به ایران نیز ورود کرد اما به دلیل مذموم بودن عمل خون فروشی آن را با نام «اهدای پلاسما» معرفی کردند. اما باید بدانید صنعت پلاسما بر پایه اهدا نیست اگرچه رگه انساندوستی در آن وجود دارد ولی کسانی که در این صنعت فعالیت میکنند از آن سود بردهاند زیرا ممکن است قیمتی را که باید بابت آن به اهداکنندگان بپردازند، پرداخت نکرده باشند زیرا پلاسما در جهان مانند نفت دارای قیمت است و معامله میشود.
احمد قویدل میافزاید: بیماران هموفیلی نوع A که به داروی فاکتور8 نیاز دارند، در کشور حدود شش هزار نفر هستند و این صنعت پلاسما بود که جان بیماران هموفیلی را نجات میداد. در دهه70 یک پالایشگاه خون در کشور دایر شد که پلاسماهای اهدایی را به دارو تبدیل می کرد اما بعد از گذشت چند سال به دلیل مشکلات بهداشتی این پالایشگاه تعطیل شد. از آن به بعد پلاسماهایی که در ایران جمعآوری میشد به یک شرکت آلمانی به نام «بایوتست» طبق قرارداد تحویل داده میشود که نتیجه آن تولید داروی« هماکتین» است، این دارو از پلاسمای ایرانی تولید میشود. بر اساس قراردادی بنا بود یک پالایشگاه خون ایجاد شود و تا زمانی که این پالایشگاه تأسیس شود، بنا شد پلاسماها از ایران به آلمان ارسال شود و بهصورت دارو بازگردد.
مدیرعامل کانون هموفیلی کشور میگوید: 10 تا 15 سال پیش در دنیا فناوری تولید داروهای نوترکیب به وجود آمد که این داروها « منشأ انسانی» نداشتند. تولید این داروها برای بیماران خبر بسیار خوبی بود زیرا دیگر نگرانی بابت خطر انتقال بیماریها از طریق خون وجود نداشت و این داروها امکان تولید با حجمهای بسیار بالا را دارند و چالش ماده اولیه پلاسما را هم ندارند و طول عمر آنها در بدن بیمار هموفیلیایی چند برابر داروی پلاسمایی است.
سوالاتی که وزارت بهداشت باید پاسخشان را بدهد
قویدل میافزاید: اولین داروی نوترکیب فاکتور 8 توسط شرکت سامان داروی هشتم، با اسم«سافاکتو» تولید شد. حال تصور کنید چنین شرکتی در کشور ایجادشده است که ادامه حیاتش به خون انسانها وابسته نیست و این تولید میتواند آن قدر انبوه باشد که به کشورهای منطقه هم دارو صادر کند. طبیعتاً مقاومتهایی با تولید این دارو در کشور به وجود آمد.تغییر فرایند دارویی بیماران از فاکتور 8 پلاسمایی به فاکتور هشت نوترکیب مقررات خاصی دارد و شرکت سامان دارو ابتدا با تأمین 20 درصد نیاز بازار شروع کرد و کارش را تا جایی ادامه داد که وزارت بهداشت بخشنامه کرد 60 درصد بازار داروی فاکتور 8 در اختیار این شرکت باشد.در چنین شرایطی ما شاهد یک نوع بلاتکلیفی در سیاستگذاری دارویی کشور هستیم. این که پلاسماهای انتقال داده شده، تکلیفشان چیست؟ آیا از پلاسماها، دیگر فاکتور 8 تولید نشود؟ ادامه فعالیت مراکز جمعآوری پلاسما چه خواهد شد؟
وی ادامه میدهد: در چنین شرایطی ما شاهد حضور داروی هماکتین در بازار هستیم که تنها یک ماه تاریخ انقضا دارد. با توجه به مقدمهای که بیان شد شاید این حضور به دلیل تعهد خریدی است که قبل از آن در قبال این دارو وجود داشته است چون از ابتدا قرار بود با پلاسماهایی که از ایران میروند برای بیماران ایران دارو ساخته شود.
قویدل میگوید: اما این که دولت بیاید تعهد خریدهای خاص را بدهد و در کشور آن را بخشنامه کند که بیماران را به سمت مصرف داروهای نوترکیب ببرد، بعد یکباره آنها را به سمت داروهای پلاسمایی ببرد، سیاست خطرناکی است. بیمار هموفیلی بهصورت روزانه به داروها نیاز دارد و اگر بیمار را از داروی پلاسمایی به نوترکیب متمایل کردیم باید آن را حفظ کنیم. البته تنوع دارویی باید در ایران وجود داشته باشد زیرا ممکن است برخی بیماران به داروهای نوترکیب حساس باشند اما درصد تولید داروی فاکتور 8 مهم است.
هیچ عاقلی دارویی با یک ماه تاریخ انقضا نمی خرد
مدیرعامل کانون هموفیلی کشور اظهار کرد: بنده از وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو سؤالاتی در این باره دارم؛ ابتدا این که آیا این داروها اهدایی است؟ معمولاً داروهایی که دارای یک ماه تاریخ انقضا هستند، از طرف شرکتها« اهدا» میشوند زیرا هیچ عاقلی داروی یک ماه مانده به انتهای تاریخمصرف را خریداری نمیکند. اگر اهدایی نیست باقیمت بسیار نازلی خریداریشده است؟ آیا برای خرید این داروها نظر کارشناسی «معاونت درمان» وزارت بهداشت اخذشده است؟ آیا مسئولان غذا و دارو میدانند انتقال از داروهای نوترکیب به داروهای پلاسمایی در بیماران هموفیلی ممکن است منجر به بروز «مهارکننده» شود؟ آیا تعهد بازگشت دارو در قبال صادرات پلاسما وجود دارد؟
وی میگوید: اعتقاد ما این است که پر کردن بازار با داروی هماکتین اساساً اصولی و درست نیست، باید توضیح داده شود مسئولیت این خریدها با چه کسی است؟
قویدل درباره گلایه مدیرعامل سامان داروی هشتم به توزیع داروی هماکتین 500 در داروخانهها میگوید: اعتراض این داروسازی درست است زیرا هر شرکتی باید در بازار با احساس امنیت دارو تولید کند.
داروی هماکتین500 مورد تایید اتحادیه اروپاست
وی بابیان این که داروی «هماکتین 500 » دارویی است که سالها از کشور آلمان وارد میشد، درباره استاندارد و سلامت بودن این دارو تصریح کرد: این دارو تاییدیه اتحادیه اروپا را دارد و اگر ازنظر ارزشگذاری بینالمللی بخواهیم درباره آن قضاوت کنیم، «هماکتین» صدها رتبه بالاتر از «سافاکتو» از نظر بینالمللی اعتبار دارد و انتقاد ما به تقویم ورود این داروست زیرا تولید «سافاکتو» بهصورت انبوه انجامشده و در انبارها موجود است. شاید این داروها «هماکتین500» مدتها قبل طبق تعهد خریداریشده ولی الان ارز موردنیاز آن تأمین و واردشده است.
محموله با تاریخ انقضای 3 ماهه در مشهد
«جبرائیل موفق» معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در باره میزان و دلیل توزیع داروی « هماکتین500» در داروخانههای استان اظهار بیاطلاعی میکند و پاسخ گویی به این موضوع را به مدیر امور دارو و مواد تحت کنترل معاونت غذا و داروی این دانشگاه واگذار میکند. علی روحبخش به خراسان رضوی میگوید: ظاهراً محمولهای آمده و چیزی که به حوزه ما واردشده است تاریخ انقضای سه ماهه داشته و قبل از تاریخ انقضا، مصرفشده است و مشکل خاصی نداریم. این داروها مصرفکننده خاص خود را دارند.
وی تصریح میکند: این داروها اهدایی نبوده و طبق روال گذشته آمده و بر اساس قیمت مرسوم خریداری و مصرفشده است. ظاهراً دارو آمده و قرار است در نوع پرداخت پول این داروها «استمهال» انجام شود اما اجباری در کار نبود و داروخانهها میتوانستند آن را خریداری نکنند.
وی درباره این که چرا بیماران هموفیلی از مصرف داروی نوترکیب به داروی پلاسمایی شیفت دادهشدهاند، گفت: این موضوعات سیاستهای کلی هستند که باید معاونت درمان و سازمان غذا و دارو به آن پاسخ دهند که چه مقدار را میخواهند به سمت داروی نوترکیبی ببرند و چه مقدار را میخواهند به مصرف داروی پلاسمایی سوق دهند.
بی اطلاعیم، سازمان غذا و دارو پاسخ دهد
روحبخش درباره تاریخ انقضای داروها و این که چرا دارویی وارد بازار شده است که به جای دو سال، یک ماه تاریخ انقضا دارد نیز میگوید: بنده اطلاعی از این موضوع ندارم اما این را میدانم دارویی که بهصورت یک محموله در اختیار ما قرارگرفته و به فروش رفته سه ماه تاریخ انقضا داشته است.
مدیر امور دارو و مواد تحت کنترل معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد درباره سهم استان و حجم محمولهای که در اختیار استان قرارگرفته است نیز اظهار بیاطلاعی کرد و ادامه داد: پزشک و بیمار هستند که انتخاب میکنند چه نوع دارویی تجویز و مصرف شود. این که محموله دیگری قرار است تخصیص پیدا کند هم هنوز مشخص نشده است.
برای پیگیری موضوع طی تماس با سازمان غذا و دارو و هماهنگی انجامشده بنا بود مدیر امور داروی این سازمان به سؤالات مطرحشده در این گزارش پاسخ بدهد اما تا آخرین ساعت تنظیم این گزارش یعنی ساعت 18 روز گذشته به رغم هماهنگیهای انجامشده پاسخی از سوی سازمان غذا و دارو دریافت نشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ناصری - مفهوم هوش مصنوعی چیزی است که از چند ده سال پیش انسان را شیفته و درگیر خود کرده است اما این روزها همان تخیلات به واقعیت تبدیل شده. شاید برای خیلی ها هنوز هم غیر قابل باور باشد که بتوان یک تراشه کوچک در مغز جا سازی کرد تا به خاطرات گذشته و به آن چه فکر می کنید دسترسی پیدا کرد اما این اتفاق در اوایل همین هفته رخ داده و یکی از شرکت های ایلان ماسک (رئیس شرکت خودروسازی تسلا) به نام نورالینک از نسخه جدید ایمپلنت مغزی رونمایی کرد. پیش از این هم از لشکر میلیونی روبات های کوچک پرنده ای که می توانند به راحتی با استفاده از هوش مصنوعی و تشخیص چهره به افراد مشخص حمله و آن ها را ترور کنند رونمایی شده بود. حالا با خواندن این اخبار می بینیم که بسیاری از فیلم های تخیلی درباره هوش مصنوعی به واقعیت تبدیل شده است. گسترش هوش مصنوعی دوگانگیهای متعددی نظیر خطرات و فرصتها، انسان و ماشین، محدودیتها و توانمندسازی ها ایجاد کرده است .همین ایلان ماسک چندی پیش در توئیترش نوشت :« حرف های من یادتان باشد؛ هوش مصنوعی از بمبهای اتمی بسیار خطرناکتر است.» آیا این روند به این سرانجام خواهد رسید ؟ امروز در کنار کارکرد و بررسی تراشه جدید رونمایی شده به خطرات گسترش هوش مصنوعی خواهیم پرداخت.
