
همراه با سرور سعیدی، دختر سیلزده خوزستانی که در شرایط بحران و سیل، قهرمان مسابقات کشتی دختران شد
تعداد بازدید : 110
دختری که با سیل کشتی گرفت
گفت و گو
نویسنده : مصطفی میرجانیان| روزنامه نگار
اوایل امسال، بیشتر مناطق کشورمان برای مدتی درگیر سیل شد. بارانهای سیلآسا به هرجایی میرسید خسارتهای زیادی بر جا میگذاشت؛ خانهها را خراب میکرد، به زمینهای کشاورزی آسیب میزد و خلاصه همه جا را به ویرانی میکشاند. آن روزها همهمان نگران بودیم که هموطنهایمان در چه شرایطی زندگی میکنند و هرروز خبرها را پیگیری میکردیم. در همین اوضاع و احوال بود که خبری در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد و همهمان را غافلگیر کرد؛ «سرور سعیدی، دختر سیلزده خوزستانی قهرمان کشتی دختران کشور شد.» سرور که سیل خانهاش را خراب کردهبود، بدون هیچ تمرینی در مسابقات کشتی کشوری حاضر شد و مدال طلا گرفت. او و خانوادهاش حالا بعد از این مدت هنوز درگیر سیل و خرابیهایش هستند. با این دختر بااراده آشنا شوید.
ورزشکار ذاتی
سرور، 17 ساله است و اهل سبهانیه، روستایی نزدیک سوسنگرد. از او میخواهم ماجرای کشتیگیر شدنش را برایم تعریف کند. میگوید: «از بچگی به ورزش کردن علاقه داشتم اما بهدلیل مشکلات مالی، خانوادهام مخالفت میکردند. پدرم کشاورز است و قبلا حرفهای فوتبال بازی میکرد. چند سال پیش خیلی ناگهانی به من گفت به ورزش موردعلاقهات برس و نگران هیچ چیزی نباش. من هم که از خوشحالی بال درآوردهبودم، همراه دوستانم به یک سالن کاراته رفتم. هفته بعد مسابقه کاراته برگزار شد و من هم با اینکه تازه شروع کردهبودم، مقام اول را به دست آوردم. حالا دو سالی است که کشتی کار میکنم و در این مدت کلی مقام و مدال به دست آوردهام».
از آوارگی تا قهرمانی
از سرور میخواهم درباره ماجرای قهرمانی اخیرش توضیح دهد. میگوید: «اوایل سال که سیل همه چیز را به هم ریخت، به اردوگاه منتقل شدیم و حدود 20 روز را در اردوگاه زندگی کردیم. از چند روز قبل سیل، برنامه مسابقه داشتیم اما سیل خانهمان را زیر آب برد و من در آن شرایط اصلا به مسابقه فکر نمیکردم. به خودم میگفتم وقتی خانوادهام در اردوگاه آوارهاند، چطوری مسابقه بدهم. پدرم اما گفت باید به ورزشم برسم و با اصرارهای او راهی مسابقات شدم. از همان لحظهای که به مقصد مسابقه سوار خودرو شدم و حتی وسط کشتی گرفتن با حریف، فقط و فقط به یک چیز فکر میکردم؛ به اینکه باید قهرمان شوم و به خانوادهام روحیه بدهم. آن روز با اینکه اصلا تمرینی نداشتم مقام اول استانی را به دست آوردم و چند روز بعد باید در مسابقات کشوری شرکت میکردم. میخواستم به خانوادهام روحیه بدهم اما بیشتر از همه خودم روحیه گرفتم. مصمم بود در همان اوضاعواحوال باز هم تمرین کنم تا در مسابقات کشوری برنده شوم. کمی تمرین کردم و به چیزی که میخواستم، رسیدم».
سیلی که تمام نشد
این دختر قوی و بااراده گلایههایی هم دارد: «تا حالا هیچ کاری برای ما نکردهاند. خانه ما درروستا نزدیک یک رودخانه بزرگ است. روزی که سیل آمد با بالا آمدن آب رودخانه، خانه مان بیشتر زیر آب میرفت و هیچ کاری از دستمان برنمیآمد. سیل، خانه خیلی از اهالی روستا را خراب کرد. از همان موقع هر روز مسئولان زیادی برای بازدید به روستا میآیند و میروند اما تا حالا هیچ کار مثبتی انجام نشدهاست. سیل، زمین کشاورزی پدرم یعنی منبع درآمدش را هم نابود کردهاست به همین دلیل، نمیتوانیم خانهمان را دوباره بسازیم. اینجا در روستا بیشتر اهالی کشاورزند و سیل همه را زیر فشار قرار دادهاست. بعد از 20روز زندگی در اردوگاه، من و خانوادهام به خانه یکی از داییهایم رفتیم. الان دو ماهی است که آنجا زندگی میکنیم. در این مدت قول دادهاند که به اهالی برای ساخت خانهشان وام بدهند اما هنوز هیچ خبری نیست. بعد از اینکه در کشتی هم برنده شدم خیلیها با من تماس گرفتند و تبریک گفتند. بعضیها هم به اینجا آمدند و عکس گرفتند اما هیچ کدامشان به مشکل ما توجهی نکردند. انگار یادشان رفتهاست دلیل اینکه عکسهایم در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد، قهرمانی در شرایط بحرانی بود. همه شرایط ما را فراموش کردهاند. هرکسی زنگ زد، تبریک گفت، یک عکس گرفت و رفت!»