آقای روحانی می فرمایند ما امسال درحالت جنگ هستیم و ... آیا فقط حقوق بگیران و کسانی که زیر خط فقر هستند  باید گرانی ها را تحمل کنند؟!

 به آن دوستان پرسپولیسی که میگن چرا وزیر ورزش و معاون وزیر خارجه دنبال کارهای استقلال هستند، بگویید اون موقع که بازیکن های تیم‌شون توی ترکیه گند زده بودند،  اون موقع کجا بودند و چر انتقاد نمی کردند؟راستی از دلال کروات، برانکو چه خبر؟!

تعزیرات زورش به خودروسازها نمی رسه ولی می‌تونه با دلال ها برخورد کنه. یه چرخی توی نمایشگاه های ماشین بزنید ببینید بعضی از بنگاه دارها چه کار می کنند؟

 آقای روحانی تا کی می خواهی سکوت کنی؟ چرا جواب تندروها را نمی دی تا این قدر به شما حمله نکنند؟ واقعا مظلومی.

 توجه کردین که افزایش قیمت بنزین چقدر شغل ایجاد کرده؟ راننده تاکسی، کارت سوختش رو میده به کارگر پمپ بنزین و لیتری ۱۰۰۰ می گیره. کارگر پمپ هم به جای بنزین ۳۰۰۰ تومنی بنزین راننده تاکسی رو می‌فروشه و حق خودش رو برمی داره. این جوری هم برای راننده تاکسی درآمدزایی میشه و هم کارگر پمپ بنزین! علی برکت ا...

 دوست عزیزی نوشته کاش دروغ گوها مثل پینوکیو دماغ شون دراز  می‌شد. دوست عزیز! اگر حرف شما عملی می شد الان بعضی از مسئولان این مملکت هر کدام یک دماغ نیم متری داشتند. آن وقت چه می شد!

 آقای روحانی گفتند وعده ها را زمانی دادیم که در صلح بودیم. آقای رئیس جمهور تو رو خدا این جوری صحبت نکنید. آرامش چهارسال اول تان هم به خاطر دولت قبل بود خبر نداشتید!

دستگاه کارت خوان فروشگاه لوازم خانگی در مطب یک پزشک چه کار می کند؟ این میزان از مقاومت در برابر پرداخت مالیات، اون هم توسط پزشکان قابل درک نیست.

آن‌قدر ظلم و بی مهری، وعده های نافرجام و... داشته اند که سهامداران پدیده حتی رغبت نکرده اند درمجمع عمومی شرکت کنند. چون اعتمادی ندارند! شش سال است فقط حرف می‌زنند و قول می دهند اما آخرش حتی یک ریال از پول مان را نداد‌ه اند. سهامداران جرمی نداشتند جز این‌که در پروژه‌ای اقتصادی مشارکت کردند که رسانه ملی آن را تبلیغ می‌کرد!

 به آن دوست فرهنگی که حقوق خود را با سایر فرهنگی های کشورهای دیگر مقایسه کرده اند، بگویید که حرف ایشان درست است ولی معلمان خارجی سه ماه تعطیلی تابستان، یک ماه تعطیلی عید نوروز، تعطیلی برودت و آلودگی هوا و... ندارند.

 در سازمان نظام مهندسی خراسان رضوی چه می گذرد؟ سه ماه است برای توسعه بنا در طبقه تسویه حساب کردم  اما هنوز جوابی ندادند و حداقل 20 خانوار بیکار مانده اند. آیا این سازمان به حال این خانواده ها فکری می‌کند؟ یعنی برای نظام مهندسی، کارگران ساختمانی اهمیتی ندارد؟

آقای روحانی کسانی در این کشور وجود دارند که دیدن زندگی‌شان، شما را به وحشت می‌اندازد. به خاطر فقر و فلاکت، شب ها از گرسنگی خواب ندارند. آخر به کدامین گناه به چنین شرایطی مبتلا شده اند؟

من از مشترکین روزنامه تان هستم. امروز که روزنامه رو از توی صندوق برداشتم بوی نفت می داد. خیلی تعجب کردم، گفتم نکنه نفت سر سفرمون اومده!

