
سجادپور- ماموران انتظامی مشهد با دستگیری سارق موتورسیکلت، تعداد زیادی مهرهای جعلی مربوط به ادارات دولتی، انتظامی و شرکت های خصوصی را در حالی از مخفیگاه وی کشف کردند که تجهیزات پلیسی و چند عدد پلاک موتورسیکلت به همراه اموال مشکوک به سرقت دیگری نیز به دست آمد.
به گزارش روزنامه خراسان، در پی گزارش سرقت یک دستگاه موتورسیکلت از بولوار احمدآباد مشهد، گروهی از عوامل تجسس کلانتری احمدآباد به پیگیری موضوع پرداختند و پس از بازبینی دوربین های ترافیکی، موفق شدند مخفیگاه سارق را شناسایی کنند. نیروهای تجسس پس از هماهنگی های قضایی وارد عمل شدند و سارق جوان و دو تن از همدستانش را دستگیر کردند. در بازرسی از لانه این سارق مقداری مواد مخدر صنعتی، 21 عدد مهر شرکت های دولتی، آموزش و پرورش، ثبت اسناد، نیروی انتظامی و شرکت های خصوصی دیگر به همراه تجهیزات پلیسی، لپ تاپ، پلاک های موتورسیکلت و فشنگ جنگی کشف و ضبط شد. بررسی های بیشتر در این باره از سوی نیروهای کلانتری احمدآباد مشهد همچنان ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

فرمانده انتظامی مشهد، روز گذشته در تشریح این ماجرا گفت: شب بیست و یکم آبان، راننده یکی از شرکت های تاکسی اینترنتی هراسان و وحشت زده با پلیس تماس گرفت و از زوج جوانی سخن گفت که با تهدید و ایراد جراحت با تبر، خودرواش را زورگیری کرده اند. سرهنگ احمد نگهبان افزود: راننده 37 ساله در بیان جزئیات حادثه ادامه داد: حدود ساعت 20:15 شب بود که مسافری از طریق نرم افزار شرکت درخواست تاکسی کرد و من هم از توس 97 یک زوج را به مقصد شهرک نوید (کشف) سوار کردم و دوباره به محل توس 97 بازگرداندم اما آن ها در مقصد از خودرو پیاده نشدند و ناگهان با تبر و اسید مرا تهدید کردند و به بیابان های انتهای توس بردند. مرد جوان با تبر به دست و پشتم ضربه زد که من از ترس خودرو را رها کردم و پیاده پا به فرار گذاشتم و ...
مقام ارشد انتظامی مشهد تصریح کرد: در پی وقوع این ماجرا و با توجه به احتمال تکرار جرم، بی درنگ گروهی از نیروهای کلانتری معراج مشهد، تحقیقات تخصصی را برای شناسایی زن و مرد مذکور در حالی آغاز کردند که بررسی های مقدماتی نشان داد آن ها برای ثبت در نرم افزار درخواست خودرو، از سیم کارت سرقتی استفاده کرده اند به همین دلیل رصدهای اطلاعاتی و عملیات های ردزنی به شیوه دیگری پیگیری شد چرا که پلیس احتمال می داد با یک باند زورگیری مخوف روبه رو شده است.
سرهنگ نگهبان با اشاره به تجزیه و تحلیل های کارشناسی جرم خاطرنشان کرد: شماره پلاک خودروی سمند مال باخته به کلیه مراکز انتظامی اعلام شد و تحقیقات با تقویت نیروهای گشت نامحسوس در منطقه بولوار توس ادامه یافت. سرنخ های پلیس حکایت از آن داشت که زورگیران در همان محیط جغرافیایی حضور دارند.
«کلیددار امنیت مشهد» گفت: در حالی که ردیابی های اطلاعاتی در شاخه ای دیگر از این عملیات ادامه داشت، نیروهای گشت نامحسوس کلانتری در ظهر بیست و هفتم آبان، خودروی سمند سرقتی را در انتهای جاده خاکی توس 97 مشاهده کردند که زن و مردی داخل آن مشغول مصرف مواد مخدر بودند.
