
تعداد بازدید : 70
اذناب آمریکا قابل ذکر نیستند

(صحیفه امام، ج13، ص: 222)

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 98
تاریخ شهدای جنگ تحمیلی در آینه آمار


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 60
نخستین دفاع پیروزمندانه، پس از 2 قرن
طی 200 سال گذشته، دفاع مقدس تنها نبرد بزرگی بود که در آن حتی یک وجب از خاک ایران از دست نرفت

قد علم کردن یک ملت
جنگ تحمیلی هشتساله، در 31 شهریور سال 1359 آغاز شد؛ درست در زمانی که کشور درگیر شرایط بحرانی روزهای پس از انقلاب بود. ارتش هنوز انسجام لازم را نداشت و درگیریهای سیاسی، مسئله دفاع از ایران را بغرنجتر میکرد. در این پیچیدگی سیاسی، گروهکهای معاند و منافق، برای ضربهزدن به نهال نوپای جمهوری اسلامی ایران از هیچ اقدامی، حتی دستخیانتدادن به دشمن بعثی، خودداری نمیکردند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهادهای نظامی و انتظامی کشور، هنوز تجربه لازم را برای ورود به چنین جنگ تمامعیاری نداشتند. این همان شرایطی بود که صدام را به طمع انداخت تا آتش یک جنگ ناجوانمردانه را علیه تمامیت ارضی ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی، به راه اندازد. روزهای نخست، خرمشهر سقوط کرد و آبادان به محاصره درآمد؛ اما ملت، با هدایت رهبرش، از زیر بار سنگین مشکلات کمر راست کرد و دفاع مقدس، با استواری مردان و زنان دلاور این مرز و بوم، تا شکست کامل دشمن بعثی و بیرونراندن بیگانه از خاک پاک ایران، ادامه یافت. در پایان این دفاع هشتساله، مرزهای ما حتی یکوجب تغییر نکرد و سودای اهریمنی تجزیه ایران و تصرف خوزستان که صدام در ذهن بیمارش میپروراند، در حد وهم و خیال باطل، باقی ماند.
به یاد روزگار ناخوش ایران
اما 200 سال قبل، حدود سال 1192 خورشیدی، هنگامی که دشمن از شمال به حریم مقدس کشور تاخت و قفقاز را اشغال کرد، حاکمان قاجار نتوانستند برای نجات میهن از چنگ دشمن تزاری، کاری انجام دهند. فتحعلیشاه قاجار که نسبت به موجودیت سلطنت خود بیمناک بود، خیلی زود حمایت از فرزند دلاورش عباسمیرزا را قطعکرد تا سپاه ایران، بهرغم دلاوریهای فرزندان میهن در اچمیازین و سپس جنگ باکو، به دلیل فقدان تدارکات، قافیه را ببازد و با وجود حضور مردم، ناچار به عقبنشینی شود و به دو قرارداد ننگین گلستان و ترکمانچای تندردهد. در دورههای بعد، حال ایران زارتر شد. محمدشاه در جنگ هرات شکست خورد و با فشار انگلیسیها، ناچار از محاصره آن دست کشید تا مقدمات جدایی افغانستان از ایران، طی دوران سلطنت ناصرالدینشاه قاجار فراهم شود. در دوران طولانی حکومت او، شکست جنگ مرو پیش آمد و پس از آن، قرارداد آخال و جدایی اراضی شمال رود اترک و خداحافظی همیشگی این مناطق از سرزمین مادریشان، ایران. در دوران مظفرالدینشاه، کار به جایی رسید که انگلیسیها در شرق ایران خطکش گذاشتند و بلوچستان را به دو قسمت تقسیم کردند؛ گلد اسمیت انگلیسی، هرچه خواست با مرزهای ایران کرد و قاجارها توان ایستادگی