پس از چند روز حرف و حدیث و طرح بسیاری از شایعات و گمانه ها درخصوص سهمیه بندی بنزین، دیروز بالاخره دو مقام از وزارت نفت، موضوع شروع سهمیه بندی از پنج شنبه را تکذیب کردند اما توضیحات بیشتری در این خصوص ارائه نکردند. موضوعی که باعث خواهد شد، موج دیگری از شایعات شکل بگیرد. این ابهام آفرینی دولت و فرار از تصمیم گیری و شفاف سازی در حالی است که وزیر اقتصاد، دوشنبه شب گفته بود که لایحه مربوط به سهمیه بندی بنزین در حال نهایی سازی است.
اعلام این موضوع در کنار اخباری که روز سه شنبه از سوی برخی خبرگزاری ها از آغاز سهمیه بندی از روز پنج شنبه منتشر شده بود باعث شد در برخی شهرها، مقابل پمپ بنزین ها صف های طویلی شکل بگیرد.بعد از سخنگوی شرکت پالایش و پخش، دیروز وزیر نفت هم توضیحاتی در این خصوص ارائه کرد. به گزارش ایرنا، وزیر نفت نیز در حاشیه نمایشگاه بین المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی، گفت: آغاز سهمیه بندی بنزین از فردا و موضوع های مطرح شده در این زمینه از سوی برخی رسانه ها دروغ است و مثل همیشه دروغ می گویند. با این حال زنگنه توضیحات بیشتری نداد و فقط گفت: در روزهای بعد، توضیحات بیشتری در این زمینه اعلام می شود.به گزارش خبرنگار خراسان، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در حاشیه سفر خود به مشهد مقدس با اشاره به اخبار مطرح شده در خصوص سهمیه بندی بنزین گفت: آن چه درباره بنزین در شبکههای اجتماعی بیان می شود صحیح نیست. در جلسه سران قوا بحثی در این خصوص مطرح شد که بنا شد سهمیه بندی به نحوی انجام شود که هم قانون رعایت شود و هم به مردم فشاری نیاید. قانون به این موضوع مجوز داده است تا با شرایطی انجام شود. این در حالی است که برخی رسانه ها مثل فارس و تسنیم در گزارش هایی تصریح کردند که قرار بود سهمیه بندی از پنج شنبه آغاز شود اما فشار برخی نمایندگان مجلس مانع از اجرایی شدن این تصمیم و عامل تعویق آن شده است. در همین زمینه، خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه در وزارت نفت گفت: جو روانی که نمایندگان مجلس ایجاد کرده بودند موجب تعویق این تصمیم شده است.
افزایش مراجعه مردم به پمپ های بنزین با وجود تکذیب شایعه آغاز سهمیه بندی
با وجود تکذیب شایعه آغاز سهمیه بندی بنزین، مراجعه مردم به جایگاه های عرضه بنزین در مشهد افزایش یافت.مشاهدات خبرنگار خراسان رضوی طی دیروز از برخی جایگاه های عرضه بنزین در مشهد، حاکی از تشکیل صف های طولانی خودروها برای سوخت گیری بود.در همین زمینه رئیس انجمن صنفی جایگاهداران استان به ایسنا گفت: بعد از شایعه گرانی بنزین، تمایل مردم برای سوخت گیری بیشتر شده است. قاسم کامرانفر افزود: بعد از انتشار شایعه افزایش قیمت بنزین، جمعیت بیشتری در جایگاههای سوخت حضور پیدا کردند.وی ادامه داد: تا ظهر چهارشنبه (دیروز) گزارشی در خصوص نابه سامانی یا ارائه نشدن سوخت اعلام نشده است زیرا برای جایگاهها تفاوتی ندارد و از افزایش قیمت چیزی عاید آنان نمیشود.رئیس انجمن صنفی جایگاهداران استان گفت: زمانی که فراورده ای گران میشود، در جایگاهها مابهالتفاوت آن را حساب میکنند و اگر قیمت چند برابر شود، مقداری را که در مخزن وجود دارد بررسی میکنند تا ساعت 24 که میخواهند نرخ را تغییر دهند، آن را برمبنای نرخ جدید محاسبه کنند و صفر تا 100، نرخ جدید لحاظ میشود.وی با بیان این که صف های طولانی در جایگاهها وجود دارد، افزود: استفاده از کارت سوخت در جایگاهها هنوز اجباری نشده است.
آخرین خبر رئیس مجلس درباره بنزین
همچنین به گزارش ایسنا، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز عصر دیروز در بدو ورود به مشهد در جمع خبرنگاران با اشاره به اخبار در خصوص سهمیه بندی بنزین گفت: آنچه در مورد بنزین در شبکههای اجتماعی بیان می شود صحیح نیست. امروز (دیروز)در جلسه سران قوا در این خصوص بحث و بنا شد سهمیه بندی به نحوی انجام شود که هم قانون رعایت شود و هم به مردم فشاری نیاید. قانون به این موضوع مجوز داده است تا با شرایطی انجام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غفوریان- آقامحمد شاطر نانوایی محله مهرآباد 95.2.16 در منطقه خان طومان سوریه به شهادت می رسد، از آن موقع تا امروز، هنوز پیکرش به کشور بازنگشته است. اگرچه پس از دو سال، سرانجام برایش در گلزار شهدای بهشت رضا(ع)، سنگ مزار درست کردند اما انگار پدر و مادر، همسر، برادرها و خواهرانش هنوز گوششان به زنگ تلفن است تا روزی این زنگ به صدا درآید و پیدا شدن پیکر «محمد» را خبر بدهند. در یک شب بارانی در محله مهرآباد، مهمان خانه ساده و صمیمی شهید اهل مشهد و جاویدالاثر مدافع حرم محمد وطنی، جانشین تیپ حضرت ابوالفضل لشکر فاطمیون می شوم تا پای حرف ها و دلتنگی های پدر و مادر، برادرها و خواهرانش بنشینم. پدر چند سالی است به دلیل بیماری قدرت تکلم کامل ندارد اما تمام دلتنگی هایش را در طول مصاحبه با خانواده، با گریه هایش بیان می کند.
فرمانده گفت باید برگردی
آقارضا برادر کوچک تر آقامحمد است. 32 سال دارد و آن طور که پیداست به محمد نزدیک تر بوده است. می گوید: سال 93 بود که می دانستم آقامحمد پس از شهادت سیدهادی سلطان زاده که از هم محله ای هایمان بود، پیگیر رفتن به سوریه است اما گمان نمی کردم عزم او برای رفتن، این قدر جدی باشد. در بسیج خیلی فعال بود و از همین جهت خیلی پیگیر بود که از طریق کشور خودمان اعزام شود اما تمام راه ها به رویش بسته بود تا این که سرانجام موفق شد خودش را در شمار مجاهدان لشکر فاطمیون قرار دهد و به سوریه اعزام شود. فرماندهان در سوریه متوجه موضوع می شوند. آن ها تمام تلاششان را می کنند که او را برگردانند اما او می نشیند و مثل یک بچه کوچک گریه می کند، آن ها را به حضرت زینب(س) قسم می دهد و صحبت هایی بین شان رد و بدل می شود تا این که سرانجام، فرمانده راضی می شود او بماند.
پرواز در پنجمین اعزام
دو روز قبل از شهادتش، با هم تلفنی صحبت کردیم. بعد از احوال پرسی های معمولی، گفت: داداش دعا کن این دفعه «بی بی زینب» من را بطلبد. (همیشه می گفت بی بی زینب) گفتم داداش از این حرف ها نزن، ان شاءا... به سلامتی برگردی، راستی کی بر می گردی؟ گفت: داداش حالا حالاها بر نمی گردم!
دو روز بعد از شهادت، یکی از دوستان نزدیکش در لشکر فاطمیون که نامش محمد است با من تماس گرفت. همین که سلام کرد احساس کردم صدایش می لرزد. نمی دانم چرا اما با خودم گفتم برای برادرم محمد اتفاقی افتاده؟! دیدم سکوت کرده و چیزی نمی گوید. صدایم را بلند کردم و داد زدم که محمد بگو برای داداش محمدم اتفاقی افتاده؟ یک لحظه بغضش ترکید، بین گریه هایش حرف می زد، حالم دست خودم نبود، دیگر متوجه
نمی شدم چه می گوید اما برادرم دیگر قرار نبود پیش ما باشد. او به آرزویش رسیده و ما را تنها گذاشته بود...
خبر شهادت را 4ماه توی دلم نگه داشتم
وقتی دوست و همرزم برادرم 95.2.18 خبر شهادت محمد را به من داد، به دلیل این که «محمد» در منطقه ای شهید می شود که دست داعش بود ونیروهای ما نتوانستند پیکرش را به عقب برگردانند خبر شهادتش، چهار ماه بعد به طور رسمی اعلام شد. اگرچه هنوز هم پیکر او بازنگشته اما با پیگیری های زیاد دوستان و همرزمانش، آن ها پس از چهار ماه یک روز به خانه ما آمدند و خبر شهادت محمد را به طور رسمی اعلام کردند. تا آن روز، یعنی چهار ماه، مجبور بودم این خبر را نزد خودم نگه دارم. البته بعد از یک ماه برای این که بتوانم همدردی برای خودم بیابم و کمی از غصه ام را با او شریک شوم، به برادرم جعفرآقا خبر شهادت محمد را دادم.
خان طومان در آتش بس بود اما ...
دوست و همرزم برادرم محمد، ماجرای شهادت را این طور برایم روایت کرد: «منطقه خان طومان در فروردین 95 در آتش بس بود و مقرر شده بود دو طرف تا زمان مشخصی تهاجم نداشته باشند اما متاسفانه این دشمن وحشی، آتش بس را نقض می کند و در یک موقعیت که محمد برای بازگرداندن تعدادی از نیروها با تویوتا به جلو می رود در محاصره دشمن قرار می گیرد و به طرف او شلیک می کنند و به شهادت می رسد. »
دلداده حضرت زهرا(س) بود
محمد خیلی به حضرت زهرا(س) ارادت داشت. در یکی از روزهای آخرین مرخصی اش که با شهادت حضرت فاطمه(س) مصادف شده بود، مراسم عزاداری در مسجد محله مان، مسجد امام حسین(ع) برپا بود. آن شب توسط سپاه پیکر یکی از شهدای گمنام دفاع مقدس را که قرار بود فردای آن روز تشییع شود، برای وداع به مسجد محله ما آوردند. این خاطره را هیچ وقت فراموش نمی کنم. من، محمد و مسئول آن مراسم جلوی در ورودی مسجد ایستاده بودیم. وقتی پیکر آن شهید گمنام را آوردند، برادرم محمد از مسئول مراسم خواهش کرد قبل از این که پیکر را به داخل مسجد و مراسم ببرند، اجازه بدهد فقط پنج دقیقه با این شهید همان کنار خیابان و داخل خودروی پیکان وانت خلوت کند. آن مسئول قبول نمی کرد اما برادرم محمد هم ول کن نبود و نمی دانم چه اتفاقی در او رخ داده بود که اصرار داشت با این شهید گمنام خلوت کند. آن قدر اصرار و التماس کرد تا آن مسئول اجازه داد فقط پنج دقیقه داخل بار وانت با آن شهید باشد. بعد از پنج دقیقه دیدم محمد آمد، آن مسئول را در آغوش گرفت، از او تشکر کرد و در حالی که چشم هایش قرمز شده بود گفت « من حرفم را به این شهید زدم و قول گرفتم ...» .
