کیف پول را به نحوی در جیب خود بگذارید که تمام آن در داخل جیب قرار داشته باشد.
    تا حد امکان پول خود را در جیبی قرار دهید که دسترسی به آن به آسانی ممکن نباشد.
    اگر قصد معامله ای دارید که نیاز دارد پول حمل کنید آن را به افراد غیرمطمئن نگویید.
    دختران از همراه داشتن طلا و تردد در معابر خلوت خودداری کنند.
    هنگام بازکردن در خودرو یا صندوق عقب و تماس تلفنی از گذاشتن کیف روی زمین خودداری کنید.
    بیشتر جیب برها از شیوه ایجاد حواس پرتی، تنه زدن یا پاشیدن چیزی روی لباس و پاک کردن آن و ایجاد نزاع و درگیری های ساختگی استفاده می کنند. در صورت مواجه شدن با چنین مواردی با حفظ خونسردی خود متخلفان را در انجام نیات پلیدشان ناکام بگذارید.
    هنگام سوار شدن به اتوبوس و مینی بوس، بلیت یا پول خود را از قبل آماده کنید تا مجبور به خارج کردن کیف و محتویات جیب خود در میان ازدحام جمعیت نباشید.
    چنان چه به اقتضای شغل خود مجبور به حمل پول نقد هستید از وسایل نقلیه استفاده کنید و از سوار شدن به اتومبیل های متفرقه شخصی به ویژه در مسیرهای پرت، خلوت و خارج شهر خودداری کنید.
سرهنگ بوستانی
رئیس پلیس پیشگیری خراسان رضوی

توکلی- اعضای یک باندفروش سکه وطلاهای تقلبی درحالی درکرمان دستگیرشدندکه درپی شکایت شهروندی مبنی بر این که زوج جوانی با جلب اعتمادوبا ترفند فروش 25 سکه طلای تقلبی درقالب عتیقه ازوی کلاهبرداری کرده و گریخته اند،موضوع به طورویژه دردستورکارماموران پلیس شهرستان نرماشیرقرار گرفت وتلاش ماموران انتظامی برای شناسایی و دستگیری آنان آغاز شد. به گزارش خبرنگارما، به دستور  فرمانده انتظامی نرماشیر طی تحقیقات پلیس امنیت، هویت متهمان شناسایی و درادامه مشخص شد متهمان منزل خود را در شهرستان بم فروخته و به مکانی دیگررفته‌اند. سرهنگ "یوسف‌آبادی"گفت:ماموران با گسترش چتر اطلاعاتی باند سه نفره سارقان رادرکرمان شناسایی کردندو در ادامه ماموران پلیس امنیت دریک عملیات ضربتی این باند کلاهبردار را در شهر کرمان به دام  انداختند.این مسئول انتظامی  بیان کرد:در بازرسی از مخفیگاه آن‌ها یک کیلو و 100گرم طلای تقلبی ازنوع النگو،سکه،دستبند،گردنبند وانگشتربه همراه تعدادی وسایل مربوط به جعل طلا و سکه های تقلبی کشف شد.
این مقام انتظامی با اشاره به توقیف یک دستگاه خودروی ایکس33 متعلق به این باندخاطرنشان کرد:متهمان به همراه اقلام مکشوفه ازکرمان به شهرستان نرماشیرمنتقل و جهت سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضایی شدند.

کرمانی-  هفت ماه تلاش شبانه روزی کارآگاهان برای دستگیری عامل نزاع مرگبار به نتیجه رسید و متهم به قتل در مخفیگاهش به دام افتاد.  فرمانده انتظامی"فهرج"گفت: علت این عمل مجرمانه مشاجره و اختلافات فردی بوده است. به گزارش خبرنگار ما، سرهنگ دوم" بهروزه" گفت : حدود هفت ماه قبل فردی در پی درگیری با سلاح سرد به قتل رسید و قاتل نیز پس از ارتکاب جرم از صحنه جنایت گریخت که سرانجام مخفیگاه وی شناسایی  و دستگیر شد.

سجادپور- پیگیری پرونده سرقت 100 میلیون تومانی دزدان شبگرد از یک منزل مسکونی، راز ده ها فقره سرقت شبانه از داخل خودروها و گوشی قاپی را در مشهد فاش کرد و بدین ترتیب دزدان شبگرد دوباره زندان نشین شدند!
فرمانده انتظامی مشهد درباره ماجرای سرقت‌های شبانه در گفت وگویی اختصاصی به خراسان گفت: نهم آذر، گزارشی از دستبرد سارقان به یک منزل مسکونی در بولوار ابوطالب مشهد به نیروهای انتظامی رسید و بلافاصله به دستور سرهنگ ناصر نوروزی (رئیس کلانتری شفا) گروهی از ماموران تجسس به تحقیق در این باره پرداختند.
سرهنگ عباس صارمی ساداتی افزود: بررسی های میدانی ماموران بیانگر آن بود که دزدان از بالای دیوار وارد منزل ویلایی شده اند و با تخریب قفل ها، مقدار زیادی از لوازم و طلا و جواهرات موجود در این منزل را ربوده اند.