اگر دولت جلوی این همه بریز و بپاش و اختلاس ‌میلیاردی رو می گرفت الان لازم نبود بنزین بشه ۳۰۰۰ تومان تا روی طبقه ضعیف جامعه چنین فشاری بیاد. فساد داخل اداره ها و سازمان‌های دولتی بیداد می کنه.

 قبض‌های آب را چگونه محاسبه می کنید؟ اگر برای مجتمع مسکونی زیست خاور در تابستان، آب معدنی می خریدیم علاوه بر کیفیت بهتر و ارزان تر بودن، تعداد ۱۱میلیون بطری بازیافتی داشتیم و این قدرها هم پول نمی دادیم.

 30 سال حق بیمه داده ام. یک هفته است که با سه خط تلفن مدام با بیمارستان فارابی تماس می گیرم اما موفق نشدم که حتی یک بار نوبت دکتر بگیرم.

گذشته ها می گفتند برجام سایه جنگ را از سر مردم دور کرده حالا میگن وعده هایی که دادیم در زمان صلح و امنیت بوده. با این وزیران و مسئولانی که هرکدام شان  برای سهم خواهی حزب شون وارد عرصه مدیریت و سیاست می شوند معلومه مردم به خاک سیاه می نشینند.

 تو را به خدا بر اساس شنیده ها قضاوت نکنید. فرزند من ساعت هفت بیدار میشه و 7:30 میره مدرسه. ولی همسرم ساعت شش از خونه خارج میشه و ساعت سه عصر میاد خونه.واقعا چه کسی گفته معلم ها قبل از دانش آموزها میان خونه؟ همسرم هر روز از قاسم آباد به قلعه خیابان میره و برمی گرده. فکر نکنید تازه استخدام شده. انصاف داشته باشید.

 مجلس باید به موضوع قرارداد ویلموتس، کی‌روش و استراماچونی ورود کند. باید کسانی که این‌جوری بیت‌المال رو حیف و میل کردند محاکمه بشن. حیف و میل این‌همه پول فشارش فقط روی ما مردم خواهد بود. نماینده‌های مجلس تا الان که هیچ‌کاری نکردند. لااقل این روزهای آخر یک حرکتی بزنند.

بر اساس خبر برنامه پیک ‌بامدادی رادیو، دستمزد مربی خارجی تیم ملی با پول ایران روزانه یک میلیارد و 800 میلیون تومان است! یعنی اگر میانگین حقوق یک معلم را پنچ میلیون تومان در ماه ( به فرض محال) در نظر بگیریم، حقوق مربی خارجی تیم ملی فوتبال در هر روز، برابر با حقوق۳۰ سال یک معلم است!

درمانگاه های تامین اجتماعی به جای افراد مریض، افراد سالم را ویزیت می‌کنند چون کسانی که به آن جا مراجعه می کنند از دو روز قبل مریض شدند و برای امروز توانسته اند نوبت تلفنی بگیرند. بیماری هم که خبر نمی‌کنه. چرا نباید بتونیم  از یک پزشک عمومی استفاده کنیم؟

 

