
شاید شما هم در میان دوستان و آشنایان خود، افرادی را دیده باشید که از کم شدن شارژ تلفن همراه یا مبلغ بالای قبض آن گله داشتهاند و در آخر فهمیدهاید به دلیل عضویت بدون اطلاع خودشان در سرویسهای ارزش افزوده بوده است. سرویسهای ارزش افزودهای که بدون ارائه خدمات قابل توجه، درآمدهای خوبی دارند و البته، خودشان هم قربانی یک شرکت بزرگتر با یک قرارداد انحصاری بسیار مشکوک هستند. این قرارداد انحصاری، مورد توجه مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و احتمالاً به زودی هدف یک طرح تحقیقوتفحص خواهد بود. با مطالعه این گزارش، از چندوچون این ماجرا باخبر میشوید؛ اصل مسئله ارزش افزوده، تخلفات آن و تحقیقات مجلسیها درباره آن است.
ارزش افزوده چیست؟
خدمات ارزش افزوده ترجمهای از اصطلاح Value Added Services یا به اختصار VAS، مجموعه سرویسها و خدماتی است که بر بستر مخابرات همراه، عرضه و بابت آن از شما پول دریافت میشود. انواع مهم خدمات ارزش افزوده در کشور ما عبارت است از: اپلیکیشنهای تلفن همراه، پیامکهای متنی، خدمات صندوق پستی تماس، محتوای صوتی و تصویری مانند فیلم، موسیقی، کتاب صوتی و سخنرانی و در نهایت ستارهمربعها. شرکتهای ارائهدهنده خدمات ارزش افزوده، اپراتورها و حتی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی از ارائه آمار و اطلاعات درباره حجم بازار ارزش افزوده در ایران خودداری میکنند، اما برآوردهای غیررسمی، از بازاری به حجم سالانه 5000 میلیارد تومان حکایت دارد؛ رقمی نجومی که به طور رسمی هیچ شفافیتی در آن نیست.
سوءاستفادهکنندگان در کمین مردم
وقتی چرخ این بازار به گردش درآمد و سوددهی چشمگیر آن مشخص شد، بلافاصله سوءاستفادهها هم شروع شد. تا مدتها بسیاری از دارندگان تلفن همراه، در بسیاری از سرویسها عضو بودند و از هرکدام روزانه چند صد تومان کم میشد و خودشان خبر نداشتند یا متوجه آن نبودند. صدای اعتراضات که بالا گرفت، وزارت ارتباطات با دستورالعملهایی جلوی برخی از این سوءاستفادهها را گرفت، هرچند همچنان شرکتهای زیادی هستند که از ناآگاهی کاربران سوءاستفاده میکنند و مبالغ گزافی به جیب میزنند. هر از چند گاهی نیز وزیر ارتباطات خبر از کشف یک تخلف در این زمینه میدهد؛ مانند گزارشی که آذری جهرمی در توئیتر خود از پنج شرکت ارائهدهنده خدمات ارزش افزوده داده بود که در سال 97، با عضویت اجباری مردم در سامانههای خود، 33 میلیارد تومان سوءاستفاده کرده بودند. این بازار بزرگ، برای گستردهتر شدن نیاز به تبلیغات در رسانه ملی داشت. گزارش حاضر، درباره این تبلیغات تلویزیونی است.
ورود توسکا به ماجرا
از زمانی که خدمات ارزش افزوده به دلیل سوددهی بالا، توجهات را به خود جلب کرد، یک شرکت خصولتی به نام «توسکا» روی آن دست گذاشت و در سکوت، به طور انحصاری، همه تبلیغات ارزش افزوده را در همه شبکههای تلویزیونی در اختیار گرفت. قراردادی که گفته میشد برای سه سال بسته شده و به روایتهای مختلف 1200، 1500 یا 3000 میلیارد تومان ارزش دارد. طبق این قرارداد، هر شرکت ارائه دهنده خدمات ارزش افزوده اگر بخواهد در صداوسیما تبلیغ کند، باید به جای بازرگانی سازمان صداوسیما، به توسکا مراجعه کند. محمد سرافراز رئیس سابق سازمان صداوسیما در کتاب خاطرات خود درباره این قرارداد نوشته است: «[ظرفیت ارزش افزوده در صداوسیما] طی یک مزایده به شرکتی به نام توسکا واگذار شد که با دادن ظرفیت زمانی خارج از قاعده و ارجاع مشتریان بازرگانی همانند USSDها (ستارهمربعها) به سمت این شرکت، در عمل تمام این ظرفیت درآمدی به هزینه تبدیل شد.»این قرارداد از ابتدای سال 97 اجرایی شد و از آن زمان بود که ستارهمربعها روی مخ بینندههای تلویزیون رژه رفتند. دیگر تقریباً همه برنامههای پربیننده و حتی کمبیننده، صاحب کد ستارهمربع بودند.
تحقیق و تفحص از قرارداد توسکا
انحصار قرارداد صداوسیما و توسکا، باعث شد طرحی در مجلس برای تحقیق و تفحص درباره این قرارداد به جریان بیفتد. 12 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در 19 اسفند سال 97، با امضای نامهای خطاب به هیئت رئیسه مجلس خواستار تحقیق و تفحص از این قرارداد شدند. به نقل از جماران، در بخشی از این نامه آمده است: «به تازگی سازمان صداوسیما با قراردادی تبلیغات استارتآپها و کسبوکارهای نو را به مجموعهای واگذار کرده که این موضوع ضمن افزایش هزینه تبلیغات استارتآپها و ایجاد خلل در فضای رقابتی، فضای جاری نه چندان مطلوب کسبوکارهای نوین را با چالشهای جدی مواجه ساخته است. از همین رو خواهشمند است با توجه به مفاد تبصره یک بند 7 ماده 45 آییننامه داخلی، دستور فرمایید کمیسیونهای بررسی به بررسی موضوع و اصلاح رویه اقدام کنند.»
در انتظار استعلام از دستگاههای نظارتی
با این که این طرح در اواخر سال 97 به امضا رسید، اما پس از شروع سال 98، خبری از آن نشده است. برای اطلاع از چندوچون ماجرا، با عبدالکریم حسینزاده نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی صحبت کردیم. حسینزاده دلیل تأخیر در تصویب این طرح را اینگونه توضیح داد: «بعد از امضای طرح، تعطیلات مجلس پیش آمد و پس از آن نیز زمانی که باید برای جمعآوری اطلاعات صرف میشد، باعث به تأخیر افتادن طرح شد. اطلاعات مفصلی در حوزههای مختلف مدیریتی، مالی و پروژههای در جریان جمعآوری شده است. بعد از استعلام از دستگاههای نظارتی درباره صحت این اطلاعات، طرح را به صحن علنی میرسانیم.»
