کارنامه ۸ ساله
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

جواد نوائیان رودسری – عکاسی برای نخستینبار در دوره محمدشاه قاجار وارد ایران شد و اولین ایرانی که به این هنر اقبال نشان داد، ملکقاسم میرزا، پسر بیست و چهارم فتحعلیشاه قاجار بود. با این حال، تا مدتها، هنر عکاسی به عنوان هنری اشرافی و محدود شناخته میشد و حتی اقبال شاهان قاجار به این هنر هم نتوانست زمینه همهگیرشدن آن را فراهم کند. به همین دلیل، نخستین عکسهایی که از مکانهای تاریخی و مذهبی ایران تهیه شد، عموماً کار عکاسان اروپایی بود. مثلاً چنانکه معروف است، آنتونیو جیانوزی، مستشار ایتالیایی نیروهای نظامی در دوره قاجار، اولین عکس را از حرم رضوی گرفت و به نام خودش ثبت کرد. این تصویر امروزه در کاخموزه گلستان نگهداری میشود. جیانوزی از افسرانی بود که در انقلاب گاریبالدی برای استقلال ایتالیا از امپراتوری اتریش، شرکت کرد و بعدها به عثمانی گریخت و در نهایت، از ایران سر درآورد. اما در میان ایرانیانی که خیلی زود به هنر عکاسی علاقه نشان دادند و در آن سرآمد شدند، آقارضاخان عکاسباشی، ملقب به اقبالالسلطنه و آجودان مخصوص، جایگاه ویژهای دارد. او را باید نخستین ایرانیای بدانیم که به عنوان عکاس حرفهای فعالیت کرد و تصاویر فوقالعادهای از خود بهجا گذاشت. داستان سفر او به مشهد و اتفاقاتی که در این مسیر افتاد، یکی از جذابترین وقایعی است که در تاریخ هنر ایران میتوان یافت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نوید زنده روحیان/ معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: در آخرین روز تیر بیش از چهار هزار نفر از شهروندان مشهدی به مراکز بهداشتی مراجعه کردند که تست کرونای حدود 50 درصد آنان مثبت بود، با این شرایط حداقل تا دو هفته دیگر امیدی به تغییر وضعیت و کاهش سیر صعودی بیماری نخواهیم داشت. به گزارش «خراسان رضوی»، دکتر قلیان روز گذشته در نشست خبری ستاد استانی مقابله با کرونا، با اشاره به شرایط وخیم کرونا در مشهد اعلام کرد: روند پیشروی کرونا در مشهد صعودی تر، شدیدتر، سهمگین تر و با سرعت بالاتری نسبت به موج های قبلی خود است که با این شرایط تا دوهفته دیگر امیدی به بهبود وضعیت و کاهش بیماران وجود ندارد. وی افزود: تعداد بیماران بستری در مراکز درمانی زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی در روز 31 تیرماه 322 نفر بوده که برای یک روز تعطیل آمار بسیار بالایی است که با این تعداد مجموع بستری ها به 1400 نفر رسید، همچنین 314 نفر از همشهریان ما در بخش مراقبت های ویژه بستری و بدحال هستند و اصلا شرایط خوبی ندارند. معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ادامه داد: در هفته آخر خرداد تعداد بستری روزانه به 182 نفر رسیده بوده اما حالا در هفته آخر تیر روزانه 323 نفر به طور میانگین بستری می شوند. وی با بیان این که 50 درصد تست های کرونای گرفته شده مثبت است، افزود: میانگین افرادی که به دلیل کرونا در خرداد روانه بیمارستان شده اند 199 نفر بوده اما در تیرماه این رقم به 291 نفر رسیده است. قلیان تصریح کرد: در تعداد فوتی ها هم وضعیت به همین شکل بوده و از هشت نفر به صورت میانگین روزانه در خردادماه به 15 نفر بیمار فوتی با تست کرونای مثبت رسیده است. وی افزود: روز 31 تیرماه چهار هزار نفر به مراکز بهداشتی مراجعه کرده اند و تست 1819 نفر نیز مثبت بوده که با احتساب افرادی که در این چند روز تست آن ها مثبت شده است در مشهد دو هزار نفر بیمار کرونایی وجود دارد. معاون دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: واکسیناسیون افراد 58 ساله در مشهد آغاز شده است، برخی از این افراد پیامک دعوت را دریافت کرده اند اما برخی این پیام به دستشان نرسیده است به همین دلیل با هماهنگی انجام شده 58 ساله ها می توانند با کارت ملی به مراکز مراجعه و واکسن خود را دریافت کنند. وی با اشاره به میزان واکسیناسیون سنین 58 تا 80 سال اظهار کرد: تعداد کرونایی ها در سنین بالا کاهش یافته چون واکسن را دریافت کرده اند اما متاسفانه جوانان، بیشترین گروه سنی مبتلا در روزهای اخیر را تشکیل می دهند که از مردم میخواهیم چه آن هایی که واکسن زده و چه آن ها که نزده اند، خودمراقبتی را رعایت کنند. قلیان در پاسخ به این سوال که آیا مشکلی از نظر تخت بیمارستانی، تجهیزات و دارو در مشهد وجود دارد و تعطیلی چند روزه مشهد نیز در دستور کار ستاد قرار خواهد داشت یا خیر؟ گفت: سهمیه خارج از دانشگاه علوم پزشکی برای بیمارستان ها مشخص شده و معمولا 30 درصد تخت های بیمارستان ها باید به بخش کرونایی اختصاص یابد، از این رو سطح بندی آن ها انجام شده اما هنوز به آن نیاز پیدا نکردیم و در بخش تجهیزات و دارو هم مشکلی نداریم. درباره تعطیلی مشهد نیز باید یا تصمیم ملی باشد یا توسط ستاد استانی به صورت رسمی درخواست شود که در جلسه روز شنبه صحبتی در این باره نشد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


شگفتی به سبک مسنترین ورزشکار کاروان ایران
شلیک طلایی فروغی به قلب تاریخ
فروغی: وزن مدال طلا را هم میدانستم!
