
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: با توجه به تاکید سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) برای مقابله سریع و قاطعانه با جرایم خاص، گروهی از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقتهای مسلحانه به سرپرستی سرهنگ وحید حمیدفر، دامنه تحقیقات را به جاده فرعی خاکی معروف به جاده کورهها کشاندند و به ردزنی دزدان مسلح در اطراف روستای گرجی پرداختند تا این که سرنخهایی از یک تبعه خارجی به دست آمد که از خرید مقادیر زیادی کاتالیزور توسط مالک مجموعه اگزوز فروشی اطلاع داشت و بدین ترتیب وی زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان قرار گرفت. وی با اشاره به شناسایی دیگر سارقان مسلح از طریق فناوریهای نوین و مخابراتی خاطرنشان کرد: بالاخره صبح سیزدهم شهریور یکی از اعضای اصلی باند سرقت مسلحانه به نام «ابوالفضل -خ» در اطراف شهرک رضویه مشهد با شگرد خاص کارآگاهی دستگیر شد و با اعتراف وی یکی دیگر از اعضای باند نیز که «عرفان» نام دارد هنگامی که در خواب صبحگاهی به سر میبرد، درمحاصره کارآگاهان قرار گرفت و به دام افتاد. سرهنگ کارآگاه شفیعزاده ادامه داد: در بازرسی از مخفیگاه دزدان مسلح مبالغ هنگفتی وجه نقد به همراه افشانه فلفل، گوشی تلفن و چاقوی دسته آهنی کشف شد و در ادامه عملیات نیز 3 عضو دیگر باند سرقت مسلحانه به دام افتادند و به مقر انتظامی منتقل شدند. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی اضافه کرد: بررسیهای تخصصی کارآگاهان بیانگرآن بود که دزدان نقابدار مسلح با برنامهریزی قبلی به انبار بزرگ اگزوز دستبرد زدهاند و هدف آن ها سرقت کاتالیزور و اگزوز برای فروش به مالخران بوده است. در این میان آن ها به سرقتهای دیگری هم اعتراف کردهاند که تحقیقات با دستورهای ویژه قاضی سجادی شهری (بازپرس شعبه ۲۰۴ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) همچنان ادامه دارد. سرهنگ جواد شفیعزاده همچنین به کشف اموال سرقتی از مخفیگاه دزدان مسلح اشاره کرد و گفت:با اعترافات متهمان مشخص شد که آنان بخشی از اموال سرقتی را نیز به مالخران فروختهاند، به همین دلیل گروه عملیاتی کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت مسلحانه یکی از مالخران را در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع مشهد دستگیر کردند که در بازرسی از منزل وی مقادیری از کاتالیزورهای سرقتی و تعدادی اگزوز به همراه یک پلاستیک حاوی خاکهای مستعمل کاتالیزور کشف و ضبط شد. مقام انتظامی افزود: با توجه به احتمال وقوع جرایم مسلحانه دیگر توسط اعضای این باند خطرناک بازجوییهای تخصصی از آنان وارد مرحله جدیدی شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کرمانی - در اجرای مشارکت در پویش نه به سلاح غیرمجاز، ۴۴۹ قبضه سلاح غیرمجاز درشهرستان جیرفت کشف و جمع آوری شد. به گزارش خراسان ، دادستان عمومی و انقلاب جیرفت در جمع خبرنگاران و در نمایشگاه تحویل داوطلبانه سلاح های غیرمجاز که در دادگستری این شهرستان برگزارشد، اظهارکرد: طی چندماه اخیر تعداد ۴۴۹ قبضه سلاح جمع آوری شد که از این تعداد ۱۶۲ سلاح به نحو داوطلبانه تحویل و ۱۱۳ سلاح شکاری نیز کشف شده است.قاضی افشین صالحی به متلاشی شدن سه باند توزیع سلاح توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) طی ماه های اخیر در این شهرستان اشاره کرد و افزود: از هر باند ۲۵ قبضه سلاح کمری کشف شد که قرار بود قاچاقچیان این سلاح ها را در جامعه توزیع کنند.