خلیج فارس چگونه از لوث وجود استعمارگران پرتغالی پاک شد؟
تعداد بازدید : 84
فتح هرمز؛نماد غیرت ایرانی
نویسنده : جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com
خلیج همیشه فارس، با سرزمین کهن سال ایران، پیوندی ناگسستنی دارد. برای هزاران سال، اقوام اطراف این خلیج راهبردی، زیر پرچم ملت واحدی به نام ایران زیستهاند و در راه اعتلای نام و عظمت این مرز پرگهر، فداکاریها و جانبازیها کردهاند. به گواهی تاریخ، ایرانیان هیچگاه حضور اجنبی را در خلیج فارس، برنتابیدهاند. این موضوع، به ویژه در چند سده اخیر که قدمهای ناپاک استعمارگران، خاک پاک خطه جنوب ایران و سواحل نیلگون خلیج همیشه فارس را ملوث کرد، بیش از هر زمان دیگری به چشم میآید. ظهور دلاورمردان نامداری همچون رئیسعلی دلواری، احمد تنگستانی و شیخ حسین چاهکوتاهی در این منطقه، دلیلی قاطع بر این مدعاست. در هنگامه حضور استعمارگران در خلیج فارس و سودای آن ها برای دستاندازی بر ثروتهای مادی و معنوی سرزمین ایران، سربازان دلاور ایرانی و به ویژه مردان استوار خطه جنوب، همواره سدی محکم در برابر زیادهخواهیهای اجنبی بودهاند. واقعیت آن است اگر شجاعت و دلیری ایرانیان، با حمیت و وطندوستی حاکمان همراه شده بود، استعمارگران هیچگاه جایی برای بیتوته در خلیج همیشه فارس، نمییافتند. حماسه جاویدان فتح هرمز و بیرون راندن اشغالگران پرتغالی از خاک مقدس ایران زمین، نمونهای از این همراهی و پیوستگی است که ثمرهاش، پس از 396 سال، همچنان دل هر ایرانی را از غرور و شادی لبریز میکند.
استعمارگران در خلیج فارس
پرتغال نخستین کشور اروپای غربی بود که فعالیت های استعماری خود را در آسیا و آفریقا آغاز کرد. واسکودوگاما، دریانورد معروف پرتغالی، با کمک ملوانی عُمانی به نام احمد بن ماجد، توانست مسیری مطمئن به سمت هندوستان پیدا کند. کشتی های پرتغالی اواخر اردیبهشت سال 877 هـ.ش به بندر کالیکوت در سواحل غربی هند رسیدند. به این ترتیب، سنگ بنای نخستین مستعمره در آسیا گذاشته شد. پنج سال بعد، پرتغالی ها که از توپ و تفنگ استفاده می کردند، به تدریج بر بخش های وسیعی از هند و همچنین، بخش هایی از خلیج فارس مسلط شدند. این وقایع در شرایطی روی داد که حکومت صفویه به تازگی زمام امور را در ایران به دست گرفته بود. فاصله زیاد تبریز، نخستین پایتخت صفویه تا خلیج فارس و درگیری های سال های نخست حکومت شاه اسماعیل یکم، شرایط را برای گسترش تحرکات پرتغالی ها فراهم کرد. حکومت مرکزی، با وجود شکایت اهالی جنوب، نتوانست به موقع و کارآمد وارد عمل شود.
چشم طمع پرتغالی ها به جزیره هرمز
در سال 884 هـ.ش، فردی به نام فرانسیسکو دالمیدا، از سوی شاه پرتغال، به عنوان نایب الحکومه مستعمرات اقیانوس هند منصوب شد. دالمیدا در تعقیب اهداف استعماری پرتغال، کوشید سلطه این کشور را در سراسر خلیج فارس گسترش دهد. او ابتدا سعی کرد با دسیسه و نیرنگ بر جزیره هرمز و منطقه حکمرانی حاکم آن، که شامل مناطق گسترده ای از سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس بود، مسلط شود. اما حاکم هرمز به نیرنگ او پی برد و دالمیدا نتوانست نقشه اش را اجرا کند. به همین دلیل، آلفونسو د آلبوکرک، با ده ها کشتی مجهز به توپ، به سمت جزیره هرمز حرکت کرد. ایرانیان با وجود از خودگذشتگی بسیار، نتوانستند در برابر سلاح های آتشین مقاومت کنند. به این ترتیب، جزیره هرمز به اشغال نیروهای پرتغالی درآمد. آلبوکرک قلعه ای مستحکم در این جزیره بنا و دست اندازی به مناطق مجاور آن را آغاز کرد. با این حال، ایرانیان از پای ننشستند. حمله برق آسای سربازان دلاور ایرانی در سال 893 هـ.ش، برای مدتی هرمز را از سیطره پرتغالی ها خارج کرد؛ اما مجهز نبودن ارتش ایران به سلاح های آتشین، نتوانست این پیروزی را تداوم بخشد. چند ماه بعد، آلبوکرک با 26 کشتی جنگی و 2200 سرباز جزیره هرمز را محاصره کرد و آن را به گلوله بست و این جزیره دوباره به اشغال استعمارگران پرتغالی درآمد.