نویسنده: محمد پناهیفرد خبرنگار اعزامی خراسان به توکیو
درحالی که تمام نگاهها به سابریستهای شمشیربازی و درخشش آنها در دور اول و دوم مسابقات بود، در سالن تیراندازی مسنترین ورزشکار کاروان ایران خالق یک شگفتی بزرگ شد. جواد فروغی با 42 سال سن حالا تیراندازی را هم به رشتههای مدالآور ایران در ادوار المپیک اضافه کرده است. مدال طلای جواد فروغی غیرقابل پیشبینیترین طلای تاریخ کاروان ورزشی ایران بود. تیرانداز تپانچه ایران نشان داد میتوان شگفتی را با تمام وجود معنا کرد. فروغی کلید این اتفاق تاریخی را از جامجهانی هند با کسب مدال طلای این رقابتها زد. او بلافاصله بعد از این رقابتها گفت سعی میکنم عملکرد فنیام از روز قبل بهتر باشد. معنای این جمله جواد فروغی اکنون معنا پیدا کرده؛ مدال جهان و حالا مدال طلای المپیک. او برای مدال المپیک قولی نداده بود اما گفت امید به مدالآوری تیراندازی نسبت به قبل بیشتر شده است. این گفته او را خیلیها جدی نگرفتند تا دیروز که یک غیرممکن در تیراندازی توسط جواد فروغی به ممکن تبدیل شد. فروغی بزرگترین ورزشکار کاروان ایران، دارای سه فرزند و پرستار است. این ورزشکار ایلامی خیلی اتفاقی وارد این رشته شد؛ آنهم زمانی که در آزمونهای بهداری شرکت کرده اما در مرحله تیراندازی با تپانچه فوق العاده عمل کرد تا با اینکه شغل اصلیاش، پرستاری است، وارد عرصه ورزش حرفهای شود و راهش را تا طلای المپیک ادامه دهد. در تمام 2 سال گذشته فروغی درکنار تمرینات حرفهای برای آمادهسازی خود، درگیر مبارزه با کرونا بود. او هم مثل تمام پرستاران و پزشکان در خط مقدم مبارزه با این کرونا شرکت داشت و با چالشهای فراوانی در زندگیاش روبهرو بود. سختیهای این مرحله دشوار زندگی اما، توان فروغی را نگرفت. پس باید به احترام جواد فروغی ایستاد و برایش کلاه از سر برداشت. فروغی نماد مبارزه در دو جبهه بود و درنهایت به آرزوی بزرگش رسید. شاید باورنکردنی باشد، اما فروغی با کمترینها به چنین مدال ارزشمندی رسید، پرستاری که حتی بهگفته خودش با آبپاش در بیمارستان تمرین میکرد تا بتواند دقتش را بالا ببرد.
تیم ملی والیبال ایران المپیک را رویایی آغاز کرد. اینبار اما با پیروزی مقابل حریف جنجالی که همیشه با کریهای به جا و بیجایش، اعصاب همه را بهم میریزد. ایران 3- لهستان 2. شاگردان ولادیمیر آلکنو بعد از فشار ناشی از نتایج رقم خورده در جریان لیگملتهای والیبال، درحالی تورنمنتی به بزرگی المپیک را استارت زدند که موفق شدند در گام اول، عقابها را از پیشرو بردارند. آنهم درست زمانی که کوبیاک کاپیتان تیم ملی والیبال لهستان چند ساعت پیش از شروع بازی، گفته بود من روی تیم ملی ایران بهعنوان یک تیم، حساب چندانی نمیکنم و آنها مرا تحتتاثیر قرار نمیدهند. این بار اما انتقام سخت سروقامتان ایران در یک رالی 5 سته و سنگین از قهرمان جهان کار را به جایی رساند که نه تنها کوبیاک، بلکه تمام لهستانیها تحتتاثیر قدرتنمایی ایران قرار گرفتند. تیم ملی ایران در جریان این بازی در ستهای دوم، سوم و پنجم بهترتیب با کسب امتیازهای 25-22، 25-22 و 23-21 به پیروزی رسید و لهستان هم ستهای اول و چهارم را با نتیجه 18-25 و 22- 25 به سود خود تمام کرد. نکته قابلتامل اینکه تقابل 2 تیم در ست پنجم به قدری جذاب شد که تا امتیاز 23- 21 پیشرفت که خود یک ست کامل بود. ناگفته نماند لهستان تیم دوم ردهبندی بینالمللی و قهرمان 2 دوره اخیر مسابقات جهانی است. خبرگزاری آسوشیتدپرس پیش از آغاز المپیک این تیم را شانس اصلی کسب مدال طلای مسابقات عنوان کرده بود. ایران با این پیروزی، کار خود را با نمایشی دیدنی و نتیجهای رویایی آغاز کرد تا از همین ابتدا برای همه تیمها خط و نشان بکشد. گفتنی است پیش از این 2 تیم در المپیک 2016 هم مقابل هم قرار گرفته بودند که لهستانیها در دیداری جنجالی با نتیجه 3 - 2 ایران را شکست داده بودند. تیم ملی والیبال ایران در دومین مسابقه خود 4 مرداد از ساعت 4:30 به مصاف ونزوئلا خواهد رفت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- بی تدبیری ها و کم کاریها مردم شریف خوزستان را چنان خسته کرده که راهی به جز اعتراض به وضعیت کنونی پیدا نکردند. اعتراض هایی که اگر پیش از این به آن ها توجه می شد امروز شاهد آن نبودیم. به هر حال هم اکنون باید اعتراض های به حق مردم خوزستان شنیده شود و مسئولان مربوط باید برای حل مشکلات و رفع موانع