پیامبر اکرم(ص): کسى که در پى تحصیل علم رود، این عمل کفّاره گناهان گذشته اوست.

میزان الحکمه

ذکر روزسه شنبه

صد مرتبه «یا ارحم الراحمین»

 

آیت ا... جوادی آملی می فرمایند:

اگر شنیده ایم مار و عقربی است، آن بدگویی و بد اخلاقی ماست. همه ما جهنم را شنیده ایم. عذاب و شعله جهنم را شنیده ایم، اما هیزم جهنم را از جنگل نمی آورند، یعنی هیزم جهنم خود ظالمان و ستمگران هستند این ها در آتش گُر می گیرند و آتش از درون می سوزند.

پایگاه خبری جماران

 

بعد از چهار سال هنوز باید حواسم را جمع کنم. گاهی که حواسم پرتِ سکوت خانه می‌شود یا نگاهم به عکسی می افتد و فکرم پی خاطره ای می‌رود، دست‌هایم به عادت بیست و چند ساله، دو فنجان قهوه درست می‌کنند. خالی کردن فنجان دوم توی ظرفشویی عذاب است.

«سه کتاب»

اثر زویا پیرزاد

 

 جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی؛ باری پدرش گفت ای پسر تو نیز آن چه دانی بگوی. گفت ترسم که بپرسند از آن چه ندانم و شرمساری برم.

نشنیدی که صوفیی می‌کوفت

زیر نعلین خویش میخی چند؟

آستینش گرفت سرهنگی

که بیا نعل بر ستورم بند

برگرفته از «گلستان» سعدی

 

صبح یعنی پرواز

قد کشیدن در باد

چه کسی می گوید

پشت این ثانیه ها تاریک است؟

* از روزنامه‌ها توقع داریم فعالیت بیشتری در زمینه معرفی بانوان شایسته انجام دهند.

* یک نفر باید باشد که قبل از زنگ خوردن ساعتی که تنظیم شده است ، نگران چشم‌هایت باشد . که خواب نماند، که صدای اول صبحت را با دنیا عوض نکند. یک نفر باید باشد. مسعود مجنونپور

* من کانال «زندگی سلام» رو چهار پنج سالی میشه دنبال می‌کنم. واقعا کانال خوبیه، به خصوص مطلب شبی با یک کتاب خیلی آموزنده است. خواستم تشکر کنم از کانال‌تون.

مدتی است پویش جالبی راه افتاده که گویا کم‌کم در حال گسترش است و طرفدارانش روزبه‌روز بیشتر می‌شوند. انصافا در زمینه ساخت و راه‌اندازی پویش و چالش و کمپین و کارزار و این جور چیزها در جهان حرف اول را می‌زنیم. یعنی یک چیزهایی به ذهن‌مان می‌رسد که ممکن است صد سال آزگار به ذهن خارجی‌ها نرسد. این پویش جدید «لیوانت رو با خودت ببر» نام دارد. شاید با شنیدن نامش اول به این فکر بیفتیم که در راستای همان پویش قطره قطره است و منظور این است که هرجا می‌روی لیوان آبت را هم با خودت ببری که در مصرف آب صرفه‌جویی کنی یا اگر جایی آب قطع بود، به مشکل نخوری! بعضی هم فکر کرده بودند این پویش درباره جایگزینی ابزار و وسایل به‌جای ساز موسیقی در تلویزیون است که مثلا قرار است از این به بعد به جای نشان دادن گلدان و آباژور، روی تصاویر سازها، لیوان و پارچ و آب‌پاش نشان دهند و شعرها و ترانه‌ها هم مثلا به جای «فلان سازت رو با خودت نبر»، به «لیوانت رو با خودت ببر» تغییر می‌یابد! البته این که این چیزها به ذهن ما می‌رسد، وابسته به مکان و زمان است که خب شاید هیچ جای دنیا با این چالش‌ها مواجه نباشند. ولی اصل موضوع این است که این پویش مربوط به استفاده نکردن از لیوان‌های یک‌بار مصرف است و به مردم توصیه می‌شود اگر کافی‌شاپ و آب میوه فروشی و سوپرمارکت و بقالی می‌روند، به جای گرفتن لیوان یک‌بار مصرف، توی لیوان خودشان کافه لاته و شیرموز بستنی و نوشابه و دوغ گازدار بخورند.

در ادامه این پویش می‌توان موارد دیگری را هم برای رفاه حال شهروندان اضافه کرد. مثلا «بقچه نونت رو هم با خودت بیار» برای وقتی که به کبابی یا کله پزی و جگرکی می‌رویم و نان اضافه می‌آوریم، برای آن که نان‌های دست‌خورده حیف و میل نشود، اضافه‌اش را توی بقچه‌مان بگذاریم و برویم خانه یا «گوشت قلقلی‌ات رو هم بیار» برای همان رستوران‌هایی که به دلیل گران شدن گوشت واقعی، از بدلش برای پخت و پز استفاده می‌کنند! یا «4 لیتریت یادت نره» که به درد وقتی می‌خورد که سهیمه‌بندی بنزین راه بیفتد و هرکس گالن بنزین سهمیه‌اش به دست، منتظر تاکسی بایستد و خودش دنگ بنزینش را بدهد! یا حتی در این شرایطی که بعضی وسایل پزشکی و جراحی کم است، پویش «نخ بخیه و سوندت رو با خودت ببر» هم به درد بیماران هنگام مراجعه به بیمارستان می‌خورد!

 

‏ ‏  ‏رفیقام یکی‌یکی دارن ازدواج می‌کنن، منم کم‌کم دارم به این نتیجه می‌رسم که رفیقام رو عوض کنم!

