فضول - فضولی
در زبان عربی این دو کلمه را درست بر عکس آن چه ما امروز در پارسی معمول می داریم، به کار می برند. یعنی از واژه «فضول» به معنای «زبان درازی» و «مداخله بیجا در کار دیگران» و از کلمه «فضولی» به معنای «شخص زبان دراز» و «مداخله کننده در کاری که به او مربوط نیست» استفاده می شود.
«پرسیدند بندگان را به چه ادب باید کردن؟ گفت: به کار فرمودن چندان که طاقت دارند، تا به فضول نپردازند.»
نصیحه الملوک ص223
اما معمولا به خصوص از قرن هشتم هجری به بعد «فضول» و «فضولی» مانند استعمال امروز ما به کار می رود.
مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
حافظ
فرمانبَر - فرمانبُردار
در این دو واژه «بَر» و «بُردار» از فعل «بُردن» گرفته شده است و نه از فعل «بَرداشتن.»
بنابراین «فرمانبَر» به فتح «ب» و «فرمانبُردار» به ضم «ب» تلفظ می شود.
«فرمانبُردار» را غالبا به فتح «ب» تلفظ می کنند و غلط است.
غلط کردن
این ترکیب فعلی تا حدود یک قرن پیش به معنای «اشتباه کردن» و بدون مفهوم توهین آمیز بوده است.
«خداوندا آدم را آگاه کرده بود که عمر تو هزار سال بود...
چون نهصد وچهل سپری شد، ملک الموت بیامد که جانش را بستاند. آدم گفت: یا ملک الموت، غلط کردی. از عمر من هنوز شصت سال مانده است. ملک الموت گفت: من غلط نکردم، که از عمر خویش شصت سال داوود را دادی. فرزندی ازفرزندان خویش را»
تاریخ بلعمی
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
حافظ
این معنی هنوز میان مردم افغانستان و تاجیکستان و بعضی نواحی دیگر زنده ورایج است.
ولی امروزه در ایران «غلط کردن» نه تنها به معنای «کار بد کردن» است بلکه همراه با مفهوم سرزنش و توبیخ و تحقیر و حتی توهین از جانب گوینده آن است.
«هرکی این را گفته بلانسبت شما غلط کرده»
«درازنای شب» از جمال میرصادقی
جناغ
این کلمه به معنای «استخوانی در قسمت مقدم سینه» است که به خصوص در اصطلاح «جناغ شکستن» که نوعی سرگرمی و بازی است، متداول است.
املای صحیح این کلمه «جناغ» با حرف «غ» است.
غالبا دیده می شود که آن را به صورت «جناق» می نویسند که غلط است و نباید این گونه نوشته شود.