ایمپلنت مغزی
اوایل همین هفته ایلان ماسک از نسخه جدید تراشه ای جدید رونمایی کرد. این تراشه قرصی شکل که اندازه آن 23 میلی متر با ضخامت 8 میلی متر است با استخوان سر انسان برابر است. این ایمپلنت 1024 الکترود دارد که توانایی خواندن فعالیت های نورون های مغز را دارند و قادر به تحریک نورون ها هم هستند. به گفته مسئولان شرکت نورالینک این ایمپلنت در وهله اول برای درمان بیماری ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
چگونگی نصب این ایمپلنت در مغز
پیش از این برای تست این تراشه از خوک ها استفاده شده و این تراشه روی جمجمه خوک ها کار گذاشته شده بود. این ایمپلنت از نسخه سال گذشته، کوچک تر است و نیاز نیست قسمت خارجی آن پشت گوش قرار بگیرد بلکه مستقیم به مغز متصل می شود. برای نصب این ایمپلنت نیاز به بی هوشی نیست. فقط کاسه سر سوراخ می شود و یک روبات با دقت بالا به همراه 1024 الکترود در جاهای خاصی از مغز قرار می گیرد. ضخامت هر الکترود 20 برابر از تار موی انسان کمتر است. در نهایت از نگاه خارجی این ایمپلنت در حد یک زخم کوچک دیده و پشت موها قایم می شود. این ایمپلنت با بلوتوث به موبایل وصل می شود و باتری آن از طریق شارژ القایی شارژ می شود درست مانند شارژ بی سیم موبایلها.
کارکردهای این تراشه
خود مسئولان مدعی هستند که این تراشه می تواند نابینایی، ناشنوایی، از دست رفتن حافظه، آسیب های مغزی، اعتیاد، افسردگی و ... را درمان کند. البته علاوه بر کاربردهای پزشکی گفته می شود این دستگاه در آینده برای طیف وسیعی از کاربردها قابل استفاده است. از فرمان دادن به ماشینهای تسلا و بازی کردن استارکرفت با مغز تا تله پاتی و انتقال افکار بین انسانها بدون حرف زدن و شاید روزی ترکیب انسان با هوش مصنوعی! حتی ایلان ماسک مدعی است که با استفاده از این تراشه در آینده می توان از خاطرات کودکی بک آپ گرفت تا در صورت بروز آلزایمر آن ها را دوباره در مغز بارگذاری کرد.
خطرات هوش مصنوعی
همان طور که پیش از این در همین صفحه در گزارش «اپ های نژاد پرست» نوشته بودیم به طور قطع هوش مصنوعی و فناوری خطرناک نیست اما انسان هایی که کدهای نرم افزاری را می نویسند می توانند این کدها را مغرضانه انجام دهند. البته نباید فراموش کنیم که هوش مصنوعی هم مانند نرم افزارها و سیستم های عامل قابل هک و دستکاری است و نباید از این موضوع غافل شد که ممکن است هوش مصنوعی توسط عده ای هک و مورد سوء استفاده قرار گیرد. به طور مثال همین تراشه ای که قرار است در مغز کارگذاشته شود می تواند حتی افکار شما را به دستگاه مورد تحلیل قرار دهد و آن ها را دستخوش تغییرات کند و به نوعی فرماندهی شما را در اختیار قرار دهد. به طور کلی هوش مصنوعی به چند روش مختلف هستی انسان را تهدید میکند؛ از هوش مصنوعی که کدهای آن به شکلی نوشته شده است که به شکل عمدی به انسان آسیب وارد کند تا هوش مصنوعی که انسان را تهدیدی برای خودش میبیند و به نوعی انتخاب میکند که به انسان آسیب وارد کند.
هوش مصنوعی با برنامه ویران کننده: سلاحهای خود مختار، سیستمهای هوش مصنوعی هستند که برای کشتن برنامهریزی شدهاند ، نمونه ای از آن چندی پیش در یک ویدئو به نمایش گذاشته شد که در آن پرنده های کوچک توانایی شلیک به افراد مشخص شده را داشتند و پرنده های کوچک از طریق نرم افزار تشخیص چهره به افراد مشخص تیراندازی می کردند. حالا فکر کنید این سلاحها به دست افراد نادرستی برسد این امکان وجود دارد که جان افراد زیادی گرفته شود. از سویی این تفنگها به شکلی طراحی شدهاند که خاموش کردن آنها کار بسیار سختی است، این موضوعی است که شاید به این منجر شود که انسان دیگر نتواند این سلاحها را کنترل کند.
هوش مصنوعی با برنامه درست اما بدون تصمیم گیری: این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما اهداف یک هوش مصنوعی را با اهداف خودتان به طور کامل یکسان نکنید. مثلا اگر از یک خودروی مجهز به هوش مصنوعی بخواهید شما را به سریعترین شکل ممکن به فرودگاه برساند، ممکن است با پیامدهای مرگباری روبه رو شوید.
ابر هوش مصنوعی: به طور کلی ابر هوش مصنوعی، سیستمی تکامل یافته است که از انسان باهوشتر است و برای رسیدن به اهدافش هرکاری انجام میدهد. اگر این اهداف، با اهداف انسانها مطابقت نداشته باشد در آن صورت مشکلات فراوانی به وجود میآید. برای مثال در تحقیقی که سال ۲۰۰۲ توسط بولتون درباره هوش مصنوعی انجام شده آمده است: «زمانی که اولین ابرهوش غیرقابل نفوذ ساخته شود این امکان وجود دارد که با انتخاب اهداف اشتباه برای آن منجر به نابودی بشر شویم. برای مثال شما از آن دستگاه میخواهید یک مسئله ریاضی را حل کند و این دستگاه برای این کار تمام مواد منظومه شمسی را به یک ماشین حساب تبدیل کند.»
ماشین به جای انسان: جدا از این ها از جایگزینی ماشین ها هم نباید غافل شد. بر اساس تحقیقات انجام شده تا سال 2030 روباتها 21 درصد از مشاغل در ژاپن، 30 درصد از مشاغل در انگلستان، 35 درصد از مشاغل در آلمان و 38 درصد از مشاغل در ایالاتمتحده آمریکا را به خود اختصاص خواهند داد.
پایان جهان با هوش مصنوعی
این ترس وجود دارد که جهان توسط هوش مصنوعی به پایان برسد، درست مانند چیزی که در فیلم ترمیناتور اتفاق افتاد. استفن هاوکینگ، ایلان ماسک، استیووازنیاک، بیل گیتس و بسیاری دیگر از نامهای بزرگ در زمینه علم و فناوری، مدتهاست که در رسانهها و نامههای سرگشاده خود، درباره خطرات ناشی از هوش مصنوعی ابراز نگرانی کرده اند. خطراتی که میتواند به مجرمان این امکان را بدهد تا با سرعت و دقت بیشتری و با کمترین زحمت و احتمال ردیابی، به انجام سرقت، قتلهای زنجیرهای، فریب افراد و کلاهبرداریهای تلفنی و اینترنتی بپردازند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- شرور سابقه داری که مدعی بود عاشق دختر دایی 17 ساله اش شده است، در اقدامی جنون آمیز دست به گروگان گیری هولناکی زد که محله ای را با خنجر عاشقی به هم ریخت!
به گزارش خراسان، جیغ و فریادهای دختر نوجوانی که تا کمر از پنجره طبقه سوم یک ساختمان آویزان شده و پسری با خنجری خون آلود روی سرش ایستاده بود، رهگذران را در خیابان طبرسی شمالی 30 مشهد در جا میخکوب می کرد.
اهالی محل، هراسان از خانههایشان بیرون ریختند! هر لحظه ممکن بود دخترک از پنجره سقوط کند. چهره ترسناک وخشم آلود پسر خنجر به دست،دلهره عجیبی را در محله به راه انداخت. زنی هراسان و وحشت زده از ساختمان بیرون زد و با دستانی لرزان با پلیس تماس گرفت. جان دخترم در خطر است! او رحم نمی کند، خنجر دارد و ...
گزارش خراسان حاکی است،در میان این ترس و دلهره بود که گشت موتوری پلیس 110 رسید اما ناگهان ورق برگشت و ماجرا رنگ خونباری به خود گرفت.
جوان خنجر به دست با دیدن مامور انتظامی شروع به خودزنی کرد و گلدان های شیشه ای را به سوی مامور انداخت. لحظاتی بعد در بی سیم های پلیس خبر گروگان گیری هولناکی پیچید که نشان می داد جان دختر نوجوان در خطر است! این گونه بود که گشت های خودرویی کلانتری طبرسی شمالی عازم محل گروگان گیری شدند اما گروگان گیر که مدعی بود عاشق دختر دایی خودش شده، همچنان لوازم داخل منزل را می شکست و به سمت ماموران پرت می کرد تا آن ها را از نزدیک شدن به طبقه سوم باز دارد. درحالی که ترس و دلهره هر لحظه بیشتر می شد، نیروهای کارآزموده تجسس کلانتری طبرسی شمالی نیز وارد عمل شدند و تلاش کردند خود را به طبقه سوم ساختمان برسانند. اگرچه تجمع اهالی موجب شده بود تا پلیس شیوه های عملیاتی خود را برای رهایی گروگان تغییر دهد اما هر لحظه تاخیر در عملیات نجات می توانست منجر به مرگ دختری شود که از پنجره رو به خیابان ملتمسانه کمک می خواست! از سوی دیگر نیز شتابزدگی در عملیات یا تیراندازی ماموران، فاجعه ای مرگبار را رقم می زد به همین دلیل و با راهنمایی های رئیس کلانتری، نیروهای تجسس به طور غیرمحسوس و در عملیاتی پیچیده ، موفق شدند پس از گفت وگو با گروگان گیر، دختر نوجوان را به بیرون از منزل هدایت کنند اما جوان یاد شده که چند بار دیگر نیز با تهدید ماموران و در میان شلوغی محله، از چنگ پلیس گریخته بود این بار هم سناریوی قبلی را تکرار کرد .او با تهدید خنجر و پرت کردن لوازم شیشه ای از ساختمان مذکور بیرون آمد و ناگهان با گذاشتن خنجر زیر گلوی راکب یک دستگاه موتورسیکلت عبوری، از میان جمعیت گریخت. به گزارش خراسان، با فرار گروگان گیر و در حالی که ماموران برای حفظ جان مردم، نمی توانستند از سلاح استفاده کنند به تعقیب متهم پرداختند و مراتب را به رئیس کلانتری اطلاع دادند. چند دقیقه بعد سرگرد مهدی کسروی در عملیات تعقیب حضور یافت و فرماندهی عملیات را به عهده گرفت. به دستور رئیس کلانتری همه ماموران از شلیک خودداری کردند تا راکب بی گناه موتورسیکلت آسیب نبیند. در همین حال تعقیب و گریز به نقطه ای در ابتدای خیابان میثم مشهد کشید که ناگهان رئیس کلانتری در اقدامی غافلگیرانه و با استفاده از حرکات رزمی دفاع شخصی، گروگان گیر خطرناک را زمین گیر کرد و حلقه های قانون را بر دستانش گره زد.