طی هفته های پس از حوادث تلخ آبان که متاسفانه به جان باختن تعدادی از هموطنان مان منجر شد، درکنار همه اظهارنظرها و تحلیل هایی که درباره ریشه این حوادث و آسیب شناسی عوامل آن مطرح شد، طراحی گسترده ای از سوی رسانه های معاند فارسی زبان به نمایندگی از گروه های برانداز و سلطنت طلب برای دنباله دار کردن این اتفاقات انجام شد که نقطه اوج این طراحی، پنجم دی ماه (پنج شنبه گذشته) بود. نقطه کانونی این تلاش ها این بود که با تمرکز بر مراسم چهلم جان باختگان حوادث هفته آخر آبان، جمعیتی را به خیابان ها بکشانند تا نشان دهند هنوز ماجرایی که خودشان راوی آن هستند تمام نشده است و اعتراض مردم در آن برهه فقط ریشه معیشتی و اقتصادی نداشته بلکه  این اعتراض ها سیاسی و براندازانه است. برای این موضوع همه رسانه های فارسی زبان تمام ظرفیت خود را به کار گرفتند و در کنار آن، چهره های وابسته به رژیم پهلوی نیز در فضای مجازی با توئیت ها و پست های اینستاگرامی و هشتگ سازی، کمپین گسترده ای را برای پنجم دی راه اندازی کردند، تاجایی که برخی این طراحی را «بزرگ ترین فراخوان تاریخ» توسط ضدانقلاب توصیف می کنند. با این حال این کمپین گسترده و «فراخوان تاریخی» به دیوار محکم مردم برخورد کرد و شکست.

بی تفاوتی مردم به این تلاش ها البته اتفاق جدیدی نیست و در دهه های اخیر به ویژه دوسه سال گذشته نیز مردم هرگز به چنین دعوت هایی پاسخ مثبت نداده اند. پشت کردن به دعوت ضدانقلاب برای حضور در خیابان، نشان داد که این فراخوان ها، شبکه های اجتماعی و مسائل سیاسی نیست که مردم ایران را به اعتراض وا می دارد؛ بلکه شروع  اعتراضات هفته آخر آبان ناشی از دردها و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم  بود که  در ادامه مورد سوءاستفاده فرصت طلبان و دشمنان قرار گرفت که قصد داشتنددر پوشش این اعتراضات اهداف خرابکارانه خودر ا به پیش ببرند هرچند مردم با هوشیاری راه خود را از آنان جدا کردند.مردمی که می خواهند بگویند اگر تصمیمی می گیرید شرایط زندگی و معیشت ما را ببینید. اعتراضی که حق مردم است و در قانون اساسی کشور نیز به رسمیت شناخته شده است.

از همین جا به خوبی می شود هوشمندی مردم در تشخیص مرز میان اعتراض و اغتشاش را دید. مردمی که می دانند، در لابه لای بیان اعتراض ها، کسانی هستند که با صورت های پوشیده نه دغدغه نان دارند و نه بنزین و نه هیچ مسئله معیشتی دیگری؛ بلکه کوکتل مولوتف و تفنگ به دست مستقیم به سراغ سرو سینه معترضان، انبارهای گندم، زیرساخت های دولتی و خصوصی و ذخایر استراتژیک شهرها و... می روند تا کشور را فلج و وارد جنگ داخلی کنند؛ نه این که کمک کنند برای کم کردن مشکلات و رساندن صدای شان به مسئولان. به همین دلیل، با تاکید چند باره باید گفت که مسئولان برای درک واقعیت های زندگی مردم نظرسنجی های ساختگی از پشت شیشه خودرو و از روی لبخند مردم را کنار بگذارند، به میان آن ها بیایند و به مطالبات آنان پاسخ بدهند. مطالباتی که به گفته رهبر انقلاب در آن «در اغلب موارد حق با مردم است» و اگر به آن توجه نشود، اعتراض می کنند.  مردمی را که هوشمندانه می دانند کجا باید صف خود را از فتنه گر و آشوبگر جداکنند و کجا برای حفاظت از نظام و انقلاب شان به خیابان ها بیایند و به گفته امام خمینی (ره) «بهتر از ملت حجاز در عهد رسول ا...(ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی (علیهماالسلام)» هستند، باید ستود. 

مسئولانی که خدای نکرده به این مردم پشت کنند و از زندگی آن ها فاصله بگیرند، روزی که دیگر فرصتی برای جبران به آن ها داده نمی شود، لحظاتی سخت مقابل امام شهدا و شهدای انقلاب اسلامی خواهند داشت. 

