«عمر البشیر»؛ قربانی بازی بزرگ در دریای سرخ

نگاهی به تحولات چند ماهه اخیر در سودان نشان می دهد که برکناری عمر البشیر نتیجه بازی بزرگی است که قدرت های بین المللی و منطقه ای در دریای سرخ مشغول آن هستند. «بازی بزرگ» نامی است که اولین بار یک سیاح انگلیسی در دست نوشتههای خود به رقابت بین روسیه تزاری و امپراتوری بریتانیا در قرن نوزدهم برای تسلط بر آسیای میانه اطلاق کرد و حالا در قرن 21 به عنوان واژهای ژورنالیستی برای توصیف رقابت قدرت های بین المللی برای کسب قدرت در مناطق مختلف جهان به کار می رود.
می توان گفت که هم اکنون در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا چندین رقابت سنگین برای دستیابی به منافع حداکثری بین قدرتهای منطقهای و جهانی در جریان است. نشانههای این رقابت را به عناوین مختلف می توان مشاهده کرد. از جنگ داخلی هشت ساله در سوریه تا حملات خونین در کابل و همچنین نا آرامی مداوم در کشورهایی همچون الجزایر که آخرین نمادهای دوران طلایی آرامش حکومتهای تک نفره را سرنگون میکند. به گزارش فارس، در این میان رقابت خاموش اما بسیار مهمی در دریای سرخ جریان دارد. منطقهای دریایی که ده ها سال است زیر سایه اهمیت راهبردی خلیج فارس و میدان های نفتی آن قرار دارد، اما به تدریج و با دگرگونیهای سیاسی و اقتصادی در منطقه و دنیا در حال باز یافتن جایگاه خود است.
شاهراهی بین آسیا و دنیای غرب
برای درک موقعیت دریای سرخ باید نگاهی به شرایط جغرافیایی این منطقه بیندازیم. دریای سرخ حد فاصل دو قاره آسیا و آفریقا قرار گرفته که عربستان سعودی، یمن، جیبوتی، اتیوپی، سودان، مصر، فلسطین اشغالی و اردن مهم ترین کشورهای همسایه این دریا محسوب میشوند. تنگه باب المندب در جنوب این دریا با عرضی نزدیک به 30 کیلومتر مهم ترین شاهراه انتقال انرژی دنیا پس از تنگه هرمز به شمار می رود و در شمال این دریا کانال سوئز به عنوان یک راه ارتباطی مصنوعی بهانه چندین جنگ خونین بین مصر و رژیم صهیونیستی بوده است.
شاید آن چه که در طول سال های اخیر بر اهمیت دریای سرخ و تنگه های باب المندب و سوئز افزوده تغییر نقطه ثقل تجارت جهانی بوده است. در حالی که در گذشته تجارت بین اتحادیه اروپا و آمریکا بالاترین حجم مراودات اقتصادی در دنیا را به خود اختصاص میداد، حالا با صعود جمهوری خلق چین به رتبه بزرگ ترین تولید کننده دنیا حجم مراودات اقتصادی بین آسیا و اروپا به شدت در حال افزایش است و در این میان دریای سرخ نقشی مهم و غیر قابل انکار در جابه جایی کالا را ایفا می کند. میزان ترافیک عبوری کشتیهای تجاری از تنگه باب المندب به 21 هزار فروند در سال می رسد و بر اساس آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نزدیک به 6 درصد میزان تجارت نفت دنیا از این منطقه صورت میگیرد. همین آمار به خوبی نشان دهنده جایگاه این منطقه دریایی در ترتیبات نظام بینالمللی است. از سوی دیگر تحولات مرتبط با بیداری اسلامی که از سال 2011 و با سرنگونی بن علی دیکتاتور تونس آغاز شد و با استعفای ناگزیر «حسنی مبارک» به اوج خود رسید، نشان داد که نظم قدیمی حاکم در حال عوض شدن است و قدرتهای نو ظهور منطقه در حال تعریف یک بازی جدید در منطقه هستند.
