گروه ادب و هنر - هنوز در این مرز و بوم، در باغ شهادت باز است و در گوشه و کنار این میهن جان بر کفانی هستند که برای پاسداری از کشور جانشان را فدا می کنند. خبر کوتاه بود و دردناک.11 بسیجی و پاسدار در حمله وحشیانه جمعه شب گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسیدند. نکته جالب این که شهدای این حادثه از هموطنان عزیز اهل سنت کشورمان و در حال پاسداری از آب و خاک این سرزمین بودند. به بهانه شهادت این عزیزان، روزنامه صبح نو، تعدادی از کتاب های داستانی و رمان با موضوع جنایات گروهک های تروریستی خصوصا در غرب کشور را معرفی کرده است که در ادامه با تعدادی از آن ها آشنا می شوید.
شُنام
کیانوش گلزار راغب
یکی از معروف ترین و مشهورترین کتاب های چند سال اخیر درباره گروهک های تروریستی مستقر در مرزهای غربی کشور، «شنام» است که خاطرات کیانوش گلزار راغب از چند ماه اسارت به دست گروهک تروریستی کومله کردستان است. کتاب شنام در 12 فصل به خاطرات آزاده دوران دفاع مقدس، کیانوش گلزار راغب در زندان های کومله کردستان می پردازد که از 5مرداد 1360 تا 18 شهریور 1361 به طول انجامیده است.
شنام را سوره مهر چاپ کرده است و در همان زمان نیز استقبال زیادی از آن شد. کیانوش گلزار راغب که در شهرستان اسدآباد همدان زندگی می کرده، با وجود مخالفت خانواده با کمک برادرش به جبهه ها اعزام می شود و در اولین عملیات که در آن برای نخستین بار سربازان سپاه اسلام از مرزهای عراق عبور می کنند و بخشی از خاک عراق را به دست می گیرند، شرکت می کند. کتاب شنام، خاطرات و روایت بسیار زیبای کیانوش گلزار راغب از خاطرات زمان جبهه رفتن و اسارت و آزادی از اسارت است.
مسافران جاده های سرد
مجید محبوبی
«مادر یک دفعه از جا بلند شد. چادرش را به کمرش بست و از درشکه پایین پرید و به طرف مرد خیز برداشت. داد و بیداد پدر به جایی نرسید. مادر دست به بیخ کمرش برد و دستش را به طرف مرد گرفت.
با صدای شلیک گلوله هایی که مادرم پی درپی زیر پاهای مرد خالی می کرد، اسب شیهه کشید و وحشت زده فرار کرد و درشکه را با خودش برد. من و سلما جیغ کشیدیم و پدر با هرچه توان داشت افسار اسب را محکم گرفت، کشید و داد زد. قلبمان داشت از جا کنده می شد. اقرار می کنم که تا آن روز نه من و نه سلما و نه پدرم، مادر را نشناخته بودیم...»
این بخشی از کتاب مسافران جاده های سرد است. کتابی که ما را به سال 60 و بحبوحه جنگ ایران و عراق و درگیری های داخلی کردستان می برد. «ائلشن» شخصیت اول داستان به خاطرات گذشته می رود و ما را نیز با خود همراه می کند.
مجید محبوبی تجربه های زیستی اش را به رشته تحریر درمی آورد تا خواننده را با اقلیم کردستان و این مردم مظلوم آشنا کند و در کتابش به خوبی خط کومله ها و دموکرات ها را از مردم غیرتمند کرد، جدا می کند.
این کتاب 152صفحه ای را نشر کتابستان معرفت منتشر کرده است.
عبور از برهان
رضا صادقی
رمان «عبور از برهان» نوشته رضا صادقی به موضوع اسارت تا رهایی شخصیتی به نام «حمید» می پردازد. حمید، رزمنده بسیجی است که برای حضور در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، می خواهد به جبهه های جنگ در جنوب کشور برود اما طبق دستور، او را برای برقراری امنیت، به روستای «برهان» در شهر بوکان می فرستند. حمید در حین خدمت، ضمن آشنایی با پیچیدگی ها و مشکلات خدمت رزمندگان در کردستان در مقایسه با جبهه های جنگ با عراق، با حوادث و وقایع گوناگونی مواجه می شود که به گفته دوستانش، هرگز در جبهه های جنگ با عراق، اتفاق نمی افتد. او در یکی از حمله های گروه «کومله» به پایگاه شان، به اسارت درمی آید و توسط شورشیان به مراکز استقرار آنان در عراق منتقل و زندانی می شود. وی در دوران اسارت همراه دیگر زندانیان رنج زیادی می کشد و به دختری از اعضای کومله به نام «گلاره» علاقه مند می شود و داستان به این ترتیب ادامه می یابد.