 

 اگر از من بپرسند که سخت ترین کار عالم چیست؟ خواهم گفت: این که آدم به خودش دروغ نگوید و به آن چه از حق و حقیقت می رسد وفادار باشد و در زیر همه فشارها و تلخی ها به حق و حقیقت متعهد بماند.  از کار سنگین معدن در لایه های عمیق و سیاه زیر زمین تا کار دشوار بازیافت زباله های بیمارستانی هر کدام به نوعی کارهای مرگبار و عجیبی هستند که هر لحظه خطرها و مشکلات تازه ای با خود دارند اما همه آن ها فرسودگی و فشار جسمی ایجاد می کنند و سنگینی و باری بر ذهن و فکر انسان ندارند و در نهایت آن خستگی و درد با شیرینی لبخند مادری مهربان و همسری فداکار التیام می یابد یا به گرمی یک فنجان چای و ساعتی خواب آرام از خاطر می رود  اما کارهایی هستند که بالاتر و بیشتر از آسیب و سختی بدنی، باعث آزردگی فکری و روانی انسان می شوند و آثار سخت و دشوار آن ها با هیچ چای و لبخند و خواب و آسایشی برطرف نمی شود.  شاید سخت ترین کار عالم برای انسان این است که با خودش صاف و رو راست باشد و جوری زندگی کند که بتواند هر لحظه با تمام وجود به درستی مسیرش گواهی دهد و بدون تعصب و جهالت آمادگی تغییر داشته باشد.   طوری که تا فهمید مسیری که آمده اشتباه بوده آن قدر جرئت و جسارت و شجاعت و مردانگی داشته باشد که بتواند به همه گذشته اش پشت پا بزند و پای هزینه های تصمیمش بایستد!  ولی یک چیز از آن هم سخت تر است؛ این که اگر دید مسیری که رفته حق است و حرفی که زده صحیح بوده و تصمیمی که گرفته درست بوده به رغم فضای منفی و جو غبارآلود و فشار اجتماعی بتواند ایستادگی و مقاومت کند و از موضعی که درست می داند کوتاه نیاید!انصاف داشتن خیلی سخت است و شاید به همین خاطر در معارف دینی ما «انصاف» بالاترین فضیلت اخلاقی دانسته شده تا جایی که رسول اکرم(ص) فرمودند اگر در شهری یک نفر اهل انصاف باشد خداوند به خاطر آن یک نفر بقیه شهروندان آن منطقه را مورد رحمت خود قرار می دهد!  انصاف داشتن به این معنا سخت و دشوار است که بتوانی کلاه خودت را قاضی کنی و بین خودت و خدایت در محکمه وجدان ببینی که کجا خطایی هست و به آن اعتراف کنی حتی از دوستان خودت و جبهه سیاسی خودت و جریان فکری خودت و از سوی دیگر ببینی کجا درست و راست عمل کرده اند و به آن اعتراف کنی، حتی از جبهه مقابل که به آن ها تعلق نداری!  این جا کار سخت می شود، یعنی بتوانیم مثلا همان طور که به مشکلات و ایرادها در نظام خودمان اذعان می کنیم و انتقادها را در جمهوری اسلامی می پذیریم در همان حال برجستگی ها و نقاط قوت را ببینیم و منکر آن ها نشویم.  این سخن نورانی و عمیق امام علی(ع) شاید اشاره به همین نکته داشته باشد که فرمود:«الحق أوسع الأشیاء فی التواصف و أضیقها فی التناصف/ حق در گفتن و به زبان آوردن ساده است طوری که می شود ساعت ها درباره اش سخنرانی کرد و حرف زد اما در مقام عمل و انصاف دشوار و سخت است»  این روزها کار دو گروه آسان است: یکی آنان که چشم ها را بر همه حقیقت های این 40 سال بسته اند و تمام دستاوردهای نظام را منکر می‌شوند و چاره کار را در حمله آمریکا و فروپاشی جمهوری اسلامی می بینند و گروه دوم  کسانی که به خاطر اعتقادشان به اصل نظام و اساس انقلاب حاضر نیستند به قصورها و کاستی ها و مشکلات و ایرادها اعتراف کنند اما کسانی که در این میان قرار می گیرند و مثل آن دو گروه نیستند سخت ترین کار عالم را برعهده دارند؛ از یک سو نمی خواهند منکر حقیقت های درخشان انقلاب و موفقیت های تابناک نظام جمهوری اسلامی شوند و از سوی دیگر هم نمی توانند واقعیت های تلخ ناکامی ها و کمبودها و نقایص را نادیده بگیرند.  اینان از هر دو سو متهم می شوند و از هر دو طرف سنگ می‌خورند، تلخی می بینند و ناروا می شنوند اما در واقع انصاف و واقع بینی همین هاست که در درازمدت آنان را ریشه دار و مستحکم بر سر آرمان ها نگاه خواهد داشت.

