
تعداد بازدید : 52
یادمان

محمدرضا رحمانی با نام هنری، مهرداد اوستا (زاده ۲۰ بهمن ۱۳۰۸– درگذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۰) یکی از تاثیرگذاران حوزه شعر و ادبیات معاصر است تیرانا، از کاروان رفته، پالیزبان، حماسه آرش، امام، حماسهای دیگر، تصحیح دیوان سلمان ساوجی و... بخشی از مجموعههای شعر، داستان و آثار پژوهشی اوست.
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
کی ام؟ شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
به جز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، به دوش ناله کشیدم
جوانیام به سمند شتاب میشد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، به سر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
***

زنده یاد احمد گلچین معانی( ۱۸ دی ۱۲۹۵ – ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹ )شاعر، نویسنده و پژوهشگر ایرانی است. از این شاعر و پژوهشگر علاوه بر دیوان اشعارش، مقالات ادبی، تاریخی فراوانی منتشر شده است. رساله تحقیقی گلشن راز و شروح مختلف آن، شهر آشوب در شعر فارسی، مکتب وقوع در شعر فارسی، دیباچه انیس الارواح، تذکره پیمانه، مضامین مشترک در شعر فارسی و با ساقیان می الست، تعدادی از تالیفات اوست.
شعر اول
تا کی از غفلت توان شد پای بند روزگار
چند گردد عمر،صرف چون و چند روزگار
دیگرم چیزی در این عالم نباشد دلپسند
بس که دلگیرم ز وضع ناپسند روزگار
همچو من افتاده ای را می کند پامال جور
رام بهر سرکشان باشد سمند روزگار
حرمت آزادگان را پاس از آن دارم که نیست
مردم آزاده را سر در کمند روزگار
می توان از بند پیران کهن پیچید سر
لیک نتوان کرد سرپیچی ز پند روزگار
می شود در عهد پیری پست بالای بلند
تا ببیند هر کسی پست و بلند روزگار
دیده ام گلچین ز اهل روزگار از بس گزند
بعد از اینم نیست پروا از گزند روزگار
* **
شعر دوم
عمر ما کوتاه دستان در غم دنیا گذشت
خوب یا بد بود دور زندگی،از ما گذشت
دور شادی بود عهد کودکی،لیکن نماند
وقت عشرت بود ایام شباب،اما گذشت
چون نخواهی از جهانی آرزو برداشت دل ؟
آن که خواهد از جهان امروز یا فردا گذشت
طعم شادی زان ندانستم که در بزم وجود
لحظه ای در بی غمی نگذشت بر من تا گذشت
جز به منزلگاه خاموشان نبود آسودگی
خرم آن رهرو کزین مأوای پر غوغا گذشت
کهکشانی را که دیدی در فضای بی کران
گردبادی بود کز دامان این صحرا گذشت
در جهان اهل گذشت ار بود،دنیا دار بود
گر چه نگذشت از پشیزی،لیکن از دنیا گذشت
با همه بی دست و پایی شاعر معنی شکار
بر براق فکرت از نه گنبد مینا گذشت
روی در دل ها کن ای مسکین که گلچین عاقبت
زد در دل ها به نومیدی چو از درها گذشت

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 37
تنهایی عمیقی که شعر شد
نگاهی گذرا به مجموعه شعر «هفتاد کشیش یخی» سروده زندهیاد علی نجفی
نویسنده : حیدر کاسبی calture@khorasannews.com

