

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اتفاقی تلخ در ارومیه
به زنجیر کشیده شدن مادری سالخورده در منزل!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سعید فریور در گفت و گو با ندایارومیه در خصوص تصویر اسفناک منتشر شده از خانمی سالخورده که در یک منزل به زنجیر کشیده شده بود، اظهار کرد: به محض اطلاع از وضعیت مادری که تصویر به زنجیر کشیدنش منتشر شده، به همراه تیم اورژانس اجتماعی در محل حاضر شدیم.وی افزود: این فرد یک بیمار ذهنی است که توسط پسرش به زنجیر کشیده شده بود. مدیرکل بهزیستی آذربایجان غربی تصریح کرد: فردی نیز در آن جا حضور داشت که از رسیدگی به وضعیت این خانم توسط بهزیستی ممانعت می کرد. وی خاطرنشان کرد: این فرد به بیمارستان منتقل شد و اکنون تحت مراقبت است.
شارژ ارزانی که ۲ میلیون برای صاحبش آب خورد
توکلی- شارژارزان قیمتی که 2 میلیون تومان برای صاحبش آب خورد. رئیس پلیس فتای استان کرمان ازشناسایی ودستگیری عامل کلاهبرداری به روش فیشینگ خبرداد.
به گزارش خبرنگارما سرهنگ ”یادگارنژاد” گفت: فردی که به بهانه فروش شارژباتخفیف بالا طعمه های خود را به درگاه جعلی و فیشینگ هدایت و حساب بانکی آن ها را خالی می کرد دردام پلیس گرفتار شد. وی افزود:پس ازدستگیری متهم، مشخص شد این فرد با تبلیغ شارژ تلفن همراه ارزان قیمت درفضای مجازی، افراد را به درگاه بانکی جعلی که بسیار شبیه نمونه اصلی بود میکشانده و بادریافت اطلاعات کارت بانکی آن ها ازقبیل شماره کارت، رمزدوم و CVV2اقدام به برداشت ازحساب قربانیان می کرده است.وی خاطرنشان کرد:این متهم به برداشت دو میلیون تومان از حساب بانکی یکی ازکاربران تحت عنوان شارژ ارزان قیمت اعتراف کرده است وتحقیقات بعدی دراین خصوص ادامه دارد.
این مسئول انتظامی درادامه ازشیوه جدید مجرمان فضای مجازی درارسال پیامکهای دروغین ثبت نام تورهای ارزان قیمت خبر داد و اظهارکرد:کلاهبرداران با این روش به کلاهبرداری اینترنتی اقدام کرده اند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بنابر گزارش خراسان، نیروهای انتظامی پس از دقایقی جست وجو و ردزنی های اطلاعاتی، یکی از متهمان مورد ادعای اهالی را در حالی که از پشت بام های منازل فرار می کرد به محاصره درآوردند و حلقه های قانون را بر دستانش گره زدند. این متهم 40 ساله که در همان اطراف سکونت داشت مورد شناسایی چند تن از شاکیان قرار گرفت که در ادامه مشخص شد همدست او نیز در یکی از واحدهای آپارتمانی محل وقوع سرقت ها زندگی می کند! وقتی نیروهای انتظامی با دستور قاضی هادی شریعت یار (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) به لانه مجردی همدست متهم رفتند، او هر گونه نقش خود در سرقت های منطقه را انکار کرد و مدعی شد که تنها با «ح-ن» (متهم دستگیر شده) رفاقت دارد! در عین حال «ح-س» نیز با دستور مقام قضایی دستگیر شد و متهمان به مقر انتظامی منتقل شدند. «ح-ن» که ادعا می کند فقط یک سابقه کیفری دارد در بازجویی ها گفت: من چیزی از منازل اهالی محل سرقت نکرده ام! فقط اشتباهی به منزل شاکیان رفته بودم! چرا که خودم در همان محل سکونت دارم!
وی در پاسخ به سوال نیروهای تجسس کلانتری که چگونه منزل خودتان را نشناختید؟گفت: توضیحی در این باره ندارم! ولی شاکیان نیز لوازم سرقتی خودشان را از من نگرفته اند!
گزارش خراسان حاکی است، در همین حال متهم دیگر پرونده نیز که با دستورات ویژه دادیار شعبه 624 مجتمع قضایی شهید کامیاب مشهد مورد بازجویی قرار گرفته بود، با بیان این که شش فقره سابقه کیفری سرقت و مواد مخدر دارد، گفت: من در منزل مجردی خودم نشسته بودم که چند نفر در خانه ام را زدند. دیدم یکی از دوستانم به نام «ح-ن» را گرفته اند و می گویند که من او را به منزل خودم برده ام و همدست او هستم! در حالی که سرقتی انجام نداده ام!
بنابراین گزارش، اظهارات دو متهم به سرقت در حالی بود که چهار تن از شاکیان وی با حضور در کلانتری مدعی شدند، «ح-ن» با بریدن کابل های ساختمان برای سرقت، موجب قطع برق منازل ساکنان محل شده است و برخی از شاکیان نیز از سرقت لوازم کار و ابزار مشاغل و همچنین اتصالات لولهکشی شکایت داشتند.
آنان مدعی بودند «ح-س» که در یکی از واحدهای آپارتمانی محل سکونت دارد معتادان و سارقان زیادی را به منزلش میآورد که آن جا را به پاتوق خطرناکی تبدیل کرده و امنیت و آرامش را از اهالی گرفته اند.