‏ ‏  راننده تاکسی پول خرد نداشت که به من بقیه پول رو پس بده، گفت: به جاش 3 دقیقه بشین برات درباره fatf، cft، mdf و pdf و pvc  یه توضیحی بدم!

‏ ‏  اگر حرف زدن بلد نیستید روزی نیم ساعت حرف نزدن رو تمرین کنید. در آینده به دردتون خواهد خورد.

 

دیلی میل|   رودخانه پنج رنگ واقع در پارک ملی ماکارنای کلمبیا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تسکین غم با کاشتن درخت

اسکای نیوز- پیرمردی هندی یک ماه پیش آخرین نفس هایش را کشید و از دنیا رفت اما قبل از مرگش حدود پنج میلیون درخت را در زمینی بایر کاشت. او این درختان را در غم از دست دادن نزدیکان و هموطنانش کاشته است تا دوری و فقدان آن ها را کمتر حس کند. او به همه فرزندانش توصیه می کرد تا برای مقابله با غم های زندگی شان درخت بکارند.

 

 

 

 

پسری که والدینش را دادگاهی کرد

آدیتی سنترال- پسر 27 ساله هندی اهل دهلی نو والدینش را به دادگاه فراخوانده است و از آن ها به دلیل به دنیا آوردنش بدون اجازه او شکایت کرده است! او می گوید به دنیا آوردن یک انسان بدون موافقت خودش یکی از بزرگ ترین جرم هاست و باید والدین محاکمه شوند. او خودش را قربانی می داند و از این اتفاق بسیار ناراحت است.

ساقی بهار می‌رسد و وجه می نماند 

 فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش

عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار 

 عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش

 

نوشته بود خانمی به یک دبیرستان معروف مراجعه کرده تا از فهرست بچه‌هایی که دو سال پیش دندان پزشکی قبول شده‌اند، یک خانم دکتر خوب برای پسر دلبندش انتخاب کند. این مسئله به کرات اتفاق می‌افتد و خانواده‌ها علاوه بر زیبایی و وضع خوب خانوادگی و فرمانبری، دنبال مواردی با آینده درخشان و البته پردرآمد هستند. خب مسلما یک خانم پزشک خیلی عروس برازنده‌تری است نسبت به یک خانمی که مثلا دکتری در رشته‌های علوم انسانی دارد و این مسئله باید توسط هیئت داوران متشکل از عمه‌ها و عموها و خاله‌ها و دایی‌ها به دقت بررسی شود.به هرحال اگر قبلا انتخاب مورد مناسب برای ازدواج در برخی از جلسات و مکان‌های عمومی و خصوصی انجام می‌شد، الان این امر خیر در محیط‌های کاملا آموزشی صورت می‌پذیرد.

بر همین اساس موسسات آموزشی هم جای خود را به موسسات آموزشی-زیبایی داده‌اند‌. حتی شما در بیلبوردهای تبلیغاتی این موسسات مثلا می‌بینید که نوشته‌اند به جای این که چند ریمل را امتحان کنید، یک ریمل را چندین بار امتحان کنید.یا مثلا مشاوران مدرسه الان منبع خوبی برای تحقیقات خانواده داماد محسوب می‌شوند.‌ مثلا خانواده داماد از آن ها می‌پرسند: «فلان دانش‌آموز چه جور دختری است؟» آن ها در جواب می‌گویند: «والا دختر بدی نیست ولی راستش یه داداش داره زیست‌شناسی کنکور رو ده درصد زده بود»‌. این جا مادر داماد بیان می‌کند: «پس خانواده‌شون به ما نمی‌خوره. اینا تو زندگی مسئله ساز می‌شه. زیست پایین چیزی نیست که بشه راحت ازش گذشت. حالا شیمی یا حتی فیزیک بود یه چیزی».از طرفی معرفی رشته‌های دانشگاه هم احتمالا به زودی دستخوش تغییراتی خواهد شد. مثلا در توضیح رشته پزشکی فلان شهر می‌نویسند: «دارای چند خواستگار پر و پا قرص با ماشین و خانه و کمک هزینه تحصیلی. اولویت با پذیرفته شدگان چشم روشن».

در سایر رشته‌ها نیز به ترتیب تراز شاهد چنین توضیحاتی خواهیم بود: الف: دارای چند خواستگار کارمند با حقوق مکفی. توانایی اجاره خانه‌ای مناسب و دارای یک پراید صفر. ب: دارای چند خواستگار با درآمد متوسط رو به پایین؛ خواستگار قولی بابت خوابگاه و محل اسکان نمی‌دهد؛ دارای یک کارت اعتباری مترو به ارزش صدهزار ریال. ج: دارای یک خواستگار پیزری؛ اولویت با پذیرفته شدگان پولدار که خرجی داماد را بدهند.البته خبر خوش برای محصلان این است که با روند نزولی ارزش و اعتبار تحصیلات دانشگاهی احتمالا این رویه هم دیری نمی‌پاید و شرایط برای بچه‌هایی که موفق به کسب نمرات خوب در کنکور نمی‌شوند، عادلانه‌تر خواهد شد. مثلا پدر عروس خانم به دبیرستان دخترانه مراجعه می‌کند و فهرست پسرانی را که دو سال گذشته در هیچ دانشگاهی قبول نشده‌اند، می‌گیرد. به هرحال این دسته از افراد معمولا به لحاظ مالی و حتی اجتماعی وضعیت مناسب‌تری در آینده پیدا خواهند کرد‌.