تلفیق شعر و تصویر
علی نجفی شاعر تصویرهای ناب است. او گاهی لحظههایی را که در زندگی روستاییاش تجربه کرده آنقدر بهوضوح در شعرش ثبت میکند که گویی مخاطب در حال تماشای عکس یا منظرهای است. انگار شاعر دوربین عکاسیاش را لابهلای کلمات کار گذاشته و لحظهبهلحظه، عکس میگیرد و لذت تماشای یک تصویر ناب و باکیفیت بالا را به مخاطبش هدیه میدهد. بهعنوان مثال در یکی از شعرها میگوید: «مادرم گردسوز/ بر طاقچه میسوزد/پدر فانوس است /تاریکی حیاط را جابهجا میکند...» شاعر در این شعر، نور فانوسی را که به پدرش تشبیه شده نه در صفحه ۱۶ کتاب هفتاد کشیش یخی بلکه دقیقاً در ذهن مخاطب روشن کرده و بهوضوح با کلماتی که به کار میبرد نور و تاریکی را جابهجا میکند، طوری که معلوم نیست در این تصویر،تاریکی جابهجا میشود یا نور فانوس و جادوی کلام علی نجفی در همین نوع رفتار با کلمه است.یا در شعری دیگر مینویسد: «مردان، چپقهایشان را روشن میکنند/دود را به ابرها میرسانند/و به خرسی فکرمی کنند که هیچگاه ندیدهاند.» در این سطرها صحبت از خرسی است که مردان دهکده آن را ندیدهاند اما این شاعر تصویرگرا با تردستی خاص خودش کاری میکند که هم مردان دهکده سفیدی خرس را ببینند هم ما که بیرون شعر ایستادهایم. درصورتی که اصلاً خرسی در کار نیست که سفید باشد یا سیاه.
تنهایی منحصربهفرد در شعر علی نجفی
تنهایی در شعر علی نجفی ، تنهایی منحصربهفردی است. یک نوع تنهایی عمیق که شاعر از شدت تنهایی با اشیا حرف میزند ،به عنوان مثال آن جا که میگوید؛ «دودکش همسایه سلام /من هم بیدار شدم» این جا ما در ظاهر با جملهای معمولی سروکار داریم، اما علی نجفی با همین کلمات بهظاهر ساده، غمی غریب را به ذهن و جانمان میریزد.
ساختارشکنی در زبان
اگر غلامرضا بروسان را یکی از چند شاعری بدانیم که ایجاز و کوتاه سرایی را وارد شعر خراسان و کشور کرده است، بیتردید علی نجفی هم جزو چند شاعری است که در زبان، ساختارشکنی کرده و با در هم ریختن نظم و نحو کلمات، زیبایی دوچندانی را در شعر خلق کرده است؛ «من از اسبها روسری نمی بندند خوشم میآید/از صفورا موهای تا کمرش را رقص میکند/از خانه میچرخد، من رقص میکنم....» این یکی از زیباترین شعرهای نجفی است که امضای این شاعر برای همیشه پای آن باقی میماند. همه جنون و سرکشیهایی که درجان شاعر پنهان بوده، انگار به یک باره در این شعر منفجرشده و مجالی برای رعایت نحو و دستور زبان نیافته است.
طنز گزنده
طنز تلخ، انگار جزئی جداییناپذیر از شعر امروز است و بدون آن گویا شعر، چیزی کم دارد. استفاده درست و بهموقع از طنز تلخ یکی از موارد دیگری است که از نگاه علی نجفی دور نمانده و توجه ویژه به استفاده از این نوع طنز در این کتاب جایگاه درست خودش را دارد: «درحالی که جهان اینقدر شگفتانگیز و پیچیده است /من قرض دارم» یا: «مردگان عادت دارند/همیشه مرده باشند». او کوتاهترین راه را برای انتقال طنزی تلخ و کنایهآمیز انتخاب میکند و از هرگونه اطناب می پرهیزد.
تکرار کلمات و آسیب به شعر
از نقاط قوت در شعر علی نجفی که بگذریم نقدهایی به شعر او نیز وارد است ازجمله این که گاهی تکرار نابه جای برخی کلمات مثل لیلا، عشقآباد، عمویم، آبادی ، باد ، چپق ، مادر ، فانوس و چند کلمه دیگر که هرکدام بیش از پنج بار در یک کتاب صدوچند صفحهای تکرار شدهاند کمی از قوت شعرها میکاهد .
جایزه به شعر یا شاعر!
در آخر شاید بد نباشد به این نکته اشاره کنیم که کتاب «هفتاد کشیش یخی» در سال 1398موفق به دریافت «جایزه شعر خبرنگاران» شد. در این که علی نجفی شاعر کمنظیری بوده شکی نیست؛ اما این که جایزه شعر خبرنگاران را به کتابی میدهند که شعرهایش باید دو دهه قبل چاپ میشد و با متر و معیارهای همان سالها داوری میشد دو حالت بیشتر ندارد یا شعر امروز ما هنوز آنقدر پیشرفت نکرده که شعرهای دو دهه گذشته،هنوز شایستگی گرفتن جایزه را دارد (که این خیلی نگاه بدبینانهای است) یا داوران جایزه خبرنگاران خواستهاند ادای دینی به علی نجفی کرده باشند که حالت دوم محتملتر بوده و به نظر میرسد تصمیم مصلحت
اندیشانه ای از جانب داوران بوده است.اما اگر حالت دوم را بپذیریم این سؤال مطرح است که آیا بهتر نیست فارغ از هر مسئلهای جایزههای ادبی به شعر تعلق گیرد تا شاعر ؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 31
مرهم «موسیقی اقوام » بر زخم پاپ های تکراری
گفتوگوی خراسان با غلامرضا صنعتگر، خواننده سرشناس درباره راز و رمز ماندگاری موسیقی های ملی میهنی و آیینی و همچنین لزوم بهرهگیری از موسیقی اقوام برای گریز از تکصدایی در موسیقی پاپ امروز
نویسنده : محمد بهبودی نیا calture@khorasannews.com