طرحی با هدف پایانبخشیدن به قراردادهای انحصاری در صداوسیما
در این باره با سیدهفاطمه حسینی نماینده مردم تهران در مجلس نیز صحبت کردیم. حسینی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خراسان گفت: «قراردادهای انحصاری صداوسیما با یک شرکت استارتآپ ما را بر آن داشت تا در این زمینه تحقیق و تفحص از قراردادهای ارزش افزوده این سازمان را تهیه و تقدیم هیئت رئیسه مجلس کنیم.» وی افزود: «طبیعتا شرکتهای استارتآپ در فضای رقابتی میتوانند خدمات بهتری به مشتریان ارائه دهند و اساساً رویهای که در صداوسیما دیده میشود، ممکن است خود مانعی برای ارائه خدمات بهتر باشد.» حسینی با بیان این که اقداماتی این چنین از سوی صداوسیما با فضای نوآوری و خلاقیت ضدیت دارد افزود: «هدف از ارائه این تحقیق و تفحص، پایان بخشیدن به قراردادهای انحصاری صداوسیما و جلوگیری از اقداماتی از این قبیل در آینده است.» وی همچنین درباره زمان اعلام وصول تحقیق و تفحص ارائهشده به هیئترئیسه مجلس اظهار کرد: «هنوز زمان مشخصی را به ما اعلام نکردهاند و این بستگی به تصمیم هیئترئیسه مجلس دارد، اما ما امیدواریم این تحقیق و تفحص تا پایان عمر مجلس دهم به نتیجه برسد.»
2 نکته مهم
اول آن که توسکا اکنون صاحب انحصاری خلاف قوانین کشور است. در حالی که در موارد مشابه، مانند انحصار تلگرام، نهادهای نظارتی با انحصار مخالفت کردند و حکم به فیلترینگ آن دادند، اما قوانین ضدانحصار، هنوز برای از بین بردن قرارداد انحصاری توسکا، اقدامی انجام ندادهاند.
به علاوه، با پایان مدت زمان قرارداد صداوسیما و توسکا، تلویزیون میماند و تغییراتی ساختاری که در آگهیهای بازرگانی آن به وقوع پیوسته است. تلویزیون در آن زمان با خلأ بزرگی در آگهیهای خود مواجه میشود و وابستگی به توسکا، ممکن است تلویزیون را به گردابی از مشکلات مالی بیندازد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

الهه آرانیان- قصه پر غصهای است؛ این که در روز روشن مفاخر و بزرگان این سرزمین به نام دیگران ثبت میشوند؛ از مولانا و شمس گرفته تا ابن سینا، نظامی گنجوی و دیگران. حالا نوبت فارابی، حکیم و دانشمند ایرانی در قرن چهارم هجری است که در زمینههای مختلفی مانند نجوم، ریاضی، موسیقی، پزشکی، فلسفه و... سرآمد بوده است و لقب «معلم ثانی» را به او دادهاند. این چهارمین گزارش در صفحه ادب و هنر است که درباره مصادره فارابی توسط ترکیه منتشر میشود. از گذشته های دور تا امروز، اندیشمندان بیشمار و صاحب نامی از سرزمین ایران برخاستهاند که اگر دست روی دست بگذاریم و دیر بجنبیم، به قول استاد دکتر مهدی محقق که روز گذشته افتخار مصاحبه با ایشان را یافتیم، همگیشان مصادره خواهند شد.
بیاعتنایی ما و توجه آنها
دکتر مهدی محقق، نویسنده، ادیب، فیلسوف، نسخهپژوه و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره تحرک جدید ترکیه برای مصادره حکیم ابونصر فارابی به خراسان گفت: «باید آثار فارابی را ترجمه و منتشر کنیم وگرنه کار دیگری نمیشود کرد. ما اگر تنبلی و بی اعتنایی بکنیم همین است».
این استاد برجسته در ادامه به این نکته هم اشاره کرد که «صرف این که بگوییم فارابی متعلق به ما ایرانیهاست ولی کشورهای دیگر در این زمینه کار کنند و ما تماشا کنیم، فایدهای ندارد. اگر بیاعتنایی بکنیم، تمام بزرگان و دانشمندان ما را مصادره میکنند و میگویند ما آثارشان را چاپ و منتشر کردهایم، شما چه کار کردهاید؟ ایران که هیچ کاری نکرده، چه بگوید و چطور ثابت کند»؟
یک توجیه غیر قابل قبول
حدود یک ماه از تأسیس خانه موزه فارابی در استانبول ترکیه میگذرد. مناسبت اش هم هزار و صد و پنجاهمین سالگرد تولد فارابی است که قرار است در سال 2020 توسط یونسکو جشن گرفته شود.
