
تعداد بازدید : 293
ماجرای قاتلی که به افغانستان گریخت

سید خلیل سجادپور
info@khorasannews.com
جوانی که 6 سال قبل مرد45ساله ای را در مشهد به قتل رسانده بود، روز یکشنبه گذشته در شهرستان بومهن به چنگ کارآگاهان پلیس آگاهی افتاد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پاییز سال97بود که مرد45ساله ای در مشهد هدف ضربه چاقو قرارگرفت و امدادگران اورژانس در حالی پیکر نیمه جان او را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد انتقال دادند که تلاش ها برای نجات وی به نتیجه نرسید و «اسماعیل-ک» براثرعوارض ناشی از اصابت چاقو به قفسه سینه اش جان سپرد. طولی نکشید که با گزارش این حادثه وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، بی درنگ قاضی کاظم میرزایی عازم مرکز درمانی شد و به تحقیق گسترده دراین باره پرداخت. بررسی های مقدماتی قاضی وقت شعبه 211 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد حکایت از آن داشت که مرد 45 ساله مقابل منزل مسکونی اش در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع هدف ضربات چاقو قرارگرفته و به قتل رسیده است.طولی نکشید که قاضی میرزایی بر اساس تجربیات قضایی خود، دستورات ویژه ای را برای شناسایی عامل جنایت صادر کرد و از کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی خواست تا همه افرادی را که در صحنه جنایت حضور داشتند، بازداشت کنند.
در این میان جوانی به نام«علی»که به همراه پیکر خون آلود «اسماعیل» راهی مرکز درمانی شده بود ،صاحب کارش را عامل جنایت معرفی کرد و گفت:به همراه «ناصر-و» که من نزد او کار می کردم به در منزل «اسماعیل»رفته بودیم که او با ضربه چاقو دست به جنایت زد و از محل گریخت.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:در پی اظهارات این جوان، تحقیقات پلیسی وارد مرحله جدیدی شد و قاضی ویژه قتل عمد دستور محرمانه ای را به مراکز انتظامی و مرزبانی صادر کرد؛ چرا که احتمال خروج متهم به قتل از کشور وجود داشت. با وجود این، عملیات کارآگاهان برای شناسایی مخفیگاه وی به نتیجه نرسید تا این که 6سال بعد از وقوع این جنایت و در اولین روز پاییز سال جاری،کارآگاهان در ادامه رصدهای اطلاعاتی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد متهم به قتل در شهرستان بومهن به زندگی مخفیانه خود ادامه می دهد. با این اطلاعات بی درنگ گروهی از کارآگاهان با دستور ویژه سرهنگ محمدرضا فدائیان(رئیس پلیس آگاهی مشهد)و با هماهنگی های قضایی عازم بومهن شدند و در یک عملیات غافلگیرانه، متهم به قتل فراری را به دام انداختند. این متهم که روز گذشته با هدایت احسان شفاعی (افسر پرونده)به مشهد منتقل شده بود، در اعترافات خود ادعا کرد:برادر مقتول به همراه فردی معروف به«محمد دکل» و به منظور زورگیری از پدرم به در منزل ما رفته بودند و مبلغی را زورگیری کرده بودند. من هم که از این ماجرا ناراحت شده بودم به در منزل آنها رفتم که با یکدیگر مشاجره کردیم و در این میان من با ضربه چاقو «اسماعیل-ک»را مجروح کردم و سپس به طور قاچاقی از مرز شرقی کشور به افغانستان گریختم اما چند سال بعد به ایران بازگشتم که روز گذشته ناگهان کارآگاهان را بالای سرم دیدم و فهمیدم که دیگر راه گریزی ندارم.
بنابر گزارش روزنامه خراسان ،بررسی های بیشتر درباره ادعاهای وی و زوایای پنهان این جنایت هولناک آغاز شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 273
زورگیری قداره کش ها مقابل چشمان پلیس!