این در حالی بود که ساکنان منزل در مسافرت به سر می بردند و دختر صاحبخانه که با نامزدش حدود ساعت 23 شب برای سرکشی به منزل خالی از سکنه آمده بودند، فردی را به عنوان مظنون به پلیس معرفی کردند که دقایقی قبل از ورود آن ها، در محل دیده شده بود. وی تصریح کرد: با دستگیری این مرد معتاد که حدود 400 هزار تومان وجه نقد به همراه داشت، بازجویی ها آغاز شد اما او ادعا کرد  در سرقت از منزل نقشی نداشته و پول های مکشوفه را از مالخر لوازم سرقتی دریافت کرده است. این متهم در ادامه برادرش را به عنوان سارق به پلیس معرفی کرد که به همراه یکی از دوستانش به نام «میلاد غربت» به اموال منزل مذکور دستبرد زده اند. مقام ارشد انتظامی مشهد خاطرنشان کرد: ماموران تجسس کلانتری به سرپرستی ستوان آریایی بلافاصله با کسب مجوزهای قضایی، عملیات دستگیری اعضای این باند را آغاز کردند و با رصدهای اطلاعاتی برادر متهم دستگیر شده را که به «سگ» معروف بود، سواربر یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی به دام انداختند. وی گفت: نیروهای کلانتری شفا در ادامه این عملیات، سراغ میلاد غربت رفتند و او را نیز در یکی از پاتوق های استعمال مواد مخدر دستگیر کردند.
سرهنگ صارمی با اشاره به این که «میلاد غربت» به اتهام گوشی قاپی نیز تحت تعقیب نیروهای تجسس بود، افزود: با پیگیری این پرونده ، سه نفر از مالخران حرفه ای نیز در چنگ قانون گرفتار شدند که بررسی ها نشان داد: جوان 23 ساله معروف به «غربت» به همراه مرد 43 ساله معروف به «سگ» با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی و شب هنگام در سه مرحله به منزل یاد شده دستبرد زده اند و هر بار مقادیری از لوازم منزل را با موتورسیکلت به پاتوق دو نفر از مالخران انتقال داده اند که در همان نزدیکی زندگی می کردند. این مقام انتظامی اضافه کرد: در حالی که تحقیقات نیروهای تجسس با نظارت رئیس کلانتری برای کشف پرونده های گوشی قاپی و دستبردهای اعضای باند به دو منزل دیگر تا بامداد روز بعد ادامه داشت، ناگهان یکی از گشت های شبانه کلانتری به راننده یک دستگاه پراید در محدوده بولوار شفا مظنون شدند که در حال تعویض پلاک های خودرو بود. استعلام از سیستم فرماندهی مرکز کنترل نشان داد که شماره پلاک نصب شده روی خودرو سرقتی است بنابراین نیروهای گشت به راننده دستور «ایست» دادند اما او با مشاهده خودروی پلیس پشت فرمان پرید و در حالی که زن جوانی نیز سرنشین آن بود، با سرعت و در خلاف جهت حرکت خودروها به سمت بزرگراه گریخت.
سرهنگ عباس صارمی ساداتی با اشاره به تعقیب و گریز طولانی تا شهرک شهید رجایی مشهد، خاطرنشان کرد: در این عملیات، نیروهای کلانتری شفا برای متوقف کردن راننده فراری و با رعایت موارد قانونی و پس از دادن اخطارهای لازم، با شلیک 9 گلوله، موفق شدند خودرو را متوقف کنند اما راننده 33 ساله در حالی با پای پیاده به فرار خود ادامه داد که نیروهای کمکی نیز خیابان های اطراف را مسدود کرده بودند. رئیس پلیس مشهد در ادامه افزود: متهم 33 ساله که خود را در حلقه محاصره پلیس می دید به ناچار روی زمین نشست و در حالی که دیگر توان فرار نداشت، خود را تسلیم قانون کرد. وی گفت: از سوی دیگر زن جوان سرنشین خودرو که مدعی بود در عقد موقت جوان 33 ساله است نیز به اتهام همدستی با متهم دستگیرشد و آنان به کلانتری هدایت شدند. این مقام انتظامی با اشاره به این که متهم دستگیر شده سال های زیادی از عمرش را پشت میله های زندان گذرانده و حدود سه ماه قبل آزاد شده بود، تصریح کرد: در بازرسی از داخل خودروی سرقتی این متهم، حدود 10 گرم مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه، یک جفت پلاک خودرو، سه دستگاه گوشی مسروقه و یک عدد پخش کشف شد.
 سرهنگ صارمی یادآور شد: متهم مذکور در بازجویی های تخصصی اعتراف کرد که خودروی پراید را از جاده قدیم قوچان سرقت کرده است و با آن به اموال و قطعات داخل حدود 40 خودرو دستبرد زده است که تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد. فرمانده انتظامی مشهد در پایان با قدردانی از نیروهای کلانتری شفا در کشف جرایم به شهروندان نیز توصیه کرد: خودروهای خود را به لوازم ایمنی و امنیتی مجهز کنند و توصیه های پلیس را برای پیشگیری از سرقت جدی بگیرند.