این مقام قضایی افزود: تعداد ۵۵ قبضه سلاح مجوزدار نیز کشف شد که کیفر خواست لغو مجوز شده و به نفع دولت مصادره شده است.وی ادامه داد: از ابتدای امسال تاکنون ۳۳ نفر از عاملان تیراندازی های سریالی در شهرستان جیرفت دستگیر و روانه زندان شده اند.دادستان جیرفت همچنین از متلاشی شدن دو باند سرقت مسلحانه خبر داد و گفت: سلاح جنگی، وسایل سرقتی و مهمات جنگی از این باندها کشف شده است و تا اواخر هفته آینده تصاویر این افراد شرور را منتشر خواهیم کرد.قاضی صالحی بیان کرد: برخی از این سلاح ها از سارقان مسلح و افراد شرور کشف شده و تعدادی نیز در راستای طرح مشارکت مردم در امنیت، به صورت داوطلبانه تحویل دادگستری شده است.دادستان جیرفت با اشاره به این که اولویت ما کشف سلاح است، تاکیدکرد: حمل سلاح های سرد مثل قمه و چاقوهای ضامن دار خلاف قانون است و در صورت مشاهده با فرد خلافکار برخورد قانونی می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی - پنج متهم مرتبط با سرقت مسلحانه طلاهای سرنشینان یک دستگاه وانت در جیرفت به چنگ پلیس افتادند و از سایر اهداف مجرمانه آن ها جلوگیری شد.
به گزارش خراسان، فرمانده انتظامی استان کرمان بیان کرد:به دنبال سرقت مسلحانه طلاهای سرنشینان یک دستگاه وانت در یکی از محورهای فرعی شهرستان جیرفت، رسیدگی به این موضوع به صورت ویژه در دستور کار نیروهای پلیس قرار گرفت.
سردار ناصر فرشید ادامه داد: در خصوص کشف این جرم خشن، ماموران پلیس آگاهی استان کرمان نیز وارد عمل شدند که با همکاری پلیس جیرفت اقدامات اطلاعاتی گسترده ای را دنبال و خیلی زود پنج متهم مرتبط با این زورگیری مسلحانه را طی سه عملیات ضربتی دستگیرکردند.
این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: این متهمان به جرم ارتکابی خود اعتراف کردند و در بازرسی از مخفیگاه آنان دو قبضه سلاح جنگی،۶۶ فشنگ و پنج تیغه خشاب کشف و در این زمینه چهار دستگاه خودروی سواری نیز توقیف شد که با توجه به سوابق این افراد و کشف سلاح ممنوعه از مخفیگاهشان می توان گفت از سایر اقدامات مجرمانه این باند پیشگیری شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

صدایش را از آن سوی خط شنیدم و آرام به مکالمه تلفنی همسرم با آن مرد غریبه گوش دادم، وقتی متوجه شدم که شوهرم قصد فروش دختر کوچکم را دارد دیگر حال خودم را نمیفهمیدم. دخترم را به آغوش گرفتم و...به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اینها بخشی از اظهارات زن ۲۶ سالهای است که سراسیمه و هراسان در حالی خود را به مرکز انتظامی رساند که دختر خردسالی را در آغوش داشت. این زن جوان با بیان این که همزمان با تجمع مردم دخترم را از چنگ شوهرم رها کردم و به کلانتری آمدم، درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: ۵ سال قبل هنگامی که ۲۱ سال بیشتر نداشتم احساس کردم رفت وآمدهای خانواده خالهام به منزل ما بیشتر شده است ومدام با مادرم در گوشی صحبت میکردند تا این که بالاخره خاله ام مرا برای پسرش خواستگاری کرد .