بیگانگان چگونه میراث باستانی ایران را غارت کردند؟
تاراجی که به چشم نمیآمد
یکی از تلخترین وقایع تاریخ معاصر ایران که معمولاً به آن توجه زیادی نمیشود، غارت آثار باستانی کشور ما توسط بیگانگان است. میراث فرهنگی ایران، به ویژه از اواسط دوره سلطنت ناصرالدینشاه، مورد توجه باستانشناسان اروپایی و دلالان عتیقه که عموماً یهودیان ثروتمند بودند، قرار گرفت. ژاک دمورگان، باستانشناس مشهور فرانسوی در این باره می نویسد: «تاریخ و تمدن و فرهنگ ریشهدار ایران، همواره مورد توجه کشورهای دیگـر، بـه ویـژه اروپایی بودهاست . در این میان، فـرانسویها نـخستین گامها را برای رسیدن بـه آثار تمدن ایران برداشتند. آن ها با ورود به این کشور و انعقاد قراردادهای متعدد، امتیازهای زیادی برای باستانشناسی در ایران کسب کردند. در سال ١٨٩٤ میلادی (١٣١٢ هجری قمـری) رنه دوبالوا، وزیر مختار و سفیر فرانسه موفق میشود قراردادی را با ناصرالدینشاه قاجار منعقد کند و بر اساس آن، امتیاز انحصاری تحقیقات باستانشناسی در سراسر ایران را به دست آورد. بر اساس ایـن قرارداد، فرانسویها حفاریهای خود را در شوش آغاز میکنند. در دوره مظفرالدین شاه نیز، پس از سفر شاه به پاریس در سـال ١٩٠٠ مـیلادی (١٣١٨هجری قمری)، قرارداد دیگری میان ایران و فرانسه منعقد میشود. به استناد ایـن قرارداد، کلیۀ اشیای مکشوف در شوش، به فرانسه تعلق میگیرد و دولت فرانسه فـقط بهای وزن فلزات قیمتی، مـثل طـلا و نقره را که طی حفریات کشف میشود، بـه خزانۀ دولت شاهنشاهی خواهد پرداخت و در مورد سایر نواحی ایران ، نیمی از اشیای مکشوف بـه دولت ایران و نیم دیگر به دولت فرانسه تعلق دارد.»
اولین مروجان فراماسونری در ایران چه کسانی بودند؟
فراماسونری اولین بار در دوره قاجار به ایران راه یافت. به نظر میرسد دانشجویان اعزامی به خارج، از نخستین مروجان اندیشه فراماسونری بودند. آنچه در پی میآید، دیدگاه سیدجلالالدین مدنی، نویسنده کتاب دوجلدی و مشهور تاریخ سیاسی معاصر ایران در این باره است: «این سازمان(فراماسونری)، از طریق هند به ایران راه یافت و دستگاه عظیم فراماسونری انگلیس، شبکه گستردهای در ایران پیدا کرد. گویا اولین ایرانی که به عضویت ماسونی درآمد، عسکرخان افشار ارومی از سران سپاه عباس میرزا در تبریز بود. وی دومین فرستاده ایران به فرانسه بود که در سال 1224 هـ.ق به ایران بازگشت. میرزا محمد صالح شیرازی که برای تحصیل در سال 1230 به انگلستان فرستاده شد، در دانشآموزی کوشا بود و به چند زبان آشنا شد، نخستین بار روزنامهای در ایران انتشار داد، وی در سفرنامهاش از مجمع فراموشخانه سخن گفته که چگونه به این مجمع پیوسته است.»