2سال سنگ مزار نداشت
آن شب من و آن مسئول مراسم شهید گمنام وقتی این حالت محمد را دیدیم خیلی جدی نگرفتیم و از کنار آن ساده گذشتیم اما ارادت او به حضرت زهرا(س) و این که برادرم محمد تا دو سال سنگ مزار نداشت و ماجرای آن شب و خلوتش با پیکر آن شهید گمنام، اعلام رسمی خبر شهادتش که مصادف با فاطمیه شد و ...، حداقل برای من نشانه هایی از نتیجه ارادت او به حضرت فاطمه زهرا(س) است.
آقارضا درباره مزار برادرش می گوید: دو سال بود هر وقت به گلزار شهدا می رفتیم می دیدیم خانواده شهدا جایی دارند که می نشینند و با شهیدشان درد دل می کنند اما پدر و مادر من این امکان را نداشتند و به نوعی دلمان می شکست. به هر حال دو سال گذشته بود و نه از پیکر محمد خبری بود و نه سنگ مزاری داشت. با پیگیری های زیادی که از طریق دوستان و به ویژه آقای غایبی از دوستان خانوادگی مان که در سوریه با ایشان آشنا شده بودیم، سرانجام بنیاد شهید موافقت کرد که یک سنگ مزار نمادین برای آقامحمد در گلزار شهدای بهشت رضا(ع) درست شود. حالا یک سال است هر وقت می رویم بهشت رضا(ع)، جایی هست که با محمد درد دل کنیم ...
خیلی دوست داشتنی بود
جعفرآقا دیگر برادر کوچک تر شهیدمحمد وطنی است. می گوید: محمدآقا خیلی دوست داشتنی بود، خاص بود، الان هم از هم محله ای ها و اقوام بپرسید همه این موضوع را تایید می کنند. او واقعا خیلی دوست داشتنی بود. کارهایش هم عجیب بود. هیچ وقت فراموش نمی کنم هر وقت او را می دیدم نه تنها جلوی پای من، بلکه جلوی پای فرزند چهار ساله ام هم بلند می شد تا حدی که من همیشه شرمنده او می شدم. آخرین باری که برای بدرقه اش با مادرم به ترمینال رفتیم، تقریبا دو ساعت آن جا بودیم تا اتوبوس شان حرکت کند. آن جا نمی دانم چرا فقط می خواستم او را نگاه کنم، ضمن این که در چهار نوبت قبل، من هیچ وقت برای بدرقه اش نرفته بودم اما این بار ماجرا تفاوت داشت. انگار قدرتی به ما می گفت محمد را تا می توانید تماشا کنید او دیگر بر نمی گردد...
مادرانه ها
مادر آقامحمد شبیه همه مادرهای ایرانی مهربان و دوست داشتنی است. با وجود این که غیر از محمد،هشت فرزند دیگر دارد، اما امروز که می خواهد از محمد صحبت کند، بغض اجازه اش نمی دهد. می گوید: هر وقت دلم خیلی برایش تنگ می شود، به عکس هایش نگاه می کنم، لباس هایش را بو می کنم و با او حرف می زنم. به خواب هایم خیلی می آید. انگار همین جاست، پیش ما ...
از مادر می خواهم از آخرین وداعش با محمد بگوید: عصر بود، محمد خانه ما بود. گفت مادرجان من بروم تا بیرون کاری دارم. دو ساعت بعد آقارضا آمد که کاپشن محمد را برایش ببرد. گفتم محمد کجاست؟ گفت محمد رفته است ترمینال،
می خواهد برود تهران و بعد هم سوریه. گفتم که دو ساعت قبل این جا بود به من چیزی نگفت. حالا من را هم ببر ترمینال. گفت شما بیایید ترمینال، محمد ناراحت می شود و رفت. بعد از آن پسر دیگرم جعفرآقا به خانه ما آمد. گفتم محمد رفته ترمینال، من را ببر ترمینال تا او را ببینم. با پسرم رفتیم ترمینال. من چهار نوبت قبل هیچ وقت برای بدرقه اش نرفته بودم. آن جا دیدمش. به محمد گفتم: محمدجان چهار بار رفتی، دیگر نمی خواهد بروی. گفت: مادرجان مردم مظلوم آن جا، به کمک ما نیاز دارند، من نمی توانم این جا راحت بنشینم، بگذار من بروم که آن دنیا حداقل پیش خودم شرمنده نباشم که می توانستم بروم و نرفتم... آن دیدار آخر من بود، او با همیشه خیلی فرق کرده بود، تا جایی که شد تماشایش کردم... ولی او رفت و هنوز هم برنگشته است...
خواهرانه ها
بتول خانم خواهر بزرگ تر محمد است. با ذوق و شوق و البته با بغض های دلتنگی خواهرانه صحبت می کند. می گوید: در آخرین مرخصی اش همین جا خانه مادرم، من و سه خواهرم نشسته بودیم. مادر به محمد گفت: محمد تو چهار بار رفتی و تکلیفت را انجام دادی دیگر نرو. محمد فقط یک جمله گفت: مادرجان اگر شما آن دنیا برای حضرت زینب پاسخی داری، باشد من نمی روم. مادرم دیگر سکوت کرد...
او کلی حرف از برادر دارد؛ از آخرین تماسش، از زمان هایی که با او پدر را به فیزیوتراپی می بردند و ... اما مجال اندک است و دل گفته ها بسیار.
آخرین مهمانی خانوادگی اولین جشن تولد برای پدر
آقارضا که انگار دنیایی از خاطرات از برادرش دارد، ماجرای آخرین مهمانی خانوادگی و اولین جشن تولد پدر را روایت می کند: در آخرین مرخصی اش که به خانه برگشته بود، یک روز صبح با من تماس گرفت و گفت: آقارضا فردا روز تولد باباست. لطفا یک کیک تهیه کن و همه خواهر و برادرها را هم دعوت کن که بابا را خوشحال کنیم...
من از این پیشنهاد محمد خیلی تعجب کردم. ما تا آن موقع هیچ وقت برای پدرمان جشن تولد نگرفته بودیم. نمی دانم محمد چه حال و هوایی داشت که چند روز قبل از شهادتش، خواست برای پدر جشن تولد برگزار کنیم، آن هم جشن تولدی که برای اولین بار برگزار می شد و این که همه خانواده دور هم جمع شدیم.
یادواره شهیدمحمد وطنی و بزرگداشت 20شهید جاویدالاثر لشکر فاطمیون
به همت خانواده شهیدمحمد وطنی، یادواره سومین سالگرد عروج این شهید و بزرگداشت شهید سیدهادی سلطان زاده و 20شهید جاویدالاثر لشکر فاطمیون امشب پس از نماز عشا در مسجد امام حسین(ع) در محله مهرآباد مشهد برگزار می شود. به گفته برادر شهید وطنی، با همکاری دفتر شهدای لشکر فاطمیون در مشهد، در این مراسم خانواده معظم 20شهید مدافع حرم که پیکر این شهدا همچون شهید محمد وطنی بازنگشته است، حضور دارند و از آن ها تجلیل می شود.
این مراسم که نخستین مراسم جمعی برای این شهدای عزیز و جاویدالاثر به شمار می رود، ادای احترامی است هر چند کوچک به ساحت خانواده معظم این شهیدان که امیدواریم ان شاءا... مقبول حضرت حق واقع شود. طبق گفته او، در این مراسم که در مسجد امام حسین(ع) واقع در مهرآباد یک برگزار می شود، حجت الاسلام مرتضی دهشت سخنرانی می کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همین که این روزنامه را به دستتان گرفته اید و می خوانید مدیون معلمی هستید که شما را با آموختن آشنا کرد. معلمی که کارش را با «آن مرد آمد» شروع کرد و تا فیزیک و شیمی و حسابان ادامه داد تا ما را با دنیا آشنا کند. ۱۲ اردیبهشت، به یاد شهادت معلمی بزرگ، روز بزرگداشت کسانی است که الف قدشان، در راه تعلیم خوبیها خمیده و نامشان با عشق و ایثار آمیخته شده است. با این حال، همه ما خاطرات زیادی از معلمهایمان داریم. در پرونده امروز میخواهیم مروری بر خاطراتی جالب و بامزه از معلمها که توسط تعدادی از دانش آموزان نسل قدیم بیان شده است، داشته باشیم که توانایی نوشتن همین خاطرات را هم مدیون آن معلمها هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طی روزهای اخیر جامعه منتظر و تحت تاثیر خبرهایی بود که درباره سهمیه بندی بنزین مطرح شد. به صورت مشخص از ظهر روز سه شنبه دو خبرگزاری پرمخاطب کشور، اخباری حاکی از اجرای سهمیه بندی از ساعت 24 چهارشنبه شب (دیشب)، مخابره کردند. این اخبار که تا ساعات نزدیک به ظهر دیروز، چهارشنبه تکذیب نشد، موجب مراجعه گسترده مردم به پمپهای بنزین و تشکیل صف های طولانی شد. سرانجام از ساعات نزدیک به ظهر دیروز، ابتدا، سخنگوی شرکت پخش فراورده های نفتی، سپس وزیر نفت، پس از آن، ستادی کمتر شناخته شده به نام «ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور» و در نهایت رئیس مجلس، خبر اجرای سهمیه بندی بنزین از ساعت 24 چهارشنبه را تکذیب کردند. این تاخیر حدود 24 ساعته در تکذیب خبری که بلافاصله پس از مخابره، جامعه را تحت تاثیر قرار داد نشان می دهد که مجموعه عریض و طویل اطلاع رسانی دولت از روابط عمومی وزارت نفت و شرکت ملی پخش فراورده های نفتی تا شورای اطلاع رسانی دولت و ستادی که بالاتر نام آن ذکر شد، چگونه در عمل تعطیل و فشل هستند. نماد این تعطیلی را باید در بدون سخنگو بودن دولت در ماه های اخیر دانست که خروجی آن در روز گذشته، صف بندی پمپ بنزینی مردم به جای سهمیه بندی بنزین شد.
به صورت مشخص، سهمیه بندی را باید اقدامی گریز ناپذیر دانست. دلایلی که ضرورت سهمیه بندی را متذکر می شود، روشن است و طی سال های اخیر بارها درباره آن سخن گفته شده است. گذر مصرف روزانه بنزین از 90 میلیون لیتر در روز، قاچاق این فراورده که با توجه به جهش نرخ ارز و تشدید فاصله قیمتی بین داخل و خارج، بیشتر هم شده است و به ویژه در شرایط تشدید تحریم های نفتی، امکان صادرات بیشتر بنزین به جای نفت، ضرورت های اجرای طرح سهمیه بندی است. به صورت مشخص سهمیه بندی با دو رویکرد قابل اجراست. رویکرد نخست، به تنظیم مصرف بنزین می پردازد و بر این نکته تکیه دارد که با استفاده از کارت سوخت می توان مصرف بنزین را رصد کرد و جلوی قاچاق را گرفت. رویکرد دوم، کاهش مصرف بنزین و درآمدزایی از محل افزایش قیمت را هدف قرار می دهد. در صورتی که رویکرد نخست، مدنظر باشد، تفاوت قیمت بنزین آزاد و سهمیه ای چندان زیاد نیست و صرفا در حدی است که مردم را به استفاده از کارت سوخت ترغیب کند. به نظر می رسد صحبت های دیروز علی لاریجانی، رئیس مجلس با رویکرد نخست مطابقت داشته باشد که گفته است: «بنا شد سهمیه بندی به نحوی انجام شود که هم قانون رعایت شود و هم به مردم فشاری نیاید.» با این حال با اهدافی که در بالا برای سهمیه بندی گفته شد، رویکرد دوم، رویکرد منطقی تری به نظر می رسد. اگرچه که امکان کاهش تاثیرات منفی افزایش قیمت روی مردم نیز وجود دارد.