محور عبری- عربی در مقابل محور اخوانی
اگر بخواهیم سال 2011 را به عنوان مبنایی برای آغاز تحولات بنیادین در کشورهای حوزه دریای سرخ در نظر بگیریم، هم اکنون دو محور جدی در مقابل هم صف آرایی کردهاند. از یک سو کشورهای امارات متحده عربی، عربستان و مصر که در کنار رژیم صهیونیستی که محور عبری- عربی را در این منطقه تشکیل میدهند و از سوی دیگر ترکیه، قطر به همراه حکومت عمرالبشیر که عمدتا گرایش های اخوانی دارند. علاوه بر قدرتهای منطقهای، قدرتهای بین المللی همچون آمریکا، بریتانیا و فرانسه حضور گستردهای در این منطقه دارند و در کنار این روسیه و چین نیز به دنبال جای پایی محکم در این منطقه هستند. محور عبری- عربی تاکنون سرمایهگذاری سنگینی برای تثبیت قدرت خود در این منطقه انجام دادهاند. شاید مهم ترین اقدام این محور آغاز جنگ همه جانبه علیه ملت یمن باشد که تاکنون به کشته شدن 10 هزار نفر بدون یک نتیجه مشخص منجر شده است. عربستان سعودی مهم ترین جزایر یمن در دریای سرخ را تصرف کرده و از سوی دیگر امارات متحده عربی در حال تثبیت مواضع نیروهای وفادار به خود در امتداد ساحل یمن در تنگه باب المندب است. شاید مهم ترین صید امارات از جنگ یمن استقرار نیروهای این کشور در «جزیره سقطری» یا «سوکاترا» باشد. جزیره ای که اهمیت سوق الجیشی آن در نزدیکی دریای عرب و تنگه باب المندب در طول هزاران سال گذشته شناخته شده بود. علاوه بر این، امارات تحرکات گسترده دیگری را برای گسترش پایگاههای خود در این منطقه دریایی اندیشیده که از آن جمله می توان به مذاکره با جمهوری خودخوانده سومالی لند در شاخ آفریقا اشاره کرد. سومالی لند ناحیه ای خودمختار است که ازبه هم پیوستن پنج استان شمالی سومالی در سال 1991 ایجاد شده است. بر اساس توافقات دو جانبه این پایگاه در نزدیکی بندر بربره در 230 کیلومتری عدن پایتخت دولت مستعفی یمن ایجاد خواهد شد و عکسهای ماهوارهای نشان دهنده تدارکات گسترده امارات برای حضور در این بندر است.
محور اخوانی چه می کند؟
در کنار این، محور اخوانی به رهبری ترکیه و قطر نیز بیکار ننشستهاند. توافق نامه دو جانبه حکومت عمرالبشیر در سودان با دولت ترکیه برای توسعه جزیره سواکن نمادی از این تلاش است. جزیره «سواکن» در نزدیکترین فاصله ممکن به بندر جده عربستان سعودی قرار گرفته و حضور ترکیه در این بندر میتواند خطری مهم برای عربستان سعودی باشد. از سوی دیگر ترکیه با پرداخت 55 درصد در آمد سالانه بندر موگادیشو توانسته تا مدت 20 سال فعالیت این بندر را در اختیار بگیرد. همچنین قطر تلاش کرده تا با پرداخت کمکهای مالی گسترده به کشورهایی همچون اریتره و سودان از رقبای منطقهای خود برای ایفای نقش در این منطقه عقب نماند. با وجود این می توان گفت که برکناری عمر البشیر رئیس جمهور سودان ضربه محکمی به بلند پروازی محور اخوانی در منطقه دریای سرخ وارد کرد. می توان این انتظار را داشت که برخی از قراردادهای مهم عمر البشیر با دولت سودان از جمله توسعه جزیره سواکن لغو شوند. البته این به شرطی است که دولت نظامی سودان بتواند دوران پر تنش کنونی را پشت سر بگذارد. علاوه بر رقابتهای منطقهای حضور قدرتهای بین المللی نیز بر تنش ها در این منطقه حساس افزوده است. بزرگ ترین پایگاه نظامی در این منطقه متعلق به فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا در آفریقاست که در کمپ «لمونیر» مستقر هستند. علاوه بر آمریکا، فرانسه نیز پایگاه بسیار بزرگی در جیبوتی به عنوان پشتیبان عملکرد نیروهای فرانسوی در شاخ آفریقا مستقر کرده است. در کنار فرانسه چین نیز به دنبال استقرار یک پایگاه در جیبوتی است.
عمر البشیر قربانی بازی بزرگ
آن چه طی سه ماه گذشته در سودان گذشت و در نهایت به برکناری عمرالبشیر و روی کار آمدن شورای نظامی در این کشور انجامید، بازتابی از رقابت قدرتهای منطقهای و بین المللی برای تسلط بر این کشور همسایه دریای سرخ است. البته عمر البشیر تلاش کرد تا از این رقابت چند جانبه حداکثر منافع مالی را نصیب سودان کند. البشیر از یک سو ارتش سودان را برای نبرد با انصارا... عازم یمن کرد تا از کمک های مالی عربستان بهره بگیرد و از سوی دیگر جزیره سواکن را برای سرمایه گذاری ترکها در اختیار این کشور قرار داد. به رغم همراهی البشیر با عربستان قرار دادن جزیرهای در نزدیکی بندر حساس جده چیزی نبود که ریاض بتواند آن را تحمل کند و محور عبری- عربی با سوء استفاده از اعتراضات مردم سودان به فساد گسترده یک شورای نظامی را جایگزین عمر البشیر کرد. اختصاص سه میلیارد دلار کمک مالی به سودان پس از این کودتا از سوی عربستان دقیقا همان الگویی است که در خصوص روی کار آمدن «عبدالفتاح السیسی» در مصر تکرار شد. داستان کودتا در سودان و تلاش مردم این کشور برای دستیابی به استقلال هنوز تمام نشده و به طور حتم بازی بزرگ در دریای سرخ قربانیان دیگری نیز خواهد داشت. با این حال سوال این جاست که جایگاه منافع و خواستههای ملتهای منطقه چه خواهد شد؟