بنابراین گزارش، با دستور مقام قضایی، «ح-ن» روانه زندان شد و قاضی پرونده دستورات ویژه ای را برای شناسایی شاکیان و لوازم سرقتی صادر کرد تا تحقیقات در این باره ادامه یابد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آینده همسرم همانند فیلمی که از قبل ضبط شده باشد کاملا روشن است او اگر برای دقایقی احساس و هوس را کنار بگذارد و عاقلانه و منطقی به این ازدواج خیانت گونه بیندیشد و با واقعیتهای زندگی روبه رو شود آن گاه به خوبی درمی یابد روزی آن زن تنهایش می گذارد و او دیگر راه بازگشتی ندارد چرا که ...
زن 27 ساله که برای شکایت از همسرش به اتهام نپرداختن نفقه وارد کلانتری شده بود درحالی که ابراز امیدواری می کرد کاش همسرش از خواب شیرینی بیدار شود که تعبیری جز یک کابوس وحشتناک ندارد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: شب یلدای 9 سال قبل بود که لبخندزنان پای سفره سرنوشت نشستم و کلمه زیبای «بله!» را درحالی فریاد زدم که احساس می کردم خوشبختی من و «کیان» به سپیدی و شیرینی تکه قندهایی است که روی سرم به یکدیگر ساییده می شد مراسم خواستگاری و آشنایی ما کاملا سنتی انجام شده بود اما طی همین چند روزی که از آشنایی مان گذشته بود علاقه عجیبی را به کیان در قلبم حس می کردم. خلاصه یلدای زمستان سال 1389 زیباترین یلدای عمرم شد و ما سه ماه بعد همراه با شکوفه های بهاری جشن عروسی را برگزار کردیم تا در کنار یکدیگر آشیانه عاشقانه خود را بسازیم آن زمان 18 سال بیشتر نداشتم و به چیزی جز «کیان» فکر نمی کردم. با شور و شوق لباس عروسی را پوشیدم به امید آن که خوشبختی را با سرنوشتم همراه کنم. دو سال از زمانی می گذشت که پا به خانه بخت گذاشته بودم اما به دلایل نامعلومی باردار نشدم در حالی که آرام آرام سرزنش ها و زمزمه های «اجاق کور» در میان اطرافیانم پیچیده بود و از نگاه های شان زجر می کشیدم ناگهان نتیجه مثبت یک آزمایش بارداری مرا تا اوج پرواز به آسمان ها شادمان کرد با همراهی کیان خیلی مراقب خودم بودم و برای به دنیا آمدن دخترم لحظه شماری می کردم. بالاخره آن روز شکوفه باران رسید و من «ستاره» را در آغوش کشیدم. هنوز دو سال از این ماجرا نگذشته بود که دوباره پسرم «فرید» را باردار شدم به طوری که زندگی عاشقانه ام زیباتر از رنگین کمان شده بود. آن روزها «کیان» در یکی از مجموعه های تجاری مشهد به عنوان انباردار مشغول کار بود اما درآمدش به خاطر تحصیلات دیپلم زیاد نبود به همین دلیل همسرم را آن قدر به ادامه تحصیل تشویق کردم تا این که در رشته حسابداری وارد دانشگاه شد در این میان سعی می کردم به تنهایی مسئولیت خانواده را به دوش بکشم تا کیان با خیال راحت به تحصیل بپردازد، آن قدر سرگرم فرزندانم شدم که تقریبا روابط عاطفی با کیان را به فراموشی سپردم روزی به خود آمدم که پیامک ها و تماس های گاه و بی گاه یک زن جوان با تلفن همراه کیان توجهم را جلب کرد. کیان در برابر سوالات تعجب گونه من پاسخ می داد آن زن یکی از همکلاسی هایش است که درباره درس و کلاس های دانشگاه با او تبادل نظر می کند، اما یک سال بعد از این ماجرا بود که به ارتباط نامتعارف همسرم با آن زن جوان پی بردم و این گونه بهشت زندگی من به جهنمی سوزان تبدیل شد. دیگر از آن مهر و محبت ها خبری نبود و کیان مدام به دنبال بهانه ای می گشت تا موجبات قهر من از منزل را فراهم کند وقتی بعد از مشاجره با ناراحتی به خانه مادرم می رفتم گویی آن زن جوان جای مرا در زندگی برایش پر می کرد کیان آن قدر به او وابسته شده بود که دیگر فقط از طلاق سخن می گفت. با وجود آن که هیچ رابطه عاطفی بین ما وجود نداشت و در یک کانون سرد و بی روح زندگی می کردیم اما من راضی به طلاق نبودم چرا که همسرم را با همه وجودم دوست داشتم. خلاصه در همین شرایط بود که روزی کیان واحد آپارتمانی محل زندگی مان را فروخت و منزلی در حاشیه شهر برای من و فرزندانم رهن کرد ولی بالاخره معلوم نشد پول فروش خانه کجا رفت! تا این که مدتی قبل فهمیدم آن زن جوان به خاطر کیان از همسرش جدا شده و با رها کردن فرزندانش به عقد موقت کیان درآمده است وقتی همسرم صیغه نامه او را به من نشان داد دنیا روی سرم خراب شد. حالا هم با آن که می دانم زنی که به همسر و فرزندانش وفادار نبود روزی «کیان» را هم تنها می گذارد اما نمی توانم از او طلاق بگیرم شاید روزی ...
شایان ذکر است به دستور سرهنگ محتشمی (رئیس کلانتری میرزا کوچک خان) پرونده شکایت این زن به مراجع قضایی ارسال شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)