دزدان سابقه دار به 40گوشی قاپی در مشهد اعتراف کردند

info@khorasannews.com
زورگیران موتورسواری که چهارمین طعمه خود را در سحرگاه یکشنبه گذشته به دام انداخته بودند، در حالی به طور ناگهانی مقابل چشمان نیروهای گشت انتظامی قرارگرفتند که قداره خود را به سوی پلیس نشانه رفتند.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران کلانتری آبکوه مشهد در اولین روز بازگشایی مدارس، عازم محل های استقرار برای تامین امنیت دانش آموزان بودند که ناگهان با زورگیران قدارهکشی روبهرو شدند که مرد جوانی را در خیابان وصال خفت کرده بودند. افسران ورزیده گشت انتظامی بی درنگ وارد عمل شدند و در حالی یکی از زورگیران را با چند فن دفاع شخصی زمین گیر کردند که او تیغه قمه را به سوی مامور انتظامی نشانه رفته بود. اما در این گیر و دار موتورسوار دیگری وارد محل شد و یکی از اعضای باند را فراری داد. گزارش روزنامه خراسان حاکی است: طولی نکشید که با دستور ویژه سرهنگ روحا... لطفی (رئیس کلانتری آبکوه )عوامل انتظامی با اجرای طرح مهار در خیابان شهید ساجدی، یکی دیگر از زورگیران فراری را در عملیات تعقیب و گریز به دام انداختند.با کشف 4دستگاه گوشی سرقتی از دو زورگیر قداره کش، مشخص شد آنان ساعتی قبل ازآن که مقابل چشمان پلیس قرار گیرند، از3 نفر دربولوار توس و جانباز زورگیری کرده اند. دقایقی بعد مالباختگان شناسایی شدند و بدین ترتیب بازجویی از اعضای این باند خطرناک در دایره تجسس کلانتری ادامه یافت. زورگیران مذکور که از مجرمان سابقهدار هستند، تاکنون به 40 فقره زورگیری گوشی تلفن همراه از شهروندان اعتراف کرده اند که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 279
بازی روزگار
از زمانی که ازدواج کردم و قدم در خانه بخت گذاشتم، گویی بازی روزگار با سرنوشت من نیز از همان روز آغاز شد و در فراز و نشیب های تلخ و شیرین روزگار به جایی رسیدم که ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،زن 57 ساله مدعی بود که دیگر طاقت رفتارهای همسرش را ندارد چرا که او پاداش 40 سال زندگی مشترک را به تلخکامی گره زده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت:17سال بیشتر نداشتم که در یک روز تابستانی به مشهد مسافرت کردیم تا به زیارت ولینعمتمان آقا امام رضا(ع)برویم. هنوز لذت زیارت را با همه وجودم احساس می کردم که راننده مسافرکشی ما را به یک منزل اجاره ای برد تا چند روز سفر را درآن جا اقامت کنیم اما وقتی چشم زن صاحبخانه به من افتاد بلافاصله به طرف گوشی تلفن رفت و طولی نکشید که مراسم خواستگاری در منزل اجاره ای آن ها برگزار شد چرا که مریم خانم به دنبال دختری محجبه برای خواهرزادهاش بود. از سوی دیگر پدرم به مشهدی ها عشق می ورزید و همین موضوع ضامن ازدواج من و علی شد. خلاصه پای سفره عقد نشستم و این گونه مجاور امام رضا(ع)شدم؛ گویی قسمت من این بود که از یک استان دیگر به مشهد بیایم و این گونه زندگی مشترکم را آغاز کنم. من وهمسرم در منزل پدرشوهرم ساکن شدیم و با خانواده همسرم زندگی می کردیم .شوهرم نیز عاشق مادرش بود و با من بسیار مهربانی می کرد اما گویی روزگار بر وفق مرادم نمی چرخید چرا که چندسال بعد وقتی باردار نشدم پزشکان تشخیص دادند که همسرم مشکل دارد اما من با همه وجودم علی را دوست داشتم و به همین خاطر در کنار او ماندم و هیچ گاه درباره داشتن فرزند حرفی نزدم. از سوی دیگر «علی»بسیار کودکان را دوست داشت و مدام با فرزندان برادرش بازی می کرد. این درحالی بود که جاری ام همواره شوهرم را با نیش وکنایه آزار می داد و نمی گذاشت او به فرزندانش نزدیک شود. وقتی آثار افسردگی را در چهره شوهرم دیدم، تصمیم گرفتیم نوزادی را به فرزندخواندگی بپذیریم و آن نوزاد چندروزه اکنون 20 ساله است. او ما را از تنهایی بیرون آورد و من عاطفه مادری را نثارش کردم. «ایمان» مقابل دیدگان ما قد می کشید و بزرگ می شد و روزهای شیرین زندگی را به ما هدیه می داد اما باز هم بازی روزگار سرنوشتم را تغییر داد چرا که در این سن و سال فهمیدم شوهرم به مواد مخدر اعتیاد دارد. خیلی تلاش کردم تا او را از این مسیر خطرناک بازدارم ولی او به دنبال مواد مخدر صنعتی رفت و به مصرف شیشه آلوده شد. حالا رفتارهای غیرقابل پیش بینی دارد و من و پسرم را در این سن وسال از خانه بیرون کرده است تا پاداش 40 سال زحمت و سختی هایم را بدهد اما ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است:با توجه به اهمیت موضوع و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ محمد ولیان (رئیس کلانتری مصلای مشهد)اقدامات قانونی برای معرفی مرد 64 ساله به مرکز ترک اعتیاد صورت گرفت و بررسی های روان شناختی نیز در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.