کعبه زِ کف داده چو مولود خویش - گشته سیهپوش عزای علی(ع)
بررسی زوایای ناگفته تاریخی از جریانات پشت پرده به شهادت رساندن امیرمومنان(ع) در گفتوگو با دکتر مهدی مجتهدی، استاد تاریخ اسلام
جواد نوائیان رودسری – شهادت غریبانه امیرمؤمنان(ع) در غربت محنتافزای کوفه، نه فقط برای شیعیان، بلکه برای همه آزادگان و عدالتخواهان جهان، مصیبتی ابدی و جاودانه است. کاهلی و کوتاهی کوفیان و سستعنصری آنها که اسباب فرار از جهاد و عدم پشتیبانی از جبهه حق را فراهم میکرد، امام علی(ع) را در تنگناهای متعددی قرار داد. آن حضرت در طول دوران خلافت چهار سال و چند ماهه خود، به طور مرتب با فتنههای گوناگونی درگیر بود که از سوی جناحها و جریانهای معاند آن عصر، همانهایی که تاب عدالت امیرمؤمنان(ع) را نداشتند و وجود او را مانعی جدی بر سر تحقق مطامع خود میدانستند، شکل میگرفت و هربار آتش آن، بخشی از جهان اسلام را گرفتار خود میکرد. ماههای پایانی عمر مبارک امام(ع)، در تلاش بیوقفه برای سرکوب فتنهگران و برقراری آرامش و آسایش برای مسلمانان سپری شد. در ایام ضربت خوردن و شهادت امام علی(ع) و برای درک بهتر از چرایی و چگونگی شکل گرفتن فتنههایی که امام(ع) هنگام شهادت نیز، با آنها در ستیز و مبارزه بود، با دکتر مهدی مجتهدی، پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی به گفتوگو پرداختیم. او در سخنانش، پرده از شواهد تاریخی قابل تأملی برداشت که شاید تا امروز، عموم مردم کمتر به آن توجه کردهاند. دکتر مجتهدی، منشأ تمام فتنهها و مشکلاتی را که بر سر راه عمودِ خیمه عدالت، حضرت علی(ع) قرار داشت، به نوعی وابسته به جریان امویان میداند که پس از کشته شدن خلیفه سوم، عملاً از عرصه قدرت کنار زده شدهبودند و با تجمع در شام و مدیریت معاویه، به دنبال تضعیف جایگاه حکومت امام علی(ع) و ضربهزدن مداوم به آن بودند.
حقیقتی تاریخی، اما فراموش شده
دکتر مجتهدی در ابتدای صحبت، به یک بررسی آماری مربوط به دوران خلافت امیرمؤمنان(ع) میپردازد و تصریح میکند: ما معمولاً در بررسی تاریخ حکومت امیرالمؤمنین(ع)، بر سه جنگ مهم جمل، صفین و نهروان تمرکز داریم؛ در حالی که اگر به صورت آماری، نگاهی به وقایع بیندازیم، حداکثر یک سال از دوران خلافت چهار سال و 9 ماهه آنحضرت را دربرمیگیرد؛ بنابراین، ما به سه سال و 9 ماه دیگر، دقت چندانی نداریم و از خودمان نمیپرسیم که در این دوره چه گذشت و چه اتفاقاتی افتاد. وی تأکید میکند: ما در این دوره تاریخی با رویداد بسیار مهمی به نام «غارات» روبهرو هستیم که برای تاریخنگاران این دوره، یک ژانر مجزا و ویژه است. «غارات» به مجموعه گسترده حملات ایذایی شامیان اطلاق میشود که در دستههای نظامی کوچک به سرحدات و حتی داخل محدوده حکومتی امام(ع) یورش میآوردند، غارت میکردند و مردم را از دم تیغ میگذراندند. جریان غارات، از نظر پیشزمینه، وابسته به همان جریانهایی است که سبب وقوع جمل و صفین و نهروان شد، اما کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفتهاست؛ با این حال، اهمیت آن از چشم مورخان قرون اولیه دور نمانده و آنها، در کنار تألیف کتابهایی با عناوین «وقعة الصفین»، «وقعة الجمل» و «اخبار الخوارج»، به نگارش کتابهایی با عنوان «الغارات» هم دست زدهاند.
بانی تمام فتنهگریها
این عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی، در ادامه به ریشهها و دلایل وقوع «غارات» میپردازد و میگوید: اگر نگاه دقیق تاریخی داشتهباشیم، درمییابیم که غارات هم، در مسیر همان جنگهای قبلی است؛ هدفش متوقفکردن و تضعیف حکومت امیرالمؤمنین(ع) است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد جریان بنیامیه، پشت تمام این فتنهگریهاست. آنها به گونههای مختلف، از اصحاب جمل حمایت کردند. وقتی جنگ صفین اتفاق افتاد و معاویه با خدعه عمرو بن عاص از هلاکت قطعی فرار کرد و ماجرای غمانگیز حَکَمیَّت به وجود آمد، امویان دانستند که حرکت بعدی امام(ع) به سوی شام، باعث پایان کار آنها خواهد شد. درست همینجاست که شاهد بروز جریانهای دیگری هستیم؛ خوارج که ریشه آنها به سالها قبل و دوران خلفای ماضی و ماجرای «بسندگی قرآن» بازمیگردد، در همین زمان دست به کشتار و ایجاد ناامنی میزنند و باعث میشوند امام(ع) مجبور به تمرکز نیروی نظامی خود به جنگ با خوارج، به جای مقابله با معاویه و جریان بنیامیه شود. میدانیم که امیرالمؤمنین(ع) دشمن اصلی خود را جریان اموی به سرکردگی معاویه میدانست و حتی در پی پیروزی در جنگ نهروان، به یارانش فرمود: «خوارج را بعد از من نکشید زیرا آن که حق را میخواهد و اشتباه میکند، مانند آن که از ابتدا باطل را میخواهد و به آن رسیدهاست، نیست.» (نهجالبلاغه – خطبه 60) دکتر مجتهدی میافزاید: هرچند اثبات تاریخی آن کار سادهای نخواهد بود، اما من معتقدم که در جریان شورش خوارج و جنگ نهروان نیز، حضور و فعالیت جریان اموی قابل احساس است؛ خوارج درست زمانی سر به شورش برداشتند و امام(ع) را ناگزیر از مبارزه و تقابل کردند که جریان حَکَمیَّت به بنبست رسیده و آنحضرت در حال تجهیز دوباره قشون برای حرکت به سمت شام و پایان دادن به غائله امویان بود.