در همان زمان با چاپ گزارشی در همین صفحه، راجع به این خبر نوشتیم و با استاد عزتا... فولادوند، مترجم صاحبنام، در این زمینه گفت وگو کردیم و ایشان هم هشدارهایی درباره این روند دادند. چندی بعد، خبرنگار خراسان به استانبول و خانه موزه فارابی رفت و یک گزارش میدانی مفصل درباره آن و سیاست ترک ها برای مصادره مفاخر ایران نوشت که هفته پیش منتشر شد. جالب این جاست که محمدحسن طالبیان، معاون سازمان میراث فرهنگی در پاسخ به واکنشها و اعتراضهای اهالی فرهنگ به این موضوع، در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت: «پرونده فارابی به طور مشترک توسط ایران و قزاقستان برای ثبت ارائه شده است و موضوع مصادره این حکیم از سوی برخی کشورها صحت ندارد». آقای معاون، در این مصاحبه نگفتند که نقش ترکیه در این ماجرا چیست و اگر قرار است پرونده ثبت فارابی بین ایران و قزاقستان مشترک باشد، پس چرا خانه موزه فارابی در استانبول با همکاری قزاقستان تأسیس شده است و نامی از ایران هم نبرده اند؟
درباره پروفسور مهدی محقق
پروفسور مهدی محقق، ادیب، مجتهد و فیلسوف برجسته ایرانی، در سال 1308 هـ .ش، در مشهد و در خاندانی با اصالت دامغانی، دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش و تهران گذراند و از سال 1323 به تحصیلات حوزوی روی آورد. دکتر محقق موفق به دریافت درجه اجتهاد از آیتا... خوانساری و علامه کاشفالغطاء شد. وی از سال 1339 و پس از دریافت مدرک دکترای ادبیات فارسی، به تدریس در دانشگاه تهران پرداخت و صیت شهرتش در جهان علم، باعث شد که دانشگاههای معتبر جهان از او برای تدریس دعوت کنند. استاد محقق در دانشگاههای لندن و مگگیل به تدریس پرداخت و در دانشگاههای معتبری مانند دانشگاه آکسفورد تحقیقات گستردهای درباره جایگاه دانش در تمدن اسلامی انجام داد. وی در مجامع علمی داخلی و بینالمللی فراوانی عضویت دارد و یکی از صاحب نظران شناخته شده دنیا در عرصه تاریخ پزشکی است. استاد محقق آثار معتنابهی در زمینه فلسفه، تاریخ، ادبیات فارسی، صرف و نحو عربی و نیز فقه و اصول و کلام دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پرسپولیس چند ماهی است که وارد دوران پسابرانکو شده و با گابریل کالدرون مربی آرژانتینی سعی دارد این دوران سخت را با موفقیت پشتسر بگذارد. سرمربی آرژانتینی از روزی که سکان هدایت پرسپولیس را در دست گرفته، سعی کرده خیلی به میراث مرد کروات دست نزند و تغییرات بزرگ و ساختاری انجام ندهد و اگر هم چنین قصدی دارد آن را برای وقتی دیگر بگذارد. حفظ اسکلت اصلی تیم اگرچه پیش از حضور کالدرون در ایران و توسط مدیریت سابق باشگاه انجام شد اما وقتی سرمربی آرژانتینی به ایران آمد و وضعیت تیم را بررسی کرد، روی برخی نفرات نظر مساعدی نداشت اما به حداقل خروجی اکتفا کرد و فقط سروش رفیعی و شایان مصلح را از جمع بزرگسالان پرسپولیس کنار گذاشت، این درحالی بود که صحبت از خروج احتمالی کاپیتانهای پرسپولیس و چند بازیکن جدید از لیست سرخها بود. کالدرون حساسیتهای هواداران و رسانهها را به خوبی در همین مدت کم تشخیص داد و درک کرد و شاید برای همین است که او با وجود نارضایتی از برخی موارد فنی و حاشیهای بدون اعتراض کارش را پیش میبرد و اگر هم اعتراضی به موضوعی دارد اعتراضش را زیرپوستی بیان میکند نه آشکارا. بحث عدم اعتقاد او به فرشاد احمدزاده و محمدحسین کنعانیزادگان 2 خرید مدیریت سابق باشگاه از این دست اعتراضهاست که با نیمکتنشین کردن آنها و بازی نگرفتنشان میخواهد حرفش را سر این 2 بازیکن به کرسی بنشاند. شاید همین شخصیت آرام کالدرون است که باعث تعریف و تمجید مدیرعامل جدید باشگاه از کالدرون شده، بخصوص اینکه موعد پرداخت پول این مربی هم گذشته اما او جنجال نکرده است. با وجود تعریفو تمجیدهای محمدحسن انصاریفرد مدیرعامل جدید باشگاه از گابریل کالدرون، گویا سرمربی آرژانتینی سرخها برخلاف برانکو محبوبیتی نزد بازیکنان تیمش ندارد. کالدرون کار سختی در پرسپولیس دارد چراکه اولا جانشین برانکوی موفق و البته خوش برخورد شده و در ثانی شیوه برقراری ارتباط او با بازیکنان با مرد کروات کاملا متفاوت است. به همین 2 دلیل او در این مدت هنوز نتوانسته ارتباط خوبی با بازیکنان بگیرد و برخی از بازیکنان پرسپولیس رابطه خوبی با کالدرون ندارند و از نحوه تمرینات او گلایه و شکایت دارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بررسیها نشان میدهد قیمت خودروهای پرتیراژ داخلی در بازار نسبت به هفته گذشته بین یک تا سه میلیون تومان کاهش یافته است. به گزارش ایسنا، در جدول قیمت خودروهای پرتیراژ داخلی،در سهشنبه و در جدول بعدی قیمت همین خودروها در یک هفته قبل، درج شده است:

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

همزمان با به اوج رسیدن مذاکرات ایران و فرانسه درباره برجام، ظریف در سفرهای اخیر خود به روسیه و چین نیز رفت؛ در پکن از پیشنهاد «روابط راهبردی 25 ساله» گفت و در مسکو از «دوستان دوران سخت» تقدیر کرد. به نظر می رسد در حالی که مذاکرات درباره حفظ برجام با فرانسوی ها به جزئیات ریز رسیده، این سفرهای ظریف تلاشی برای ارسال پالس های مثبت به شرکای قدیمی و دایمی ایران است. به خصوص این که به نظر می رسد روسیه و چین درباره مذاکرات ایران و فرانسه که 2-3 ماهی می شود در جریان است، مشارکت فعالانه ای ندارند و حداقل موضع شان بیشتر سکوت است.
تجربه دوره برجام زمانی که پس از توافق، بیشتر تخم مرغ های ایران در سبد اروپا چیده شد و به حاشیه رفتن چین و روسیه در مراودات اقتصادی و مالی این دوره و بازگشت به سوی چین و روسیه پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای، این ابهام را پررنگ می کند که با فرض محال که مذاکرات با فرانسه به یک توافق برای حفظ برجام منجر شود آیا بازهم چین و روسیه در دیپلماسی اقتصادی ایران جایگاهی مانند دوره برجام خواهند داشت؟
البته در ایران برخی طیف های سیاسی غرب گرا مخالف ارتباط نزدیک با روسیه و چین هستند و عمدتا به غلط روسیه را همان روسیه دوره تزاری تصور می کنند. برخی دیگر از تحلیل گران ایران نیز در تعبیری که زیاد تکرار می شود می گویند که روسیه «از کارت ایران» در عرصه بین المللی استفاده می کند. در روسیه هم البته برخی تصمیم سازان هستند که خیلی موافق قرابت تهران و مسکو نیستند، استدلال شان نیز این است که هرگاه ایران از سوی غرب چراغ سبز ببیند به سوی اروپایی ها می چرخد. به همین دلیل برخی تحلیل گران روسی ایران را شریکی پایدار برای خود نمی دانند.