شاید لازم باشد بار دیگر به موضوع توزیع یارانه سوخت در کشور اشاره کنیم. واقعیت این است که بنزین کالایی است که در خارج از کشور، قیمت بالاتری نسبت به داخل دارد. اگرچه بسیاری از خوانندگان به حق، به موضوع مصرف بالای خودروهای داخلی و به ویژه تفاوت سطح درآمدهای داخل و خارج نیز در این مسئله اشاره می کنند و معتقدند بر این اساس، قیمت بنزین در داخل چندان هم ارزان نیست، اما در نهایت این تفاوت قیمت داخل و خارج موجب قاچاق می شود. در این میان مابه التفاوتی که وجود دارد به جیب مصرف کننده بنزین می رود. واضح است که مصرف بنزین در طبقات بالا به مراتب بیش از طبقات متوسط و ضعیف تر است. لذا همواره این ایده مطرح بوده است که با گران شدن بنزین علاوه بر این که جلوی قاچاق گرفته شود، پولی که غیرمستقیم به جیب ثروتمندان می رود، به صورت مستقیم در اختیار قشرهای ضعیف و متوسط قرار گیرد. لذا از این جهت، افزایش قیمت بنزین می تواند عادلانه هم باشد، اما این عدالت زمانی محقق می شود که بازتوزیع منابع آن به نفع قشرهای ضعیف انجام شود.
آن چه اکنون دولت در افزایش قیمت بنزین از طریق سهمیه بندی در پیش گرفته است، ناقص ترین روش است. افزایش قیمت به گونه ای که با اطلاع رسانی مغشوش و نابه هنگام، موجب به هم ریختگی جامعه شده است. تلاش محسوسی در سطح رسانه ای از سوی دولتمردان برای تبیین و توجیه منطقی این طرح صورت نمی گیرد. هیچ توضیحی درباره بازتوزیع منابع حاصل از این افزایش قیمت وجود ندارد. همزمان برخی بازارها از جمله بازار خودرو به بدترین شکل رها شده است. حتی به نظر می رسد پیشنهادهای مترقی نظیر اختصاص سهمیه بنزین به افراد به جای خودروها که می تواند دریافتی مناسبی را نصیب خانوارهای فقیر و فاقد خودرو کند هم نادیده گرفته شده و به اختصاص سهمیه برای همه خودروها بسنده شده است تا خانوارهای ثروتمند دارای دو خودرو یا بیشتر، بتوانند از سهمیه بنزین بیشتری بهره مند شوند!
با همه این ها اجرای این طرح و تلاش برای کاهش مصرف بنزین، اقدامی گریز ناپذیر است و باید از اصل اجرای این طرح دفاع کرد، اما کاش مسئولان به گونه ای این طرح را اجرا کنند که علاوه بر کمترین فشارها بر مردم، بیشترین عایدی را نیز هم برای آن ها و هم برای اقتصاد کشور به دنبال داشته باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با تجلیل از معلمان، به بیان تذکرات و توصیه های مهمی درباره مسائل مختلف آموزش و پرورش از جمله تکریم و معیشت معلمان پرداختند و با تأکید بر لزوم اجرای سند بسیار مهم تحول در آموزش و پرورش، گفتند: معلمان پرورشدهنده مهم ترین سرمایه یک ملت یعنی سرمایه انسانی، پایهریزان تمدن نوین، جهادگران میدان کارزار مبارزه با جهل و بی سوادی و سازندگان هویت و فرهنگ یک ملت هستند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان دیروز در این دیدار با تبریک روز معلم به همه معلمان کشور، یاد آیت ا... شهید مطهری را گرامی داشتند و گفتند: شهید مطهریِ عزیز به معنای واقعی، یک معلم دلسوز بود که با فکر و بیان قوی، رسوخ اندیشههای عمیق اسلامی را در ذهن جوانان دنبال میکرد و شهادت او در این راه، به منزله امضای قطعی خداوند متعال بر کارنامه آن بزرگوار بود.
سرمایه انسانی، مهم ترین سرمایه یک ملت
رهبر انقلاب، نقش معلم و آموزشوپرورش را یک نقش اساسی برشمردند و خاطرنشان کردند: مهم ترین سرمایه برای یک ملت، سرمایه انسانی است، زیرا کشوربدون سرمایه انسانی مانند برخی از کشورهای پولداری است که ثروت آن ها به صورت سفاهتآمیز در اختیار دست های خائن به بشریت قرار میگیرد، همچنانکه در دوران طاغوت نیز ایران بر روی دریای نفت بود اما بیگانگان بر این منابع مسلط شدند و با آن، تمدن و کارخانههای خود را ساختند و از نفت ما برای پیروزی در جنگهای خود استفاده کردند.
معلمان، پایهریزان تمدن نوین
ایشان احساس احترام خود به قشر شریف و محترم معلم را یک باور حقیقی و برخاسته از نقش تمدنساز معلمان خواندند و افزودند: معلمان، پایهریزان تمدن نوین، و جهادگرانِ در میدان کارزار با جهل و بیسوادی هستند که برای جامعه و نسلِ جوان آن، هویتسازی فرهنگی میکنند.
سربازسازی برای غرب با سند2030
حضرت آیت ا... خامنهای، هویت قوی، فرهنگ غنی و فکر و اندیشه صحیح را پایههای اصلیِ ساخت تمدن دانستند و از همین زاویه در خصوص سند ۲۰۳۰ و علت اصرارهای آشکار و پنهان بیگانگان برای تحکیم آن بر مناسبات کشورها از جمله کشورهای اسلامی و ایران، نکات مهمی خطاب به مسئولان گوشزد کردند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: جان کلام در سند ۲۰۳۰ که فصل مهمی از آن به آموزشوپرورش اختصاص دارد، این است که نظام آموزشی باید جوری تنظیم شود که فلسفه، سبک زندگی و مفهوم حیات بر اساس مبانی غربی به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود.
ایشان در تبیین این واقعیت افزودند: غربیها انتظار دارند معلمانِ متدین ما که علاقهمند به آینده کشور هستند، در کلاس درس خود برای آن ها سرباز تربیت کنند، تا دانشآموز ما سرباز و رعیت همان وحشیهای کراواتزده ظاهرسازی شود که به راحتی آدم میکشند و به آدمکشها کمک میکنند.
آموزشوپرورش با نقطه مطلوب فاصله دارد
حضرت آیت ا... خامنهای در ادامه، خدمات معلمان در طول سال های پس از انقلاب را خدماتی بزرگ و ثمربخش برشمردند و با انتقاد از کسانی که غیرمنصفانه و با اغراض سیاسی، درصدد بیقدر و قیمت کردن آموزشوپرورش هستند، گفتند: البته آموزشوپرورش با نقطه مطلوب فاصله دارد که باید با کار و تلاش، نواقص و معایب را برطرف کرد اما وضعیت امروزآموزشوپرورش با وضع اسفبار آن در قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست.رهبر انقلاب اسلامی با بیان نمونههایی از کارهای بزرگ آموزشوپرورش در سال های پس از انقلاب، خاطرنشان کردند: «دانشمندانی که کشور را در شاخههای مختلف علمی همچون فناوری نانو جزو رتبههای برتر دنیا قرار دادهاند»، «هزاران دانشآموز و معلم شهید و نسل سوم و چهارم انقلاب که با وجود زمینههای گوناگون برای مفاسد اخلاقی در دنیای امروز، با انگیزه مجاهدت، محکم و استوار در مقابل دشمن میایستند و برای اعزام به دفاع از حرم اصرار میکنند»، «جوانان فعال در اردوهای جهادی و دلدادگان به معنویات و اهل دعا، توسل و پیادهروی اربعین» در همین آموزشوپرورش تربیت شدهاند، بنابراین نباید آموزشوپرورش دوره انقلاب را دستکم گرفت.
ایران سربلند فردا می شود اگر...
رهبر انقلاب در تبیین وضع مطلوب آموزش و پرورش تأکید کردند: آموزش و پرورش باید انسان هایی «دانا، توانا، خردمند، پرهیزکار، پاکدامن، کارآمد، شجاع، هوشیار و اهل اقدام» تربیت کند که اگر چنین شود، همان آرزویی که بارها بیان کرده ام محقق می شود و ایران عزیز به جایگاهی می رسد که تا پنج دهه بعد، هر کسی در هر جای جهان بخواهد از مرزهای جدید علم آگاه شود باید زبان فارسی یاد بگیرد. ایشان رسیدن آموزش و پرورش به وضع مطلوب و تربیت جوانانی با ویژگی های یاد شده را پایه اصلی «ایران سربلند فردا» و «اساس ایجاد تمدن نوین اسلامی» خواندند.
سند تحول آموزش و پرورش، کشور را به سرمنزل مقصود می رساند
حضرت آیت ا... خامنه ای در بیان چند تذکر، «سند تحول آموزش و پرورش» را سندی بسیار خوب برشمردند و گفتند: این سند نوعی ریل گذاری است و می تواند این بخش مهم از کشور را به سرمنزل مقصود برساند.رهبر انقلاب ابلاغ این سند را لازم اما ناکافی دانستند و با اشاره به ضرورت آشنایی و آگاهی بدنه آموزش و پرورش با این سند تأکید کردند: باید با جدیت، تحقق سند تحول را پیگیری کرد که این امر، روحیه انقلابی می خواهد.
خداوند از تضعیف کنندگان روحیه انقلابی مردم نمی گذرد
ایشان با انتقاد شدید از کسانی که با قلم یا بیان یا اَشکال دیگر درصدد تضعیف روحیه انقلابی در میان مردم و جوانان هستند، افزودند: روحیه انقلابی به منزله جان و روح این ملت است و خداوند از کسانی که در این مسئله تشکیک و آن را تضعیف کنند، نخواهد گذشت.
