ایران و عربستانِ لاتین!

تعداد بازدید : 2111

سیاهچاله «لیسانس» پیش پای نیروی کار

کدام رشته ها و مقاطع تحصیلی شاغل پرورترند؟

داده کاوی تازه ترین آمارهای بازار کار نشان می دهد که در سال 97، تحصیلات نیروی کار هر چه از مقطع لیسانس فاصله گرفته، نرخ بیکاری کمتری را برای کارجو به ارمغان آورده است. در این سال رشته های معماری، هنر و علوم زیستی، بدترین فضای کار را پیش رو داشته و رشته های خدمات امنیتی، دام پزشکی و علوم تربیتی بهشت کارجویان بوده اند. به گزارش خراسان، تازه ترین داده های مرکز آمار ایران از بازار کار نشان می دهد که در سال 97 در بین مقاطع تحصیلی زیر دیپلم، دیپلم، کاردانی، کارشناسی، فوق لیسانس و دکترای حرفه ای (پزشکی و ...) و نیز دکترای تخصصی و فوق دکترا، با بالارفتن درجه تحصیلی (و متعاقباً سن)، نرخ مشارکت نیروی کار نیز بالا رفته است. به طوری که از 35 درصد برای مقطع زیر دیپلم آغاز شده و به بیش از 77 درصد برای فوق دکترا رسیده است. با این حال، در خصوص نرخ بیکاری مقاطع تحصیلی قضیه مقداری متفاوت است. در میان مقاطع تحصیلی یادشده، بیشترین نرخ بیکاری با رقم 20.3 درصد به لیسانسه ها تعلق دارد و هر چه از این مقطع به دو سوی طیف مقاطع تحصیلی می رویم، نرخ بیکاری کم می شود. به طوری که مقطع تحصیلی زیر دیپلم با نرخ بیکاری 8.7 و مقطع تحصیلی دکترای تخصصی و فوق دکترا، با نرخ بیکاری 5.5 درصد روبه رو بوده اند. اما بد نیست نگاهی هم به نمودار بیکاری رشته های مختلف دانشگاهی داشته باشیم. این نمودار نشان می دهد که نرخ بیکاری در رشته هایی نظیر خدمات امنیتی، دام پزشکی و علوم تربیتی کمترین میزان و در رشته های معماری و ساختمان، هنر، علوم زیستی و رشته های مرتبط، بالاترین رقم بوده است.
بیکاری بیشتر در رشته های انحصاری!
روزنامه خراسان در ضمیمه دخل و خرج 25 خرداد 98، قابلیت اشتغال زایی 4 رسته خدمات حرفه ای شامل خدمات پزشکی، دندان پزشکی، وکالت و خدمات دفاتر ثبت اسناد را بررسی کرده بود. ویژگی این رسته های شغلی، وجود نوعی انحصار پیدا یا پنهان در آن هاست. به این معنا که ورود افراد به این حرفه ها به نحوی محدود و منوط به مجوز یک کانون یا مرجع صنفی بالادستی شده است. نمودار نشان می دهدکه حقوق و بهداشت و خدمات سلامت شغلی از جمله رشته هایی هستند که نرخ بیکاری در آن ها نسبتا بالاست و این آمار نیز به نوعی بیانگر بیکاری زایی ساختار معیوب جذب دانش آموختگان این دو رشته مرتبط در بازار کار است.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دیدگاه شما | 2 نظر

سیاستمدار محبوب ترامپ نخست وزیر انگلیس شد

تعداد بازدید : 1108

سردرگمی در لندن ترس در اروپا

روزنامه تایمز انگلیس در اینستاگرام این تصویر را از بوریس جانسون منتشر کرده و نوشته است: این مرد، نخست وزیر بعدى ما خواهد بود. سال ۲۰۰۷ وقتی از طرف حزب محافظه‌کار نامزد شهرداری لندن شد، رئیس ستاد انتخاباتی متقاعدش کرد چند نکته ای را رعایت کند؛ یکی این‌که کمتر شوخی و جوک تعریف کند، دوم این‌که موهایش را شانه کند تا کمی جدی‌تر به نظر برسد و سوم هم این‌که با رسانه‌های مکتوب که سوال‌های سخت و جدی می‌پرسند، مصاحبه نکند. بوریس در انتخابات پیروز شد و هشت سال هم شهردار یکی از بزرگ‌ترین شهرهای دنیا ماند. مخالفانش می‌گفتند او دلقکی است که فکر کرده می‌تواند به جاهای بالایی برسد،فکری که حالا تبدیل به واقعیت شده است.

خادم-«تردیدی نیست، هستند کسانی که عاقلانه بودن رای شما را زیر سوال می برند اما باید بگویم که هیچ فرد و هیچ حزبی خردورزی را در انحصار خود ندارد.» این بخشی از سخنرانی کوتاه بوریس جانسون، وزیر خارجه سابق بریتانیا در جمع اعضای حزب حاکم محافظه‌کار بریتانیا بود؛ درست دقایقی پس از آن که با اعلام نتایج انتخابات درون حزبی محافظه کاران، جانسون، شبیه ترین فرد به دونالد ترامپ در اروپا، به رهبری حزب حاکم رسید و جانشین ترزا می به عنوان نخست وزیر بریتانیا شد. پس از اعلام نتایج، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در توئیتی ضمن تبریک نوشت: «او عالی خواهد بود.» در رأی‌گیری نهایی که میان ۱۶۰ هزار عضو حزب محافظه‌کار انجام شد، جانسون با کسب ۹۲ هزار و ۱۵۳ رأی توانست جرمی هانت را با ۴۶ هزار و ۶۵۶ رأی شکست دهد. این یعنی شهردار سابق لندن و نخست وزیر جدید توانسته 66 درصد آرای صحیح را به دست آورد. بوریس جانسون امروز برای تایید انتصابش به کاخ باکینگهام می‌رود، پس از آن راهی خیابان داونینگ می شود و در برابر پلاک ۱۰ این خیابان که محل اقامت جدید اوست، سخنرانی می‌کند. حالا فرمان کشتی در توفان «برگزیت» پس از دیوید کامرون و ترزامی دو نخست وزیری که در میانه راه استعفا کردند، به دست جانسون افتاده است. او وعده داده تا بریتانیا را چه با توافق، چه بدون توافق تا پایان اکتبر از اتحادیه اروپا خارج کند. بسیاری در بریتانیا از جمله در پارلمان و نیز در کابینه مخالف خروج از اتحادیه اروپا بدون توافق هستند. پیش از انتخاب جانسون و در شرایطی که انتخاب او تقریبا مسجل بود، چند تن از وزیران کلیدی کابینه از جمله فیلیپ هاموند، وزیر خزانه داری استعفا کردند. هاموند گفته بود که استعفا را به خدمت زیر دست جانسون ترجیح می‎دهد اما وزیران مستعفی تنها چالش ترامپ بریتانیا برای سمت جدیدش نیستند. اکثریت طرفدار او در مجلس بسیار شکننده است و جانسون کمتر از 100 روز برای حل این بحران وقت دارد. اگر بتواند از این 100 روز اول جان سالم به در ببرد و بدون ایجاد یک بحران سیاسی و اقتصادی عمیق، بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج کند، ممکن است سال‌های سال در این مقام باقی بماند. نخست وزیر جدید در نخستین وعده عملیاتی خود گفت: «مانند غولی خفته، ما ریسمان‌های تردید درخصوص خود و منفی‌بافی را قطع خواهیم کرد و برای این منظور، آموزش و پرورش بهتر، زیرساخت‌های بهتر، پلیس بیشتر و ارتباط بهتر اینترنتی در هر خانه را ایجاد خواهیم کرد. ما این کشور حیرت‌آور را متحد خواهیم کرد و به پیش خواهیم برد.»

ورود به بی‌ثباتی سیاسی

پیتر آزبورن در مطلبی برای پایگاه میدل ایست آی می نویسد: جانسون هم مانند ترامپ قوانین خودش را ابداع می‌کند. جانسون همانند ترامپ اظهارات نژادپرستانه به زبان می‌آورد. جانسون متولد آمریکا و درست مانند ترامپ یک فرصت‌طلب واقعی است؛ مردی بدون ارزش‌ها. او مانند ترامپ از بنن ناسیونالیست مشورت می‌گیرد. او مانند ترامپ به اقلیت‌ها حمله می‌کند. آن ها هر دو توانایی قابل توجهی برای فرار از اشتباهاتی دارند که هر سیاستمدار دیگری را به زانو در می‌آورد. ترامپ و آن رسوایی جنسی را به یاد آورید؛ زمانی که ترامپ حین کمپین انتخاباتی ۲۰۱۶ درباره اذیت و آزار زنان لاف می‌زد، واشنگتن در بهت فرو رفت. تصور می‌شد که این پایان کار ترامپ باشد اما اشتباه می‌کردیم. جانسون نیز توانست از حواشی نزاع شبانه در منزل دوست‌دخترش، شگفت انگیز عبور کند. آن‌ها چطور چنین کاری انجام می‌دهند؟ ترامپ روی حمایت با فاکس نیوز و جانسون روی امپراتوری روزنامه روپرت مرداک و روزنامه‌های محافظه‌کار حساب باز کرده است.اگر دیدگاه جانسون درباره برگزیت عملی شود، او به کمک رئیس‌جمهوری آمریکا برای حصول توافق تجارت آزاد ترانس آتلانتیک نیاز خواهد داشت؛ چیزی که جانسون و حامیان برگزیتی او آرزو دارند. از طرفی، جانسون گرچه فرد باهوشی است که خوب از پس شهرداری لندن برآمد اما بارها اظهارات نژادپرستانه ای علیه سیاه‌پوستان و زنان مسلمان برقع‌پوش بیان کرده است. نام او به عنوان یکی از بدترین وزیران خارجه‌ بریتانیا ثبت می‌شود. پیتر آزبورن نوشت: بریتانیا حین نسل‌کشی مسلمانان به دست ارتش میانمار در شورای امنیت ساکت ماند. در دوره او واکنش به فاجعه انسانی یمن هم به همان اندازه بد بود. همگی ما انتظار داریم که اولین بحران برای جانسون برگزیت باشد. نه، اولین مورد واکنش بریتانیا به توقیف تانکرش در تنگه هرمز خواهد بود. واکنش جانسون چه خواهد بود؟ او اما می‌داند با خاموش کردن این مناقشه خشم ایالات متحده ترامپ را در زمانی که به شدت به حمایت آمریکا برای یک توافق برگزیت نیاز دارد، بر می‌انگیزد؟ بریتانیا در حال ورود به دوره‌ای از بی‌ثباتی شدید است.دوره ای که سردرگمی در انگلیس وترس در اروپا را تشدید می کند.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 624

« تاکسی » ؛ مجمع غریبه‌های آشنا و صاحب‌نظر!