با علم به این که هر کشوری در عرصه بین المللی منافع خود را دنبال می کند و ایران با روسیه و چین در حوزه هایی که چه بسا بسیار مهم هم هستند، اختلاف های جدی دارد(مثلا بر خلاف دوستی دیرینه تل آویو و مسکو، رژیم صهیونیستی اصلی ترین تهدید در منطقه علیه ایران است) و نیز با توجه به این که حتی چینی ها و روس ها نیز در حوزه هایی به آن چه باید عمل می کردند عمل نکرده اند، اما هم تجربه نشان داده که دیپلمات های دو کشور می توانند میان این منافع و اختلاف ها توازن مثبت برقرار کنند و هم قرابت موضع با چین در محافل بین المللی و منطقه ای و نیز همجواری جغرافیایی و همکاری های نزدیک نظامی و امنیتی با روسیه در سوریه، این گزاره را پررنگ تر می کند که در شرایط مختلف، چه تحریم های غرب علیه ایران اعمال شده باشد و چه لغو، روابط با این دو کشور نباید تابعی از در باغ سبز غرب باشد.
به همین دلیل به نظر می رسد، درصورتی که گشایشی در مراودات ایران و اروپا بر سر برجام رخ دهد، یکی از مهم ترین راهبردهای ایران و دستگاه سیاست خارجی کشورمان باید توجه به دوستان و کشورهایی باشد که اشتراکات بیشتری باهم دارند. تجربه برجام و پشت کردن شرکت ها، بانک ها و حتی دولت های اروپایی به ایران نشان داد که روابط ایران با روسیه و چین حتی اگر به «اتحاد استراتژیک» نرسد و در سطح «همکاری استراتژیک» یا «مشارکت استراتژیک» باشد، بازهم اشتراکات و منافع یکسان میان سه کشور این الزام را پررنگ می کند که حداقل در شرایط یکسان که باید بین اروپایی ها و روسیه یا چین یکی را انتخاب کنیم، اگر انتخاب مان دوستان قدیمی باشد، احتمال پایداری همکاری ها و منتفع شدن از این مراودات بیشتر خواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مناقشات دیرپای هند و پاکستان بر سر حاکمیت کشمیر بار دیگر به جریان افتاده است.حتی با گذشت حدود سه هفته از منع آمد و شد در منطقه کشمیر، زندگی در این منطقه تحت کنترل هند همچنان فلج است. کشور هند در ماه اخیر ماده ۳۷۰ قانون اساسی این کشور را لغو کرد. طبق این ماده، هیچ کس حق خرید زمین در کشمیر را نداشت، مگر این که کشمیری باشد و با لغو این قانون بیم آن می رود که منطقه مسلمان نشین وخوش آب وهوای کشمیر دستخوش تغییرات جمعیتی و قومی شود. با این حال، از آغاز بحران تاکنون، پیشنهادهای مختلفی برای حل این بحران مطرح شده که ما آن ها را سناریو می نامیم و در ذیل بررسی میکنیم:1-خط کنترل فعلی به عنوان مرز شناخته شود و هر یک ازدو کشور همان مقدار از جغرافیای کشمیر را که در کنترل دارند به خاک خود ملحق کنند.به این معنی که مناطق لداخ، جامو وکشمیر تحت اشغال هند به مرکزیت سرینگر به هند ملحق شود و کشمیرآزاد به مرکزیت مظفرآباد و آن بخش از جامو که تحت کنترل پاکستان است به این کشور الحاق شود.با این وصف، دیگر جغرافیایی به نام کشمیر وجود نخواهد داشت وآن بخش از مسلمانانی که در حوزه حاکمیت هند قرار می گیرند همچنان درباره حقوق اجتماعی ودینی خود نگران هستند وزمینه اعتراضات اجتماعی از بین می رود.2-کشمیر به عنوان یک کشور مستقل شناخته شود و نیروهای دو کشور هند وپاکستان به مرزهای خود قبل از 1947 بازگردند.این گزینه، بسیار دست نیافتنی به نظر می آید چون هیچ یک از دو کشور آماده عقب نشینی از مواضع خود نیستند و هیچ افق روشنی هم برای این شرایط مشاهده نمی شود.3-جغرافیای دارای اکثریت مسلمان شامل دره کشمیر درکنترل هند باشد و کشمیرآزاد به پاکستان ملحق شود و مناطقی که هندوها و بودایی ها در اکثریت هستند به هند بپیوندند.طبق قطعنامه های سازمان ملل که بعداز جنگ های سال 1947 و 1965 صادر شده است، مراجعه به آرای عمومی وتسلیم دربرابر خواست اکثریت مردم کشمیر همواره یکی از راه حل ها بوده است اما شرط اولیه آن بازگشت نیروهای دو کشور به مرزهای قبل از 1947 است. هندی ها معتقدند کشمیر از ابتدا متعلق به هند بوده وپاکستان به آن تجاوز کرده و باید آن ها ابتدا نیروهای خود را خارج کنند تا زمینه همه پرسی فراهم شود در حالی که پاکستان ادعا می کند هندی ها قصد دارند با تغییر بافت جمعیتی منطقه شرایط را به گونه ای مهندسی کنند که مردم کشمیر تحت فشار و تحمیل شرایط ظالمانه رای به الحاق به هندوستان بدهند.ناگفته نماند که دولت هند علاوه بر کشمیر دو میلیون نفر را از فهرست شهروندانش در ایالت آسام، در شمال شرقی این کشور که بسیاری از این افراد اقلیت مسلمان اهل این منطقهاند،خارج کرده است.در مجموع این گونه به نظر می رسد که سناریوی اول یعنی تعیین خط کنترل به عنوان مرز رسمی دوکشور احتمال وقوع بیشتری داشته باشد چون پیشروی نظامی وتسلط قهر آمیز بر جغرافیای وسیع تری از آن چه دو کشور اکنون بر آن مسلط هستند بسیار بعید به نظر می رسد.