ایشان با یادآوری نجات ایران از زیرپای حکومت دست نشانده بیگانگان تأکید کردند: مؤسس رژیم پهلوی را انگلیسی ها آوردند و وقتی او را نخواستند، به او دستور ترک کشور را دادند و رضاخان هم در اوج بی غیرتی و ذلت و خفت، این دستور را پذیرفت. آیا برای یک ملت، ننگ و سرافکندگی بیشتر از این امکان پذیر است که رئیس کشورش را بیگانگان بیاورند و هر وقت نخواستند با تحقیر او را بردارند؟
ایشان افزودند: محمدرضا پهلوی را هم انگلیسی ها و آمریکایی ها روی کار آوردند و او هم در مقابل، کشور را به خدمت آن ها درآورد اما انقلاب، ایران عزیز را از زیر پای این انسان های حقیر و پست و ظالم بیرون کشید. حالا اگر کسی این روحیه انقلابی را تضعیف کند، آیا خدا او را میبخشد؟
تحول بدون ترس و محافظه کاری
حضرت آیت ا... خامنه ای تحول در آموزش و پرورش را در گرو روحیه انقلابی خواندند و افزودند: باید بدون ترس و محافظه کاری، به تشخیص و تصمیم رسید و اقدام لازم را نه نمایشی و تشریفاتی، بلکه واقعی و حقیقی انجام داد.
ایشان در همین زمینه افزودند: البته تصمیم و اقدام انقلابی به معنای بی توجهی به نقد عالمانه نیست چرا که استقبال از نقد عالمانه، جزو روحیه انقلابی است.رهبر انقلاب در ادامه تذکرات در زمینه آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را بسیار مهم و قلب این وزارتخانه دانستند و افزودند: متون آموزشی که این سازمان تولید میکند، باید منطبق با سند تحول باشد.
انتقاد از فرصت سوزی ها
ایشان با انتقاد از در نظر گرفته شدن مهلتی ۱۲ ساله برای تطبیق متون درسی با سند تحول گفتند: باید با سرعت و جدیت و در زمانی کوتاه این کار را انجام داد، چرا که امروزه هر «ساعت» در پیشرفت جامعه مهم است.
حضرت آیت ا... خامنه ای «گنجانده شدن مناسب و صحیح و ظریف پیام ها و معارف انقلاب در همه متون آموزشی و پرورشی» را ضروری خواندند و خاطرنشان کردند: سازمان پژوهش و برنامه ریزی باید از لحاظ انسان های دانا، آگاه، خوشفکر، متدین و انقلابی غنی شود.
ضرورت ارتقای کیفیت دانشگاه فرهنگیان
تذکر دیگر حضرت آیت ا... خامنه ای به مسئولان آموزش و پرورش «افزایش بیشتر دانشجویان و ارتقای کیفیت دانشگاه های فرهنگیان و شهید رجایی» بود.ایشان خاطرنشان کردند: در این مراکز باید معلمانی تربیت شوند که به معنای حقیقی کلمه، معلم و تعلیم دهنده دین و تقوا و انقلاب باشند.
تنزل رتبه های کشور در برخی المپیادها باید جبران شود
رهبر انقلاب، «مدارس استعدادهای درخشان» و «نخبه پروری در کشور» را بسیار مهم برشمردند و با تأکید بر تقویت هرچه بیشتر این مدارس گفتند: جایگاه ایران در المپیادهای جهانی باید حفظ شود و تنزل رتبه های کشور در برخی المپیادها از جمله ریاضی، فیزیک، شیمی و رایانه جبران شود و کشور و ملت به المپیادی های جوانی که رتبه های جهانی کسب می کنند، افتخار کند.
ایجاد نشاط در محیط های دانش آموزی
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به توصیه مکررشان درباره «نشاط و سرزندگی» در محیط های دانش آموزی گفتند: البته برخی از این موضوع برداشت ناصحیح و سطحی می کنند، نشاط و سرزندگی یعنی برنامه های ورزشی یا فوق برنامه های جذاب بهگونه ای باشد که جوان، با انگیزه، پرانرژی و پرامید به درس و کار مشغول باشد.ایشان با انتقاد از برخی برنامه ها در بعضی مدارس به بهانه نشاط و سرزندگی افزودند: گاهی اوقات فشارهای درسی در مدارس و در آموزشگاه هایی که به دنبال قبولی بیشتر در کنکور یا به دست آوردن رتبه های بالا هستند، جوان را پژمرده و افسرده می کند که باید برای حل این مسائل فکر و تدبیر و اقدام کرد.
توصیه دیگر رهبر انقلاب به مسئولان آموزش و پرورش، فکر و تصمیم دقیق کارشناسی درباره کنکور بود.
بودن یا نبودن کنکور با نظر کارشناسان
ایشان گفتند: دانشگاه ها می گویند در سال های اخیر صندلی خالی هم داشته اند، لازم است کارشناسان با بررسی عمیق درباره «بودن یا نبودن کنکور، ادامه آن به شکل فعلی یا تغییر آن»، تصمیم گیری کنند و مسئولان مربوط این تصمیمات را اجرا کنند.حضرت آیت ا... خامنه ای «معاونت پرورشی» را از بخش های بسیار مهم آموزش و پرورش برشمردند و با ابراز خرسندی از اقداماتی که در این زمینه انجام شده است، افزودند: البته در ساختار، نیروی انسانی پرانگیزه و منابع مالی نقص هایی وجود دارد که وزیر محترم باید دنبال کند تا معاونت پرورشی به معنای حقیقی آن محقق شود.
حضرت آیت ا... خامنه ای سپس به دو نکته مهم درباره معیشت معلمان و وضع دانش آموزان سیل زده پرداختند.
احترام به عزت نفس معلمان در مسئله معیشت
ایشان تأکید کردند: معلمان محترم، شریف و آبرودار هستند و عزت نفس آنان در مسئله معیشت باید محفوظ بماند.رهبر انقلاب با اشاره به سوءاستفاده برخی عناصر سیاسی یا بیگانگان از مسائل معیشتی معلمان گفتند: آن ها میخواهند از این نقطه ضعف برای مقاصد خود بهره برداری کنند اما قطع نظر از این سوءاستفاده، باید درباره درآمد معلمان بهگونهای عمل کرد که عزت نفس آنان حفظ شود.
دانش آموزان سیل زده از تحصیل عقب نیفتند
ایشان درباره دانش آموزان مناطق سیل زده نیز گفتند: این دانش آموزان حتی تا هنگامی که مدارس آن ها با همت دولت و مردم و کمک های قابل تقدیر خیران مدرسه ساز تعمیر و ساخته شود نباید از درس و تحصیل عقب بمانند.
ضرورت برخورداری از مهارت تبدیل علم به عمل
حضرت آیت ا... خامنه ای در ادامه سخنان شان، باطل کردن معارضه دروغین «علم و دین» را از افتخارات دستگاه های علمی، آموزشی و پژوهشی کشور برشمردند و افزودند: قدرتمندان مادی دنیا چندین قرن برای القای تعارض دین با علم تلاش کردند اما در جمهوری اسلامی پرچم دین از همه جای دنیا برافراشته تر است و کشور از لحاظ علمی نیز جزو کشورهای پیشرفته محسوب میشود.رهبر انقلاب فعالیت هزاران محقق، متفکر و دانشمند عمدتاً جوان و غالباً متدین در کشور را یادآوری کردند و افزودند: این نخبگان عزیز با هویت «ایرانیِ سربلند» و هویت دینی و اسلامی مشغول تحقیق و نوآوری و ابتکار و پیشرفت علمی هستند که این حرکت نشاط انگیز باید همچنان با قدرت ادامه داشته باشد.حضرت آیت ا... خامنه ای برخورداری نوجوانان و جوانان ایرانی از مهارت تبدیل علم به عمل را بسیار مهم و پربرکت خواندند و گفتند: مهارت آموزی باید از مدارس و دبیرستان ها شروع و پیگیری شود.
در مقابل آرایش جنگی دشمن، ملت هم باید آرایش جنگی بگیرد
رهبر انقلاب در آخرین بخش سخنان شان به آرایش جنگی دشمن و تهاجم آنان در زمینه های اقتصادی، سیاسی، نفوذ اطلاعاتی و ضربه زدن به وسیله فضای مجازی اشاره کردند و افزودند: آمریکا و صهیونیزم در همه ابعاد در حال برنامه ریزی و اقدام هستند البته این مختص دولت فعلی آمریکا نیست، قبلی ها هم همین کارها را با دستکش مخملین انجام می دادند اما کمکی که رئیس جمهور فعلی آمریکا به ما کرده این است که این دستکش را درآورده و همه آن چدن پنهان در زیر دستکش آمریکایی ها را می بینند.ایشان تأکید کردند: در مقابل آرایش جنگی دشمن علیه ملت ایران، ملت هم باید آرایش جنگی بگیرد و همه مسئولان، آحاد ملت و افراد توانا و نخبه در هر زمینهای که مشغول کارند با احساس مسئولیت و آمادگی وارد میدان شوند.ایشان افزودند: دشمن علی الظاهر در زمینه نظامی آرایش جنگی ندارد که البته نظامیان ما حواسشان جمع است.حضرت آیت ا... خامنه ای، حفظ وحدت را به ویژه در شرایط فعلی، بسیار لازم خواندند و تأکید کردند: همه مراقب باشند به خاطر اختلاف سلیقه های کوچک مقابل هم قرار نگیرند چرا که اقتدار ملت در گرو اتحاد آحاد مردم، گروه های اجتماعی، اقوام مختلف و وحدت متقابل مسئولان و مردم است.ایشان افزودند: به فضل الهی توطئه ها و تدابیر دشمن با وجود همه تبلیغات وسیع برای مشغول کردن ذهن ها و مخلوط کردن صحنه، به ضرر خود او تمام می شود.رهبر انقلاب تأکید کردند: بدون تردید جوانان عزیز ایران سرافراز، شکست آمریکا و به زانو درآمدن صهیونیزم و عزت و عظمت نهایی ملت ایران را مشاهده خواهند کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هنرشان «آموزش» است؛ از «الف» استقامت می گویند تا «یا»یِ یاری رساندن. با اخلاص و کلامی پُر از مهر، شاهراه زندگی را نشان مان می دهند و چراغ هدایت جامعه می شوند. به یاد آن هاست که تقویم در 12 اردیبهشت هر سال، «فداکاری» را یادآوری می کند.
روز «معلم» حالا برای خیلی از ما، تلنگری است به روزهای شیرین مشق و مدرسه اما از میان همه این آدم های دوست داشتنی که داشته های مان را مدیون آن ها هستیم، شماری هم هستند که معلمی را فراتر از یک حرفه می بینند و سهمی از وجودشان را برای ساختن نسلی جدید صرف می کنند. به بهانه این مناسبت تقویمی، این بار سراغ معلمانی رفتیم که تخته و کلاس را پای بستر دانش آموزان بیمارشان می برند تا نگذارند که رنجوری تن، مانع آن ها برای آموختن شود. سوژه این گزارش ما، دو معلم فداکاری هستند که ساعاتی از هفته و روزشان را در بیمارستان های اکبر و دکتر شیخ، صرف آموزش کودکان بیمار و به ویژه مبتلایان به سرطان می کنند.
جان های رنجور اما مشتاق آموختن
اصرار دارد که نامش را در گزارش ذکر نکنیم تا گرد ریا بر نیت خیرش ننشیند. سه سال از 28سالی که پای تخته و در کلاس درس، معلمی کرده؛ وقف کودکانی شده که جانشان از بیماری رنجور است و تخت بیمارستان، خانه دوم آن ها به شمار می آید. او برایمان توضیح می دهد که حضورش در بیمارستان دکتر شیخ و آموزش به کودکان سرطانی، یک انتخاب داوطلبانه برای اوست و ساعت های فراغت اش را صرف آن می کند. او معلم مقطع متوسطه دوم است اما در مقاطع دیگر هم فعالیت و تجربه آموزشی دارد.