بنا به گزارش خراسان، با انتقال متهم به کلانتری مشخص شد که جوان خنجر به دست، نه تنها سوابق شرارت، مواد مخدر و سرقت دارد بلکه 9 سال در زندان تحمل کیفر کرده است و هم اکنون نیز تحت تعقیب پلیس اطلاعات و امنیت خراسان رضوی قرار دارد. ادامه بررسیها بیانگر آن بود که جوان 29 ساله معروف به علی چاقه عاشق دختر دایی اش شده و برای ازدواج با او دست به گروگان گیری وحشتناک زده بود.
دختر 17 ساله که از چنگ گروگان گیر نجات یافته بود، درباره این ماجرا گفت: پدرم فوت کرده است و من با مادرم زندگی می کنم. چند روز قبل به خاطر یک موضوع کم اهمیت با مادرم مشاجره کردم و به خانه مادربزرگم رفتم.
علی (متهم) نیز آن جا آمد و به من ابراز علاقه کرد ولی به او گفتم که خواستگار دارم و می خواهم با پسر دیگری ازدواج کنم! بعد از این ماجرا، زمانی که به خانه خودمان بازگشتم او هم در حالی که شمشیر (خنجر) در دست داشت وارد خانه شد و تهدید کرد که نمی گذارد جز او با کس دیگری ازدواج کنم! او خودزنی کرد و لوازم منزلمان را شکست! وحشت سراسر وجودم را فرا گرفته بود که به طرف پنجره دویدم ولی او با خنجر رسید و مرا تهدید به قتل کرد. من هم از ترس فقط جیغ می کشیدم و کمک می خواستم تا این که پلیس رسید و مرا نجات داد. بنابراین گزارش، با انتقال گروگان گیر به زندان ،تحقیقات درباره ابعاد دیگر این ماجرا ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

علی ایشان زاده- نماینده مردم قوچان و فاروج در مجلس در جلسه شورای اداری قوچان از واگذاری مدیریت موقت کارخانه دوچرخه سازی قوچان (آساک دوچرخ) به دستگاه قضا خبر داد. به گزارش «خراسان رضوی»، آذری گفت: با توجه به برخی اهمال کاری ها طی واگذاری کارخانه دوچرخه سازی قوچان در سال ۸۲ به بخش خصوصی و فروش و واگذاری آن به مالک فعلی کارخانه و شبهاتی در این زمینه، شکایتی در خصوص چگونگی این واگذاری از سوی شهرستان به قوه قضاییه، دیوان محاسبات کشور و کمیسیون اصل ۹۰ ارسال شده و نحوه واگذاری آن مورد ایراد قرار گرفته و درخواست رسیدگی به این موضوع شده است که بررسیهای لازم صورت خواهد گرفت. وی افزود: در واقع با واگذاری این مجتمع بزرگ صنعتی به بخش خصوصی و مالک فعلی، با قیمتی نازل حقوق مردم شهرستان قوچان تضییع و بیت المال نیز نادیده گرفته شده است، همچنین در متن شکایت ارسالی، موارد تخلف در سال های اخیر نیز گردآوری شده و موارد به صورت مستقیم هم به ریاست قوه قضاییه اعلام شده است که در نتیجه بر این اساس طی جلسات و تصمیماتی در شهرستان در این خصوص، مدیریت این کارخانه از حدود یک هفته پیش به صورت موقت به دستگاه قضا در شهرستان واگذار شده است. وی تصریح کرد: با این که کارخانه تنها به مونتاژ می پرداخته از زمان ورود دادستانی و دستگاه قضا و نظارت های لازم، کار مونتاژ نیز به چند برابر رسیده است. وی همچنین خطاب به مالک کارخانه گفت: توصیه می شود که وی پای میز مذاکره بنشیند، موضوع چگونگی واگذاری کارخانه به وی به طور آشکار مشخص شود و در نهایت در صورت ایراد کار این واحد باید به مردم بازگردانده شود و حقوق مردم و بیت المال مدنظر باشد. وهاب زاده رئیس اداره صنعت، معدن و تجارت قوچان نیز در این زمینه خاطرنشان کرد: تصمیمات مدیریتی موقت دستگاه قضا برای کارخانه دوچرخه سازی از سوی مسئولان امر و شورای تامین شهرستان اتخاذ شده است که قرار شده تا روشن شدن موضوع و تعیین تکلیف آن دادستانی شهرستان در امور کارخانه نظارت، همکاری، مشورت و مدیریت داشته باشد. دادستان عمومی قوچان نیز اظهار کرد:با توجه به این که اصل واگذاری کارخانه دوچرخه سازی به بخش خصوصی از نظر دادستانی دارای ایراد است و این که در حفظ بیت المال و حقوق مردم بی توجهی صورت گرفته بنابراین دستگاه قضا تا مشخص شدن وضعیت به موضوع ورود کرده است. ولیدخت افزود: تا تعیین تکلیف این پرونده و در راستای حفاظت از حقوق مردم و بیت المال، مدیریت کارخانه به صورت موقت در اختیار دادستانی قرار گرفته است که در این راستا دستورالعملی اجرایی نیز صادر و به مدیر داخلی فعلی ابلاغ شده است که در هر حال موضوع پرونده براساس شکایت شهرستان به مراجع ذی صلاح مورد بررسی های لازم و دقیق قرار خواهد گرفت و امیدواریم که نتایج خوبی حاصل شود.در همین زمینه، مدیر داخلی کارخانه نیز به «خراسان رضوی» گفت: بی تردید با ورود دستگاه قضا به این موضوع و پیگیری های دادستان عمومی شهرستان و حساسیت ها و دلسوزی ها درباره حق و حقوق مردم، انتظار می رود شاهد وضعیت خوبی برای آینده این کارخانه باشیم. قلیچی افزود: با مشورت ها و نظارت دادستانی در امور کارخانه و مواردی چون فروش محصولات و خرید مواد اولیه روند امور به خوبی پیش می رود که البته از سوی دادستانی یک دستور العمل اجرایی نیز به ما ابلاغ شده است که بر اساس آن فعالیت ها در کارخانه انجام می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تحولات اخیر در مرز لبنان و رژیم صهیونیستی از این جهت که به تشدید دوباره تنشها در این منطقه حساس منجر شد، بسیار حائز اهمیت است. اواخر هفته گذشته صهیونیست ها با حمله به چند پست دیده بانی حزب ا... رسما از سلاح های نامتعارف علیه مقاومت استفاده کردند. صهیونیست ها مدعی هستند که این عملیات واکنشی است اما تجربه تاریخی و حافظه معاصر نشان می دهد، آن ها در این موضوع واکنشی عمل نکرده اند و به دنبال حاشیه سازی و ماجراجویی هستند. بر همین اساس باید به چند نکته اشاره کرد:
یک: سازمان رزم رژیم صهیونیستی دچار چالش های فراوانی شده و توان رزمی آن قدرت آمادگی و حفظ نیرو در وضعیت فوق العاده را ندارد. تل آویو می داند حزب ا... از ارتش صهیونیستی بابت شهادت نیروی خود در دمشق انتقام خواهد گرفت و از آن ماجرا چندین هفته می گذرد و صهیونیست ها توان حفظ این آمادگی را ندارند. بر همین اساس به دنبال تحریک لبنان و حزب ا... هستند تا هرچه سریع تر واکنش مقاومت سرعت گیرد و از این حالت آماده باش پر هزینه خارج شوند.
دو: حزب ا... بارها اعلام کرد برای انتقام عجله ندارد و از سیاست صبر استراتژیک و عملیات قطعی استفاده می کند. در سیاست صبر استراتژیک «زمین و مکان عملیات» توسط حزب ا... تعیین می شود و برای انجام واکنش، وعده دبیرکل حزب ا... لبنان قطعی است. بر همین اساس عملیات رخ خواهد داد و حزب ا... میداند آماده نگه داشتن تل آویو و به اصطلاح روی یک «شست پا ماندن» نظامیان آن ها در مرز لبنان چه فشاری بر نیروی انسانی، تجهیزات و هزینه های ارتش اسرائیل وارد می سازد. کارشناسان امنیتی معتقدند هر آماده باش ارتش صهیونیستی در قبال حمله احتمالی حزب ا... ترس عجیبی در دل سربازان این رژیم به وجود می آورد و از منظر روانی احتمال خودزنی، خودکشی و بحران های روحی را به شدت افزایش می دهد. سید حسن نصرا... نیز در سخنرانی اش به مناسبت روز عاشورا تاکید کرد که فریبکاری صهیونیست ها و نمایش جنگی آن ها بی اثر و پاسخ حزب ا... قطعی است. بدین معنا حزب ا... برگ برنده را در اختیار دارد و استفاده از سلاح های نامتعارف توسط صهیونیست ها و حمله اخیر را همان طور که خود دبیر کل حزب ا... تاکید کرد، حتما بی پاسخ نمی گذارد. البته اگر دولت دیاب استعفا نمی کرد، این احتمال وجود داشت که حمله اخیر با شکایت دولت در شورای امنیت و طرح تجاوز رژیم صهیونیستی در سازمان ملل پیگیری شود که به سبب ضعف های موجود در قدرت سیاسی لبنان این احتمال تضعیف شده است.