استقلال کشمیر نیز بیشتر به یک آرمان شبیه است، چون بر فرض تشکیل چنین کشوری که بین قدرت های هسته ای چین، هند و پاکستان محصور است بدون این که تحت حمایت یک قدرت برتر خارج از منطقه قرار گیرد نمی تواند به حیات خود ادامه دهد و چین وهند نیز با رقابت ژئوپولیتیک که بین خود دارند اجازه حضور قدرت های دیگر را در این حوزه نخواهند داد.اما مسئله مهمی که اذهان بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران را به خود مشغول کرده، احتمال انجام معامله ای بر سر کشمیر با هدایت آمریکاست که به نوعی به مذاکرات آمریکا و طالبان در افغانستان نیز مربوط می شود؛ به این معنی که امتیازاتی در افغانستان به پاکستانی ها داده شود و در قبال آن اسلام آباد در موضوع کشمیر انعطاف نشان دهد و آمریکایی ها بتوانند در این قالب بحران افغانستان و کشمیر را همزمان حل وفصل کنند.البته نشانه ها و علایمی از این معامله قابل مشاهده است،از جمله این که :1-شرایط در خط تماس به رغم درگیری های محدود، شرایط جنگی نیست وهردو کشور به نوعی از درگیری گسترده نظامی پرهیز می کنند وتنها به اقدامات سیاسی و دیپلماتیک و تبلیغات رسانه ای اکتفا شده است ،حتی پاکستانی ها چندی قبل حافظ سعید رهبر لشکر طیبه یکی از سازمان های شبه نظامی را که برای آزادی کشمیر مبارزه می کرد، بازداشت وحساب های این سازمان را مسدود کردند ودر این شرایط خبری از این سازمان وسران آن نیست.2- از آن طرف در موضوع الحاق منطقه قبایلی (فاتا) توسط پاکستان به ایالت خیبر پختونخواه که به طور مستقیم به اختلاف دیرینه پاکستان و افغانستان درباره خط دیورند مربوط می شود، هند و افغانستان سکوت اختیار کردند و تقریبا هیچ صدایی شنیده نشد.3- از همه مهم تر این که در شرایط اخیر از سوی کشورهای عربی حامی پاکستان مثل عربستان و امارات که روابط عمیقی با اسلام آباد دارند، هیچ واکنشی به سود پاکستان مشاهده نشد. بلکه بر عکس هردو کشور به نفع هند موضع گرفتند به طوری که در سفر اخیر مودی نخست وزیر هند به امارات درتاریخ 24 اوت (سوم شهریورماه) ولیعهد امارات در اظهارات عجیبی ضمن حمایت از اقدامات این کشور درکشمیر آن را مسئله داخلی هند معرفی و اعلام کرده است دهلی این اقدام را در راستای مبارزه علیه گروه های تروریستی وخارج کردن کشمیر از انزوا و جلوگیری از گرایش جوانان این منطقه به سمت گروه های افراطی انجام داده است. هم اکنون 5/3 میلیون نفر از اتباع هند در امارات مشغول به کار هستند و امارات با 60 میلیارد دلار حجم تبادلات تجاری با هند سومین شریک اقتصادی دهلی به شمار می آید.به هر صورت موضوع مهم تر، سرنوشت مردم مسلمان کشمیر است که وجه المصالحه معاملات سیاسی و ژئوپولیتیک قرار نگیرند. جمهوری اسلامی ایران همان گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، باید با دقت تحولات این منطقه را رصد و مراقبت کند تا از هرگونه ظلم وستم و زورگویی به مردم مسلمان ،نجیب و رنج کشیده کشمیر جلوگیری شود و سرنوشت آن ها به دست خودشان رقم بخورد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمداکبری-نمایندگان مجلس در روزی نسبتا آرام با رأی اعتماد به دو وزیر پیشنهادی دولت، محسن حاجی میرزایی را با 200رای و علی اصغر مونسان را با163 رای موافق از 255 رای راهی وزارتخانه های آموزش و پرورش و میراث فرهنگی کردند.به گزارش خراسان، جلسه بررسی صلاحیت دو وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در صحن مجلس که با حضور رئیس جمهور و هیئت دولت همراه بود حاشیه هایی داشت که برخی از آن ها را مرور می کنیم.
* سخنان رئیسجمهور شامل نکاتی بعضا غیرمرتبط با موضوعات و خارج از دفاعیه دو وزیر پیشنهادی بود؛ موضوعاتی چون ارائه آمار و ارقامی که نشان دهنده پیشرفت اقتصادی در وضعیت تحریم ها بود و پاسخ کنایه آمیز به منتقدان.
*روحانی زمانی هم که وارد دفاع از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش شد با لحنی شوخ طبعانه گفت: آقای بطحایی به عشق شما نمایندگان و حضور در انتخابات از سمت خود استعفا کرد و من چندان موافق استعفا نبودم.سرانجام فشار ایشان و دفتر موجب شد تا من استعفایشان را بپذیرم، در دولت هیچ مشکلی بین من و آقای بطحایی و وزیران قبلی وجود نداشت.
*پس از سخنرانی ۵۰ دقیقه ای رئیس جمهور و جلوس در ردیف اول، نمایندگانی برگه به دست برای رسیدگی به مشکلات حوزه انتخابیه خود دور وی حلقه زدند.
*پس از خروج روحانی از صحن در حالی که نادر قاضی پور به عنوان نماینده مخالف وزیر پیشنهادی در حال ایراد نطق بود، خطاب به نمایندگان گفت: آقای روحانی که در مجلس دکان باز کرد و دَر رفت، اجازه دهید آقای جهانگیری بشنود، از دور صندلی ایشان کنار بروید.
* ازدحام دور وزیران و معاونان رئیس جمهور به قدری زیاد بود که پروانه سلحشوری هنگام نطق خود خطاب به رئیس جلسه گفت: نمایندگان توجهی به صحبتهای بنده ندارند اگر این وضع ادامه یابد من هم ادامه نمیدهم.