او بیان می کند: معمولا در روزهای تعطیل و اوقات فراغت ام در بیمارستان حاضر می شوم و کلاس درس را بین کودکان سرطانی برگزار می کنم، همچنین در دوران تابستان هم این کلاس ها را ادامه می دهم و سه روز در هفته برنامه آموزشی دارم. البته کلاس های اوقات فراغت مان متنوع تر است و چند معلم دیگر هم همراهی می کنند و به مثابه دوره هایی که در پایگاه های اوقات فراغت مدارس برگزار می شود، انواع آموزش را ارائه می کنیم؛ از ساخت دستبندهای مهره ای تا گل سازی و کار با سفال یا نقاشی. حتی دوره های نقالی و داستان نویسی هم برگزار می کنیم. این معلم بیان می کند: در دوران تابستان، برخی آموزش ها را که در توان خودم باشد، ارائه می دهم و بقیه را از نیروهای داوطلب کمک می گیرم. من فقط پیشنهاد حضور و آموزش را می دهم و از آن جایی که اکثرا همکارانم هستند و دغدغه آموزش دارند، به صورت داوطلبانه حضور پیدا می کنند البته از اطرافیان هم که هنری دارند غافل نمی شوم و آن ها را هم در این کار خیر شریک می کنم. تمامی این آموزش ها را در کلاس های مان داریم و به اقتضای شرایط سه تا شش روز هفته برای این کودکان آموزش داریم. دغدغه اغلب این بچه ها عقب ماندن از درس و مشق است و تا حد امکان تلاش می کنیم این دغدغه مرتفع شود. همین به روند درمان آن ها کمک و انگیزه مبارزه آن ها را تقویت می کند.
وی این را هم می گوید که علاوه بر تدریس این کودکان، کارهای اداری آن ها را هم پیگیری می کند و ادامه می دهد: بار طی کردن فعالیت های اداری کودکان را از دوش خانواده ها برداشته ایم، مگر این که در مواقعی حضور والدین الزامی باشد. در این صورت نیز خانواده ها را همراهی می کنیم تا به مشکلی بر نخورند. امکانات آموزشی را هم با همکاری موسسه حمایت از کودکان سرطانی تهیه کردیم و آموزش و پرورش نیز در این مسیر همراه مان بود.
اشک و لبخند؛ 2 همسایه دیوار به دیوار
این خانم معلم از شرایط حضور بچه ها در این دوره ها نیز گفتنی هایی دارد: از آن جایی که به دلیل بیماری و طی کردن روند درمان زمان مشخصی ندارد و این کودکان اغلب در رفت و آمد هستند، کلاس های ما تعداد مشخصی ندارد اما در مجموع تا امروز 200کودک از این خدمات آموزشی در این مرکز درمانی بهره مند شده اند. مراجعات آن ها نیز از دو جلسه تا یک سال تحصیلی کامل را شامل می شود.
اما همه تلاش و تقلای این معلم های فداکار به محیط بیمارستان خلاصه نمی شود و آن طور که این آموزگار برای ما توضیح می دهد؛ او و همکارانش حتی در دوران نقاهت این کودکان در منزل نیز کلاس های فوق برنامه برگزار می کنند تا عقب ماندگی های درسی دانش آموزانشان جبران شود.
او تاکید می کند: در هر صورت روند آموزش قطع نمی شود و تا جایی که سلامت کودکان به خطر نیفتد و پزشک اجازه دهد، آموزش پابرجاست اما سلامت کودکان برایمان در اولویت قرار دارد.
وی سن این کودکان را از پیش دبستانی تا متوسطه دوم اعلام می کند و می افزاید: بیشتر بچه ها در مقطع دبستان و متوسطه اول هستند. تعداد دانش آموزان مقطع متوسطه دوم( به لحاظ این که خدمات بیمارستان تا 16 ساله ها را پوشش می دهد) معمولا کمتر هستند اما همان تعداد را هم از نظر درسی و حتی آمادگی برای کنکور نیز حمایت می کنیم. این معلم با تاکید بر این که آموزش در مقطع ابتدایی با چاشنی بازی است، توضیح می دهد: توام با بازی کلاس های درس را پیش می بریم تا آموزش برای این کودکان که در شرایط خاصی به سر می برند، کسالت آور نباشد.وی ادامه می دهد: شش نیروی رسمی آموزش و پرورش و سه نیروی غیررسمی که تجربه آموزشی دارند، در این بیمارستان حضور می یابند و رسالت معلمی را انجام می دهند.
این معلم برایمان می گوید: طرح آموزش به کودکان سرطانی چهار سالی می شود که آغاز شده است. ابتدا به صورت پایه بستر بود اما سه سال است که محیط آموزشی دایر شده است؛«راست اش را بخواهید من با خواندن خبری در فضای مجازی با این طرح آشنا شدم. بعد از آن به آموزش و پرورش و سپس موسسه حمایت از کودکان سرطانی مراجعه کردم. از زمانی که در این بیمارستان حضور یافتم، شکل دیگری از زندگی را تجربه کردم که در آن اشک و لبخند دیوار به دیوار هم هستند و صبوری و شکرگزاری بزرگ ترین درس هایی بوده که در این کلاس ها آموخته ام.»
وی ادامه می دهد: تا زمانی که از نزدیک با این موضوع و سختی هایش مواجه نشده بودم، مشکلات زندگی برایم بسیار بزرگ بود و احساس می کردم با هر مشکل، زندگی به پایان می رسد اما زمانی که اندوه و رنج این کودکان و خانواده شان را دیدم، فهمیدم اغلب مشکلات روزمره ما آن قدرها که تصورش را می کنیم، بزرگ نیستند.
وی تاکید می کند: این کودکان و خانواده شان را نادیده نگیریم. این جا می شود عشق را مشق کرد. غم و مشکلاتی که از لحاظ مالی بر دوش می کشند، بسیار زیاد است. ایجاد بازارچه هایی به نفع این کودکان کمک بزرگی به آن ها می کند. همچنین از همکارانم تقاضا دارم این کودکان را فراموش نکنند، ما همیشه با کمبود نیرو مواجه هستیم، اگر کسی مایل است در این مسیر ما را همراهی کند، به آموزش و پرورش مراجعه کند و در این مسیر با ما همراه شود.
آرزویم این است که فرصت تدریس به کودکان بیمار از من دریغ نشود
محدثه کریمی 40 ساله، دیگر معلم فداکاری است که مدت چهار سال در بخش سرطان دو بیمارستان اکبر و دکتر شیخ، همراه کودکان بیمار بوده است. او برای من توضیح می دهد که 25 سال است سابقه آموزش در پایه های مختلف مانند پایه چهارم را دارد. در این دو بیمارستان نیز از پایه اول تا ششم را تدریس می کند.
وی درباره حضورش در بیمارستان و برپایی کلاس درس برای این کودکان نیز اظهار می کند: وقتی از این طرح مطلع شدم برایم جذابیت داشت، به هرحال هستند کودکانی که با بیماری مواجه می شوند و نباید آن ها را رها کرد و از روند آموزشی شان غافل ماند.
کریمی می افزاید: روند بهبودی بعضی از این بچه ها چندین سال به طول می انجامد و همین رنجوری تن و حضور مکرر در بیمارستان، روند تحصیل آن ها را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد و طبیعتا برای آن ها و خانواده شان نگرانی ایجاد می کند اما اگر معلم در کنار بستر دانش آموز حاضر باشد، از نگرانی و استرس او کاسته می شود و می تواند به موازات درمانش، روند تحصیل را هم آسان تر پیگیری کند. در کل نشاط این دانش آموزان بیشتر می شود و استوارتر با بیماری مبارزه می کنند.این معلم باسابقه ادامه می دهد: آموزش ها بستگی به شرایط کودکان دارد. پیش از هر چیز آن ها را از نظر جسمی، روحی و تحصیلی محک می زنیم و بعد از آن وارد مسیر تدریس می شویم و متناسب با هر کودک پیش می رویم. در موارد حادتر سعی می کنیم شرایط راحت تری برای کودکان فراهم کنیم که آموزش با بازی، یکی از شیوه های ما در این بخش است. سراغ انگیزه هایش برای این کار می رویم، لبخندی می زند و توضیح می دهد: رسالت ما تعلیم و تربیت است. با دانش آموزان در ارتباطیم و اگر چند روز نیایند جویای احوالشان می شویم. بیماری و کسالت دانش آموزان روح مان را آزار می دهد و تمام تلاشمان را می کنیم تا در این دوران سخت، ما نیز قوی تر و پیگیرتر کنارشان باشیم و احساس مسئولیت می کنیم. ارتباط مان با این کودکان فرقی با بقیه دانش آموزانمان ندارد و چه بسا که حساس تر و عمیق تر است.کریمی می افزاید: عکس العمل خانواده ها نیز در مواجهه با ما قابل تقدیر است و حمایت های خوبی دارند. همین که لبخند می زنند و خیالشان از درس و تحصیل فرزندشان راحت می شود، به همه سختی های این کار می ارزد. در خیلی از موارد نیز آن ها هستند که پیشنهادهای سازنده می دهند و به ما در پیشبرد کار یاری می رسانند. گویا قرار است در بیمارستان اکبر تعداد نیروی بیشتر و روزهای بیشتری برای این کار فراهم شود که در این صورت کمک قابل ملاحظه ای به ما و دیگر همکاران و بچه ها می کند.