مهمان صخره ها
محمد غلامحسینی
این بار راوی کتاب، یک خلبان است که به دست گروهی که خود را دموکرات کرد می خواندند، به اسارت درآمده است.
او در کتاب مهمان صخره ها به روایت دوران اسارت خود به دست این گروهک پرداخته است.
در معرفی این کتاب در پایگاه اینترنتی سوره مهر آمده است: توصیف های دقیق و هیجان انگیز این خلبان از تعقیب و گریزهای هوایی در آسمان که بخش نسبتاً زیادی از کتاب را تشکیل می دهد، از جذابیت های خاص این کتاب است.
همچنین راوی این کتاب خاطره، اطلاعات خوبی از دوران اسارتش به دست دموکرات های کرد ارائه می دهد و رفتارهای تند، نامعقول و غیرانسانی این افراد را بیان می کند.
آشنایی با مشکلات یک کاپیتان در شرایط جنگ و بیان روابط حاکم بر حزب دموکرات و کردهای آن منطقه، بر جذابیت این کتاب خاطره می افزاید و آن را خواندنی تر می کند.
پایان کتاب نیز به اسناد و عکس ها اختصاص دارد. خلبان محمد غلامحسینی راوی کتاب با شروع جنگ در شهرهای مختلف مأموریت هایی را برعهده می گیرد اما به دست کردهای دموکرات اسیر می شود.
عصرهای کریسکان
کیانوش گلزار راغب
از آقای کیانوش گلزار راغب، کتاب دیگری درباره کومله منتشر شده است. او این بار خاطرات آقای امیر سعیدزاده درباره شیوه اعدام بسیجی ها و شهدای گمنام به دست کومله را روایت کرده که توسط سوره مهر منتشر شده است. کتاب «عصرهای کریسکان» خاطرات دلاور کرد امیر سعید زاده (سعید سردشتی) است که بیش از شش سال در زندان های ضد انقلاب کومله و دموکرات شکنجه شده است.
او تقریباً تنها نجات یافته از زندان مخوف کریسکان است و بقیه هم بندی های او اعدام شده اند. با خواندن این کتاب با سرنوشت غم انگیز هموطنان کرد آشنا می شوید و به عمق توحش و پستی ضد انقلاب دموکرات و کومله پی می برید آن چنان که در می یابید حتی جنایت های صدام و داعش در برابر آن ها ناچیزند. کریسکان منطقه ای در کوه سنجاق در کردستان عراق و مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. سعیدزاده دوران اسارت چهار ساله خود را، در منطقه کریسکان گذرانده است.
سمیه کردستان
مهدیه شادمانی
یکی از مهم ترین کتاب ها درباره جنایات گروهک ها زندگی نامه ناهید فاتحی کرجو است که به دست گروهک کومله به شهادت رسید.
او دختر 16 ساله ای بود که 11 ماه توسط ضدانقلاب شکنجه شد؛ موهای سرش را تراشیده و ناخن دست و پایش را کشیدند تا به امام خمینی (ره) توهین کند اما او شهادت را به زندگی با ذلت ترجیح داد. زندگی نامه این شهید والامقام با عنوان کتاب «سمیه کردستان» به قلم «مهدیه شادمانی» نوشته شده است؛ با توجه به گذشت 30 سال از زمان شهادت ناهید فاتحی کرجو، تحقیق درباره آن توسط محمدعلی مردانی شش ماه به طول انجامید و بسیاری از منابع آن با سختی های فراوان مصاحبه کردند.
شرف خاک
مهدی خدادادی
این کتاب درباره گروه های کرد سنی وفادار به جمهوری اسلامی است که توسط نشر نارگل منتشر شده است. شهید داوود مجیدی، نوجوانی 16 ساله است که در سال 62 به جبهه می رود و در عملیات والفجر4 مفقودالاثر می شود و پیکر شهیدش بعد از هشت سال به کشور باز می گردد.
این اتفاق بستر داستان «شرف خاک» را تشکیل می دهد. قهرمان داستان «کاک صالح» یک کُرد سنی مذهب عراقی است که خود، داوود را با تن مجروح از مهلکه جنگ به روستا باز می گرداند اما متأسفانه داوود با ورود به روستا به شهادت می رسد و کاک به خاطر این که پیکر داوود به دست کومله و دموکرات ها نیفتد، تصمیم می گیرد پیکر شهید مجیدی را جایی غیر از قبرستان روستا دفن کند.
داستان «شرف خاک» در جهت تقویت روحیه وحدت بین فِرَق اسلامی و قومیت ها، ارج نهادن به روحیه ایثار و از خودگذشتگی، تعریف واقعی غیرت و ارائه تصویری از محبت کردهای عراق و علاقه آ ن ها به انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآمده و شهید داوود مجیدی مثل نخ تسبیح، مسبب تحقق این اهداف است.