سه: نتانیاهو نیازمند یک خط خبری انحرافی است. خطی که او را از توجهات داخلی و خارجی خارج و از طرفی حمایت ترامپ را جذب کند. از سوی دیگر عقد قرارداد به اسم سازش با امارات خیزش های اجتماعی را در کشورهای عربی و اسلامی افزایش داده و موج جدیدی از روحیه ضد صهیونیستی را به وجود آورده است. در چنین شرایطی راه اندازی یک درگیری محدود و کنترل شده می تواند فشارهای خارجی و داخلی را کاهش دهد و ظرفیت جدید رسانه ای ایجاد کند و نتانیاهو با معرفی خود به عنوان فرمانده جنگ، مخالفان خود را قانع سازد که او بر کرسی نخست وزیری باقی بماند. اما تمایل نداشتن حزب ا... به جنگ و نیز نامحدود بودن جنگ اتفاقی دو دلیل عمده است که کارشناسان معتقدند با وجود تصمیمات عجولانه تل آویو و حملات اخیر امکان وقوع درگیری میان دو طرف نیست. با این حال حزب ا... آمادگی واکنش تمام عیار به ماجراجویی تل آویو را دارد و در این حوزه بارها دبیرکل حزب ا... سخنرانی کرده است. حزب ا... بارها اعلام کرده که برای امنیت و آبروی سرزمین لبنان از جنگ با رژیم فرار نخواهد کرد و در صورت بی خردی تل آویو پاسخ سختی به آن ها می دهد. سناریوی عملیات حزب ا... نیز گسترده است و تنها به حملات موشکی به مجتمع آمونیاک حیفا و چند بندر خلاصه نمی شود. علاوه بر برد موشکی و دقت عملیاتی آن، حزب ا... تجربه نبرد چند ساله با تروریست های متحد تل آویو را دارد که در این حوزه نیروی رزمی و سازمان عملیاتی آن را هوشیار و با تجربه ساخته است. از طرفی توان جدید عملیات دریایی و پهپادی دست مقاومت لبنان را برای واکنش باز کرده است. تل آویو خوب می داند بر خلاف گذشته که معمولا با یک عملیات نفوذ، نیروهای حزب ا... به شمال سرزمین های اشغالی می رفتند و عملیات راکتی اجرا می کردند، واکنش احتمالی به ترور یکی از کادرهای حزب ا... در دمشق دیگر محصور به زمین نیست و می تواند این واکنش در دریا، هوا یا مراکز و تاسیسات های مبتنی بر سایبر باشد. گسترش حوزه عملیاتی حزب ا... ترسی است که نتانیاهو و کارشناسان او به خوبی از آن مطلع هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


خانواده ها 4روز مانده به شروع سال تحصیلی همچنان در وضعیت اطلاع رسانی های کند و مبهم قرار دارند
انتقادسخنگوی کمیسیون آموزش: خانواده ها خیلی دیر در جریان تصمیم قرار می گیرند
عبدالهی – تا حدود زیادی قابل پیشبینی است که از هفته آینده، سال تحصیلی جدید دانشآموزان با بلبشویی احتمالی آغاز خواهد شد که خروجی تعلل و دیرتصمیمگیری سیستم نظامآموزشی است. اگرچه انتظار میرفت با گذشت ششماه از شیوع کرونا در کشور و داشتن فرصت کافی برای برنامهریزی، تدابیر لازم برای آغاز بیحاشیه سال تحصیلی اتخاذ شود اما نشست خبری روزگذشته وزیر آموزش و پرورش نشان داد که برنامهریزیهای انجامشده بسیار ناقص است و همچنان سوالات والدین 14میلیون دانشآموز بیپاسخ مانده یا پاسخهایی مبهم و ناقص دارد.
نظام آموزشی، معطل تغییر وضعیت قرمز به زرد یا سفید!
یکی از مهمترین ابهامات والدین و دانشآموزان مربوط به برگزاری کلاسهای مجازی در استانهای با وضعیت قرمز کروناست. قرار بر این شده است که در این استانها کلاسها مجازی باشد اما در صورت تغییر وضعیت، حضوری خواهد شد؛ این یعنی دانشآموزان، والدین و کادر آموزشی مدارس مدام باید رنگ وضعیت شهر و استان را در خبرها بررسی کنند تا ببینند کلاسهایشان مجازی است یا حضوری. در حالی که کاملا واضح است وضعیت قرمز یک استان به سرعت زرد یا سفید نمیشود و بر همین اساس میتوان حداقل برای یکماه ابتدایی سال تحصیلی، مجازیبودن کلاسها را قطعی کرد. همان کاری که در کشوری مانند ترکیه انجام شده است و خبرگزاری آناتولی دیروز در این باره نوشت : «سال تحصیلی جدید در مدارس ترکیه از صبح امروز دوشنبه 31 اوت (روز گذشته) به روش آموزش از راه دور آغاز شد. آموزش از راه دور در مدارس ترکیه به دلیل شیوع ویروس کرونا فعلا تا 18 سپتامبر (28 شهریور)ادامه خواهد داشت». ما در ادامه به برخی موارد که نمونههای نوعی بلاتکلیفی برای آغاز سال تحصیلی جدید است، اشاره میکنیم.
کلاسهای مجازی و داستان اینترنت و تبلت
دومین نکته مهم درباره کلاسهای مجازی دانشآموزان، امکانات سختافزاری موردنیاز است. اگرچه وعدههای بسیاری برای تامین تبلت و اینترنت رایگان داده شده تا دانشآموزان به راحتی از سامانه «شاد» برای آموزش مجازی استفاده کنند اما تجربه نشان داده اینها وعدههای سر خرمن است و راه به جایی نخواهد برد. نتیجهاش هم تبعیض آموزشی و بیبهرهماندن دانشآموزان کمبضاعت از آموزش است. هرچند که گفته شده این مشکل با آموزشهای تلویزیونی و بستههای آموزشی جبران خواهد شد اما همین صحبتها، خود نشانهای از بیعدالتی در شیوه آموزش است. یکی از والدین دانشآموزان در این باره میگوید : «کلاس درس بچهها اینترنتی شده و از من تبلت و کامپیوتر میخواهند که از همکلاسیهایشان عقب نمانند، من از کجا پول خرید تبلت بیاورم که بچههایم جلوی دوستانشان احساس کمبود نکنند؟»
شهریههای یک تا دو میلیونی!
داستان تکراری دریافت شهریه در برخی مدارس، از جمله مدارس هیئت امنایی، امسال هم وجود دارد و ابعاد آن پیچیدهتر شده است. باید پرسید وقتی قرار نیست دانشآموزان این مدارس در مدرسه حاضر شوند و آموزش آنها کاملا غیرحضوری است، آیا منطقی است که شهریههای یک تا دو میلیون تومانی برای ثبتنام آنها دریافت شود؟ در صورتی که طبیعتا حضورنداشتن دانشآموزان در مدرسه باید باعث کاهش هزینههای مدرسه و به تبع آن کاهش این شهریهها شود.
اجبار تهیه لباس فرم ؟
موضوع دیگر، تهیه لباس فرم مدارس است. سوال این است که وقتی یک استان طی چند ماه اخیر در وضعیت قرمز بوده است و حالا هم باید کلاسهای مدارسش مجازی باشد، اجبار خانوادهها به تهیه لباسفرم در برخی مدارس چه معنایی دارد؟ هرچند که مسئولان آموزش و پرورش همانند همیشه این اقدام را تخلف و خلاف ضابطه میدانند، اما مصداقهای آن بسیار است؛ همانند مخاطبی که در تماس با ما اعلام کرد : «اگر قرار است کلاس درس فرزند من مجازی باشد، چرا باید پول سرویس و لباسفرم بدهم؟» یا این پیام یکی از مدارس به خانواده دانشآموزان در تاریخ 26 مردادماه که در آن آمده است : «اولیایی که قبض لباس فرم دانشآموز را دریافت کردهاند فقط تا پایان همین هفته فرصت دارند لباسها را تحویل بگیرند».
هزینه سرویس برای کلاسهای مجازی ؟!
موضوع عجیب دیگر، درخواست برخی مدارس برای دریافت هزینه سرویس است، با این استدلال که کلاسها حضوری خواهد شد و بهتر است هزینه سرویس را از همین الان پرداخت کنید تا بعدا به مشکل برنخورید. خبرهای دریافتی ما از آن حکایت دارد که آموزش و پرورش، چنین کاری را هم تخلف میداند و گویا به مدارس ابلاغ شده هزینه سرویس دریافت نکنند، اما برای این تخلف هم مصداقهایی وجود دارد، همچون این حرفهای یکی از والدین : «موقع ثبتنام سوال کردم که اگر میگویید کلاسها اینترنتی است، پس چرا باید پول سرویس بدهیم؟ به من گفتند اگر الان پولش را ندهید ممکن است بعدا مشکل ایجاد شود».
گروهبندی دانشآموزان در مناطق زرد
ابهام دیگری هم وجود دارد و آن این که، وقتی قرار است در مناطق زرد کلاسهای درس با تعداد دانشآموز کمتر تشکیل شود، چرا در فاصله 4 روز تا آغاز سال تحصیلی، هنوز خبری از گروهبندی دانشآموزان نیست و خانوادهها نمیدانند فرزندشان چه روزهایی باید در مدرسه حاضر شود.
همه این نکات، سوالات و ابهاماتی است که دغدغه این روزهای خانوادههاست. اگرچه همه میدانیم شرایط خاص کرونایی، بسیاری از کارها و برنامههای حوزههای مختلف را مختل کرده است، اما قابلقبول نیست موضوع مهمی مانند سال تحصیلی دانشآموزان تا این اندازه بیبرنامه و معطل اما و اگرها باشد و نگرانیها و مشکلات خانوادهها را دوچندان کند.
انتقاد سخنگوی کمیسیون آموزش:خانوادهها خیلی دیر در جریان تصمیم قرار گرفتند
محمد اکبری - احمدرضا فلاحی سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس درباره اعلام دیرهنگام شیوهنامه اجرایی سال تحصیلی جدید دانشآموزان اظهارکرد: اینکه خانوادهها خیلی دیر در جریان تصمیمات اتخاذشده قرار گرفتهاند و حتی از اعلام این تصمیم غافلگیر هم شدهاند، به نوعی به نحوه اطلاعرسانی آن بازمیگردد چون این تصمیم قبلا اعلام شده بود.
وی افزود: توضیحات جدید وزیر آموزش و پرورش (نشست خبری دیروز دوشنبه) حرف تازهای نبود و قبلا در کمیسیون به تفصیل مطرح شده بود و گزارش آن را هم از طریق رسانه اعلام کرده بود؛ منتها بهتر بود مصداقیتر مطرح میشد.
وی گفت: پیش از این هم وزارت این توضیح را داده بود که شیوههای آموزشی در شهرهای کمجمعیت و دارای وضعیت سفید با امکان حضور 10 دانشآموز در هر کلاس ممکن است اما در شهرهای دارای وضعیتی غیراز این آموزش با شیوههای مجازی، تلویزیون و در صورت در اختیار نداشتن این دو، از طریق درسنامه که در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد، انجام خواهد شد.
نماینده ایذه :برنامههای فعلی آموزش در برخی نقاط کشور قابل اجرا نیست
نماینده ایذه و باغملک در مجلس هم در یک نگاه کلی زیرساختهای ارائه آموزشهای مجازی در برخی نقاط کشور را با چالش اساسی همراه میداند و به ما میگوید: تصمیمات اتخاذی برای سال تحصیلی دانشآموزان لااقل در برخی نقاط کشور قابلاجرا نخواهد بود و نتیجه مدنظر را برای نظام آموزش و پرورش نخواهد داشت.
عبدا... ایزد پناه ادامه میدهد: به طور مثال در حوزه انتخابیه ما زیر ساختهای استفاده از شبکه آموزشی مجازی وجود ندارد ضمن اینکه بسیاری از مردم هم به لحاظ مادی امکان دسترسی به آموزش مجازی را ندارند و چهبسا در تامین نیازهای اولیه زندگی خود ماندهاند چهرسد به آنکه بخواهند اینترنت تهیه کنند.