3 ساعت تاکسی‌گردی برای کشف داغ‌ترین موضوعات این روزها

نویسنده : محمدعلی محمدپور | روزنامه‌نگار

تاکسی جای عجیبی است. جایی که آدم‌ها تصادفی کنار هم می‌نشینند و چند دقیقه‌ای با هم می‌گذرانند. چند دقیقه‌ای که بسته به این‌که چقدر ذهن‌شان آشفته یا آرام باشد می‌تواند بسیار طولانی شود یا سریع بگذرد. بین مسافران تاکسی از هر قشری پیدا می‌شود. دکتر، مهندس، کارگر، کارمند، دانشجو، معلم، خانه‌دار و ... . افراد دقایقی را با هم می‌گذرانند سپس هر کدام راه خودشان را می‌روند. در هوای خوش بهار، زیر تابش آفتاب داغ تابستان، توی هوای گرفته پاییز یا سرما و کولاک زمستان. در خیابان‌های خلوت اول صبح یا ترافیک سنگین وسط روز. همه می‌نشینند و منتظر رسیدن به مقصد می‌مانند. گاهی دسته‌جمعی سکوت می‌کنند. گاهی با هم به موسیقی ملایم رادیو گوش می‌سپارند، اخبار می‌شنوند یا یک وقت‌هایی به موسیقی شش و هشت محبوب راننده گوش کنند و البته گاهی هم ممکن است گفت‌وگویی اتفاق بیفتد. گفت‌وگوهایی که از وضع هوا و قیمت سیب زمینی پیاز شروع می شود و سر از بازار نفت برنت شمال درمی آورد یا در هیاهوی مسابقات فوتبال به تاکتیک و نحوه چینش تیم‌ها پرداخته می شود. توی تاکسی همه صاحب نظر‌ند. و چون می دانند بعدا باهم مواجه نخواهند شد بدون هیچ نگرانی نظریه صادر می کنند.به طور مثال کاسب میوه‌فروش در کنار استاد دانشگاه اقتصاد به مناظره می‌نشیند و همین است که تاکسی را به جای عجیبی تبدیل می‌کند.

چرا دلار اومد پایین ولی قیمت‌ها، نه؟!

30 تیر 98، ساعت 10:10 صبح، آزادی به سمت فلسطین

تاکسی پر شده است و من آخرین نفری هستم که سوار می‌شوم. راننده که فردی حدود 35 ساله است، خودرو را راه می اندازد و پیچ رادیو را باز می‌کند. اخبار پخش می‌شود. برای من که در پی یک گفت‌وگوی داغ هستم، فرصت خوبی است. کافی است یک نفر به خبر رادیو واکنش نشان دهد. خوبی‌اش این است که مرد جلو مسن است و احتمال حرف زدنش زیادتر است. چیزی نمی‌گذرد که راننده پس از شنیدن خبر قیمت دلار می‌گوید: «دلار کم شده؟ پس چرا قیمت‌ها نمیاد پایین». کسی چیزی نمی‌گوید برای این که رشته حرف پاره نشود، من از عقب تاکسی می‌گویم: «قیمت‌ها یه بار که برن بالا دیگه پایین نمیان». راننده می‌گوید: «بله دیگه! اونا هم از خدا می‌‌خوان». منظورش از اونا، کاسب هاست. مرد کناری‌ام کاسب از آب درمی‌آید و در حمایت از خودشان می‌گوید: «ببین حاج آقا من خودم تو کار گوشی‌ام. الان تازه قیمت دلار اومده پایین. خرید ما مال قبله. چه جوری انتظار دارین بیاد پایین؟» حرفش به نظر همه‌مان منطقی می‌آید. راننده هم برای دلجویی اضافه می‌کند: «حالا شما رو کار ندارم ولی بعضی‌ها خدایی بی‌انصافن». مرد مسن که برخلاف انتظار من حرفی نزده است، پیاده می‌شود. پس از پیاده شدنش، راننده صدای رادیو را بلندتر می‌کند. حالا صدای موسیقی ملایمی به گوش می‌رسد. به دو، سه تاکسی جلوی‌مان نگاه می‌کنم. راستی آن‌جا صحبت از چیست؟ نفت کش‌ها، پهپادها، قیمت مرغ یا یک میلیارد یورو ارز گم شده؟

در جست‌وجوی راننده‌ای که حرف بزند!

تصمیم دارم با یک راننده تاکسی گفت‌وگویی انجام دهم و از او بپرسم، مردم این روزها چقدر در تاکسی حرف می‌زنند یا اصلا درباره چه چیزهایی حرف می‌زنند. بین راننده خطی‌ها پیش آن‌هایی می‌روم که هنوز خیلی مانده نوبت‌شان بشود تا فرصتی برای گفت‌وگو داشته باشیم. خیلی‌هایشان تا ضبط و دوربین را می‌بینند، می‌گویند ما بلد نیستیم حرف بزنیم و مرا به رفیق‌شان حواله می‌دهند. با سه چهار نفرشان هم که مصاحبه می کنم خیلی کم حرف می‌زنند و تقریبا همه‌شان می‌گویند ما در بحث‌های داخل تاکسی شرکت نمی‌کنیم. عجیب است آدم‌هایی که پشت فرمان آن جور تحلیل‌هایی ارائه می‌دهند حالا که ضبط را جلویشان گرفته‌ام چیزی نمی‌گویند. می‌بینم این طور نمی‌شود، تصمیم می‌گیرم بی‌خبر پشت همان فرمان یکی‌شان را غافل گیر کنم و بیندازم ا ش وسط مصاحبه.

نظرات آدم‌های مختلف را جمع‌بندی می‌کنم!

31 تیر 98، ساعت 11:20 احمدآباد به سمت فلسطین

از حوالی ایستگاه متروی قائم، به یک تاکسی سمند می‌گویم مستقیم و سوار می‌شوم. راننده مردی حدود چهل و چند ساله است. برای این‌که به سرعت وسط بحث بکشانم اش، ناگهان می‌گویم: «الان سوار یه تاکسی بودم. راننده شاکی بود مردم خیلی توی تاکسی حرف می‌زنند. واقعا این طوریه؟» راننده تاکسی که انتظار چنین سوالی را ندارد بعد از کمی دست‌دست کردن و نگاه انداختن به روبه‌رو و آینه‌ها، بالاخره جواب می‌دهد: «نه این جورم نیست. بعضی‌ها این جورین». از او می‌پرسم: «شما اصلا دوست داری زیاد حرف بزنن یا نه؟» این دفعه انگار که ذهنش راه افتاده و آماده‌تر شده باشد، می‌گوید: «من خودم اهل حرف زدن هستم. ولی حرف حساب باشه. فقط نالیدن نباشه. یه چیزی به من و بقیه مسافرا اضافه بشه». سوال بعدی‌ام جور می‌شود و می‌گویم: «از کجا می‌فهمین اطلاعاتی که می‌دن حرف حسابه؟». در این فاصله مسافر جدیدی سوار می‌شود و راننده با سوار کردنش زمانی می‌خرد سپس می‌خواهد سوالم را تکرار کنم و من می‌دانم می‌خواهد زمان بیشتری بخرد دوباره می‌پرسم و این بار از وسط‌های سوالم انگار که جوابش آماده شده باشد می‌گوید: «خب به چهره‌شون نگاه می‌کنیم. ببینیم حرف بهشون می‌خوره یا نه. بعدش هم ما نظر آدم‌های مختلف رو می‌شنویم با هم و با عقل خودمون مقایسه می‌کنیم دیگه!». می‌گویم: «پس شما نظر مسافرا رو می‌گیرین، با استدلال خودتون یه نتیجه‌ای ازش می‌گیرین و به مسافرهای بعدی منتقل می‌کنین، درسته؟» لبخندی می‌زند و جواب می‌دهد: «یه همچین چیزی». حالا که سوالات را پرسیده‌ام و تقریبا به میدان فلسطین رسیده‌ایم، فرصت را غنیمت می‌شمارم، خودم را معرفی می‌کنم و می‌پرسم که اشکالی ندارد این مصاحبه را منتشر کنیم؟ کمی جا می‌خورد، حتما با خودش مرور می‌کند ببیند چیز بدی نگفته باشد! می‌گوید: «پس اسمم و عکسم رو نزنید!» می‌خندم و می‌گویم: «هنوز نه اسم‌تون رو پرسیدم و نه عکسی ازتون گرفتم». می‌گوید: «بهتر. همین جوری خوبه» می‌گویم: «چه بنویسیم به جای اسمت؟ ما این جور موقع‌ها می‌گوییم منبعی که خواست نامش فاش نشود گفت فلان. خوبه این جوری؟» می‌خندد. بعد که می‌‌خواهم پیاده شوم، اضافه می‌کند: «اسمم رضاست» از آقارضا خداحافظی می‌کنم.

«اون بالا گرم‌تره یا خنک‌تر؟»

30 تیر 98، ساعت 10:30 صبح، فلسطین تا خیام

خورشید حسابی داغ و پرحرارت می‌تابد. تاکسی از راه می رسد و سوار می شوم. صندلی جلو خانومی حدود 20 ساله نشسته است توی ذهنم مرور می‌کنم سر صحبت را با چی غیر از «هوا گرمه» باز کنم که آن‌جا مرد میان سالی تقریبا همسن راننده سوار می‌شود. دو سه نایلون میوه دستش است. کمی بعد مرد میان سال می‌گوید: «خیلی گرمه امروز!». همان حرفی را می گوید که من نزدم . مرد ادامه می‌دهد: «آقا تو این گرما ماشین شما جوش نمیاره؟» راننده در جواب می‌گوید: « اونایی که ماشین‌شون جوش میاره آب و روغن رو نگاه نمی‌کنن. وقتی حواست باشه هیچی نمی شه، ماشین فن داره». مرد مسافر پس از شنیدن کلمه فن می‌گوید: «من همیشه برام سواله هواپیما موتورش چه جوری خنک می شه؟ تو اون گرما با 400 تا مسافر» راننده می‌گوید: «بالا که هوا خنکه» مسافر می‌گوید: «یعنی چی خنکه؟ اون جا که به خورشید هم نزدیک‌تره». راننده با پوزخند محوی می‌گوید: « شما می‌ری بالای کوه خنک‌تره یا گرم‌تر؟» مسافر که نمی‌خواهد کم بیاورد، می‌گوید: «اون فرق می‌کنه. اون هزار متره ولی هواپیما خیلی بالاتره. توی آهن داغ تو تابش مستقیم خورشید معلومه که داغه!» هنوز راننده جواب او را نداده است که مرد می‌گوید: «همین بغل پیاده می‌شم». بعد از این که مرد پیاده می‌شود راننده توی آینه به من نگاهی می‌کند و می‌گوید: «هوا گرمه. آدم‌ها هم سرشون داغ می‌شه چه چیزهایی می‌گن ها!» بعد دنده را عوض می‌کند و با خودش می‌گوید: «می‌گه بالا داغ‌تره» .کمی جلوتر، کرایه را می‌دهم و پیاده می‌شوم. توی پیاده‌رو همین جوری که دارم قدم می‌زنم به آسمان نگاه می‌کنم و به مسافرانی که در این هوا آن بالا توی هواپیما‌ها نشسته‌اند فکر می‌کنم!

