
گزارش ها و عکس های اختصاصی خراسان از یک رویداد بی سابقه
تعداد بازدید : 244
اینجا مشهد است؛ 35 درجه زیر صفر!
از 12 دی تا 16 اسفند1350،با 11 بارش سنگین و کولاک زمستانی ، ارتفاع برف در برخی کوچههای مشهد به 4 متر رسید، دهها خانه ویران شد و در پی سرمای هولناک آن سال، گرگها وارد شهر شدند و 6 هزار و 473 لوله و کنتور آب، فقط در یک ماه ترکید

جواد نوائیان رودسری - «همهجا: برف . برف . برف . برف / بیش از پنجاه ساعت است در مشهد برف میبارد ... با ریزش برف اخیر زندگی به طور کلی در مشهد فلج شدهاست. دستگاههای مسئول با همه امکانات در مقابل عوامل طبیعی اظهار عجز میکنند.» آنچه خواندید، تیتر و زیرتیتر روزنامه خراسان شماره 22 بهمن 1350 بود. در شرح عکس خبری روزنامه که زیر همین تیتر منتشر شدهاست، آمده: «به طوری که ملاحظه میکنید در ساعت 12 ظهر موجودی به نام آدم در این خیابان دیده نمیشود!» در زمستان سخت سال 1350، همه چیز برای مردم مشهد به کابوسی دهشتناک شباهت داشت. دهها خانه در حاشیه شهر، بر اثر بارش شدید برف فرو ریخت و به مرگ تعدادی از شهروندان منجر شد. دما در برخی شبها به منفی 35 درجه سانتیگراد رسید و ارتفاع برف در برخی مواقع، از حدود یک متر گذشت. وسط کوچههای شهر، برفهای انباشته شده، به ارتفاع بیش از چهار متر رسیده و عملاً راه عبور و مرور را مسدود کردهبود و در آن وانفسا، لولههای آب یکی پس از دیگری میترکید و فاجعه به بار میآورد. طبق گزارش روزنامه خراسان، طی حدود دو ماه، از 12 دی تا 16 اسفند 1350، مشهد شاهد 11 برف سنگین و فوقسنگین بود. به این ترتیب، یک فاجعه تمامعیار رقم خورد.
نعمتی که «نقمت» شد
ماجرا از اوایل دیماه سال 1350 آغاز شد؛ بارش برف خیلیها را خوشحال کرد؛ مخصوصاً کشاورزان را که میتوانستند با تکیه بر بارشهای زمستانی خوب، به کشت دیم سال بعد امیدوار باشند. اما از میانه دیماه، شرایط به تدریج نگرانکننده شد؛ گویی نعمتی که همه چشمانتظارش بودند، حالا در حال تبدیل شدن به «نقمت» بود. دما به شدت افت کرد و بعد، بارش برف شدت گرفت. در برخی روزها، بارش سنگین برف تا ساعتها ادامه مییافت. عبور و مرور نه فقط در داخل شهرها، بلکه در جادههای بین شهری نیز، امکانپذیر نبود. روز دهم بهمن 1350، روزنامه خراسان خبر هولناکی را منتشر کرد: «کولاک شدید در سراسر راههای استان جریان دارد و در حال حاضر، به جز راههای مشهد به قوچان، قوچان به بجنورد، نیشابور به سبزوار و مشهد به سرخس، بقیه راههای استان مسدود است و به علت وجود کولاک شدید و عدم دید کافی، رفت و آمد در آن ها مقدور نیست.» مشکل آن برف و کولاک دهشتناک، محدود به همین موارد نبود. روز سوم بهمنماه، اخباری مبنی بر ورود گرگها به حریم شهرهای خراسان و از جمله مشهد، مردم را به وحشت انداخت. 13 بهمنماه سال 1350، دمای هوای شبانه مشهد از مرز منفی 35 درجه گذشت؛ این سرما جان چند فرد بیخانمان را در خیابانهای شهر گرفت. همزمان بارش دوباره و سنگین برف، هر نوع امدادرسانی را مختل کرد؛ اما خبر بد برای بچه مدرسهایها این بود که صبح روز بعد باید به مدرسه بروند! روزنامه خراسان در آن روز، چنین تیتر زد: «برف و سرما در خراسان بیداد می کند / پریشب مشهد سردترین شب سال را پشت سر گذاشت. دانشآموزان خردسال دیروز با ناراحتی به مدرسه رفتند.» این تصمیم سختگیرانه، کار دست دانشآموزان داد؛ طبق گزارش خراسان دست کم 26 دانشآموز در آن روز برفی، به دلیل زمینخوردن و مصدومیت، سر از بیمارستان درآوردند. البته، مردم عادی هم از آسیب در امان نبودند؛ مانند آقای محمد حاضرنظام از اهالی روستای «روپایین» قوچان که در 23 بهمن 1350، در خیابان نادری (بالاخیابان) به شدت زمین خورد و پایش شکست.