* وکیلی از اعضای هیئت رئیسه هنگام دعوت از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به شوخی به وی گفت که طبق قانون نیم ساعت فرصت دارید تا از خود دفاع کنید اما با صرفهجویی در وقت شانس خود را برای رأی گرفتن افزایش دهید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وزیر کار با اشاره به ابلاغ دستورالعمل شناسایی و حذف یارانه اقشار پردرآمد تا یک هفته آینده گفت: سعی میکنیم تا آخر سال شناسایی دهکهای پردرآمد را برای حذف یارانه انجام دهیم. وی البته درباره امکان شناسایی و حذف سه دهک بالا، ابراز تردید کرد.به گزارش فارس، محمد شریعتمداری وزیر کار دیروز در حاشیه نشست زنان تعاونگر در پاسخ به سؤالی مربوط به تکلیف دولت برای شناسایی دهکهای پردرآمد و حذف یارانه آن ها گفت: ماه قبل مهلت اجرای آییننامه و دستورالعمل شناسایی دهکهای پردرآمد به پایان رسید و ابلاغ شد. وی گفت: همچنین استانداران برای شناسایی اقشار با درآمد بالا همکاری میکنند و بانکهای اطلاعاتی موجود استانها را باید شناسایی و معرفی کنند که البته هنوز این دستورالعمل به استانداران ابلاغ نشده است، به محض این که دستورالعمل اجرایی آماده و ابلاغ شود، کار شناسایی دهکها انجام میشود. وی با تاکید بر این که این آیین نامه با تکمیل اطلاعات تا یک هفته آینده به استانداران ابلاغ خواهد شد، افزود: همه دستگاهها هنوز اطلاعات مربوط را به استانداران ندادهاند و اطمینان داشته باشید هر میزان که امکان شناسایی اقشار پردرآمد وجود داشته باشد، طرح شناسایی دهکها و حذف آن ها از یارانه با کمترین خطا انجام میشود. شریعتمداری در پاسخ به سؤالی درباره امکان حذف سه دهک از یارانه، گفت: امکان شناسایی سه دهک سخت است و ما با دقت و وسواس شناسایی افراد پردرآمد را انجام میدهیم؛ تا آخر شهریور این شناسایی آغاز میشود و امیدواریم تا پایان سال شناسایی به اتمام برسد.شناسایی و حذف یارانه سه دهک، طی پنج سال اخیر همواره جزو مصوبات مجلس بوده است و آیین نامه آن نیز همواره از سوی دولت ابلاغ شده است اما در عمل تعداد اندکی حذف شده اند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- پسر 25 ساله مجردی که مدعی است پدر پیرش را به خاطر تبعیض بین فرزندان به قتل رسانده است، روز گذشته با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد و برای بررسی زوایای پنهان این جنایت ناجوانمردانه در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این جنایت وحشتناک که با انتشار بوی تعفن در هسته مرکزی شهر لو رفت از آن جا در دستور کار پلیس قرار گرفت که مالک یک زمین بزرگ محصور شده با ایرانیتهای فلزی به مدت 48 ساعت از نگهبان این زمین بی خبر ماند!
او هرچه با تلفن پیرمرد 65 ساله تماس گرفت هیچ پاسخی نشنید بنابراین با نگرانی به محل زمینی رفت که احتمالا قرار بود در آینده پروژه ای در آن اجرا شود. در ورودی بزرگ زمین از بیرون قفل بود به طوری که گویی نگهبان این زمین بیرون رفته است!
ولی بوی تعفن شدیدی که در محل انتشار یافته بود، ظن مالک زمین را برانگیخت. او وقتی قفل را باز کرد ناگهان با جسد نگهبان زمین روبه رو شد که به دلیل فساد نعشی کسی نمی توانست به آن نزدیک شود! این گونه بود که زنگ تلفن پلیس به صدا درآمد و نیروهای گشت کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد عازم محل کشف جسد شدند. آنان با مشاهده وضعیت مشکوک محل و چگونگی رها شدن جسد، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان اداره جنایی اطلاع دادند که به این ترتیب پرونده ای جنایی شکل گرفت.
سرپرست پلیس آگاهی خراسان رضوی روز گذشته در تشریح ماجرای این جنایت هولناک و در گفت وگویی اختصاصی به خراسان بیان کرد: حدود ساعت 9 صبح امروز (روزگذشته) ماجرای مشکوک مرگ پیرمرد نگهبان به پلیس آگاهی گزارش شد که بلافاصله گروه ورزیده ای از کارآگاهان ادارهجنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با نظارت و فرماندهی سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) عازم میدان شهدای مشهد شدند و با راهنمایی و دستورات مقام قضایی به بررسی دقیق ماجرا پرداختند!
سرهنگ جواد شفیع زاده افزود: تحقیقات میدانی بیانگر آن بود که نگهبان 65 ساله با وارد آمدن 21 ضربه کارد و به شکل بی رحمانه ای به قتل رسیده است این درحالی بود که اهالی محل از این پیرمرد رضایت کامل داشتند و او را فردی محترم و بی آزار می دانستند!
این مقام ارشد انتظامی با اشاره به دستورات ویژه قاضی کاظم میرزایی برای بررسی ابعاد مختلف این جنایت در تحقیقات میدانی تصریح کرد: با توجه به دستورات قضایی، زوایای مختلف این جنایت درحالی مورد کنکاش های پلیسی و تخصصی قرار گرفت که فرضیه سرقت برای ارتکاب جنایت در همان تحقیقات مقدماتی رد شد و موضوع اختلافات خانوادگی مورد توجه جدی قرار گرفت. چرا که برخی افراد مرتبط با مقتول از گلایه های پیرمرد از فرزند کوچکش سخن گفتند که جوانی حدود 25 ساله و مجرد بود! سرهنگ شفیع زاده خاطرنشان کرد: ادامه بررسی های غیرمحسوس نشان می داد یکی از فرزندان مقتول به خاطر درگیری و نزاع با برادر کوچکش به پرداخت 12 میلیون تومان دیه محکوم شده و در زندان به سر می برد!
وی گفت: همین ماجرا سرنخی برای کشف حقیقت شد و کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی از قاضی میرزایی، عازم شهرک شهید رجایی شدند تا دستور قاضی ویژه قتل عمد برای دستگیری حسن (جوان 25 ساله) را اجرا کنند اما کسی در منزل را نمی گشود کارآگاهان به ناچار از بالای در وارد ساختمان شدند و جوان 25 ساله را به دام انداختند.
سرپرست پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه داد: این جوان که ابتدا سعی داشت خود را بی خبر از ماجرای قتل پدرش نشان دهد ابتدا از شنیدن مرگ پدرش متعجب شد اما وقتی فهمید که پلیس همه مدارک را در اختیار دارد ناگهان به قتل بی رحمانه پدرش اقرار کرد و گفت: پدرم بین من و برادرانم تبعیض قائل می شد.
یکی از برادرانم نگهبان یک پروژه ساختمانی است و دیگری نیز در زندان به سر می برد که من شاکی او هستم!
او مرا کتک زد و نتوانست دیه ام را پرداخت کند! پدرم نیز حاضر نبود دیه را به من بپردازد تا با اعلام رضایت من، برادرم از زندان آزاد شود! فقط می گفت: درست نیست برادرت را به زندان انداخته ای!
خلاصه حدود دو روز قبل به محل کارش رفتم و با شکستن شیشه کانکس، او را بیرون کشیدم و با ضربات کارد به قتل رساندم، سپس جسد را در همان زمین رها کردم و کارد خون آلود را نیز به پشت بام منزل یکی از اهالی همان محله انداختم!
این مقام انتظامی اضافه کرد: در پی اعترافات متهم، کارآگاهان کارد خون آلود را نیز کشف کردند و این گونه این پرونده جنایی، فقط چند ساعت بعد از لو رفتن ماجرای قتل به نتیجه رسید.