ایزدپناه میگوید: باید در این زمینه از تصمیمات روی کاغذ به تصمیمات قابلاجرا رسید. دولت باید برنامهای به اجرا درآورد نهآنکه صرفا برنامهای را اعلام کند؛ بنابراین ما اجرای این تصمیم و دستیابی به نتیجه مناسب را در برخی نقاط محروم کشور ضعیف میبینیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


با گذشت بیش از پنج ماه از سال 99 و در شرایطی که در قانون بودجه امسال، به صراحت بر وضع مالیات از خودروها و واحدهای مسکونی لوکس تاکید شده است، وزارت اقتصاد آیین نامه اجرایی این بند را به هیئت دولت ارائه کرد.
به گزارش خراسان، در قانون بودجه امسال (بند ت تبصره 6) آمده است که واحدهای مسکونی با ارزش روز معادل 10 میلیارد تومان و بیشتر به نرخ های جدول مشمول مالیات بر دارایی سالانه می شوند.
این تبصره همچنین نرخ مالیات انواع خودروهای سواری و وانت دو کابین دارای شماره انتظامی شخصی با ارزش 700 میلیون تومان و بیشتر را دو دهم درصد تعیین کرده و ادامه داده است که موارد زیر مشمول این مالیات نیستند:
الف) واحدهای مسکونی در حال ساخت
ب) واحدهای مسکونی و خودروها در سال تملک
ج) خودروهای تولید و مونتاژ شده داخل، پیش از فروش توسط کارخانجات سازنده و مونتاژکننده
د) خودروهای وارد شده، پیش از فروش توسط نمایندگان رسمی
در این باره و در شرایطی که بیش از پنج ماه از سال می گذرد و قیمت املاک و خودروها دستخوش افزایش زیادی شده، دیروز خبرگزاری ایلنا گزارش داد که وزارت اقتصاد، آیین نامه اجرایی این بند را به کمیسیون اقتصاد هیئت دولت ارائه کرد. این در حالی است که براساس مصوبه مجلس آیین نامه مذکور باید تا پایان خرداد در دولت مصوب می شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ترابی از فسخ قرارداد تا شرط550 هزار دلاری
وسوسه 28 میلیاردی!
این روزها اخبار زیــــادی دربـــــاره نقلوانتقالات پرسپولیس و استقلال منتشر میشود که هنوز صحت و سقم آنها مشخص نشده است. با توجه به حضور استقلال در فینال جام حذفی، این تیم فعلا کمی از حواشی نقلوانتقالات دور است اما پرسپولیس با پایان فصل در کانون توجهات قرار گرفته و در روزهای اخیر اخبار و شایعاتی درباره جدایی ستارههای این تیم از جمله علی علیپور، مهدی ترابی، بشار رسن، رادوشوویچ و وحید امیری شنیده میشود. نکته جالب اینجاست که برخی رسانهها از پیشنهادهای اروپایی به این بازیکنان خبر دادهاند اما باشگاههای اروپایی تا 2 هفته دیگر لیگ جدیدشان را شروع میکنند و تقریبا لیستشان را بستهاند و جذب این بازیکنان در صورتی امکانپذیر است که به عنوان بازیکن آزاد جذب شوند که شرایط سختتر میشود. بنابراین به نظر میرسد لژیونر شدن این بازیکنان یا حداقل حضورشان در لیگهای اروپایی منتفی است و شاید شاهد حضور آنها در لیگهای عربی یا چین باشیم. در همین راستا روز گذشته برخی رسانهها و کانالهای خبری از فسخ قرارداد یک طرفه مهدی ترابی ستاره فصل گذشته سرخها خبر دادند. در این ارتباط میزان نوشت: «مهدی ترابی هافبک تیم فوتبال پرسپولیس که برای صحبت با مدیران باشگاه و دریافت مطالباتش به دفتر باشگاه رفته بود، راهی سازمان لیگ شد و قرارداد خود را با پرسپولیس فسخ کرد.» درحالی که همه پیگیر موضوع بودند برخی رسانهها و کانالهای خبری نزدیک به باشگاه این خبر را تکذیب کردند و از شرایط ترابی برای تمدید قرارداد خبر دادند. ادمین یکی از این کانالها نوشت: «کمی هوشیاری در نقلوانتقالات بد نیست. فشار کانالها و پیجها را برای افزایش رقم قرارداد باور نکنید... این فشارها از سوی گروهی خاص برای بالا رفتن مبلغ قرارداد است.» ترابی باید درصورت جدایی مبلغ 350 هزار دلار به پرسپولیس پرداخت کند تا بند جداییاش فعال شود. به عبارتی ترابی برای دریافت رضایتنامه و لژیونر شدن باید بیش از 8 میلیارد به پرسپولیس بپردازد و این درحالی است که از ابتدای سال جاری برخی رسانهها از پیشنهاد چند تیم عربی به هافبک گلزن سرخها خبر داده بودند و در تیرماه هم برخی رسانهها از پیشنهاد یک میلیون و200 هزار دلاری باشگاه الدحیل قطر به ترابی پرده برداشتند. اگر این پیشنهاد سرجایش باشد، ترابی با قبول آن باید350 هزار دلار به پرسپولیس میپرداخت و درنهایت850 هزار دلار برای خودش میماند، ضمن آنکه ترابی چند میلیاردی هم از پرسپولیس بابت قرارداد و آپشنها طلب دارد. اما حالا با فسخ یک طرفه قرارداد دیگر خبری از بند 350 هزار دلاری بابت رضایتنامه نیست و ترابی با قبول پیشنهاد الدحیل صاحب قرارداد 28 میلیارد تومانی میشود. البته روز گذشته برخی منابع خبری نزدیک به باشگاه خبر دادند ترابی اعلام کرده اگر باشگاه550 هزار دلار به او برای فصل آینده پرداخت کند، قراردادش را تمدید میکند و قید لژیونر شدن را میزند یعنی معادل قرارداد شیخ دیاباته مهاجم اهل مالی با استقلال. اما پرسپولیسیها با اینهمه بدهی خارجی و مشکل تامین پول بعید است بتوانند از پس پیشنهاد ترابی بر بیایند و ظاهرا باید او را هم رفتنی دانست.
نامه هشداردهنده فیفا به فدراسیون فوتبال
باز هم بوی تعلیق میآید!
فدراسیون بینالمللی فوتبال(فیفا) قصد دارد فدراسیون فوتبال ایران را زیر تیغ تعلیق ببرد. علت این تصمیم مسئولان فیفا مسئله دخالت مقامات قضایی و دولتی در امور مربوط به فدراسیون فوتبال است که حالا فدراسیون فوتبال ایران را در آستانه تعلیق قرار داده. این درحالی است که چندی پیش فدراسیون فوتبال به دلیل ایراداتی که به اساسنامه وارد شده بود، خطر تعلیق را احساس میکرد و حالا در شرایطی که هنوز این مشکل بهصورت کامل حل نشده، به دلیلی مشابه دوباره سایه تعلیق را روی سر خود احساس میکند. در نامه ارسالی فیفا خطاب به مهدی محمدنبی آمده است؛
دبیرکل محترم
از طریق منابع مختلف قابل اعتماد از جمله رسانههایی که سخنان مقامهای مسئول را نقل کردهاند، متوجه شدیم که چند تن از اعضای ارشد فدراسیون فوتبال ایران از سوی سازمان بازرسی کل کشور متهم به «اهمال در انجام وظیفه» شدهاند. دلیل این مسئله هم حکم اخیر کمیته تعیین وضعیت فیفا درباره یک مورد مربوط به عدم انجام وظایف در یک قرارداد بوده، جایی که فدراسیون فوتبال ایران محکوم به پرداخت حدود ۶ میلیون یورو به مارک ویلموتس، مربی سابق تیم ملی فوتبال ایران شده است. همچنین متوجه شدیم که تحقیقات بیشتر و اقدامهای قانونی احتمالی علیه این افراد از سوی دادستان کل تهران در دست بررسی است. پیش از هر چیز باید ذکر کنیم که فیفا و ایافسی کاملا مخالف استفاده از تهدیدهای قانونی و تلاش برای مرعوب کردن فرد یا گروهی از افراد، آنهم با استفاده از قدرت مقامهای قانونی بیارتباط به آنها، و در نتیجه زیرسوال رفتن قدرتشان هستند. با توجه به این مسئله، برای آنکه تمام زوایای قضیه روشن شود، از شما درخواست میکنیم تا روز دوم سپتامبر ۲۰۲۰ برای ایافسی و فیفا مدارک لازم و مرتبط با وضعیت فدراسیون فوتبال و اتهامهای طرح شده را ارسال کنید. از این فرصت استفاده کرده و به شما یادآوری میکنیم براساس بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۱۹ فیفا، اعضای فیفا باید مسایل و مشکلاتشان را به شکل مستقل حل کنند و نباید تحتتاثیر فرد سومی باشند. هرگونه تخلف از این بند میتواند به اعمال جریمه از سوی فیفا منجر شود، از جمله تعلیق فدراسیون عضو. علاوهبر این و در ارتباط با مسایل پیش گفته شده، میخواهیم تاکید کنیم که هرگونه نقض بند یک ماده ۱۴ حتی درصورتی که تاثیر فرد سوم ناشی از تقصیر فدراسیون عضو نباشد، باز هم میتواند منجر به اعمال جریمه شود.
واکنش قابلتامل فدراسیون در پاسخ به نامه فیفا
بعد از دریافت این نامه توسط فدراسیون فوتبال، در نامهای که روی تلگرام مرکز ارتباطات فدراسیون فوتبال آمد، اعلام شد: «فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران با تایید دریافت نامه مشترک فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا تاکید میکند همچون گذشته و همیشه ضمن احترام به قوانین فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا، خود را مقید و ملتزم به رعایت قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران میداند.» با این پاسخ که یک جواب منفی محترمانه به درخواست فیفا (مبنی بر ارسال مدارک ظرف 48 ساعت به منظور رسیدگی به پرونده دخالت بالادستی به مسائل فوتبال) است، به نظر میرسد فوتبال ایران خود را آماده تعلیق کرده است. فدراسیون فوتبال در این نامه به فیفا اینطور پاسخ داده که قوانین ایران را جلوتر از اعمال نظر فیفا میداند.
قربانی واقعی «عصر جمعه»
رویا نونهالی در فیلم سینمایی «عصر جمعه» که به تازگی در نمایش خانگی منتشر شد، بازی خوب و باورپذیری داشته است
نویسنده: مائده کاشیان
فیلم سینمایی «عصر جمعه» به کارگردانی مونا زندی حقیقی پس از سالها توقیف، به تازگی مجوز انتشار در نمایش خانگی را دریافت کرد. این فیلم که اولین بار در بیستوچهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و پس از آن توقیف شد، پنج شنبه هفته گذشته پس از گذشت 15 سال در نمایش خانگی منتشر شد. به بهانه انتشار این فیلم، نگاهی داشتهایم به بازی خوب رویا نونهالی و نقشی که او در این اثر ایفا کرده است.