او گفت:«همایون» چند روز دیگر به ایران میآید تا برای همیشه همین جا و در کنار ما زندگی کند،حالا هم قصدداریم تو را از خانوادهات خواستگاری کنیم. «همایون» از چند سال قبل به «قبرس» رفته بود تا به اصطلاح آن جا به تحصیلاتش ادامه بدهد ولی با آن که در ایران وضعیت مالی خوبی داشت در «قبرس» دچار مشکلات مالی شده بود و به قول خودش دیگر نمیتوانست درس بخواند. من هم از همان سال ها دیگر او را ندیده بودم و هیچ احساس عاطفی خاصی به او نداشتم. در عین حال با اصرار خانوادهام ازدواج با او را پذیرفتم .قرار بود «همایون» بعد از بازگشت به ایران دوباره زندگی را از صفر شروع کند ولی من خیلی تردید داشتم و نمیدانستم او این همه ثروت را چگونه در خارج از کشور مصرف کرده است. همه اطرافیانم معتقد بودند بعد از ازدواج با یکدیگر زندگی خودتان را میسازید. درخارج ازکشور هزینهها برای مهاجران بسیار سنگین است! من هم این حرفها را قبول میکردم تا این که «همایون» به مشهد بازگشت و ما زندگی شیرین مان را آغازکردیم. 2 سال بعد دخترم «آناهیتا» به دنیا آمد و زندگی ما صفای دیگری گرفت. اما در همین روزها بود که کارگاه تولیدی که همسرم آن جا کار میکرد، به تعدیل نیرو خورد و تعدادی از کارگران از جمله «همایون» را اخراج کردند. با وجود این من همچنان این شرایط سخت اقتصادی را تحمل میکردم ولی آرام آرام متوجه شدم که تعدادی از لوازم منزل گم میشود. وقتی به ماجرا حساس شدم تازه فهمیدم که «همایون» به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد و همه لوازم منزل را پنهانی به مالخران و خرده فروشان مواد مخدر میفروشد تا هزینههای اعتیادش را تامین کند. اگرچه ابتدا سعی کرد موضوع را انکار کند ولی خیلی زود همه چیز لو رفت و مشخص شد که همسرم در «قبرس» به مصرف مواد مخدر آلوده شده و به همین دلیل هم ثروتش را از دست داده است.او مدت کوتاهی فقط برای انجام آزمایشهای اعتیاد ثبت ازدواج، اعتیادش را ترک کرده بود و بعد از آن دوباره به مصرف خود ادامه میداد. هرچه اصرار کردم به مرکز ترک اعتیاد برویم پیشنهادم را نپذیرفت، من هم برای حفظ آبروی خانوادهام سعی کردم این موضوع را از دیگران پنهان کنم. بالاخره کار به جایی رسید که دیگر حتی تلویزیون و آب میوه گیری خانه را هم فروخت و همه را دود کرد. او به هیچ چیز و هیچ کس رحم نمیکرد و من آینده خودم را در نابودی و فلاکت میدیدم تا این که روز قبل متوجه مکالمه مخفیانه او با مردی غریبه شدم و فهمیدم که برای فروش دخترم تلفنی با آن مرد قرار ملاقات میگذارد. دیگر چیزی نمیفهمیدم، گویی در عالم دیگری زندگی میکردم. وحشت سراپای وجودم را فرا گرفت و دنیا روی سرم آوار شد. هراسان دخترم را به آغوش گرفتم تا از خانه خارج شوم ولی او «آناهیتا» را به زور از من گرفت و ادعا کرد که قصد دارد او را برای تاب بازی به پارک ببرد! فهمیدم که شوهرم بویی از انسانیت نبرده و هیچ عاطفه پدری هم ندارد! فریاد زدم و جیغ کشیدم که نمیگذارم دخترم را بفروشی ولی او «آناهیتا» را از من جدا کرد و بیرون رفت. من هم دنبالش دویدم و تلاش کردم تا دخترم را از چنگ او برهانم. در همین هنگام برخی اهالی محل و رهگذران در حالی تجمع کردندکه «همایون» مرا کتک میزد تا دخترم را رها کنم! آن ها وقتی علت درگیری را فهمیدند مانع از دسترسی شوهرم به «آناهیتا» شدند، من هم از فرصت استفاده کردم و سراسیمه خودم را به کلانتری رساندم تا... گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت وحساسیت موضوع بررسیهای کارشناسی و قانونی این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد لطفی (رئیس کلانتری رسالت مشهد) در دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.