
تعداد بازدید : 698
هووی پولدار!
چشمانم پر از اشک و قلبم آکنده از آه وناله است قدرت تصمیم گیری را از دست داده ام و در یافتن راهی که زندگی ام را نجات بدهم مستاصل مانده ام اکنون سه سال از روزی می گذرد که همسرم مرا با سه فرزند قد و نیم قد ترک کرده و عاشق یک زن پولدار شده است. دیگر توان اداره زندگی را ندارم و ...
زن 35 ساله در حالی که دادخواست ترک انفاق را روی میز مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد می گذاشت با چهره ای غم گرفته به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: تازه دیپلم گرفته بودم که یکی از بستگانم به خواستگاری ام آمد ازدواج فامیلی در میان خانواده های ما تقریبا یک رسم عادی بود. به همین دلیل مدتی بعد خواهرم نیز با پسرخاله همسرم ازدواج کرد. خلاصه من در سن 19 سالگی پای سفره عقد نشستم و عاشقانه به خواستگاری «منوچهر» پاسخ مثبت دادم. در حالی که همسرم کارگر ساده ای در میدان بار بود او را ترغیب به ادامه تحصیل کردم انگیزه هایی را در همسرم برانگیختم و خودم مسئولیت های بیشتری را به گردن گرفتم تا همسرم به درس و مدرسه اش برسد. در نهایت او بعد از تحصیل در مقطع راهنمایی وارد دبیرستان شد و مدرک دیپلم را گرفت در این سال ها من و همسرم در منزل پدرم سکونت داشتیم تا اجاره خانه نپردازیم و بتوانیم سرمایه ای برای آینده پس انداز کنیم. در این میان همسرم نیز در یکی از بخش های امدادی بهزیستی مشغول کار شد و زندگی ما روز به روز بهتر می شد. در این سال ها صاحب یک دختر و دو پسر شدم ولی این روزهای سخت خیلی زود با خرید یک منزل اقساطی به پایان رسید و ما در سال 90 صاحبخانه شدیم اگرچه مبلغ زیادی پدرشوهرم کمک کرد ولی بالاخره به زندگی عاشقانه خودمان در منزل حاشیه شهر ادامه دادیم. با وجود این همسرم توانایی پرداخت اقساط را نداشت و هر بار بخشی از طلاهای مرا برای پرداخت اقساط خانه می فروخت تا جایی که آخرین بار گوشواره هایم را به زور بیرون کشید و بدهی اش را پرداخت کرد. با آن که از این رفتارهای او دلخور بودم ولی باز هم نگران آینده نبودم و خودم را قانع می کردم که روزی این سختی ها نیز به پایان می رسد.
در همین شرایط بود که منوچهر بعد از 10 سال زندگی مشترک تصمیم گرفت مرا به یک مسافرت تفریحی ببرد. آن جا بود که به تماس های پنهانی تلفنی اش مشکوک شدم و تازه فهمیدم که با زن دیگری ارتباط دارد و خودروی پژو 206 که مدعی بود آن را برای مسافرت از یکی از دوستانش به امانت گرفته، متعلق به همان زن غریبه است. از روزی که متوجه این ارتباط شدم دیگر نتوانستم موضوع را تحمل کنم. ماجرا را برای بستگان همسرم بازگو کردم ولی خیلی زود مشخص شد که منوچهر آن زن پولدار را به عقد خودش درآورده و با او زندگی می کند. آن زن با پول هایش همسرم را از من دور کرد. به طوری که سرمایه ای را نیز در اختیارش گذاشت و او دیگر به کلی من و فرزندانم را رها کرد و نزد آن زن رفت. بستگان همسرم خیلی او را نصیحت کردند که مسیر اشتباهی را می رود و خسارت های روحی و روانی شدیدی به فرزندانش وارد می کند ولی گوش او بدهکار این گونه نصیحت ها نبود و چنان شیفته آن زن پولدار شده بود که دیگر به فرزندانش نیز توجهی نمی کرد. در این میان همسرم برخی از شب ها آن هم به بهانه شیفت کاری و به صورت پنهانی به خانه من می آمد. چرا که آن زن اجازه نمیداد او شب ها را در جای دیگری به سر ببرد. از آن روز به بعد همسرم دیگر مخارج زندگی مرا نمی داد و من مجبور بودم به پدر بازنشستهام پناه ببرم. پدرم نیز با حقوق اندک بازنشستگی مخارج زندگی من و فرزندانم را پرداخت می کرد. شوهر خواهرم و دیگر بستگان با همسرم قطع ارتباط کردند تا شاید متوجه اشتباهش شود و به کنار فرزندانش بازگردد ولی با گذشت سه سال از آن ماجرا او نه تنها آن زن را رها نکرد بلکه دیگر سراغی از من و فرزندانش نگرفت. دیگر چاره ای برایم باقی نمانده بود که به ناچار تصمیم به شکایت از او گرفتم در حالی که به هیچ وجه حاضر به گرفتن طلاق نیستم و نمی خواهم آینده فرزندانم را نابود کنم اما از سوی دیگر هم قدرت رویارویی با زنی را ندارم که آشیانه 13 ساله مرا ویران کرد. به گونه ای که باید پنهانی همسر شرعی خودم را ملاقات کنم و ...