«سوگند» زن عامی طبقه متوسط
فیلم «عصر جمعه» داستان زنی به نام «سوگند» با نام اصلی «شقایق» را روایت میکند که پس از سالها، سر و کله خواهرش در زندگی او پیدا میشود و ماجراهایی در زندگیاش اتفاق میافتد. رویا نونهالی در این فیلم نقش شخصیت اصلی قصه یعنی همان «سوگند» را ایفا کرده است. این کاراکتر به همراه پسر نوجوان خود در یکی از طبقات آپارتمان کوچکی زندگی میکند و در خانه مشغول کار آرایشگری است. اتفاقاتی که در گذشته برای «سوگند» رخ داده، باعث شده است مسیر زندگیاش تغییر کند و سختیهای زیادی را متحمل شود و بار مسئولیت پسر بیکار و پردردسرش روی دوش او باشد. «سوگند» متعلق به قشر متوسط جامعه است که مانند مردم عامی به فال و طالعبینی اعتقاد دارد. سبک زندگی، نوع پوشش و ارتباط او با اطرافیانش نیز نشان میدهد «سوگند» زن خجالتی یا باهوشی نیست.
بازی خوب و قابل باور
رویا نونهالی در فیلم «عصر جمعه» با بازی خوب خود و درکی که از شخصیت «سوگند» داشته است ویژگیهای شخصیتی این کاراکتر را به نمایش میگذارد و مخاطب به خصوصیات مختلف او پی میبرد. این بازیگر سعی کرده است متناسب با آن چه از کاراکتر «سوگند» گفتیم، با لحن متفاوتی صحبت و حتی در طرز راه رفتن خود نیز هماهنگ با نقش عمل کند، به این ترتیب خیلی خوب به تماشاگر میفهماند که مقتدر نیست، در مقابل پسر نوجوان خود بسیار ضعیف است و به طور کلی شخصیت زودباور و سادهای دارد. اگر کاراکتر «زیبا» در فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» را به یاد بیاورید متوجه خواهید شد که او در «عصر جمعه» درست در نقطه مقابل «زیبا» که زن آرام و محجوبی بود، قرار دارد و بازی بسیار متفاوتی داشته است. ناگفته نماند که طراحی لباس بسیار خوب او هم با نقشش کاملا هماهنگ است و تصویر «سوگند» را در ذهن مخاطب قابل باورتر میکند. رویا نونهالی با توجه به ریزهکاریهای نقش خود موفق شده به تناسب قصه نشان بدهد که تنهایی و بیپناهی از او چه شخصیتی ساخته است، بنابراین مخاطب به «سوگند» نزدیک و با او تا انتهای قصه همراه میشود.
تاثیرگذار در سکانس مهم
رویا نونهالی در یکی از سکانسهای بسیار مهم فیلم که قرار است راز بزرگی فاش شود، بسیار خوب از پس ایفای نقش خود برمیآید. او در این سکانس که باید اتفاق تلخی را که در گذشته برایش رخ داده روایت کند، با بغض و حس بدی که از یادآوری آن اتفاق به او دست داده است، از راز زندگیاش پرده برمیدارد. رویا نونهالی با بازی فوقالعاده خود، حس انزجار و ناراحتیاش را کاملا به تماشاگر منتقل میکند و حس همدلی او را در حساسترین لحظه فیلم برمیانگیزد. رویا نونهالی سال 84 در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر، برای بازی در این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اصلی زن شد، اما رقیب مهم او یعنی هدیه تهرانی، این جایزه را برای بازی در فیلم «چهارشنبه سوری» اثر اصغر فرهادی از آن خود کرد، به این ترتیب رویا نونهالی این جایزه را از دست داد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شیوه نامه واکسیناسیون اخلاقی جامعه
گروه اندیشه – امام در آموزههای اسلامی، الگویی جامع و کامل برای رسیدن به رستگاری است؛ پیروی از او، گامنهادن در همان مسیری است که سیر الیا... را تسریع و تسهیل میکند و مانع از کجروی و انحراف میشود. امام به عنوان انسان کامل، نقش مهمی در رسیدن آدمی به کمال دارد. به همین دلیل، وقتی سیره امامان(ع) را بررسی میکنیم، میتوانیم از وجوه مختلف آن برای ترسیم نقشه حیات فردی و اجتماعی بهره بگیریم. در سالروز شهادت جانگداز امام زینالعابدین(ع)، مروری بر دو وجه از وجوه سیرهالهی آن حضرت داریم؛ وجه اول نقش اجتماعی امام(ع) در هدایت جامعه و وجه دوم، سیره اخلاقی امام در عرصه تربیت عملی. برای مرور وجه نخست، فرازهایی را از کتاب ارزشمند «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)»، اثر استاد رسول جعفریان و برای مرور وجه دوم، فرازهایی را از کتاب گرانقدر «زندگانی علی بن الحسین(ع)»، اثر زندهیاد علامه سیدجعفر شهیدی را به شما خوانندگان عزیز و ارجمند خراسان تقدیم میکنیم.
تربیت عملی در سیره سیدالساجدین(ع)
امام سجاد(ع) در آن دوران تاریک، براى جویندگان انسانیت، بهحقیقت چراغى روشن بود؛ با رفتار و گفتار خود، سیره فراموششدۀ جد و پدر و خاندان رسالت را زنده کرد و مردمى که سالها با عصر نبوت فاصله داشتند، نمونۀ تربیت اسلامى را به چشم خود دیدند. او نه تنها با خویشان، دوستان و آشنایان، بزرگوارانه رفتار مىکرد، بلکه مهربانى وى به آن درجه بود که نسبت به دشمنان درمانده نیز شفقت داشت و حتی بر جانوران نیز، سایه مرحمت مىافکند. مجلسى از سیدبنطاوس و او با اسناد خود از امام صادق(ع) آورده است که چون ماه رمضان مىرسید، على بن حسین(ع) خطاهاى غلامان و کنیزان خود را مىنوشت که فلان غلام یا فلان کنیز، چنین کرده است. در آخرین شب ماه رمضان، آنان را فراهم مىآورد و گناهان آنان را برایشان مىخواند و آنان مىگفتند درست است؛ سپس خود در میان آنان مىایستاد و مىگفت بانگ خود را بلند کنید و بگویید: على بن الحسین! چنانکه تو گناهان ما را نوشتهاى، پروردگار تو گناهان تو را نوشته است و او را کتابى است که به حق سخن میگوید.گناهى خرد یا کلان نکردهاى که نوشته نشده باشد. چنانکه از پروردگار خود امید بخشش دارى، ما را ببخش و از خطاى ما در گذر و چنانکه دوست دارى خدا تو را عفو کند، از ما عفو کن تا عفو و رحمت او را دربارۀ خود ببینى. على بن الحسین! خوارى خود را در پیشگاه پروردگارت بهیاد آر؛ پروردگارى که به اندازۀ خردلى ستم نمیکند. على بن الحسین! ببخش و درگذر، تا خدا تو را ببخشد و از تو درگذرد؛ چه او مىگوید «و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفر اللّه لکم». امام(ع) این چنین مىگفت و مىگریست و نوحه میکرد و آنان گفتۀ او را تکرار میکردند. سپس مىگفت: پروردگارا! ما را فرمودهاى بر کسى که بر ما ستم کرده است، ببخشیم. ما چنین کردیم و تو از ما به این کار سزاوارترى. فرمودهاى خواهنده را از در خانۀ خود نرانیم. ما خواهنده و سائل، به در خانۀ تو آمدهایم و بر آستانۀ تو ایستادهایم و ملازم درگاه تو شدهایم و عطاى تو را مىخواهیم. سپس به کنیزان و غلامان خود مىفرمود: من از شما گذشتم. آیا شما هم از رفتار بدى که با شما کردهام درمیگذرید؟ آنان مىگفتند: آقاى ما! تو به ما بد نکردهاى و ما از تو گذشتیم. آنگاه رو به آن غلامان و کنیزان میکرد و میفرمود: بروید من از شما گذشتم و به امید بخشش و آزادى باریتعالی، شما را در راه خدا آزاد کردم. در پایان هر رمضان، دستکم بیست تن برده را که خریده بود، در راه خدا آزاد میکرد. چنانکه خادمى را بیش از یکسال نزد خود نگاه نمیداشت و گاه در نیمه سال، او را آزاد مىکرد.