سرهنگ جواد شفیع زاده یادآور شد: با انجام تحقیقات مقدماتی از متهم 25 ساله، این پرونده با صدور دستوری از سوی قاضی کاظم میرزایی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا بررسی های بیشتری در این باره به سرپرستی کارآگاه بهرام زاده صورت گیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اجتماعی- دخترک هنوز لبخندهایش شبیه دخترکان چهار پنج ساله است اما انگار زندگی خیلی زودتر از این ها برایش جدی شده و حالا در حدود 10 سالگی پای سفره عقد نشسته است. پسر جوان هم حالا آقا داماد نام گرفته و با وقار و شخصیت کنار دخترک نشسته، به نظر حدود 25 سال دارد. عاقد به سبک سنتی همان مراسم عقد در حال خواندن خطبه عقد موقت با مهریه 314 سکه است. خانواده ها هم حضور دارند و همه چیز شکلی رسمی دارد...این همه ماجرای فیلمی از گوشی تلفن همراه بود که طی یکی دو روز گذشته در توئیتر منتشر شد و البته به منتفی شدن عقد انجامید. انتشار دهنده این فیلم که قطعا کارش اشتباه بوده ،مطرح کرده بود که این عقد هفته گذشته در یکی از شهرستان های استان کهگیلویه و بویر احمد انجام شده است.
واکنش ابتکار
با انتشار این پست توئیتری، معصومه ابتکار معاون زنان و خانواده رئیس جمهور در کامنتی برای انتشار دهنده این توئیت نوشت: «سلام لطفا اطلاعات دقیق تر از محل، مشخصات و زمان این اتفاق در دایرکت بفرمایید تا از استان برای رسیدگی دنبال کنیم.»
فرماندار و استانداری چه گفتند؟
در پی این ماجرا خبرنگار ایسنا به سراغ فرماندار آن شهرستان می رود. سنایی در پاسخ می گوید: « این مسئله اتفاق تلخی است، به دلایلی ترجیح می دهم در این خصوص صحبت نکنم.»
ایرنا هم واکنش حجت الاسلام میرمحمدی مدیر کل امور اجتماعی استانداری این استان را منتشرکرد: «از لحاظ قانونی برای ثبت ازدواج دختران زیر ۱۳ سال باید اجازه دادگاه و مجوز رشد از پزشکی قانونی ارائه شود. این اتفاق از دیدگاه عرفی، حقوقی، جامعه شناسی، بهداشتی و قانونی (ازدواج دختران زیر ۱۴ یا ۱۵ سال) اشتباه و مذموم است.»
عاقد چه گفت؟
رکنا نیز به نقل از «خوب نژاد»عاقد این عقد نوشت: بنا به اصرار خانواده داماد و عروس که از بستگان بسیار نزدیک همدیگر هستند و با هدف این که زوجین تا رسیدن به سن قانونی ازدواج با هم محرم باشند و رفت و آمد خانوادگی داشته باشند، بین آنها صیغه محرمیت جاری کرده است.
کاربران در فضای مجازی چه گفتند؟
طبیعتا واکنش اغلب کاربران در فضای مجازی انتقادهای شدید درباره چنین رویدادی بود. در میان همه این موارد یکی از کاربران هم نوشت: «فیلم رو منتشر کرد، همه دختر رو دیدن. حالا نهایتا با پیگیری ها هم این دوتا رو جدا کنن، بعدش چی؟ پسره میره سراغ یه دختر دیگه و ازدواج میکنه، ولی آینده دختر چی میشه؟ هیچی تا آخر عمر، مهر روی پیشونیشه چون همه شناختنش! همه این اتفاقات افتاد که عقده یک نفر برای انتشار یک فیلم خالی بشه.»
ابطال عقد
این همه ماجرا نبود و قطعا ورود دستگاه قضا به موضوع خیال همه را جمع کرد. بنابرخبر ایسنا، حسن نگین تاجی رئیس دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد در این باره با اشاره به نشست با خانواده زوج گفت: اظهارات پدر دختر، پسر، دختر و عاقد را شنیدیم. سن دختر براساس کپی شناسنامه ارائه شده 11 سال میشود و پسر نیز 22 سال دارد... درعین حال احساس کردیم دختر در این سن آگاهی پایینی دارد و مصلحت نیست عقد موقت هم باشد ولی زوجه مهریه مشخص شده را بذل کرده(بخشیده است) و زوج مدت باقی مانده عقد را (عقد دو ساله بود) باید بذل کرده؛ بنابراین عقد منتفی و منحل شد تا در زمان مقتضی با دریافت مجوز از دادگاه اقدام به ازدواج رسمی کنند.وی گفت: طبق قانون، اقدام زوج، ولی زوجه و عاقد جرم بوده و جهت برخورد قضایی متناسب به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهمئی و دادسرای ویژه روحانیت اعلام جرم شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


جواد نوائیان رودسری - بعضیها معتقدند که جنگ، فینفسه چیز بدی است؛ البته من این مسئله را قبول دارم، ولی مگر در عالم، جنگ فینفسه هم داریم؟ مگر میشود دو نفر، دو گروه یا دو ملت، بدون هیچ دلیلی با هم بجنگند و یکدیگر را از بین ببرند؟ هر جنگی دلیلی دارد که مورخان با مطالعه شواهد باقیمانده از یک واقعه، سعی میکنند آن را بیابند و در آثارشان منعکس کنند. دلایل عمدهای که معمولاً برای آغاز جنگها مطرح میشود، موضوعاتی مانند اختلافات مذهبی، اختلافات نژادی، توسعهطلبی و استعمارگری، غارت و چپاول، اختلافات سیاسی، منافع اقتصادی و ... است. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید، برخی از جنگهای تاریخ، بر سر مسائلی پیش پا افتاده و حتی احمقانه آغاز شد؛ جنگهایی که تعدادی از آن ها، سرنوشت غمانگیزی را برای دو طرف یا یکی از طرفین رقم زد و عموماً، بدون هیچ حاصل و نتیجهای به پایان رسید. بهانه آغاز بعضی از این جنگها، آنقدر دور از عقل است که انسان اصلاً در وقوع چنین جنگی شک میکند؛ اما واقعیت آن است که شواهد تاریخی، از این دست اطلاعات خندهدار و فکاهی هم به خوانندگان و پژوهشگران، عرضه میکند و نمیتوان منکر آن ها شد. در ادامه به معرفی و شرح تعدادی از این نبردهای عجیب و غریب میپردازیم.