شایان ذکر است، به دستور سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) پرونده این زوج جوان در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری و زیرنظر سرگرد سعیدی فر مورد بررسی کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 180
سرزمین رستم پنجه در پنجه سیل
استاندار :سیل زدگان سیستان و بلوچستان نیاز به حمایت ملی دارند
سیستان و بلوچستان سرزمین رستم دستان و سرزمین مردمان صمیمی و سختکوش از چند روز گذشته که به طور طبیعی عمده توجهات به ماجرای سقوط تلخ هواپیمای اوکراینی معطوف بود در سکوت و غربت با سیل دست و پنجه نرم می کند . در جنوب سیستانوبلوچستان ۱۳ شهرستان درگیر سیلاب شدند و راه ارتباطی بیش از 500 روستا قطع شده است که امدادرسانی در این مناطق توسط امدادگران هلال احمر و نیروهای جهادی ، سپاه ، ارتش و ... ادامه دارد. ارتفاع آب در مناطق سیلزده روستایی استان سیستانو بلوچستان تا ۸ متر هم رسیده و در خیلی از جاها تردد فقط با قایق امکانپذیر است، راههای زمینی مسدود شدهاند و بالگردها به دلیل شرایط جوی بهسختی اجازه پرواز پیدا میکنند، مشکلات بسیاری برای مردم بهوجود آمده است؛ برخلاف خوزستان که به دلیل وجود چندین سد امکان کاستن سرعت سیل بود اما در سیستان و بلوچستان رودخانه هایی جاری شده اند که ۵ دهه است خشک بوده یا نهایت در اندازه بسیار معمولی سیلاب داشته اند در همین حال حتی بر اثر بارش بیسابقه باران در سیستانوبلوچستان، آب سه سد سرریز شده است. هر چه از پایان فعالیت قویترین سامانه بارشی امسال در سیستان و بلوچستان میگذرد عمق خسارات سیل بیشاز پیش خود را نشان میدهد و ضرورت ارسال سریع تر و بیشتر کمک ها و تلاشهای امدادگران به سیلزدگان دو چندان شده است.سیلی که از بارشهای قویترین سامانه بارشی سال جدید رخ داد و با وجود پایان یافتن بارش ها هنوز تبعات آن ادامه دارد. میزان خسارات آن قدر زیاد است که هم اکنون بیشاز سه هزار و ۵۰۰ نفر در حال امدادرسانی به سیل زدگان سیستان و بلوچستان هستند.حجم سیلاب سرگردان در مناطق سیل زده با گذشت بیش از یک شبانه روز از پایان یافتن بارندگیها به قدری زیاد است که در برخی نقاط تنها از طریق هوایی می توان امداد رسانی کرد. درهمین حال، رئیس جمهور در تماس تلفنی با "احمد علی موهبتی" استاندار سیستان و بلوچستان از مسائل و مشکلات این استان در پی بارش های شدید و وقوع سیل مطلع شد و دستورات لازم را برای تسریع در روند امدادرسانی صادر کرد.