در برابر آن را نداشتند. در همین حال، بریتانیا مشغول تثبیت قدرت خود در جزایر و سواحل خلیجفارس بود و میکوشید با لطایفالحیل، بحرین و عمان را از ایران جداکند. اغتشاشی که در دوره مشروطیت پیش آمد، زمینه را برای اینکار فراهم کرد. در هیاهوی جنگجهانیاول، هرکدام از دولتهای متخاصم، از عثمانی و روس و انگلیس، بخشی از خاک ایران را عرصه تاخت و تاز خود کردند و کشور ما عملاً به چند منطقه نفوذ تقسیم شد و ملت، با وجود حمیت و غیرت، به دلیل فقدان رهبری با مسئولیت، نتوانست از پس دشمن برآید. در دوره پهلویاول، با وجود ادعاها و غرور کاذب رضاشاه، بلندیهای شمال غربی ایران به ترکیه واگذار شد تا دوستیها پایدار بماند! فاجعهبارتر از همه، هجوم متفقین به ایران در شهریور 1320 بود و اشغال کشور و البته، از هم پاشیدن ارتشی که قزاق پیر، آن همه پُزش را میداد. از آن سو، در دوره پهلویدوم، جدایی بحرین از ایران را رسمیت بخشیدند و آن را راهی برای پسگرفتن سه جزیره ایرانی خلیجفارس معرفی کردند! غافل از اینکه هم سه جزیره ایرانی بود و هم بحرین، جزئی از خاک میهن ما محسوب میشد. تمام این مصیبتها، طی سالهای طولانی دوقرن اخیر رقم خورد.
چگونه پیروزی رقم خورد؟
انقلاب اسلامی ایران، تنها نوع حکومت را در کشور ما دگرگون نکرد؛ اینجا، در ایران، نظامی مردمی مستقر شد که برخاسته از ملت بود و حراست و حفاظت از آن را هم، ملت برعهده داشت. راز آن دفاع جانانه و عقبراندن خصم، در حضور ملتی بود که به فرموده امام خمینی(ره)، مالک و صاحب حقیقی جمهوری اسلامی بودند. تولد بسیج، اتفاقی بیسابقه بود که در تاریخ ایران نمیتوان نظیری برای آن پیدا کرد؛ نهاد خودجوشی که از بطن مردم به وجود آمد و در نوک پیکان دفاع از تمامیت ارضی و استقلال میهن، سلحشورانه پایداری کرد و درخشید. میتوان گفت که تفاوت اساسی هشت سال دفاع مقدس با موارد مشابه تاریخی آن، طی 200 سال گذشته، مردمیبودن این دفاع است. نکته دیگری که نباید از منظر دور داشت، کاریزمای رهبری بزرگ و انقلابی است؛ خمینیبزرگ با شخصیت منحصربهفرد خود، محوری بود که شور ملت حول آن شکل گرفت و با شعور درآمیخت و شرف را بهتمامی، آشکار کرد. در پرتو رهبری داهیانه چون اویی، دفاع مقدس شاهد پیروزی را در آغوش کشید و پس از 200 سال حرمان و شکست، طعم شیرین پیروزی بر دشمن اشغالگر را بر کام ملت زجردیده ایران نشاند؛ آری، پس از 200 سال، ایران و ایرانی پیروز شد تا تاریخ پرغرور خود را دوباره بسازد و بماند و بر تارک هستی، پایدار باشد؛ طرفه اینجا بود که این پیروزی بزرگ، در جنگی رقم خورد که بیش از 60 کشور به حمایت همهجانبه دشمن اشغالگر پرداخته بودند و ما، در کشاکش این جدال ناجوانمردانه، تنها بودیم و این، ارزش پیروزی تاریخی ما را بیش از پیش میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 58
چراغ سبز آمریکا به صدام برای حمله شیمیایی به ایران
چگونه آمریکاییها، برای جلوگیری از پیروزیهای راهبردی رزمندگان اسلام در سال 1367، به رژیم بعث کمک کردند؟