تدابیر اجتماعی – اعتقادی پیشوای چهارم(ع)
امام سجاد(ع) توانست شیعه را حیاتی نو بخشد و زمینه را برای فعالیتهای آینده امام باقر(ع) و صادق(ع) فراهم کند. تاریخ گواه است که امام سجاد(ع) در طول 34 سال فعالیت، شیعه را از یکی از سختترین دورانهای حیاتش عبور داد؛ دورانی که جز سرکوبی شیعه به وسیله زبیریان و امویان، نشانهای ندارد. بیست سال حاکمیت حجاج بر عراق و سلطه عبد الملک بن مروان بر کل قلمرو اسلامی، تنها جهتگیری مشخص اش کوبیدن شیعیان و در بخشهایی دیگر، کوبیدن سایر مخالفان امویان، اعم از خوارج یا شورشیانی چون عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بود. حجاج کسی بود که شنیدن لفظ کافر برای او بسیار آرامبخشتر از شنیدن لفظ شیعه بود! امام(ع) پس از حادثه کربلا دریافته بود که امکان احیای این جامعه مرده، با در دست گرفتن رهبری آن وجود ندارد. به علاوه، درگیرشدن در یک حرکت سیاسی دیگر، با وجود قدرت دیگر احزاب، خطراتی را در پی داشت که به ریسک آن نمیارزید. به همین دلیل، ماهیت حرکت امام سجاد(ع)، در دوران امامت آن حضرت، به خوبی نشان میدهد که حرکت امام(ع) یک حرکت سیاسی نبود و در بسیاری از موارد، به وضوح بر کنار از سیاست عمل میکرد. با این حال، امام سجاد(ع) با وجود همه موانع موجود، نسبت به اعتقادات مسلمانان و انحرافاتی که جامعه اسلامی را تهدید میکرد، حساس بود. رسوخ بعضی از مبانی عقاید غُلات در میان برخی از شیعیان کوفه، امام(ع) را وادار کرد تا از برقراری رابطه مستقیم و حمایت کامل از آنها که احیاناً میتوانست محل سوءاستفاده واقع شود، خودداری کند. بر همین اساس امام سجاد(ع) خطاب به گروهی از اهل عراق فرمود: «أحبونا حبّ الاسلام و لا ترفعونا فوق حدّنا»؛ ما را به خاطر اسلام دوست بدارید و فراتر از حدمان نبرید یا میفرمود: کسانی از شیعیان ما، تا آن اندازه در دوستی ما افراط میکنند که نظیر سخنان یهود و نصارا را درباره عزیر و عیسی(ع) درباره ما میگویند. نه آنها از ما هستند و نه ما از آنها هستیم. با این شیوه، امام سجاد(ع) موفق به بقای شیعه و حتی گسترش آن شد. روش فقهی آن حضرت، نقل احادیث پیامبر(ص) از طریق علی(ع) بود. به این ترتیب، شیعه اولین قدمهای فقهی خود را در مخالفت با انحرافات موجود برداشت؛ اگرچه بخش اعظم این کار به زمانی پس از آن موکول شد. افزون بر این، برکناری از انحرافات موجود در جامعه آن روز، موجب حفظ مبانی اعتقادی اصیل شیعه در برابر هجمهها شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بازار سرمایه کشور که از روز سه شنبه گذشته وارد روند صعودی شده بود، طی معاملات دیروز شاهد رفت و برگشت عجیب سهام و حجم معاملات سنگین بود. به نحوی که ارزش معاملات به 30 هزار میلیارد تومان رسید و شاخص کل هم در ابتدای معاملات بیش از 40 هزار واحد رشد کرد اما با غلبه فشار فروش، تنها کمتر از 10 هزار واحد از این رشد تا پایان پابرجا ماند.به گزارش خراسان، بازار سرمایه همچنان درگیر رفتارهای هیجانی توده وار است و در رسیدن به یک بازار معمولی و متعادل ناکام. اهالی تازه وارد بازار فکر می کنند که سهم ها یا باید صف خرید باشد یا صف فروش! لذا در معاملات دیروز با بروز نشانه های فروش و باز شدن صف های خرید در بخشی از بازار، به سرعت عمده نمادها صف فروش شدند و شاخص کل هم وزن هم منفی شد. البته برخی سهم ها همچنان با حمایت مواجهند و دیروز را هم با صف خرید پشت سر گذاشتند. فولاد و فملی و کاوه و فخوز در کنار نمادهای بانکی و پالایشی ها سهمهایی بودند که مثبت یا متعادل بودند. اما بسیاری از سهمهای کوچک همراه با نمادهای گروه خودرویی با فشار فروش سنگین مواجه شدند. حتی نماد بزرگ شستا هم که تازه واردهای زیادی را طی چند وقت اخیر در زمره سهامداران خود دیده، صف فروش شد.درباره علت رفت و برگشت دیروز بورس، دلیل خاصی جز شرطی شدن بازار و رفتارهای توده وار وجود ندارد. وضعیت بازارهای جهانی مناسب و برخی سهم های بازار هم متعادل هستند. حتی گزارش های مختلف از فعالان بازار نشان می دهد که مشکل اختلال هسته معاملات هم کاهش یافته و طی معاملات سنگین دیروز همانند قبل دچار مشکل نشده است. در هر حال به نظر نمیرسد هیچ یک از اخبار و تحولات بیرونی بر روند امروز بازار تاثیر جدی داشته است. بلکه بیش از همه رفتارهای هیجانی و سرمایه های ترسیده از زیان طی دو ماه اخیر، منجر به نوسانات سنگین در قیمت ها شد. بررسی ها نشان می دهد بیش از نیمی از سرمایه های حقیقی وارد شده به بورس طی دو ماه اخیر در محدوده زیان هستند و این فشار روانی روی تازه واردها را به شدت افزایش داده و کار بازار و ناظران را برای برگرداندن تعادل و رهایی از دوگانه صف خرید - صف فروش سخت کرده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تصاویری از سفر علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی که به منظور بررسی حوادث اخیر روستای ابوالفضل اهواز، به آن جا سفر کرده است در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد. شمخانی بعد از حوادث روز چهارشنبه هفته پیش که دیروز گزارش آن را در همین صفحه نوشتیم بعد از ظهر روز 9 شهریور به دیدار مردم روستای ابوالفضل اهواز رفت و با اهالی و امام جماعت روستا به گفت وگو پرداخت. دبیر شورای عالی امنیت ملی در آغاز ورود به روستا ضمن تکریم حجت الاسلام والمسلمین سید یوسف موسوی شوکی امام جماعت مسجد روستای ابوالفضل از وی به دلیل اهانت صورت گرفته از سوی یکی از عوامل اجراییات شهرداری اهواز دلجویی کرد. کاربری نوشت: «کاش این اتفاق از اول صورت نمی گرفت و مسئولان قبل از بروز این حوادث تلخ در این باره اقدام می کردند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هرکدام از ما نام برندها و محصولاتی را به یاد داریم که اکنون خبری از آنها نیست. یا در خبرها گفته میشود این برندها فعال هستند ولی در عمل هیچ محصولی از آنها در بازار نمیبینیم. تا همین چند سال پیش هم آگهیهای تلویزیونی پر بود از نامهای آشنایی که همه به یاد داشتیم و با تبلیغاتشان سرگرم میشدیم، ولی امروزه دیگر یادی از آنها نمیشود و در بیشتر موارد آن برند و کارخانه، عمدتا به دلیل سیاستهای غلط خصوصیسازی و واردات بیرویه تعطیل شده است. در پرونده امروز زندگیسلام سراغ چند نام تجاری معروف رفتهایم تا ببینیم چه بر سرشان آمده و سرنوشت آن برند و محصولاتش چه شده است؟ از ارج بگیرید تا آزمایش و پارسالکتریک، تولیپرس و ... . البته در بین برندهایی که در تاریخ محو شدند، نامهایی هم وجود دارد که گفته میشود خوشبختانه بعد از سالها رکود و نداشتن فعالیت، دوباره تولید را از سر گرفتهاند که امیدواریم فقط در حد خبر روی کاغذ نباشد.
از باتری قلمی تا لپتاپی
که تولید نشد
نام برند: پارس الکتریک
زمانی در خانه هر ایرانی حداقل یک محصول پارس وجود داشت. از تلویزیونهای سیاه و سفید نقلیاش گرفته تا باتریهایی که قدیمیها به آن قوه میگفتند! کارخانههای پارس توشیبا، پارس شهاب، پارس الکتریک، باتری پارس، لوازم خانگی پارس و چندین واحد صنعتی دیگر توسط محمدهاشم برخوردار از سال 1341 بنیان گذاری شدند تا هشت هزار نفر در این کارخانهها مشغول کار شوند. این مجموعه بعدا دولتی شد و تحت نظر سازمان صنایع ملی ایران به فعالیت خود ادامه داد. پارسالکتریک بهعنوان یکی از زیرمجموعههای تأمین اجتماعی در سال ۱۳۷۱ به فعالیت خود ادامه داد. از بین شرکای تجاری این شرکت تنها گروندیگ آلمان که در بین برندهای صوتی و تصویری برند درجه سوم اروپا به شمار میآمد، با این شرکت همکاریاش را ادامه داد. گروندیگ چند سال پیش برای همیشه تعطیل شد و پارس الکتریک نتوانست این برند را خریداری و به نام خود ثبت کند از این رو برای تولید تلویزیون دست نیاز خود را به سمت کارخانههای کرهای دراز کرد تا با یکی از قدیمیترین برندهای صوتی و تصویری آسیا همکاری کند. پارس الکتریک در حالی که میرفت علاوه بر تولید تلویزیونهای السیدی، لپتاپ ایرانی را هم وارد بازار کند، با تغییر ناگهانی مدیرعاملش مواجه شد تا مثل چند برند دیگر با آیندهای نامعلوم روبهرو شود. کارخانجات پارس الکتریک سالها متروکه مانده بود ولی گویا مدتی است دوباره فعالیت اش را از سر گرفته است.
شیرهای دوقلوی خسته از واردات
نام برند: کفش بلا
اگر سن و سالی ازتان گذشته باشد و دوران جوانی را پشت سر گذاشته باشید، حتما شمایل دو شیر که یک آرم بلا را در بر گرفتهاند به یاد دارید. کفش بلا، به نوعی دومین برند معروف کفش ایرانی بود، پس از کفش ملی. رقابت این دو کفش و در بازهای، کفش وین، زبانزد خریداران کفش در ایران بود. کفش بلا، تولدش را وامدار خانواده عمیدحضور است. پدر و پسرانی که از کاشان به تهران کوچ و پس از مدتی با خرید یک زیرپله در بازار، فروش کیف و کفش را آغاز کردند. همین موضوع مقدمهای شد تا خشت اول بنای «بلا» را بگذارند. سیستم توزیع به تدریج کفش بلا را از تولید و تجارت ملی مبدل به یک شرکت بزرگ برای برندسازی و مارکتینگ صنعتی در ابعاد ملی کرد. تولیدات بلا کفشهای مختلفی مثل پوتین، کفشهای مجلسی، ورزشی و دمپایی را دربر می گرفت. با وقوع جنگ تحمیلی و مشکلات اقتصادی و نابه سامانی مالکان این برند، بلا در مسیر نزولی قرار گرفت. پس از مدتی به دلایل مختلف از قبیل رکود بازار، واردات کفشهای بیکیفیت و ارزان خارجی و مدیریت ناموفق، بلا نیز به سرنوشت دیگر برندهای خاطرهانگیزی که از بین رفتند، مبتلا شد. خط تولید این کارخانه، قطعه قطعه و به بخش خصوصی واگذار شد. مدیریت این برند اکنون در دست یک بانک است به طوری که تنها با استفاده از فروشگاههای بلا در کل کشور کفشهایی را از دیگر تولیدکنندگان عرضه میکند. این سرنوشت تا بیخ گوش کفش ملی هم نزدیک شد ولی خوشبختانه به طور کامل این دیگر برند محبوب را از پا درنیاورد. بلایی که بر سر کفش وین، سومین تولیدی بزرگ دوران دور صنعت کفش ایران آمد.