تمام توان خود را به کار بگیرند. اما این نکته را نباید فراموش کرد که مشکلات خوزستان یک شبه به وجود نیامده و نمی شود انتظار داشت با تصمیمات آنی و در کوتاه مدت حل شود. برخی از مردم و رسانههای استانی در خوزستان معتقدند مسئولان استانی هیچ گاه تقصیری را به گردن نمیگیرند، همچنان که سیل سال ۹۸ را نتیجه پربارش بودن ایام میدانستند و خشکسالی امسال را نتیجه کمبارش بودن . امروز می خواهیم در این گزارش در کنار بررسی راه های کوتاه مدت به واکاوی تصمیمات سختی که می تواند در آینده از مشکلات خوزستان بکاهد، بپردازیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


«پایتخت» در مسیر «مختارنامه»؟
سریال محبوب سیروس مقدم که این روزها از شبکه یک بازپخش شد طی یک سال گذشته چهار بار از تلویزیون پخش شده است
نویسنده: مائده کاشیان
تلویزیون به مناسبت تعطیلی پنج روزه، از چهارشنبه هفته گذشته فصل پنجم سریال «پایتخت» ساخته سیروس مقدم را هرروز به مدت 3 ساعت، روی آنتن فرستاد و قرار است امروز آخرین قسمت این مجموعه پخش شود. تکرار فصلهای مختلف این سریال پرمخاطب در طول سال به بهانههای گوناگون، از شبکههای تلویزیون روی آنتن میرود و مخاطبان بارها شاهد پخش این مجموعه خواهند بود. «پایتخت» در یک سال گذشته، چهار بار از شبکه یک و آیفیلم پخش شده است.
مجمع ملی فرانسه لایحه جنجالی ضد اسلامی موسوم به «مبارزه با جدایی طلبی» را به رغم مخالفت شماری از احزاب چپگرا و راستگرا تصویب کرد. دولت فرانسه پیشتر گفته بود تصویب این لایحه برای حفظ بنیانهای سکولار دراین کشور ضروری است اما مخالفان این طرح، آن را مخالف آزادیهای مذهبی میدانند. این لایحه بعد از هفت ماه رایزنی و رد و بدل شدن متن آن میان مجمع ملی و مجلس سنای فرانسه با 49 رأی موافق، 19 رأی مخالف و پنج رأی ممتنع به تصویب رسید. «ژان لوک ملانشن» رهبر یکی از احزاب چپ گرای رادیکال، این لایحه را «قانونی علیه جمهوری خواهی» و «ضد مسلمانان» خواند. احزاب اصلی اپوزیسیون از جمله حزب «سوسیالیست» و حزب «جمهوریخواهان» همراه با حزب «کمونیست»، علیه این لایحه رأی دادند اما حزب حاکم و دو حزب دیگر متحد آن به این لایحه رأی مثبت دادند. حزب راست گرای افراطی «اجتماع ملی» به این لایحه رأی ممتنع داد. بر اساس مفادی از این لایحه، نظارت دولت فرانسه بر مساجد و مدارس دینی تقویت می شود. این لایحه همچنین از طریق رسمیت دادن به اختیاراتی برای تعلیق فعالیت یا تعطیلی فعالیتهای مراکز خصوصی اسلامی، آموزشهای خصوصی مرتبط با اسلام را نیز محدود میکند. همچنین طبق آن، اختیارات دولت برای انحلال سازمانها بیشتر می شود و موسسات و انجمنهای فرهنگی تحت کنترل شدیدتر دولت فرانسه قرار خواهند گرفت. سکولاریسم فرانسوی که همین حالا هم خواستار بیطرفیهای سیاسی، فلسفی و مذهبی برای کارکنان دولتی است، به صورتی سختگیرانهتر و شدیدتر اجرا خواهد شد. این در حالی است که بسیاری از مسلمانان فرانسه معتقدند این لایحه، قانون آزادی دینی را محدود میکند و به شیوه ناعادلانهای آن ها را هدف قرار میدهد، ضمن آن که فرانسه اکنون هم دارای قوانین کافی برای مبارزه با خشونتهای تروریستی است. منتقدان این لایحه را یک مانور سیاسی توسط ماکرون برای جلب حمایت رأیدهندگان محافظهکار و راست افراطی پیش از انتخابات ریاست جمهوری امسال میدانند. «عبدا... الشایجی» استاد دانشگاه کویت می گوید: «تشدید دشمنی سکولاریسم در فرانسه با اسلام، افراطیگری ماکرون رئیسجمهور فرانسه در برابر «مارین لوپن» رهبر راست گرایان افراطی را بیشتر میکند تا او اینگونه دستاورد انتخاباتی برای خود رقم بزند.» روند اسلام ستیزی و تشدید فشارها علیه مسلمانان در فرانسه در سال های اخیر تشدید شده است. اکنون مجالس قانون گذاری فرانسه با حمایت از رویکرد اسلام ستیزانه «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور این کشور گام جدیدی در این زمینه برداشته اند. رویکرد و اقدامات ماکرون بر پایه «سکولاریسم تهاجمی» است که خواهان مبارزه فعال با دین و مظاهر دینی در عرصه جامعه است. منتقدان لایحه جنجالی و اسلام ستیزانه مبارزه با جدایی طلبی که اکنون در مجمع ملی به تصویب رسیده، بر این باورند که ماکرون و دولت او تنها قصد بهره برداری از این لایحه در جهت هدف قرار دادن اسلام و تشدید بی سابقه فشارها علیه مسلمانان را دارند. اساسا ماکرون دیدگاه مثبتی درباره اسلام