سفر به ژاپن امروز و فرنگِ قدیم
نگاهی به 2 کتاب سفرنامه که یکی در دنیای امروز میگذرد و دیگری به دوران مظفرالدین شاه قاجار برمیگردد
ستاره منوچهری- در طول تاریخ ادبیات، سفرنامهها همیشه از آثار خواندنی و جذاب بودهاند. سفرنامهها نکات بکر و دست اولی از شهرها و کشورهای مختلف در اختیار خواننده میگذارند و خواننده هم بیآنکه رنج سفر را به جان بخرد، سفر میکند. سفرنامهنویسی در ایران روزگار درازی را پشت سر گذاشته و در روزگار امروز هم نویسندگان متعددی سفرنامههایشان را به چاپ میرسانند. امسال دو کتاب در قالب سفرنامه منتشر شد که در ادامه قصد داریم به معرفی آنها بپردازیم.
«دو دستی» ژاپنیِ ضابطیان
منصور ضابطیان را در دورهای با «رادیو هفت» میشناختیم. او حالا بیشتر از برنامهسازی، سفر میکند و دیدهها و شنیدههایش از شهرها و کشورهای مختلف را به چاپ میرساند. ضابطیان که پیش از این، سفرنامههای «بیزمستان»، «چای نعنا»، «سباستین»، «سه رنگ»، «مارک دو پلو»، «مارک و پلو»، «موآ» و «نوشابه زرد» را به چاپ رسانده است، امسال روایت سفرش به کشور ژاپن را نوشته که «دو دستی» نام دارد. این سفرنامه را نشر مون منتشر کرده که در مدت کوتاهی به چاپ شانزدهم رسیده است. سفرنامه «دو دستی» شامل تمامی شهرهای ژاپن نمیشود و مقاصد نویسنده در این کشور، شهرهای توکیو، یوکوهاما، کیوتو، اوساکا، کوبه، نارا و هیروشیما بوده و او شرحی از حضورش در این شهرها را بهعنوان سفرنامهنویس نوشته است. براساس گفتههای نویسنده، «دو دستی» نتیجه مشاهدات شخصی ضابطیان و شنیدن روایت ژاپنیها و خارجیهایی است که در روزهای اقامت او در ژاپن ملاقات کرده است. ضابطیان درباره کتاب گفته که نوشتههای او هیچ مبنای آماری و تحقیقاتی ندارد و نمیتواند مورد استناد علمی قرار بگیرد.
بریدهای از کتاب «دو دستی»
«عروس و داماد و همراهان وارد معبد میشوند و مقابل محراب کفشهایشان را درمیآورند. عروس کفشهای لژدار بلندی دارد که قدش را بلندتر از آن چه هست نشان میدهد و داماد هم، یک جفت صندل سفیدرنگ به پا کرده است. حالا که کفشهایشان را درمیآورند، جورابهای سفیدشان بیشازپیش به چشم میآید. اکنون مهمانها دو بخش شدهاند. خانواده درجه اول عروس کنار او روی محراب مینشینند و روبهرویشان داماد و خانوادهاش قرار میگیرند. اعضای درجه دو و دوستان و جوانترها هم روی نیمکتهایی که پایین محراب چیده شده نشستهاند. برای این که غریبهای وارد نشود، در هر ورودی معبد نوار قرمزی گذاشتهاند که یعنی ورود ممنوع. به یکی از خانمهای برگزارکننده میگویم که دوست دارم بروم داخل و روی نیمکت بنشینم و قول میدهم که هیچ مزاحمتی ایجاد نکنم، اما او میگوید که مهمانها برنامهریزی شدهاند و جا برای کس دیگری نیست. اما من میبینم که جا هست؛ درعینحال به او حق میدهم. تفکر و عادت ژاپنی برای اتفاقی که در لحظه میافتد، هیچ راهحلی ندارد. همهچیز باید برنامهریزی شود».
سوغاتی از سفر مظفرالدین شاه به فرنگ
نشر اطراف، یکی از ناشران فعال در انتشار سفرنامههای قدیمی و تاریخی است و پیش از این، سفرنامه خواندنی «چادر کردیم رفتیم تماشا» را که روایت سفر زنی از خاندان قاجار به عتبات عالیات است، منتشر کرده بود. این ناشر امسال هم سفرنامه تاریخی «حظ کردیم و افسوس خوردیم» را به چاپ رسانده است. این کتاب سفرنامهای است مربوط به دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار از دو جوان به نامهای میرزا حسن خان مستوفیالممالک و دوستعلی خان معیرالممالک که همراه پادشاه به فرنگ رفتهاند. این دو جوان دنیای تازه کشفشده خود را در دو سوی دفترچهای چرمی به رنگ مشکی نوشتند. این دفترچه در اسناد بهجامانده از خاندان معیرالممالک پیدا شده است و پدرام خسرونژاد و فاطمه معزی این اسناد را گردآوری و منتشر کردهاند. کتاب «حظ کردیم و افسوس خوردیم» به چاپ دوم رسیده است.