قدیمیترین تولیدکننده لوازم خانگی ایران
نام برند: ارج
«ارج؛ نامی که میشناسید و به آن اطمینان دارید» تبلیغی بود که شاید هنوز در گوش خیلیها مانده باشد. ارج یک سازنده بزرگ محصولات لوازم خانگی در کشور بود. این شرکت از سال ۱۳۱۶ با هشت کارگر ساده مشغول تولید شد و با قدمتی ۷۹ ساله، قدیمیترین سازنده لوازم خانگی ایران لقب گرفت. در آغاز، کارهای آهنگری، ریختهگری و جوشکاری انجام میداد و همچنین صندلیهای تاشو نیز تولید میکرد. در دهه ۱۳۵۰ فعالیت اش گسترش یافت و به تولید لوازم خانگی از جمله یخچال، بخاری، ماشین لباسشویی و کولر نیز روی آورد. انتخاب نام ارج برای قدیمیترین تولیدکننده لوازم خانگی ایران، علاوه بر این که از اول نام خانوادگی خلیل ارجمند، بنیانگذارش گرفته شده بود، اختصار سه واژه آهنگری، ریختهگری و جوشکاری است. کارخانه ارج با شروع نهضت صنعتی شدن شروع به تولید یخچال برقی کرد. تولید یخچال در سال ۱۳۴۱ کاملا تصادفی رخ داد. در مسافرتی که مدیر شرکت به دانمارک کرد هدفش بازدید از کارخانهای برای تولید ظرف شویی بود و به توافق نهایی هم نزدیک شده بودند، اما با بازدید از کارخانه یخچالسازی نظرش عوض شد و ساخت یخچال را آغاز کرد. یک سال بعد آبگرمکن برقی ۵۰ گالنی ساخته ارج به بازار آمد. تولید آن توسط ارج به توسعه بهداشت شخصی مردم و افول خزینه و حمامهای عمومی که عامل شیوع بسیاری بیماریها بود کمک شایانی کرد. طی واگذاریها، این کارخانه و داراییهای آن که به گفته هاشمی (مدیر کل دفتر صنایع فلزی و لوازم خانگی وزارت صنعت) فقط زمین و سوله کارخانه بود، واگذار شد. گفته میشود این شرکت در دهه ۷۰ با یک اختلاس ۲۰ میلیارد تومانی هم مواجه شد. در پی مشکلات مالی ،کارخانه ارج رو به سقوط گذاشت تا سرانجام در روز ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ با پلمب قضایی انبار ارج، پس از ۷۹ سال به طوررسمی تعطیل شد. گفته میشود شرکت ارج بعد از واگذاری در حال مذاکره با تولیدکنندگان لوازم خانگی خارجی برای شروع مجدد تولید است.
افول گرما و سرمای ایرانی
نام برند: آزمایش
کارخانه آزمایش در سال 1337 بنا شد. هنوز هم در خانه بسیاری از ایرانیها حداقل یک محصول از کارخانه آزمایش وجود دارد، محصولات کارخانهای که روزگاری به واسطه تولید وسایل گرمایشی و سرمایشی و به دلیل ایرانی بودن و تولید داخل کشور، با استقبال زیادی همراه بودند. آزمایش که توسط محسن آزمایش بنیان گذاشته شد، در ابتدا کارگاهی برای ساختن صندلی، مبل و آبکاری فلزات بود. روزگاری که گازکشیها در تهران و چند شهر دیگر پا گرفته بود و بخاریهای کپسولی در بورس بودند، آزمایش نیز به سرعت مدلهای متنوع خود را به بازار عرضه میکرد. بخاری، کولر و یخچال که از عمده تولیدات آزمایش به شمار میرفتند در آن روزها حرف اول را در هر خانهای میزدند و فروش قابل توجهی داشتند. بسیاری از کارشناسان و فعالان صنعت لوازم خانگی بر این باورند که یکی از دلایل افول آزمایش، نبود مدیریت مناسب این شرکت بود، چرا که نه تنها آمار بلکه سرمایه این شرکت نیز گویای توانایی تولید محصولات ایرانی است. سرمایه این شرکت که در روزهای ابتدای کارش ۳۰ میلیون ریال بود پس از 10 سال به 200 میلیون تومان افزایش یافت و روزهای شکوفایی آزمایش رقم خورد. هنگامی که مدیریت این شرکت، رشد و توسعه آزمایش را به چشم دید، با پیشبینی تولید سالانه یک میلیارد ریال، زمینی به مساحت ۱۸۵ هزار متر در کیلومتر ۱۰ جاده آبعلی، سه راه آزمایش خریداری و کارخانهای دیگر بنا کرد. این بار محصولات نسبت به گذشته با تنوع بیشتری همراه بود، چندین نوع یخچال، کولر، آبگرمکن، تختخواب فلزی، بخاری و اجاق گاز نیز در کنار محصولات قبلی افزوده شد، اما فروش دیگر مانند گذشته نبود. فعالیتهای تولیدی شرکت تا اوایل سال ۱۳۸۰ تا حدی رونق داشت و کالاهای جدیدی مانند یخچال سایدبایساید و فریزر بدون برفک به محصولات شرکت اضافه شد، اما بازار محصولات خارجی با این برند ایرانی یار نبود و آزمایش را به تعطیلی کشاند. در همین سالها مجموعه آزمایش از طریق بورس به بخش خصوصی واگذار شد. در سال ۱۳۸۸ به دلیل بدهیهای فراوان، تعداد کارکنان واحد مرودشت آزمایش، از ۱۴۰۰ نفر به ۱۶۰ نفر کاهش یافت و کارخانه به حالت نیمه تعطیل درآمد. اما اکنون خبری از تولید کارخانه آزمایش نیست، چرا که متاسفانه دیگر برند ایرانی آزمایش در میان تعداد زیادی از محصولات لوازم خانگی مرده است.
نشانه پاکیزگی که دیگر نیست؟
نام برند: تولیپرس
یکی از معروفترین آگهیهایی که سالها پیش در رادیو و مخصوصا تلویزیون بهطور مداوم پخش میشد، مربوط به محصولات شرکت تولیپرس بود. شرکت تولیددارو با تأسیس واحدی با نام واحد دترجنت، پودر لباسشویی «دریا» را در سال ۱۳۴۳ تولید و اولین محموله از آن با عنوان «کاروان دریا» را روانه بازار کرد. با گسترش تقاضای بازار و لزوم افزایش ظرفیت تولید و تنوع محصولات شوینده، واحد دترجنت تولیددارو، با عنوان شرکت تولیپرس با ظرفیت سالانه 75 هزار تن انواع پودر لباسشویی، به ثبت رسید و در سال ۱۳۵۲ به شهر صنعتی البرز در قزوین، انتقال یافت و با تولید محصولاتی از جمله پودر لباسشویی دریا و تک، پودر ماشین لباسشویی شوما، مایع ظرف شویی جام و آبشار، مایع نرمکننده لباس هاله و سفیدکننده زدا، شروع به فعالیت کرد. در ابتدای دهه ۶۰ و متعاقب تقاضای بالای بازار، شرکت تولیپرس اقدام به افزایش ظرفیت کرد و در سال ۱۳۷۹ از سهامی خاص، به سهامی عام تبدیل شد. کارخانه تولیپرس از ۲۷ مرداد ۹۷ به دلیل مشکل در تهیه مواد اولیه تعطیل شد. پس از آن کارخانه در ۱۴ مهر ۱۳۹۷ بازگشایی شده بود که در ۲۸ مهر، تعطیلی دوباره آن اعلام شد. سال گذشته خانم زرآبادی نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت درباره وضعیت شرکت تولی پرس، گفته بود: «شرکت تولیپرس تولیدکننده و توزیعکننده مواد شیمیایی، دارویی و آرایشی است که تا پایان سال مالی ۱۳۸۹ متعلق به گروه سرمایهگذاری البرز بوده و در سال مالی ۱۳۹۰ به بخش خصوصی واگذار شد. در شهریور ۹۷ شرکت تولیپرس اعلام کرد به دلیل نداشتن مواد اولیه، کارخانه تعطیل میشود. پس از بازدید انجام گرفته مشخص شد مواد اولیه به میزان کافی در کارخانه موجود است و شرایط شرکت نیازی به «اورهال» ندارد، اما خطوط تولید به حال خود رها شده است. پس از دو هفته تعطیلی کارخانه، موضوع تعطیلی تولیپرس مجدد مطرح شد. شرکت تولیپرس پس از واگذاری با مشکلات بسیار روبهرو شد اما به دلیل استفاده از نام تجاری این مشکلات آشکار نشد.» با توجه به وبسایت شرکت، تولیپرس هنوز فعال است و تکذیبیه تعطیلی هم در آن قرار گرفته ولی هم سایت مشکل بارگذاری دارد و هم مثل گذشته خبری از محصولات آن در بازار نیست.
سرگذشت تلخ یک چرخه ریسندگی
نام برند: نساجی مازندران
در کنار فروشگاههای کفش ملی، فروشگاههای نساجی مازندران حتی در دورافتادهترین شهرستانهای کشور نمایندگی داشت. اگرچه هنوز فروشگاههای کفش ملی و بلا در شهرستانها زنده ماندهاند اما نمایندگیهای فروش نساجی مازندران و حتی تابلوی سردر آن مغازهها تقریبا از بین رفتهاند. کارخانه نساجی قائمشهر که با نام نساجی مازندران هم شناخته میشود، از نخستین واحدهای صنعتی بزرگ کشور محسوب میشد که کلنگ آن در سال ۱۳۰۷ به زمین زده شد و سال ۱۳۱۳ به بهرهبرداری رسید. بعدها تعداد کارخانه نساجی در قائمشهر به سه واحد رسید تا چرخه ریسندگی کامل شود. نساجی مازندران به غیر از فروشگاهی 100 متری در قائمشهر، شعبه دیگری در کشور نداشت. نساجی مازندران از سه کارخانه تشکیل شده بود. در شماره یک واحد چیتسازی بود. در شماره دو منسوجات پردهای، ملحفهای، پیراهنی، فاستونی و... به تولید میرسید و کارخانه شماره سه که در سال 1356 از محل سرمایه شرکت و با مشارکت بانک صنعت و معدن به بهرهبرداری رسید، برای تولید نخ و منسوجات نخی و مصنوعی به کار گرفته شد. نساجی مازندران، قائمشهر را تبدیل به شهری بزرگ کرد تا به غیر از مازندرانیها کارگرانی از سراسر کشور به این شهرستان هجوم آورند و به برکت وجود این کارخانه کسب روزی کنند. گذشت زمان و تغییراتی از کاهش کشت پنبه در مازندران گرفته تا فرسودگی ماشینآلات و سنگینی بوروکراسی ناشی از مالکیت دولتی سبب شد تا مشکلات کارخانههای نساجی از سال ۷۲ با واگذاری آن به یک بانک بیرونی پیدا کند. مشکلات واحدهای باقیمانده نساجی قائمشهر از دهه ۸۰ با واگذاریهای مختلف و نسخههایی که با تغییر هر دولت، وزیر و استاندار پیچیده میشد، به کلاف سردرگم تبدیل شد. روند حرکت تولیدی در نساجی مازندران به گونهای بود که با فرسودگی ماشینآلات، بخشهای مختلف این سه کارخانه تعطیل شد. هرچند سال گذشته خبرهایی منتشر شد مبنی بر حمایتهای دولتی و نهادها از این کارخانهها تا دوباره به روزهای اوجشان بازگردند و مدیر عامل نساجی هم در مصاحبه با ایرنا خبر از روغنکاری چرخهای این کارخانه داد، ولی با مراجعه به وبسایت شرکت متوجه میشویم که از زمستان سال گذشته هنوز بهروز نشده و خبری از محصولاتش در بازار نیست.
برخی منابع این پرونده: ویکیپدیا، اقتصاد آنلاین، تابناک، ایرنا

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

.jpg)