استاندار :سیل زدگان سیستان وبلوچستان نیاز به حمایت ملی دارند
به گفته موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان قطع محورهای ارتباطی ۵۰۰ روستا، بسته شدن ۲۶ محور ارتباطی فرعی، قطع برق ۱۳۰ روستا، از مدار خارج شدن شبکه توزیع آب آشامیدنی ۳۰۰ روستا در مناطق مرکزی و جنوبی، آسیب شدید به بخش کشاورزی از جمله باغ های موز و مزارع در شهرستانهای کنارک، چابهار و دلگان، قطع شبکه ارتباط تلفنی در شهرستانهای نیکشهر، فنوج، بخشهایی از دلگان، سرباز، کنارک، قصرقند و همچنین آب گرفتگی معابر و منازل مسکونی در مناطق شهری و روستایی از جمله آسیبهای وارد آمده به مناطق سیل زده این استان است.وی افزود : سیل زدگان در مناطق جنوبی استان با توجه به حجم بالای بارشها، وقوع سیلاب، زیر آب رفتن خانههای روستایی و اراضی کشاورزی و بیخانمان شدن خانوارها به حمایت ملی برای جبران خسارتها نیاز دارند. موهبتی در بازدید از مناطق سیل زده چابهار و نقاط جنوبی سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: به بالگرد، قایق، مواد غذایی، آب و لوازم بهداشتی و کمکهای امدادی نیاز است که بر حسب پیگیریها استان های معین و ستاد مدیریت بحران کشور پای کار می آیند.
حتی برای خرید نان نمی توانیم از خانه خارج شویم
عبداللهی یکی از ساکنان روستای دج از دهستان پیرسهراب در بخش مرکزی چابهار میگوید: تمام راههای روستاهای اطراف بسته شده، مردم اسیر شدهاند و نمیتوانند حتی برای خرید نان از خانههایشان بیرون بیایند. اینترنت مرتب قطع و وصل می شود میترسیم کار به جایی برسد که دستمان از همه جا کوتاه شود و همین اندک راه ارتباطی ما برای درخواست کمک نیز قطع شود.
وی می افزاید: نیروهای هلال احمر به روستاها آمدند اما کاری از دستشان بر نمیآید و تجهیزاتشان کامل نیست و به سختی در آب تردد میکنند.رئیسی یکی از کشاورزان روستای عورکی از توابع دشتیاری هم می گوید: دام و خانههای کپریمان در آب نابود شده، تمام زندگیام با همین چهار بز و گوسفند می گذشت که حالا لاشههای بیجانشان روی زمین افتاده و ماهم آوارهایم. دستم از دنیا کوتاه شده و وسیلهای برای زندگی نداریم.
نماینده زابل: سیل سیستان وبلوچستان قابل پیشبینی بود
در این میان نماینده مردم زابل در مجلس گفت: سیل استان سیستان و بلوچستان قابل پیشبینی بود، چنان که این سیل به دلیل نبود زیرساخت مناسب اتفاق افتاد.تسنیم نوشت: حبیبا... دهمرده نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز(دوشنبه، ۲۳ دی) پارلمان، گفت که سیل استان سیستان و بلوچستان قابل پیشبینی بود، چنان که این سیل به دلیل نبود زیرساخت مناسب اتفاق افتاد.وی با انتقاد از عملکرد وزرای کشور، نیرو و استاندار سیستان و بلوچستان، افزود: از آن جایی که در اوایل امسال استان سیستان و بلوچستان دچار سیل شد، در ستاد مدیریت بحران مقرر شد که رودخانهها، لایروبی شود اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته که این امر بیانگر این است که پیشگیری معنایی ندارد.
با بلندگو اطلاع داده بودیم !
عباسعلی ارجمندی مدیرکل مدیریت بحران استان نظر دیگری دارد. وی با اشاره به وقوع سیلاب در این استان گفت: در طول 30 سال اخیر این حجم از بارش در استان بیسابقه بوده است. با توجه به اعلام سازمان هواشناسی مجموعه مدیریت بحران قبل از آغاز بارش باران اطلاعرسانی در خصوص وقوع سیل را انجام داده بود، به گونهای که با بلندگو در بسیاری از روستاها اطلاعرسانی شده بود. در این میان فرماندار دلگان گفت: بارش های سنگین و سیلابی سبب وارد شدن خسارت های فراوانی به مردم این منطقه شده و با توجه به فقر و محرومیت شدید مردم منطقه، دارایی بسیاری از آنان را آب برده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تعداد بازدید : 716
مرگ تلخ اسیدپاش!
سجادپور- زن صیغه ای که سه سال قبل شوهرش را با اسیدپاشی به قتل رساند، هفته گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد و طعم مرگ تلخ را چشید! به گزارش اختصاصی خراسان، نوزدهم اردیبهشت سال 95، ماجرای یک اسیدپاشی هولناک هنگامی در بیسیم نیروهای امدادی و پلیس پیچید که اهالی بولوار توس مشهد از درگیری وحشتناک یک زوج جوان در منزل مسکونی خبر دادند. به دنبال دریافت این خبر، خودروی اورژانس 115 آژیرکشان وارد خیابان محل درگیری شد و نیروهای امدادی به یاری این زوج شتافتند.