روزگارم سیاه شده است اکنون چهار سال از روزی می گذرد که همسر برادرم رازی را برایم فاش کرد و زندگی ام را به نابودی کشاند به گونه‌ای که ...
جوان 35 ساله که گویی غم سنگینی در سینه دارد با چهره ای پریشان وارد اتاق مشاور کلانتری آبکوه مشهد شد و در حالی که بیان می کرد سال هاست من و همسرم طلاق عاطفی گرفته ایم و اکنون به دنبال چاره ای برای گریز از این وضعیت می گردم به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در اولین روز تحصیل در دانشگاه وقتی در کلاس نشسته بودم و استاد مشغول تدریس بود ناگهان دختری زیبا و جذاب با تاخیر وارد کلاس شد و با اجازه استاد در کلاس درس نشست آن جا بود که برق چشمان آن دختر مرا گرفت. دیگر نمی فهمیدم استاد چه چیزی تدریس می کرد حواسم پرت شده بود و زیر چشمی به آن دختر نگاه می کردم.خلاصه آن روز از کلاس های درس چیزی نفهمیدم. از روز بعد سعی می کردم صندلی ام را نزدیک آن دختر انتخاب کنم آرام آرام به بهانه گرفتن جزوه های درسی ارتباطم را با «سولماز» برقرار کردم. بعد از مدتی از نگاه ها و جملاتش فهمیدم که او نیز به من علاقه مند شده است به همین دلیل خیلی زود این رابطه دوستی به خارج از کلاس های دانشگاه رسید و ما به طور پنهانی در مکان های خلوت با یکدیگر دیدار می کردیم با وجود این، این رابطه عاشقانه را مدت ها ادامه دادیم تا این که روزی سولماز با ناراحتی مرا به گوشه کلاس کشاند و گفت: پدرش متوجه رابطه غیرمتعارف ما شده و باید با هم ازدواج کنیم اما من که 22 سال بیشتر نداشتم و خدمت سربازی هم نرفته بودم خیلی جدی به او گفتم الان به هیچ وجه شرایط ازدواج با تو را ندارم چرا که هنوز دانشجو هستم و دستم در جیب پدرم است اما «سولماز» جمله ای گفت که دنیا روی سرم خراب شد او با چشمانی اشکبار گفت که باردار است و مدتی بعد رسوایی به بار می آورد هراسان و وحشت زده پیشنهاد کردم تا جنینش را سقط کند اما او قبول نکرد وضعیت روحی و روانی ام کاملا به هم ریخته بود چند روز به دانشگاه نرفتم تا این که به ناچار موضوع را با مادرم در میان گذاشتم اگرچه خانواده ام کاملا مخالف این ازدواج بودند اما چاره ای جز موافقت نداشتند بالاخره با چند روز مشاجرات خانوادگی من و سولماز پای سفره عقد نشستیم و با توجه به اوضاع و احوال سولماز خیلی زود زندگی مشترکمان را در یکی از آپارتمان هایی آغاز کردیم که پدرم اجاره آن را می پرداخت چند ماه بعد وقتی پسرم به دنیا آمد گویی روزگار روی خوشش را به ما نشان داد. شغل خوبی پیدا کردم و زندگی ام روی آرامش به خود دید. از این شرایط بسیار شادمان بودم و با خیال راحت عازم خدمت سربازی شدم به خاطر این که متاهل بودم با استفاده از تسهیلات قانونی خدمت سربازی ام را در مشهد آغاز کردم و در ساعات فراغت سرکار می رفتم تا این که خدمت سربازی ام به پایان رسید و من دیگر روی پای خودم ایستاده بودم. درآمدم روز به روز بهتر می شد و من از این که فرزندم را به آغوش می گرفتم خیلی خوشحال بودم. اما حدود چهار سال قبل همسر برادرم رازی را برایم فاش کرد که مانند یک سونامی وحشتناک همه زندگی ام را در هم کوبید. آن روز «سوسن» مرا به کناری کشید و گفت: من با سولماز سال هاست که دوست صمیمی هستم اما اکنون متوجه شدم او با جوانی که یکی از دوستان قدیمی است ارتباط دارد از تعجب خیره خیره به او می نگریستم که ناگهان فریاد زدم دروغ می گویی! و از او دور شدم اما این موضوع روح و روانم را به هم ریخته بود. شک و تردید مانند خوره وجودم را آزار می داد. نمی توانستم این ماجرا را قبول کنم ولی یک روز که در خانه بودم زنگ تلفن منزل به صدا درآمد. همسرم هراسان شد و با دستپاچگی گوشی را برداشت من هم از داخل اتاق گوشی دیگر را برداشتم و به حقیقت گفته های سوسن پی بردم حالا نیز چهار سال است که با همسرم هیچ ارتباطی ندارم و تنها به خاطر پسرم با او زندگی می کنم در حالی که به قول معروف طلاق عاطفی گرفته ایم و... شایان ذکر است به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه) این پرونده در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی های کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی