
حکم شلاق و تبعید پسر شیطان صفت که دختر جوان را با وعده ازدواج فریب داده و در خانه شان به تله انداخته بود در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.
همزمان حکم تبرئه پسر دیگری که دختری را آزار داده بود و با دروغ گویی از مجازات تبرئه شده بود، با ارائه مدارک جدید از سوی دختر جوان در دیوان عالی کشور نقض شد تا وی بار دیگر محاکمه شود.
وعده وسوسه آمیز شیطان
امین 27 ساله، تابستان سال ۹۷ با وعده ازدواج یک دختر ۲۲ ساله به نام سمیرا را به خانه پدری اش در پاکدشت کشاند و وی را آزار داد.
دختر جوان که به کلانتری ۱۴۴ امیر حصار پاکدشت رفته بود در تشریح شکایتش با گریه به ماموران گفت: چندی پیش در فضای مجازی با امین آشنا شدم. پس از مدتی او به من ابراز علاقه کرد و گفت قصد ازدواج دارد.
وی ادامه داد: پسر خوبی بود. اصلا تصور نمی کردم دروغ گو و فریبکار باشد. من چند بار به ملاقات امین رفتم او مرتب ابراز محبت می کرد و از آینده می گفت. امین من را فرشته زندگی اش می دانست به طوری که باور کردم می توانم با او خوشبخت باشم.
دختر گریان گفت:من به او اعتماد داشتم تا این که آخرین بار به بهانه صحبت درباره ازدواج مرا به خانه شان کشید. وقتی داخل خانه شدیم، دیدم هیچکس نیست و برخلاف همیشه امین رفتار محترمانه ای ندارد. متوجه شدم او حال طبیعی ندارد. خواستم خانه را ترک کنیم که ناگهان به سمتم حمله ور شد. وقتی دیدم نیت پلیدی دارد به التماس افتادم اما انگار همان پسر مهربانی نبود که می شناختم اش! امین بدون توجه به التماس ها و گریه هایی که از ترس می کردم، من را آزار داد و بعد از خانه بیرون انداخت.
با تشکیل پرونده، این دختر با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی و با تایید اظهارات وی از سوی کارشناسان پزشکی قانونی دستور بازداشت مرد شیطان صفت هم صادر شد.
ماموران پلیس خیلی زود امین را ردیابی و بازداشت کردند. وی در بازجویی ها ادعای بی گناهی کرد و گفت که دختر جوان با میل خودش به خانه وی رفته است.
پسرجوان در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و درحالی که دختر جوان ادعا می کرد تمایلی درکار نبوده و او فریب خورده است و نظریه پزشکی قانونی هم نشان می داد نوع رابطه به عنف بوده است، امین از سوی قضات دادگاه به ۱۰۰ ضربه شلاق و یک سال تبعید به شهری دورافتاده محکوم شد.
امین در این مرحله به حکم اعتراض کرد و پرونده روی میز قضات شعبه ۲۴ دیوان عالی کشورقرار گرفت. آن ها پس از بررسی های تخصصی مجازات امین را تایید کردند و قابل اجرا دانستند.
شیطان سرخه حصار
مردی شیطان صفت با اغفال دختری او را در پارک سرخه حصار تهران هدف نیت شیطانی خود قرار داد.
حکم تبرئه این پسر شوم که متهم بود دختر 23ساله ای به نام پریا را به پارک سرخه حصار برده و وی را آزار داده است از سوی قضات دیوان عالی کشور نقض شد تا وی بار دیگر محاکمه شود.
هشتم اسفند ماه سال ۹۷ پریا همراه مادرش به کلانتری ۱۲۸ تهراننو رفت و از پسری به نام سپهر شکایت کرد.
وی گفت: مدتی قبل با سپهر در خیابان آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد. یک ماه از آشنایی ما گذاشته بود که او در میدان پروین با موتور سیکلت دنبالم آمد تا برای تفریح به پارک سرخه حصار برویم.
پریا گفت: این دوستی برای آینده مشترک بود و من با اعتمادی که به سپهر داشتم سوار بر موتورسیکلت اش شدم و با هم به پارک سرخه حصار رفتیم. در آن جا متوجه شدم سپهر از مسیر اصلی منحرف شده است و به سمت درختان خلوت می رود. وقتی اعتراض کردم، او گفت مشکلی نیست، نترس تا این که در گوشه ای توقف کرد. اصلا تصور نمی کردم قصدش شیطانی باشد تا این که به سمت من آمد. به التماس افتادم اما فایده ای نداشت. او به من تجاوز و گریان رهایم کرد.
با این شکایت، پسر جوان بازداشت شد. وی ادعا کرد چون از ازدواج با دختر جوان منصرف شده پریا چنین شکایتی را علیه وی مطرح کرده است.
در پایان جلسه، قضات سپهر را تبرئه کردند و حکم صادر شده با اعتراض پریا در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار دارد.