 

مصطفوی- تقلب هم نتوانست آقای خاص را از باخت نجات دهد! تاتنهامی ها شب گذشته مقابل ساوتهمپتون یک بازی پرحاشیه را پشت سر گذاشتند و باز هم دست خالی از میدان خارج شدند اما موضوع ما اصلا این نیست. اتفاق جالبی در این بازی رخ داده که شگفت زده تان می کند. اواسط بازی بود که آقای خاص برگه ای روی زمین پیدا کرد که روی آن دستورهای تاکتیکی سرمربی تیم حریف نوشته شده بود. آقای سرمربی خیلی سریع به همراه کادر فنی خود مشغول خواندن آن شد. وقتی داور بازی متوجه این تقلب شد با سرعت  به سمت مورینیو رفت و کارت زردش را نشان داد. این تقلب خیلی هم تاثیری در کار تاتنهام نداشت و آن ها سه امتیاز این بازی را هم از دست دادند. این رفتار آقای خاص البته خیلی چیز عجیبی نبود. 

شخصیت   عجیب مورینیو  دارد گهگاهی بروز می‌ کند . مثلا او  وقتی برای بازی یک‌چهارم نهایی لیگ قهرمانان مقابل بایرن مونیخ محروم شده بود و اجازه صحبت کردن با بازیکنان تیم خودی را نداشت، کنار ننشست و راهی برای اداره کردن شرایط پیدا کرد. بنابراین نزدیکی‌های عصر به رختکن رفت تا خودش با بازیکنان چلسی حرف بزند. او ادامه ماجرا را این‌طور برای شبکه تلویزیونی «بی این اسپرت» توضیح می‌دهد: «مسئول تدارکات چلسی با احتیاط من را در سبدی که مخصوص لباس‌ها بود قایم کرد. خودم را آن جا پنهان و فقط یک روزنه برای نفس کشیدن ایجاد کردم. وقتی مسئول تدارکات، سبد را بیرون گذاشت مسئولان امنیتی یوفا که شنیده بودند من این دور و اطراف دیده شده‌ام، آمده بودند و دنبالم می‌گشتند. وقتی استوارت (مسئول تدارکات) در سبد را بست، من هنوز داخل آن بودم. زمانی که در را باز کرد در آستانه خفگی بودم». نتیجه؟ با وجود شکست ۳ بر ۲، چلسی به لطف برتری در بازی خانگی به مرحله بعدی صعود کرد.