آن ها بلافاصله خودروی سمند را به محاصره درآوردند و زن و مرد جوان را دستگیر کردند. در بررسی های اولیه مشخص شد که این زوج جوان همان زورگیران خشن تبر به دست هستند که با مجروح کردن راننده، خودرو را به سرقت برده اند. با کشف تبر و مقداری مواد مخدر صنعتی، زن و مرد جوان به مقر انتظامی منتقل شدند و بازجویی از آنان با نظارت مستقیم سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) در حالی آغاز شد که خسارت هایی به خودروی سمند وارد آمده و بسیاری از لوازم و قطعات آن نیز سرقت شده بود.
سرهنگ احمد نگهبان اضافه کرد: بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که زوج کریستالی از زورگیران بی رحمی هستند که قبلا نیز دو دستگاه تیبا و پراید را با همین شیوه زورگیری کرده اند. بنابراین شیوه بازجویی ها تغییر کرد و متهمان در تنگنای سوالات تخصصی قرار گرفتند. این درحالی بود که در بازرسی از مخفیگاه زوج کریستالی، تعداد زیادی شارژر، فلش، عینک دودی، چندین کیف زنانه و ساک نیز کشف شد که حکایت از سرقت های دیگر این زوج خطرناک داشت.
رئیس پلیس با تجربه مشهد در ادامه این گفت وگوی اختصاصی افزود: گزارش های دریافتی از سامانه بانک اطلاعاتی مجرمان نیز نشان داد که این زوج سوابق متعدد زورگیری و سرقت دارند که تاکنون چند تن از مال باختگان شناسایی شده اند و تحقیقات بیشتر گروه تخصصی به سرپرستی سرگرد امیرحسین قنبری (رئیس دایره تجسس کلانتری معراج) برای ریشه یابی جرایم احتمالی دیگر و افراد مرتبط با آنان ادامه دارد.سرهنگ نگهبان در پایان از شهروندان و به ویژه رانندگان تاکسی اینترنتی خواست چنان چه با این شیوه طعمه سارقان قرار گرفته اند به کلانتری معراج مراجعه کنند.
اختصاصی خراسان

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی - رسم غلط تیراندازی در جشن تولد، یک کشته و پنج مجروح به جا گذاشت.
به گزارش خراسان،رئیس حوزه قضایی شهرستان نرماشیر در شرق کرمان در تشریح این خبر گفت: یک شنبه شب ۲۹ آبان براثر تیراندازی با اسلحه شکاری در جشن تولدی که در یک منزل مسکونی در نرماشیر در حال اجرا بود متاسفانه یک نوجوان ۱۶ ساله جان باخت و پنج نفر هم مجروح شدند . مجروحان پس از وقوع حادثه به سرعت به مراکز درمانی انتقال یافتند و تحت درمان قرار گرفتند.
قاضی حمید احمدی مقدم با اشاره به این که عامل تیراندازی دستگیر و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شده است، تصریح کرد: قرار جلب صاحبان اسلحه و منزل مسکونی که جشن تولد در آن در حال اجرا بوده نیز صادر شده است.
وی با بیان این که تیراندازی در مراسم جشن و عزا از رسوم غلط است که بیشتر اوقات وقوع حوادث تلخی را به دنبال دارد، گفت: باید بر مبنای فرهنگ سازی، این رسم اشتباه ریشه کن شود.
این مقام قضایی اظهارکرد : نیروهای پلیس اطلاعات شهرستان نرماشیر مکلف شدند که با هرگونه مصادیق تیراندازی در مراسم با جدیت و حساسیت بیشتری برخورد و برای شناسایی عامل یا عاملان آن اقدام کنند.
بنابر این گزارش ،فردی که اقدام به تیراندازی کرده با فرد مقتول و مجروحان نسبت خانوادگی دارد، اما پس از حادثه به علت ترس از صحنه فرار کرده بود که یک ساعت پس از آن با اقدام سریع نیروهای انتظامی دستگیر و سلاح متهم نیز کشف شد.
نگاهی به آمار جان باختگان تیراندازی در مراسم عروسی و عزا در شرق و جنوب کرمان نشان از خطرات این رسم غلط دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مرد جوان بعد از بازگشت از ترکیه به اتهام دو فقره قتل عمدی بازداشت شد.
