فرزانه پات پور- «چندی پیش در خواب دیدم که بر پشت بام خانه مان هستم و آسمان را نگاه می کنم. دلم می خواست که پرواز کنم و تا دوردست ها بروم. بر شانه راست خود بالی داشتم. بال زدم، بال زدم، اما هنوز از زمین جدا نشده، فرود می آمدم. با یک بال نمی شد. به دنبال بال دیگری بودم. بی اختیار فریاد می زدم: «بال من کو؟» دستی از دور به نقطه ای اشاره کرد. مردی را دیدم که بالی در دست دارد. انگار لنگه دیگر بال من بود. به طرفش دویدم تا بال را بگیرم اما پیش از آن که به او برسم، بیدار شدم...»
رمان «قلندر و قلعه» داستان زندگی شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی از حکما و علمای بزرگ قرن ششم هجری را از دوران کودکی تا لحظه مرگ روایت می کند. سهروردی در پی تعبیر خوابی که در کودکی اش چندین بار تکرار می شود، طی پافشاری های زیاد، سرانجام پدر و مادرش را راضی می کند که برای یادگیری علوم مختلف به شهرهای دیگر سفر کند اما پس از این همه تلاش و درس خواندن، سرانجام به جایی می رسد که ادامه دادن این درس ها را بی فایده می بیند و همه آن ها را تکراری می پندارد.
«سید یحیی یثربی» نویسنده کتاب در بخشی از داستان، از شخصیت های خیالی بهره جسته است. عشق ماورایی سیندخت دختر مغ زرتشتی و شهاب الدین، از بخش های جذاب کتاب است که خیال سیندخت در تمام مراحل همچون راهنمایی سهروردی را در مسیر رسیدن به نور معرفت همراهی می کند. نویسنده از این شخصیت خیالی بهره جسته است تا مراحل رسیدن به معرفت الهی و عبور از عشق و دلبستگی های مادی را برای خواننده ملموس تر کند. سیندخت از باطن افراد خبر می دهد و گاهی آینده آن ها را برایشان بازگو می کندو یحیی به شدت شیفته او می شود.
یحیی در پی اطلاعاتی که از مغ کسب می کند، سرانجام تصمیم می گیرد که از آن جا برود و سفری دیگر را آغاز کند. سفری که سرآغاز شهرت سهروردی در فلسفه و عرفان می شود اما دیری نمی پاید که عقل سرخ شیخ، پای اندام نحیفش را به دادگاهی می کشاند که می کوشد تا سرِ سبز او را به پای حلقه چوبه دار بکشاند، اما...
در خلال ماجراهای این کتاب که داستانی روان و زیبا دارد، دیدگاه های فلسفی شیخ اشراق نیز با بیانی ساده و روان مطرح می شود.
یکی از بخش های جذاب کتاب، آشنایی با رسم و رسوم و سلوک حکما، عرفا و به ویژه فرزانگان ایران باستان است.
یحیی یثربی، استاد فلسفه و کلام اسلامی، نگارش کتاب «قلندر و قلعه» را نتیجه مطالعات خود در حوزه عرفان و بهره گیری از آثار سهروردی می داند که با به کارگیری تخیل داستان نویسی همراه شده است.