گفت‌وگویی با «محسن حسام مظاهری»، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی درباره گفت‌وگوهای مردم در تاکسی‌ها

آدم‌ها در تاکسی بیشتر خود واقعی‌شان هستند

«محسن حسام مظاهری» نویسنده و پژوهشگر اجتماعی است که دو کتاب با نام‌های «مامور سیگاری خدا» و «بنی هندل» منتشر کرده است. کتاب‌هایی که به مستندنگاری گفت‌وگوهای داخل تاکسی اختصاص دارند. او در گفت‌وگو با «زندگی سلام» از علاقه‌ شخصی‌اش به ثبت گفت‌وگوهای تاکسی و ظرفیت ویژه‌ای که جمع آدم‌ها در تاکسی دارند پرداخته است.

ادبیات عامیانه را بازتاب داده‌ام

همه ما هر روزه شاهد گفت‌وگوهای مختلفی در محیط‌های عمومی هستیم اما انگار گفت‌وگوهای داخل تاکسی از جنس خاصی هستند که آن را جذاب می‌کند. از «محسن حسام مظاهری» درباره چگونگی علاقه مندی‌اش به ثبت گفت‌وگوهای تاکسی می‌پرسم و او پاسخ می‌دهد: «من این ایده را حدود سال 86 شروع کردم. آن‌چه که دنبالش بودم ضبط گفت‌وگو در محیط‌های عمومی بود و لزوما هم محدود به تاکسی نبود. ابتدا به عنوان یک علاقه شخصی آن را دنبال می‌کردم. هدف اولیه‌ام تلاش برای یافتن و بازتاب دادن صدای خیابان بود چون خیلی وقت‌ها می‌دیدم که بعضی پژوهشگران اجتماعی یا نخبگان کشور از جانب مردم سخن می‌گویند اما این صدای واقعی مردم نبود. این صدا برداشتی از بعضی آمارها یا تصور غلطی از صدای مردم بود که با واقعیت تطابق نداشت بنابراین من این خلأ و غیبت را حس کردم و تصمیم گرفتم به آن ادبیات عامیانه واقعی دست پیدا کنم».

ما فرهنگ ‌نهان‌روش داریم

تاکسی، ویژگی‌های خاصی دارد که آن را از دیگر جمع‌های شهری متمایز می‌کند. «حسام مظاهری» درباره این ویژگی‌ها می‌گوید: «تاکسی یک سری ویژگی‌های کلی دارد و یک سری ویژگی‌های مخصوص به جامعه ایرانی. ویژگی کلی آن مثلا این است که یک جمع تصادفی کنار هم می‌نشینند و می‌توانند نظرات متفاوت داشته باشند اما درباره ویژگی مخصوص جامعه ایران باید بگویم که بنا به دلایل خاص تاریخی، فرهنگی و سیاسی، فرهنگ جامعه ما به اصطلاح نهان‌روش است. به این معنا که خیلی وقت‌ها به خصوص جایی که وجهه ما آشکار است، موضع رسمی خودمان را پنهان می‌کنیم. این موضوع آن قدر فراگیر است که به نوعی جزئی از فرهنگ ایرانی ما شده است به طوری که حتی گاهی به آن توصیه می شود. اما در تاکسی چون افراد به طور موقت کنار هم قرار می‌گیرند و حضورشان تصادفی است بنابراین شناختی از هم ندارند پس احتمال این که افراد موضع و حرف واقعی‌شان را بیان کنند و از آن لاک محافظه‌کار و رسمی بیرون بیایند بیشتر است».

شناخت روحیه جامعه از طریق تاکسی‌

هر از گاهی آماری جهانی یا ملی منتشر می‌شود که از میزان غمگین یا عصبانی و شاد بودن ایرانی‌ها می‌گوید. از این پژوهشگر اجتماعی می‌پرسم: «آیا می‌توان از روی چهره آدم‌های داخل تاکسی و همچنین میزان کم یا زیاد بودن گفت‌وگویی که داخل تاکسی انجام می‌شود، درباره روحیات جامعه نظر داد و برداشتی از آن داشت؟» «حسام مظاهری» در پاسخ می‌گوید: «ما در نهایت درباره یک کلان‌شهر مشخص می‌توانیم به نتیجه‌هایی برسیم. آن هم در شرایطی که موارد متعدد باشد و بخواهیم از آن به عنوان نمونه‌های آماری در کار پیمایشی و پژوهشی استفاده کنیم. در این شرایط اگر پژوهشگر به اشباع نظر برسد شاید بشود نتیجه‌گیری‌هایی کرد. ولی حداقل من نمی‌توانم نتیجه خاصی از آن بگیرم و معتقدم در این تعمیم باید وسواس بیشتری به خرج داد».

الگوهای تکرارپذیرِ بحث کنندگان

اگر از تاکسی زیاد استفاده کرده و شاهد بحث‌های تاکسی بوده باشید احتمالا به یک الگوی تقریبی درباره این گفت‌وگوها می‌رسید. «حسام مظاهری» درباره تجربه شخصی‌اش از این الگوهای تکرارشونده می‌گوید: «بعد از این 12-10 سال یک سری الگوهای تکرارشونده را شاهد بوده‌ام. به عنوان مثال بحث نارضایتی از «این جا» و دل بستن به یک «آن جا» موضوعی تکرارشونده است. مثلا کسی که تهران است انگار دل به جای دیگری بسته است نقد شهر حاضر و یاد کردن از شهری که زمانی زندگی می‌کرده‌اند یا دوست دارند زندگی کنند یا تعریفی از آن شنیده‌اند. حتی مواردی دیده‌ام که آدم‌های توی یک تاکسی یکی آرزوی شهر دیگری را دارد و فرد کناری‌اش اهل همان شهر دیگر است و آرزوی این جا را دارد همچنین افرادی که در تاکسی وارد گفت‌وگو می‌شوند از نظر سنی هم الگوهایی دارند. جوان‌ترها کمتر وارد بحث می‌شوند یا حداقل کمتر بحثی را شروع می‌کنند اما افراد متعلق به گروه‌های سنی میان‌سال و بالاتر بیشتر میل به گفت‌وگو دارند همچنین از نظر جنسیتی بیشتر مردها حرف می‌زنند و احتمال این که خانم‌های جوان وارد بحثی شوند خیلی کمتر است».

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 597

اسکن چینی !

دولتمردان پکن با چه سیستمی شهروندان را رصد می کنند؟

فناوری تشخیص چهره در چین به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است و ویدئویی از این فناوری که در مدارس استفاده می شود در فضای مجازی پربازدید شد. در شرح این ویدئو آمده: «برای ورود به این مدرسه از تشخیص چهره استفاده و بعد از ورود پیغامی برای والدین فرستاده می‌شود.» به واسطه این سیستم که از سه دوربین بهره می برد، احساسات آنی دانش آموزان مورد تحلیل قرار می گیرد.
تمامی این اطلاعات به معلم تحویل داده خواهد شد و معلم با شیوه بهتری قادر به آموزش به دانش آموزش خواهد بود. دانش آموزان هم اعلام کرده اند که در گذشته دچار تنبلی یا خستگی بیشتری می شدند اما اکنون احساس می کنند که چشم هایی مراقب رفتار آن هاست در نتیجه سعی می کنند تا همیشه روی درس متمرکز باشند.
اما این همه داستان نیست به رغم این که این سیستم می تواند مفید باشد، ولی گمانه زنی هایی درباره نقض حریم خصوصی و جاسوسی گسترده از شهروندان چینی توسط این سیستم نیز مطرح است.
وزارت امنیت عمومی چین اولین بار در سال 2015 از سیستم تشخیص چهره رونمایی کرد. از آن زمان این سیستم در زمینه های مختلفی به کار گرفته شده. تا کنون، بیش از ۴۰ نیروی پلیس محلی در شهر گوانگژو به تجهیزات تشخیص چهره مجهز شدند و گزارش‌های منتشر شده نشان می‌دهد بیش از دو هزار مظنون را شناسایی و بیش از ۸۰۰ نفر را دستگیر کردند.در خط مقدم این بازاربزرگ نظارت پیشرفته چین، دو شرکت چینی دیگر به نام‌های SenseTime و Megvii قرار دارند.
این دو استارت آپ سیستم‌های تشخیص چهره مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی کردند که احتمالا جزو قوی‌ترین نمونه‌ها در جهان هستند.SenseTime کارش را در سال ۲۰۱۴ با یک پروژه تحقیقاتی در دانشگاه هنگ‌کنگ چین آغاز کرد و اکنون ارزشمندترین استارت آپ جهان در حوزه هوش مصنوعی با ارزشی 5/4 میلیارد دلار است.
استارت آپ Megvii نیز با ارزشی حدود دو میلیارد دلار، سازنده بزرگ‌ترین پلتفرم منبع باز تشخیص چهره به نام ++Face است.
بیش از ۳۰۰ هزار توسعه‌دهنده روی این پلتفرم کار می‌کنند و در حال مهیاسازی آن برای استفاده در کشور چین هستند.
پلیس چین می گوید با استفاده از این سیستم موفق شده یک مجرم فراری را از بین 50 هزار نفر تماشاگر کنسرت شناسایی و دستگیر کند. بر اساس گزارش بیزینس اینسایدر، دولت سنگاپور نیز قصد دارد تا سال 2019 تعداد 100 هزار تیر چراغ برق این کشور را به دوربین های با قابلیت تشخیص چهره برای نظارت بر شهروندان مجهز کند.
از سوی دیگر منتقدان فعالیت این سیستم، این فناوری را سبب کنترل جزئیات خصوصی مردم و ردیابی مخالفان سیاسی یا منتقدان حکومت چین دانسته‌اند و خواستار متوقف شدن آن هستند.اگر یکی از شهروندان چینی هستید یا این که برای گردش و سفر در این کشور چند روزی اقامت دارید؛ مطمئن باشید دوربین‌ها همیشه در حال تماشای شما هستند.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

