
گزارش تاریخی
تعداد بازدید : 78
پوپ؛ هیولای قاچاق عتیقه در ایران
نقش آرتور اپهام پوپ و محمد علی فروغی(ذکاءالملک) و پسرش مهندس محسن فروغی در چپاول آثار باستانی و میراث فرهنگی ایران، نقشی مهم و در عین حال، کمتر شناخته شده است. به گزارش پایگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، مکاتبات پوپ و والاس مـوری، دیپلمات متنفذ آمریکایی در تهران که بعدها سفیر ایالات متحده در ایران شد، نشان میدهد که میان پوپ و فروغی پدر و پسر، رابطه مالی گستردهای برقرار بود و فروغیها، به عنوان کارگزار پوپ در زمینه سرقت و انتقال اشیای عتیقه از ایـران عمل میکردند. اشیای به سرقت رفته، از طریق پوشش دیپلماتیک سفارت آمریکا، به خارج منتقل میشد. هرچند درباره فروغیها، بهویژه فروغی پدر، مطالبی در ایران منتشر و تلاش آنان برای استحکام پایههای سیاسی و فـرهنگی رژیم سلطنتی در دوره پهلوی آشکار شده است، اما پوپ در ایران، به عنوان چهرهای فرهنگی شناخته میشود؛ چهرهای که ظاهراً به هنر ایرانی، علاقه فراوانی داشت. او در سال 1304هـ.ش وارد ایران شد و در آن زمان، کارشناس و رایزن مؤسسه هنری شیکاگو بود. پوپ در دوم اردیبهشت 1304، در محل تالار بانک ملی در خیابان فردوسی که در آن زمان خانه جـعفر قـلی سـردار اسعد بختیاری بود، تحت عـنوان «هـنر ایـران در گذشته و آینده» سخنرانی کرد. میگویند سخنرانی پوپ در ایران، سبب تأسیس انجمن ایران و آمریکا شد که پس از جنگ جهانی دوم یکی از مبادی ورود فرهنگ آمریکا به ایران بـود. کوششهای پوپ در ایران، به ظاهر صرف شناسایی و شناساندن هـنر و مـیراث فـرهنگی ایران میشد؛ اما او، به سان یک بازاری خبره، تنها به چپاول میراث فرهنگی ایران میاندیشید. برای نمونه، انستیتوی شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، که با هدایت و مدیریت پوپ بین سالهای 1309 تا 1318، اجازه کاوش در تخت جمشید را به دست آورد، عالیترین قطعات گنجینههای به دست آمده را که غیر قابل ارزشگذاری است، برای خود برداشت. اما کمتر کسی میدانست که پشت این چهره به ظاهر علمی، هیولای قاچاق میراث فرهنگی ایران پنهان است؛ هیولایی که پس از مرگ فروغی، دست خود را در دست دربار گذاشته بود.