
با اینکه مارک ویلموتس مدت کوتاهی است که هدایت تیم ملی فوتبال ایران را برعهده گرفته، اما تیم ملی به سرعت از تفکرات دست و پا گیر و تدافعی زمان سرمربیگری کارلوس کیروش فاصله گرفته است. تقریبا هیچکس انتظار نداشت تیم ملی ایران که 8 سال با تفکرات دفاعی و بسته مرد پرتغالی مقابل حریفان قرار گرفته و با بردهای خفیف و بازی فاقد جذابیت و زیبایی رقبا را پشتسر گذاشته بود، به این سرعت با اندیشههای تهاجمی سرمربی بلژیکی خو بگیرد و پیش برود. پیروزی پرگل 5- صفر مقابل سوریه در نخستین آزمون ویلموتس با تیم ملی ایران به زعم خیلیها سنگ محک خوبی نبود و نمیشد درباره عملکرد فنی ایران و قابلیتهای مربی بلژیکی خیلی مطمئن و قاطع نوشت اما دیدار روز گذشته ایران و کره جنوبی دیگر جای تردید برای نقد عملکرد تیم ملی و سرمربی جدیدش باقی نمیگذارد. تیم ملی ایران روز گذشته با ترکیب علیرضا بیرانوند، محمدحسین کنعانیزادگان، مرتضی پورعلیگنجی، رامین رضاییان، میلاد محمدی، امید ابراهیمی، احسان حاجصفی، علیرضا جهانبخش، مهدی ترابی، مهدی طارمی و کریم انصاریفرد و درحالی که 2 تغییر نسبت به بازی با دوستانه با سوریه داشت به مصاف کره رفت. مارک ویلموتس به جای سیدمجید حسینی مصدوم از کنعانیزادگان استفاده کرده بود و ترابی هم فیکس به بازی گرفته شد و در ادامه جایش را به وحید امیری داد. تیم ملی که در چند سال گذشته با هدایت کیروش 5 بار با کره جنوبی بازی کرده و نباخته بود، روز گذشته با چهره تهاجمیتری مقابل چشم بادامیها قرار گرفت و با اینکه نفرات تقریبا همان بازیکنان زمان کیروش بودند اما تفاوت آشکاری در شیوه بازی تیم ملی نسبت به دوران کیروش وجود داشت. بازی زیبا، تماشاگرپسند و تهاجمی ایران باعث شد کره در خانهاش هم نتواند احساس برتری کند، هرچند که آنها روی اشتباه خط دفاعی ما و قاطی کردن پورعلیگنجی و محمدی به گل رسیدند اما شاگردان ویلموتس عقبنشینی نکردند و آنقدر هجوم بردند تا خط دفاع کره به اشتباه افتادند و گل تساوی را دریافت کردند. چند سیو عالی از بیرانوند و دروازهبان کره، 2 ضربه به تیر دروازههای 2 تیم، چندین صحنه مهیج و 2 گل که توسط هوانگ اویجو و کیم یونگوون(گل به خودی) به ثمر رسید، فوتبالدوستان ایرانی را به بازگشت تیم ملی به اصل خود که همان ارایه فوتبال تهاجمی و زیباست، امیدوار کرد. تیم ملی اگرچه پس از حدود 7 سال از کره گل خورد اما بازی زیبا و تماشاگرپسندش به مذاق همه خوش آمد، ضمن اینکه شکستناپذیری یوزها مقابل چشم بادامیها در ششمین بازی متوالیشان تداوم یافت.
آمار بازی کره جنوبی - ایران
طبق آمار منتشر شده از دیدار کره جنوبی و ایران مالکیت توپ در این بازی به شکل تساوی 50-50 بود و ایران البته عملکرد بهتری در شوت به سمت دروازه نسبت به حریف داشت. 2 تیم در پاس و دقت پاس نیز آمار نزدیکی با یکدیگر داشتند و ایران در این بازی400 پاس و 84 درصد دقت را داشت و حریف نیز 408 پاس و 83 درصد دقت را به خود اختصاص داد. تیم ملی ایران 6 شانس گل و حریف 4 موقعیت شکل دادند و در این بازی 33 ارسال انجام شد که 16 تای آن سهم ایران و 17 ارسال هم سهم کره جنوبی بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«من محمدحسین علیمیرزایی، یکی از کشاورزان شهرستان سرخس هستم که هر ساله 30هکتار از زمین هایم را به کاشت گندم دیم اختصاص میدهم. از اول خرداد برداشت گندم در سرخس و خرید تضمینی گندم توسط دولت، از دهم خرداد با نرخ 1700 تومان شروع شده. دلال ها گندم را به صورت نقدی با قیمتِ 1750در محل کشت و 2300 تومان درسیلــو، بدون هیچ دردسری از ما خریداری می کنند و ما نه کرایه حمل می دهیم، نه چند ماه برای دریافت پولمان معطل می شویم و نه در قیمت گذاری ها براساس کیفیت سنجیهای غیرمنصفانه که به «افت مفید» معروف است گیر میافتیم. اگر چه این روزها قرار است دولت پول گندمکاران سرخس را بعد از 10 روز تسویه کند اما در آینده و با بالارفتن حجم برداشت ها در کشور، قطعا این پرداختها با تاخیر سه ماهه یا بیشتر انجام می شود و با در نظر داشتن این موضوعات است که کشاورزان رغبتی به فروش گندم به دولت ندارند. یکی از موارد دیگری که باعث می شود کشاورزان، امسال رغبت کمتری به فروش گندم به دولت داشته باشند، این است که قیمت جو که خوراک غالب دام است، به هر کیلو 1800 تومان رسیده است، یعنی صدتومان هم بیشتر از قیمت گندم. روی همین حساب، برخی گندم ها را برای تغذیه دامهایشان نگه می دارند و تعداد این کشاورزان قابل توجه است.
با توجه به نزدیک شدن زمان برداشت گندم در کشور و نوسانات بازار ارز، زمزمه هایی مبنی بر ورود دلالان به حوزه خرید و فروش گندم و احتمال قاچاق این محصول استراتژیک از گوشه و کنار کشور به گوش می رسد. موضوعی که در صورت تحقق یافتن در سال 98، دولت را با مشکلات فراوانی روبه رو خواهد کرد.
علاوه بر نوسانات بازار، موضوعی که برخی کشاورزان در گفت و گو با خراسانرضوی بیان کردهانــد، رغبت نداشتن به فروش تضمینی گندم به دولت با قیمت هر کیلو 1700 تومان است. مبلغی که به اعتقاد کشاورزان به هیچ عنوان با افزایش قیمت های سرسام آور از جمله حقوق کارگران (90هزارتومان برای هر روز کار)، هزینه کمباین، هزینه کود و نهاده های لازم برای کشت گندم همخوانی ندارد. همه اینها دلیلی شد برای بررسی و پیگیری این دغدغه.
اگر وضع به همین منوال پیش برود، بهزودی دولت مجبور به واردات گندم با مبلغ بالای 3500 تومان می شود
«محمد شفیع ملک زاده» رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور که تا امروز در زمینه قیمت تضمینی گندم و اشکالات موجود در قیمت گذاری به صورت مستقیم، جلساتی را با مسئولان کشوری برگزار کرده است، در اینباره به خراسان رضوی می گوید: «دولت یک حرکت دیکتاتوری با خرید تضمینی گندم انجام داده که خودش قیمت را تعیین می کند و کشاورز را مجبور می کند گندم را به دولت بفروشد.
در صورتی که در تعریف خرید تضمینی آمده است کشاورز آزاد است گندمش را به هر قیمتی که قادر است در کشوربفروشد و در صورتی که نخریدند، در این مرحله دولت باید برای خرید تضمینی ورود کند و برای جلوگیری از ضرر و زیان کشاورزان، محصول را به صورت تضمینی بخرد. اما در سال های اخیر دولت گندم را از کشاورز تحویل می گرفت و سه ماه بعد به صورت قطره چکانی مبلغ را می داد. چند روز قبل من موضوع فروش گندم به افرادی به جز دولت را در شورای دبیران مطرح کردم و وزیر جهاد کشاورزی گفت برای فروش گندم هیچ منعی وجود ندارد و نمی توان کشاورزان را به فروش گندم مجبور کرد .
هزینه تولید گندم چندصد درصد بالارفته و دولتمردان انتظار دارند با تنها 20 درصد افزایش قیمت، کشاورز را متقاعد کنند که گندمش را به دولت بفروشد.
ولی واقعیت این است که اگر قرار باشد قیمت تمام شده گندم به همین شکل بالا برود، در سال های آینده به شدت با کاهش تولید مواجه می شویم و دولت مجبور به واردات گندم با مبلغ بالای 3500 تومان می شود. در روزهای اخیر اخباری مبنی بر خرید گندم از کشاورزان توسط دلالان به قیمت 2300 و قاچاق آن به خارج از مرزها به گوش می رسد و دولت اگر گندم را به قیمت منطقی بخرد، کشاورز تا کیلوی آخر گندمش را به دولت می فروشد نه به دلال. ولی موقعی که دولت از کشاورز با قیمتی کم گندم را خریداری می کند، کشاورزان گندم خود را به افرادی که به قیمت مناسب می خرند می فروشند. البته من موضوع قاچاق گندم را تایید نمی کنم و ما هم هر گونه قاچاق را مذموم می دانیم.»
تا امروز نه گزارشی مبنی بر قاچاق گندم داشتیم، نه ابلاغیهای برای افزایش قیمت خرید
در ادامه گزارش، برای شنیدن صحبت های «نجفقلی صالحی» معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی با او تماس می گیریم که ابتدا درباره احتمال قاچاق گندم در استان خراسان رضوی، در سال 98 و با توجه به نوسانات ارزی توضیح میدهد: «در استان خراسان رضوی تا امروز به ما گزارشی در زمینه قاچاق گندم داده نشده است و با توجه به شروع برداشت گندم و با در نظر گرفتن این احتمالات، جلساتی در استانداری برگزار شده و با نیروی انتظامی برای برخورد با قاچاق احتمالی گندم، هماهنگی های لازم به عمل آمده.» وی بهرغــم این که تعداد زیادی از کشاورزان اعلام کردهاند حاضر به فروش گندمهایشان به دولت نیستند، خاطر نشان می کند: «ما در سطح استان خرید تضمینی انجام می دهیم و کشاورزان هم گندمهایشان را به ما تحویل می دهند و مشکلی در این قسمت نداریم.»
در ادامه، از صالحی دلیل قیمت گذاری گندم به مبلغ کیلویی 1700 تومان و اعتراض کشاورزان و دلسردی آن ها به واسطه این قیمت خرید سوال می کنیم که پاسخ میدهد: «نحوه قیمت گذاری گندم، بارها بیان شده و در حال حاضر مطرح کردن این بحث جز این که باعث دلسردی مردم شود، نتیجه ای در پی نخواهد داشت .در مورد ادعای مطرح شده از سوی برخی کشاورزان مبنی بر این که به دلیل گران تر بودن قیمت جو، به جای فروش گندم به دولت یا دلالان، محصولاتشان را برای خوراک دام هایشان نگه دارند، باید بگویم قیمت جو، کیلویی 1500 تا 1600 تومان است و به نسبت گندم ارزان تر است و نمی توان قیمت جو به مبلغ 1800 تومان در هر کیلو را پذیرفت.» در پایان، صالحی درباره احتمال احتکار گندم با شرایط موجود هم می گوید: «کارخانجات در حد نیازشان مجاز به خریداری شده اند و در صورت هر گونه احتکار با آن ها برخورد می شود و باوجود اتفاقات اخیر و بی رغبتی کشاورزان به فروش گندم به دولت و احتمال به وجود آمدن کمبودهایی در ذخایر گندم کشور، دولت هنوز هیچ ابلاغیه ای مبنی بر افزایش قیمت نرخ تضمینی گندم نداشته و ابلاغیهای به دست ما نرسیده است.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گزارش و ترجمه: مصطفی قاسمیان
این روزها همهجا صحبت از «چرنوبیل» است؛ مینیسریال پنج قسمتی شبکه آمریکایی HBO که هفته پیش قسمت آخر آن پخش و خیلی سریع، به شدت محبوب شد. «چرنوبیل» به اندازهای مخاطبان را تحتتأثیر قرار داد که با رأی کاربران وب سایت IMDB، به صدر فهرست محبوبترین سریالهای تاریخ رفت. میانگین نمرهای که کاربران این سایت به «چرنوبیل» دادهاند، عدد شگفتانگیز 9.6 است. با این حال روایتی که این مینیسریال از واقعه انفجار نیروگاه هستهای در اوکراین به دست میدهد، از لحاظ تاریخی مورد برخی انتقادات قرار گرفته است. به تازگی مجله معتبر «نیویورکر» در مقالهای به اشتباهات تاریخی سریال پرداخته است. در ادامه مطلب، گزیدهای از مقاله این مجله آمریکایی را در چهار بخش میخوانید:
بدون اختلاف طبقاتی
اولین اشتباه سریال، نادیده گرفتن اختلاف گسترده طبقاتی از نظر اقتصادی و اجتماعی حاکم در شوروی سابق است. در روایت «چرنوبیل» این گونه به نظر میرسد که شخصیت «والری لگاسوف» دانشمند هستهای و عضو آکادمی علوم شوروی، همان طوری زندگی میکند که یک آتشنشان عادی ساکن شهر کوچک «پریپیات». وضعیت خانه و زندگی دانشمند هستهای به همان اندازه کثیف و درهموبرهم به نظر میرسد.
ترس همیشگی از گلوله؟
یکی از نقصهای بزرگ «چرنوبیل» بدون تردید روایت غیردقیق آن از ساختار قدرت در شوروی سابق است. به جز معدودی سکانس، بقیه آن چه در سریال میبینیم، جز کاریکاتوری احمقانه از آن چه «واقعا» در شوروی سابق میگذشت، نیست. مثلاً در قسمت 2؛ شخصیت «بوریس شربینا» عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست، «لگاسوف» را تهدید میکند که اگر طرز کار نیروگاه را به وی توضیح ندهد، وی را خواهد کشت. سراسر سریال مملو از اتفاقات این چنینی است که افراد از ترس گلوله، کارهایی انجام میدهند. در حالی که این دقیق نیست. اگرچه کشته شدن به ضرب گلوله، اتفاق غیرممکنی نیست اما واقعیت این است که افراد در شوروی سابق، به خاطر ترس از گلوله یا هیچ تنبیه دیگری نبود که کارهای محولشده را انجام میدادند. یکی از سکانسهای انگشتشمار «چرنوبیل» که روابط پیچیده و عجیب قدرت در شوروی سابق را نمایش میدهد، در همان اپیزود اول آمده است؛ جایی که «ژارکوف» یک دولتمرد کهنهکار شوروی، در شورای حکومتی منطقه سخنرانی کوتاهی انجام میدهد. او درباره «باور داشتن» صحبت میکند و میگوید، باید شهر قرنطینه شود تا از انتشار اطلاعات اشتباه و به وجود آمدن شایعات جلوگیری شود. سخنرانی شورانگیز وی در این جمع 10-12 نفره، نمایی از همه چیزی است که در سیاست شوروی میگذشت.
انتقادات عجیب دانشمندان
مواجهههای انتقادی شخصیتهای دانشمند سریال با سیاستمداران، گاهی خندهدار است! مثلا در قسمت 3 «لگاسوف» میپرسد: «ببخشید، شاید من زمان زیادی را در آزمایشگاه گذرانده باشم یا شاید اصلا احمق باشم، اما آیا واقعاً همهچیز (حکومت) این طوری کار میکند؟ یک تصمیم ناآگاهانه و خودسرانه توسط یک عضو بلندپایه حزب گرفته میشود و فقط خدا میداند به قیمت جان چند انسان تمام میشود؟» بله، قطعاً تصمیمات همانطور گرفته میشد و افراد همانطوری کشته میشدند، اما آیا کسی که زمان زیادی را در آزمایشگاهش گذرانده، این چیزها را نمیداند؟ در واقع اگر او نمیدانست که حکومت چطور تصمیم میگیرد، اصلاً صاحب آن آزمایشگاه نمی شد!
در مثالی دیگر، در قسمت دوم، «اولیانا هومیوک» دانشمند زن که در این زمینه از «لگاسوف» هم بدتر است، به یکی از مقامات حزب میگوید: «من یک فیزیکدان هستهای هستم. قبل از این که تو معاون وزیر بشوی، در یک کارخانه کفش کار میکردی.» اولاً که چنین دیالوگی هیچ گاه گفته نمیشد. ثانیاً ممکن است که یک مقام بلندپایه حزب کمونیست، قبلاً در کارخانه کفش کار میکرده اما این به آن معنا نبوده که او قبلاً پینهدوز بوده! شاید در کارخانه کفش کار کرده، اما نه در کف کارخانه، بلکه از جایی مثلاً در مدیریت کارخانه شروع و در حزب کمونیست پیشرفت کرده است.
یک دانشمند همهچیزدان
بزرگ ترین قصهپردازی سریال اما، همان وجود شخصیت «اولیانا هومیوک» است که برخلاف دیگر شخصیتها، تخیلی است و دهها دانشمندی را نمایندگی میکند که به «لگاسوف» یاری میرساندند. «هومیوک» دقیقاً بر اساس کلیشه «همهچیزدان هالیوودی» ساخته شده؛ بلافاصله بعد از انفجار، سریع متوجه میشود که اتفاقی صدها کیلومتر آنطرفتر افتاده و به سرعت به سراغ حل مشکل میرود، برخلاف انبوه حاضران در محل انفجار که انگار ساعتها باید بگذرد تا متوجه حقیقت اتفاق بهوقوعپیوسته شوند. به علاوه او آنقدر حقیقتجوست که با دهها نفر از افرادی که از شدت تشعشعات در حال مردن هستند، مصاحبه میکند، متوجه سانسور بعضی اسناد علمی میشود و با ژرفنگری، دقیقهبهدقیقه متوجه ماهیت وقایع هست، او حتی دستگیر هم میشود اما به فاصلهای کم به جلسه مهمی که در حضور «گورباچف» رهبر شوروی تشکیل شده، راه مییابد! وقوع این اتفاقات محال است. در واقع مشکل این نیست که شخصیت «هومیوک» تخیلی است، بلکه مسئله اصلی آن است که این همه دانایی و تخصص تنها در یک «قصه» وجود دارد، نه در واقعیت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روز گذشته خبری در برخی رسانه ها منتشر شد مبنی بر این که پروژه طرق توسط اداره اماکن نیروی انتظامی پلمب و از ادامه عملیات اجرایی در آن جلوگیری شده است. مدیر سرمایه گذاری و مشارکت های معاونت اقتصادی شهرداری مشهد در این خصوص به «خراسان رضوی» گفت: پروژه گردشگری طرق در سه فاز در حال اجراست و در مجموع 100 هکتار مساحت دارد که 88 هکتار آن مربوط به بخش تفریحی و گردشگری و 12 هکتار در ضلع شمالی آن نیز در اختیار سرمایه گذار پروژه است که بحث های هزینه های آستان قدس و حق تقدیمی، مجوزهای شهرداری و پروانه را حل کرده است. مصوبات و مجوزهای شورا و کمیسیون ماده 5 را نیز در سال های اخیر گرفتیم.
محمدی مقدم افزود: قسمت 12 هکتاری نیز خود به دو قسمت دیگر تقسیم شده که یک مجموعه اقامتی و یک مجموعه تجاری در آن دیده شده است. در خصوص بحث اقامتی یک سری صحبت ها و مکاتباتی بین ما و میراث فرهنگی مطرح شد بابت این که نقشه ها باید به تایید میراث برسد که ما هم بر آن صحه گذاشتیم، به لحاظ مجوز ، شهرداری پروانه پروژه را صادر کرده است ولی پروژه های اقامتی باید نقشه های آن به تایید میراث فرهنگی نیز برسد. حدود سه ماه پیش به سرمایه گذار گفتیم که باید تاییدیه میراث را بگیرید که از همان زمان هم در بخش اقامتی کاری انجام نمی شود، بنابراین اگر نهادی پلمب کرده اطلاعی ندارم اما کاری در آن بخش انجام نمی شد.
وی تصریح کرد: در قسمت گردشگری مجموعه 12 هکتاری، شهرداری مجوز این مکان و پروانه را صادر کرده و با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز مکاتباتی داشتیم و قرار بوده طرح این مجتمع به تایید آن ها هم برسد و طبق معمول تا این تایید انجام نشود اجازه بهره برداری داده نخواهد شد اما نمی دانم که این کار به کجا رسید ولی اطمینان دارم پلمب توسط شهرداری یا با اطلاع و تایید ما صورت نگرفته است.
وی یادآور شد: دو سه ماه قبل مکاتباتی با اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری داشتیم که نقشه ها باید به تایید آن ها برسد و ما هم قبول داریم. از همان موقع به سرمایه گذار اعلام کردیم در بخش اقامتی پروژه کاری انجام نشود و حدود سه ماهی می شود که در بخش اقامتی اقدام خاصی انجام نشده اما بخش تجاری پروژه تقریبا فعال است. محمدی مقدم افزود : حالا اگر نهادی اقدام به پلمب کرده چون ما ناظر مستقیم نیستیم از آن اطلاعی نداریم.
وی تاکید کرد: اجرای این پروژه 400 اشتغال مستقیم ایجاد کرده و تا کنون 150 میلیارد تومان سرمایه گذاری نیز در آن انجام شده است و امیدواریم با تکمیل این پروژه بیش از هزار نفر در آن مشغول به کار شوند. ضمن این که در یک قسمت این اراضی نیز در حال احداث تصفیه خانه برای این منطقه هستیم که به مردم محدوده سیدی و ... خدمت رسانی می کند و تا کنون حدود 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته و حداکثر تا سه ماه آینده وارد چرخه می شود.
ضرورت همکاری برای حفظ سرمایه گذاران
مدیر سرمایه گذاری و مشارکت های معاونت اقتصادی شهرداری مشهد در ادامه از ضرورت همکاری همه دستگاه های اجرایی برای حفظ سرمایه گذاران در مشهد گفت و تاکید کرد: سرمایه گذار چون در کشورهای خارجی سرمایه گذاری می کرده، با ضوابط ما آشنا نبود ولی هر زمان که خواسته ای وجود داشت و مطرح شد تا جایی که امکان داشت، آن را اجرایی و تا کنون نیز بیش از 140 میلیارد تومان در این پروژه هزینه کرده است.
محمدی مقدم گفت: از دستگاه هایی که در این زمینه همکاری خوبی با ما داشتند تشکر می کنیم، تا کنون همه دستگاه های دخیل همکاری داشته اند و امیدوارم از این به بعد همه پای کار باشند تا سرمایه گذار به ادامه کار رغبت داشته باشد و اتفاقات این گونه موجب دلسردی سرمایه گذار نشود.
پلمب به دلیل نداشتن مجوز از میراث فرهنگی
اما معاون سرمایهگذاری و تامین منابع ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان درباره پلمب این پروژه به ایرنا گفت: طی نشدن فرایندهای قانونی سرمایه گذاری در حوزه گردشگری و هتل داری علت پلمب، مهر و موم و توقف ساخت این پروژه گردشگری است. احمد دیناری ادامه داد: بر اساس مکاتبات مرجع قضایی با این اداره کل مبنی بر دریافت نشدن مجوز برای ساخت پروژه گردشگری طرق، این معاونت با انجام مکاتباتی با شهرداری مشهد اعلام کرد برای بخش تجاری ساختمان اصلی این پروژه پروانه ساخت توسط شهرداری مشهد صادر شده است اما صدور پروانه تأسیس و راه اندازی بخش اقامتی منوط به مجوز اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی است. وی اظهار کرد: بررسیهای بیشتر نشان داد در کمیسیون ماده 5 با ساخت پروژه با کاربری اقامتی در مشهد بدون اعلام درخواست از معاونت سرمایه گذاری اداره کل میراث فرهنگی استان موافقت شده است. دیناری با تاکید بر این که متولی صدور مجوز برای اجرای پروژههای گردشگری و اقامتی اداره کل میراث فرهنگی است، افزود: طبق فرایند قانونی، سرمایه گذار این پروژه قبل از هر اقدامی باید به میراث فرهنگی مراجعه و پس از دریافت موافقت اصولی اقدام به استعلام از شهرداری میکرد.
وی تصریح کرد: این پروژه برای انجام هر اقدام بیشتر عمرانی باید فرایند دریافت مجوز را از این اداره کل طی کند کما این که موارد تخلف یک ماه پیش به نماینده سرمایه گذار این پروژه اعلام شد اما اقدامی برای دریافت مجوز انجام نشد بنابراین این پروژه توسط اداره اماکن نیروی انتظامی مهر و موم شد. معاون سرمایهگذاری و تأمین منابع ادارهکل میراثفرهنگی استان در خصوص نحوه طی فرایند دریافت مجوز برای اجرای این پروژه افزود: سرمایه گذار در نخستین گام باید در سامانه الکترونیکی بر اساس مصادیق تأسیسات گردشگری که در ۱۶ بند تعریف شده است، نوع تأسیسات گردشگری را انتخاب کند، بارگذاری مدارک و مستندات درخواستی در سامانه، گام بعدی است و سپس در صورت برخورداری از شرایط لازم، موافقت اصولی برای متقاضی صادر میشود. طی شدن مراحل درخواست در سامانه تا صدور موافقت اصولی یک ماه زمان میبرد و در صورت وجود تمامی مدارک و شرایط لازم با در نظر گرفتن انجام استعلامات، حداکثر دو ماه زمان برای آغاز اجرای پروژه لازم است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سه سال از درگذشت استاد حمید سبزواری مشهور به «پدر شعر انقلاب» می گذرد اما تاکنون وعده های مسئولان در خصوص ثبت روزی به یاد او در تقویم رسمی کشور، ساخت المانی در آرامگاه استاد سبزواری، فرهنگ سرا و ... محقق نشده است. به گزارش خراسان رضوی، حسین آقا ممتحنی معروف به حمید سبزواری در سال ۱۳۰۴ در سبزوار به دنیا آمد. استاد حمید سبزواری که به «پدر شعر انقلاب» شهرت یافته و شاعر اشعار مختلف حماسی، عرفانی اعم از قصیده، غزل، دوبیتی، رباعی و شعر نو است در سحرگاه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ در ۹۱ سالگی در یکی از بیمارستانهای تهران چشم از جهان فروبست و در روز ۲۶ خرداد در بوستان جانبازان شهر سبزوار به خاک سپرده شد.
گذری بر دوران کودکی و جوانی استاد سبزواری
پدرش عبدالوهاب و پدر بزرگش ملا محمد صادق ممتحنی نیز هر دو شاعر بودند و استاد سبزواری اصول شاعری را از پدر خود آموخت که در بزرگ سالی نابینا شده بود. از آن جا که مادرش بانویی باسواد بود و تمام حروف را در دوران پیش از مدرسه به او آموزش داده بود وقتی به مدرسه رفت در کلاس اول می توانست بسیاری از کتاب ها را بخواند . وی در سال 1311 در هفت سالگی به مدرسه رفت و در مدرسه شیخ حسن داورزنی که مدرسه مردمی بود به تحصیل علم و دانش مشغول شد.
حمید سبزواری از 14 سالگی شروع به سرودن شعر کرد و اشعارش را در دفتری با نام «فریاد نامه» می نوشت که بیشتر اشعارش اجتماعی بود. این شعرها بیشتر به علت جریان های سال 1320 و ورود متفقین به ایران و مشکلات اقتصادی و معیشتی بود. وی ابتدا به سرودن تصنیف پرداخت که در آن زمان معمول و مرسوم شده بود و آن را در کتاب فروشی می فروخت. حمید سبزواری با شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش بین 80 نفر رتبه سوم را کسب کرد. او در سال 1331 ازدواج کرد و یک سال بعد از ازدواج، کودتای 28 مرداد 1332 برای او گرفتاری هایی به وجود آورد و تحت تعقیب قرار گرفت. چندی متواری بود و مدتی را در اسفراین سپری کرد. بعد از انقلاب، ضمن کار در بانک، برای انقلاب شعر و شعار می ساخت که در راهپیمایی ها و نماز جمعه خوانده می شد. یکی از این شعرهای معروف «آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» بود.
حمید سبزواری بعدها احساس کرد که باید کاملا در خدمت انقلاب باشد و از طریق شعر و سرود انقلابی حرکت کند به این دلیل خود را بازنشسته کرد و به صدا و سیما رفت. از استاد حمید سبزواری تاکنون هشت مجموعه شعر با عنوان های سرود درد، سرود سپیده، کاروان سپیده، یاد یاران، گزیده ادبیات معاصر، به رنگ درآمده دشمن، سرودی دیگر و در آبان ماه سال گذشته نیز مجموعه شعر این بانگ آزادی با همکاری سازمان بسیج هنرمندان به چاپ رسیده است.
پدر شعر انقلاب در غربت بی توجهی مسئولان شهری
با گذشت سه سال از درگذشت پدر شعر انقلاب اما او همچنان در زادگاهش در غربت به سر می برد چراکه مسئولان شهرستان سبزوار وعده داده بودند که ثبت روزی به یاد پدر شعر انقلاب در تقویم رسمی کشور، ساخت المانی در آرامگاه استاد سبزواری، فرهنگ سرایی شامل موزه، کتابخانه، سالن های نمایشگاهی و تالار اجتماعات و ... محقق شود اما هیچ کدام از وعده های مسئولان شهری محقق نشده است.
استاد سبزواری شخصیتی ملی و تاثیر گذار در انقلاب اسلامی بوده و مسئولان با توجه به شان و جایگاه وی برای تحقق وعده های نا تمام بشتابند.
وعده های مسئولان برای استاد سبزواری محقق نشده است
فرزند ارشد استاد سبزواری در خصوص تحقق وعده ها برای ایجاد موزه، بازسازی منزل قدیمی و ایجاد فرهنگ سرا به خراسان رضوی گفت: با گذشت سه سال از درگذشت استاد سبزواری مشهور به پدر شعر انقلاب اتفاق خاصی برای تحقق این موضوعات نیفتاده است. محسن ممتحنی با اشاره به واگذاری منزل قدیمی استاد سبزواری برای بازسازی به دانشگاه حکیم سبزواری، افزود: شنیده ایم که در روز های اخیر گروهی برای بازسازی به منزل قدیمی رفته اما هنوز فرصت نشده که ببینیم چه اقداماتی انجام شده است. وی با بیان این که ما شنیده ایم مسئولان صحبت هایی در خصوص احداث المان و موزه استاد سبزواری مطرح کرده اند ولی تاکنون اقدام عملی ندیده ایم، بیان کرد: قرار شده در مراسم گرامی داشت سومین سالروزدرگذشت استاد سبزواری صحبت هایی در خصوص این موضوعات با مسئولان داشته باشیم. فرزند ارشد استاد سبزواری ادامه داد: خانواده استاد سبزواری نمی خواهد هزینه زیادی بر دوش مسئولان باشد و می دانیم وضعیت اعتباری و مالی خوبی در کشور نیست و مسئولان با توجه به وضعیت مالی و اقتصادی در خصوص استاد سبزواری تصمیم گیری کنند. ممتحنی همچنین در خصوص آثار منتشر نشده استاد سبزواری گفت: تعداد آثار چاپ نشده استاد سبزواری زیاد است و بخشی از این آثار در سال گذشته با همکاری سازمان بسیج هنرمندان به چاپ رسیده البته بنده نمی خواستم که آن ها به چاپ برسانند. وی افزود: تعداد زیادی از آثار استاد سبزواری بدون چاپ مانده و نیاز به تشکیل شورایی دارد تا اشعار را بررسی کنند. فرزند ارشد استاد سبزواری در خصوص اشیای به جا مانده از پدرش، تصریح کرد: بخشی از اشیای به جا مانده استاد سبزواری به موزه شهرستان سبزوار منتقل شده و بقیه اشیا نیز موجود است و مسئولان هر زمان بخواهند، تحویل می شود.
ارسال طرح توجیهی ثبت روز شعر انقلاب به شورای فرهنگ عمومی کشور
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سبزوار نیز با بیان این که نام گذاری یک روز در تقویم رسمی کشور به یاد استاد سبزواری یکی از مطالبات اهالی فرهنگ و هنر است، افزود: به پیشنهاد این اداره و مصوبه شورای فرهنگ عمومی سبزوار و استان، طرح توجیهی ثبت روز 22 خرداد همزمان با سالروز درگذشت استاد حمید سبزواری به عنوان روز شعر انقلاب به شورای فرهنگ عمومی کشور ارسال شده است. رضا شجاع مقدم افزود: امیدواریم مورد موافقت قرار گیرد چراکه استاد سبزواری در دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با اشعار حماسی خود خدمات شایسته ای را انجام داده است.
ثبت یک روز به یاد استاد سبزواری در دست پیگیری است
نماینده مردم سبزوار، جوین، جغتای، خوشاب، داورزن، ششتمد و روداب در مجلس نیزاظهار کرد: استاد سبزواری شخصیت انقلابی بود که سابقه مبارزات او به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی باز می گردد و قبل از انقلاب به دلیل فعالیت های سیاسی به نوعی از کار برکنار شد. علی سبحانی فر افزود: در اوایل و پس از انقلاب اسلامی با سرودن اشعار حماسی و انقلابی از جمله شعر «این بانگ آزادی و خمینی ای امام» شور و هیجان خاصی را در میان مردم ایجاد کرد. وی در خصوص ثبت 22 خرداد ماه به نام استاد سبزواری در تقویم رسمی کشور، تصریح کرد: این موضوع در دست پیگیری است و امیدواریم با همکاری دیگر مسئولان مطالبه اهالی فرهنگ و هنر محقق شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مادری کردن به ویژه زمانی که کودکان کم سن و سال هستند، در کنار شیرینیهای خاص خودش، محدودیتهایی را نیز به دنبال دارد. نداشتن زمان برای فعالیتهای لذتبخش شخصی، کمبود وقت برای تقویت تواناییها و مهارتها و البته محدود شدن روابط اجتماعی و رفت و آمد کم با دوستان از جمله این مواردند. واکنش همه مادران در قبال این محدودیتها یکسان نیست؛ برخی به واسطه قرار گرفتن در چنین موقعیتی ممکن است احساس فشار زیادی کنند و حتی علایم افسردگی و اضطراب شدیدی در این وضعیت در آن ها مشاهده شود و توان پیدا کردن راه برونرفت از این وضعیت را از دست بدهند اما در مقابل برخی مادران به دنبال تغییر در این وضعیت و فراهم آوردن شرایطی هستند که بتوانند همراه با فرزند خردسالشان در جمعهای دوستانه حضور یابند و در کنار آن توانمندیهای خود را نیز تقویت کنند. در این پرونده معرفی کوتاهی از مستند مادرانه خواهیم داشت؛ مستندی که به تلاشهای گروهی از همین مادران میپردازد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این مستند و موضوعاش، مصاحبه کوتاهی با کارگردان این مستند، «علیرضا باغشنی» داریم و از یکی از پایهگذاران دورهمیهای مادرانه، «محبوبه اسماعیلزاده» نیز از فوت و فن استمرار داشتن این جلسات پرسیدهایم. در کنار آن، ایدههای دیگری را که میتواند به مادران فرصت دهد تا با همراهی فرزندانشان به فعالیتهای آموزشی، ورزشی و تفریحی بپردازند مرور خواهیم کرد و البته برای آنهایی که هنوز به ضرورت چنین فعالیتهایی مجاب نشدهاند، فهرستی کوتاه از مزیتهای این فعالیتها تهیه کردهایم.