*روایت دیگری است که می گوید مورینیو دل خوشی از بارسلونا ندارد. در بازی برگشت سوپرکاپ اسپانیا و زمانی که سرمربی رئال مادرید بود تیمش مقابل بارسا به میدان رفت. تقریباً اواخر بازی بود که درگیری ایجاد شد. مادریدی‌ها که ۳ بر ۲ شکست خورده بودند حسابی عصبانی شدند. مارسلو و اوزیل کارت قرمز گرفتند در حالی که ژوزه مورینیو هم از آشوب رخ داده استفاده کرد و انگشتش را در چشم تیتو ویلانووا، دستیار پپ گواردیولا فرو کرد. حرکتی که او را تبدیل به «آدم بد» داستان کرد و چندین بازی محرومیت برایش در پی داشت.

*چند سال پیشتر هم که چلسی مقابل یونایتد به برتری رسید و قهرمان شددر مراسم اهدای جامِ بعد از بازی، بازیکنان مشغول خوشحالی بودند ولی ژوزه مورینیو در اقدامی عجیب مدال قهرمانی اش را به سمت تماشاگران پرتاب کرد.

 اسپانسری با جوکر کوچولو!

بیشتر از آن که مردم امیرعباس رجبیان را به نام خودش بشناسند، به نام «کچلیک» می‌شناسند. کچلیک نام یک غذای مازندرانی است که چند سال پیش به زبان آوردن آن توسط امیرعباس با حالت‌های خاص چهره‌اش در یک ویدئوی کوتاه، باعث شهرت او شد. حالا این پسر 9 ساله مدیربرنامه دارد، رپ می‌خواند و به محمدرضا گلزار علاقه عجیبی دارد. حاشیه کچلیک از آن جایی آغاز می شود که ویدئویی از او با صورت و موهایی رنگ‌زده و پوششی شبیه «جوکر»، پشت صحنه(بک استیج) کنسرت گلزار و اتاق گریم منتشر شده است. در این ویدئو پسربچه مازندرانی به میان جمعیت می آید و و می خواند: «می‌خوام بشم یه سوپراستار/ مثل محمدرضا گلزار»! البته  برخی معتقدند  این ها ترفندی است برای بازار گرمی کنسرت‌های  برخی خواننده ها. بیشتر از این توضیح نمی‌دهیم. ادامه مطلب  و جزئیات این شگرد برخی خواننده ‌های پاپ را در صفحه ادب و هنر بخوانید.

اخم «اون»

انگار ماه عسل اون و ترامپ  هم در حال به سر آمدن است . رهبر کره شمالی  همان طور که قبلا هم اعلام کرده بود از سورپرایزش برای ترامپ در سال نو میلادی رونمایی کرد، سورپرایزی که البته هنوز روی کاغذ است  .تا همین چند وقت پیش که رابطه آمریکا و کره شمالی شکرآب بود، کیم جونگ اون بعد از هربار کری خوانی آمریکایی ها جلوی دوربین می آمد و از یک آزمایش هسته ای جدید خبر می داد. کمی که گذشت،  ترامپ و «کیم» لبخند زنان به دیدار هم رفتند و قرار بر این شد که آزمایش های هسته‌ای متوقف شود اما حالا همه چیز تغییر کرده است. رهبر کره شمالی حالا پایان دوره توقف آزمایش‌های هسته‌ای و آزمایش‌ موشک‌های بالستیک قاره پیما در این کشور را اعلام کرده و وعده داده  است که در مقابل آمریکا، اقدامی «حیرت انگیز» را به اجرا می‌گذارد. این یعنی هرلحظه رابطه دیپلماسی کره شمالی و آمریکا سیاه تر می شود. حالا سوال این است که آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد، سابقه دعوای ایالات متحده و کره شمالی به کجا برمی‌گردد؟ سلاح استراتژیک جدید کره شمالی چیست؟ و... همه این ها را در گزارش صفحه بین الملل بخوانید. 

 

«باورم نمی شد که به این زودی از آن شرایط (دیوارهای گِلی و مخروبه) نجات پیدا کنم و بچه هایم امروز زیر سقف های مقاوم و بتنی آسوده بخوابند»؛ این حرف های خانواده ای بود که کلید واحد مقاوم سازی شده خود را تحویل گرفته و ساکن آن شده اند. از شما چه پنهان، سوژه گزارش از مناطق سیل زده در جرگلان وقتی شکل گرفت که یکی از مدیران، گزارشی از مناطق سیل زده ارائه داد و اشاره به برخی موارد داشت!

