تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره فیروزه تراشی
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی
ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار
هشدار که آرامش ما را نخراشی
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی
علیرضا بدیع
گل من دوستت دارم بهارم دوستت دارم
تمام لحظه های روزگارم دوستت دارم
کنار من که باشی بهترم هرچند می دانی
تو باشی یا نباشی در کنارم دوستت دارم
اگر حتی مرا بیرون کنند از شهر هشیاران
به ذرات بیابان می سپارم دوستت دارم
بیا تا خشکسالی گم شود از سرزمین ما
تو برق خنده باشی من ببارم "دوستت دارم"
نه تنها این غزل، نام تمام شعرهایم را
به پاس مهربانی می گذارم "دوستت دارم"
بگو تا آخر عمرم به استغفار بنشینم
اگر در مصرعی دیدی ندارم "دوستت دارم"
نه شعری و نه نامی و نه تاریخ وفاتی و...
فقط بنویس بر سنگ مزارم "دوستت دارم"
حسن دلبری
گیسو پریشان جاده را کمتر پریشان کن
قدری مدارا با دل غمگین آبان کن
با گام های بی قرار رو به تنهایی
کمتر مشام کوچه را درگیر باران کن
برگرد سمت من نگاهی کن که غمگینم
اشکی بریز و حسرت من را دوچندان کن
چیزی بگو با من شبیه قامتت موزون
حرفی بزن در ابتدای شعر توفان کن
آغوش وا کن رو به این تنهای غمگین
بی تابی ام را در دهان بوسه پنهان کن
یک بار آتش را گلستان کرده ای، ای عشق
این بار لطفی کن بیا آن را خراسان کن
ما هر دو با یک باد از یک شاخه افتادیم
من می نویسم عاشقت هستم تو کتمان کن!
ابوالفضل مبارز
هرچند که از آینه بی رنگ تر است
از خاطر غنچه ها، دلم تنگ تر است
بشکن دل بی نوای ما را ای عشق!
این ساز، شکسته اش خوش آهنگ تر است
سیدحسن حسینی