وی تاکید می کند: به داشتن یک روحیه قوی در این مسیر باور دارم، چون کلاس های ما باید پُرنشاط و انرژی بخش باشد. شرایط این کودکان واقعا سخت است و این ما هستیم که باید وضعیت و بیماری را برای شان قابل تحمل کنیم. البته تاکید دارم، هرچند این خدمت، زیبایی هایی دارد که قابل وصف نیست اما خالی از دشواری و تلخی هم نیست و همه این ها هم به واسطه رنجوری تن این کودکان است که ما را غمگین می کند. خدا را شکر می کنم که مرا در این مسیر قرار داد. آرزویم این است که پیچ و تاب زندگی این فرصت را از من دریغ نکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درحالی که روز گذشته موسویان دیپلمات پیشین کشورمان در توئیتی از آغاز اقدامات متقابل ایران علیه تحریم های آمریکا در ابتدای ماه می میلادی (از دیروز) خبرداد، سید عباس عراقچی معاون وزیر امورخارجه با بیان این که صبر ایران در آستانه لبریز شدن است، افزود: «توافق هسته ای بیشتر از آن که اقتصادی باشد یک توافق امنیتی است که با کل جهان در ارتباط است و در حالی که برجام به دلیل موضع آمریکا به مخاطره افتاده هر لحظه امکان پایان یافتن آن وجود دارد.» اظهارنظر عراقچی در شرایطی است که در روزهای گذشته خبرهای زیادی درباره واکنش احتمالی ایران به اقدامات اخیر آمریکا شنیده می شود. از جمله در فضای مجازی تعدادی از کاربران مدعی تصمیم گیری درباره آغاز محدود غنی سازی شده اند. آمریکا در هفته های اخیر و در سالگرد خروجش از توافق هسته ای علاوه بر تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران، معافیت های نفتی را هم به طور کامل حذف کرده و همچنان بر رؤیای صفر کردن فروش نفت ایران اصرار می کند. به گزارش ایرنا، در این شرایط سید عباس عراقچی در انستیتو تفکر استراتژیک ترکیه در آنکارا با اشاره به گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام گفت: ایران یک سال صبر کرد تا ببیند که آیا دیگر اعضای برجام میتوانند غیبت آمریکا را جبران کنند؟ سه کشور اروپایی هنوز راه حلی برای حفظ منافع برجامی ایران نیافته اند. وی همچنین ضمن هشدار درباره روبه رو شدن نیروهای سپاه و آمریکا در خلیج فارس گفت: این دو نیرو که به طور متقابل گروه تروریستی خوانده شده اند در خلیج فارس یا منطقه دیگری می توانند رو در روی یکدیگر قرار بگیرند و بدون شک مسئولیت چنین وضعی برعهده آمریکا خواهد بود.در همین حال، سیدحسین موسویان دیپلمات پیشین کشورمان در توئیتی از آغاز اقدامات متقابل ایران در ابتدای ماه می میلادی (ماهی که از دیروز شروع شده) خبر داده است. موسویان در توئیت انگلیسی خود نوشته است: «یک سال از خروج آمریکا از برجام گذشت و ایران یک سال با متانت اقدامات آمریکا را تحمل کرد. پس از یک سال ایران می خواهد دست به عمل متقابل بزند، حالا نوبت آمریکاست که یک سال صبوری پیشه کند تا هر دو طرف قدرت کافی برای توافق و دوری از جنگ را بیابند.»همچنین به گزارش مهر، ذوالنوری رئیس کمیته هستهای مجلس با بیان این که هنوز نظام به نتیجه نرسیده است که از برجام خارج شویم، افزود: در صورتی که تحریمهای برجامی سر جای خود بماند، دلیلی نداریم که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاریهایمان را ادامه دهیم و میتوانیم خروج از برجام و NPT را بررسی و مطالعه کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شرایطی که موج های قیمتی بازار خودرو، واکنش خاصی را از سوی وزارت صمت و خودروسازان در پی نداشته است، سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی، از مردم تقاضا کرد خرید خودرو را به عقب بیندازند.
به گزارش تسنیم، سید یاسر رایگانی، اظهار کرد: در فضایی که تعدادی سودجو و دلال بدون کارشناسی، قیمتها را افزایش میدهند از مردم تقاضا میشود خرید خودرو را عقب بیندازند تا شرایط خرید و فروش به روال عادی برگردد.
شرایط تورمی بازار خودرو در حالی رخ داده است که سال گذشته وزارت صنعت، دستورالعمل جدید قیمت گذاری بر مبنای «تا حداکثر 5 درصد زیر نرخ بازار» را ابلاغ کرد که به نظر می رسید می تواند محرک خوبی برای آشفته بازار خودرو باشد. با این حال، این مصوبه تاکنون چندان تحقق نیافته است. علت این موضوع، جدای از این که وزارت صنعت ممکن است دچار سرگردانی در فضای اجرا شده باشد، این است که هم اینک دست خودروسازان برای عمل به تعهدات سال 97 و 98 شامل 780 هزار خودرو، بسته شده است.
این ها تمام ماجرا نیست. به نظر می رسد رشد بی منطق قیمت های بازار خودرو که هم اینک با فرضیه قیمت سازی های کاذب در فضای مجازی همراه شده، مزید بر علت شده تا امکان اجرای دستورالعمل قیمتی وزارت صنعت بیش از پیش دشوار شود چرا که هم اکنون معلوم نیست خودروسازان با اجرای این دستورالعمل در شرایط کنونی بتوانند تقاضای زیادی را به خود جذب کنند. بنابراین یکی از اقدامات عاجل برای سرو سامان دادن به بازار خودرو، در شرایط کنونی، کنترل فضای مسموم انتظارات قیمتی است که ریشه در دلالی های بی ضابطه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- با دستگیری زن جوانی که تحقیقات غیرمحسوس پلیس، اظهارات متناقض وی را در یک پرونده جنایی نمایان کرد، ماجرای ناپدید شدن مسافرکش 54 ساله بعد از گذشت هفت سال وارد مرحله جدیدی شد.
آغاز ماجرا
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این پرونده که رنگ و بویی جنایی دارد از اول مرداد سال 91 زمانی در دستور کار پلیس قرار گرفت که زن میان سالی با مراجعه به کلانتری شهرک ناجای مشهد از پلیس برای یافتن شوهر گم شده اش استمداد طلبید. این زن 50 ساله در اظهارات خود گفت: ساعت چهار بعد از ظهر روز گذشته (91.4.31) همسرم که با خودرو مسافرکشی می کند از منزل خارج شد اما دیگر بازنگشت.
وی گفت: ما که نگران بودیم با بیمارستان ها و اورژانس و مکان های احتمالی تردد همسرم تماس گرفتیم اما هیچ اثری از او نیافتیم.
گزارش خراسان حاکی است: در پی اظهارات این زن، پرونده ای در این باره تشکیل شد و برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت.
کشف خودرو
در حالی که بررسی های فنی کارآگاهان درباره ماجرای گم شدن مرد 54 ساله ادامه داشت دو روز بعد (91.5.2) مرد بازنشسته فرهنگی با پلیس 110 تماس گرفت و گزارش عجیبی داد. او گفت: زمانی که برای ادای فریضه نماز از منزل به سمت مسجد در حرکت بودم جوانی حدود 25 ساله با قدی متوسط را دیدم که به طرز مشکوکی سرش را روی فرمان خودرو گذاشته است به طوری که انگار از یک چیزی به شدت ناراحت و پشیمان به نظر می رسد! اما وقتی از نماز بازگشتم دیدم آن جوان خودرو را درحالی رها کرده است که سوییچ روی آن قرار دارد و در آن نیز باز است! به همین خاطر موضوع را به شما (پلیس) اطلاع دادم! گزارش خراسان حاکی است: در پی تماس این مرد فرهنگی بلافاصله نیروهای انتظامی به محل اعلام شده در شهرک ابوذر رفتند و با خودروی پراید 131 سفید رنگی مواجه شدند که به صورت بدون صاحب در یکی از خیابان های شهرک ابوذر رها شده بود! بررسی های پلیس نشان داد که روکش های صندلی خودرو به تازگی برداشته شده و کمربندهای آن نیز با چاقو بریده شده است! با وجود این به نظر می رسید داخل خودرو نظافت شده تا آثاری از یک جرم احتمالی باقی نماند.
اثر خون
در همین حال و در ادامه تحقیقات ناگهان چند لکه خون داخل خودرو نمایان شد که ظن پلیس را به سوی ارتکاب یک جنایت وحشتناک کشاند چرا که پس از بررسی شماره انتظامی خودرو، ماموران دریافتند که پراید 131 متعلق به زن میان سالی است که دو روز قبل ماجرای گم شدن همسرش را به پلیس گزارش داده است! وقتی نیروهای انتظامی با مالک خودرو تماس گرفتند او هراسان، اصالت خودرو را تایید کرد و گفت که همسرش با همین خودرو از خانه خارج شده است! بنابراین احتمال وقوع جنایت قوت گرفت و لکه های خون برای انجام آزمایش های DNA به پزشکی قانونی ارسال شد. نتیجه آزمایش های تخصصی نشان داد که لکه های خون مربوط به حمید (راننده مسافرکش) است! به گزارش خراسان، این گونه بود که بررسی های فنی کارآگاهان برای یافتن سرنخی از این ماجرا ادامه یافت و در این میان، مشخص شد چند بار تماس هایی بین حمید و یک زن جوان برقرار شده است. وقتی زن جوان از روی شماره تلفن شناسایی و به پلیس آگاهی احضار شد، در اظهارات خود ادعا کرد: سیم کارت شماره تلفن مذکور متعلق به من است اما مدتی قبل آن سیم کارت را گم کردم و با توجه به این که ارزش مالی چندانی نداشت، اهمیتی به موضوع ندادم و ... گزارش خراسان حاکی است: زن جوان با صدور دستور قضایی آزاد شد و تحقیقات پلیس برای یافتن سرنخ دیگری از این پرونده ادامه یافت تا این که بازپرس امانی (قاضی شعبه 203 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) رسیدگی به این پرونده را عهده دار شد و دستورات ویژه ای را برای بررسی دقیق اظهارات زن جوان و همچنین وضعیت اجتماعی وی صادر کرد.
سرنخ جدید
در پی این دستور قضایی، گروه زبده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به مطالعه اوراق رنگ و رو رفته این پرونده جنایی پرداختند و با استفاده از راهنمایی های سرهنگ حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در پی کشف سرنخ های جدید برآمدند. در بررسی های تخصصی که زیر نظر سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) آغاز شده بود، کارآگاهان دریافتند که زن جوان مدتی بعد از این حادثه، به شهر بجنورد نقل مکان کرده است! این در حالی بود که تحقیقات غیرمحسوس نشان می داد سیم کارت مورد ادعای زن 24 ساله گم نشده بود و این سیم کارت توسط وی مورد استفاده قرار گرفته است و اظهارات وی تناقضاتی آشکار دارد بنابراین با دستور قاضی امانی عملیات کارآگاهان برای ردیابی و دستگیری زن جوان آغاز شد و کارآگاهان به سرپرستی سرگرد نجفی (افسر پرونده) طی دو روز گذشته موفق شدند این زن جوان را در بجنورد با اعطای نیابت قضایی از سوی بازپرس شعبه 203 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستگیر کنند و به پلیس آگاهی خراسان رضوی انتقال دهند. این در حالی است که برادر این زن جوان نیز برای ادای پاره ای توضیحات احضار شده است. بنابراین گزارش، در حالی که زن جوان در بازجویی ها مدعی شد حمید (راننده مسافرکش) را نمی شناسد، پلیس از شهروندان خواست چنان چه درباره مرد مسافرکش گم شده، که تصویر وی در صفحه حوادث چاپ شده است، اطلاعی دارند با تلفن 110 یا 09370099571 تماس بگیرند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد بهبودی نیا /با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان، هر ساله موضوعاتی همچون تهیه اقلام خوراکی از قبیل برنج، روغن، شکر، خرما، گوشت مرغ و گوشت قرمز و دیگر اقلام متناسب با این ماه و قیمت آن ها به یکی از موضوعات داغ مورد بحث در میان مردم تبدیل می شود اما امسال گرانی بیش از سال های گذشته مهمان سفره های افطار مردم است؛ به گونه ای که قیمت ها جهش داشته است . به همین دلیل «خراسان رضوی» برای آگاهی از عملکرد نهادهای مسئول با تعدادی از مسئولان گفت و گو کرده است.