دختر جوان در این مرحله گفت: سپهر مرا به دام شیطانی اش انداخت و آزارم داد اما حالا با دروغ هایی که در دادگاه مطرح کرده تبرئه شده است. این ماجرا تاثیر بدی بر روحیه ام گذاشته است و آینده سیاهی در انتظارم است.
دختر جوان پالتویی را ارائه داد که حرف هایش را تایید می کرد. با انجام آزمایش های تخصصی روی این پالتو، پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد دختر جوان تحت آزار سپهر قرار گرفته است.
با این مدرک، قضات دیوان عالی کشور حکم تبرئه سپهر را شکستند تا وی بار دیگر در برابر اتهام شیطانی اش از خود دفاع کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

زن جوان در سناریوی مرموزی با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داد. ساعت 18:46 سه شنبه 3 دی امسال، زن جوانی که با مرگ دست و پنجه نرم می کرد، از پاکدشت به بیمارستانی در تهران منتقل و تلاش پزشکان برای نجات جان این زن جوان آغاز شد. بررسی های ابتدایی نشان از آن داشت که زن جوان قرص برنج خورده است و تلاش پزشکان به نتیجه نرسید و این زن روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت. شوهر این زن که در بیمارستان حضور داشت از سوی ماموران کلانتری 112 ابوسعید هدف تحقیق قرار گرفت و گفت: من با همسرم اختلاف داشتم وعصر سه شنبه اختلافات ما بالا گرفت و همسرم بعد از این ماجرا اقدام به خوردن قرص برنج کرد که ناگهان حالش بد شد و او را به بیمارستان رساندم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ردپای 2 زن
ماموران جنایی پایتخت، تجسس های میدانی را در صحنه جرم آغاز کردند و در نخستین پلان تحقیقات مشخص شد، دو زن که از دوستان همسر مرتضی هستند، آخرین نفراتی بوده اند که مرد جوان را ملاقات کرده اند و به همین دلیل دو زن جوان دستگیر شدند. دو زن جوان پس از دستگیری ابتدا سعی داشتند خود را بی گناه معرفی کنند اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفتند، ادعا کردند که مرتضی قصد داشته آن ها را مورد آزار قرار دهد و به ناچار دست به قتل زده اند. این ادعاها در حالی بود که تیم پلیسی در تجسس های فنی و اطلاعاتی ردپای دو پسر جوان را نیز که در این پرونده نقش داشتند به دست آوردند. با راهنمایی دو زن جوان جعفر و زهیر نیز شناسایی و در یک عملیات پلیسی دستگیر شدند. کارآگاهان در این مرحله پی بردند که همسر مرتضی با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی مردم و برگزاری جلسات ظاهری دینی به فریب دادن چند زن و مرد اقدام کرده و در ادامه دستور قتل شوهرش را به مریدان خود داده است. ماموران در ادامه اطلاع پیدا کردند که زن مرتضی که سکینه نام دارد با یک مرد عرب در ارتباط است و به خاطر اختلافاتی که با شوهرش داشته، دستور این قتل را به دو تن از شاگردانش صادر کرده است که همین سرنخ ها کافی بود تا سکینه نیز در این پرونده دستگیر شود.
دادگاه کیفری
بعد از کامل شدن پرونده و صدور کیفرخواست برای جعفر، زهیر،تهمینه، معصومه و سکینه جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. جعفر که متهم ردیف اول و قاتل مرتضی است، در ابتدا پشت تریبون دفاع قرار گرفت و گفت: قبول دارم که مرتضی را هدف ضربات چاقو قرار دادم اما مطمئن نیستم که مرتضی با ضربات چاقوی من کشته شده باشد، چون وقتی برای آتش زدن جسد رفته بودم هنوز زنده بود. وی افزود: تهمینه معلم خواهرم بود. او زن بسیار خوب و با ایمانی است و روی خواهرم تاثیر زیادی گذاشته بود و چون رفتار او روی من هم تاثیر گذاشته بود هر حرفی را می زد، می پذیرفتم. چند روز قبل از حادثه تهمینه با من تماس گرفت و ادعا کرد که یک مرد در برابر چشمان خانواده اش رفتار شرم آوری با زنان غریبه دارد و باید کشته شود. وقتی پیشنهاد قتل را به من داد، خیلی راحت حرفش را پذیرفتم. جعفر ادامه داد: تهمینه به من گفت که مرتضی خانواده اش را اذیت می کند و مهدورالدم است و من هم تصمیم گرفتم حکم الهی را اجرا کنم و برای اجرای نقشه ام از مرتضی کمک خواستم. قاتل جوان گفت: روز قتل به همراه زهیر به خانه مرتضی