2 اثر موفق «کمتر از آهو که نیستم» و «می شه ضامنم بشی» چطور ساخته شد؟
ماجرای ساخت این دو اثر به گذشتههای دور برمیگردد و نیتی که من برای اجرای چند موسیقی فاخر در وصف امام مهربانیها داشتم. آنطور که بزرگترهای فامیل میگویند، در ماههای پایانی منتهی به تولدم مشکلی پیشآمده بود که به دلیل همین مشکل، جان من و مادرم درخطر بود. پدربزرگم به همراه مادرم به مشهد میآید و این مشکلات را در محضر امام رضا (ع) مطرح میکند، این امام عزیز را به جان پسرش قسم میدهد و میگوید: «سلامتی دخترم و نوهام را از شما میخواهم. اگر نوهام سالم به دنیا بیاید و پسر باشد نامش را غلامرضا میگذارم»، این ماجرای نامگذاریام بود. بنده هم به دلیل ارادت فراوان به امام رضا (ع) چند اثر را ساختم و به ایشان تقدیم کردم.
راز موفقیت و استقبال مخاطبان از موسیقیهای ملی میهنی و آیینی که اجرا کرده اید،چیست؟
برای اجرای موسیقی ملی، میهنی و مذهبی باید با پای دل به این عرصه قدم گذاشت و اگر این آداب اجرا شود به سرمنشأ موفقیت در این زمینه دست یافتهایم. در این عرصه هر چه دست به سینه و با اخلاص تر باشیم موسیقی موفقتری خلق میشود و با مخاطب ارتباط بیشتری میگیریم.
همیشه در آثار شما رنگ و بوی جنوب و موسیقی اقوام این منطقه از کشور به چشم میخورد. لطفاً درباره لزوم بهرهگیری از موسیقی اقوام در ترانههای پاپ امروز توضیح دهید.
بنده تعصب خاصی به محل زندگیام و موسیقی جنوب کشور دارم و همواره در تلاش بودهام در آثارم، رگههای خاصی از حال و هوای شرجی جنوب و مهماننوازی بندرعباسیها را پیادهسازی کنم. به نظر من در روزگار ما رنگ و بوی موسیقی اقوام و پیادهسازی این نوع از موسیقی در موسیقی پاپ کمتر دیده و شنیده میشود. تعداد زیادی از خوانندگان از سراسر کشور، امروز در موسیقی پاپ فعالیت دارند، اما متأسفانه بیشتر صداها و موسیقیها شبیه هم شده است چون از موسیقی اقوام استانهای خود در اثرشان بهره نبرده و توجه به موسیقی فاخر اقوام خود را فراموش کردهاند. درصورتی که در موسیقی باید به دنبال تنوع فضا بود و چه تنوعی بهتر از آوردن حال و هوای موسیقی هر استان.
درباره مشکلات و سختیهای پیش روی ساخت موسیقی آیینی در کشور بگویید. درخواست شما از مسئولان برای حمایت بیشتر از خوانندگان ترانههای ملی و آیینی چیست؟
من بارها و بارها به عنوان عضو کوچکی از این هنر اعلام کردهام که ما برای تولید آثار آیینی فاخر و ماندگار باید یک اتاق فکر موسیقی آیینی داشته باشیم تا بهصورت حرفهایتر به این موضوع پرداخته شود. شاید نبود این اتاق فکر، باعث تولید محدود این آثار شده است؛ از سوی دیگر این یک واقعیت است که منفعت مالی خواندن موسیقیهای عاشقانه و ... بیشتر از آثار مذهبی است. به همین دلیل حتی خوانندگانی که به این فضا احساس تعلق خاطر دارند بهناچار، کمتر به ساخت اثر در این حوزه میپردازند.
چه دستگاه هایی برای تولید آثار فاخر ملی و آیینی باید پای کار بیایند؟
اگرچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و واحد شعر و موسیقی صداوسیما تا امروز اقدامات مناسبی درزمینه حمایت از تولید موسیقی آیینی داشتهاند؛ اما بیتردید باید تلاشهای بیشتری را در دستور کار قرار دهند، زیرا به نظر من یکی از ریشههای اصلی موسیقی ما، موسیقی مذهبی است و هرقدر بیشتر در این زمینه فعالیت شود شاهد حضور پررنگتر خوانندگان در این زمینه هستیم.
یکی از اتفاقات خوب سال های گذشته توجه بیشتر به ترانههای فاخر است. با سرکار آمدن افرادی مانند میلاد عرفان پور در حوزه هنری و علیرضا قزوه و رضا اسماعیلی درشورای شعر، موسیقی و سرود صداوسیما شاهد اتفاقات خوشایندی در این زمینه هستیم ولی باید به این نکته توجه داشت که ایجاد تغییرات، زمانبر است؛ اما هم اکنون اقدامات شایسته تقدیری در حال انجام است و برای ما که در این عرصه فعالیت داریم این موضوع کاملاً محسوس است وبی گمان در آینده اتفاقات خوشایندی را شاهد خواهیم بود؛ البته باید به این نکته هم اشاره کنم که همدل بودن آهنگ سازان، خوانندگان و شاعران، یکی از مهمترین لازمههای بهتر شدن حال موسیقی آیینی و محتوای شعر است.
چه کارهایی در دست اجرا دارید؟
بنده آلبومی را به تهیهکنندگی حوزه هنری در دست تهیه دارم که شاعرانی از جمله میلاد
عرفان پور، محمدمهدی سیار، علیرضا قزوه و مجید ذاکری، ترانههای این آلبوم را نوشتهاند و دکتر محمدرضا چراغعلی، شهاب اکبری و پسرم، عرشیا صنعتگر آهنگ سازان این آلبوم هستند.
و به عنوان صحبت پایانی لطفاً نظرتان را درباره موسیقی اقوام و پاپ خراسان بگویید.
استان خراسان از گذشته تا امروز از حضور بزرگان زیادی در عرصه موسیقی و خوانندگی بهره برده است. بخش موسیقی محلی خراسان را میتوان یکی از قدرتمندترین انواع موسیقی در کشور دانست. برگزاری کنسرت آن هم میان مردمی که موسیقی فاخر مقامی و آیینی را در کنار هم در ذهن و جانشان دارند لذتبخشترین حس ممکن است و ما امیدواریم در آینده، شرایطی مهیا شود تا بتوانیم در خراسان کنسرتهایی را برگزار کنیم.
من همیشه به موسیقی خراسان تبریک گفتهام و از شنیدن موسیقی این دیار لذت بردهام.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 72
فرهنگی - هنری
بستری شدن احمد رضا احمدی در بیمارستان

عشق و دعاهای همیشگی شما همراه احمدرضاست و شک ندارم معجزهای خواهد شد.»
احمدرضا احمدی، شاعر و نویسنده متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان است. از آثار او در حوزه شعر میتوان به «دفترهای واپسین»، «دفترهای سالخوردگی»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود» ، «روزی برای تو خواهم گفت» ، «دیگر در خانه پسرک هفت صندلی بود»، «دخترک ماهی تنهایی» و «مزرعه گلهای آفتابگردان» اشاره کرد.
رونمایی از پوستر اولین جشنواره ملی دکتر محمد معین

موسیقی دان ) برگزار شد.به گزارش خانه موسیقی ایران، در ابتدای مراسم رونمایی از سردیس، دیوارنگاره و پوستر جشنواره ملی ادبی دکتر محمد معین، سردیس برنزی دکتر محمد معین که مقابل خانه موزه نصب شده بود، توسط دکتر مهدخت معین، حمیدرضا نوبخش، مهدی سبحانی و مجید قادری، و سپس از دیوارنگارههای منقوش به چهره دکتر معین و استاد امیر جاهد رونمایی شد.
«سماع ارغوان» در گالری بنبست


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.