عرضه مرغ در بازار زیر قیمت مصوب
معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن خراسان رضوی درباره وضعیت قیمتی اقلام اساسی مصرفی در ماه مبارک رمضان در گفت و گو با خراسان رضوی اظهار کرد: برخی اقلام اساسی مصرفی در ماه رمضان، توسط کمیسیون نظارت قیمت گذاری می شود. به عنوان مثال قیمت زولبیای درجه یک 18 هزار تومان و زولبیای درجه 2 حدود 14 هزار تومان اعلام شده است و اگر از مخلفاتی مثل پسته و بادام در زولبیا استفاده شود، قیمت هر کیلو زولبیا تا دو هزار تومان افزایش می یابد .علی باخرد افزود: به احتمال زیاد قیمت حلیم و شله هم در کمیسیون نظارت بر بازار، تصویب و اعلام می شود. به جز این اقلام، درباره اقلامی مثل گوشت مرغ و گوشت قرمز در کمیسیون تنظیم بازار، قیمت گذاری انجام می شود و برای جلوگیری از افزایش قیمت این کالاها، برنامه ریزی هایی نیز شده است.وی ادامه داد: هم اکنون قیمت گوشت مرغ زیر قیمت مصوب تنظیم بازار است و مراقبت هایی در جهاد کشاورزی و دام پزشکی انجام شده و کارشناسان جهاد کشاورزی اعلام کرده اند از ماه ها قبل برنامه ریزی هایی در زمینه جوجه ریزی شده تا در ماه مبارک رمضان مشکلی برای تامین گوشت مرغ نداشته باشیم.معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن خراسان رضوی گفت: درخصوص تولید گوشت مرغ امیدواریم نوسان قیمتی چندانی در ماه مبارک رمضان نداشته باشیم.در کشور قیمت مصوب گوشت گرم مرغ 11 هزار و 500 تومان است که قیمت این نوع گوشت در استان، زیر قیمت مصوب کشوری است. همچنین مصرف استان در روز بین 400 تا 500 تن گوشت گرم است و در صورت تامین این میزان در ماه مبارک رمضان، نیازی به توزیع گوشت منجمد در بازار نیست ولی اگر نیاز به توزیع گوشت منجمد احساس شود این آمادگی از سوی شرکت پشتیبانی دام کشور برای توزیع وجود دارد.
ورود برخی شرکت ها برای عرضه ماکارونی ارزان تر
وی درباره عرضه ماکارونی نیز اظهار کرد: با توجه به افزایش قیمت آرد در اول اردیبهشت امسال، قیمت ماکارونی 700گرمی پنج هزارو 450 تومان و قیمت ماکارونی نیم کیلو گرمی چهار هزار تومان اعلام شد که این قیمت ماکارونی را در استان برای همه برندها اجرایی می کنیم. در اقدامی دیگر بعضی شرکت ها نیز برای تامین سفره های غذایی مردم در ماه مبارک رمضان، حدود 100 تن ماکارونی را با قیمت 3700 تومان در اختیار مردم قرار خواهند داد.
گرانی خرما به دلیل سیل در جنوب کشور و صادرات
در روزهای اخیر خرما درجه یک در بازار تا ۴۰ هزار تومان و در مورد زولبیای درجه یک نیززمزمه هایی مبنی بر فروش با کیلویی ۲۲ هزار تومان به فروش می رسد . به همین بهانه از باخرد در مورد دلیل گرانی این کالاها سوال کردیم که وی در پاسخ گفت : درخصوص خرما در چند روز گذشته، افزایش قیمت 20 تا 30 درصدی را در بازار شاهد بودیم ولی با ورود همکاران ما قیمت در هر کیلو دو تا سه هزار تومان کاهش یافت و به کیلویی 25 تا 26 هزار تومان رسید.وی افزود: مشکلی در تامین خرما نداریم و دلیل گرانی خرما نسبت به سال گذشته، عواملی از قبیل هزینه های تولید خرماست؛ به طوری که قیمت خرمای جنوب در مبدا 24 هزار تومان است و حوادث اخیر و سیل جنوب کشور و تا حدودی صادرات این محصول نیز به این افزایش قیمت ها دامن زده است و برای کاهش قیمت ها پیشنهاد ممنوعیت صادرات این محصول داده شده ولی هنوز تصمیمی در این زمینه گرفته نشده است.معاون نظارت و بازرسی سازمان صنعت و معدن خراسان رضوی ادامه داد: امسال سازمان تعاون روستایی مامور شده بخش زیادی از خرمای مورد نیاز را برای ماه مبارک رمضان تامین کند و سعی مان بر این است که قیمت این محصول را هم کنترل کنیم.
گروه های بازرسی و نظارت بر قیمت ها آغاز به کار کرده اند
وی درباره بازرسی و نظارت بر قیمت اقلام مصرفی مردم در ماه مبارک رمضان نیز به خراسان رضوی گفت: از 10 اردیبهشت ماه به صورت متمرکز برای کنترل قیمت ها در قالب گروه هایی، بازرسی هایی را شروع و به اتحادیه ها نیز اعلام کرده ایم که در این بازرسی ها مشارکت داشته باشند.باخرد در پاسخ به این سوال که شکر موجود کفاف تولید زولبیا و بامیه استان را می دهد یا خیر؟ اظهار کرد: شاید میزان شکر موجود کفاف تمام تولیدات را در استان ندهد ولی بخشی از تولید را پوشش خواهد داد و امیدواریم در مراحل بعدی بتوانیم مقادیر دیگر از این نوع شکر را در اختیار قنادی ها قرار دهیم.وی در ادامه درباره قیمت نهایی گوشت قرمز در ماه مبارک رمضان بیان کرد: چون قرار است گوشت قرمز با ارز نیمایی تهیه شود و در اختیار مردم قرار گیرد، در تلاش هستیم گوشت را با قیمت کنونی به بازار عرضه کنیم و سهمی را برای استان از محل ارز نیمایی اختصاص دهیم تا در ماه مبارک رمضان از این نظر هم مشکلی نداشته باشیم.در ادامه با محمد فرزانی رئیس اتحادیه شیرینی ساز، شیرینی فروش و کافه قنادی های مشهد گفت و گو کردیم. وی در این باره گفت: کمیسیون نظارت امروز (روز چهارشنبه) قیمت عرضه هر کیلو زولبیا درجه یک را که با شکر سه هزار تومانی تولید شود، 18 هزار تومان اعلام کردند ولی متاسفانه باید به این موضوع اشاره کرد که اکنون فقط 700 تن شکر با نرخ سه هزار تومان در اختیار ما گذاشته اند که این مقدار تنها کفاف تامین زولبیا در مدت دو روز اول ماه رمضان در مشهد را می دهد.فرزانی تصریح کرد: هم اکنون 750 واحد صنفی شیرینی فروشی در مشهد فعال اند و حداقل در ماه مبارک رمضان برای تولید زولبیا و بامیه به سه هزار تن شکر با قیمت سه هزار تومان نیاز است.رئیس اتحادیه صنف رستوران داران مشهد، درباره وضعیت تولید حلیم و شله در ماه مبارک رمضان گفت: سه ماه قبل از نهادهای مربوط برای هر کیلو شله، قیمت 21 هزار تومان و برای حلیم قیمت 18 هزار تومان را درخواست کرده بودیم که به ما اعلام کردند با قیمت 16 هزار و 500 تومان شله و 14 هزار و 500 تومان حلیم موافقت شده است که برای تامین شله و حلیم با این قیمت ها مجبوریم از کیفیت این دونوع خوراکی کم کنیم.وی خاطر نشان کرد:ولی تاکید کرده ایم همکاران، شله و حلیم را با کیفیت بالا تولید کنند و سر سفره مشتریان در ماه رمضان برسانند که با این کار، سود همکاران به شدت جزئی می شود و در هر کیلو تقریبا هزار تومان سود می کنند. این نوع قیمت گذاری این خطر را ایجاد می کند که فرد یا افرادی برای سود بیشتر اقدام به غش در این دو کالا کنند که امکان تخلف را افزایش می دهد و کار ناظران را سخت تر می کند.امیریان تصریح کرد: احساس می کنیم افرادی که وظیفه قیمت گذاری را بر عهده دارند، ما را قبول ندارند و حتی بعد از تحویل فاکتور، ساعت ها با ما چانه می زنند و در نهایت قیمتی را مصوب می کنند که سود آشپزخانه ها به شدت پایین می آید و در نتیجه شاهد تحویل غذا با کیفیت پایین در برخی از آشپزخانه ها خواهیم بود .
توزیع شکر ،برنج و روغن در قالب طرح ضیافت رمضان
مدیر عامل شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه 5 نیز اعلام کرد در ماه مبارک رمضان 10 هزار و200تن روغن نباتی برای صنف صنعت و بیش از 20 هزار تن برای مصرف خانوار با قیمت مصوب تنظیم بازار در استان توزیع می شود.به گزارش روابط عمومی این شرکت، حمیدرضا نوروزی افزود: در این طرح بیش از 12 هزار تن شکر برای مصارف صنف صنعت با قیمت سه هزار تومان در انبار و دو هزار تن برای مصرف خانوار با قیمت سه هزار و 400 تومان عرضه می شود.وی ادامه داد: افزون برشکر و روغن نباتی، دو هزار و 415 تن برنج هندی با قیمت مصوب 7400تومان برای مصرف کننده در قالب این طرح توزیع می شود که شهروندان می توانند با مراجعه به فروشگاه های زنجیره ای و فروشگاه های تعاونی شهر برای خرید این اقلام اقدام کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش: نوید زندهروحیان | عکسها: میثم دهقانی | قلعه آبکوه تا چند دهه پیش، روستایی بود که چندین کیلومتر با شهر مشهد فاصله داشت و قدمتش به حدود 400 سال قبل برمیگردد؛ هرچند قدیمیهای آبکوه نقل میکنند این قلعه بیش از هزار سال قدمت دارد. این روستا در ۶کیلومتری غرب مشهد واقع شده بود و تا قبل از دهه 40 شمسی، خارج از محدوده شهری محسوب میشد؛ اما با افزایش جمعیت و گسترش شهر، هماکنون در مرکز شهر مشهد قرار گرفته است. آبکوه دهه 40، از جنوب به روستاهای احمدآباد (در محدوده سهراه راهنمایی فعلی) و روستای ملکآباد (در ضلع جنوبی باغ ملک آباد فعلی) منتهی میشد و از سمت شمال تا جایی که چشم کار میکرد، کاریزها، گندمزارها و باغترهها دیده میشدند. ازسمت شرق باغهای روستا و از سمت غرب زمینهای غیرزراعی، دشتها و کاریزها بود. نظر بیشتر ساکنان آبکوه این است که در گذشته، در زمان بارندگی، آبهای سطحی از کوههای سمت جنوب و شرق به این روستا سرازیر میشده است و چون قلعه آبکوه، نخستین روستا در مسیر آبها بوده، آن را «آبکوه» نامیدهاند. تمام تصورات تان از یک روستا را در ذهن خود سرجمع کنید و آن را یک جا درست وسط شهر، در مجاورت و نزدیکی خیابانهای اصلی و مرفه مشهد بیابید. قلعه آبکوه همین منطقهای است که با بافتی روستایی و چنین پیشینهای، حالا در مرکز مشهد قرار گرفته و اهالی این منطقه چندسالی است به واسطه بافت فرسوده با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلاتی که از نبود امنیت گرفته تا جای خالی بهداشت و امکانات ضروری مثل زیرساخت مناسب فاضلاب و جمعآوری زباله و فضای سبز، مثل حسرتی بزرگ و چندینساله بر دلِ اهالی است. مشکلات ریز و درشتی که در لابهلای کوچه پس کوچههای تنگ و پیچ در پیچ، میتواند با یک آتشسوزی، یک بیماری نصف شبی و یک زلزله، تبدیل به یک داغ بزرگ و فاجعهای جبرانناپذیر شود. حالا در تریبون محله چهاردهم، پای درددل مردم این منطقه نشستیم که تمام فکر و ذکرشان فقط رهایی از این وضعیت آشفته است و از طرفی، دل رفتن از محله آبا و اجدادیشان را هم ندارند.
بوی ناخوشایند و ترافیک دایـمی
«سیدمحمدرضا نخعی» فروشنده لوازم تحریر و کتاب فروشیِ واقع در محله، یکی از کسانی است که سرِ حرف را با او باز میکنیم و درباره مشکلات محله میگوید: «حاشیه بولوار آبکوه، به واسطه وجود مغازههای فروش مرغ و گوشت و زبالههای این فروشگاهها، بوی بسیـــار نامطبوعی دارد و چندین بار تا به حال در این باره اعتراض کردیم و شهرداری هم، یکی دوبــار با افرادی که زبالههایشان را در معابر میریختند برخورد کرد اما هنوز با شرایط خوب و قابل قبول فاصله داریـــم.» «محمدرضا افروز» راننده تاکسی خط آبکوه که در همیــن محله ساکن است، گلایه میکند: «همیشه و هرساعت از روز، از ترافیک و شلوغی این جا در عذابیم. از همین میدان راهنمایی تا ابتدای فلسطین، همیشه خدا ترافیک است و به نظر میرسد هیچ کس نمیتواند از پس مدیریت ترافیک این جا برآید.»
پیشنهاد شهرداری برای خرید ملک، منصفانه نیست
یکی از کاسبان محله، وقتی متوجه میشود برای شنیدن و ثبت معضلات محــله آبکوه به این جا آمده ایم، میگوید: «متاسفانه نمیدانم به چه دلیل، شاید بهواسطه اهمال و کوتاهی، کانالهای فاضلاب این منطقه با آسفالت پوشانده شده و فقط یک سری حفره کوچک برای پایین رفتن آبهای روان به درون فاضلاب در نظر گرفته شده و چون این جا، هیچ کانال و جوی آبی هم وجــود ندارد، در روزهای اخیر که بارانهای سیل آسایی بارید، چندین بار ابتدای آبکوه دچار آب گرفتگی شد.» از حاشیه خیابان وارد کوچههای محله میشویم. جلوی در یک نجاری، مردی 42 ساله ایستاده که خود را «قادری» معرفی میکند و میگوید: «تا یکی دو سال قبل، به این دلیل که محله ما جزو بافت فرســوده شهر است، شهرداری بهدنبال خرید خانههایمان برای خراب کردن و دوباره ساختن و به سازی بود. ولی انگار هدفشان اذیت و آزار ما و گرفتن خانه و کاشانه مان با پولی ناچیز بود. هرطور حساب کنید قیمت املاک مسکونی و تجاری محلهای که یک طرفش به بولوار سجاد و طرف دیگرش به بولوار شهید صادقی و فلسطین وصل است، متری دو میلیون و 700هزار تومان نیست اما این پیشنهاد شهرداری به ما برای فروش خانه هایمان بود. با این قیمت که اگر بفروشیــم، باید در حاشیه مشهد یا روستاهای اطراف به دنبال خانه باشیم!ای کاش پیشنهاد شهرداری منصفانه بود تا رغبت به فروش و ساخت و ساز داشته باشیم.»
امنیت نداریــم، از فضای سبز هم خبری نیست
همین طور که صحبت میکنیم، به سمت کوچهای که از تخریب منازل درست شده میرویم و قادری ادامه میدهد: «این جا خانهای بود که به شهرداری فروخته و تخریب شد. اما حالا محل تجمع زبالهها شده و از همه جای این محله، زبالهها را این جا میآورند و میریزند و هیچ کس نیست که آنها را جمع آوری کند. همینجا تا چند وقت قبل محل رفت و آمد معتادان بود و شبها این جا مینشستند و مواد مصرف میکردند؛ تا این که خودم و اهالی با تهدید آنها را بیرون کردیم وگرنه این جا نه پلیسی هست، نه گشت نیروی انتظامی؛ شاید چون کوچهها تنگ است و رفت و آمد سخت، به این جــا سر نمیزنند.» کمی جلوتر «هادی شیواییان» یکی از قدیمیهای محله که خانوادگی، با برادران و خواهران همگی در آبکوه ساکن هستند، ادامه میدهد: «طرح نوسازی بافت فرسوده، جز تخریب امنیت این جا، کاری انجام نداده است. همگی تابع قانون هستیم و هرچه که قانون بگوید انجام میدهیم؛ اما پیشنهادهای غیرمنصفانهای که از سوی شهرداری به مردم محله برای خرید خانههایشان که تنها داراییشان است شد، ناحق بود و هست.» خانمی که با فرزندش در حال عبور از کوچه است، گلــه میکند: «انگار ما مردم محله آبکوه، جزو این شهر نیستیم. مثــلا در بولوار سازمان آب، وحدت، توفیق و... هر دو سه کوچه، یک پارک و فضای سبز وجود دارد اما این جا چون اسم بافت فرسوده را یدک میکشد، هیچ خبری از امکانات اولیه نیست. انگار بچههایی که در این محله زندگی میکنند، برای هیچ کس اهمیتی ندارند. تفریح بچهها فقط شده فوتبال در کوچهپسکوچهها با حضور موتور و دوچرخه و درنهایت بالا رفتن از درختهای توت!»
رغبتی برای فروش ملک نداریم و در انتظار حل مشکلات محـلهایم
محلهگردیمان به ظهر کشید و وقت اذان، یکی از ساکنان محله که متوجه حضور و موضوع گزارشمان شده بود، جلو آمد و خواهش کرد به داخل مسجد محل برویم و حرفهای نمازگزاران را که ساکن محله هستند، بشنویــم. وارد مسجد میشویــم؛ اولین کسی که سر صحبت را باز میکند آقای «محمدی» پدر یکی از شهدای مدافع حرم است که میگوید: «همین الان در مسجد بنیهاشم(ع) که در آن حضور دارید، تصویر شهدای انقلاب و جنگ و مدافعان حرم که این محله تقدیم کرده است، وجــود دارد و این نشان میدهد ما همیشه همراه و همپای کشور و نظام بودیم اما این طرح نوسازی بافت فرسوده، امان مارا بریده. ما هیچ امکاناتی نمیخواهیم، هیچ خواستهای هم نداریم و فقط نگران از دست دادن سرپناه و سقف بالای سرمان هستیم. من و تمام ساکنان این جا فقط به دنبال انصاف هستیم. درست است که تا به حال شهرداری کسی را وادار به تخلیه و فروختن ملک نکرده و هرکس ملکی را فروخته با رضایت بوده اما ما هم که ماندیــم، در انتظار حل مشکلات محله هستیم. تا بهحال چند شهردار و مسئول و مدیر عوض شدهاند و هیچکدام نتوانستند جواب ما را بدهند و مشکلات ما را حل کنند.»
ساکنان برای ساخت و ساز، حمایت نمیشوند
یکی از نمازگزاران، که «جوان» نام دارد، ادامه میدهد: «من تنها فرد محله هستم که دو ملک در این جا تخریب و با حفظ حریم شهرداری و طبق طرحهای تفصیلی، ساختمان سازی کردم. در ابتدا شهرداری منطقه به من گفت این ساختمان را بساز، ما هم کمک میکنیم تا اخذ مجوزها و روند کار به سرعت انجام شود و بتوانی برای ساخت، وام هم دریافت کنی. یک منزل 320 متری را تخریب کردم و در عوض برای ساخت 210متر به من مجوز دادند تا یک ساختمان چهارطبقه بسازم. حالا دوسال از زمان ساخت میگذرد و هنوز درگیر گرفتن سند هستم. با کلی بدهی و شراکت با مردم، توانستم ساختمان را بسازم به این امید که با سند آن بتوانم وام دریافت کنم یا آن را بفروشم، اما حالا برای پایانکار شهرداری و گرفتن سند به مشکل برخوردم؛ چون این املاک موقوفه است و زیر نظر سازمان اوقاف و امور خیریه.» آقای «معصومزاده» هم رشته کلام را در دست میگیرد و میگوید: «بر فرض که خودمان اقدام به ساخت و ساز خانههای این جا بکنیم، بعد از دردسرهای سر و کله زدن با شهرداری، گرفتار سازمان اوقاف و اختلافات بین شهرداری و اوقاف میشویم؛ چون ظاهرا این دو نهاد با هم مشکلاتی در این طرح دارند و سازمان اوقاف اجازه اخذ سند به املاک و شهرداری نمیدهد.»
شهرداری، بهفکر حفظ اصالت منطقه باشد نه تجاریسازی
آقای «خرسند» در ادامه میگوید: «چند سال است به دلیل همین برچسب بافت فرسوده، یک فروشگاه مواد غذایی، یک مرکز بهداشت، حتی یک نظافت درست و حسابی این جا وجود ندارد. ما از شهرداری میخواهیم تکلیفمان را روشن کند، چون از این بلاتکلیفی خسته شدیم.» روحــانی و پیش نماز مسجد هم اشاره میکند: «مناطق قدیمی و اصیل شهر مثل همین محله آبکوه، جزو هویت فرهنگی یک شهر است و باید بیش از هر جای دیگری، مراقبت شود. همه ما میدانیم اگر روزی در این جا اتفاق غیرمترقبهای رخ دهد و مثلا آتش سوزی شود، خودروی آتش نشانی نمیتواند وارد این کوچههای تنگ و باریک شود اما هویت و پیشینه و بافت اصیل آن هم باید حفظ شود. ما نمیگوییم این محله به همین شکل بماند اما به نظرم اگر ساخت آن به خود مردم واگذار شود و در ادامه، مردم هم حمایت شوند و مسئولان به فکر تجاری سازی محله و برج سازی در آن نباشند، خود مردم میتوانند هم محله را بازسازی و به سازی کنند و هم میراث فرهنگی و معنوی منطقه را حفظ کنند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسلمی-معاونان برنامه ریزی شهرداری های کلان شهرهای کشور با صدور بیانیه ای در سیامین نشست خود در تهران درباره عواقب مصوبه کمیسیون اقتصادی مجلس در خصوص مالیات بر ارزش افزوده هشدار دادند. در این بیانیه ضمن اشاره به مغایرت های این مصوبه با اصول قانون اساسی و احکام دایمی برنامه های توسعه و برنامه ششم، بر بی اثر شدن اختیارات قانونی شوراهای اسلامی شهر و شهرداری ها تاکید شده و با اشاره به تغییر ماهیت عوارض شهری به مالیات عملا اختیار،کنترل و بالطبع هزینه کرد آن را از شهرداری ها سلب می کند و برنامه ریزی در حوزه شهرها را به صورت ویژه تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد.در این بیانیه ضمن درخواست از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برای بررسی تبعات این مصوبه ، از شهرداران و شوراهای اسلامی شهرها و روستاها خواسته شده برای اصلاح این مصوبه تلاش کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.