تحلیلی بر چرایی وقوع «غارات»
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی، پس از این توضیح مختصر، دوباره به موضوع «غارات» بازمیگردد و میگوید: جریان غارات نیز، درست زمانی آغاز شد که امام(ع) در نهروان پیروز شده و آماده عزیمت به شام بود. در واقع معاویه میخواست با عملیات ایذایی، مانع حرکت امام علی(ع) به سمت شام شود. غارات هزینه سنگینی برای حکومت امام(ع) داشت. مهاجمان بیشتر به مناطق شیعهنشین یا علاقهمند به دولت امام علی(ع) حمله میکردند؛ یمن که از این مراکز بود، مورد حمله قرار گرفت و نیروهای اموی، قتلعام وحشتناکی در آن به راه انداختند. بدیهی بود که امام(ع) ناچار شود ابتدا به برقراری امنیت در مناطق مختلف اقدام کند و همین مسئله، باعث تعویق زمان حرکت به شام میشد و این در شرایطی بود که مردم عراق و به ویژه کوفیان نیز، دائم برای عدم حضور در جهاد، بهانه میتراشیدند. دکتر مجتهدی میافزاید: اگر نگاه محققانهای به ماجرای غمانگیز ضربتخوردن و شهادت امیرمؤمنان(ع) بیندازیم، میبینیم که این اتفاق هم، درست در شرایط مشابه با زمان جنگ نهروان یا ماجرای غارات رقم میخورد؛ امام علی(ع)، در مسجد کوفه خطبه مشهور «قاصعه» را ایراد فرمودهاست؛ خطبهای که باعث بیداری کوفیان شده و آنها را فوج فوج به اردوگاه «نُخَیله» در بیرون از شهر میکشاند. امام(ع) تقریباً کار آرایش لشکر را به پایان رساندهبود و نیروها آماده عزیمت به سمت شام بودند، اما ناگهان، واقعه شهادت امام علی(ع) اتفاق افتاد و کار لشکرکشی به شام، ناتمام ماند.
دستهای پنهان در کوفه
این پژوهشگر تاریخ اسلام، در ادامه به بررسی جریانهای مخالف امام علی(ع) در کوفه میپردازد و آنها را نیز، بخشی از فعالیت امویان برای ضربهزدن به حکومت امیرالمؤمنین(ع) میداند و تحلیل میکند: به اعتقاد من، ما درمورد خوارج و نقش آنها در به شهادت رساندن امامعلی(ع) اغراق میکنیم؛ هرچند که خوارج، لایه بیرونی و قابل مشاهده عاملان این فاجعه بزرگ هستند، اما در این مسیر تنها نبودهاند. وی تأکید میکند: وقتی از واقعه شهادت امام علی(ع) صحبت میکنیم، حرف از «قاتلان» حضرت به میان میآید و نه «قاتل» ایشان. این مسئله در بسیاری از روایتهای تاریخی و احادیث مربوط به آن، وجود دارد. بنابراین، تردیدی نیست که پشت پرده جریان ترور و شهادت امام(ع)، بیش از یک نفر وجود داشتهاست. دکتر مجتهدی سپس به معرفی و بررسی عملکرد اشخاصی مانند اشعث بن قیس کندی که نقش آنها در ماجرای به شهادت رساندن امام علی(ع) مشهور و معروف است، میپردازد و میگوید: بررسی سابقه اشعث بن قیس، نتایج عجیبی را آشکار میکند. او از کسانی است که بعد از رحلت پیامبراکرم(ص)، مرتد شد، اما بعدها به مدینه آمد و بدون اینکه مورد بازخواست قرار گیرد و حکم ارتداد که اعدام باشد، در مورد وی به مرحله اجرا درآید، در شهر پیامبر روزگار میگذراند و در دوران خلیفه سوم، به حکومت آذربایجان میرسد که یکی از مناطق بسیار مهم و راهبردی آن دوره محسوب میشود. میدانیم که در این دوره، رسیدن به حکومت، جز از طریق نزدیک شدن و همراهی با بنیامیه ممکن نیست؛ بیش از 90 درصد حُکّام سرزمینهای اسلامی در این دوره، از میان امویان انتخاب شدهبودند و بنابراین، میتوان گفت که اشعث، پیوندهای مستحکمی با امویان برقرار کرده بود. حضور او در جریان صلح امام حسن(ع) و بازی وی در زمین معاویه و حمایت از امویان، شاهد دیگری بر این مدعاست که جریان اموی، با تحریک مستقیم و غیرمستقیم عوامل مختلف، درپی جلوگیری از عزیمت امام علی(ع) و سپاهش به سوی شام و بعد، به شهادت رساندن آن حضرت بودهاست.