با عکاس روزنامه، مسافر مناطق سیل زده شدم تا گزارشی از اقدامات انجام گرفته در مناطق مرزی را پس از حدود 10 ماه تهیه کنم. قلمم تراوش می کرد بیشتر بنویسد مطالبی را که معمولاً ما سفید می بینیم و مسئولان آن را سیاه، از آن ها  ما تعبیر به خبر می کنیم و آن ها سیاه نمایی.

اما این بار اقدامات و شرایط ایجاد شده در روستاهای سیل زده دیدنی و شنیدنی است. خانه های احداث شده یا در حال احداث، مانند نگین زیبای یک انگشتر در بافت روستا رخ نمایی می کند؛ آن هم نه یکی و دو تا، بلکه به تعداد خسارت دیدگان.

شاید شما که این مناطق را ندیده اید از این سخن برداشت اغراق کنید اما برای آن ها که به هر دلیل مسافر یا ساکن آن مناطق شده اند خیلی روشن و بدیهی است. در برخی از نقاط روستا احساس نمی کنی در یک روستای مرزی هستی زیرا ساختمان های در حال احداث مهندسی ساز، با بافت قبلی روستا همخوانی ندارد، ولی چند متر آن طرف تر دیوارهای گلی و سنگی تو را دوباره به روستاهای دیروز برمی گرداند.

اما همت مردم و وام های تعلق گرفته به خسارت دیدگان، منطقه را به کارگاه تبدیل کرده و برخی خانوادگی همت می کردند تا سریع تر صاحب واحد مسکونی شوند؛ البته وجود مهندسان بنیاد مسکن که موقتاً در منطقه ساکن شدند نیز قابل توجه بود، به خصوص وقتی آسیب دیدگان می گفتند این ها شب و روز نمی شناسند و هر موقع ولو شب، به سراغ آن ها برویم پاسخ گو هستند. ترغیب شدم که بنویسم خسته نباشید اهالی سخت کوش «کلاته چنار، کال ایمانی، حسن آباد، حاج غلامرضا، خرتوت،  چهل گذر، کهنه جلگه، یارچلی، شبلی و پُست دره» و...، خسته نباشید سخت کوشان بنیاد مسکن. اما اهالی از برخی بانک ها گلایه دارند و دغدغه کمبود مصالح نیز از مواردی بود که انتظار داشتند معطل آن نمانند اگرچه تا امروز خوب عمل شده است.

«احیا قلیچی نیا» یکی از روستاییان که همراه با همسرش با روی گشاده در خانه جدیدش را به روی ما می گشاید، می گوید: سال گذشته در همین زمان در خواب هم نمی دیدم صاحب خانه ای نو و مقاوم و از شر خانه کاهگلی ام خلاص شوم.در مسیر، ساکنانی را می بینیم که همچنان مشغول کار هستند تا در پایان امسال دغدغه زندگی زیر سقف های لرزان را نداشته باشند. گزارش خبرنگار ما حاکی است، علاوه بر پرداخت 75 میلیون تومان تسهیلات بلاعوض و کم بهره به خسارت دیدگان بابت اجازه منزل و ساخت منزل جدید، بنیاد مسکن سیمان رایگان را به خسارت دیدگان تحویل می دهد. تاکنون از مجموع  شش هزار و 450 واحد مسکونی خسارت دیده از بارش های سیل آسای امسال پنج هزار و 617 واحد در مرحله پی‌کنی، چهار هزار و 402 واحد در مرحله اجرای فونداسیون، سه هزار و 562 واحد در مرحله اسکلت و هزار و 914 واحد در مرحله اجرای سقف هستند و 364 واحد تکمیل شده اند.