اصلا ما با فرانسه قهریم!
شاید یکی از مضحکترین جنگهای تاریخ جهان، مربوط به اعلام جنگ روستای لیجار در جنوب اسپانیا، به دولت فرانسه باشد. ظاهراً قضیه زمانی آغاز شد که در سال 1883 میلادی، این خبر به مردم روستا رسید که آلفونسوی دوازدهم، شاه اسپانیا، هنگام سفر به پاریس، مورد توهین و تحقیر تعدادی از مردم این شهر قرار گرفته است. شورای مردمی این روستای اسپانیایی، به طور رسمی به دولت فرانسه اعلام جنگ داد و از آن به بعد، هر فرانسوی که گذرش به روستا میافتاد، با حمله اهالی روبهرو میشد. جالب اینجاست که شورای لیجار، ول کن ماجرا نبود و رسمیت اعلام جنگ به فرانسه را تا سال 1976، یعنی تا 93 سال بعد، حفظ کرد و هنگامی که پاریسیها استقبال شایان توجهی از خوان کارلوس، پادشاه اسپانیا به عمل آوردند، حاضر شد آتش بس با فرانسه را بپذیرد!
سطل چوبیام را پس بده!
باور کنید این یک مورد دیگر نوبر است! در سال 1352 میلادی، هنگامی که ایتالیای امروزی به صورت شهر – کشور اداره میشد، تعدادی سرباز بیکار اهل مودنا، معلوم نیست با چه دلیل و منطقی، به شهر همسایه، یعنی بولونیا، حمله کردند و سطل آب چوبیای را که در چاه مرکز شهر قرار داشت، دزدیدند. احتمالاً این سطل یا خیلی ارزشمند بود یا نماد وحدت ملی اهالی بولونیا محسوب میشد؛ چون بولونیایی های متعصب، به خاطر دزدیده شدن سطل چوبی، جنگ به راه انداختند و 12 سال به هر دری زدند تا سطل را پس بگیرند، اما نشد که نشد!
به خاطر یک سگ
وقتی دو نفر یا دو گروه، می خواهند به جان هم بیفتند، چندان به نوع و ساختار بهانهای که میتراشند، فکر نمیکنند. سال 1925، چند سال بعد از پایان جنگ جهانی اول، در مرزهای یونان و بلغارستان، دقیقاً همین اتفاق افتاد. هرچند جنگ تمام شده بود اما بلغارها اصلا از یونانیها خوششان نمیآمد و هر دو طرف دوست داشتند از خجالت هم درآیند و روی یکدیگر را کم کنند. در یکی از روزهای این سال، یکی از مرزبانان یونانی همراه با سگ مورد علاقهاش، در خط مرزی گشت میزد که ناگهان، سگ به سمت نقطه صفر مرزی دوید و تا سرباز یونانی به خودش بیاید، وارد منطقه سرزمینی بلغارها شد؛ سرباز یونانی که نمیتوانست از خیر سگش بگذرد، از مرز گذشت و مرزبان بلغاری هم که به دنبال خالی کردن عقدهاش بود، همتای یونانی خود را هدف قرار داد و کشت! همین اقدام، باعث بروز یک جنگ 10 روزه شد؛ جنگی که جامعه ملل، یونان را مقصر آن دانست و به پرداخت غرامت 45 هزار پوندی محکوم کرد.
به من بگویید ناپلئون
خدا نکند که آدم جوگیر شود و فکر کند به یکی از مشاهیر تاریخی شباهت دارد؛ آن وقت بلایی بر سر اطرافیانش خواهد آمد که فرانسیسکو سولانو لوپز، رئیس جمهور پاراگوئه، بر سر مردمش آورد! سولانو عاشق ناپلئون بناپارت بود و اصلا فکر میکرد که روح جهانگشای فرانسوی در کالبد وی حلول کرده است. او حتی اعتقاد داشت که به لحاظ تاکتیکهای نظامی و دانش لشکرکشی، بسیار توانمندتر از ناپلئون است؛ اما ظاهراً کسی او را جدی نمیگرفت. سولانو هم، به صورت همزمان، به سه کشور بزرگ همسایه پاراگوئه تاخت تا قُمپُز نابغه نظامی بودن را دَر کند! در سال 1864، ارتش پاراگوئه با نقشههای نابغه نظامی خود، به سه کشور آرژانتین، برزیل و اروگوئه تاخت تا رهاورد توهم جناب سولانو، محو شدن ارتش پاراگوئه و فقر و بدبختی مردم این کشور باشد.
335 سال جنگ فراموش شده!
وقتی درگیریهای داخلی در بریتانیا، در سال 1651، به سود پارلمان در حال جریان بود، هلندیها که پیشتر با چالز، شاه انگلستان، رابطه خوبی داشتند، تصمیم گرفتند طرف پارلمان را بگیرند؛ چرا؟ خب، سودشان در این اقدام بود. این تغییر جناح، خشم مردم مجمعالجزایر سیلی در غرب جزیره بریتانیا را برانگیخت و آن ها، هلندیها را خائن نامیدند. در پی این اقدام، حالت جنگی میان دو طرف برقرار شد و حتی درگیریهایی هم روی داد که تلفات جانی نداشت. زمان تقابل سیلیهای انگلیسی، با هلندیها، آنقدر طولانی شد که دوطرف در عین اعتبار اعلام جنگ، اصل ماجرا را از یاد بردند! 335 سال بعد، در 1986، یکی از پژوهشگران انگلیسی، اصل سند اعلام جنگ را یافت و دوطرف با برگزاری جلسهای، پایان حالت جنگی میان خود را اعلام کردند!
جنبه باختن داشته باشید!
طرفداران فوتبال در همه جای دنیا، تعصب ویژهای روی تیمهایشان دارند و گاه به خاطر آن ها، دعوا و کتککاریهای سختی به راه میاندازند؛ اما شاید باور نکنید که یک بار، کار از دعوا فراتر رفت و جنگی میان دو کشور، به خاطر باختن در مسابقه فوتبال، اتفاق افتاد. ماجرا از آنجا آغاز شد که در سال 1969، تیم السالوادور در مقابل تیم هندوراس، بازی فوتبال را واگذار کرد. السالوادوریها که اصلا جنبه باخت نداشتند، چنان به هیجان آمدند که دولتشان به هندوراس اعلام جنگ داد. در نبردی که فقط دو سه روز طول کشید، سه هزار نفر کشته شدند و اگر، پادرمیانی کشورهای همسایه نبود، کار به جاهای باریکتر هم میرسید!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.