تلاش برای فتح دوباره هرمز
با اشغال دوباره جزیره هرمز، پرتغالی ها توانستند نزدیک به صد سال بر خلیج فارس استیلا پیدا کنند. آن ها به تدریج حوزه نفوذ خود را به مناطق داخلی سرزمین ایران نیز گسترش دادند و توانستند برخی مناطق ساحلی مانند بنادر جاسک و گمبرون(بندرعباس امروزی) را اشغال کنند. با آغاز حکومت شاه عباس یکم و اقتدار یافتن دوباره حکومت مرکزی، ارتش ایران به سلاح های آتشین مجهز شد. شاه عباس توانست با توانایی نظامی خود، تهاجم ازبکان را در شمال شرق ایران، سرکوب کند و شهرهای غرب و شمالغربی ایران را که در روزگار ضعف حکومت مرکزی و بر اساس عهدنامه «استانبول» به عثمانی واگذار شده بود، پس بگیرد. شکست ازبک ها و عثمانی ها از سپاهیان ایران، باعث تقویت روحیه سربازان ایرانی شد. در همین زمان، پرتغالی ها که گمان می کردند درگیری های سپاهیان ایران در جبهه های مختلف، باعث غفلت آن ها از وضعیت جنوب کشور شده است، در خردادماه سال 1000 هـ.ش، به قشم هجوم بردند و قسمت هایی از آن را اشغال کردند و کوشیدند با ساختن استحکامات نظامی، موقعیت خود را تثبیت کنند. تا این زمان، شاه عباس به دلیل امیدواری به کمک دولتهای اروپایی، به ویژه اسپانیا و پرتغال، برای گشودن جبهه دوم علیه عثمانیها، اقدامات آن ها را در جنوب ایران نادیده میگرفت. اما پس از این اتفاق، تصمیم وی برای بیرون راندن اشغالگران پرتغالی جدی شد. ظلم و ستم بیش از حد پرتغالی ها و شکایت ها و دادخواهی های پی درپی مردم جنوب مزید بر علت شد و شاه عباس را واداشت امامقلی خان، فرمانده سلحشور و شجاع سپاه ایران و والی فارس را، برای اخراج پرتغالی ها و آزادسازی مناطق اشغال شده، مأمور کند.
آزادسازی گمبرون و رأس الخیمه
با حرکت امامقلی خان به سمت گمبرون و جاسک، مردم غیور منطقه نیز به سپاه ایران پیوستند. ارتش ایران در اسفندماه سال 1000 هـ.ش با پنج هزار سپاهی وارد گمبرون شد. امامقلی خان پس از چند روز توقف در گمبرون(بندر عباس امروزی)، سپاه را به دو بخش تقسیم و یک بخش را مأمور آزادسازی قشم کرد. سلحشوران ایرانی با استفاده از تاریکی شب، از دریا عبور کردند و به سرعت خود را به جزیره قشم رساندند. در سحرگاه روز بعد، شیپور جنگ نواخته شد. سربازان دلاور ایران با حمله ای برق آسا، قلعه نظامی پرتغالی ها را فتح کردند. سرعت عمل شگفت انگیز آن ها، توان هرگونه مقاومت را از اشغالگران گرفت. 500 اشغالگر به اسارت سپاه ایران درآمدند و بقایای نیروهای پرتغالی، با کشتی به جزیره هرمز گریختند. همزمان با این حمله پیروزمندانه، مردم منطقه جلوار (رأس الخیمه)، در آن سوی خلیج فارس نیز، با کمک سپاهیان ایران و فرماندهی غیر مستقیم امامقلی خان، پرتغالی ها را از منطقه خود بیرون راندند. با آزادسازی قشم و رأس الخیمه، تنها مسیر رسیدن آب و آذوقه به جزیره هرمز در اختیار سپاه ایران قرار گرفت. شرایط پرتغالی ها روز به روز بدتر می شد. امامقلی خان با تصرف انبارهای مهمات پرتغالی ها در قشم، تجهیزات سپاه را افزایش داد.
به سوی هرمز
اواخر اسفندماه سال 1000 هـ.ش، سپاه ایران، به فرماندهی امامقلیخان و با استفاده از کشتی ها و لنج های ایرانی و تعدادی کشتی خارجی، فاصله میان قشم و هرمز را پیمود و جزیره را محاصره کرد. این محاصره بیش از یک ماه طول کشید. با وجود پیاده شدن نیروهای ایرانی در جزیره، پرتغالی ها از درون قلعه مستحکم شان، به شدت مقاومت می کردند. امامقلی خان تصمیم گرفت کار اشغالگران را یکسره کند. اوایل اردیبهشت ماه سال 1001 هـ.ش، نیروهای کمکی به سپاه ایران پیوستند. با طلوع آفتاب روز دهم اردیبهشت ماه، صدای غرش توپ های ارتش ایران، قلعه پرتغالی ها را به لرزه درآورد و دیوارهای قلعه را بر سر اشغالگران خراب کرد. غریو مردانه سپاه ایران در سراسر جزیره هرمز پیچید. ساعتی بعد اجساد اشغالگران، همه جای جزیره مشاهده می شد و سیمون دومیلا، فرمانده خودپسند پرتغالی، در برابر امامقلی خان و سپاهیان سلحشور ایران، زانو زده بود. آزادی جزیره هرمز و پاک سازی خلیج همیشه فارس از لوث وجود استعمارگران و متجاوزان، به عنوان خاطره ای جاودانه در حافظه تاریخی ایرانیان باقی ماند؛ خاطره ای که امروز، ما آن را با بزرگداشت «روز ملی خلیج فارس» گرامی می داریم.