به گزارش رکنا، یک سال قبل رسیدگی به درگیری مرگبار ۲ جوان در مولوی در دستور کار ساسان غلامی بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت.بلافاصله بعد از مخابره این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل حادثه حاضر شدند.
بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که درگیری بین دو سارق به دلیل اموال مسروقه رخ داده بود که منجر به قتل یکی از آن ها شده بود.دستگیری قاتل در دستور کار ماموران اداره آگاهی قرار گرفت اما ردزنی ها نشان داد که متهم به قتل از کشور فرار کرده و به ترکیه گریخته بود تا این که حدود ۲۰ روز قبل رسیدگی به قتل یک جوان در جاده لشگرک به لواسان در دستور کار بازپرس محمدتقی شعبانی قرار گرفت.تحقیقات ابتدایی نشان می داد که این درگیری به دلیل مسائل پیش پا افتاده و چشم در چشم شدن رخ داده بود.
تحقیقات برای یافتن ردی از عامل جنایت که متواری شده بود ،آغاز و مشخص شد که عامل این جنایت همان کسی است که سال قبل جوانی را در خیابان مولوی به قتل رساند و به ترکیه متواری شد.در ادامه مشخص شد که متهم چند روز قبل از قتل دوم به ایران بازگشته بود که این بار قبل از این که فرصت فرار دوباره را پیدا کند در اقدام ضربتی توسط ماموران پلیس آگاهی تهران شناسایی و دستگیر شد.
بنابر این گزارش، متهم هم اکنون تحت اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد و بازجویی از او به زودی در دادسرای جنایی تهران برای مشخص شدن ابعاد پنهان ماجرا آغاز خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

معاون فرهنگی و اجتماعی فرماندهی انتظامی استان همدان از کشف جسد بی جان یک طلافروش در همدان خبرداد.
به گزارش حادثه24، حسین بشری در تشریح این خبر اظهار کرد: این جسد صبح دیروز توسط جمعی از کسبه بازار طلافروشان در داخل مغازهاش پیدا و به پلیس گزارش شد که بلافاصله ماموران برای بررسی موضوع در صحنه حاضر شدند.
وی افزود: در بررسی های اولیه مشخص شد که قبل از شروع بهکار مغازههای طلافروشی، متهم یا متهمان وارد مغازه این مرحوم شدند و پس از درگیری اقدام به خفه کردن صاحب مغازه کردند.
بشری اضافه کرد: به دلیل این که سایر مغازهداران حضور نداشتهاند متهم یا متهمان به سرعت از محل خارج می شوند و پس از گذشت چند ساعت ، یکی از همسایگان این مغازه متوجه موضوع می شود و به پلیس گزارش میدهد.
وی افزود: قطعا شناسایی و دستگیری متهمان به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی قرار خواهد گرفت و نتیجه اقدامات و تحقیقات اولیه اطلاع رسانی خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

برای آن که با خواستگارم ازدواج نکنم همه تلاشم را کردم تا جایی که حتی دو بار دست به خودکشی زدم اما فایده ای نداشت و پدر و مادرم مرا به عقد یکی از بستگانم درآوردند که به تازگی از افغانستان وارد ایران شده بود ولی طولی نکشید که او دست به جنایت زد و من هم ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 28 ساله ای است که به همراه خواهرش و برای گزارش سرقت گوشی تلفن به کلانتری مراجعه کرده بود. او که فرصت مناسبی برای مشاوره یافته بود و سرگذشت خود را درس عبرتی برای بسیاری از خانواده ها می دانست، به بیان گذشته خود پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: اگر چه همه خانواده ام که به «خیاطی» اشتغال دارند اهل کشور افغانستان هستند اما من در ایران به دنیا آمدم و تا مقطع راهنمایی تحصیل کردم ولی خوب به یاد دارم که از همان دوران کودکی همه نزدیکانم مرا نامزد «وحید» می خواندند که پسرعمویم بود و در افغانستان زندگی می کرد. با آن که هیچ گاه او را ندیده بودم اما احساس بدی به او داشتم تا این که روزی یکی از بستگان پدرم از افغانستان مهمان ما شد و از «وحید» به زشتی یاد کرد و او را جوانی «بزن بهادر» خواند. با این سخنان ته قلبم خالی شد و دیگر به طور علنی با این ازدواج مخالفت کردم. به همین دلیل پدرم مرا کتک زد که باید به عقد برادرزاده اش دربیایم. مدتی بعد «وحید» به مشهد آمد و من وقتی او را دیدم، اصلا به دلم ننشست. با آن که دو بار دست به خودکشی زدم ولی کسی به خواسته من توجهی نداشت و مرا پای سفره عقد نشاندند. در همان شب اول نامزدی زمانی که با «وحید» مخالفت کردم مرا به باد کتک گرفت و به همین دلیل نفرتم از او بیشتر شد. به طوری که در طول 20 روز 4 بار کتکم زد.