رفتم و او را به قتل رساندیم اما فردای آن روز تهمینه با من تماس گرفت و خواست دوباره به محل قتل بازگردیم و جسد را آتش بزنیم که من این کار را انجام دادم. پس از اعتراف جعفر و زهیر به قتل، متهم ردیف سوم که تهمینه است در جایگاه قرار گرفت و گفت: من فریب سکینه را خوردم، او ادعا می کرد با بزرگان دین در ارتباط است. سکینه با رفتارهایش باعث شده بود همه اطرافیانش مرید او شوند و به نزدیکانش لقب مخصوص اعطا می کرد. بعد از مدتی سکینه مرا از نزدیکان خودش محسوب کرد که از این موضوع خیلی خوشحال شدم. وی افزود: سکینه با من درددل می کرد. وقتی شنیدم شوهرش با زنان دیگر رابطه دارد و مفسد فی الارض است، حرف هایش را باور کردم. سکینه تاکید داشت که باید شوهرش از بین برود و هر کسی این کار را انجام دهد، رستگار می شود و خداوند خشنود خواهد شد. من این را از جعفر خواستم و او پذیرفت این قتل را انجام دهد. سکینه من و معصومه را مامور کرد تا این کار را بکنیم و صفر تا صد نقشه قتل را به دست ما سپرد. این ادعاها در حالی بود که سکینه وقتی در جایگاه قرار گرفت اظهارات چهار متهم این پرونده را نپذیرفت. در ادامه، دادگاه جعفر را به قصاص نفس (اعدام) و دو سال زندان، زهیر را به 18 ماه زندان، تهمینه و معصومه را به 18 ماه زندان و دو سال حبس تعلیقی و سکینه را به 15 سال زندان محکوم کرد و این حکم نیز از سوی دیوان عالی کشور تایید شد. با گذشت 14 سال از ماجرای قتل هولناک در شهرک شهید محلاتی، صبح روز گذشته جعفر که در انتظار اجرای حکم بود، پای چوبه دار رفت اما این حکم در یک قدمی اجرا متوقف شد و اولیای دم به قاتل اجیر شده مهلت دادند. این حکم برای اجرا به روز دیگری موکول شد تا شاید اولیای دم در این مدت حاضر به رضایت شوند.
تحلیل کارشناس
خطر شکسته شدن تابوی جنایت
دکتر قربانعلی ابراهیمی جامعه شناس و استاد دانشگاه
برخی افراد برای انجام بزه در جامعه توسط افراد سودجو اجیر می شوند. به این گروه از افراد قاتلان اجاره ای یا اجیر شده می گویند. معمولا افراد سودجو کسانی را برای اهداف شوم خود انتخاب می کنند که شخصیت شان وابسته است و مشکلات مالی و اقتصادی عدیده ای دارند یا اغلب از خانواده ای فقیر و سطح پایین هستند که برای رسیدن به پول و درآمد زیاد به جای زحمت و تلاش عضو گروه هایی می شوند که به راحتی برای قتل اقدام می کنند.
امروزه در جامعه چون همه مسائل رنگ مادی به خود گرفته است و ملاک انتخاب افراد پول و سرمایه است و از سوی دیگر معنویات در جامعه کم رنگ شده، افرادی جزو این باندهای تبهکاری می شوند که انسانیت در آن ها شکل نگرفته و برای فرار از موقعیت های سخت خانوادگی و اقتصادی به این افراد سودجو پناه می برند تا آرزوهای بر باد رفته شان تحقق یابد.
وقتی در یک جامعه انسانیت، شرافت، اخلاق، معرفت و... حول محور مادیات و پول می چرخد، قطعا پرورش شخصیت جنایتکار را شاهد خواهیم بود زیرا تابوی جرم و جنایت شکسته و قبح مسائل اخلاقی ریخته شده است و هر فردی در ارتکاب جرم و قتل برای خود توجیهی فراهم می کند. برخی افراد چون از جامعه عقده و کینه دارند، پدیده های اجتماعی منفی و مخربی را به وجود می آورند تا کسب درآمد بیشتری داشته باشند از این رو به راحتی اقدام به قتل می کنند و در حقیقت از سوی افراد سودجو خریداری یا اجیر و در ازای قتلی که مرتکب می شوند پول می گیرند. وقتی تابوی این مسئله شکسته شود این افراد از انجام قتل و جنایت ترسی ندارند. عده ای دیگر نیز علاوه بر کسب درآمد، نگاه شان انتقام جویانه است و می خواهند با قدرت نمایی برای خود پایگاه و پاتوقی فراهم و از این طریق کسب درآمد کنند، از این رو نوچه های زیادی را در محلات خود اختیار می کنند و قدرت های زیرزمینی را شکل می دهند. البته افرادی که عزت نفس پایینی دارند و در خانواده های متزلزل رشد یافته اند، بیشتر عضو این گروه ها و اجیر میشوند. شخصیت های بی ثبات که قدرت حل مسئله را ندارند و مهارت های لازم برای نه گفتن را نیاموخته اند، طعمه این اتفاقات هولناک می شوند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.