جهان اسلام شیفته فضایل سیدالساجدین(ع)
امام سجاد(ع)، افزون بر عرصه دعا و مناجات، به واسطه سیره الهی فردی و اجتماعی خود، در میان همه مسلمانان از محبوبیت فوقالعادهای برخوردار بود محبوبیتی که طی قرنهای بعد و تا امروز، در حافظه تاریخی آن ها باقی ماند

رودسری – ابینعیم اصفهانی، محدث شهیر اهلسنت در کتاب «حلیةالاولیاء»، از امام سجاد(ع) با عبارت «زینالعابدین و منار القانتین، کان عابداً وفیاً و جواد حفیاً» یاد میکند و محمد بن احمد ذهبی، در کتاب «سیر اعلام النبلاء» درباره آن حضرت مینویسد: «به راستی که به سبب شرافت، دانش، معرفت و اندیشه بی مانندش، شایسته امامت و رهبری بود.» بیتردید، این سجایای والای اخلاقی و انسانی، در کنار دعاهای روح بخش و سرشار از آموزههای ناب اسلامی، نقش مهمی در گسترش آموزههای اصیل اسلامی، در دوران پراختناق اموی داشت و بیش از آن، سبب توجه و شیفتگی همه مسلمانان، در تمام قرون و اعصار، به فضایل بیبدیل سیدالساجدین(ع) شدهاست.
توصیف فَرَزدَق شاعر
فَرَزدَق، شاعر معروف عرب، در قصیدهای که شهرت فراوانی دارد، به بیان گوشهای از فضایل بیبدیل امام زینالعابدین(ع) میپردازد و میسراید:« او که تو نمیشناسی، همان کسی است که سرزمین بطحا جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حّل و حرم در شناختن او، همدم و هم قدم اند/ او فرزند بهترینِ تمامی بندگان خداست؛ او همان شخصیت منزه از هر آلودگی و زشتی و پیراسته از هر عیب و علت و مبرا از هر تهمت و کاستی و کوه بلند علم و فضیلت و خورشید عظیم هدایت است/ او فرزند فاطمه(س) است؛ اگر تو راجع به نسب او جهل داری بدان که او همان کسی است که با جدّش، سلسله انبیا ختم شده/ این که گفتی: این کیست؟ باعث کاستن از عظمت و جلوه جلال و شکوه شخصیت او نمیشود، زیرا، آن کسی که تو او را نمیشناسی، عرب و عجم، هر دو او را به خوبی میشناسند/ هر دو دستش ابری فَیّاض و رحمتگستر است که باران فیض را فرو میبارد و جود و عطایش، هیچگاه کاستی نمیپذیرد.» ظاهراً فرزدق این قصیده شورانگیز را در پاسخ به بیاحترامی هشام بن عبدالملک، خلیفه ستمپیشه اُموی، به امام سجاد(ع) در مسجدالحرام، سروده است. ابنعماد، محدث و عالم حنبلی، پس از آوردن شعر فرزدق در کتابش، «شذرات الذهب»، مینویسد:«هنگامی که هشام این قصیده را شنید، برآشفت و فرزدق را زندانی کرد. علی بن حسین(ع)، 12 هزار درهم [به عنوان صله] برای فرزدق فرستاد، اما او نپذیرفت و گفت: من به خاطر خداوند مدح گفتم و پاداشی طلب نمیکنم. امام زینالعابدین(ع) به او پیغام داد: ما اهلبیت، زمانی که مالی را به کسی بخشیدیم، باز نمیستانیم. آنگاه فرزدق صله علی بن حسین(ع) را پذیرفت.»
محبوب قلبهای علما و محدثان
ابینعیم اصفهانی در کتاب خود آوردهاست که شهاب زُهری، محدث مشهور اهلسنت، که روزگاری در مدینه، از امام علی بن حسین(ع) روایاتی فرا گرفته و محضر آن حضرت را درک کردهبود، هرگاه سخنی درباره امام سجاد(ع) میشنید، میگریست و میگفت:«او سرور و پیشوای عبادتکنندگان است.» علی بن عیسی اربلی در «کشفالغمه» مینویسد که زُهری بارها گفته بود «کسی را از اهلبیت پیامبر(ص) نمیشناسد که برتر از علی بن حسین(ع) باشد.» محمود بن عمر زمخشری، محدث و عالم معتزلی، در کتاب خود، «ربیعالابرار»، از معرفت و عبادت امام سجاد(ع) بسیار سخن گفتهاست. او مینویسد که شبی امام(ع) برای اقامه نافله شب برخاست و دست خود را برای وضو در آب فرو برد، «ثم رفع رأسه إلی السماء و القمر و الکواکب، ثم جعل یفکّر فی خلقها حتی أصبح و أذن المؤذّن و یده فی الماء؛ سپس سرش را به سوی آسمان و ماه و ستارگان بلند کرد و در آفرینش آن ها به تفکر پرداخت تا آن که صبح شد و مؤذن ندای اذان را سر داد، در حالی که دست آن حضرت هنوز در آب بود.»
پیشوای نیایشگران و پشتیبان محرومان
ابنشهرآشوب ساروی در کتاب مشهور خود، «المناقب»، روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمودهاست:«هنگامی که امامسجاد(ع) به عبادت میایستاد، کسی مانند او نبود. رنگ چهرهاش به سبب شبزندهداری پریده و چشمهایش از شدت گریه سرخ شده، پایش به سبب ایستادن در محراب ورم کرده بود و بر پیشانی مبارکش، آثار سجده دیده میشد. هر کس او را به این حال میدید، متأثر میشد و میگریست.» با این حال، این کثرت عبادت، آن حضرت را از احوال بندگان خدا غافل نمیکرد. رسیدگی به محرومان و فقرا، یکی از بخشهای مهم زندگی امامسجاد(ع) بود. ابینعیم اصفهانی مینویسد:«لما مات علی بن الحسین، فغسلوه، جعلو ینظرون الی آثار سواد، بظهره. فقالو: ماهذا؟ فقیل: کان یحمل جرب الدقیق لیلا علی ظهره، یعطیه فقراء اهل المدینه؛ هنگامی که امام سجاد(ع) به شهادت رسید، در زمان غسل دادن پیکر مطهرش، آثار کبودی بر پشتش و شانهاش دیدند. پرسیدند: اینها چیست؟ گفتند: او شبانگاه کیسههای غذا و آرد را بر پشتش حمل میکرد و آن ها را به فقرای شهر مدینه میداد.»
مهربانی با مردم
امام سجاد(ع) با وجود داشتن آن جایگاه بلند، خود را برتر از دیگران نمیدانست. آن حضرت با محرومان و بردگان نشست و برخاست میکرد و آن را عملی میشمرد که رضایت خداوند را در پی دارد. ذهبی مینویسد: «علی بن حسین(ع) با مرکبش از مکه خارج شد و در راه، همنشین بردهای به نام أسلم بود. به او گفتند: قریش تو را دعوت کردهاست و تو با غلامی از بنیعدی مینشینی. آن حضرت فرمود: مرد با کسی همنشین میشود که برای او منفعتی(رضای خدا) در پی داشته باشد.» کلینی در کتاب شریف «الکافی» نقل میکند که امام سجاد(ع)، در پاسخ به طعنه بدخواهان به ایشان، به دلیل همنشینی با محرومان، فرمودهبود: «خداوند هر پَستی را با اسلام به بلندی تبدیل و هر نقصی را با آن کامل و هر لئیمی را در پرتوی آن کریم کرد. پس هیچ فرد مسلمانی پست نیست و جز جاهلیت را پستی نتوان نامید.»