طراح یک قتل خودش هم کشته شد

تعداد بازدید : 4556

جنایت در جنایت

پرستار یک پیرمرد با طراحی نقشه قتل، قصد داشت ثروت میلیونی به جیب بزند اما خودش هم در دسیسه همدستش کشته شد.
جسدی زیرپل
آبان سال گذشته بود که رهگذران در زیر پل عابرپیاده خیابان خلیج فارس جنوبی شهر پردیس با جسد خونین پسر جوانی روبه رو شدند و خیلی زود امدادگران اورژانس و پلیس را در جریان این ماجرای مرموز قرار دادند.
بدین ترتیب؛ تیم‌های پلیسی در محل حاضر شدند و امدادگران اورژانس نیز در همان محل مرگ پسر جوان به معاینه جسد پرداختند که مشخص شد پسر جوان از بالای پل به پایین سقوط کرده اما این که این سقوط از سوی خود پسر جوان صورت گرفته یا یک سناریوی قتل رقم خورده است به صورت یک معما در اختیار ماموران پلیس آگاهی پردیس قرار گرفت.
یک سرنخ
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات در محل سقوط پسر جوان تجسس‌ها را آغاز کردند و در بررسی مدارک همراه جسد با چند کارت بانکی و مدارک یک پیرمرد روبه رو شدند و برای این که جسد پسر جوان شناسایی شود به سراغ پیرمرد تنها رفتند.
دومین جسد
تیم پلیسی در این شاخه از کاوشگری‌ها با اقدامات فنی و با در اختیار داشتن مدارک پیرمرد موفق به شناسایی خانه وی در فاز 2 پردیس شدند.
کارآگاهان هر چه زنگ خانه را به صدا در آوردند کسی پاسخ گو نبود تا این که با هماهنگی بازپرس پرونده ، تیم پلیسی اقدام به باز کردن در خانه کرد و وقتی وارد خانه پیرمرد تنها شد با صحنه عجیبی روبه رو شد.
پیرمرد تنها روی کاناپه سالن پذیرایی دراز کشیده بود و هرچه او را صدا زدند پاسخی به گوش نرسید و با بررسی نبض گردن مشخص شد این مرد تنها به کام مرگ فرو رفته است.
جنایت در جنایت
با توجه به مرموز بودن این سناریو، تیم تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل حاضر شدند و در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد این مرد چند ساعت قبل از پیدا شدن جسد پسر جوان زیر پل عابرپیاده به کام مرگ فرو رفته است.
بازپرس پرونده در گام بعدی دستور داد جسد به پزشکی قانونی منتقل شود تا علت مرگ مورد بررسی قرار گیرد.
تیم جنایی در تحقیقات میدانی پی برد که پسر جوان که جسدش زیر پل عابرپیاده پیدا شده است، به عنوان پرستار از پیرمرد تنها مراقبت می کرده و کارهای خانه و اداری او را انجام می داده است.
سناریوی پیچیده‌ای پیش روی ماموران قرار داشت تا این که با گذشت پنج ماه کارشناسان پزشکی علت مرگ پیرمرد تنها را خوردن قرص های زیاد خواب آور اعلام کردند و همین کافی بود تا تیم جنایی تحقیقات را برای دستگیری عامل این دو قتل مرموز که به یکدیگر ارتباط داشتند به صورت ویژه آغاز کنند.
قاتل کیست؟
تحقیقات پلیسی ادامه داشت و هیچ سرنخی از عامل این دو جنایت معمایی در دست نبود تا این که اوایل تیرامسال گوشی موبایل پیرمرد تنها که سرقت شده بود روشن و از حساب بانکی او 12 میلیون تومان پول برداشت شد.
یک سرنخ جدید پیش روی ماموران قرار گرفت و با توجه به این که پیرمرد تنها با کسی ارتباط نداشته است و گوشی موبایلش از همان روز جنایت ناپدید شده بود فرضیه در اختیار بودن گوشی موبایل سرقتی در دست عامل جنایت پررنگ شد. ردیابی‌های فنی و پلیسی به راننده یک آژانس رسید که در تحقیقات ابتدایی مشخص شد این مرد در گذشته همراه پرستار پیرمرد به تهران می رفته است و کارهای او را انجام می داده است.
راننده آژانس ابتدا خود را از ماجرای قتل پرستار و پیرمرد تنها بی‌اطلاع می‌دانست اما وقتی در بازجویی‌ها در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد.
اعتراف به قتل
راننده آژانس به ماموران گفت: پرستار مرد تنها همیشه برای رفتن به تهران و انجام کارهای شان از آژانس خودرو می گرفت که بیشتر اوقات من راننده آن ها بودم که در این رفت و آمدها متوجه شدم پیرمرد تنها وضعیت مالی خوبی دارد.
وی افزود: بعد از مدتی که با پرستار پیرمرد طرح دوستی ریختم او پیشنهاد داد تا با کشتن پیرمرد همه سرمایه‌اش را به جیب بزنیم. ابتدا مخالفت کردم اما بعد از مدتی با توجه به شرایط بد مالی که داشتم پیشنهاد پرستار جوان را پذیرفتم و نقشه قتل را طراحی کردیم.
احمد ادامه داد: روز جنایت به بهانه رفتن به تهران و گردش همراه پیرمرد تنها و پرستارش به تهران آمدیم و چند ساعتی در مرکز تهران پرسه زدیم و یک نوشیدنی را که با قرص خواب آور مسموم شده بود، به پیرمرد دادیم که بعد از خوردنش آرام روی صندلی خوابید و به خاطر بالا بودن تعداد قرص ها داخل خودرو تسلیم مرگ شد.
این مرد گفت: با اطمینان از مرگ پیرمرد به خانه‌اش در فاز 2 پردیس رفتیم و جنازه را روی کاناپه سالن پذیرایی خواباندیم و همه مدارک، کارت‌های بانکی، پول و طلاها را به سرقت بردیم و از خانه خارج شدیم.
راننده آژانس ادامه داد: بعد از قتل همراه امیر سوار بر خودرو بودیم که از او خواستم سهم مرا پرداخت کند که ادعا کرد فردا پول را به حسابم واریز می کند، می دانستم دروغ می‌گوید چون قرار بود فردای آن روز از کشور خارج شود و به همین دلیل با هم بحث کردیم تا این که در درگیری که بین ما رخ داد او را گرفتم و از بالای پل پایین انداختم.
وی افزود: بعد از قتل امیر مدتی مدارک و گوشی موبایل در اختیار من بود و فکر می‌کردم بعد از گذشت چند ماه از این ماجرا دیگر کسی به دنبال قاتل پیرمرد تنها نباشد به همین دلیل گوشی موبایل را روشن کردم از حساب بانکی او 12 میلیون تومان پول به حساب دیگری منتقل کردم که همین باعث شد تا راز پنهان قتل پیرمرد تنها و پرستارش فاش شود.
بنا بر این گزارش، قاتل برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران پلیس آگاهی شهر پردیس قرار دارد.

تحلیل کارشناس
دوری از شخصیت های ضد اجتماعی
دکتر ابراهیم اندرخورا جامعه شناس و استاد دانشگاه
بررسی عوامل تاثیرگذار بر چنین اتفاقاتی نیازمند مصاحبه و مشاهده بالینی و موضوعی کاملا تخصصی است. اما به صورت کلی می توان گفت تعلق برای انجام یک کار و احساس آزادی در انتخاب آن دو نکته اساسی است که برای هویت شغلی افراد وجود دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
اگر فردی به دلیل اجبار یا محدودیت های مختلف محیطی و روانی، شغلی را انتخاب کند که به آن تعلق ندارد طبیعی است که از درآمد خود ناراضی باشد و در خدمت به فرد مقابل رضایت کافی را احساس نکند.
اولین نکته ای که باید در این پرونده مجرمانه تجزیه و تحلیل کرد، این است که تحصیلات و تخصص پرستار و نگرش و دیدگاه وی به شغل چه بوده است یعنی تعلق فرد به شغلی که داشته مورد تحلیل قرار گیرد.
همچنین انتخاب و معرفی این افراد می بایست از یک موسسه و یک مرکز مورد تایید قانونی صورت گیرد تا افراد حرفه ای و متخصص برای نگهداری از افراد بیمار یا سالمندان معرفی شوند تا کمتر شاهد بروز قتل و اتفاقات ناگوار دیگر مانند آزار و اذیت سالمندان باشیم.
از این رو برای تحلیل و بررسی این پرونده مجرمانه باید به جنبه های روان شناختی فرد مجرم نیز دقت کرد. برخی افراد هنگام گزینش برای کار پرستاری در منازل و مکان های خصوصی از افراد بیمار و سالمند تحت معاینه اختلالات روانی قرار نمی گیرند و همین امر مسئله ساز می شود.
زیرا ممکن است برخی از این افراد به واسطه نداشتن شغل مجبور به انتخاب پرستاری و نگهداری از سالمند شوند و شخصیت ضداجتماعی و اختلالات روانی آن ها زمینه را برای بروز چنین جرایمی فراهم کند. اگر این افراد در مرحله گزینش قرار گیرند و به درستی از آن ها ارزیابی به عمل آید بروز این حوادث تلخ به حداقل می رسد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دیدگاه شما | 1 نظر

یادداشت روز

تعداد بازدید : 707

ایران و عربستانِ لاتین!

نویسنده : سجادعلیزاده

وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سفر دوره‌ای خود به کشورهای آمریکای لاتین، پس از ورود به کاراکاس، پایتخت ونزوئلا اعلام کرد که هدف ما باز گرداندن آرامش به این کشور است. کشوری که ماه‌هاست درگیر ناآرامی‌های داخلی بوده و وضعیت نابه‌سامان اقتصادی نیز اوضاع را وخیم‌تر کرده است. پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که به طور کلی ونزوئلا و دیگر کشورهای این منطقه چه جایگاهی در مختصات منافع ملی کشورمان دارند و آیا کنش‌ورزی در کشوری با فاصله‌ای بیش از 14هزار کیلومتر منطقی است؟
قدرت در روابط بین‌الملل، یک مقوله درصدی است. به عنوان مثال، هر مقدار که از توجه و قدرت ایالات متحده صرف مقابله با روسیه شود، به همان اندازه از ظرفیت آمریکا در پرداختن به دیگر مسائل خارجی کاسته می‌شود. نتیجه راهبردی این قاعده این است که هر مقدار که این کشور –به عنوان اصلی‌ترین دشمن جمهوری اسلامی- در مسائلی جز ایران مشغول شود، از توان اعمال فشار علیه کشورمان کاسته خواهد شد بنابراین سیاست اصولی ایران باید حفظ سنگرهایی باشد که توان ایالات متحده را به خود مشغول کرده‌اند و در این مسیر همه از جمله چریک‌های چپ انقلابی تا مسلمانان جای می‌گیرند. در این صورت است که ایران از ظرفیت راهبردی دشمنی آمریکا کاسته و توان خود را برای کنش‌ورزی افزایش می‌دهد. در واقع، یکی از اصلی‌ترین دلایلی که روسیه و چین نیز از دولت مادورو پشتیبانی کردند، همین بود.
انرژی و نفت علت دیگری است که می‌توان به آن اشاره کرد. چند گروه عمده در باشگاه فروشندگان نفت در جهان حاضر هستند که ملاک تقسیم بندی آن‌ها، رویکرد عالی سیاسی است. بعضی از فروشندگان نفت مانند عربستان، امارات و کانادا در چارچوب اصولی آمریکا حرکت می کنند و در تصمیمات خود، سیاست‌های آن را در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال، پس از تحریم نفتی قرار بود عربستان و امارات جایگزین نفتی ایران شوند. اما قسمت دیگری از این فروشندگان مانند ایران، روسیه و ونزوئلا در سیاست‌های نفتی خود، مقابله با آمریکا را هم در نظر می‌گیرند. قاعدتا ایالات متحده به دنبال تضعیف و کم اثر کردن گروه مقابل خود است. در این میان، ونزوئلا که به واسطه ذخایر عظیم نفتی آن، عربستان آمریکای لاتین نام گرفته، جایگاه ویژه‌ای دارد. مجموع ذخایر نفت سبک و سنگین ونزوئلا بیش از دیگر کشورهای جهان و حتی عربستان است. اگرچه این کشور هم اکنون در وضعیت اقتصادی مناسبی برای بهره‌برداری از این منابع نیست اما در صورتی که در این کشور، دولتی غرب گرا روی کار باشد، توانمندی باشگاه غرب گرایان انرژی در حوزه عرضه و قیمت‌گذاری بسیار بالا خواهد رفت و این کاملا به ضرر ایران و روسیه است.
از سوی دیگر، روابط بین‌الملل چیزی جز توانایی ابزارسازی در حوزه‌های مختلف نیست. کشورها به اندازه توان تولید کارت‌های بازی در عرصه بین‌المللی قدرت دارند. بی‌تردید ابزارسازی در حیاط خلوت آمریکا می‌تواند کاملا اثرگذار عمل کند و روسیه و چین نیز دقیقا با همین هدف مشغول سیاست‌ورزی در این منطقه هستند. ایران نیز پس از شش سال بی‌توجهی به این منطقه پر اهمیت، اکنون باب ارتباطات جدید را گشوده و بحران داخلی ونزوئلا، دوباره توجه نخبگان دولتی را به این منطقه مهم جلب کرده است. جدای از مواردی که گذشت، همکاری‌های اقتصادی جایگاه ذی‌قیمتی در این روند دارد. مردم ونزوئلا، ایران را با تراکتور تبریز، سمند و خانه‌های باکیفیت می‌شناسند. این کشور، اقتصادی کاملا مصرف کننده داشته و با استفاده از ظرفیت سیاسی می‌توان این بازار صادراتی را به کالاهای دیگر نیز توسعه داد.طبق بررسی‌های کارشناسی، حداقل در هفت زمینه 1. نفت و انرژی 2. بانکی و پولی 3. صنعت و تولید 4. رفاه و حمایت‌های اجتماعی 5. دارو و تجهیزات پزشکی 6. مسکن و ساخت و ساز و 7. نظامی و دفاعی امکان همکاری‌های تجاری وجود دارد. آن‌ها در بحرانی‌ترین سال‌ها و در مجامع مختلف مانند سازمان ملل و در جمع آوری آرای کشورهای آمریکای لاتین به نفع ایران اقدام کرده و از اعتبار خود خرج کرده‌اند. حال ما می‌توانیم بر اساس نقشه‌ای راهبردی وارد آمریکای لاتین شویم و از فرصت‌های بی‌شمار آن در حوزه‌های ژئوپلیتیک، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی استفاده کنیم. در این میان، گرچه تقویت تبادلات تجاری بر مبنای همکاری‌های بین دولی قرار دارد، اما باید جمهوری اسلامی به صورتی هوشمندانه، بنیان ارتباط خود را با مردم این منطقه قرار دهد. چرا که طبق تجربه 40 ساله سیاست خارجی کشور، هرگاه ایران بنای ارتباط خود را با مردم قرار داد، از تغییر دولت‌ها ضرر نکرد و توانست یکی از عمیق‌ترین روابط را در نهایت بازدهی برقرار سازد. بنابراین، سفر دکتر ظریف به سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و بولیوی در همین چارچوب تفسیر شده و ایران باید از دولت‌های چپ منطقه آن هم در زمانی که دولت‌های راست‌گرا مانند دولت جدید برزیل و آرژانتین عملا فعالیت ضد ایرانی خود را توسعه داده‌اندحمایت و در مقابل سقوط آن‌ها، ایستادگی منطقی کند و نفوذ اعتقادی خود را میان 30 میلیون مسلمان منطقه گسترش دهد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 577

بازار کساد ائتلاف دریایی ضد ایرانی

ژاپن: موضع ما تغییر نکرده و به ائتلاف دریایی واشنگتن نمی پیوندیم

درحالی که آمریکا به دنبال ایجاد یک ائتلاف دریایی ضد ایرانی در منطقه خلیج فارس است، برخی گزارش ها از موفق نبودن این سناریوی واشنگتن تاکنون خبر می دهد. روز گذشته سخنگوی ارشد دولت ژاپن آشکارا تاکید کرد که «موضع پیشین این کشور هیچ تغییری نکرده است و توکیو مسئله اعزام نیرو برای پیوستن به ائتلاف دریایی واشنگتن در تنگه هرمز را بررسی نمی‌کند.» هفته گذشته «ایوایا» وزیر دفاع ژاپن گفته بود که «توکیو هیچ طرحی برای اعزام نیروهای ژاپنی به غرب آسیا و پیوستن به ائتلاف نظامی پیشنهادی آمریکا در راستای تضمین امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز ندارد.» مخالفت ژاپن پس از آن رسانه ای شد که برخی منابع خبری از نشست مقاماتی از کاخ سفید با دیپلمات‌های خارجی مستقر در واشنگتن خبردادند که طی آن آمریکا به این کشورها پیشنهاد داده است به ائتلاف این کشور علیه ایران در منطقه خلیج فارس و خلیج عدن بپیوندند. براساس گزارش رسانه ها، این جلسه را جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا برگزار کرده است. اوایل تیر «جوزف دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اعلام کرده بود که این کشور با «شماری از کشورها» در حال گفت و گوست تا ائتلافی برای آن چه آن را «تضمین امنیت و آزادی کشتیرانی در باب المندب و تنگه هرمز» نامید، ایجاد کند. درحالی که آمریکایی ها مدعی تلاش برای برگزاری نخستین نشست این ائتلاف در بحرین با حضور «65 کشور» شده اند، هفته گذشته رویترز گزارش داد که «متحدان واشنگتن برای پیوستن به ائتلافی نظامی تمایل چندانی از خود نشان نداده‌اند.» رویترز همچنین به نقل از یک دیپلمات غربی نوشته بود که قصد آمریکا از ایجاد چنین ائتلافی، مقابله با حملات احتمالی در آینده است از این رو «کسی به دنبال آن نیست که بخشی از این رقابت ستیزه‌جویانه و جبهه آمریکا علیه ایران باشد.» روز گذشته همچنین «کنستانتین کاساچوف» رئیس کمیسیون امور بین‌الملل مجلس فدرال روسیه با اشاره به تلاش واشنگتن برای وادار کردن کشورهای دیگر در پیوستن به ائتلاف دریایی این کشور در تنگه هرمز گفت: «آمریکا در تلاش است از طریق ایجاد ائتلاف برای گشت‌زنی در تنگه هرمز، به زور منافع خود را تقویت کند.» سه روز پیش نیز «آدام شیف» رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا از همکاری نکردن متحدان این کشور با کاخ سفید در این موضوع خبرداده و گفته بود: دلیل این که متحدان مان برای ایجاد یک ائتلاف در محافظت از کشتیرانی در خلیج فارس به ما نپیوستند این است که آن ها نتوانستند شواهدی دال بر حمله ایران به این کشتی ها بیابند.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 1088

توهین گستاخانه ترامپ به مردم افغانستان

رئیس جمهورآمریکا: اگر بخواهیم با کشتن 10 میلیون نفر ظرف یک هفته در افغانستان پیروز می شویم !

بار دیگر یک تصویر از درون دفتر بیضی شکل کاخ سفید منتشر شد. تصویری از یک نخست وزیر جدید که برای اولین بار در زمامداری حکومتش پا در کاخ سفید می گذارد و در مقابل دوربین ها کنار ترامپ می نشیند.او کسی نیست جز عمران خان، کسی که از زمانی که سکان حکومت پاکستان را به دست گرفت، سر ناسازگاری با آمریکا گذاشت و دولت ترامپ نیز در پاسخ به پاکستان جدید کمک های مالی خود را به این کشور تعلیق کرد.حالا تصویر پوزخند او به ترامپ نقل رسانه های خبری شده است. ترامپ یک توهین گستاخانه می کند و عمران خان تنها به اون لبخند تمسخر آمیز می زند. این اولین بار نیست که این تصاویر از کاخ سفید منتشر می شود. پیش از این مرکل هم دچار این دوگانگی شخصیت ترامپ شده بود و قبل تر نیز آبه شینزو با دست له شده خودش مواجه شد! اما ماکرون زبل تر از رهبران دیگر کشورها ترامپ را در کاخ سفید کنترل کرد! به طوری که او عاشق رئیس جمهور جذاب فرانسه شد! اما ظاهرا عمران خان نیز از پس او برآمده است، او با لبخندی تمسخر آمیز و سکوتی معنا دار تنها ترامپ را نظاره می کند.

ترامپ چه گفت؟

ترامپ در دیدار با عمران خان نخست وزیر پاکستان گفت: آمریکا می تواند در عرض یک هفته پیروز جنگ افغانستان باشد اما از آن جایی که این پیروزی هزینه جانی بسیاری دارد در نتیجه ما ترجیح می دهیم که برای خروج از افغانستان با شرکای منطقه ای همکاری کنیم تا تقابل نظامی دو دهه ای را به پایان برسانیم.ترامپ در سخنانی مدعی شد: اگر ما بخواهیم برنده جنگ افغانستان باشیم می توانیم در کمتر یک هفته این کار را انجام دهیم اما من نمی خواهم که ۱۰ میلیون نفر کشته شوند. من می توانم افغانستان را به کلی محو کنم !این اظهارات ترامپ موجبات تمسخر عمران خان را برانگیخت و تصاویری که از او منتشر شده است در حال خنده یا قیافه گرفتن های عجیب است.همزمان،ارگ ریاست جمهوری افغانستان به توهین ترامپ به ملت این کشور واکنش نشان داد و ضمن خواستار توضیح بیشتر در این خصوص گفت که ملت افغانستان به هیچ قدرت خارجی اجازه تعیین سرنوشت خویش را نداده و نخواهد داد.حامدکرزای رئیس‌جمهور پیشین افغانستان اظهارات توهین‌آمیز ترامپ درباره افغانستان را بازتاب مکنونات درونی رهبری آمریکا در قبال مردم و کشور افغانستان دانست و گفت، آن ها برای زندگی و کرامت انسانی، هیچ احترامی قائل نیستند. لطیف پدرام یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری افغانستان نیز در واکنش به اظهارات توهین‌آمیز ترامپ، گفت: لحن ترامپ یک لحن اشغالگر بی‌فرهنگ و قلدر است،برخی کارشناسان نظامی اظهارات ترامپ را احمقانه توصیف کردند. رئیس کاخ سفید در حالی با تکبر همیشگی خود از موضع قدرت دم از محو یک کشور می زند و می گوید، یک هفته ای جنگ را تمام می کنم! که نماینده کشورش از اول سال جاری میلادی درگیر مسئله صلح افغانستان است و تا امروز راه به جایی نبرده است. یک پای زلمی خلیل زاد در دوحه است و یک پای دیگرش در کابل و اگر پای دیگری داشت احتمالا همزمان در پاکستان هم برای میانجیگری تردد می کرد ! تا بلکه عمران خان با گوشه چشمی بتواند طالبان را راضی کند! خانی که امروز معنادار به رئیس کاخ سفید پوزخند هدیه می دهد و تصویر خود و ترامپ را برای بحران کشوری که از زمان سقوط ظاهر شاه گریبان گیرش شده است، در تاریخ ثبت و ماندگار می کند، کشوری که این گونه بر سر آن معامله می کنند و همچنان دولتمردان آن از مواضع خود در مقابل طالبان و پاکستان عقب نشینی نمی کنند. این تصویر شاید نشان داد که افغانستان همچنان قربانی است. ترامپ در حالی این اظهار نظر را بیان می کند که آمریکا در راهبرد جدید خود برای مدیریت داعش در نظر دارد این گروه در شمال افغانستان یکی در منطقه فراه و دیگری در قندوز مستقر شوند. آن هم تنها برای مقابله با چین، ایران و روسیه چرا که این منطقه به سه کشور دسترسی کامل دارد؛ از سمت سین کیانگ به چین از ازبکستان به روسیه و از خراسان به ایران.طالبان از یک سو در شمال با داعش درگیر است و از سوی دیگر حملات بهاره خود را امسال با شدت بیشتری علیه دولت مرکزی آغاز کرده. اما این پایان ماجرا نیست چرا که آمریکا در نظر دارد در راستای مذاکره صلح(قسمتی که طالبان با آن کنار نمی آید)، ائتلافی از نیروهای آسیایی (شما بخوانید داعش) از ازبکستان، چچن و دیگر کشورهای رادیکال آسیای مرکزی تشکیل دهد که جای ناتو و پنتاگون(بازگشت نظامیان آمریکایی) را در افغانستان بگیرد! این شرحی کوتاه از وضعیت امنیتی افغانستان است! با این حال...عمران خان پوزخند می زند! دونالد! تو هیچ چیز نمی دانی....!

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ادامه رفت‌و آمدهای مشکوک در باشگاه پرسپولیس

تعداد بازدید : 720

بیرانوند و علیپور به دنبال رضایت‌نامه

در روزهای آغازین تابستان امسال باشگاه پرسپولیس روزهای آرامی را سپری می‌کرد و در کوچه پانزدهم شیخ بهایی پرنده هم پر نمی‌زد اما با قطعی شدن جدایی برانکو از جمع سرخ‌پوشان همه‌چیز در این کوچه تغییر کرد! خلوتی و سکوت جای خود را به تجمع و شلوغی دادند و این شلوغی‌ها و رفت‌و آمدها تا به امروز هم ادامه دارد. هر‌چند که با آمدن کالدرون تا حدودی جدایی برانکو فراموش شد و دیگر خبری از تجمع هواداران در کوچه پانزدهم شیخ بهایی نبود اما رفت‌و آمدهای بازیکنان و حواشی نقل‌و انتقالاتی باشگاه پرسپولیس بهانه خوبی بود تا در روزهای داغ تابستان کوچه پانزدهم و ساختمان باشگاه پرسپولیس همچنان محلی جذاب برای خبرنگاران ورزشی باقی بماند؛ محلی که در تعطیلی لیگ و بازی‌های ملی و اصطلاحا بی‌خبری کلی سوژه و خوراک به خبرنگاران می‌دهد و دقیقا به همین‌خاطر است که در روزهای اخیر کوچه پانزدهم به پاتوق خبرنگاران ورزشی تبدیل شده است. با این مقدمه کوتاه قصد داریم نگاهی داشته باشیم به ماجراهای کوچه پانزدهم در روزهای داغ تابستان.
دردسرهای شایان و سروش
بعد از این‌که نزدیک به یک هفته از ماجرای حضور سروش رفیعی و شایان مصلح در لیست مازاد پرسپولیس گذشته، مدیران تیم و بخصوص‌ ایرج عرب هنوز نتوانسته‌اند به توافق قطعی در‌خصوص جدایی این 2 بازیکن دست یابند. این 2 بازیکن طی روزهای اخیر بارها با حضور در باشگاه به دنبال راهکاری برای جدایی و توافق با مدیران این تیم بوده‌اند که هر بار هم البته بی‌نتیجه خیابان پانزدهم را ترک کردند و ‌کار به جایی رسید که هافبک شاکی این تیم نیز با کنایه‌های فراوان عرب را مورد خطاب قرار داد و خواستار زودتر مشخص شدن شرایط خود شد. طبق اخبار رسیده سروش رفیعی و شایان مصلح که پیش از قرار گرفتن در لیست مازاد کالدرون با پرسپولیس تمدید کرده بودند، اکنون برای جدایی از باشگاه شرط گذاشته‌اند! سروش رفیعی تمام مبلغ قرارداد فصل قبل خود را دریافت کرده ‌و یک سال دیگر با پرسپولیس قرارداد دارد و برای جدایی از این تیم خواهان دریافت‌۶۰۰ میلیون تومان شده است. شایان مصلح نیز در جلسه‌ای که با ایرج عرب مدیرعامل پرسپولیس داشته، از مسئولان این باشگاه درخواست کرده تا نصف مبلغ قرارداد او را بابت فسخ بپردازند. مصلح همچنین بابت فسخ قرارداد با پرسپولیس درخواست کرده که این مبلغ به‌صورت نقدی به او پرداخت شود که این درخواست مورد‌ موافقت مدیران باشگاه پرسپولیس قرار نگرفته‌ و رایزنی در این خصوص ادامه دارد.
رفت‌و آمدهای مشکوک علیپور
دیگر بازیکنی که در روزهای اخیر چندین بار به باشگاه پرسپولیس مراجعه کرده، علی علیپور است. علیپور از این مسئله که باشگاه شرایط سختی را برای جدایی‌اش و حضور در فوتبال اروپا برای او شکل داده، شاکی و ناراضی است. علیپور که مدتی در تمرینات گروهی پرسپولیس غایب بود، در نهایت بعد از مذاکره با باشگاه و توافق برای این‌که در صورت دریافت پیشنهاد خارجی قادر به جدایی از این تیم باشد، در تمرین حضور یافت و راهی اردوی ترکیه نیز شد. علیپور اما گفته می‌شود اکنون با پیشنهادی از لیگ روسیه مواجه شده است. در شرایطی که پرسپولیس تا به این لحظه موفق به جذب مهاجم خارجی نشده، درخواست احتمالی علیپور برای جدایی نیز می‌تواند به دردسر بزرگی برای مدیران این تیم تبدیل شود.
بیرانوند هم آفتابی می‌شود
در روزهای شلوغ کوچه پانزدهم باید کم‌کم منتظر آفتابی شدن علیرضا بیرانوند هم باشیم. بیرانوند با وجود آن‌که با پرسپولیس قرارداد دارد اما زمزمه‌ها درباره جدایی این دروازه‌بان ملی‌پوش زیاد است. بیرانوند از چند باشگاه اروپایی پیشنهاد دارد و بعید نیست که در روزهای باقی‌مانده از فصل نقل‌و انتقالات تابستانی تیم را ترک کند. گفته می‌شود بندی در قرارداد این دروازه‌بان وجود دارد که ممکن است برای سرخ‌پوشان دردسرساز شود و آن این‌که در صورت داشتن پیشنهاد خارجی می‌تواند این تیم را ترک کند. باشگاه تورینو ایتالیا جدیدترین مشتری دروازه‌بان ملی‌پوش پرسپولیس است. بیرانوند بند قرارداد‌۶۰۰ هزار یورویی با باشگاه پرسپولیس دارد که در صورت ترانسفر شدن این مبلغ به پرسپولیس پرداخت خواهد شد. از کالیاری و آتالانتا نیز به عنوان گزینه‌های دیگر خواهان این دروازه‌بان ملی‌پوش ایرانی یاد می‌شود.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ثبت بالاترین نرخ تورم ثبت شده مرکز آمار طی 15 سال اخیر

تعداد بازدید : 675

تورم سالانه از 40 درصد فراتر رفت

مرکز آمار ایران، دیروز نتایج بررسی ها و محاسبات خود در خصوص شاخص قیمت مصرف کننده در تیرماه امسال را منتشر کرد و از رسیدن تورم کل 12 ماهه (12 ماهه اخیر نسبت به 12 ماه قبل از آن)به 40.4 درصد خبرداد. این شاخص در پایان خردادماه 37.6 درصد بود که در پایان تیرماه 2.8 درصد رشد کرده است.گفتنی است بررسی تاریخچه نرخ تورم در کشور از سال 1383 تاکنون نشان می دهد این نرخ بی سابقه بوده است. پیش از این، بیشترین تورم 12 ماهه در مهرماه 92 و به میزان حدود 36 درصد رقم خورده بود.اما بررسی تغییرات ماهانه شاخص قیمت (متوسط قیمت سبد کالایی مصرف کننده)، حکایت از آن دارد که شاخص قیمت ها در تیرماه امسال نسبت به تیرماه 97 (تورم نقطه به نقطه) به میزان 48 درصد رشد کرده است. این شاخص بیشترین مقدار خود را در اردیبهشت ماه امسال در سطح 52.1 درصد ثبت کرد و بعد از آن وارد روند نزولی شد تا این که در تیرماه به 48 درصد رسید.گفتنی است، متوسط قیمت ها در تیرماه امسال نسبت به خردادماه، 2.8 درصد رشد کرده است. این شاخص ( که به آن تورم ماهانه می گویند) در اردیبهشت و خرداد به 1.5 و 0.8 درصد افت کرده بود. اما در تیر ماه، به نسبت ماه قبل، رشد بیشتری را ثبت کرده است.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تجدید چاپ های استثنایی به بهانه صدمین چاپ رمان «زویا پیرزاد»

تعداد بازدید : 1067

خانم های نویسنده؛ فرمانروایان تجدید چاپ در ایران

الهه آرانیان- وقتی گذرمان به قفسه «داستان و رمان ایرانی» در کتاب‌فروشی‌ها می‌افتد انواع و اقسام کتاب‌ها را در حجم‌های مختلف می‌بینیم با نویسندگانی که شاید نام خیلی‌های شان را هم نشنیده باشیم. آمارها نشان می‌دهد سالانه بیشتر از 200 رمان در ایران منتشر می‌شود اما آیا همه این کتاب‌ها پرفروش می‌شوند و به چاپ دوم، سوم و بیشتر می‌رسند؟ در این گزارش نگاهی انداخته‌ایم به رمان‌هایی که در طول 20 سال گذشته، با استقبال مخاطبان مواجه و بیش از 20 بار تجدید چاپ شده‌اند.

100تایی شدنِ «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»
در فاصله سال های1378 تا 1388، هفت اثر از شش نویسنده به چشم می خورد که تا سال 98 ،بیشتر از 20 بار تجدید چاپ شده‌است. «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» نوشته زویا پیرزاد، رکورد قابل توجهی از خودش به جا گذاشت و در بهار 98، برای صدمین بار تجدید چاپ شد. این رمان در سال 1380 برای اولین بار منتشر شد و به عبارتی هر سال، حدود پنج بار تجدید چاپ شده است. رمان بعدی «روی ماه خداوند را ببوس» از مصطفی مستور است که از سال 1379 تا امروز، به چاپ هشتاد و ششم رسیده است. «کافه پیانو» فرهاد جعفری از سال 86 تا حالا، به عدد قابل توجه 58 بار تجدید چاپ رسیده و دو رمان «پرنده من» و «ترلان» فریبا وفی، به ترتیب برای سی و یکمین و بیست و ششمین بار تجدید چاپ شده‌اند. «من او» رضا امیرخانی یکی دیگر از رمان‌هایی است که در طول 20 سال، به چاپ 47 رسید. «شما که غریبه نیستید» مرادی کرمانی هم از سال 84 تا حالا، به چاپ سی‌ام رسیده است.

۲ پدیده دهه نودی
در فاصله زمانی 1388 تا 1398، سه اثر از دو نویسنده چاپ اولشان را تجربه کرده‌اند و تا سال 98 بیشتر از 20 بار تجدید چاپ شده‌اند. نسیم مرعشی توانست با دو رمان «پاییز فصل آخر سال است» و «هرس»، رگ خواب مخاطب را پیدا و تجدید چاپ‌های شگفت‌انگیزی را تجربه کند. «پاییز فصل آخر سال است» در سال 93 منتشر شد و در طول پنج سال، به چاپ چهل و یکم رسید. «هرس»، رمان دیگر این نویسنده هم، با گذشت دو سال از انتشارش، به چاپ بیست و سوم رسیده است. روزبه معین، یک نویسنده دهه هفتادی است که با «قهوه سرد آقای نویسنده» شگفتی‌ساز شد. این رمان در سال 96 به بازار نشر راه یافت و هم اکنون به چاپ هفتاد و یکم رسیده است.

ناشرهای خوش‌شانس
دو نشر «مرکز» و «چشمه» ناشران خوش‌اقبالی بوده‌اند که هفت کتاب از این تعداد رمان را منتشر کرده‌اند. «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»، «روی ماه خداوند را ببوس»، «ترلان» و «پرنده من» در نشر مرکز و «هرس»، «پاییز فصل آخر سال است» و «کافه پیانو» در نشر چشمه منتشر شده‌اند. نشر معین «شما که غریبه نیستید» را راهی بازار کتاب کرده و «قهوه سرد آقای نویسنده» در نشر نیماژ منتشر شده است. نشر افق هم انتشار «من او» را به عهده داشت.

حرف حساب رمان‌ها
هر 10 رمان واقع‌گرا هستند و هر کدام بخشی از ماجراها و اتفاقات روزمره زندگی و افکار آدم‌ها را روایت می‌کنند. «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» روایت زندگی زنی است با همه عواطف و حساسیت‌ها، در برخورد با اتفاق‌ها و تصمیم‌ها.
«روی ماه خداوند را ببوس» داستان زندگی مردی است که درباره وجود خدا دچار تردید می‌شود. «کافه پیانو» روایت زندگی شخصی نویسنده‌ای کافه‌دار و دخترش، گل گیسوست. «من او» از عشقِ علی فتاح به دختر خدمتکارشان می‌گوید. «ترلان» داستان زندگی دختر جوانی است که به همراه دوستش برای گذراندن یک دوره آموزشی راهی تهران می‌شود و «پرنده من» روایت زنی خانه‌دار است از تناقض‌های جامعه و دغدغه‌هایش در دل زندگی روزمره. «پاییز فصل آخر سال است» از زبان سه دختر جوان امروزی است و «هرس»، از تاثیرات جنگ بر زندگی می‌گوید. «قهوه سرد آقای نویسنده» در ژانر معمایی- هیجانی، ماجرای یک نویسنده و یک دختر روزنامه‌نگار است. «شما که غریبه نیستید» هم از کودکی و نوجوانیِ «هوشو» حرف می‌زند.

جایزه پرافتخارترین نویسنده تعلق می‌گیرد به...
«چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» با انتشارش چراغ افتخارات را یکی پس از دیگری روشن کرد و چهار جایزه گرفت که عبارتند از: بهترین رمان سال ۱۳۸۰ پکا، بهترین رمان سال ۱۳۸۰ بنیاد فرهنگ گلشیری، لوح تقدیر از نخستین دوره‌ جایزه ادبی یلدا و بهترین رمان سال در بیستمین دوره کتاب سال. رمان پرافتخار دیگر «پرنده من» است با این جایزه‌ها: بهترین رمان سال ۱۳۸۱، برگزیده سومین دوره جایزه هوشنگ گلشیری، برنده دومین دوره جایزه ادبی یلدا، جایزه ادبی مهرگان و تقدیر در جایزه ادبی اصفهان. «ترلان» هم بعد از انتشار دست خالی نماند و جایزه برترین اثر در میان 10 اثر از نویسندگان آسیایی و آفریقایی را در سال 2017 به انتخاب مخاطبان کسب کرد. «روی ماه خداوند را ببوس» در سال 1379 برگزیده جشنواره قلم زرّین و «شما که غریبه نیستید» در سال ۱۳۸۴ برگزیده شورای کتاب کودک و درسال ۲۰۰۶ در کاتولوگ کلاغ سفید کتابخانه بین المللی کودکان معرفی شد. «پاییز فصل آخر سال است» دیگر رمان جایزه‌دارِ این جمع است که در سال 1394 جایزه ادبی جلال آل احمد را از آن خود کرد. در نهایت جایزه پرافتخارترین نویسنده از میان این 10 نویسنده به خانم فریبا وفی تعلق می‌گیرد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

از سرطان معده، شایع‌ترین سرطان بین مردان ایرانی چه می‌دانیم؟

تعداد بازدید : 1030

با مرگبارترین سرطان در ایران آشنا شوید

پزشکی

طی سال‌های اخیر سرطان معده، بالاترین میزان شیوع بین مردان ایرانی را داشته است. تشخیص دیرهنگام این سرطان در بسیاری از موارد، باعث شده تا غالبا افراد مبتلا، در زمان کوتاهی بعد از تشخیص بیماری، فوت کنند. این سرطان مرگبارترین سرطان بین مردان و زنان در ایران است. متاسفانه شیوع این سرطان در سال‌های اخیر در ایران افزایش داشته است. آشنایی با علل شیوع این سرطان در ایران می‌تواند به ما کمک کند تا با رعایت برخی نکات تا حد زیادی از بروز این بیماری پیشگیری کنیم. در عین حال توصیه می‌شود که حتما با علایم این بیماری آشنا شوید، چرا که تشخیص زودتر این بیماری، شانس بهبود را می‌تواند افزایش دهد.

علایم بیماری

سوزش معده

درد یا احساس سنگینی در ناحیه بالای شکم

دشواری در بلع

احساس پر بودن معده همراه با درد، قبل از سیر شدن در غذا خوردن

تهوع، بی اشتهایی، کاهش وزن و زردی پوست

وجود خون در مدفوع و مدفوع سیاه رنگ

استفراغ خونی

کشف توده شکمی قابل لمس

نکته: این بیماری در مراحل اولیه علامت بالینی ندارد.