مرد 45 ساله که اسید سراسر پیکرش را سوزانده بود، در حالت نیمه بیهوش قرار داشت و از شدت سوزش وحشتناک ناشی از اسیدپاشی توانایی سخن گفتن هم نداشت اما زن جوان که مقدار اندکی از اسید در زمان درگیری روی او پاشیده بود، وضعیت مناسبی داشت و به خاطر احساس سوزش ناله می کرد!
گزارش خراسان حاکی است، نیروهای اورژانس بلافاصله مصدومان حادثه تلخ اسیدپاشی را به بیمارستان رضوی مشهد انتقال دادند ولی مرد 45 ساله که حدود 90 درصد از اندام های بدنش دچار سوختگی شدید با اسید شده بود در آستانه مرگ قرار داشت. از سوی دیگر بررسی های مقدماتی نیروهای انتظامی در محل وقوع این حادثه تاسف بار بیانگر آن بود که زن 32 ساله از مدتی قبل به عقد موقت «جواد- ع» درآمده است اما آن ها به دلیل برخی مشکلات با یکدیگر دچار اختلافات خانوادگی شده اند به طوری که اختلافات آنان شدت گرفته و پرونده ای نیز در مراکز انتظامی دارند.
به همین دلیل ماجرای اسیدپاشی به خاطر اختلافات خانوادگی درحالی مطرح شد که با دستور قضایی زن جوان به عنوان مظنون اصلی اسیدپاشی تحت تعقیب قرار گرفت. بنابر گزارش خراسان، با وجود این تلاش کادر درمانی برای نجات جان مرد 45 ساله به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از سوختگی شدید با اسید جان سپرد. این گونه بود که پرونده اسیدپاشی زن صیغه ای رنگ جنایی گرفت و گروه ویژهای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به فرماندهی سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) تحقیقات گسترده ای را زیرنظر مقام قضایی آغاز کردند. اگرچه «سارا- م» (متهم به قتل) در ابتدای بازجویی ها هرگونه دخالت خود را در ماجرای اسیدپاشی انکار می کرد اما در نهایت وقتی در برابر اسناد و شواهد دقیق قرار گرفت، همه راه های گریز را بسته دید و به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم کارمان به مشاجره و درگیری کشید در این هنگام من که به شدت عصبانی شده بودم کنترلم را از دست دادم و از درون انباری منزل ظرف حاوی اسیدی را برداشتم که شوهرم مدتی قبل آن را خریده و داخل انباری گذاشته بود! دیگر نفهمیدم چه کار می کنم در همان حالت عصبانیت ظرف اسید را روی شوهرم خالی کردم که مقدار کمی از آن هم روی دست و پای خودم ریخت!
این گزارش حاکی است، به دنبال اعترافات صریح این زن 32 ساله، صحنه اسیدپاشی در حضور مقام قضایی بازسازی شد و بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این پرونده جنایی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی مجتبی علیزاده (رئیس وقت شعبه پنجم) مورد رسیدگی قضایی قرار گرفت و زن جوان پای میز محاکمه نشست. پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه و بیان دفاعیات متهم و همچنین وکیل مدافع وی، قضات باتجربه دادگاه کیفری یک پس از مشورت های قضایی، رای و قصاص با طناب دار دادند. اما رای صادر شده مورد اعتراض متهم قرار گرفت و این پرونده برای طی دیگر مراحل دادرسی به شعبه 39 دیوان عالی کشور ارجاع شد. با وجود این قضات دیوان عالی نیز رای صادر شده را مطابق موازین قانونی و شرعی تشخیص دادند و آن را تایید کردند. به گزارش خراسان، با ارسال این پرونده جنایی به یکی از شعبه های اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دیگر مراحل قانونی برای اجرای حکم طی شد تا این که هفته گذشته و با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، این زن که دیگر 35 ساله شده بود در حالی پای چوبه دار رفت که تلاش ها برای گذشت اولیای دم به نتیجه نرسید و «سارا-م» با نظارت قاضی زرگر (قاضی باتجربه اجرای احکام دادسرا) و با حضور مقامات مسئول در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد تا سرنوشت و مرگ تلخ یک قاتل، درس عبرتی برای دیگر افرادی باشد که هنگام عصبانیت دست به این گونه جرایم وحشتناک می زنند و شیشه عمر دیگران را می شکنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)
آخرین اخبار
پربیننده ترین
حرف مردم