هدف مستند مادرانه و بازخوردها به آن در گپی کوتاه با کارگردان این مستند
این فعالیتها برای همه قابل اجراست


ایدههایی که به مادران و کودکان کمک میکند در کنار هم فعالیتهایی را انتخاب کنند و انجام دهند
از ورزش و تفریح تا آموزش

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اجتماعی- یک ماه پس از این که گوگل دو اپلیکیشن تقریبا محبوب ایرانی ها هاتگرام و طلاگرام را از دستگاه های اندروید ایرانی ها حذف کرد ، حالا خبر رسیده است که پایان خرداد فعالیت این دو پیام رسان به طور کل متوقف خواهد شد. این خبر را خبرگزاری جماران دیروز منتشر کرده است و تا لحظه تنظیم این خبر (عصرسه شنبه) منابع رسمی درباره این خبر اظهارنظری نکرده اند.
ریزش شدید کاربران پس از دستبرد گوگل
در این خبر آمده است: «پس از حذف این دو پیام رسان از گوشیهای تلفن همراه، کاربران چند ده میلیونی این دو پوسته، ریزش شدیدی داشته است. سرانجام سایر پوستههای غیررسمی تلگرام مشخص نیست. آیا حکم قضایی برای انسداد سایر پوستهها نیز صادر خواهد شد؟ »
فیرزآبادی وعده خبر خوب داده بود
این خبر در حالی دیروز منتشر شده است که 17 اردیبهشت گذشته فیروزآبادی رئیس مرکز ملی فضای مجازی درباره وضعیت تلگرام های فارسی پس از حذف از دستگاه های اندروید توسط گوگل گفته بود: خبرهای خوبی وجود دارد و به خصوص فشاری که آمریکاییها وارد میکنند باعث شده که سرعت بگیرند و به زودی اعلام میکنند که این استقلال اتفاق میافتد.
نیاز 250 میلیاردی برای مستقل شدن
وی همچنین اعلام کرده بود که مبلغ ۲۵۰ میلیارد تومان برای مستقل شدن این دو پیام رسان وجود دارد .
درباره آینده پیامرسانها امیدوارتر هستیم
فیروزآبادی ضمن مخالفت با ادعای شکست خوردن پیامرسانهای بومی تاکید کرده بود که روند سرعت پیشرفت آن ها سریعتر خواهد شد: « سرعت تحولات ما در رشد پیامرسانهای داخلی کمتر از سرعت رشد پیامرسانهای خارجی در کشور خودشان نبوده است. البته ما تصوری داشتیم و مردم و مسئولان انتظار داشتند که ظرف شش ماه یا یک سال به خودکفایی برسیم اما این موضوع زمان برده است. البته من امیدوار به آینده هستم که به زودی با رشد پیامرسانهای داخلی، مردم چشمی به پیامرسانهای خارجی نداشته باشند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اجتماعی- برخی همچون وزیر سابق آموزش و پرورش معتقدند به طرح آمار اعتیاد و موضوعاتی از این قبیل درباره دانش آموزان خیلی نباید ورود کرد چراکه باعث ایجاد نگرانی میان پدرومادرها و خانواده ها می شود. اما به نظر می رسد پنهان کردن این موارد نیز چندان دردی را دوا نمی کند. چنان چه روزگذشته دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره وضعیت اعتیاد درمیان دانش آموزان اطلاعاتی را ارائه کرده است.
ابتدا این که ماده مخدر «گل» را بین دانش آموزان شایع دانسته و گفته است: نوع مواد مصرفی شایع در میان دانش آموزان، گل است که قبلا میگفتند منشأ گیاهی دارد و ضرر ندارد، در حالی که قدرت توهمزایی آن بیشتر است.
آمار چقدر است؟
مومنی درباره آماردانش آموزان معتاد به این عدد اشاره کرد: آمار اعتیاد در جمعیت دانش آموزی ۲/۱ درصد است و افزایش پیدا نکرده است. حتما باید پایشهای مجدد در این زمینه صورت بگیرد، چون جمعیت دانش آموزی ثابت نیست و هر ساله تعدادی دانش آموخته میشوند و باید این پایشها به روز رسانی شوند.
افزایش 154 درصدی کشف در اطراف مدارس
وی درباره طرح پاک سازی تا شعاع چندصد متری مدارس نیز گفت: مراقبت در اطراف مدارس از اولویت های دستگاههای مقابلهای است.
اقدامات در شعاع چندصدمتری مدارس انجام و تقویت و تشدید شده است، به گونهای که کشفیات در اطراف مدارس در دو ماه ابتدای امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۵۴ درصد رشد داشته است.
گل چیست؟
«گُل» یا ماریجوانا ماده محرک نام آشنایِ این روزها در میان جوانان و یکی از خطرناکترین موادی است که باعث افزایش ضربان قلب، احساس بیقراری و توهم میشود. گل از برخی گیاهان به دست می آید که به نظر می رسد با درصد اعتیادآوری بالاتر جایگزین شیشه شده است . فرد پس از مصرف به دلیل آثاری که روی عملکرد سیستم مغزی می گذارد ضمن احساس دریافت انرژی بالا، سرخوش شدن و خندههای زیاد و بی مورد به بروز رفتارهای غیرمتعارف و نامتعادل مبتلا می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.