سقوط برفروبها
بارش سنگین برف و خطر فرو ریختن سقف خانهها، به ویژه آن ها که سقف کاهگِلی داشتند، باعث شد که شغل برفروبی (در گویش مشهدی: برفانداز) علاقهمندان زیادی پیدا کند. برفروبها، پارو به دست در کوچهها و خیابانها راه میرفتند و با سر و صدای تبلیغاتی خاصّ خودشان، مشتری پیدا میکردند؛ به نظر میرسید که کارگران روزمزدی که از سر ناچاری و بیکاری به برفروبی روی آوردهبودند، درآمد مناسبی داشتهباشند؛ آن هم با یک کار آسانتر و کمخطرتر اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد. سقوط برفروبها از روی پشتبامها به یک سوژه روزانه در روزنامه خراسان تبدیل شد. روزی نبود که خبر سقوط برفروبهای بختبرگشته در صفحات روزنامه به چشم نخورد. 30 دیماه سال 1350، فقط در یک روزِ کاری، 14 برفروب از روی پشتبامها سُر خوردند و به پایین پرتاب شدند. تنها شانس آن ها این بود که به دلیل تلنبار شدن برف در وسط کوچهها، آسیب ناشی از این سقوط، به حداقل میرسید. روزنامه خراسان در شماره 30 دیماه 1350، در اینباره نوشت: «روز گذشته 14 نفر هنگام برفروبی از پشتبام سقوط کردند و مصدوم شدند. چهار نفر از مصدومین به نامهای سیدحسن صدیری 36 ساله، غلامرضا صنعتی 15 ساله، غلامرضا محمدپور 40 ساله و عباسعلی میلانی 28 ساله در بیمارستان بستری شدند.»
زیرساختهای بربادرفته!
تخریب زیرساختهای شهری، مشکل دیگری بود که در زمستان سال 1350، مشهد با آن دست به گریبان شد. از همان نخستین بارشهای سنگین برف، مشخص شد که زیرساختها، به ویژه شبکه آب رسانی شهر، استقامت لازم را برای تحمل این سرما ندارد. خراسان در شماره روز 24 بهمن خود گزارش داد که طی کمتر از یک ماه، شش هزار و 473 مورد ترکیدگی لوله و کنتور آب در مشهد اتفاق افتادهاست که در یک مورد، ترکیدگی لوله در کوچه «حمام شیر و خورشید»، به تخریب یک منزل و مصدوم شدن چند نفر انجامیده. این اتفاقات در حالی رقم میخورد که به گزارش خبرنگار خراسان «ارتفاع برف در کوچهها به چهار متر رسیدهاست و گله گله پرندگان و حیوانات گرسنه به شهر پناهنده میشوند و دستگاه امور شهری عملاً کاری از پیش نمیبرد.» در این گیر و دار، استفاده عمومی از زغال به عنوان وسیله گرمایشیِ کرسیها، حادثههای ناگوار به وجود میآورد. روز 24 بهمن سال 1350، روزنامه خراسان گزارش داد: «سه کودک و یک زن و دو مرد در اثر سوختگی [با زغال] آسیب دیدند. گاز زغال دیروز نیز حادثهآفرین بود. 13 نفر که در اثر مسمومیت ناشی از [گاز] زغال در معرض خطر مرگ بودند، توسط مأمورین و کسانشان جهت معالجه به بیمارستانها و درمانگاهها منتقل شدند که یک نفر از آن ها به نام موسی فرهادگردی درگذشت.» اما خطر جدی دیگری هم وجود داشت که پس از آب شدن برفها، جان شهروندان را تهدید میکرد. روزنامه خراسان چهارم اسفندماه، خبر این خطر را با تیتر «هشدار» به گوش خوانندگان خود رساند: «همه مردم شهر، به خصوص ساکنین محلات پایینشهر و محلات فقیرنشین و محلات افراد کمبضاعت باید بیش از سایر طبقات به فکر نجات جان و مال و خانواده خود باشند. برف موجود رفته رفته به صورت هیولای وحشت زایی درآمدهاست و زندگی همه را تهدید میکند و مختصر غفلتی به قیمت جان و مال آن ها تمام خواهد شد. این گروه باید متوجه باشند که رطوبت برف، خانههای گلی و خشتی آن ها را خیلی زود خراب خواهد کرد و چنان چه یکی، دو روز هوا آفتابی و گرم بشود، به طور قطع وضع ناگواری به وجود خواهد آمد.» دردسرهای مربوط به آن سرمای هولناک و برف بیسابقه تا میانه فروردین سال 1351 وجود داشت و باعث خانهخرابی و دربهدری خیلیها شد.