نداشته و درهمین راستا از هر اقدامی در زمینه اسلام ستیزی و تضعیف اسلام و پیامبر اکرم (ص) عملا حمایت کرده است. این اقدامات شامل دفاع از توهین به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام (ص) با انتشار کاریکاتورهای اهانت آمیز تا اخراج مسلمانان از فرانسه و بستن مساجد و مراکز اسلامی و ارائه لایحه ای در راستای تقویت سکولاریسم می شود که البته هدف اصلی آن تضعیف اسلام در جامعه فرانسه است. «مسعود شجره» رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی می گوید: «ماکرون آشکارا اسلام را هدف حمله قرار داد و گفت اسلام در بحران است در حالی که در واقع سیاستهای فرانسه و سیاستمداران اروپایی هم رای او در بحران است.» شهروندان فرانسوی به ویژه مسلمانان این کشور بارها با برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز هشدار داده اند که با تصویب لایحه مبارزه با جدایی طلبی، برخی آزادیهای مذهبی در این کشور محدود شده و تمامی مسلمانان را به مظنونان بالقوه تبدیل خواهد کرد.این در حالی است که رئیس جمهور فرانسه رویکردی لجوجانه و غیر منطقی در حمایت همه جانبه از اقدامات اسلام ستیزانه و مبارزه با اسلام و توهین به مقدسات اسلامی در پیش گرفته وصرفا در پی تشدید فشار علیه مسلمانان ساکن فرانسه و تداوم اقدامات اسلام ستیزانه است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

دیگر اعضای باند آدمکشی به تحمل زندان های طولانی و تبعید محکوم شدند
سیدخلیل سجادپور - با صدور رای قاطعی از سوی قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، اعضای باند آدمکش های خطرناک که سرکردگی آن ها را گانگستر مخوف معروف به «پلنگ سیاه» عهده دار بود، به اشد مجازات های قانونی محکوم شدند. به گزارش اختصاصی خراسان، قرار بود «پلنگ سیاه» دو جوان دیگر را به رگبار ببندد. مقدمات این قتل ها در حالی فراهم شد که جوان مسلح معروف به «پلنگ سیاه» بعد از تحمل هشت سال زندان به جرم دستبرد مسلحانه به طلافروشی در شهرستان باخرز، مرد 45 ساله ای را در تربت جام به رگبار بسته بود و تحت تعقیب پلیس قرار داشت. او برای یک زندگی مخفیانه وارد قوچان شده بود و به عنوان نگهبان در یک کارگاه شن شویی کار می کرد که با «شهاب» آشنا شد. «شهاب» ماجرای قتل برادرش در منطقه قاسم آباد مشهد را برای «پلنگ سیاه» بازگو کرد و مدعی شد برادر 34 ساله اش اوایل مرداد سال 96 با شلیک مهاجمان مسلح به قتل رسید و او مهاجمان را می شناسد اما تاکنون اقدامی برای دستگیری آن ها نشده است! به گزارش خراسان، او که روحیات «پلنگ سیاه» را شناخته بود با نشان دادن عکسی از یک جوان، «پلنگ سیاه» را برای گرفتن انتقامی وحشتناک آماده کرد. بدین ترتیب با طرح نقشه ای برنامه ریزی شده، آن ها اتاقی را در یکی از مسافرخانه های خیابان خرمشهر مشهد اجاره کردند تا این که فرصت این انتقام هولناک صبح دوازدهم اردیبهشت سال 97 فراهم شد چرا که قرار بود دو تن از مهاجمان مسلح مورد ادعای شهاب برای پیگیری یک پرونده به پلیس آگاهی خراسان رضوی واقع در اطراف میدان تلویزیون بروند. آن روز «پلنگ سیاه» در مسافرخانه بود، سلاح کلاشینکف خود را آماده کرد و درون یک ساک قرار داد. از سوی دیگر گانگسترهای خطرناک سوار بر یک دستگاه پراید و پژو از مسافرخانه خارج شدند و به سمت بولوار شهید صیاد شیرازی رفتند تا فردی به نام مرتضی را با خود همراه کنند چرا که مرتضی به طور کامل از ماجرا و محل قرار طرف های مقابل اطلاع داشت. لحظات دلهره آور به کندی سپری می شد اما «پلنگ سیاه» بدون اضطراب و نگرانی در صندلی عقب پراید نشسته بود و به ساک دستی اش می نگریست. «میلاد» (یکی دیگر از اعضای باند گانگسترها) رانندگی پراید نوک مدادی را به عهده داشت. آن ها حدود 15 روز قبل نیز پلاک های یک دستگاه پژو را در خیابان عبدالمطلب سرقت و روی پراید نصب کرده بودند تا شناسایی نشوند. با وجود این، میلاد سعی می کرد با ماسک بهداشتی چهره اش را بپوشاند. دقایق همچنان سپری می شد تا این که لحظه وحشت فرا رسید. «مرتضی» دوری در اطراف میدان تلویزیون (محل قرار طرف های مقابل) زد و نزد پلنگ سیاه بازگشت. او به یک دستگاه پژو 405 اشاره کرد که در گوشه ای از میدان پارک بود ولی مدعی شد راننده پژو را نشناخته است. در همین حال «پلنگ سیاه» ساک دستی را گشود و با بیرون کشیدن کلاشینکف، خیلی خونسرد از پراید پیاده شد و بدون هیچ اضطرابی به طرف پژو 405 رفت. یکی از سرنشینان مشغول مکالمه تلفنی با فردی بود که هنوز سر قرار نیامده بود اما «پلنگ سیاه» لوله سلاح را روی شیشه سمت شاگرد گذاشت و به صورت رگباری شلیک کرد. وقتی دید دیگر گلوله ای از سلاح بیرون نمی آید، خشاب را خارج کرد و دوباره آن را جا انداخت و باز هم ماشه را فشرد. رانندگان خودروهای عبوری از شدت ترس، هر کدام پدال گاز را می فشردند تا از مهلکه بگریزند و برخی دیگر هراسان در گوشه ای متوقف می شدند تا از اصابت گلوله ها در امان بمانند. لحظاتی بعد وقتی «حسن-ق» و «حسین-م» غرق در خون آخرین نفس های خود را می کشیدند، «پلنگ سیاه» به آرامی به طرف پراید رفت و دوباره در صندلی عقب نشست. «میلاد» هم پدال گاز را فشرد و از مشهد خارج شدند. گزارش خراسان حاکی است، به دنبال وقوع این جنایت هولناک که موجب ایجاد رعب و وحشت در شهر شده بود بلافاصله با صدور دستوراتی از سوی قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه، تحقیقات گسترده ای توسط کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی آغاز شد. حدود 16 روز بعد از این ماجرا، کارآگاهان ورزیده اداره جنایی با ردزنی های اطلاعاتی موفق شدند محل اختفای «پلنگ سیاه» در یکی از سوله های روستای نوری در اطراف منطقه خین عرب مشهد را شناسایی کنند. آنان در یک عملیات غافلگیرانه و با رعایت نکات امنیتی او را در حالی دستگیر کردند که فقط فریاد می زد «من به همه جرایم اعتراف می کنم فقط بگویید چه کسی مرا فروخته است؟! او را حتی در زندان هم می کشم!؟ براساس این گزارش، با انتقال گانگستر مخوف به پلیس آگاهی، دیگر همدستان او نیز در عملیات های جداگانه دستگیر شدند و راز دو قتل وحشتناک را فاش کردند. پس از تکمیل پرونده در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، مشخص شد که ریشه ماجرای قتل در بولوار امامیه مشهد به ارتباط خیابانی با یک زن جوان گره خورده است. شهاب در اعترافات خود از تیراندازی هولناک چند روز قبل از قتل برادرش پرده برداشت و گفت: من با زنی به نام الهام ارتباط داشتم و با او در جاده سنتو قرار گذاشته بودم، وقتی با تاکسی تلفنی به محل قرار رفتم ناگهان سرنشینان یک دستگاه پژو پارس به طرف من تیراندازی کردند که در این حادثه راننده تاکسی مجروح شد ولی روز بعد زمانی که با برادرم سوار پراید بودیم، ناگهان به خاطر همان کینه قبلی به طرف ما تیراندازی کردند که برادرم در آن حادثه به قتل رسید و من بعد از آشنایی با مهدی (پلنگ سیاه) ماجرا را برای او بازگو کردم و با هم نقشه قتل را کشیدیم. گزارش خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرا، پرونده مذکور به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد تا قضات نام آشنای دستگاه قضایی مشهد به این پرونده جنایی رسیدگی کنند. بنابراین جلسات محاکمه در حالی به ریاست قاضی علی موحدی راد و مستشاری قاضی محمد شجاع پور فدکی آغاز شد که «پلنگ سیاه» و همدستان وی در اولین جلسه محاکمه متوجه شدند هیچ راهی جز بیان حقیقت ماجرا ندارند و طفره رفتن های آنان از بیان جزئیات دو جنایت میدان تلویزیون چاره ساز نیست به همین دلیل گانگستر مخوف معروف به «پلنگ سیاه» مقابل میز عدالت نشست و همه جنایت های خود را با جزئیات تشریح کرد و سپس همدستان او نیز هرکدام به نقش خود در این جنایت وحشتناک اعتراف کردند. به گزارش اختصاصی خراسان، پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه در حضور اولیای دم و وکلای مدافع، درنهایت قضات با تجربه دادگاه وارد شور شدند و رای قاطعی را براساس موازین شرعی و قانونی صادر کردند، چرا که قضات زبده شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی همه ابعاد و زوایای این پرونده جنایی را با ذره بین علم و تخصص و تجربیات قضایی، مورد واکاوی دقیق قرار داده بودند. براساس این رای، «پلنگ سیاه» به اتهام ارتکاب قتل دو مرد مسلمان به دو بار قصاص نفس و به خاطر نگهداری اسلحه و مهمات جنگی به تحمل پنج سال زندان و برای ایراد صدمات غیرکشنده به پرداخت دیه و همچنین ضبط سلاح به نفع دولت محکوم شد. براساس رای قضات شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی «شهاب» (متهم دیگر) به خاطر معاونت در قتل به تحمل 25 سال زندان، حمل و نگهداری سلاح شکاری به شش ماه حبس و ضبط سلاح و از باب تتمیم مجازات به سه سال تبعید محکوم شد . دادگاه همچنین «میلاد» (راننده پراید) را نیز به تحمل 25 سال زندان به اتهام معاونت در قتل، یک سال زندان برای استفاده از پلاک غیر روی خودرو و دو سال تبعید محکوم کرد. همچنین حمید (یکی دیگر از اعضای باند گانگسترهای مخوف) به خاطر معاونت در قتل به تحمل 15 سال زندان و دو سال تبعید و مرتضی (متهم دیگر) با توجه به نقش کم رنگ وی در وقوع جنایت، به تحمل دو سال حبس محکوم شدند اما رای صادر شده از سوی دادگاه قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است. به گزارش خراسان ، رسیدگی به جرایم و جنایت های فرد 43 ساله معروف به «پلنگ سیاه» همچنان در شهرهای محل وقوع جرم در حال رسیدگی است. همچنین مشروح گفت و گوی خراسان با گانگستر معروف به پلنگ سیاه، 1397.03.12 با عنوان « معتاد به آدم کشی هستم» در صفحه ۷ بررسی حوادث منتشر شده است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روحانی سال 92 با ایده مرکزی تعامل با دنیا برای حل برون زای اصلی ترین مسائل اقتصاد ایران سکان اداره کشور را به دست گرفت. این مذاکرات اگرچه درنهایت منتج به توافق هسته ای شد و حتی برخی توفیقات مقطعی نظیر آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده ایران را (که تا 100 میلیارد دلار نیز اعلام شد) نیز به دنبال داشت، اما نتوانست مسئله مرکزی تجارت خارجی ایران یعنی ورود سرمایه گذاری های خارجی به کشور و توسعه تبادلات مالی با دنیا را حل کند.واقعیت این است که ایده مذاکرات نتوانست پا به پای تحولات بین المللی توسعه و تکامل یابد. به عنوان مثال، ایران در شرایطی پای به مذاکرات برداشتن تحریم نفتی توسط غرب گذاشت که آمریکا به سرعت در حال بی نیازی تاریخی خود از نفت خلیج فارس بود. بنابراین طبیعی است که مذاکرات آمریکا با ایران ارزش اقتصادی به معنای متعارف خود را برای غرب از دست داده باشد. این شد که از یک سو شاهد تمایل غرب برای بسط مذاکرات با ایران به سوی مسائل غیر اقتصادی هستیم و از سوی دیگر برخی کارشناسان نیز مذاکرات را در قالب پرونده های دیگر راهبردی آمریکا نظیر مهار چین بیان می کنند چرا که حضور ایران در جمع تامین کنندگان انرژی چین، موجب تنوع مبادی واردات انرژی این کشور می شود و این موضوع در چهارچوب تقابل چین و آمریکا، حائز اهمیت است.همه این اتفاقات در شرایطی رخ داد که تصور و نگاه دولت روحانی، عملاً همان نگاه به غرب با پارادایم توسعه ای قدیمی یعنی نقش تامین کنندگی ایران در قبال غرب بود. غافل از این که فرصت ها از جمله فرصت توسعه روابط کشاورزی با روسیه، توسعه روابط راهبردی با چین و همچنین توسعه مبادی ورود ارز به کشور از مسیر گسترش روابط اقتصادی بخش خصوصی با همسایگان در گذر است.عمق این عبرت تاریخی را می توان در آخرین گزارش وزارت امور خارجه به مجلس، درباره اجرای برجام مشاهده کرد که در آن آمده است: «... اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یک سو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمیشدند و در دوران سختی رهایمان نمیکردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایه دارانِ جهانی مواجه میشد.»
دولت روحانی در آغاز فعالیت با معضل رشد اقتصادی منفی و تورم سنگین مواجه بود، تورم 40 درصدی و رشد اقتصادی 2 درصد، به معنای حاکم شدن رکود تورمی بر اقتصاد ایران بود. لذا استراتژی خروج از رکود تورمی در دستور کار قرار گرفت و بسته ای مفصل برای این موضوع طراحی شد. در عمل اگرچه در مهار تورم، توفیق حاصل شد و نرخ تورم در سال 94 به مرز تک رقمی رسید اما رشد اقتصادی نیز صفر درصد شد. افت شدید قیمت نفت و معطل ماندن اقتصاد ایران به نتیجه مذاکرات و پس از آن امضا و اجرای برجام که فرایندی زمان بر بود ناگزیر اقتصاد ایران را در رکود نگه داشت. تداوم این وضعیت موجب شد تا در 12 مهر 94، چهار وزیر با ارسال نامه ای به رئیس جمهور، درباره تبدیل به رکود موجود به بحران و نارضایتی های اجتماعی هشدار دادند. در نهایت پس از این نامه، بسته مجددی برای خروج از رکود تدوین شد که شاید بتوان تنها ماحصل جدی آن را وام خودرو با نرخ سود و شرایط بازپرداخت مناسب و برنده آن را خودروسازان دانست. در نهایت بسته های خروج از رکود با اجرایی شدن برجام و رشد اقتصادی ناشی از آن بسته شد ولی رکود پس از خروج آمریکا از برجام نشان داد که تولید داخل تا چه اندازه در برابر فشارهای بیرونی آسیب پذیر است.
ایران دومین دارنده مخازن گازی و چهارمین دارنده نفت دنیاست و گستردگی میادین نفت و گاز در ایران باعث شده است تا برخی از این میادین با کشورهای همسایه مشترک باشد. در این زمینه کارنامه عملکرد دولت روحانی حاوی نکات مثبت و منفی توامان است.در بیان وجوه مثبت عملکرد دولت روحانی در قبال این میادین در وهله نخست باید به اتمام بحث هر چند به ظاهر پیش پا افتاده «یافتن پیمانکار برای برداشت از میادین مشترک» اشاره کرد. به گفته کرباسیان، مدیر عامل شرکت ملی نفت در 27 اردیبهشت امسال، پرونده میادین مشترک گازی ایران با امضای قرارداد توسعه میدان مشترک فرزاد ب بسته شده است و در میادین مشترک نفتی نیز در صورت موافقت شورای اقتصاد با دو قرارداد این مهم به انجام خواهد رسید.اما موضوع قابل توجه درخصوص میادین مشترک، سرعت یابی برداشت روزانه نسبت به کشورهای همسایه است. در این زمینه نیز گزارش های رسمی حاکی از این است که به عنوان مثال برای نخستین بار در سال 96، تولید روزانه گاز ایران در میدان پارس جنوبی (به عنوان بزرگ ترین میدان مشترک گازی جهان) از قطر پیش افتاد. در دولت های یازدهم و دوازدهم، تولید روزانه گاز ایران از این میدان مشترک 2.5 برابر شده است. بر این اساس ایران هم اکنون بیش از ۷۰۰ میلیون متر مکعب در روز گاز از این میدان مشترک برداشت می کند و این در حالی است که تولید قطر به ۶۰۰ میلیون متر مکعب در روز نیز نمی رسد. در مثالی دیگر همچنین می توان به پیشی گرفتن تولید روزانه نفت از میادین مشترک غرب کارون که بین ایران و عراق مشترک است اشاره کرد. این کار در سال 98 محقق شد و طی آن، ایران توانست در مقابل تولید روزانه 250 هزار بشکه ای عراق، روزانه بیش از ۴۰۰ هزار بشکه نفت از غرب کارون تولید کند.اما توسعه میادین مشترک در دولت روحانی حاوی جنبه های منفی نیز هست. از جمله این که سرعت توسعه برخی از این میادین با کندی قابل توجهی در دولت های یازدهم و دوازدهم مواجه شد و این تعلل ها، عدم النفع های سنگینی برای ایران به بار آورده است. گزارش خبرگزاری فارس در 2 خرداد امسال نشان می دهد که سرعت پیشرفت پروژه های پارس جنوبی در دولت یازدهم به یک سوم دولت دهم تقلیل یافت. یک شاهد مهم در این زمینه، تعلل هفت ساله! وزارت نفت برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی توسط شرکت فرانسوی توتال است. موضوعی که سالیانه 5 میلیارد دلار و در هفت سال 35 میلیارد دلار عدم النفع را برای ایران به همراه آورد. همچنین برخی گزارش ها از افت فشار گاز این میدان خبر می دهد و این موضوع (در صورت قطعیت) به همراه اتکای بالای گاز مصرفی کشور به این میدان و کندی توسعه میادین گازی دیگر، نگرانی ها در خصوص قطعی برق و گاز در کشور در سال های آینده را افزایش داده است.
وقتی صحبت از مدیریت ارزی به میان می آید، مجموعه ای از تدابیر برای رهایی وابستگی تجارت خارجی به دلار، انعقاد پیمان های پولی دو جانبه، توسعه مبادی ورود ارز به کشور، مدیریت واردات و رهایی آن از چنگ مافیای ضد تولید داخل، استفاده از سامانه های پیام رسان بانکی دو جانبه با کشورهای دیگر، مبارزه منطقی با سفته بازی ارز و از همه مهم تر منطقی کردن تعدیل نرخ ارز در بازار با پرهیز از سرکوب گری نرخ ارز و ارزپاشی مطرح می شود. در این زمینه، بررسی دوره های مدیریت بانک مرکزی بر بازار ارز در دهه های گذشته حاکی از این است که در سایه سیطره دولت بر بانک مرکزی و نیز ضعف های ساختاری دیگر، ملغمه ای از سوء تدبیرها با محوریت سرکوب نرخ ارز در سیاست های ارزی دولت وجود داشته است.
بحران بنزین در سال 90 با ورود بحث برانگیز بنزین پتروشیمی ها رد شد اما مهم ترین میراث مدیریت مصرف بنزین که در قالب کارت سوخت و سهمیه ماهیانه بنزین بود، در سال 94 با تصمیم دولت حذف شد. تصمیمی که همراه با تثبیت قیمت بنزین از سال 94 تا 98، منجر به رشد مصرف و قاچاق بنزین شد. به گونه ای که در سال 98، مصرف روزانه به 100 میلیون لیتر رسید و پالایشگاه ستاره خلیج فارس با وجود افتتاح 3 فاز آن و تولید روزانه 35 میلیون لیتر نتوانست خودکفایی ماندگاری را برای بنزین ایجاد کند. این در حالی بود که با بازگشت مجدد تحریم ها، نگرانی از تحریم بنزین و فلج شدن سیستم حمل و نقل، منجر به بازگشت کارت سوخت و افزایش قیمت بنزین شد. بامداد جمعه 28 آبان 98، بنزین دوباره سهمیه بندی شد و قیمت آن هم از هزار تومان به 1500 تومان برای سهمیه ماهیانه 60 لیتری و 3 هزار تومان برای بنزین آزاد افزایش یافت. این اقدام در شرایطی که تورم بالا و رکود در اقتصاد وجود داشت و در شرایطی که دولت هیچ اطلاع رسانی درباره آن انجام نداده بود با موجی از مخالفت ها و برخی اعتراضات خیابانی همراه شد و جمله معروف چند روز بعد روحانی که «خود من هم صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده است» بنزینی بر آتش اعتراضات بنزینی شد. به این ترتیب اقدامی که گزینه جایگزین بهتری نظیر اختصاص سهمیه به افراد به جای خودروها داشت، با بدترین نحوه اجرا و بدترین گزینه موجود به گونه ای اجرا شد که ضمن تبعات سیاسی و اجتماعی، امکان اصلاح مجدد قیمت در آینده را سخت کرد.