«وحید» تهدیدم می کرد که با برگزاری مراسم عروسی مرا به افغانستان می برد و آن وقت می داند چگونه با من رفتار کند!
دیگر به شدت ترسیده بودم که به «امان» زنگ زدم و از او خواستم به دنبالم بیاید. من و «امان» از مدتی قبل در فضای مجازی با هم آشنا شده بودیم و به صورت تلفنی ارتباط داشتیم اما وقتی به خانه «امان» رفتم و خانواده اش از ازدواجم مطلع شدند بلافاصله از پسرشان خواستند تا مرا به خانه پدرم بازگرداند. «امان» هم مقداری طلا و پول و یک گوشی تلفن به من هدیه داد و مرا در نزدیکی منزلمان رها کرد. از آن روز به بعد با پسر دیگری در یکی از گروه های اجتماعی آشنا شدم که با همسرش اختلاف داشت و با یکدیگر به صورت تلفنی درددل می کردیم. در این شرایط «وحید» برای برگزاری مراسم عروسی، دوباره به مشهد بازگشت و با دیدن بی مهری های من، عصبانی تر شد. پدرم نیز در حمایت از او بسیار سخت گیری می کرد به طوری که من در خانه حبس شده بودم و اجازه بیرون رفتن هم نداشتم. در همین روزها از غفلت پدر و برادرم استفاده کردم و با فرار از منزل، خودم را به بهزیستی رساندم چرا که این بار نمی توانستم به جای دیگری بروم!
ولی همان شب «وحید» به دنبالم آمد و مراسم عروسی برگزار شد، قرار بود یک ماه دیگر مرا به افغانستان ببرد و به همین دلیل منزلی را به مدت یک ماه اجاره کرد، اما چند روز بعد فقط با این بهانه که چرا بد نگاهش کرده ام، آتش سیگار را روی دستم خاموش کرد و در هوای سرد زمستان مرا از خانه بیرون انداخت. در حالی که برف به شدت می بارید سوار اولین خودروی عبوری شدم ولی هیچ پول ومدرکی نداشتم این گونه بود که شروع به «گدایی» کردم تا برای خروج از کشور پول جور کنم. هر روز عکس خودم را در روزنامه می دیدم که به عنوان «گم شده» منتشر می شد ولی من قصد بازگشت نداشتم. بعد از چند ماه «گدایی» یک روز زنی میان سال مرا دید که روی پله های منزلش نشسته بودم. او مرا به کارگاه تولیدی خودش برد و در آن جا کار و زندگی می کردم اما «وحید» از طریق یکی از دوستانش متوجه شد و بدین ترتیب دوباره مرا به خانه بازگرداند و حبسم کرد. حالا دیگر سرنوشتم را پذیرفته بودم که یک روز «وحید» برای خرید سیگار از خانه بیرون رفت. ساعتی بعد خبر رسید که او با مغازه دار درگیر شده و او را با ضربه چاقویی که همیشه به همراه داشت، کشته است. او وسایلش را جمع کرد و چند روز پنهان شد اما بالاخره توسط ماموران دستگیر و به قصاص نفس (اعدام) محکوم شد. من هم از این فرصت استفاده کردم و از او طلاق گرفتم که اکنون هم در یک آرایشگاه زنانه مشغول کار هستم و... .
گزارش روزنامه خراسان حاکی است،با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) تحقیقات پلیس برای ردیابی گوشی سرقت شده این زن جوان آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.