علل شیوع

عفونت هلیوباکترپیلوری درمان‌نشده (البته وجود این میکروب به تنهایی باعث بروز سرطان نمی‌شود و عوامل دیگر نیز نقش دارند)

مصرف طولانی مدت غذاهای دودی‌شده یا نمک سود (به واسطه داشتن میزان بالای نیترات)

استفاده از رژیم های غذایی پرنمک و شور

مصرف سیگار، قلیان، تریاک

مصرف زیاد گوشت قرمز به ویژه گوشت کباب شده

مصرف زیاد خامه پرچرب

مصرف نوشیدنی‌های داغ، از جمله چای داغ که در مناطق شمالی کشور بسیار رایج است

بهداشت نامناسب دهان و دندان

مصرف کم میوه و سبزیجات

سابقه سرطان معده در خانواده

اعدادی از سرطان معده

رتبه 1 شیوع سرطان معده در بین مردان ایرانی

6 استان با بالاترین میزان شیوع سرطان معده در مردان: اردبیل، زنجان، خراسان شمالی، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و خراسان رضوی

آخرین آمار سالانه ابتلا ی مردان به سرطان معده در ایران 7150 مورد

آغاز سن بروز سرطان معده در مردان ایرانی: 50 سال به بالا

سن بروز سرطان معده در ایران 10 سال زودتر از میانگین جهانی آغاز می‌شود.

90 درصد افراد مبتلا به سرطان معده آلوده به میکروب هلیوباکترپیلوری هستند.

80 درصد مبتلایان به سرطان معده حداکثر ظرف دو سال پس از ابتلا، فوت می‌کنند.

درمان

جراحی و برداشتن تمام معده یا قسمت های سرطانی.

اگر بیماری در زمان تشخیص پیشرفت کرده باشد عمل جراحی، امکان پذیر نخواهد بود.

در صورت جراحی نکردن به علت پیشرفت سرطان، دیگر درمان‌ها از جمله شیمی‌درمانی به ندرت می‌توانند باعث بهبودی شوند.

به صورت کلی سرطان معده به سختی درمان می‌شود.

منبع: پژوهشکده بیماری‌های گوارش و کبد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گزارشی از روند کاهشی قیمت خودرو های داخلی و خارجی

تعداد بازدید : 851

دنده عقب قیمت خودرو

در صورت کاهش تقاضا قیمت ها همچنان کاهش خواهد داشت

عکس: میثم دهقانی محمد بهبودی نیا – ثبات نسبی بازار طی هفته اخیر در کنار کاهش تقاضا و سقوط دلار، قیمت خودرو را هم در سراشیبی قرار داده به طوری که نه تنها قیمت خودروهای داخلی کاهش یافته بلکه قیمت خودروهای خارجی نیز بین 20 تا 30 درصد تنزل یافته است. این روند نزولی همچنان ادامه دارد طوری که کارشناسان و روسای اتحادیه نمایشگاه داران در نقاط مختلف کشور به مردم توصیه می کنند فعلا برای خرید خودرو اقدام نکنند.

اوایل تیرماه رئیس اتحادیه نمایشگاه داران و فروشندگان اتومبیل مشهد در گفت و گو با خراسان رضوی، از افت حدود 25 درصدی قیمت خودرو های داخلی خبر داده و افزوده بود : « اواخر فروردین امسال جهش غیرمنطقی در بازار خودرو داشتیم که این جهش‌ها حتی در مقطعی به بیش از 50درصد رسید اما قیمت ها با افت حدود 25درصد روبه‌رو شده است و اگر تقاضا در بازار خودرو همچنان کاهش پیدا کند، قیمت ها کاهش بیشتری را تجربه خواهند کرد». حالا شرایط روزهای اخیر بازار نشان دهنده آن است که روند کاهش قیمت همچنان ادامه دارد و با رکود ایجاد شده در بازار پیش بینی می شود تعدیل قیمت ها بیش از این باشد.
بازارکساد خودروها
گزارش میدانی از برخی بنگاه های معاملات خودرو در شهر مشهد و همچنین بررسی قیمت خودروها در فضای مجازی نسبت به حدود یکی دو ماه قبل هم بر روند نزولی قیمت خودرو صحه می گذارد. تعداد زیادی از نمایشگاه داران ضمن تایید رکود بازار، نوسانات ارزی وافزایش خیره کننده قیمت خودروهای داخلی و خارجی در ماه های اولیه امسال را دلیل اصلی این رکود اعلام می کنند. روز گذشته یکی از شهروندان که برای فروش خودروی خود به خیابان خرمشهر مشهد آمده بود، در این باره گفت: اکنون بازار خودرو دچار رکود شدیدی شده و قیمت گذاری مشخصی در حوزه خودرو های خارجی وجود ندارد.
یکی از نمایشگاه داران خیابان گاز درباره وضعیت بازار خودروی داخلی گفت : اکنون تب بازار خوابیده و خرید و فروشی انجام نمی شود. وی افزود : در وضعیت امروز قیمت خودرو های داخلی در مدل های مختلف تا 25 درصد افت داشته است.
کاهش 30 درصدی قیمت خودرو های خارجی
یکی از نمایشگاه داران خیابان خرمشهر هم در این باره گفت : خرید و فروش خودروهای خارجی خیلی کم شده و به رکود بازار منجر شده است. موضوعاتی مانند کاهش قیمت دلار سبب شده قیمت برخی خودروهای خارجی تا 30 درصد کاهش یابد. وی افزود : البته واقعیت این است که امروز هر کس به هر قیمتی که بخواهد خودرو اش را می فروشد، چون درخصوص خودرو های خارجی وقتی مدل سال خودرو در بازار وجود نداشته باشد قیمت گذاری روی مدل های پایین تر به دلیل نبود معیار، غیرممکن می شود.
در ادامه به سراغ یکی از نمایندگی های فروش خودروی خارجی در مشهد می رویم .یکی از مسئولان این نمایندگی ضمن انتقاد از شرایط ترخیص در گمرک ها می گوید : مشکلات گمرکی باعث بالا رفتن بی رویه قیمت خودرو ها و رغبت کم فروشنده و خریدار و رکود بازار خودرو شده است و مسئولان درباره خودروهای خارجی باید فکری به حال ترخیص های گمرکی بکنند.
پیش بینی کاهش بیشتر
این کارشناس نمایندگی به افت شدید بازار خودروهای خارجی اشاره می کند و می گوید: افت قیمت در خودرو ها و مدل های مختلف متفاوت است و در خودروهای خارجی به صورت متوسط 30 درصد افت قیمت نسبت به اردیبهشت داشته ایم که نوسانات دلار هم تاثیر مستقیمی بر قیمت خودرو داشته اما واقعیت این است که قیمت خودرو بی حساب و کتاب بالا رفته است و پیش بینی می شود در ماه های آینده خودرو های خارجی به قیمت واقعی خود در بهمن ماه و اسفند ماه سال گذشته، برگردد.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکی از نمایندگان مجلس زندگی آبرومندانه را با حقوق کمتر از 8میلیون ممکن نمی داند

تعداد بازدید : 2266

زندگی آبرومندانه با چقدر حقوق؟

در گفت وگو با چند نماینده همین سوال را از آن ها پرسیدیم...

محمد جواد رنجبر- دو روز قبل یکی از نمایندگان مجلس گفته بود: در تهران و بعضی از شهرستان های دیگر با حقوق ماهیانه کمتر از هفت یا هشت میلیون تومان نمی توان زندگی آبرومندانه داشت. هدایت ا... خادمی نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس در نطق میان دستور خود، اظهار کرد: در تهران و بعضی از شهرستان های دیگر با حقوق ماهیانه کمتر از هفت یا هشت میلیون تومان نمی توان زندگی آبرومندانه داشت، قیمت مواد غذایی و هزینه های زندگی در کشور گران تر از کشورهای غربی است اما دریافتی مردم حداکثر یک بیستم آن جاست... .

با چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این باره گفت و گو کردیم و پرسیدیم که آیا با این اظهار نظر موافقید و با چه درآمدی می توان زندگی آبرومندانه ای داشت؟

علی اکبری، نماینده شیراز : نمی دانم استدلال این سخن چیست؟ اما این رقم نسبی است و با توجه به توقعات افراد از زندگی، متفاوت است. سطح زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است. شاید این رقم برای یک زندگی اشرافی کم باشد و برای یک زندگی معمولی، زیاد. شاید پنج درصد کارمندان تهرانی حقوق بیش از هشت میلیون دریافت کنند و حقوق بیشتر کارمندان تهرانی بین سه تا پنج میلیون تومان است. امکان زندگی آبرومندانه با کمتر از این رقم هم هست.

یحیی کمال پور، نماینده جیرفت و عنبرآباد : خیلی نمی خواهم واژه آبرومند را تایید یا نقض کنم، اما در همه شهرهای کشور به ویژه تهران، شرایط زندگی برای مردم سخت است. در جنوبی ترین نقطه تهران با درآمد دو، سه میلیون تومان به سختی می توان زندگی کرد. بسیاری زندگی سختی دارند، اما شرافتمندانه و آبرومند زندگی می کنند. نمی توان مبنای خاصی را تعریف کرد، زیرا شرایط افراد با یکدیگر متفاوت است.

رمضانعلی سبحانی فر، نماینده سبزوار: باید دید فرد چگونه زندگی می‌کند که هفت، هشت میلیون برای زندگی او کفایت می کند یا خیر. این موضوع شاخصه های مختلفی دارد. الان شرایط زندگی سخت است، اما آیا افرادی که با درآمد ماهیانه دو، سه میلیون تومان زندگی می کنند، بی آبرو زندگی می کنند؟این طور نیست؛ زندگی سختی را با حقوق پایین می گذرانند. باید دید شاخص های زندگی چیست؛ فردی که دارای دو، سه فرزند دانشجوست، با این رقم ها نمی‌تواند زندگی کند، اما یک زن و شوهر با رقم پایین تر می توانند زندگی کنند.

سعید باستانی، نماینده تربت حیدریه، زاوه و مه ولات: در این باره صحبت نمی کنم. این موضوعات باعث التهاب جامعه می شود.

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دیدگاه شما | 2 نظر

تعداد بازدید : 0

ارسال دیدگاه

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.