از اواخر سال 98، بورس روند صعودی شتابانی را در پیش گرفت. بخشی از این افزایش قیمت متناسب با رشد نرخ ارز در سال های 97 و 98 بود ولی دو اتفاق خاص از اواخر سال 98 توجه مردم را به بورس جلب کرد. عرضه سهام شرکت های دولتی به مردم و عرضه سهام شستا به عنوان بزرگ ترین بنگاه شبه دولتی در بورس، روند صعودی را شروع کرد. ادبیات دولتی ها این پیام را به مردم منتقل می کرد که از بورس حمایت می کنیم! حمایت از بورس در شرایطی که شاخص کل با سرعتی عجیب در حال رشد بود، به عموم مردم این اطمینان کاذب را می داد که دولت اجازه ریزش بازار را نمی دهد. به همین دلیل جمعی از اقتصاددانان هشدار دادند که بازار حبابی است و دولت نباید سیگنال بیمه گری بورس را بدهد اما شاخص کل پس از چهار برابر شدن طی پنج ماه و رسیدن به بالای 2 میلیون واحد با تکانه اختلاف وزارت اقتصاد و نفت بر سر عرضه صندوق پالایشی به سرعت ریخت و تا 1.1 میلیون واحد سقوط کرد. اگرچه حمایت های دولت و بازگشت بازار به روند معمول موجب شد تا شاخص کل روند صعودی تا کانال 1.3 میلیون واحد را در پیش بگیرد اما در هر حال اعتماد سهامداران به ویژه تازه وارد به بورس و دولت دچار لطمه شد و سرمایه بخش قابل توجهی از تازه واردان در این نوسان شدید سوخت. در این میان تنها دولت توانست بخشی از کسری بودجه خود را در این بازار جبران کند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«به خاطر سهلانگاری یک جوان الان عزادارم، نوهام را از دست دادم، دخترم دو ماه است به کما رفته...» مرد میانسال گویی تکرار چندباره این ماجرا موهایش را سفید کرده، مشتش را گره میکند و ادامه میدهد:« ظهر بود که دخترم به همراه همسرش و نوهام در مسیر برگشت از شاندیز به سمت مشهد بودند، حاشیه جاده حوالی ویرانی چشمشان به چند وانت که لوازمخانگی، میوه، لباس و... مانند جمعهبازار بساط کردهاند میخورد، کنار میزنند و در شانه خاکی به فاصله 10 متر از جاده اصلی توقف میکنند که یک صندلی خریداری کنند» چند لحظه سکوت میکند و به زمین خیره میشود و ادامه میدهد:« صندلی را خریداری میکنند و سوار خودرومیشوند اما گویی قسمت بود، پیاده میشوند که صندلی را عوض کنند، در همین حین صدای برخورد شدیدی به گوش میرسد، تنها صدای جیغ و فریاد به همراه گردوخاک فضا را پر میکند» مجدد چند لحظه سکوت میکند خودش را مچاله میکند و با بغض و خشم ادامه میدهد:« یک جوان که حین رانندگی تعادل نداشته است به همراه دوستانش با سرعت زیاد به پشت ال90 که چند متر قبلتر از ما توقف کرده بود میخورد، منحرف میشود و به جمعیتی که در حال خرید از وانتهای بساط کرده حاشیه جاده بودهاند برخورد میکند، چند نفر از جمله نوه خردسالم را راهی آن دنیا میکند و چند نفر را هم راهی بیمارستان... دخترم دو ماه است که به کما رفته...»
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
پرونده
باورتان میشود تولید نیسان آبی متوقف شود؟ اگر چشمهای شما را ببندند و در یک کشور نامشخص باز کنند میتوانید از تعداد زیاد بنز و بیامدبلیو حدس بزنید در آلمان هستید، یا از تعداد زیاد تویوتا میفهمید در کرهجنوبی هستید، امضای خیابانهای هر کشوری یک نوع خودرو است که در آن خیابانها بیشتر از بقیه به چشم میآید اما خیابانهای ایران در این سالها شاهد رفت و آمد خودروهای زیادی بوده، پیکان آمد و رفت، پراید کم و زیاد شده، اما چهره شاخص و ثابت خیابانهای ایران نیسان آبی بود. خودرویی که گاه مصداق این ترانه میشد قلدر، چهارشونه کشتی، پررو البته بهجای قرنیه لاستیک مشکی. نیسان آبی بخشی از هویت جالب خیابانهای ما بود، خودرویی که راه نمیداد، جسور بود، مثل هافبک وسط خشن تیمی که بازی را باخته و چیزی برای از دست دادن ندارد؛ برای همین از خطا کردن و کارت گرفتن نمیترسد. هیچ بازیکن ظریفی به همچین هافبک خشنی نزدیک نمیشود. نیسان آبی بازیکن خشن خیابانها بود. البته در این ماجرا پای اغراق و شوخی هم در میان بود. رانندههای نیسانهای آبی همیشه تیپیکال یک پدر خسته، یک رفیق با معرفت و یک مرد زحمتکش را داشتند. حتی گاهی محبوبیت مالک نیسان آبی روی دست هر کسی میزد. مثل روزهای عید. آنموقع بچههای کل فامیل دوست داشتند پشت وانت باشند و از این خانه به خانه بعدی بروند. پشت وانت، روی قابلمه زدن، دست و جیغ و شادی و ترمز راننده که باعث میشد همه روی هم بیفتند. حالا نیسان آبی به خاطرات میپیوندد. مدیرعامل شرکت سایپا گفته: «️تولید وانت زامیاد که همه آن را با نام نیسان آبی میشناسند تا پایان سال متوقف میشود و ️محصول پادراپلاس با توان فنی و امکانات بهروز جایگزین آن خواهد شد». حیف است با این همه خاطرهای که از نیسان آبی داریم این قدر راحت نادیدهاش بگیریم. پس این پرونده خاطرهبازی ماست با نیسان آبی، سلطان بامرام کوچه و خیابان.
شوخیهای متنیوتصویری با نیسانآبی
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.













.jpg)
