
روحانی: ما نوکر مردم هستیم
مردم: چهجوری به رئیسجمهورهامون بگیم ما نوکر نمیخوایم، رئیسجمهور میخواهیم؟!
استاندار تهران: خوشبختانه آمارها نشاندهنده کاهش میزان مرگ و میر سوانح جادهای است
دارکوب: عوضش تو سوانح دیگه جبران میکنیم!
روحانی: ترامپ جز نقض عهد و زیر پا گذاشتن معاهدات بینالمللی چه کرده است؟
ترامپ: توئیت های فارسیم رو نمی بینین؟!
وزیر علوم: به هیچ عنوان نباید امتحانات دانشگاهها لغو شود
دانشجویان: هرکی امتحانها رو لغو نمیکنه، جمع کنه بره!
وزیر کار: این که ۶۰ میلیون نفر مشمول دریافت بسته معیشتی شدهاند به معنی این نیست که دیگران ثروتمند و برخوردارند
دارکوب: به این معنیه که خوش شانستر و پیگیرتر بودن که این بسته رو گرفتن!
رئیس صداوسیما شخصیتی میانهرو دارد و تفکر سیاسیاش با چیزهایی که از تلویزیون پخش میشود مخالف است / ایران
بینندگان: پس برای این که حرص ما رو دربیارن این برنامهها رو پخش میکنن؟!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اوه اوه چی هفتهای ره پشت سر گذاشتِم. یعنی به اندازه سه هفته و 10 روز طول کیشید. جوری شده بود که تا بعد از نصف شب صفحههای خبری ره مخواندم و صبح که از خواب ورمخاستِم اول گوشیمه نگاه مکردم و کانالهای اخبار ره چک مکردم ببینِم باز چی خبره. یعنی وقتی صدای پیام گوشی میآمد مو و کاملیاخانم مثل فیلما به هم نگاه مکردم و مگفتِم: «یعنی چی خبر بدی مِتنه باشه؟»! حالا باز عیال قویه و خودشه کنترل مُکنه، مو که همیجور فیلمهای مربوط به هواپیما ره مدیدُم و شرشر اشک مریختُم! باز اشک که خوبه، ای روزای آخر یَگ تیکه فیلمهایی از بعضی برنامههای تلویزیون مدیدُم که انگار قشنگ ساخته شده بودن تا حرص آدمه دربیرَن.
هرچی بود تِموم رفت و ایشالا خدا صبر بده، ولی تو ای روزا خیلی چیزا ره خوب فهمیدُم. اول ای که خبرها ره از منابع رسمی گوش بدم و صبر کنِم تا همهچی معلوم بره بعد نتیجهگیری کنِم،بعدش ای که تو کاری که تخصص ندرِم حرف نزنِم و تز نِدم و نظریه نبافِم. اینا رم فهمیدُم که شب زودتر بخوابُم تا صبح زودتر بیدار برُم، گوشی ره کنار سرمان نذارِم، کنار لیوان آب هم نذارِم، اگه آب رِخت رو گوشی تعمیرگاه معتبر ببرِم، اگه جای مطمئن نبردم و یارو زد فاتحه گوشی ره خواند برِم از فروشگاههای شناختهشده گوشی بخرِم که ضمانت هم دشته بشه، گوشی چقدر گیرون رفته، هرچی هم پسانداز کرده بودم بری تعمیر دندونامان بدم بری خرید گوشی بازم کم میارِم و... و ای که وقتی مِرم بنزین بزنِم، مضربی از 3.99 بزنِم که الکی از سهمیهمان کم نره.
همه اینا ره تو همی هفتهای که گذشت فهمیدُم!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم
یا این که اقلا همه یکجا نخوریم!
ازبس که گران شد همه اقلام؛ بیا
نان سق بزنیم و مرغ حالا نخوریم!
***
برو کار میکن مگو چیست کار
اگرچه دگر هیچجا نیست کار
یکی گشته بیشغل و کار و بهجاش
دو مسئول دارند ده، بیست کار!
***
خیال انگیز و جانپرور چو بوی گل سراپایی
چه عطری میزنی عشقم؟ تشکر، گر بفرمایی!
برند ادکلنهایت مرا دیوانه کرد اما
تو با بوی دو جورابت همیشه مجلسآرایی!
بهار نژند

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

زهرا فرنیا| طنزپرداز
موانع ازدواج که یکی دوتا نیست! جدا از موانع مالی سر راه ازدواج جوونا، موانع سنتی و رسم و رسوم و اینها رو هم بذاریم کنار، خود خونوادهها مانع جدی محسوب میشن. کاملا اعتماد به نفس تشکیل زندگی رو ازت میگیرن. هی میخوان بهت القا کنن که نمیتونی ازدواج موفقی داشته باشی. یه سری تشبیه وجود داره که عملا هیچ ربطی به زندگی واقعی نداره ولی خب فراوون استفاده میشه. مثلا چند روز پیش تازه از بیرون اومدم بعد از کلی سروکله زدن با استادی که درس چهارواحدی رو 10داده، نه طبق قاعده ۱۶، در اتاقتو باز کردن میگن: «عه! چرا لباسات وسط اتاقته؟ کسی که الان لباساشو جمع نمیکنه، چطور زندگیشو جمع و جور کنه وقتی رفت خونه خودش؟»
هفته پیش غذا درست کردم، یه ذره ته گرفت. مامانم سریع گفت: «تو که حرارت غذا رو نمیتونی تنظیم کنی، چطور دو روز دیگه حرارت زندگیتو میزون نگه میداری؟» یا یه ذره نمک زیاد توی غذا ریختم، سریع گفتن: «کسی که الان نمک زیاد توی غذاش میریزه...» گفتم: «چی؟ دو روز دیگه خونه خودش غذاهاش شور میشه شوهرش بهخاطر همین مسئله ولش میکنه؟» گفتن: «نه! نمک استعاره از خیلی چیزاست. یعنی دو روز دیگه شورشو درمیاری توی زندگیت!»
الان هم یه مدته گل و گیاها رو سپردن دست من که تمرین بشه برای فرزندپروریم در آینده. تا یه ذره پژمرده میشه، میگن رسیدگی نکردی! هرچی میگم: «گیاه فقط آب لازم نداره، گلاب تو صورتتون کود میخواد، نور میخواد. وقتی ما یه پنجره آفتابخور درست توی خونه نداریم، شما هم گل رو عین مجسمه گذاشتین وسط خونه، چه توقعی دارین؟» فقط در جواب میگن: «زندگی سخته باید توی همین شرایط بتونی دووم بیاری» بابا لااقل هی نرین گل بخرین به این سیستم اضافه کنین، دیگه روی اون یه مورد که باید خودم یه کنترلی داشته باشم در آینده! اینجاش که میشه دیگه بهنظر میرسه اهمیت تشبیه رنگ میبازه و میگن: «گلتو آب بده بابا!»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.