بخش مهمی از این ناشناختهها، با نقش غرب و بهویژه آمریکا در حمایت از صدام در این نبرد نابرابر ارتباط دارد؛ آمریکاییها، بهویژه هنگامی که ارتش بعث نتوانست در برابر سلحشوری رزمندگان ایرانی مقاومت کند، ابتدا به صورت پنهان و سپس، آشکارا حجم حمایتهای تسلیحاتی و نظامی خود را به صدام افزایش دادند.
سال 2013 بود که اسناد مهم این رابطه، از بایگانیهای سیا خارج شد؛ «شین هریس» و «ماتیو.ام.اِید»، نویسندگان و تحلیلگران «فارین پالیسی»، در مقالهای به بررسی اطلاعات مندرج در این اسناد پرداختند؛ اسنادی که فاش میکرد آمریکاییها در حملات شیمیایی صدام به نیروهای ایرانی، اعم از نظامی و غیرنظامی و همچنین، مردم خودش، نقش داشته و در هدایت آن مؤثر بودهاست. آنچه در پی میآید، ترجمه مقاله این دو پژوهشگر است با عنوان CIA Files Prove America Helped Saddam as He Gassed Iran (پروندههای سیا ثابت میکند که آمریکا هنگام حملات شیمیایی به ایران، به صدام کمک کردهاست).
آمریکا به داد صدام رسید
دولت ایالات متحده، طی جنگ سوریه اعلام کرد که قصد دارد درباره حملات شیمیایی احتمالی در اطراف دمشق تحقیق کند. با اینحال، طبق اطلاعاتی که فارین پالیسی در اختیار دارد، یک نسل قبل، سازمانهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا از حملات شیمیایی با گاز اعصاب [علیه نیروهای ایرانی] اطلاع داشتند، اما کاری انجام ندادند. در سال 1988، طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق، آمریکاییها ازطریق تصاویر ماهوارهای متوجه شدند که نیروهای ایران، در تلاش هستند با رخنه در خطوط دفاعی عراق، یک پیروزی راهبردی به دست آورند. مقامات کاخ سفید، اطلاعات محل استقرار نیروهای ایرانی را به عراقیها دادند؛ [این در حالی بود] که دولتمردان آمریکا از قصد صدام برای استفاده از سلاحهای شیمیایی و بهویژه گاز سارین(یک عامل کُشنده اعصاب)، علیه نیروهای ایرانی، کاملاً باخبر بودند. اطلاعاتی که آمریکاییها در اختیار عراق قرار دادند، شامل نقشههای مربوط به تحرکات نیروهای ایرانی، قرارگاههای تدارکاتی آنها و همچنین، جزئیات مربوط به پدافند هوایی ارتش ایران بود. عراقیها در تمام چهار حمله اصلی خود، اوایل سال 1988 که در آن از گاز خردل و سارین [با گستردگی] استفاده کردند، کاملاً به تصاویر ماهوارهای و اطلاعات [راهبردی] آمریکاییها متکی بودند. این حملات [میتوانست] کفه جنگ را به نفع عراق تغییر دهد و ایران را وادار به قبول مذاکرات [مدنظر آمریکا] کند ... بااینحال، پیش از این هم عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده کردهبود و دولت ریگان هم از این اقدام، آگاهی کامل داشت؛ اما حرفی درباره آن نزد.
کاخ سفید از همه چیز خبر داشت
مقامات آمریکایی مدتها منکر اطلاع داشتن از حملات شیمیایی صدام بودند و اصرار داشتند که او، اصلاً به آنها اعلام نکردهاست که قصد استفاده از سلاحهای شیمیایی را دارد. اما سرهنگ بازنشسته نیروی هوایی، ریک فرانکونا که در زمان حملات شیمیایی سال 1988 وابسته نظامی آمریکا در بغداد بود، تصویری متفاوت را ارائه میکند. [او میگوید:] «عراقیها هیچوقت به ما نگفتند که قصد استفاده از گاز اعصاب را دارند؛ آنها مجبور نبودند؛ [چون] ما از قبل میدانستیم[!]» طبق اسناد سازمان سیا و مصاحبه مقامات نظامی و اطلاعاتی، مانند فرانکونا، ایالات متحده مدارک غیرقابل انکاری در اختیار داشت که نشان میداد صدام از سال 1983 به بعد، از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کردهاست. در آن زمان، مقامات ایرانی اتهام استفاده از این سلاحها را علیه عراقیها مطرح کردند؛ پروندهای در سازمان ملل تشکیل شد، اما در آن مدارکی که بتواند عراق را درگیر کند، وجود نداشت. [با اینحال، بیشتر مواردی که ایران در شکایت خود مطرح کرده بود،] در گزارشهای محرمانهای که به عالیترین مقامات اطلاعاتی آمریکا ارسال میشد، وجود داشت؛ اما سیا هیچ حرفی در این باره نزد. برخلاف جنجال آمریکا برای متهم کردن دولت سوریه به استفاده از سلاحهای شیمیایی، کاخ سفید سهدهه قبل از آن، با موضوع استفاده گسترده صدام از سلاحهای شیمیایی، با بیتفاوتی برخورد کرد. [واقعیت آن بود که] دولت آمریکا به این نتیجه رسیده بود که در صورت تغییر روند [جنگ به نفع ایران]، بهتر است بگذارد صدام به استفاده از سلاحهای شیمیایی علیه نیروهای ایرانی ادامه دهد؛ [آمریکاییها تصمیم داشتند که] حتی اگر قضیه به نحوی لو برود، آن را محکوم نکنند و سیا هم واکنشی نشان ندهد.
اسرار مدارک «کالج پارک»
[تا پیش از انتشار این اسناد] گمان میرفت که ایالاتمتحده در زمان حملات شیمیایی صدام به نیروهای ایرانی و مردم خودش، تنها مظنون به ارائه اطلاعات تاکتیکی به وی است؛ اما اسناد جدید که در بایگانی ملی «کالج پارک» در دسترس است ... جزئیات جدیدی درباره عمق و اندازه اطلاعات آمریکا در مورد چگونگی و حتی زمان استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق [را افشا میکند.] این اطلاعات نشان میدهد که مقامات آمریکایی به طور منظم در جریان حجم و مقیاس حملات شیمیایی با گاز اعصاب به ایرانیها، قرار داشتند و این، در واقع اعترافی ترسناک از سوی مقامات ایالاتمتحده درباره همکاری در وحشتناکترین حمله شیمیایی تاریخ بشر است. مقامات ارشد سیا، از جمله مدیر اطلاعات مرکزی، ویلیام.جی.کیسی، دوست نزدیک رونالد ریگان، در مورد محل کارخانههای مونتاژ سلاحهای شیمیایی عراق [اطلاعات کافی دریافت میکردند.] صدام در تلاش بود به اندازه کافی گاز خردل بسازد تا بتواند نیاز خط مقدم جبهه خود را تأمین کند. او در شُرُف خرید تجهیزات از ایتالیا بود تا بتواند سرعت تولید گلوله و بمبهای شیمیایی را افزایش دهد. افزون بر این، سیا کاملاً آگاه بود که عراق قصد دارد و میتواند از عامل اعصاب علیه سربازان ایرانی و غیرنظامیان استفاده کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 97
رمضان؛ بزرگترین عملیات زرهی پس از جنگ جهانی دوم


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 48
تاریخ پزشکی دفاع مقدس


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.